• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استنجا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تطهیر بول و غائط در اصطلاح فقه استنجا نامیده می‌شود.
[۳] الفقه‌الاسلامی، ج۱، ص‌۳۴۴.
و از آن در باب طهارت بحث شده است.




قرآن در سوره توبه از کسانی که خود را تطهیر و پاک می‌کنند مدح و ستایش کرده است: «فیهِ رِجالٌ یُحِبّونَ اَن یَتَطَهَّروا واللّهُ یُحِبُّ المُطَّهِّرین».
در شأن نزول آیه آمده است که پس از نزول آیه فوق پیامبر‌اکرم(صلی الله علیه وآله) از اهل قبا پرسید که راز ستایش خدا از شما چیست؟ آنان پاسخ دادند که ما پس از تخلی اثر غائط را با آب برطرف می‌کنیم.
[۷] جامع البیان، ج‌۱۱، ص‌۴۲ ـ ۴۳.
در روایات اهل‌بیت(علیهم السلام) نیز مراد از تطهیر در آیه فوق شستن اثر بول و غائط پس از تخلی دانسته شده است.
بر پایه حدیثی دیگر آیه «اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّ‌بینَ و یُحِبُّ المُتَطَهِّرین» پس از آن نازل شد که یکی از انصار پس از تخلی، با آب آثار نجاست را برطرف کرد.
برخی فقها این آیه را دلیل بر استحباب این تطهیر دانسته‌اند.
[۱۵] الطهاره، ج‌۲، ص‌۸۲.

در پاره‌ای روایات نیز یکی از موارد ابتلا و امتحان حضرت ابراهیم(علیه السلام) که در آیه‌۱۲۴‌بقره بدان اشاره شده تطهیر بدن پس از تخلی دانسته شده است.
[۱۹] السنن الکبری، ج‌۸، ص‌۳۲۵.

به اعتقاد برخی شستن بقایای بول و غائط پس از تخلی در امتهای پیشین نیز متداول بوده است.
[۲۱] جامع البیان، ج‌۱۱، ص‌۴۱.




اما در اینکه استنجا واجب است یا نه آرای متفاوتی در میان فقها مطرح است؛ فقهای امامیه و بیشتر فقهای اهل سنت استنجا را واجب می‌دانند. از جمله مستندات این قول عموم آیه«والرُّجزَ فَاهجُر» است که به دوری از هر نوع پلیدی فرمان داده است.
[۲۶] روضة الطالبین، ج‌۱، ص‌۱۷۵.
[۲۷] الفقه الاسلامی، ج‌۱، ص‌۳۴۵.
[۲۸] الطهاره، ج‌۱، ص‌۴۳۷.
البته وجوب استنجا به نظر این فقیهان مطلق نیست، بلکه تنها برای اقامه نماز و عبادات مشروط به طهارت واجب و در غیر این صورت مستحب است. در برابر، برخی از فقهای اهل سنت استنجا‌را واجب ندانسته، نماز را بدون آن جایز ‌می‌شمارند. مستند آنان آیه «اَو‌جاءَ اَحَدٌ مِنکُم مِنَ الغائِطِ... فَتَیَمَّموا صَعیدًا» است که برای اقامه نماز پس از تخلی، وضو و تیمم را کافی شمرده و سخنی از لزوم استنجا به میان نیاورده است.
[۳۲] احکام القرآن، جصاص، ج‌۲، ص‌۵۰۵.
عده‌ای از آنان نیز نماز بدون طهارت را جایز دانسته؛ ولی خودداری از استنجا را گناه می‌دانند.
[۳۳] احکام القرآن، جصاص، ج‌۲، ص‌۵۰۵.
ابوحنیفه در صورت عدم انتشار نجاست استنجا را مستحب شمرده است.
[۳۵] فتح العزیز، ج‌۱، ص‌۵۰۵.
[۳۶] الفقه الاسلامی، ج‌۱، ص‌۳۴۵.




اگر انسان به عمد استنجاء را ترک کند و نماز بخواند نمازش باطل است.
به قول مشهور، صورت فراموشی نیز همین حکم را دارد.



چگونگی استنجا نیز در فقه اسلامی مطرح بوده و اقوال متعددی درباره آن ابراز شده است. در مورد استنجای غائط، فقهای امامیه گفته‌اند که در صورت عدم انتشار نجاست، انسان میان تطهیر با آب یا استنجاء با سه سنگ مخیر است؛ و در صورت انتشار، واجب است با آب تطهیر شود
[۴۳] مجمع الفائده، ج‌۱، ص‌۹۰.
. در صورت استفاده از آب، مخرج غائط باید به گونه‏ای شسته شود که علاوه بر عین نجاست، اثر آن ـ ذرّات ریزی که دیده نمی‏شود ـ نیز از بین برود.
اما درباره اثر بول همه آنان برآن‌اند که باید با آب شسته شود ؛ اما فقهای اهل سنت تفاوتی میان غائط و بول قائل نبوده و در هر دو مورد استنجاء با سه سنگ را کافی می‌دانند، هرچند استنجاء با آب را بهتر دانسته‌اند
[۴۸] الام، ج۱، ص۳۶.
[۴۹] البحرالرائق، ج۱، ص۴۱۸.
[۵۰] نیل الاوطار، ج‌۱، ص‌۱۱۰-۱۱۱.
، بنابراین تمامی فقهای شیعه و اهل‌سنت بر جواز تطهیر با آب حکم کرده و گاه آن را بهترین روش استنجاء
[۵۳] نیل الاوطار، ج‌۱، ص‌۱۱۰-۱۱۱.
و در پاره‌ای موارد تنها شیوه مجاز شمرده‌اند.
[۵۶] الفقه الاسلامی، ج‌۱، ص‌۳۴۸-۳۴۹.

در لزوم دو بار یا کفایت یک بار شستن با آب قلیل اختلاف است.



استنجاء با چیز نجس، استخوان، سرگین و آنچه در شرع محترم شمرده شده، جایز نیست.
در کفایت استنجاء با اشیای یاد شده ـ جز با چیز نجس که کفایت نمی‏کند ـ اختلاف است.



استحباب تسریع در استنجاء پس از قضای حاجت، ترجیح آب بر سنگ در استنجاء از غائط، استنجاء از غائط پیش از استنجاء از بول و خواندن دعاهای وارد شده و کراهت استنجاء با دست راست از آداب آن است.


 
۱. جواهرالکلام، ج۲، ص۱۳.    
۲. الموسوعة الفقهیه، ج‌۳، ص‌۱۰۵.    
۳. الفقه‌الاسلامی، ج۱، ص‌۳۴۴.
۴. توبه/سوره۹، آیه۱۰۸.    
۵. مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۲۷.    
۶. تفسیر قرطبی، ج‌۸، ص‌۲۵۹-۲۶۰.    
۷. جامع البیان، ج‌۱۱، ص‌۴۲ ـ ۴۳.
۸. التبیان، ج‌۵، ص‌۳۰۰.    
۹. وسائل الشیعه، ج‌۱، ص‌۳۵۷.    
۱۰. بحارالانوار، ج‌۸۰، ص‌۳۴۴.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۱۲. من لایحضره‌الفقیه، ج۱، ص۳۰.    
۱۳. علل‌الشرایع، ج۱،ص۲۸۶.    
۱۴. وسائل الشیعه، ج‌۱، ص‌۳۵۴.    
۱۵. الطهاره، ج‌۲، ص‌۸۲.
۱۶. التنقیح، ج‌۳، ص۵۱۴.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۱۲۴.    
۱۸. زبدة‌البیان، ص‌۴۴.    
۱۹. السنن الکبری، ج‌۸، ص‌۳۲۵.
۲۰. فقه القرآن، ج‌۱، ص‌۶۹.    
۲۱. جامع البیان، ج‌۱۱، ص‌۴۱.
۲۲. النهایه، ص‌۱۰.    
۲۳. الخلاف، ج‌۱، ص‌۱۰۳.    
۲۴. احکام القرآن، جصاص، ج‌۱، ص۳۲۹.    
۲۵. مدثر/سوره۷۴، آیه۵.    
۲۶. روضة الطالبین، ج‌۱، ص‌۱۷۵.
۲۷. الفقه الاسلامی، ج‌۱، ص‌۳۴۵.
۲۸. الطهاره، ج‌۱، ص‌۴۳۷.
۲۹. جواهر الکلام، ج‌۲، ص‌۱۴.    
۳۰. الموسوعة الفقهیه، ج‌۳، ص‌۱۰۵.    
۳۱. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۳۲. احکام القرآن، جصاص، ج‌۲، ص‌۵۰۵.
۳۳. احکام القرآن، جصاص، ج‌۲، ص‌۵۰۵.
۳۴. الخلاف، ج‌۱،ص‌۱۰۴.    
۳۵. فتح العزیز، ج‌۱، ص‌۵۰۵.
۳۶. الفقه الاسلامی، ج‌۱، ص‌۳۴۵.
۳۷. جواهر الکلام ج۲، ص۳۶۵.    
۳۸. المبسوط، ج‌۱، ص‌۱۶.    
۳۹. المعتبر، ج‌۱، ص‌۱۳۶.    
۴۰. مدارک الاحکام، ج‌۱، ص‌۱۶۷.    
۴۱. مختلف الشیعه، ج‌۱، ص‌۲۶۹.    
۴۲. نهایة الاحکام، ج‌۱، ص‌۸۶.    
۴۳. مجمع الفائده، ج‌۱، ص‌۹۰.
۴۴. جواهر الکلام ج۲، ص۲۲-۲۴.    
۴۵. الانتصار، ص‌۹۷.    
۴۶. نهایة الاحکام، ج‌۱، ص‌۸۶.    
۴۷. الحدائق، ج‌۲، ص‌۷.    
۴۸. الام، ج۱، ص۳۶.
۴۹. البحرالرائق، ج۱، ص۴۱۸.
۵۰. نیل الاوطار، ج‌۱، ص‌۱۱۰-۱۱۱.
۵۱. المبسوط، ج‌۱، ص‌۱۶.    
۵۲. المعتبر، ج‌۱، ص‌۱۳۶.    
۵۳. نیل الاوطار، ج‌۱، ص‌۱۱۰-۱۱۱.
۵۴. مختلف الشیعه، ج‌۱، ص‌۲۶۹.    
۵۵. الحدائق، ج‌۲، ص‌۷.    
۵۶. الفقه الاسلامی، ج‌۱، ص‌۳۴۸-۳۴۹.
۵۷. جواهر الکلام ج۲، ص۴۸-۵۵.    
۵۸. الحدائق الناظرة ج۲، ص۶۴.    
۵۹. جواهر الکلام ج۲، ص۳۳.    
۶۰. العروة الوثقی ج۱، ص۱۷۹.    
۶۱. جواهر الکلام ج۲، ص۷۰.    




سایت دانشنامه موضوعی قرآن.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص۴۹۰.    



جعبه ابزار