• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

باران (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



باران، قطره‌های آبی است که از ابر بر زمین می‌ریزد. نزول باران نظام بسیار دقیق و حساب شده‌ای دارد، از موقعی که آفتاب بر اقیانوسها می‌تابد و ذرات لطیف آب را از املاح جدا کرده و به صورت توده‌های ابر به آسمان می‌فرستد، و هنگامی که قشر سرد فوقانی هوا آنها را متراکم می‌سازد، و سپس بادها آنها را بر دوش خود حمل می‌کنند، و بر فراز زمینهای تشنه و خشکیده می‌برند، و بر اثر برودت و فشار مخصوص هوا تبدیل به دانه‌های کوچک باران می‌شود که به نرمی بر زمین نشیند، و در آن نفوذ می‌کند، بی آنکه ویرانی بیافریند.



باران، قطره‌های آبی است که از ابر بر زمین می‌ریزد.
[۱] لغت نامه، ج۳، ص۳۴۶۲، «باران».
[۲] فرهنگ فارسی، معین، ج۱، ص۴۴۶.



در این مدخل از واژه‌های « رزق » ، «غیث» ، «صیب» ، «ماء» ، «مدرار» ، «مطر» ، « ودق » ، «وابل» و... استفاده شده است.



۳.۱ - سیل زا

خداوند، گشاینده درهای آسمان و نازل کننده بارانهای سیل زا می باشد: «انزل من السمآء مآء فسالت اودیة بقدرها فاحتمل السیل زبدا رابیا...»خداوند از آسمان آبی فرستاد و از هر دره و رودخانه‌ای به اندازه آنها سیلابی جاری شد، سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد... .

۳.۱.۱ - معنای وادی و قدر

در مجمع البیان گفته : کلمه وادی به معنای دامنه کوههای بزرگ است، البته دامنه‌های پایین که همه آبهای کوه در مواقع بارندگی در آن جمع می‌شود، اگر خونبها را هم از این ماده گرفته و دیه نامیده‌اند، برای همین است که دیه نیز مال زیادی است که جمع آوری شده و در عوض کشته شده می‌پردازند، و کلمه قدر به معنای قرین شدن چیزی است به چیزی دیگری، بطوری که از آن چیز هیچ کم و زیادی نداشته باشد، که در این صورت یعنی در صورتی که مساوی آن شد قدر آن می‌شود.

۳.۱.۲ - تشکیل سیلاب

از آنجا که روش قرآن ، به عنوان یک کتاب تعلیم و تربیت، متکی به مسائل عینی است، برای نزدیک ساختن مفاهیم پیچیده به ذهن انگشت روی مثلهای حسی جالب و زیبا در زندگی روزمره مردم میگذارد، در اینجا نیز برای مجسم ساختن حقایقی که در آیات گذشته پیرامون توحید و شرک ، ایمان و کفر و حق و باطل گذشت، مثل بسیار رسائی بیان می‌کند.
نخست می‌گوید: خداوند از آسمان آبی را فرو فرستاده است، آبی حیاتبخش و زندگی آفرین، و سرچشمه نمو و حرکت، و در این هنگام درهها و گودالها و نهرهای روی زمین هر کدام به اندازه گنجایش و وسعت خود بخشی از این آب را پذیرا می‌شوند. جویبارهای کوچک دست به دست هم می‌دهند و نهرهائی به وجود می‌آورند، نهرها به هم می‌پیوندند و سیلاب عظیمی از دامنه کوهسار سرازیر می‌گردد، آبها از سر و دوش هم بالا میروند و هر چه را بر سر راه خود ببینند برمیدارند و مرتبا بر یکدیگر کوبیده می‌شوند، در این هنگام کفها از لابلای امواج ظاهر می‌شوند، آنچنان که قرآن می‌گوید سیلاب، کفهائی را بر بالای خود حمل می‌کند.

۳.۱.۳ - معنای رابی

رابی از ماده ربو (بر وزن غلو) به معنی بلندی و برتری است و ربا که به معنی سود یا پول اضافی یا جنس دیگر است نیز از همین ماده و به همین معنی است، چون اضافه و زیادی را میرساند.
«فاعرضوا فارسلنا علیهم سیل العرم...» اما آنها (از خدا) روی گردان شدند، و ما سیل ویرانگر را بر آنها فرستادیم... . (طبق قولی «عرم» به معنای باران شدید است)

۳.۱.۴ - معنای عرم

کلمه عرم به معنای سد در مقابل رودخانه است، که آب را حبس می‌کند. عرم در اصل از عرامة (بر وزن علامه) به معنی خشونت و کج خلقی و سختگیری است، و توصیف سیلاب به آن اشاره به شدت خشونت و ویرانگری آن است، و تعبیر به «سیل العرم» به اصطلاح از قبیل اضافه موصوف به صفت است.
بعضی عرم را به معنی موشهای صحرائی گرفته‌اند که بر اثر رخنه در این سد مایه ویرانی آن شد (مساله نفوذ موشها در سد گرچه قابل قبول است،... اما تعبیر آیه تناسب چندانی با این معنی ندارد).
در لسان العرب در ماده عرم معانی مختلفی آمده از جمله : سیلاب طاقت فرسا، موانعی که در میان دره‌ها برای مهار کردن آب می‌سازند و همچنین موش بزرگ صحرائی. ولی از همه مناسبتر همان معنی اول است و در تفسیر علی بن ابراهیم نیز روی آن تکیه شده است.
«ففتحنا ابوب السماء بماء منهمر» در این هنگام درهای آسمان را گشودیم و آبی فراوان و پی در پی فرو بارید.

۳.۱.۵ - معنای همر

در مجمع البیان می‌گوید: کلمه همر مصدر ثلاثی مجرد است و به معنای ریختن اشک و باران به شدت، و انهمار به معنای انصباب و روان شدن است. و فتح آسمان (جو بالای سر) به آبی منهمر و روان، کنایه‌ای تمثیلی از شدت ریختن آب و جریان متوالی باران، گویی باران در پشت آسمان انبار شده، و نمی‌توانسته پایین بریزد همین که درب آسمان باز شده به شدت هر چه تمامتر فرو ریخته است.

۳.۱.۶ - معنای منهمر

و در تفسیر قمی در ذیل آیه «ففتحنا ابواب السماء بماء منهمر»می‌گوید: کلمه منهمر به معنای ریختن آب است، نه باراندن قطره‌های باران. تعبیر به گشودن درهای آسمان تعبیر بسیار زیبائی است که به هنگام نزول بارانهای شدید به کار می‌رود، همانگونه در فارسی نیز می‌گوئیم : گوئی درهای آسمان باز شده و هر چه آب است فرومی بارد.
منهمر از ماده همر (بر وزن صبر) به معنی فروریختن شدید اشک یا آب است، این تعبیر در مورد دوشیدن پستان حیوانات تا آخرین قطره نیز به کار می‌رود.
عجب اینکه در بعضی از گفته‌های مفسران آمده است که آنها سالها گرفتار خشکسالی بودند و در انتظار باران، که ناگهان بارانی فروبارید اما بارانی مرگ زا نه احیاگر.

۳.۲ - شدید

بارانهای رگباری، از انواع باران است که در قرآن به آن اشاره شده است: «فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا... • ومثل الذین ینفقون امولهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم کمثل جنة بربوة اصابها وابل فـاتت اکلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطـل...» (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد، (و بذرهایی در آن افشانده شود،) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاکها و بذرها را بشوید،) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر ) رها کند... • و (کار) کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا، و تثبیت (ملکات انسانی در) روح خود، انفاق می‌کنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد، و بارانهای درشت به آن برسد، (و از هوای آزاد و نور آفتاب، به حد کافی بهره گیرد،) و میوه خود را دو چندان دهد (که همیشه شاداب و با طراوت است) و اگر باران درشتی بر آن نبارد لا اقل بارانهای ریز و شبنم بر آن می‌بارد ... .

۳.۲.۱ - معنای وابل

« وابل » به معنای باران شدید و رگباری است.) «ففتحنا ابوب السماء بماء منهمر» در این هنگام درهای آسمان را گشودیم و آبی فراوان و پی در پی فروبارید.

۳.۲.۲ - رعد و برق مرگبار

قرآن کریم امکان توام بودن بارانهای رگباری با رعد و برق مرگبار را چنین توصیف می فرماید: «او کصیب من السماء فیه ظلمـت ورعد وبرق یجعلون اصـبعهم فی ءاذانهم من الصوعق حذر الموت...» یا همچون بارانی که در شب تاریک توأم با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذرانی) ببارد، آنها از ترس مرگ انگشت در گوش خود می‌گذارند تا صدای صاعقه را نشنوند... . («صیب» به معنای باران شدید و زیاد است.)

۳.۳ - مستمر

بارانهای مستمر و زیاد، نعمتی الهی برای مردم می باشد: «الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن مکنهم فی الارض ما لم نمکن لکم وارسلنا السمآء علیهم مدرارا...» آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند و) قدرتهائی به آنها دادیم که به شما ندادیم، بارانهای پی در پی بر آنها فرستادیم ... .( « مدرار » صیغه مبالغه به معنای باران زیاد، مفید و مستمر است.)

۳.۳.۱ - معنای مدرار

کلمه مدرار ... در اصل «در» بفتح دال و «دره» بکسر بوده که به معنای شیر است و آنرا استعاره می‌آورند برای باران، نظیر استعاراتی که در اسماء شتران و اوصاف آنها به کار میبرند، و گفته می‌شود (لله دره، و در درک: بسیار باد خیر تو)، و از همین باب است استعاره ای که برای بازار می‌آورند و می‌گویند: (للسوق دره: بازار رواج و رونقی گرفته).
«ویـقوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یرسل السمآء علیکم مدرارا ویزدکم قوة الی قوتکم...» و‌ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید سپس به سوی او باز گردید تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد و نیروئی بر نیروی شما بیفزاید... .
«فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا• یرسل السماء علیکم مدرارا» به آنها گفتم از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است• تا بارانهای پر برکت آسمان را پی درپی بر شما فرستد.

۳.۳.۲ - ترجمه آیه شریفه

کلمه «یرسل» به خاطر اینکه جواب امر ( استغفار کنید) است، به جزم خوانده می‌شود، و مراد از کلمه سماء ابر آسمان است، و کلمه «مدرارا» به معنای کثیر الدرور است یعنی بسیار ریزنده. و معنای آیه این است که : اگر از خدا طلب مغفرت کنید، ابر بسیار ریزنده و بارنده را به سویتان می‌فرستد.

۳.۴ - مفید

بارانهای مفید و نافع، جلوه‌ای از رحمت عام و گسترده خداوند در عرصه هستی می باشد: «وهو الذی ینزل الغیث من بعد ما قنطوا وینشر رحمته...» او کسی است که باران نافع را بعد از آنکه ماءیوس شدند نازل می‌کند، و دامنه رحمت خویش را می‌گستراند... . («غیث» تنها به بارانهای نافع و مفید اطلاق می‌شود، برخلاف «مطر» که به مطلق باران گفته می‌شود، خواه نافع باشد یا غیر نافع. )

۳.۴.۱ - معنای غیث

کلمه غیث به معنای باران است. در مجمع البیان می‌گوید: غیث به معنای باران به موقع است که آمدنش نافع است، به خلاف کلمه مطر که هم به چنان بارانی اطلاق می‌شود و هم به باران زیان بخش، که در غیر موقع خودش ببارد. و نشر رحمت به معنای منتشر کردن نعمت در بین مردم است، به این صورت که با فرستادن باران نباتات را برویاند و میوه‌ها را به بار بنشاند.

۳.۴.۲ - مراحل تشکیل و نزول باران

این آیه در عین اینکه بیان نعمت و لطف پروردگار است از آیات و نشانه‌های توحید نیز سخن می‌گوید، چرا که نزول باران نظام بسیار دقیق و حساب شده‌ای دارد، از موقعی که آفتاب بر اقیانوسها می‌تابد و ذرات لطیف آب را از املاح جدا کرده و به صورت توده‌های ابر به آسمان می‌فرستد، و هنگامی که قشر سرد فوقانی هوا آنها را متراکم می‌سازد، و سپس بادها آنها را بر دوش خود حمل می‌کنند، و بر فراز زمینهای تشنه و خشکیده می‌برند، و بر اثر برودت و فشار مخصوص هوا تبدیل به دانه‌های کوچک باران می‌شود که به نرمی بر زمین نشیند، و در آن نفوذ می‌کند، بی آنکه ویرانی بیافریند.

۳.۴.۳ - تشبیه اسلام به باران

تشبیه اسلام از حیث مفید بودن، به باران مفید و دارای اندازه از تشبیهات لطیف در قرآن کریم می باشد: «او کصیب من السماء...» (برداشت بر اساس این احتمال است که «صیب» به معنای باران مفید باشد و «کصیب» بنا بر یک نظر تشبیه اسلام به باران است. )

۳.۵ - ملایم

بارانهای ملایم و ریز، از بارانهای مفید برای باغها و کشاورزی می باشد: «ومثل الذین ینفقون امولهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم کمثل جنة بربوة اصابها وابل فـاتت اکلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطـل...» و (کار) کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا، و تثبیت (ملکات انسانی در) روح خود، انفاق می‌کنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد، و بارانهای درشت به آن برسد، (و از هوای آزاد و نور آفتاب، به حد کافی بهره گیرد،) و میوه خود را دو چندان دهد (که همیشه شاداب و با طراوت است)و اگر باران درشتی بر آن نبارد لا اقل بارانهای ریز و شبنم بر آن می‌بارد ... . («طل» به معنای بارانهای دانه ریز و ملایم است. )


امید به باران، آیه بودن باران، باران در غزوه بدر، باران عذاب، باران و برق، باران و صفات خدا.


۱. لغت نامه، ج۳، ص۳۴۶۲، «باران».
۲. فرهنگ فارسی، معین، ج۱، ص۴۴۶.
۳. فرهنگ فقه فارسی، ج۲، ص۴۱.    
۴. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۱۹۴.    
۵. لسان العرب، ابن منظور، ج۱۰، ص۱۱۵.    
۶. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۳۶۷.    
۷. لسان العرب، ابن منظور، ج۲، ص۱۷۵.    
۸. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۲۸۸.    
۹. لسان العرب، ابن منظور، ج۱، ص۵۳۴.    
۱۰. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۴۷۸.    
۱۱. العین، فراهیدی، ج۴، ص۱۰۱.    
۱۲. لسان العرب، ابن منظور، ج۱۳، ص۵۴۳.    
۱۳. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۱۶۶.    
۱۴. لسان العرب، ابن منظور، ج۴، ص۲۸۰.    
۱۵. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۴۶۹.    
۱۶. لسان العرب، ابن منظور، ج۵، ص۱۷۸.    
۱۷. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۵۱۷.    
۱۸. لسان العرب، ابن منظور، ج۱۰، ص۳۷۳.    
۱۹. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۵۱۱.    
۲۰. لسان العرب، ابن منظور، ج۱۱، ص۷۲۰.    
۲۱. رعد/سوره۱۳، آیه۱۷.    
۲۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۱، ص۴۵۷.    
۲۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۰، ص۱۶۴.    
۲۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۳، ص۶۵.    
۲۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۶، ص۲۹.    
۲۶. الدر المنثور، سیوطی، ج۴، ص۶۳۲.    
۲۷. روح المعانی، آلوسی، ج۱۱، ص۳۰۰.    
۲۸. المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۳۶۴.    
۲۹. لسان العرب، ابن منظور، ج۱۲، ص۳۹۶.    
۳۰. سبأ/سوره۳۴، آیه۱۶.    
۳۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۶، ص۵۴۹.    
۳۲. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۵۹.    
۳۳. تفسیر قمی، علی ابن ابراهیم، ج۲، ص۲۰۱.    
۳۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۴، ص۲۱۵.    
۳۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۸، ص۲۰۸.    
۳۶. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۴، ص۴۵.    
۳۷. الدر المنثور، سیوطی، ج۶، ص۶۸۸.    
۳۸. قمر/سوره۵۴، آیه۱۱.    
۳۹. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۹، ص۱۱۰.    
۴۰. تفسیر قمی، علی ابن ابراهیم، ج۲، ص۳۴۱.    
۴۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۹، ص۱۳۵.    
۴۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۹، ص۱۳۵.    
۴۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۳، ص۳۱.    
۴۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۷، ص۵۰.    
۴۵. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۹، ص۳۱۴.    
۴۶. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۵، ص۱۷۸.    
۴۷. الدر المنثور، سیوطی، ج۷، ص۶۷۵.    
۴۸. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۲، ص۱۸۳.    
۴۹. بقره/سوره۲، آیه۲۶۴ - ۲۶۵.    
۵۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲، ص۵۹۸.    
۵۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص۳۲۴.    
۵۲. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۱، ص۲۹۶.    
۵۳. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۱، ص۲۸۴.    
۵۴. الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۴۴.    
۵۵. قمر/سوره۵۴، آیه۱۱.    
۵۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۳، ص۳۱.    
۵۷. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۷، ص۵۰.    
۵۸. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۹، ص۳۱۴.    
۵۹. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۵، ص۱۷۸.    
۶۰. الدر المنثور، سیوطی، ج۷، ص۶۷۵.    
۶۱. تفسیر التحریروالتنویر، ابن عاشور، ج۱، ص۳۱۷.    
۶۲. لسان العرب، ابن منظور، ج۱، ص۵۳۴.    
۶۳. بقره/سوره۲، آیه۱۹.    
۶۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱، ص۸۸.    
۶۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۱۲.    
۶۶. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۱، ص۹۹.    
۶۷. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۱، ص۱۱۷.    
۶۸. الدر المنثور، سیوطی، ج۱، ص۸۳.    
۶۹. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۱۱.    
۷۰. انعام/سوره۶، آیه۶.    
۷۱. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۱۶۶.    
۷۲. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۷، ص۲۱.    
۷۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۵، ص۱۵۵.    
۷۴. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۱۰۸.    
۷۵. هود/سوره۱۱، آیه۵۲.    
۷۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۰، ص۴۴۴.    
۷۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۹، ص۱۲۸.    
۷۸. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۲، ص۴۵۵.    
۷۹. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۵، ص۲۹۰.    
۸۰. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۲، ص۳۷۳.    
۸۱. الدر المنثور، سیوطی، ج۴، ص۴۴۳.    
۸۲. نوح/سوره۷۱، آیه۱۰ - ۱۱.    
۸۳. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲۰، ص۴۵.    
۸۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۵، ص۶۹.    
۸۵. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۷، ص۳۰۲.    
۸۶. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۱۰، ص۱۳۳.    
۸۷. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۵، ص۴۲۳.    
۸۸. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۹، ص۵۲.    
۸۹. شوری/سوره۴۲، آیه۲۸.    
۹۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱۸، ص۸۳.    
۹۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۰، ص۴۳۵.    
۹۲. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۶، ص۳۷۱.    
۹۳. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۴، ص۵۸۰.    
۹۴. الدر المنثور، سیوطی، ج۷، ص۳۵۳.    
۹۵. مفردات، راغب اصفهانی، ج۱، ص۲۸۸.    
۹۶. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۱، ص۱۱۷.    
۹۷. بقره/سوره۲، آیه۱۹.    
۹۸. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۱، ص۸۸.    
۹۹. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۱۲.    
۱۰۰. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۱، ص۹۹.    
۱۰۱. الدر المنثور، سیوطی، ج۱، ص۸۳.    
۱۰۲. مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۲، ص۱۸۶.    
۱۰۳. بقره/سوره۲، آیه۲۶۵.    
۱۰۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۲، ص۶۰۱.    
۱۰۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص۳۲۶.    
۱۰۶. تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج۱، ص۲۹۶.    
۱۰۷. نور الثقلین، شیخ حویزی، ج۱، ص۲۸۵.    
۱۰۸. الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۴۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «باران».    



جعبه ابزار