• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بعثت حضرت محمد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهم‌ترین فراز از تاریخ اسلام است که به عنوان حادثه‌ای بس بزرگ و عظیم نقش مهم و تأثیرگذاری در سرنوشت انسان‌ها داشته است.



«بعثت» از ماده (بعث) به معنای برانگیختن و فرستادن است و در شرع، فرستادن خداوند است، انسانی را به سوی جن و انس ـ ‌یا بعضی از آنها ‌ـ تا آنان را به راه حق، دعوت کند و شرط آن دعوی پیغمبری و اظهار معجزه باشد.
[۳] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ش، چاپ اول (دوره جدید)، ج۳، ص۴۲۲۷.
[۴] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ش، چاپ اول (دوره جدید)، ج۳، ص۴۲۲۸.
از آن به مناسبت در باب نکاح سخن رفته است.


بعثت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم)، حادثه‌ای بس بزرگ در سرنوشت، هدایت بشری بوده و عظمت این امر عاملی بود که خداوند متعال به عنوان مقدمه این امر بزرگ، تربیت و پرورش آن حضرت را به عهده داشته و ایشان را برای آینده دشواری که در پیش رو داشتند، آماده سازد.


بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منشا بزرگ‌ترین تحولات فکری ‌ـ‌ عقیدتی جوامع بشری به شمار می‌رود؛ با این حال، سیره‌نویسان از آن غفلت کرده‌اند. روایات مجعول و بی‌اساس آنان در این‌ باره، نه تنها دون ‌شان آخرین پیامبر خداست؛ بلکه حتی با ادراکات بشری نیز سازگاری ندارد؛
[۵] زینی دحلان، سید احمد، حاشیه الحلبی الشافعی، بیروت، المکتبه الاسلامیه، بی‌تا، ج۱، ص۳۳ـ۴۲.
اما چون بررسی آن در مقاله‌ای کوتاه نمی‌گنجد، تنها به ارائه رخداد بعثت با توجه به روایات و احادیث معتبر از دیدگاه شیعه اکتفا می‌شود.


پیامبر به دلیل همین حالات معنوی و طهارت روحی، ناگزیر از وضع نابسامان مردم و از جهل و فسادی که بر جامعه آن روز و به ویژه در شهر مکه، حاکم بود، رنج می‌بردند.
همچنین به منظور تفکر و عبادت در مکانی خلوت، مدتی محدود در سال را از آنها کناره می‌گرفتند و به کوه حرا می‌رفتند. این کناره‌گیری برای حنفا و برخی یکتاپرستان قبل از پیامبر نیز وجود داشته است. می‌گویند عبدالمطلب، جد بزرگوار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) پایه‌گذار این رسم بوده است. او به هنگام ماه رمضان برای خلوت و عبادت به کوه می‌رفت و مستمندانی را که از آنجا می‌گذشتند، اطعام می‌نمود.
در واقع می‌توان گفت که این خلوت‌گزینی، زمینه‌ای برای تقویت هرچه بیشتر حیات روحانی رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و مقدمه‌ای برای بعثت و نزول وحی به آن حضرت بوده است.
در دوران این خلوت‌گزینی‌ها نیز چون سایر مراحل مختلف زندگی رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم)، حضرت علی (علیه‌السلام) که پرورش یافته در خانه پیامبر و دامان ایشان است، آن حضرت را همراهی می‌کرد و گاهی اوقات برای ایشان آذوقه می‌برد.


بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و معجزه جاویدش قرآن برای شناساندن حقایقی به بشر بود که پیامبران پیشین به تناسب رشد فکری جوامع بشری، بخشی از آن را بازگو کردند؛ حقایقی که بشر درباره آن جهل نسبی و یا مطلق داشته است. حقایقی همچون: منشا هستی و علت آن، سرانجام حیات دنیوی بشر و سرنوشت او پس از مرگ است.


درباره دین خاتم انبیا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از بعثت، اقوال گوناگونی وجود دارد که پرداختن به آنها نیازمند پژوهشی مستقل است و از آن میان به طرح صحیح‌ترین اقوال مورد اتفاق علمای شیعه و سنی اکتفا خواهد شد. رسول‌ اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سرپرستان بزرگوار آن حضرت (عبدالمطلب و ابوطالب)، از بازماندگان دین یکتاپرستی و شریعت ابراهیم بوده‌اند که در قرآن «حنفا» خوانده می‌شوند. و انزوای آنان را برای خلوت و مناجات با خدا «تحنف» تا «تحنث» نامیده‌اند؛ اما این، بدان‌ معنا نیست که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیش از بعثت از شریعت انبیای پیشین پیروی «برخی بر این عقیده‌اند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از بعثت، تابع یکی از ادیان الهی بوده است. برخی از علمای اهل سنت، مانند: غزالی، قاضی عبدالجبار، سیف الدین آمدی، تاج الدین عبدالوهاب سبکی و برخی از علمای شیعه، مانند: سید مرتضی بر این عقیده‌اند.» می‌کرده است؛ بلکه بدان معناست که در اصول اعتقادی، همچون: توحید، معاد، مکارم اخلاقی و صبر بر آزار معاندان و مشرکان، همانند انبیای الهی، استوار و ثابت‌قدم بوده است.


بنابر گفتار علی (علیه‌السّلام) ـ که آگاه‌ترین شخص به احوال رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است ـ از همان زمان که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از شیر گرفته شد، خداوند، بزرگ‌ترین فرشته‌اش را با وی قرین ساخت تا همواره او را به زیباترین خلق و خوی هدایت کند؛
[۹] مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، ج۱، ص۸۹.
چنان‌که خود حضرت می‌فرماید: «کنت نبیاً و آدم بین الروح و الجسد.» «من نبی بودم در حالی که هنوز روح به کالبد آدم دمیده نشده بود.»


بنابراین نظر صحیح مورد توافق علمای شیعه و سنی این است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تابع هیچ یک از ادیان و شرایع قبل از اسلام نبود؛ بلکه به شریعت خود عمل می‌کرد و هدایت خاص خداوند، وحی و الهام به او می‌رسید.


پیامبر برای رسیدن به مقام بعثت زمینه‌هایی را خدای متعال برای ایشان مهیا کرد از جمله خواب‌های صادقه و شنیدن صدای غیبی و در نهایت جناب جبرائیل را دیدن بود.

۹.۱ - دیدن رؤیاهای صادقه

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آستانه بعثت، خواب‌هایی می‌دید که به همان صورت در خارج به وقوع می‌پیوست
[۱۱] ارزقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۱ق، چاپ اول، ج۲، ص۲۰۴.
و گاه فرشته‌ای او را «رسول‌الله» خطاب می‌کرد.
[۱۲] ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شر‌ح ‌نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، داراحیاء الکتب العربیه، ۱۹۶۱م، ج۳، ص۲۰۷.


۹.۲ - شنیدن ندای غیبی

آن حضرت از سی و هفت سالگی، حالاتی روحانی داشت و احساس می‌کرد دریچه‌ای از غیب به رویش باز شده است؛ زیرا نور مخصوصی می‌دید و اسراری بر ایشان فاش می‌شد. بارها سروش غیبی را می‌شنید؛ ولی او را نمی‌دید
[۱۳] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م، چاپ چهارم، ج۲، ص۷۱۳.
[۱۴] حلبی شافعی، نورالدین، انسان‌العیون فی سیرة‌الامین المامون، ج۱، ص۳۸۰.
[۱۵] حلبی شافعی، نورالدین، انسان‌العیون فی سیرة‌الامین المامون، ج۱، ص۳۸۱.
و چه بسیار که او را از درخت و کوه، ندا می‌کرد.
[۱۶] جامی، عبدالرحمان، شواهد النبوه، به کوشش پروفسور سیدحسن امین، تهران، میرکسرا، ۱۳۷۹ش، ص۱۳۹.


۹.۳ - روئیت جبرائیل

آن حضرت در آستانه بعثت، جبرئیل را می‌دید، در حالی که او را رسول‌الله خطاب می‌کرد.
[۱۷] ابن‌ شهر‌آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، المطبعه العلمیه، ج۱، ص۴۴.
هرچه زمان بعثت نزدیک‌تر می‌شد، مدت تحنث در غار حراء و میل به تفکر و عبادت در او فزونی می‌یافت.


«غار حراء» واقع در قله «کوه نور»، از معروف‌ترین کوه‌های مکه و با ارتفاع ۲۰۰ متر در دو فرسنگی شهر مکه و در شمال شرقی
[۱۸] ارزقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۱ق، چاپ اول، ج۲، ص۲۸۸.
آن واقع شده است. این محل از زمان‌های دور، مکانی مقدس
[۱۹] ارزقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۱ق، چاپ اول، ج۲، ص۲۸۰.
[۲۰] ارزقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۱ق، چاپ اول، ج۲، ص۲۸۱.
و محل اعتکاف انسان‌های حقیقت‌جو و روشن‌ضمیری بوده است که به "حنفا" شهرت داشتند.
[۲۱] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بی‌جا، شرکه المعارف، ج۱، ص۲۱۶.


۱۰.۱ - موقعیت جغرافیایی غار

سطح غار، هموار و برای نشستن و برخاستن فردی بلند قامت، مناسب بوده است؛ اما بالا رفتن از آن به دلیل ناهمواری‌های شیب‌دار، دشوار است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در غار که دهانه‌اش به سوی کعبه و محله بطحا باز می‌شد، می‌نشست و ساعت‌ها در‌ اندیشه رهاییدن قومش از بیهودگی‌هایی بود که در آن غوطه‌ور بودند. منابع، درباره زندگی و ویژگی‌های شخصیتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیش از بعثت، چندان سخن نگفته‌اند؛ اما از تحنث او در غار حراء می‌توان تصور کرد که همواره در‌ اندیشه راه چاره‌ای برای نجات قومش از تباهی‌ها بود.

۱۰.۲ - مدت زمان وقوف در غار

معمولاً تحنث، سالی یک‌ بار به مدت یک ماه در غار حراء بوده است. رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این مدت به مستمندانی که نزد او می‌رفتند، طعام می‌خورانید.
[۲۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵م، ج۱، ص۲۳۶.
پس از آن، هفت بار، کعبه را طواف می‌کرد و به منزل باز می‌گشت. در سال‌های نزدیک بعثت که رشد قوای عقلی و روحی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اوج رسیده بود، میل و اشتیاق او به کناره‌گیری از مردم
[۲۳] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م، چاپ چهارم، ج۲، ص۷۱۳-۷۳۰.
و تفکر و عبادت، آن‌چنان بود که روزها و شب‌ها را در غار حراء به سر می‌برد؛ به‌ویژه در ماه رمضان، مدت تحنث طولانی‌تر بود. در این مدت، علی (علیه‌السّلام)، همسرش خدیجه و یا فرد دیگری از اهل خانه برای او آب و غذا می‌برد.
[۲۴] امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ترجمه شهیدی، ص۲۲۲.
این حالات همچنان ادامه یافت تا اینکه سن آن حضرت به چهل سالگی رسید و خداوند که دل ایشان را برترین و مطیع‌ترین و خاضع و خاشع‌ترین دل‌ها در برابر خویش یافت، ایشان را مبعوث کرد و به پیامبری گرامی داشت، تا به وسیله قرآنی که آن را روشن و استوار گردانیده، بندگانش را از پرستش بر بتان خارج ساخته و به پرستش خویش هدایت کند.

۱۰.۳ - نزول امین وحی الهی

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ساعت‌ها در آسمان، کوه‌ها و بیابان‌های مکه ـ که بی‌کرانگی خالق را به هزاران زبان نجوا می‌کردند ـ به تفکر و مطالعه می‌پرداخت و از خدایان سنگی و چوبی قومش به ستوه آمده، در جستجوی چاره آن، آسمان بی‌انتها را می‌کاوید. جبرئیل امین در یکی از این تحنث‌ها هنگام چهل‌ سالگی
[۲۵] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵م، ج۲، ص۲۳۳.
بر او ظاهر شد و نخستین آیه‌های سوره علق را به وی القا کرد. سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از غار به سوی منزل سرازیر شد و همسرش را از این ماجرا آگاه کرد. خدیجه که سال‌ها بود، آثار بزرگی را در کردار و گفتار وی دریافته بود،
[۲۸] ابن‌ شهر‌آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، المطبعه العلمیه، ج۱، ص۴۴.
نخستین «علاوه بر منابع تاریخی علی (علیه‌السّلام) در نهج البلاغه (خطبه۱۹۲) می‌فرماید: «در حالی که در هیچ خانه‌ای مسلمانی نبود، من سومین آنها بودم.» تصدیق‌کننده و ایمان‌آورنده به رسالتش شد.
[۳۰] زینی دحلان، سید احمد، حاشیه الحلبی الشافعی، بیروت، المکتبه الاسلامیه، بی‌تا، ج۱، ص۲۴۹.


۱۰.۴ - همراهی امام علی با پیامبر

حضرت علی (علیه‌السلام) در مواقع مختلف از جمله در دوران خلوت‌گزینی‌های پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) همراه حضرت بود، این سخن امام علی (علیه‌السلام) در نهج البلاغه نیز به طور خاصی بیان می‌دارد که ایشان در لحظه نزول اولین وحی، در کنار پیامبر حضور داشته‌اند. البته مطالعات تاریخی بیانگر آن است که تنها شخصی که در آن لحظات پیامبر را همراهی نموده، امام علی (علیه‌السلام) بود و احدی جز ایشان، ادعای همراهی رسول اکرم در آن لحظات را ننموده است. جبرئیل پس از انجام وظیفه خود و ابلاغ آیات الهی، بار دیگر به آسمان بازگشت.

۱۰.۵ - حوادث مقارن با اولین وحی

همراه اولین نزول وحی و در لحظه بعثت، حوادثی بزرگ اتفاق افتاد که از آن جمله می‌توان به شنیده شدن صدای ناله‌ای اشاره کرد. حضرت علی (علیه‌السلام) در این باره می‌گوید: "صدای ناله شیطان را در هنگام نزول اولین وحی به آن حضرت شنیدم. عرضه داشتم: "یا رسول‌الله این ناله چیست؟" فرمود: "این شیطان است که از اطاعت شدن مأیوس و ناامید شده و چنین به ناله درآمده است." سپس رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) اضافه فرمود: "تو می‌شنوی آنچه را من می‌شنوم و می‌بینی آنچه را که من می‌بینم الا اینکه تو مقام نبوت نداری و فقط وزیر و کمک‌کار من هستی و از راه خیر جدا نمی‌شوی."

۱۰.۶ - سنگینی رسالت

درک همه حقیقت هستی، سنگینی بار امانت رسالت و بیم تکذیب قومی غوطه‌ور در خرافات و اوهام، او را در تبی گدازنده فرو برد؛ «تواریخ عامه، بیم و هراس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را هنگام دیدن جبرئیل، از این رو دانسته‌اند که حضرت در رسالت خود دچار تردید بوده است که متاسفانه این تفاسیرِ بی‌منطق به منابع شیعی نیز راه یافته است.» چنان‌که خود را در جامه‌ای پیچید تا لحظاتی بیاساید و قوای خود را باز یابد. روز دیگر باز هم جبرئیل فرود آمد و به او یادآوری کرد که برای انذار فومش باید از آسایش دوری گزیند. آیات الهی در عمق روح و جانش آن چنان انقلابی بر پا کرده بود که حقیقت محض را بی‌هیچ شبهه‌ایی با چشم دل می‌دید. «ماکذب الفواد ما رای»،

۱۰.۷ - حالات پیامبر پس از نزول وحی

قبل از بعثت، به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) الهاماتی می‌شد و ایشان حالات فوق‌العاده‌ای داشتند. اما کیفیت نزول اولین وحی بر پیامبر و موضوع آن، به طور کلی با الهامات قبل از بعثت ایشان متفاوت بود. این امر سبب شد تا حالات روحی پیامبر و در نتیجه حالات جسمانی ایشان تغییر نماید.
پس از این پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) از کوه پایین آمدند و به سمت مکه و خانه خویش عازم شدند. هنگامیکه به خانه رسیدند ماجرای بعثت خویش را برای همسر گرامیشان حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) بازگو کردند. حضرت خدیجه نیز که در سال‌های همسری با پیامبر آثار بزرگی و پیامبری در ایشان را دیده بود، گفت: "به خدا دیر زمانی است که من در انتظار چنین روزی به سر برده‌ام و امیدوار بودم که روزی تو رهبر خلق و پیغمبر این مردم شوی."


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با آغاز رسالت، نزدیک‌ترین خویشاوندش، علی (علیه‌السّلام) را به پذیرش حق خواند و او ـ که جسم و جانش در کنار رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رشد یافته بود و هیچ تعلق و سابقه‌ای در افکار و اعتقادات جاهلی نداشت ـ با فطرتی پاک به وحدانیت خداوند ایمان آورد.
[۳۵] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵م، ج۲، ص۹۲.
[۳۶] ابن منیع، محمد بن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۱.
[۳۷] ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، السیره النبویه، صححه و علق علیه الحافظ السید عزیز، بیروت، دار الفکر، الطبعه الثالثه، ۱۴۱۷ق، ص۶۷.
براساس روایات منقول از معصومان (علیهم‌السّلام) علمای امامیه بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را در ۲۷ رجب و بنا به قولی دیگر که با تصریح قرآن «بر نزول قرآن در ماه رمضان دلالت دارد» نیز هماهنگ است، ۱۷ رمضان می‌دانند. اهل سنت نیز
[۴۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵م، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۰.
۱۷، ۱۸ و ۲۴ رمضان و برخی ۱۲ ربیع‌الاول را زمان بعثت دانسته‌اند. اقوال و تفاسیر موجود درباره تاریخ بعثت و نزول اولین آیات بسیار متفاوت است؛ بنابراین با تکیه بر محتوای آیات قرآن که شرایط زمانی نزول آیات را در خود دارد، می‌توان چنین استنباط کرد که بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در ۲۷ رجب رخ داد و سپس با نزول نخستین آیات سوره علق در ماه رمضان، هنگام تحنث در غار حراء به رسالت برگزیده شد و‌اندکی پس از آن، نزول دفعی قرآن در شب قدر بر قلب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) القا شد و نیز کمی پس از آن آیات سوره مزمل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به شب زنده‌داری، تبشیر و انذار خلق فرا خواند.


مشرکانی که قبل از بعثت پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) به اهل کتاب پیوسته‌اند، مشمول احکام آنان هستند. بر خلاف مشرکانی که بعد از بعثت به آیین آنان گرویده‌اند.

۱۲.۱ - گرایش اهل کتاب بعد از بعثت

اگر فردی از اهل کتاب بعد از بعثت به آیین آسمانی دیگری بجز اسلام بگرود - مانند آنکه مسیحی یهودی شود - آیا از او پذیرفته می‌شود یا آنکه جز پذیرش اسلام راهی دیگر -حتّی بازگشت به آیین پیشین خود - ندارد؟ مسئله محلّ اختلاف است.


آیا احکام اهل کتاب بر گرویدگان به آیین یهود پس از بعثت حضرت عیسی (علی‌نبیناوآله‌وعلیه‌السّلام) جاری می‌شود یا نه؟ برخی، جریان آن را مورد اشکال قرار داده‌اند.بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهم‌ترین فراز از تاریخ اسلام است که به عنوان حادثه‌ای بس بزرگ و عظیم نقش مهم و تأثیرگذاری در سرنوشت انسان‌ها داشته است.


۱. جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۳۹۹ق، چاپ دوم، ج۱، ص۲۷۳.    
۲. ابن زکریا، احمد، معجم مقاییس اللغة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، بی‌تا، ج۱، ص۲۶۶.    
۳. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ش، چاپ اول (دوره جدید)، ج۳، ص۴۲۲۷.
۴. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، تهران، چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ش، چاپ اول (دوره جدید)، ج۳، ص۴۲۲۸.
۵. زینی دحلان، سید احمد، حاشیه الحلبی الشافعی، بیروت، المکتبه الاسلامیه، بی‌تا، ج۱، ص۳۳ـ۴۲.
۶. زمخشری، محمود بن عمر، تفسیر کشاف، قم، مکتبه الاعلام اسلامیه، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۹۴.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بی‌جا، شرکه المعارف، ج۱، ص۴۰۳.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۳۵.    
۹. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، ج۱، ص۸۹.
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۷۸.    
۱۱. ارزقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۱ق، چاپ اول، ج۲، ص۲۰۴.
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شر‌ح ‌نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، داراحیاء الکتب العربیه، ۱۹۶۱م، ج۳، ص۲۰۷.
۱۳. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م، چاپ چهارم، ج۲، ص۷۱۳.
۱۴. حلبی شافعی، نورالدین، انسان‌العیون فی سیرة‌الامین المامون، ج۱، ص۳۸۰.
۱۵. حلبی شافعی، نورالدین، انسان‌العیون فی سیرة‌الامین المامون، ج۱، ص۳۸۱.
۱۶. جامی، عبدالرحمان، شواهد النبوه، به کوشش پروفسور سیدحسن امین، تهران، میرکسرا، ۱۳۷۹ش، ص۱۳۹.
۱۷. ابن‌ شهر‌آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، المطبعه العلمیه، ج۱، ص۴۴.
۱۸. ارزقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۱ق، چاپ اول، ج۲، ص۲۸۸.
۱۹. ارزقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۱ق، چاپ اول، ج۲، ص۲۸۰.
۲۰. ارزقی، محمد بن عبدالله، اخبار مکه، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۱ق، چاپ اول، ج۲، ص۲۸۱.
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بی‌جا، شرکه المعارف، ج۱، ص۲۱۶.
۲۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵م، ج۱، ص۲۳۶.
۲۳. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م، چاپ چهارم، ج۲، ص۷۱۳-۷۳۰.
۲۴. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ترجمه شهیدی، ص۲۲۲.
۲۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵م، ج۲، ص۲۳۳.
۲۶. علق/سوره۹۶، آیه۱ ۵.    
۲۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تصحیح محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب اسلامیه، بی‌تا، ج۱۸، ص۱۹۴.    
۲۸. ابن‌ شهر‌آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، المطبعه العلمیه، ج۱، ص۴۴.
۲۹. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ج۱، ص۴۷۴.    
۳۰. زینی دحلان، سید احمد، حاشیه الحلبی الشافعی، بیروت، المکتبه الاسلامیه، بی‌تا، ج۱، ص۲۴۹.
۳۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تصحیح محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب اسلامیه، بی‌تا، ج۱۸، ص۱۶۷.    
۳۲. مزمل/سوره۷۳، آیه۱ ۵.    
۳۳. نجم/سوره۵۳، آیه۱۱.    
۳۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تصحیح محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب اسلامیه، بی‌تا، ج۱۸، ص۲۸۷.    
۳۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵م، ج۲، ص۹۲.
۳۶. ابن منیع، محمد بن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج۳، ص۲۱.
۳۷. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، السیره النبویه، صححه و علق علیه الحافظ السید عزیز، بیروت، دار الفکر، الطبعه الثالثه، ۱۴۱۷ق، ص۶۷.
۳۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تصحیح محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب اسلامیه، بی‌تا، ج۱۸، ص۱۹۰.    
۳۹. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
۴۰. قدر/سوره۹۷، آیه۱.    
۴۱. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تصحیح محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب اسلامیه، بی‌تا، ج۱۸، ص۱۹۰.    
۴۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵م، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۰.
۴۳. ابن منیع، محمد بن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دار البیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۵۲.    
۴۴. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م، چاپ چهارم، ج۳، ص۶.    
۴۵. مزمل/سوره۷۳، آیه۵-۱.    
۴۶. حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام ج۱، ص۵۰۸-۵۰۹.    
۴۷. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۳۰، ص۴۶.    
۴۸. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۳۰، ص۴۶-۴۷.    
۴۹. حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۳۸.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بعثت حضرت محمد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۷/۲۵.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۱۱۶.    
پایگاه آفتاب.    



جعبه ابزار