• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استغاثه ایوب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حضرت ايوب (علیه‌السلام) در طول زندگى خويش به بيمارى شديد و طولانى دچار شد و به از دست دادن فرزندان و اموال مبتلا‌ گرديد. وى در اين حال به درگاه خدا استغاثه‌ كرد و خداوند، استغاثه و دعاى او را اجابت فرمود و سلامتى، عافيت، فرزندان و اموالش را به وى باز گرداند.

فهرست مندرجات

۱ - استغاثه برای رفع مشکلات
       ۱.۱ - نفسیر آیه
              ۱.۱.۱ - مراد از ضر
       ۱.۲ - بیان آیه
              ۱.۲.۱ - مراد از نصب
              ۱.۲.۲ - سخنان امام صادق درباره حضرت ایوب
              ۱.۲.۳ - سخ راهبان بنی اسرائیل
              ۱.۲.۴ - آزار ایوب به وسیله وسوسه‌های شیطان
              ۱.۲.۵ - شماتت دشمنان
۲ - بازگشت سلامت به ایوب
       ۲.۱ - تفسیر آیه
              ۲.۱.۱ - معنی ضر
       ۲.۲ - بیان آیه
              ۲.۲.۱ - دیدگاه تفسیر المیزان
              ۲.۲.۲ - دیدگاه تفسیر نمونه
       ۲.۳ - تفسیر آیه
              ۲.۳.۱ - مراد از نصب و عذاب
              ۲.۳.۲ - نسبت دادن بلاها به شیطان
              ۲.۳.۳ - طرح یک پرسش
       ۲.۴ - تفسیر آیه
              ۲.۴.۱ - مراد از ارکض
              ۲.۴.۲ - مراد از مغتسل
       ۲.۵ - بیان آیه
              ۲.۵.۱ - چگونگی بازگشتن خاندان ایوب
              ۲.۵.۲ - بازگرداندن اموال
۳ - پانویس
۴ - منبع


حضرت ایوب (علیه‌السلام) برای رفع تنگناها و مشکلات خویش، به درگاه پروردگار استغاثه کرد:

•• «وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ؛ و ايوب را (به يادآور) هنگامى که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بدحالى و مشکلات به من روى آورده؛ و تو مهربان‌ترين مهربانانى!».

۱.۱ - نفسیر آیه



۱.۱.۱ - مراد از ضر

کلمه (ضر) - به ضم ضاد - به معناى خصوص بلاهایى است که مستقیماً به جان آدمى مى‌رسد؛ مانند مرض، و لاغرى، و امثال آن. و کلمه (ضر) - به فتح ضاد - همه انواع بلاها را شامل مى‌شود.
ایوب (علیه‌السلام) مورد هجوم انواع بلا ها قرار گرفت، اموالش همه از دست برفت، و اولادش همه مردند. مرض شدیدى بر بدنش مسلط شد و مدت‌ها او را رنج مى‌داد تا آنکه دست به دعا بلند کرد و حال خود را به درگاه او شکایت کرد. خدای تعالی دعایش را مستجاب نمود و از مرض نجاتش داد و اموال و اولادش را با چیزى اضافه‌تر به او برگردانید.
•• «وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ؛ ما دعاى او را مستجاب کرديم؛ و به خاطر بياور بنده ما ايوب را، هنگامى که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شيطان مرا به رنج و عذاب افکنده است».

۱.۲ - بیان آیه



۱.۲.۱ - مراد از نصب

(نصب) (بر وزن عسر) و (نصب) (بر وزن حسد) هر دو به معنى بلا و شر است.
از این آیه اولا مقام والاى ایوب در پیشگاه خدا به‌عنوان (عبدنا) (بنده ما) به‌خوبى استفاده مى‌شود، ثانیاً اشاره سربسته‌اى است به گرفتاری‌هاى شدید و طاقت‌فرسا و درد و رنج فراوان ایوب.
شرح این ماجرا در قرآن نیامده؛ ولى در کتب معروف حدیث و در تفاسیر ماجرا به این صورت نقل شده است:

۱.۲.۲ - سخنان امام صادق درباره حضرت ایوب

کسى از امام صادق سؤال کرد: بلایى که دامن‌گیر ایوب شد براى چه بود؟ (شاید فکر مى‌کرد کار خلافى از او سر زده بود که خداوند او را مبتلا ساخت).
امام در پاسخ او جواب مشروحى فرمود که خلاصه‌اش چنین است:
ایوب به خاطر کفران نعمت گرفتار آن مصائب عظیم نشد؛ بلکه به عکس به خاطر شکر نعمت بود؛ زیرا شیطان به پیشگاه خدا عرضه داشت که اگر ایوب را شاکر مى‌بینى به خاطر نعمت فراوانى است که به او داده‌اى، مسلما اگر این نعمت‌ها از او گرفته شود، او هرگز بنده شکرگزارى نخواهد بود!
خداوند براى اینکه اخلاص ایوب را بر همگان روشن سازد، و او را الگویى براى جهانیان قرار دهد که به هنگام نعمت و رنج هر دو شاکر و صابر باشند به شیطان اجازه داد که بر دنیاى او مسلط گردد. شیطان از خدا خواست اموال سرشار ایوب، زراعت و گوسفندانش و همچنین فرزندان او از میان بروند، و آفات و بلاها در مدت کوتاهى آنها را از میان برد، ولى نه‌تنها از مقام شکر ایوب کاسته نشد، بلکه افزوده گشت!
او از خدا خواست که این بار بر بدن ایوب مسلط گردد، و آن‌چنان بیمار شود که از شدت درد و رنجوری به خود بپیچد و اسیر و زندانی بستر گردد.
این نیز از مقام شکر او چیزی نکاست.

۱.۲.۳ - سخ راهبان بنی اسرائیل

ولی جریانی پیش آمد که قلب ایوب را شکست و روح او را سخت جریحه‌دار ساخت، و آن اینکه جمعی از راهبان بنی اسرائیل به دیدنش ‌ آمدند و گفتند: تو چه گناهی کرده‌ای که به این عذاب الیم گرفتار شده‌ای‌؟!
ایوب در پاسخ گفت: به پروردگارم سوگند که خلافی در کار نبوده، همیشه در طاعت الهی کوشا بوده‌ام، و هر لقمه غذایی خوردم، یتیم و بی‌نوایی بر سر سفره من حاضر بوده.
درست است که ایوب از این شماتت دوستان بیش از هر مصیبت دیگری ناراحت شد، ولی باز رشته صبر را از کف نداد، و آب زلال شکر را به کفران آلوده نساخت، تنها رو به درگاه خدا آورد و جمله‌های بالا را بیان نمود، و چون از عهده امتحانات الهی به خوبی برآمده بود خداوند درهای رحمتش را بار دیگر به روی این بنده صابر و شکیبا گشود، و نعمت‌های از دست رفته را یکی پس از دیگری و حتی بیش از آن را به او ارزانی داشت، تا همگان سرانجام نیک صبر و شکیبایی و شکر را دریابند.

۱.۲.۴ - آزار ایوب به وسیله وسوسه‌های شیطان

بعضی از مفسران بزرگ احتمال داده‌اند که رنج و آزار شیطان نسبت به ایوب از ناحیه وسوسه‌های مختلف او بود. گاه می‌گفت: بیماری تو طولانی شده، خدایت تو را فراموش کرده! گاه می‌گفت: چه نعمت‌های عظیمی داشتی؟ چه سلامت و قدرت و قوتی؟ همه را از تو گرفت، باز هم شکر او را به‌جا می‌آوری؟!

شاید این تفسیر به خاطر آن باشد که تسلط شیطان را بر پیامبری همچون ایوب و بر جان و مال و فرزندش بعید دانسته‌اند، اما با توجه به اینکه این سلطه اولاّ به فرمان خدا بوده، و ثانیاّ محدود و موقتی بوده و ثالثاّ برای آزمایش این پیامبر بزرگ و ترفیع درجه او صورت گرفته، مشکلی ایجاد نمی‌کند.
به هر حال می‌گویند: ناراحتی و رنج و بیماری او هفت سال و به روایتی هیجده سال طول کشید و کار به‌جایی رسید که حتی نزدیک‌ترین یاران و اصحابش او را ترک گفتند، تنها همسرش بود که در وفاداری نسبت به ایوب استقامت به خرج داد.
و این خود شاهدی است بر وفاداری بعضی از همسران!

۱.۲.۵ - شماتت دشمنان

اما در میان تمام ناراحتی‌ها و رنج‌ها آنچه بیش‌تر روح ایوب را آزار می‌داد، مسئله شماتت دشمنان بود؛ لذا در حدیثی می‌خوانیم: بعد از آنکه ایوب سلامت خود را باز یافت و درهای رحمت الهی به روی او گشوده شد از او سؤال کردند بدترین درد و رنج تو چه بود؟ گفت: شماتت دشمنان!.


در نتیجه استغاثه حضرت ایوب (علیه‌السلام) به درگاه پروردگار، خداوند ایشان را اجابت نمود، سلامتی به ایشان بازگشت و خانواده ایشان افزایش یافت:

•• «وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ؛ و ايّوب را (به ياد آور) هنگامى که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بدحالى و مشکلات به من روى آورده؛ و تو مهربان‌ترين مهربانانى!».

۲.۱ - تفسیر آیه



۲.۱.۱ - معنی ضر

(ضر) (بر وزن حر) به هرگونه بدى و ناراحتى که به روح و جان یا جسم انسان برسد، و همچنین نقص عضو، از بین رفتن مال، مرگ عزیزان، پایمال شدن حیثیت، و مانند آن گفته مى‌شود، و چنان‌که بعدا خواهیم گفت: ایوب گرفتار بسیارى از این ناراحتی‌ها شد.
ایوب همانند سایر پیامبران به هنگام دعا براى رفع این مشکلات طاقت‌فرسا نهایت ادب را در پیشگاه خدا به کار مى‌برد، حتى تعبیرى که بوى شکایت بدهد نمى‌کند، تنها مى‌گوید: من گرفتار مشکلاتى شده‌ام و تو ارحم الراحمین هستى، حتى نمى‌گوید مشکلم را برطرف فرما؛ زیرا مى‌داند او بزرگ است و رسم بزرگى را مى‌داند.

•• «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ؛ ما دعاى او را مستجاب کرديم؛ و ناراحتي‌هايى را که داشت برطرف ساختيم؛ و خاندانش را به او باز گردانديم؛ و همانندشان را بر آنها افزوديم؛ تا رحمتى از سوى ما و تذکرى براى عبادت‌ کنندگان باشد».

۱.۲ - بیان آیه



۲.۲.۱ - دیدگاه تفسیر المیزان

در این آیه مى‌فرماید: (فاستجبنا له فکشفنا ما به من ضر) یعنى او را از مرضش نجات و بهبودى دادیم.
(و آتیناه اهله و مثلهم معهم) یعنى آنچه از اولادش مردند به اضافه مثل آن به او برگرداندیم.
(رحمه من عندنا و ذکرى للعابدین) تا هم به او رحمتى کرده باشیم و هم بندگان عابد ما متذکر شوند و بدانند که خداى تعالى اولیاى خود را به منظور آزمایش مبتلا مى‌کند؛ آنگاه اجرشان مى‌دهد و اجر نیکوکاران را ضایع نمى‌سازد.

۲.۲.۲ - دیدگاه تفسیر نمونه

این آیه مى‌گوید: (به دنبال این دعاى ایوب، خواسته‌اش را اجابت کردیم و رنج و ناراحتى او را برطرف ساختیم).
خانواده او را به او بازگرداندیم، و همانندشان را به آنها افزودیم).
(تا رحمتى از ناحیه ما بر آنها باشد و هم یادآورى و تذکرى براى عبادت کنندگان پروردگار).
تا مسلمانان بدانند مشکلات هرقدر زیاد باشد و گرفتاریها هرقدر فراوان دشمنان هر قدر فشرده باشند و نیروهاشان متراکم باز با گوشه‌اى از لطف پروردگار همه اینها برطرف شدنى است، نه‌تنها زیان‌ها جبران مى‌شود؛ بلکه گاهى خداوند به‌عنوان پاداش صابران با استقامت همانند آنچه از دست رفته نیز بر آن مى‌افزاید و این درسى است براى همه مسلمانان مخصوصاً مسلمانانى که به هنگام نزول این آیات سخت در محاصره دشمن و انبوه مشکلات قرار داشتند.

•• «وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ؛ ما دعاى او را مستجاب کرديم؛ و به خاطر بياور بنده ما ايّوب را، هنگامى که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شيطان مرا به رنج و عذاب افکنده است».

۲.۱ - تفسیر آیه


این جمله دعایی است از ایوب (علیه‌السلام) که در آن از خدا می‌خواهد عافیتش دهد، و سوء حالی که بدان مبتلا شده از او برطرف سازد؛ و به منظور رعایت تواضع و تذلل درخواست و نیاز خود را ذکر نمی‌کند، و تنها از اینکه خدا را به نام (ربی: پروردگارم) صدا می‌زند، فهمیده می‌شود که او را برای حاجتی می‌خواند.

۲.۳.۱ - مراد از نصب و عذاب

کلمه (نصب) به معنای تعب و به تنگ آمدن است. و جمله (اذ نادی...) به اصطلاح ادبی بدل اشتمال است. در آغاز می‌فرماید: (به یاد آر بنده ما ایوب را) بعدا بعضی از خاطرات او را نام برده، می‌فرماید: به یاد آر این خاطره‌اش را که پروردگار خود را خواند که (ای پروردگار من...). پس جمله (اذ نادی) هم می‌تواند بدل اشتمال از کلمه (عبدنا) باشد، و هم از کلمه (ایوب). و جمله (انی مسنی...) حکایت ندای ایوب است.
و از ظاهر آیات بعدی برمی‌آید که مرادش از (نصب و عذاب) بدحالی و گرفتاری‌هایی است که در بدن او و در خاندانش پیدا شد. همان گرفتاری‌هایى که در سوره انبیاء آن را از آن جناب چنین حکایت کرده که گفت: (مسنى الضر و انت ارحم الراحمین). البته این در صورتى است که بگوییم کلمه (ضر) شامل مصیبت در خود آدمى و اهل بیتش مى‌شود. و در این سوره و سوره انبیاء هیچ اشاره‌اى به از بین رفتن اموال آن جناب نشده، هرچند که این معنا در روایات آمده است.

۲.۳.۲ - نسبت دادن بلاها به شیطان

وجه اینکه ایوب (علیه‌السلام) ابتلاء خود به آن دو را به شیطان نسبت داد: انى مسنى الشیطان بنصب و عذاب.
و ظاهراً مراد از (مس شیطان به نصب و عذاب) این است که: مى‌خواهد (نصب) و (عذاب) را به نحوى از سببیت و تأثیر به شیطان نسبت دهد؛ و بگوید که شیطان در این گرفتاری‌هاى من مؤثر و دخیل بوده است؛ و همین معنا از روایات هم برمى‌آید.

۲.۳.۳ - طرح یک پرسش

و در اینجا این سؤال پیش مى‌آید که یکى از گرفتاری‌هاى ایوب مرض او بود، و مرض علل و اسباب عادى و طبیعى دارد، پس چگونه آن جناب مرض خود را هم به شیطان نسبت داد و هم به بعضى از علل طبیعى‌؟ جواب این اشکال آن است که: این دو سبب یعنى شیطان و عوامل طبیعى، دو سبب در عرض هم نیستند، تا در یک مسبب جمع نشوند، و نشود مرض را به هر دو نسبت داد، بلکه دو سبب طولى‌اند و توضیح آن در تفسیر آیه (و لو ان اهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء)، در جلد هشتم این کتاب بیان گردیده، بدانجا مراجعه شود.

ممکن است گفته شود: اگر چنین استنادى ممکن باشد، ولى صرف امکان دلیل بر وقوع آن نمى‌شود، از کجا که شیطان چنین تأثیرى در انسان‌ها داشته باشد که هر کس را خواست بیمار کند؟ در پاسخ مى‌گوییم: نه‌تنها دلیلى بر امتناع آن نداریم، بلکه آیه شریفه (انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان) دلیل بر وقوع آن است، براى اینکه در این آیه، شراب و قمار و بت‌ها و ازلام را به شیطان نسبت داده و آن را عمل شیطان خوانده، و نیز از حضرت موسی (علیه‌السلام) حکایت کرده که بعد از کشتن آن مرد قبطى گفته: (هذا من عمل الشیطان انه عدو مضل مبین) که در تفسیرش گفتیم کلمه (هذا) اشاره است به مقاتله آن دو.

•• «ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ؛ (به او گفتيم:) پاى خود را بر زمين بکوب! اين چشمه آبى خنک براى شست‌وشو و نوشيدن است!».

۲.۱ - تفسیر آیه


سرانجام ایوب از بوته داغ این آزمایش الهی سالم به درآمد، و فرمان رحمت خدا از اینجا آغاز شد که به او دستور داد پای خود را بر زمین بکوب، چشمه آبی می‌جوشد که هم خنک است برای شست‌وشوی تنت، و هم گواراست برای نوشیدن (ارکض برجلک هذا مغتسل بارد و شراب).

۲.۴.۱ - مراد از ارکض

(ارکض) از ماده (رکض) (بر وزن مکث) به معنى کوبیدن پا بر زمین، و گاه به معنى دویدن آمده است، و در اینجا به معنى اول است.
همان خداوندى که چشمه زمزم را در آن بیابان خشک و سوزان از زیر پاشنه پاى اسماعیل شیرخوار بیرون آورد، و همان خداوندى که هر حرکت و هر سکونى، هر نعمت و هر موهبتى، از ناحیه اوست، این فرمان را نیز در مورد ایوب صادر کرد، چشمه آب جوشیدن گرفت؛ چشمه‌اى خنک و گوارا و شفابخش از بیماری‌هاى (برون) و (درون).
بعضى معتقدند این چشمه داراى یک‌نوع آب معدنى بوده که هم براى نوشیدن گوارا بوده، و هم اثرات شفابخش از نظر بیماری‌ها داشته، هرچه بود لطف و رحمت الهى بود، درباره پیامبرى صابر و شکیبا.

۲.۴.۲ - مراد از مغتسل

(مغتسل) به معنى آبى است که با آن شست‌وشو مى کنند، و بعضى آن را به معنى محل شست‌وشو دانسته‌اند، ولى معنى اول صحیح‌تر به نظر مى رسد، و به هر حال توصیف آن آب به خنک بودن شاید اشاره‌اى باشد به تأثیر مخصوص شست‌وشو با آب سرد براى بهبود و سلامت تن، همان‌گونه که در طب امروز نیز ثابت شده است.
و نیز اشاره لطیفى است بر اینکه کمال آب شست‌وشو در آن است که از نظر پاکى و نظافت همچون آب نوشیدنى باشد!
شاهد این سخن اینکه در دستورهاى اسلامى نیز آمده، قبل از آنکه با آبى غسل کنید، جرعه‌اى از آن بنوشید!.

•• «وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ؛ و خانواده‌اش را به او بخشيديم، و همانند آنها را بر آنان افزوديم، تا رحمتى از سوى ما باشد و تذکرى براى انديشمندان».

۱.۲ - بیان آیه


نخستین و مهم‌ترین نعمت الهى که عافیت و بهبودى و سلامت بود به ایوب بازگشت، نوبت بازگشت مواهب و نعمت‌هاى دیگر رسید، و در این زمینه قرآن مى‌گوید: (ما خانواده‌اش را به او بخشیدیم) (و وهبنا له اهله).
(و همانند آنها را با آنها قرار دادیم) (و مثلهم معهم).
(تا رحمتى از سوى ما باشد، و هم تذکرى براى صاحبان فکر و اندیشه) (رحمة منا و ذکرى لاولى الالباب).

۲.۵.۱ - چگونگی بازگشتن خاندان ایوب

در اینکه چگونه خاندان او به او بازگشتند؟ تفسیرهاى متعددى وجود دارد، مشهور این است که آنها مرده بودند خداوند بار دیگر آنها را به زندگى و حیات باز گرداند.
ولى بعضى گفته‌اند آنها بر اثر بیمارى ممتد ایوب از گرد او پراکنده شده بودند، هنگامى که ایوب سلامت و نشاط خود را بازیافت بار دیگر گرد او جمع شدند.
این احتمال نیز داده شده است که همه یا عده‌اى از آنها نیز گرفتار انواع بیماری‌ها شده بودند رحمت الهی شامل حال آنها نیز شد، و همگى سلامت خود را باز یافتند، و همچون پروانگانى گرد شمع وجود پدر جمع گشتند.
افزودن همانند آنها بر آنها اشاره به این است که خداوند کانون خانوادگى او را گرم‌تر از گذشته ساخت و فرزندان بیش‌ترى به او مرحمت فرمود.

۲.۵.۲ - بازگرداندن اموال

گرچه در مورد اموال ایوب در این آیات سخنى به میان نیامده است، ولى قرائن حال نشان مى‌دهد که خداوند آنها را به‌صورت کامل‌تر نیز به او باز گرداند.
قابل توجه اینکه ذیل آیه فوق هدف بازگشت مواهب الهى به ایوب را دو چیز مى‌شمرد: یکى رحمت الهى بر او که جنبه فردى دارد، و در حقیقت پاداش و جایزه‌اى است که از سوى خداوند به این بنده صابر و شکیبا، و دیگر دادن درس عبرتى به همه صاحبان عقل و هوش در تمام طول تاریخ تا در مشکلات و حوادث سخت، رشته صبر و شکیبایى را از دست ندهند، و همواره به رحمت الهی امیدوار باشند.


۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۳.    
۲. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۴۴۳، ص۳۱۴، ذیل آیه.    
۳. ص/سوره۳۸، آیه۴۱.    
۴. ا تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۲۹۴، ذیل آیه.    
۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۲۹۵، ذیل آیه.    
۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۲۹۶، ذیل آیه.    
۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۳.    
۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۴۷۸، ذیل آیه.    
۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۴.    
۱۰. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۴۴۳، ص۳۱۴، ذیل آیه.    
۱۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص۴۷۹ ۴۷۸، ذیل آیه.    
۱۲. ص/سوره۳۸، آیه۴۱.    
۱۳. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۳۱۷، ذیل آیه.    
۱۴. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۳۱۸، ذیل آیه.    
۱۵. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۳۱۸، ذیل آیه.    
۱۶. ص/سوره۳۸، آیه۴۲.    
۱۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۲۹۷، ذیل آیه.    
۱۸. ص/سوره۳۸، آیه۴۳.    
۱۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۲۹۸، ذیل آیه.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «استغاثه ایوب».    



جعبه ابزار