• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تسامح ادله سنن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تسامح در لغت به معنای تساهل
[۱] جوهری، اسماعیل بن حماد؛ صخاخ تاج اللغه، ج۱، ص۳۷۶.
و چشم پوشی کردن،




در اصطلاح فقهی، مراد از تسامح در ادله سنن این است که آنچه به عنوان شرایط عمل به خبر واحد، ذکر شده است. مثل (عدالت، اسلام، فراموش کار نبودن و ضابط بودن در نقل) در روایات دال بر سنن معتبر نیست. به این بیان که اگر چه بدون دلیل معتبر نمی‌توان حکمی را اثبات کرد ولی با روایت ضعیفی که شهرت، توان جبران ضعف آن را ندارد می‌توان استحباب یا کراهت را ثابت کرد. مثلا اگر روایت ضعیفی وارد شد که استحباب وضو را برای زن در حال حیض ثابت می‌کرد، به پشتوانه این قاعده، استحباب آن اثبات می‌شود.



این قاعده یکی از قواعد فقهی است. که کاربرد زیادی در فقه دارد. البته شرط جریان این قاعده این است که بر خلاف آن روایت یا فتوای معتبری که دال بر حرمت باشد، نداشته باشیم. مثل نماز عید قربان در دوران غیبت به صورت جماعت که به نظر عده‌ای از فقها چون وجوب آن منحصر به دوران معموم است. پس جماعت در آن مصداق برگزاری نماز مستحبی به صورت جماعت است که حرام است. حال اگر دلیلی بر استحباب این نماز در دوران غیبت داشتیم، نمی‌توان استحباب آن را اثبات کرد.




۳.۱ - اجماع منقول و محصل


اجماع منقول و محصل که شهرت فتوایی پشتوانه آن است.
[۶] مدارک الاحکام، ج۲، ص۳۲۸.


۳.۲ - نیکو بودن احتیاط


عقل میان کاری که احتمال منفعت در آن وجود دارد، با عملی که در آن احتمال مفسده و ضرر هست، تفاوتی نیست و در هر دو احتیاط را نیکو می‌داند.

۳.۳ - اخبار من بلغ


این روایات که به اخبار من بلغ معروف هستند، دارای پشتوانه شهرت فتوایی است و می‌توان ادعای تواتر آنها را نمود و در حد استفاضه یا تواتر معنوی یا اخبار همراه با قرائن دال بر صحت و صدور از معصوم هستند.
[۱۱] غروی اصفهانی، نهایه الدرایه، ج۲، ص۵۳۰.
و به همین دلیل نیازی به بحث سندی ندارند.

۳.۴ - صحیحه هشام بن سالم از امام صادق


امام صادق علیه السلام فرمود:« مَن بلَغه عن النبی شیءُ من الثواب، فعملِه کان اجر ذلک له و ان کان رسول الله لم یَقُله »
هر کس به روایتی که از پیامبر (صلی الله علیه وآله) به او رسیده باشد. و در آن ثوابی برای عملی ثابت شده باشد عمل کند. ثواب برای او نوشته می‌شود، اگر چه ایشان آن حدیث را نفرموده باشد.

۳.۵ - الحاق کراهت به استحباب


مشهور علما معتقدند که کراهت نیز مانند استحباب مشمول قاعده تسامح است.
[۱۳] نهایه الدرایه، ج۲، ص۵۴۳.
ولی عده‌ای معتقدند که چون کراهت و حرمت، انجامش مفسده دارد به اینکه ترکش ثواب داشته در حالی که مفاد ا خبار «من بلغ» مطلوبیت عملی است که انجامش مطلوب است.



در مورد مفاد این اخبار چند احتمال وجود دارد.
الف: حجیت اخبار ضعیف جهت اثبات استحباب و کراهت. طبق این احتمال فقیه می‌تواند بر اساس آن روایات ضعیف حکم به استحباب بدهد. ظهور برخی از روایات باب من بلغ و تسامح در ادله سنن که در السنه متداول است همین احتمال است.
ب: ترتب ثواب بر انقیاد و قصد مکلف در انجام آنچه انجامش احتمال مطلوبیت دارد.
ج: ارشاد به حسن احتیاط عقلی و ترغیب در انجام عملی که احتمال مطلوبیت آن وجود دارد. طبق این احتمال نه استحباب ثابت می‌شود و نه حجیت اخبار ضعیف برای صدور فتوای استحباب.
[۱۶] . قواعد فقهیه بجنوردی، ج ۳، ص ۳۳۰ – ۳۳۳.





۵.۱ - روایات نبوی موجود در کتب شیعه



۵.۲ - روایات نبوی در کتب اهل سنت


با توجه به اطلاقات اخبار من بلغ این روایات نیز در محل بحث قرار می‌گیرند.
[۱۷] . رسائل فقهیه شیخ انصاری، ص ۱۵۷.


۵.۳ - فتوای فقیه اگر مستندی نداشته باشد


ظاهر اخبار «من بلغ» شامل این قسم نمی‌شود؛ زیرا فقیه فقط از رای حود خبر می‌دهد نه از وجود روایتی در مساله و ممکن است مستند او در این فتوا، تنقیح مناط یا امر دیگری از روایت باشد.

۵.۴ - خبر ضعیف در مورد مصائب معصومین و موعظه‌ها


دراین زمینه دو نظر وجود دارد؛‌ عده‌ای معتقدند که چنین روایاتی حجیت دارند و می‌توان آنها را نقل کرد.
[۱۹] شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور، ج۲، ص۲۸۷.
ولی عده‌ای دیگر بر این عقیده‌اند که اگر چه گریه بر معصومین ثواب دارد ولی ابتدا باید مصیبت بودن آنها ثابت شود و نمی‌توان به پشتوانه این اخبار مصیبتی را ثابت کرد.


 
۱. جوهری، اسماعیل بن حماد؛ صخاخ تاج اللغه، ج۱، ص۳۷۶.
۲. شیخ انصاری، مرتضی؛ رسائل فقهیه،‌ ج۱، ص۱۳۷.    
۳. رسایل فقهیه، شیخ انصاری، ص ۱۴۰    .
۴. فقه الصادق، ج۶، ص۱۱۵.    
۵. نائینی، محمد حسین؛ کتاب الطلوه، ج۲، ص۳۶۱.    
۶. مدارک الاحکام، ج۲، ص۳۲۸.
۷. رسائل فقهی شیخ انصاری، ص ۱۳۸.    
۸. فصول الغرویه فی اصول الدین، ص ۳۰۵.    
۹. بجنوردی، قواعد فقهیه، ص ۳۲۸.    
۱۰. رسایل فقهیه، ص۱۴۲.    
۱۱. غروی اصفهانی، نهایه الدرایه، ج۲، ص۵۳۰.
۱۲. البرقی، محاسن، ج۱، ص۲۵.    
۱۳. نهایه الدرایه، ج۲، ص۵۴۳.
۱۴. رسائل فقهیه، شیخ انصاری، ص۱۶۱-۱۶۳.    
۱۵. عراقی، آقا ضیاء؛ نهایه الافکار، ص۳۳۶.    
۱۶. . قواعد فقهیه بجنوردی، ج ۳، ص ۳۳۰ – ۳۳۳.
۱۷. . رسائل فقهیه شیخ انصاری، ص ۱۵۷.
۱۸. قواعد فقهیه بجنوردی، ج۳، ص۳۳۹.    
۱۹. شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور، ج۲، ص۲۸۷.
۲۰. رسائل فقهیه شیخ انصاری، ص۱۵۸.    
۲۱. قواعد فقهیه بجنوردی، ج۳، ص۳۳۹.    




پژوهه.    



جعبه ابزار