• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تابیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تابیر به معنای بارور کردن درخت خرما می باشد و از آن به مناسبت در باب تجارت و مساقات سخن رفته است.



تابیر یا همان تلقیح به معنی بارور کردن درخت خرما است.


بارور کردن درخت خرماى ماده را با پاشیدن گرده درخت خرماى نر، بر آن، تأبیر گویند.


اگر کسى درخت خرمایى را که تأبیر شده به دیگرى بفروشد، محصول، از آن فروشنده است، مگر آنکه خریدار در متن عقد، آن را براى خود شرط کرده باشد. در صورت مطلق بودن عقد مساقات اصلاح میوه و تأبیر از وظایف عامل است. در اینکه تهیه آنچه بدان درخت خرما را بارور مى‌کنند برعهده مالک است یا عامل، اختلاف است. قول اوّل به اکثر فقها نسبت داده شده است.


تلقیح، از موضوعات جدید فقهی و حقوقی، به معنای بارور ساختن انسان با ابزار پزشکی. واژة تلقیح به معنای آبستن کردن و بارور ساختن جنس ماده است و در مورد باد و ابر و گیاه و حیوان و انسان به کار می‌رود.
[۶] اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد.
[۷] المنجد فی اللغة و الاعلام.
تلقیح مصنوعی انسان هر چند در اصل موضوعی پزشکی است، دارای جنبه های گوناگونِ روان شناختی، جامعه شناختی، فلسفی، اخلاقی، فرهنگی، دینی و حقوقی است. در این مقاله جوانب فقهی و حقوقی تلقیح بررسی می‌شود.


عوامل متعددی می‌تواند موجب ناباروری یا کاهش قدرت باروری شود و تلقیح را موجه سازد.
[۹] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۵۶۷.
[۱۰] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۵۷۴.
[۱۱] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۵۹۴ ـ ۵۹۵.
[۱۲] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۶۳۵.
[۱۳] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۶۹۳.
[۱۴] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۷۸۱.
[۱۵] لیون اسپراف و دیگران، ج۱، ص۵۶۵.
[۱۶] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۶ـ ۶۴.
بر این اساس، روشهای گوناگونی برای تلقیح پدید آمده، هر چند از نظر علمی همة این روشها را نمی‌توان تلقیح نامید. شایعترین روش، تلقیح داخل رحمی با بهره گیری از اسپرمِ پرداخت شده است. روشهای کمکیِ تولید مثل، مانند لقاح خارج رحمی، نیز وجود دارد. کاربرد هر یک از روشهای تلقیح به چگونگی عامل ناباروری یا ضعف باروری وابسته است.
[۱۷] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۷۲۰.
[۱۸] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۷۳۷ـ ۷۳۸.
[۱۹] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۷۹۷.
[۲۰] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۸۰۰.
[۲۱] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۸۱۰.
[۲۲] ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۸۲۶.
[۲۳] لیون اسپراف و دیگران، ج۱، ص۷۳۱.
[۲۴] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۲.
[۲۵] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق».



در بارة تلقیح، به دلیل نو بودن موضوع، در منابع حدیثی و فقهی پیشین مطلب صریحی نمی‌توان یافت، اما فقهای متأخر و معاصر شیعه و اهل سنّت به حکم تکلیفی (جواز یا حرمت) و حکم وضعی و آثار تلقیح پرداخته اند. حکم تکلیفی تلقیح، با توجه به آرای فقها و شیوه های تلقیح، باید در سه فرض متمایز بررسی شود: ۱) تلقیح میان زن و شوهر و حمل آن توسط صاحب تخمک، ۲) تلقیح میان زن و شوهر و حمل آن توسط مادر جانشین، ۳) تلقیح میان زن و مرد بیگانه.


تلقیح نوع اول به نظر مشهور فقها جایز است،
[۲۷] ابوالقاسم خوئی، مستحدثات المسائل، ج۱، ص۴۳،.
[۲۸] محمود شلتوت، الفتاوی، ج۱، ص۳۲۸.
هر چند معدودی از فقهای شیعه
[۳۱] اسداللّه امامی، ص ۳۶۷.
و اهل سنّت
[۳۲] زیاد احمد سلامه، اطفال الانابیب بین العلم و الشریعة، ج۱، ص۷۱.
[۳۳] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۸۳.
تلقیح را‌ به‌طور مطلق جایز ندانسته اند. همچنین به نظر مشهور امامیان، تلقیح میان زن و شوهر پس از طلاق رِجعی و به نظر برخی فقها پس از مرگ شوهر و پیش از انقضای عدّه جایز است.
[۳۴] یوسف صانعی، استفتائات پزشکی، ج۱، ص۶۵.
[۳۵] محمدتقی جعفری تبریزی، رسائل فقهی، ج۱، ص۳۰۷.
البته برخی فقها تلقیح را پس از فوت شوهر جایز ندانسته اند.
[۳۶] حسینعلی منتظری، احکام پزشکی، ج۱، ص۸۹.
[۳۸] عبدالکریم موسوی اردبیلی، استفتائات، ج۱، ص۴۱۱.


۷.۱ - ادلة جواز تلقیح در صورت فوت شوهر

مهمترین ادلة مورد استناد برای جواز تلقیح در صورت فوت شوهر، عبارت‌اند از: آیات راجع به عدّة وفات و ارث ، احادیثِ ناظر به جواز غسل دادن هر یک از زوجین، دیگری را پس از وفات و اطلاق «زوجه» بر زن شوی مرده در قرآن و کاربرد عرف. برخی مؤلفان تلقیح بین زن و شوهر را، حتی اگر اسپرم به پیش از ازدواج مربوط باشد، جایز می‌دانند.


در تلقیح نوع دوم، مادرِ جانشین می‌تواند همسر دوم (حتی با عقد موقت ) یا زن بیگانه باشد. برخی فقهای شیعه و اهل سنّت در حالت نخست تلقیح را جایز شمرده اند
[۴۸] محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۶۴.
[۴۹] محسن حرم پناهی، تلقیح مصنوعی ، ج۱، ص۱۴۷، فقه اهل بیت علیهم‌السلام.
ولی در مورد حالت دوم مخالفت شدیدتری شده است. بسیاری از فقهای اهل سنّت تلقیح را در هر دو حالت حرام دانسته اند.
[۵۱] عبداللّه بن زید آل محمود، مجموعة رسائل، ج۳، ص۴۲۹.
[۵۲] عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۵۴.
[۵۳] محمد عبدالجواد محمد، بحوث فی الشریعة الاسلامیة و القانون فی الطب الاسلامی، ج۱، ص۱۲۱.
برخی از این مخالفتها مستند به آیات و احادیثی است که روابط جنسی را، جز در موارد معیّن، حرام می‌دانند. به نظر مخالفان، این ادله اصولاً دخالت عامل ثالث را در انعقاد نطفه ممنوع دانسته‌اند ولی با توجه به این‌که در فرض مورد بحث، جنین از خود زوجین نشئت می‌یابد، شمول ادلة یاد شده بر آن قابل مناقشه است.

۸.۱ - اشکالات تلقیح نوع دوم

علت مهم‌تر مخالفت، آثار ناشی از جانشینی و اجاره رحم و اشکالات شرعی و حقوقی آن، از جمله مسئله نسب مادری، است. این اشکالات حل نشدنی نمی‌نماید، مثلاً اشکال لزوم کشف عورت را چنین پاسخ داده‌اند که در برخی موارد چنین استلزامی وجود ندارد و در پاره ای موارد، به دلیل ضرورت یا عسر و حرج، حرمت از اساس منتفی است.
[۵۶] علی سیستانی، المستحدثات من المسائل الشرعیة، ج۱، ص۱۴.
[۵۷] علی سیستانی، الفقه للمغتربین، ج۱، ص۲۸۱.
[۵۸] جادالحق علی جادالحق، التلقیح الصناعی لتوالدالانسان، ج۱، ص۱۴۳۳.
همچنین، موضوع لزوم احتیاط نمودن در امور جنسی (یا «فروج» به اصطلاح احادیث و فقها) در فرض مورد بحث، که رابطة زوجیت وجود دارد، مصداق نمی‌یابد. فقها درباره مشکل نسب مادریِ فرزند حاصل از تلقیح هم بحث و راه حل آن را بررسی کرده اند.
در هر صورت، برخی فقهای امامی اینگونه تلقیح را روا شمرده اند، مشروط بر آن‌که ضوابط شرعی (از قبیل حرمت نظر یا لمس) رعایت شود.
[۵۹] سیدعلی خامنه ای، پزشکی در آئینه اجتهاد، ج۱، ص۱۱۵.
[۶۰] یوسف صانعی، استفتائات پزشکی، ج۱، ص۶۳.
[۶۱] محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۶۶.
[۶۲] عبدالکریم موسوی اردبیلی، استفتائات، ج۱، ص۴۰۸.
[۶۳] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۰۷ـ ۱۱۴.
[۶۴] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۳۷ ـ ۳۳۹.
البته برای انتقال جنین به رحم جانشین، رضایت صاحبان اسپرم و تخمک (زن و شوهر) و نیز اجازه شوهرِ زن اجاره دهندة رحم ضروری است.


تلقیح قسم سوم (ترکیب اسپرم و تخمک مرد و زن بیگانه)، به سبب دخالت عامل بیگانه در انعقاد نطفه ، مورد بحث و اشکال جدّی است و علاوه بر فقه اسلامی، در تمام ادیان و نظامهای حقوقی درباره جواز آن اختلاف نظر اساسی وجود دارد.
[۶۶] ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده، ج۲، ص۲۶ـ ۳۲.
[۶۷] حسین مهرپور، مباحثی از حقوق زن از منظر حقوق داخلی، ج۱، ص۳۶۷.
[۶۸] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۷۹ـ ۱۸۹ .
[۶۹] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۷۵ ـ ۳۷۷.


۹.۱ - اشکالات تلقیح قسم سوم

از جمله مباحث مهم در این زمینه، جایز بودن یا نبودن خرید و فروش مواد ژنتیکی است. به نظر برخی فقها، خرید و فروش این مواد پیش از انتقال به رحم جایز است.
[۷۰] محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۸۱.
مسئلة مهمتر، جواز کاربرد مواد ژنتیکیِ متعلق به دیگران، برای تولید نسل ، به منظور انتساب نسل به تحویل گیرنده است که بیش‌تر فقها آن را نامشروع دانسته اند
[۷۲] ابوالقاسم خوئی، مستحدثات المسائل، ج۱، ص۴۲.
[۷۳] محمود شلتوت، الفتاوی، ج۱، ص۳۲۸.
ولی برخی
[۷۶] سیدعلی خامنه ای، پزشکی در آئینه اجتهاد، ج۱، ص۱۱۱.
[۷۷] محمد یزدی، ثلاث رسائل فقهیة، ص ۸.
[۷۸] محمد موسوی بجنوردی، استفتاءات و نظرات پیرامون مسائل مستحدثة فقهی و حقوقی، ج۱، ص۲۲۵.
آن را با شرایطی جایز شمرده و شماری دیگر
[۷۹] محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۸۰.
[۸۰] محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۹۴.
[۸۱] محسن حرم پناهی، تلقیح مصنوعی ۲، ج۱، ص۱۴۸، فقه اهل بیت علیهم‌السلام.
صرفاً برخی شیوه های تلقیح را روا دانسته اند.

۹.۲ - بررسی ادله مستند به حرمت

بحث مهم فقهی درباره نوع سوم تلقیح و اصولاً روشهایی از تلقیح که در آن‌ها عامل ثالث (جز زوجین) دخالت دارد، بررسی ادله ای است که ممکن است مستند حرمت آن باشد. از جملة این ادله، آیاتی است که روابط جنسی را تنها در چارچوب عقد ازدواج و ملکیت مشروع می‌شمارد. استدلال کنندگان گفته‌اند که این آیات عام است و هر گونه اقدامی را که با حفظ فرج و عفت در امور جنسی ناسازگار است، ممنوع کرده و ازاین‌رو بر حرمت تلقیح مصنوعی دلالت دارد.
[۸۵] محمدجواد مغنیه، التلقیح الصناعی فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۲۵۷.
[۸۷] حسین مؤید، مسائل من الفقه الاستدلالی، ج۱، ص۱۰.
[۸۸] علی علوی قزوینی، آثار حقوقی تلقیح مصنوعی انسان، ج۱، ص۱۶۹.
بر این استدلال مناقشه شده است، زیرا ظاهراً مراد از تعبیر مذکور در این آیات، پرهیز از روابط جنسی نامشروع مانند زناست نه هر کار مرتبط با تولید نسل. بنابراین، برای حرمت همة موارد تلقیح نمی‌توان به این آیات استناد کرد.
[۹۱] محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۸۶.
[۹۲] محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۰۲ـ ۱۰۳، فقه اهل البیت علیهم‌السلام.

دلیل قابل بحث دیگر، احادیثی است که از قراردادن نطفه در رحم حرام منع کرده و آن را گناهی بزرگ شناخته است. ممکن است گفته شود که تعبیرات این احادیث مواردی از تلقیح مصنوعی را در بر می‌گیرد که در آن اسپرم مستقیماً به رحم زن بیگانه منتقل می‌شود و چه بسا با الغای خصوصیت از مورد حکم ، بتوان تمام موارد ترکیب اسپرم و تخمک مرد و زن بیگانه را مصداق حکم حرمت دانست.
[۹۵] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۸۰- ۱۸۱.
گذشته از اشکالات موجود در اسناد بیش‌تر این احادیث، دلالت آن‌ها بر مدعا نیز قابل مناقشه است، بویژه با این احتمال قوی که تعبیرات آن‌ها ناظر به مورد زنا است.
[۹۶] محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۰۵- ۱۰۷، فقه اهل البیت علیهم‌السلام.


۹.۳ - دلالت ضمنی احادیث و بررسی شواهد

با اینهمه، دلالت ضمنی مجموع این احادیث و احادیث دیگر
[۹۷] محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۰۷ ـ ۱۱۴، فقه اهل البیت علیهم‌السلام.
بر حرمت تلقیح میان دو بیگانه، قابل پذیرش است و شواهد و قرائنی هم آن را تأیید می‌کند:
۱) اقتضای مقاصد پنج گانة شریعت ، که هم فقهای اهل سنّت
[۹۹] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۰۱.
و هم برخی فقیهان امامی آن را مطرح کرده اند. هر یک از این مصالح، که مصلحت نسل و به تعبیر برخی فقها حفظ نسب از جملة آنهاست، می تواند منبع استنباط حکم شرعی و مستند آن قرار گیرد.
۲) مصالح و حکمتهایی که درباره تحریم برخی از اقسام نکاح، مانند نکاح شِغار
[۱۰۳] عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۴۴.
و نیز مباشرتهای حرام، مانند زنا و مساحقه ، بیان شده است، از جمله برقرار شدن نسب مشروع و معلوم.
۳) اصول اخلاقی و جامعه شناختی و پیامدهای نامطلوب جسمی و روانی این شیوة تلقیح، از جمله آشفتگی وراثتی و آمیختگی انساب .


حکم وضعی و آثار تلقیح هم محل توجه دانشمندان و مؤلفان قرار گرفته که مهمترینِ آن موضوع نسب است. نسب رابطه ای اعتباری است که از پیدایش فرزند انتزاع می‌شود، پس منشأ تکوینی و واقعی دارد و با وضع قانون یا انعقاد قرارداد نمی‌توان این رابطه را تغییر داد. در برخی کشورها،
[۱۰۶] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۵۳ـ ۳۶۶.
با درخواست جنین یا خرید آن یا حتی اعراض صاحبان آن، می توان فرزند را به فردی دیگر منتسب کرد. این کار در فقه اسلامی اعتبار ندارد، زیرا بنا بر ادلة فقهی انعقاد چنین قراردادی بی اثر و نامشروع است. با وجود این، چگونگی نسب پدری و مادری را در اقسام سه گانة تلقیح باید بررسی کرد. برخی اقسام از این نظر دارای صورتهای گوناگون است.

۱۰.۱ - نسب پدری ومادری تلقیح نوع اول

در قسم اول (تلقیح میان زن و شوهر)، هرگاه ترکیب اسپرم و تخمک در زمان زوجیت صورت گرفته باشد، با توجه به ضوابط اثبات نسب به استناد قاعدة «فراش» ، نوزاد حاصل از تلقیح، شرعاً به پدر و مادرش منسوب است.
[۱۱۲] حسن امامی، حقوق مدنی، ج۵، ص۱۸۴ـ ۱۸۵.
[۱۱۳] ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده، ج۲، ص۱۲.
اگر برداشت اسپرم یا ترکیب آن با تخمک پیش از ازدواج صورت گرفته باشد، خواه قصد ازدواج داشته باشند خواه نه، به نظر مشهور فقهی این عمل از گونه تلقیح میان دو بیگانه خواهد بود، هر چند به نظر شماری از فقها نوزاد به صاحبان اسپرم و تخمک انتساب می‌یابد.
[۱۱۴] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۳۲ـ ۲۳.

در صورتی که تلقیح در زمان عِدّة طلاق رجعی صورت بگیرد، به نظر مشهور فقهی، نوزاد به زوجین و به نظر برخی فقها
[۱۱۵] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۳۱.
به مادر منتسب می‌شود. حکم تلقیح در زمان عِدّة طلاق بائن مانند باروری حاصل از تلقیح میان دو بیگانه است. اگر نوزاد، حاصلِ بارورسازی پس از مرگ شوهر باشد، بر پایة این نظر که با مرگ شوهر پیوند زوجیت بریده نمی‌شود، کودک به زوجین یا به نظر برخی فقها به مادر
[۱۱۶] محمدفاضل موحدی لنکرانی، جامع المسائل، ج۱، ص۶۰۴.
انتساب می‌یابد ولی اگر رابطة زوجیت با مرگ پایان یافته تلقی شود، نسب چنین نوزادی مانند کودک حاصل از باروری میان دو بیگانه است. برخی فقها در این فرض هم کودک را منتسب به زوجین دانسته اند.
[۱۱۷] حسینعلی منتظری، احکام پزشکی، ج۱، ص۸۹.
[۱۱۸] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۳۴ـ ۲۳۶.


۱۰.۲ - نسب پدری ومادری تلقیح نوع دوم

در قسم دوم تلقیح، که نوزاد، حاصل انتقال جنین دو زوج به رحم مادر جانشین است، در صحت انتساب وی به صاحب اسپرم (نسب پدری) اختلاف نظر عمده ای دیده نمی‌شود
[۱۱۹] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۳۹ـ ۲۴۲.
ولی در باب نسب مادریِ او آرای گوناگونی وجود دارد.
[۱۲۰] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۰۱ـ ۲۰۹.
بر پایة یک نظریه که ملاک انتساب فرزند به مادر را بارداری (حمل) می داند
[۱۲۱] ابوالقاسم خوئی، مستحدثات المسائل، ج۱، ص۴۲.
[۱۲۲] خوئی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتاءات، تعلیقات تبریزی، ص ۳۶۲ـ ۳۶۳
[۱۲۳] محمد صدر، منهج الصالحین، ج۲، قسم ۲، ص۶۳۷.
کودک به مادر جانشین انتساب می‌یابد ولی اگر معیار تحقق یافتن نسب مادری منشأ ژنتیکیِ آن باشد،
[۱۲۷] یوسف صانعی، استفتائات پزشکی، ج۱، ص۶۳.
نوزاد به صاحب تخمک منسوب می‌شود و مادر جانشین، بنا به نظر برخی فقها، در حکم مادر رضاعی کودک است. بنابراین، اگر جنین یا تخمک بارور شده، در رحم مصنوعی پرورش یابد نیز به صاحب تخمک قابل انتساب است.
[۱۳۰] محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۲۵ـ ۱۲۶، فقه اهل البیت علیهم‌السلام، سال ۴، ش ۱۶.

بعضی فقها فراهم آمدن سه عاملِ تخمک و بارداری و ولادت را در یک مادر، ملاک نسب مادری شمرده و هیچ‌یک از دو نفر را مادر نوزاد نمی‌شمارند.
[۱۳۲] یحیی عبدالرحمان خطیب، احکام المرأة الحامل فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۱۵۵.
در برابر ایشان، نظری دیگر وجود دارد که برپایة آن هم صاحب تخمک و هم صاحب رحم مادر مشروع نوزادند.
[۱۳۳] عبدالکریم موسوی اردبیلی، استفتائات، ج۱، ص۴۰۷.
برخی دیگر هر دو را در حکم مادر رضاعی دانسته اند.
[۱۳۴] یحیی عبدالرحمان خطیب، احکام المرأة الحامل فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۱۵۵.
[۱۳۵] عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۴۹.
[۱۳۶] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۱۷ـ ۳۶۲.


۱۰.۳ - نسب پدری ومادری تلقیح نوع سوم

در قسم سوم تلقیح (تلقیح میان دو بیگانه)، هم نسب پدری نوزاد مورد بحث است هم نسب مادری او. در مورد نسب پدری چند نظر وجود دارد:
۱) الحاق نوزاد به شوهرِ زن تلقیح شده
[۱۳۷] یحیی عبدالرحمان خطیب، احکام المرأة الحامل فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۱۵۲.

۲) عدم الحاق نوزاد به هیچ‌یک از صاحب اسپرم و شوهر صاحب تخمک، از آنرو که وی از نطفة شوهر صاحب تخمک پدید نیامده و صاحب اسپرم نیز با صاحب تخمک رابطة زوجیت ندارد
[۱۳۸] عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۴۸.
[۱۳۹] محمدجواد مغنیه، التلقیح الصناعی فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۲۵۹.

۳) انتساب نوزاد به صاحب اسپرم، زیرا این نوزاد از دیدگاه عرف فرزند وی محسوب می‌شود، بعلاوه، این نظر با مصلحت کودک هم سازگارتر است
[۱۴۱] محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۹۸.
[۱۴۲] اسدالله امامی، ج ۲، ص ۱۰۴ .
[۱۴۳] مهدی شهیدی، ارث، ج۱، ص۷۱.
.
۴) انتساب نوزاد به صاحب اسپرم در مواردی که زن و مرد بدون آگاهی از حکم تلقیح بدان اقدام کرده باشند یا تلقیح اشتباهاً انجام شده باشد و عدم انتساب به وی در صورت فقدان جهل و اشتباه .
[۱۴۴] مهدی شهیدی، ارث، ج۱، ص۱۴۸.
[۱۴۵] ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده، ج۲، ص۲۶.
[۱۴۶] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۴۶ـ ۲۴۸.
اما نسب مادری، حتی برای مولود ثابت می‌شود
[۱۴۸] علی علوی قزوینی، آثار حقوقی تلقیح مصنوعی انسان، ج۱، ص۱۹۰.
و حتی برخی فقها با آن‌که نسب پدری را برای او منتفی می‌دانند، به استناد بارداری و زایمان قائل به ثبوت نسب مادری اند.
[۱۴۹] محمدباقر صدر، منهاج الصالحین، ج۲، ص۱۹۷.
[۱۵۰] سیدعلی خامنه ای، پزشکی در آئینه اجتهاد، ج۱، ص۱۲۰.
[۱۵۱] محمدجواد مغنیه، التلقیح الصناعی فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۲۵۹.
در برابر، برخی حقوقدانان، نسب مادری را هم منتفی دانسته اند.
[۱۵۲] ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده.

فرض دیگری که در بحث تلقیح قسم سوم مطرح کرده‌اند این است که تخمکِ لقاح یافته در رحم زن دیگری کشت گردد. در بارة نسب مادریِ نوزاد حاصل، آرای متعددی مطرح شده است. اگر صاحب تخمک ناشناخته باشد، نوزاد مجهول النسب خواهد بود.
[۱۵۳] حسینعلی منتظری، احکام پزشکی، ج۱، ص۸۸.
[۱۵۴] محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۲۱، فقه اهل البیت علیهم‌السلام.
[۱۵۵] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۹.
[۱۵۶] محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۶۶ـ ۲۶۸.
[۱۵۷] عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۶۷ـ ۱۹۱.



از نظر فقهی، بیشتر حقوق و تکالیف اشخاص حقیقی، برای نوزادان حاصل از تلقیح نیز وجود دارد، بدون آن‌که ثبوت رابطة نَسبی برای آنان یا مشروعیت نسب مورد توجه قرار گیرد؛ از جمله، حقوق مربوط به شخصیت (مانند حق حیات، حق انسان بر حیثیت و عواطف خود، حقوق اساسی و آزادیهای فردی)، اهلیت تمتع (برخوردار شدن از حق)، حق مطالبة خسارت و ایجاد مسئولیت مدنی، و حق برخوردار شدن از وقف و هبه و وصیت . در این نوع حقوق، نوزاد ناشی از تلقیح با نوزاد عادی تفاوتی ندارد ولی برقرار شدن پاره ای از حقوق و تکالیف منوط به ثبوت نسب و از آثار قرابت نسبی است؛ از جمله، ولایت قهری، حضانت ، نفقه ، حرمت نکاح و توارث. برخی فقها صریحاً ثبوت این حقوق و تکالیف را برای نوزاد، موقوف بر تحقق رابطة نَسبی دانسته اند.
[۱۵۸] ابوالقاسم خوئی، مستحدثات المسائل، ج۱، ص۱۴۳.
[۱۵۹] محمد صدر، منهج الصالحین، ج۲، قسم ۲، ص۶۳۸.

با اینهمه در پاره ای موارد، شمول برخی از حقوق و تکالیف یاد شده منوط به ثبوت نسب نیست؛ مثلاً، برخی فقها حتی در فرض انتفای رابطة نسبی میان نوزاد و صاحبان اسپرم و تخمک، ازدواج وی را با آنان (به دلیل اطلاق عرفی فرزند بر او) همانند فرزند طبیعی جایز ندانسته
[۱۶۱] عبدالکریم موسوی اردبیلی، استفتائات، ج۱، ص۴۷۴.
و او را با آن‌ها محرم شمرده اند. همچنین، شرایط ویژة هر یک از حقوق و تکالیف مزبور نیز باید مورد توجه قرار گیرد؛ مثلاً، در صورتی که تلقیح پس از مرگ زوج صورت گیرد، حتی با مجاز دانستن آن و اثبات نسب نمی‌توان به ثبوت ارث برای فرزند حاصل از تلقیح قائل شد، زیرا از جمله شرایط ارث بردن، وجود وارث در زمان حیات مورّث است
[۱۶۳] خوئی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتاءات، قسم ۵، تعلیقات تبریزی، ص ۳۰۷.
یا مثلاً به نظر برخی فقها اثبات نسب به تنهایی برای ثبوت حق حضانت برای مادر کافی نیست، بلکه توالد نیز باید به گونه حلال باشد؛ بنابراین، در صورتی که تلقیح از راه حرام صورت گرفته باشد، حتی با فرض اثبات نسب، حق حضانت پدید نمی‌آید
[۱۶۶] خوئی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتاءات، قسم ۵، تعلیقات تبریزی، ص ۳۰۹.



(۱) قرآن.
(۲) عبداللّه بن زید آل محمود، مجموعة رسائل.
(۳) ابن منظور، لسان العرب.
(۴) بکر ابوزید، «طرق الانجاب فی الطب الحدیث و حکمهاالشرعی»، مجلة مجمع الفقه الاسلامی، ش ۳، جزء ۱.
(۵) لیون اسپراف و دیگران.
(۶) اسداللّه امامی، مطالعة تطبیقی نسب در حقوق ایران و فرانسه، تهران ۱۳۴۹ ش.
(۷) حسن امامی، حقوق مدنی.
(۸) محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات.
(۹) جادالحق علی جادالحق، التلقیح الصناعی لتوالدالانسان، و الاجهاض.
(۱۰) محمدتقی جعفری تبریزی، رسائل فقهی، ج ۱، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۱۱) حرّ عاملی، وسائل الشیعه.
(۱۲) محسن حرم پناهی، تلقیح مصنوعی ۲، فقه اهل بیت علیهم‌السلام.
(۱۳) محمدتقی حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن.
(۱۴) سیدعلی خامنه ای، پزشکی در آئینه اجتهاد.
(۱۵) محسن خرازی، التلقیح، فقه اهل البیت علیهم‌السلام، سال ۴، ش ۱۶.
(۱۶) یحیی عبدالرحمان خطیب، احکام المرأة الحامل فی الشریعة الاسلامیة.
(۱۷) روح اللّه خمینی، تحریرالوسیلة، قم ۱۳۶۳ ش.
(۱۸) ابوالقاسم خوئی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتاءات.
(۱۹) ابوالقاسم خوئی،، مستحدثات المسائل، قم ۱۴۰۱.
(۲۰) محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق».
(۲۱) همو، «وضعیت حقوقی (نسب) کودک ناشی از انتقال جنین»، در روش های نوین تولید مثل انسانی از دیدگاه فقه و حقوق، تهران: سمت، ۱۳۸۰ ش.
(۲۲) محمدصادق روحانی، المسائل المستحدثة.
(۲۳) وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته.
(۲۴) زیاد احمد سلامه، اطفال الانابیب بین العلم و الشریعة.
(۲۵) محمد سند، فقه الطب و التضخم النقدی.
(۲۶) علی سیستانی، الفقه للمغتربین، قم ۱۴۱۹.
(۲۷) علی سیستانی، المستحدثات من المسائل الشرعیة، لندن ۱۴۱۶.
(۲۸) سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، بیروت ۱۹۹۲.
(۲۹) محمود شلتوت، الفتاوی.
(۳۰) محمدبن مکی شهید اول، القواعد و الفوائد: فی الفقه و الاصول و العربیة.
(۳۱) مهدی شهیدی، ارث.
(۳۲) مهدی شهیدی، مجموعه مقالات حقوقی، مقالة ۱۰: «تلقیح مصنوعی انسان»، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۳۳) یوسف صانعی، استفتائات پزشکی.
(۳۴) محمد صدر، منهج الصالحین.
(۳۵) محمدباقر صدر، منهاج الصالحین، بر طبق فناوی آیة اللّه سیدمحسن حکیم، ج ۲، بیروت ۱۴۰۰.
(۳۶) حسین صفائی و اسداللّه امامی، حقوق خانواده، ج ۲: قرابت و نسب و آثار آن.
(۳۷) طباطبائی، المیزان.
(۳۸) علی علوی قزوینی، آثار حقوقی تلقیح مصنوعی انسان.
(۳۹) علی غروی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی.
(۴۰) مقدادبن عبداللّه فاضل مقداد، التنقیح الرائع لمختصرالشرائع.
(۴۱) محمدفاضل موحدی لنکرانی، جامع المسائل، قم ۱۳۷۶ ش.
(۴۲) محمدبن حسن فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعد الاحکام.
(۴۳) عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی.
(۴۴) ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده.
(۴۵) مجمع الفقه الاسلامی (جده)، مصوبه‌ها و توصیه‌ها از دومین تا پایان نهمین نشست، ترجمة محمد مقدس، تهران ۱۴۱۸.
(۴۶) محمد آصف محسنی، الفقه و المسائل الطبیة.
(۴۷) محمد عبدالجواد محمد، بحوث فی الشریعة الاسلامیة و القانون فی الطب الاسلامی.
(۴۸) محمدعلی بار، «التلقیح الصناعی و اطفال الانابیب»، مجلة مجمع الفقه الاسلامی، ش ۲، جزء ۱.
(۴۹) المعجم الوسیط، تألیف ابراهیم انیس و دیگران.
(۵۰) لویس معلوف، المنجد فی اللغة و الاعلام.
(۵۱) محمدجواد مغنیه، التلقیح الصناعی فی الشریعة الاسلامیة.
(۵۲) ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید.
(۵۳) حسینعلی منتظری، احکام پزشکی.
(۵۴) عبدالکریم موسوی اردبیلی، استفتائات.
(۵۵) عبدالکریم موسوی اردبیلی، الفتاوی الواضحه، قم ۱۳۷۶ ش.
(۵۶) حسن موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیة.
(۵۷) محمد موسوی بجنوردی، استفتاءات و نظرات پیرامون مسائل مستحدثة فقهی و حقوقی.
(۵۸) محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح.
(۵۹) محمد مؤمن قمی، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، قم ۱۴۱۵.
(۶۰) حسین مؤید، مسائل من الفقه الاستدلالی.
(۶۱) حسین مهرپور، مباحثی از حقوق زن از منظر حقوق داخلی.
(۶۲) ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران.
(۶۳) محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام.
(۶۴) محمد یزدی، ثلاث رسائل فقهیة.


۱. محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۲۳، ص۱۳۶.    
۲. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج ۷، ص۳۵۹.    
۳. محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج ۲۷، ص۶۷.    
۴. حِجْر/سوره۱۵، آیه۲۲.    
۵. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۵۷۹.    
۶. اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد.
۷. المنجد فی اللغة و الاعلام.
۸. المعجم الوسیط، تألیف ابراهیم انیس و دیگران، ذیل «لقح».    
۹. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۵۶۷.
۱۰. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۵۷۴.
۱۱. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۵۹۴ ـ ۵۹۵.
۱۲. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۶۳۵.
۱۳. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۶۹۳.
۱۴. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۷۸۱.
۱۵. لیون اسپراف و دیگران، ج۱، ص۵۶۵.
۱۶. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۶ـ ۶۴.
۱۷. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۷۲۰.
۱۸. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۷۳۷ـ ۷۳۸.
۱۹. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۷۹۷.
۲۰. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۸۰۰.
۲۱. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۸۱۰.
۲۲. ناباروری: ارزیابی و درمان، (نوشتة) ویلیام کی و دیگران، ج۱، ص۸۲۶.
۲۳. لیون اسپراف و دیگران، ج۱، ص۷۳۱.
۲۴. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۲.
۲۵. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق».
۲۶. روح اللّه خمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۲۱.    
۲۷. ابوالقاسم خوئی، مستحدثات المسائل، ج۱، ص۴۳،.
۲۸. محمود شلتوت، الفتاوی، ج۱، ص۳۲۸.
۲۹. وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۷، ص۱۱۴.    
۳۰. مجمع الفقه الاسلامی (جده)، ج۲، ص۱۵۴.    
۳۱. اسداللّه امامی، ص ۳۶۷.
۳۲. زیاد احمد سلامه، اطفال الانابیب بین العلم و الشریعة، ج۱، ص۷۱.
۳۳. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۸۳.
۳۴. یوسف صانعی، استفتائات پزشکی، ج۱، ص۶۵.
۳۵. محمدتقی جعفری تبریزی، رسائل فقهی، ج۱، ص۳۰۷.
۳۶. حسینعلی منتظری، احکام پزشکی، ج۱، ص۸۹.
۳۷. ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۶۰۴.    
۳۸. عبدالکریم موسوی اردبیلی، استفتائات، ج۱، ص۴۱۱.
۳۹. محمد آصف محسنی، الفقه و المسائل الطبیة، ج۱، ص۹۶.    
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۲۳۴.    
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۲۴۰.    
۴۲. نساء/سوره۴، آیه۱۱.    
۴۳. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲، ص۵۲۸ ۵۳۴.    
۴۴. فاضل هندی، کشف اللثام، ج۲، ص۲۱۴.    
۴۵. محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، ج۴، ص۵۳.    
۴۶. علی غروی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج۸، ص۳۳۵.    
۴۷. محمد سند، فقه الطب و التضخم النقدی، ج۱، ص۹۲.    
۴۸. محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۶۴.
۴۹. محسن حرم پناهی، تلقیح مصنوعی ، ج۱، ص۱۴۷، فقه اهل بیت علیهم‌السلام.
۵۰. محمدعلی بار، «التلقیح الصناعی و اطفال الانابیب»، ج۱، ص۱۶۹، مجلة مجمع الفقه الاسلامی.    
۵۱. عبداللّه بن زید آل محمود، مجموعة رسائل، ج۳، ص۴۲۹.
۵۲. عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۵۴.
۵۳. محمد عبدالجواد محمد، بحوث فی الشریعة الاسلامیة و القانون فی الطب الاسلامی، ج۱، ص۱۲۱.
۵۴. مجمع الفقه الاسلامی (جده)، ج۲، ص۱۵۴.    
۵۵. مجمع الفقه الاسلامی (جده)، ج۲، ص ۱۵۴.    
۵۶. علی سیستانی، المستحدثات من المسائل الشرعیة، ج۱، ص۱۴.
۵۷. علی سیستانی، الفقه للمغتربین، ج۱، ص۲۸۱.
۵۸. جادالحق علی جادالحق، التلقیح الصناعی لتوالدالانسان، ج۱، ص۱۴۳۳.
۵۹. سیدعلی خامنه ای، پزشکی در آئینه اجتهاد، ج۱، ص۱۱۵.
۶۰. یوسف صانعی، استفتائات پزشکی، ج۱، ص۶۳.
۶۱. محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۶۶.
۶۲. عبدالکریم موسوی اردبیلی، استفتائات، ج۱، ص۴۰۸.
۶۳. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۰۷ـ ۱۱۴.
۶۴. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۳۷ ـ ۳۳۹.
۶۵. ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۶۰۴.    
۶۶. ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده، ج۲، ص۲۶ـ ۳۲.
۶۷. حسین مهرپور، مباحثی از حقوق زن از منظر حقوق داخلی، ج۱، ص۳۶۷.
۶۸. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۷۹ـ ۱۸۹ .
۶۹. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۷۵ ـ ۳۷۷.
۷۰. محمدعلی توحیدی، مصباح الفقاهة فی المعاملات، ج۱، ص۸۱.
۷۱. روح اللّه خمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۲۱.    
۷۲. ابوالقاسم خوئی، مستحدثات المسائل، ج۱، ص۴۲.
۷۳. محمود شلتوت، الفتاوی، ج۱، ص۳۲۸.
۷۴. وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۷، ص۱۱۴.    
۷۵. مجمع الفقه الاسلامی (جده)، ج۲، ص۱۵۴.    
۷۶. سیدعلی خامنه ای، پزشکی در آئینه اجتهاد، ج۱، ص۱۱۱.
۷۷. محمد یزدی، ثلاث رسائل فقهیة، ص ۸.
۷۸. محمد موسوی بجنوردی، استفتاءات و نظرات پیرامون مسائل مستحدثة فقهی و حقوقی، ج۱، ص۲۲۵.
۷۹. محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۸۰.
۸۰. محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۹۴.
۸۱. محسن حرم پناهی، تلقیح مصنوعی ۲، ج۱، ص۱۴۸، فقه اهل بیت علیهم‌السلام.
۸۲. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۸۳. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۵.    
۸۴. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۸۵. محمدجواد مغنیه، التلقیح الصناعی فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۲۵۷.
۸۶. محمد سند، فقه الطب و التضخم النقدی، ج۱، ص۹۲.    
۸۷. حسین مؤید، مسائل من الفقه الاستدلالی، ج۱، ص۱۰.
۸۸. علی علوی قزوینی، آثار حقوقی تلقیح مصنوعی انسان، ج۱، ص۱۶۹.
۸۹. علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۰.    
۹۰. محمدصادق روحانی، المسائل المستحدثة، ج۱، ص۸.    
۹۱. محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۸۶.
۹۲. محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۰۲ـ ۱۰۳، فقه اهل البیت علیهم‌السلام.
۹۳. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۳۱۷ ۳۱۸.    
۹۴. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۳۵۲- ۳۵۳.    
۹۵. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۸۰- ۱۸۱.
۹۶. محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۰۵- ۱۰۷، فقه اهل البیت علیهم‌السلام.
۹۷. محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۰۷ ـ ۱۱۴، فقه اهل البیت علیهم‌السلام.
۹۸. وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ج۷، ص۱۱۴.    
۹۹. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۱۰۱.
۱۰۰. محمدبن مکی شهید اول، القواعد و الفوائد، ج۱، ص۳۸.    
۱۰۱. مقدادبن عبداللّه فاضل مقداد، التنقیح الرائع لمختصرالشرائع، ج۱، ص۱۵.    
۱۰۲. محمدتقی حکیم، الاصول العامة للفقه المقارن، ج۱، ص۴۰۳.    
۱۰۳. عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۴۴.
۱۰۴. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۳۱۱.    
۱۰۵. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۳۳۱- ۳۳۳.    
۱۰۶. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۵۳ـ ۳۶۶.
۱۰۷. احزاب /سوره۳۳، آیه۴.    
۱۰۸. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۴.    
۱۰۹. انسان/سوره۷۶، آیه۲.    
۱۱۰. حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۳۷۸- ۳۷۹.    
۱۱۱. حسن موسوی بجنوردی، القواعد الفقهیة، ج۴، ص۳۰.    
۱۱۲. حسن امامی، حقوق مدنی، ج۵، ص۱۸۴ـ ۱۸۵.
۱۱۳. ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده، ج۲، ص۱۲.
۱۱۴. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۳۲ـ ۲۳.
۱۱۵. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۳۱.
۱۱۶. محمدفاضل موحدی لنکرانی، جامع المسائل، ج۱، ص۶۰۴.
۱۱۷. حسینعلی منتظری، احکام پزشکی، ج۱، ص۸۹.
۱۱۸. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۳۴ـ ۲۳۶.
۱۱۹. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۳۹ـ ۲۴۲.
۱۲۰. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۰۱ـ ۲۰۹.
۱۲۱. ابوالقاسم خوئی، مستحدثات المسائل، ج۱، ص۴۲.
۱۲۲. خوئی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتاءات، تعلیقات تبریزی، ص ۳۶۲ـ ۳۶۳
۱۲۳. محمد صدر، منهج الصالحین، ج۲، قسم ۲، ص۶۳۷.
۱۲۴. محمدعلی بار، «التلقیح الصناعی و اطفال الانابیب»، ج۱، ص۲۸۳، مجلة مجمع الفقه الاسلامی.    
۱۲۵. روح اللّه خمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۲۱- ۶۲۲.    
۱۲۶. ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۶۰۴- ۶۰۵.    
۱۲۷. یوسف صانعی، استفتائات پزشکی، ج۱، ص۶۳.
۱۲۸. محمدعلی بار، «التلقیح الصناعی و اطفال الانابیب»، ج۱، ص۲۸۳، مجلة مجمع الفقه الاسلامی.    
۱۲۹. ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۶۰۴.    
۱۳۰. محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۲۵ـ ۱۲۶، فقه اهل البیت علیهم‌السلام، سال ۴، ش ۱۶.
۱۳۱. بکر ابوزید، «طرق الانجاب فی الطب الحدیث و حکمهاالشرعی»، ج۳، ص۸۹، مجلة مجمع الفقه الاسلامی.    
۱۳۲. یحیی عبدالرحمان خطیب، احکام المرأة الحامل فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۱۵۵.
۱۳۳. عبدالکریم موسوی اردبیلی، استفتائات، ج۱، ص۴۰۷.
۱۳۴. یحیی عبدالرحمان خطیب، احکام المرأة الحامل فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۱۵۵.
۱۳۵. عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۴۹.
۱۳۶. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۳۱۷ـ ۳۶۲.
۱۳۷. یحیی عبدالرحمان خطیب، احکام المرأة الحامل فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۱۵۲.
۱۳۸. عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۴۸.
۱۳۹. محمدجواد مغنیه، التلقیح الصناعی فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۲۵۹.
۱۴۰. محمدصادق روحانی، المسائل المستحدثة، ج۱، ص۷- ۱۶.    
۱۴۱. محمد مؤمن قمی، سخنی درباره تلقیح، ج۱، ص۹۸.
۱۴۲. اسدالله امامی، ج ۲، ص ۱۰۴ .
۱۴۳. مهدی شهیدی، ارث، ج۱، ص۷۱.
۱۴۴. مهدی شهیدی، ارث، ج۱، ص۱۴۸.
۱۴۵. ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده، ج۲، ص۲۶.
۱۴۶. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۴۶ـ ۲۴۸.
۱۴۷. محمدصادق روحانی، المسائل المستحدثة، ج۱، ص۷- ۱۶.    
۱۴۸. علی علوی قزوینی، آثار حقوقی تلقیح مصنوعی انسان، ج۱، ص۱۹۰.
۱۴۹. محمدباقر صدر، منهاج الصالحین، ج۲، ص۱۹۷.
۱۵۰. سیدعلی خامنه ای، پزشکی در آئینه اجتهاد، ج۱، ص۱۲۰.
۱۵۱. محمدجواد مغنیه، التلقیح الصناعی فی الشریعة الاسلامیة، ج۱، ص۲۵۹.
۱۵۲. ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی: خانواده.
۱۵۳. حسینعلی منتظری، احکام پزشکی، ج۱، ص۸۸.
۱۵۴. محسن خرازی، التلقیح، ج۱، ص۱۲۱، فقه اهل البیت علیهم‌السلام.
۱۵۵. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۹.
۱۵۶. محمدرضا رضانیا معلم، «تلقیح مصنوعی از دیدگاه فقه و حقوق»، ج۱، ص۲۶۶ـ ۲۶۸.
۱۵۷. عامر احمد قیسی، مشکلات المسوولیة الطبیة المترتبة علی التلقیح المصناعی، ج۱، ص۶۷ـ ۱۹۱.
۱۵۸. ابوالقاسم خوئی، مستحدثات المسائل، ج۱، ص۱۴۳.
۱۵۹. محمد صدر، منهج الصالحین، ج۲، قسم ۲، ص۶۳۸.
۱۶۰. محمدصادق روحانی، المسائل المستحدثة، ج۱، ص۷- ۱۶.    
۱۶۱. عبدالکریم موسوی اردبیلی، استفتائات، ج۱، ص۴۷۴.
۱۶۲. ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۶۰۴- ۶۰۹.    
۱۶۳. خوئی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتاءات، قسم ۵، تعلیقات تبریزی، ص ۳۰۷.
۱۶۴. ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۶۰۹.    
۱۶۵. محمد آصف محسنی، الفقه و المسائل الطبیة، ج۱، ص۹۷.    
۱۶۶. خوئی، صراط النجاة فی اجوبة الاستفتاءات، قسم ۵، تعلیقات تبریزی، ص ۳۰۹.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تلقیح»، شماره۳۸۳۷.    



جعبه ابزار