تبدلاجتهاد یا تبدلرأیمجتهد ، به معناى تغییر رأى و نظر سابقمجتهد به رأى و نظرى است که مخالفرأى اول او می باشد . بنابراین ، در موردى که مجتهدى به خطا بودن رأى و نظر اجتهادى خویش پى ببرد و رأى و نظر اجتهادى جدیدى پیدا کند ، به آن " تبدلاجتهاد " یا " نقض اجتهاد " یا " عدول مجتهد از رأى خود " مى گویند.
مانند این که معتقد باشد خریدخانه از راه بیعفضولی یا بیع معاطات ، صحیح است ، اما بعد به بطلان بیع فضولى یا بیع معاطات اعتقاد پیدا کند ، یا این که معتقد باشد اجراى صیغهنکاح به زبان فارسى ، صحیح است ، اما بعد ، رأى او تغییر کند و صحتعقدازدواج را منوط به اجراى عقد به زبان عربى بداند .
" تبدلاجتهاد " از دو جهتقابل بحث است:
۱_ از لحاظ فقهى ، که آیا بقاى مجتهد بر رأى اول جایز است یا این که بر او واجب است به رأى دوم خود عمل نماید .
۲_ از نظر اصولى ، که در صورت تبدلرأىمجتهد ، آیا اعمال سابق او و مقلدان وى صحیح و مجزی است یا خیر.
اصولى ها ، در این مسئله اختلاف دارند و به طور کلى در این باره سه دیدگاه وجود دارد:
۱ ـ صحت اعمال سابق و اِجزا مطلقا ؛
۲ ـ عدم صحت اعمال سابق و عدم اِجزا مطلقا ؛
۳ ـ تفصیل هاى متعدد .