• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تمبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تمبر به برگه‌ای دارای اعتبار مالی را گویند و عنوان تمبر از عناوین جدید است و از آن در بخش مسائل مستحدثه سخن رفته است.



تمبر به برگه‌ای کوچک و چهار گوش اطلاق می‌شود که دارای نقشی خاص است و به بهایی که روی آن درج شده مبادله و به نامه‌های ارسالی و اسناد دولتی و غیر آن چسبانیده می‌شود.


خرید و فروش تمبر حتی به بهای بیش از اعتبار قید شده در آن جایز است و ربا محسوب نمی‌شود.
از آنجا که ارزش تمبر اعتباری است و اعتبار کننده، آن را برای یک بار استفاده اعتبار کرده است، در نتیجه با یک بار استفاده از مالیت ساقط می‌شود و اگر بر حسب اتفاق، مهر بطلان بر آن نخورده باشد به تصریح برخی معاصران، استفاده دوباره از آن جایز نیست و ضمان آور است.
[۲] استفتائات قوه قضائیه، ص۲۱۷.



تمبرهای پستی (عربی: طابِـع (بریدی)، فارسی: تمبر، ترکی: پول) از ابتکارات اروپاییان است.
در واقع، نخستین تمبر پستی جهان («پنی سیاه» که تصویر ملکه ویکتوریای جوان بر آن بود) در ۱۲۵۶/۱۸۴۰ در انگلستان منتشر شد. پیوند آشکاری میان گسترش تمبر
پستی و توسعة متصرفات اروپا وجود دارد. انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی در ایجاد خدمات پستی و انتشار تمبردر شمال افریقا و خاورمیانه شرکت داشته اند. دفاتر پستی خارجی این کشورها، در لبنان، سوریه، فلسطین، مراکش، لیبی و مصر، تمبر کشورهای خود را منتشر می‌کردند؛ در نتیجه، محل ارسال این تمبرها را تنها به کمک مُهر ابطال آن‌ها می‌توان تشخیص داد. نخستین کشورهای اسلامی که به انتشار تمبر روی آوردند، هند (۱۲۷۰/ ۱۸۵۴)، دولت عثمانی (۱۲۸۰) و مصر (۱۲۸۳/ ۱۸۶۶) بودند. به رغم این‌که تمبر پستی در شمال افریقا و خاورمیانه بیش از یکصد سال قدمت دارد، تا همین اواخر به تمبرشناسی اسلامی توجه چندانی نشده بود. این واقعیت که از ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۰ ش/ ۱۹۶۰ـ ۱۹۸۰ مضامین روی تمبرها تنوع یافته و چندین کشوراسلامی از تمبر پستی برای تبلیغ استفاده کرده اند، افزایش توجه به تمبرشناسی اسلامی را نشان می‌دهد.


تمبرشناسی را رشتة فرعی علوم تاریخی و اجتماعی می‌دانند، هرچند بندرت به شکل تخصصی از آن استفاده می‌شود. البته تمبرشناسی در تحلیل دیدگاههای رسمی و تاریخ فرهنگی و سیاسی، بیش از سکه شناسی و مدال شناسی ارزش دارد. تمبرها از لحاظ پیامهای نمادینی که حکومتها می‌کوشند به شهروندان خود و به جهان ارسال کنند، از منابع اصلی و بسیار پُر ارزش اند. بررسی تمبرها نکاتی را درباره دیدگاه رسمی دولت روشن می‌کند
[۳] سیوان، ص ۲۱.
امروزه مورخان از نمادهایی که در تمبرها به کار رفته، بیش از سکه‌ها بهره می‌برند، زیرا تمبرها متنوعترند، حال آن‌که تغییر نقش و تنوع و فراوانی آن در سکه‌ها بسیار تدریجیتر و محتاطانه تر است.
تمبرها را می‌توان به دو گونه درونی و بیرونی مطالعه کرد. در مطالعة بیرونی تمبر را به مثابه شیئی مادّی و اقتصادی بررسی می‌کنند
[۴] هازارد، ص ۲۰۰.
از کاغذ، مرکّب، چسب و غیره ساخته شده و نوشته‌ها و چاپ روچاپها (اضافه چاپها) و قیمتها بر آن نقش بسته است. بررسی کمیّت و کیفیت اجزای تمبر (نوع کاغذ، روش چاپ، آژدار کردن (پرفُراژه)، ته نقش، نوع و محل مطالب چاپی و مانند آن)، شواهدی درباره وضع سیاسی و اقتصادی کشور منتشرکنندة تمبرها در اختیار ما قرار می‌دهد. چاپ بیش‌تر تمبرهای جدید معمولاً دو علت دارد: یا دولت کاملاً به ارزش تبلیغی تمبرها واقف است (مثل لیبی از اواسط دهة ۱۳۵۰ ش/ ۱۹۷۰ به بعد و نیز عراق تحت حکومت صدام حسین) یا به دنبال کسب درآمد بیش‌تر است. کشورهای متعدد، بویژه کشورهای کوچک و فقیر، برای کسب منافع مالی، امتیاز و اختیار چاپ و تولید تمبر را به مؤسسات غربی واگذار کرده‌اند تا در مناسبتهای مختلف، تمبر چاپ کنند و به فروشندگان و گردآورندگان تمبر عرضه نمایند. آنچه اکثر این تمبرها به نمایش می‌گذارند (نظیر تصویر فضانوردان، نقاشیهای اروپایی، مشاهیر جهان یا رویدادهای بین المللی ورزشی) هیچ ارتباطی با فرهنگ کشور ناشرشان ندارد. در کشورهای اسلامی نیز این امر مشاهده شده است، از جمله در افغانستانِ دورة ظاهرشاه، یمن شمالی از ۱۳۴۱ ش /۱۹۶۲، قطر از ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۱ و شیخ نشینهای خلیج فارس در دهة ۱۳۴۰ ش /۱۹۶۰. نمونة استثنایی دیگر لبنان است که در ۱۳۵۵ـ۱۳۵۶ ش/ ۱۹۷۶ـ۱۹۷۷، ۱۳۵۸ ش/ ۱۹۷۹ و در فاصلة سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ ش/ ۱۹۸۵ـ۱۹۸۷، به علت جنگ داخلی، هیچ تمبری چاپ نکرد.


برخی از روشهای مستقیم تر رفع نیازهای مالی عبارت‌اند از: ۱) نشر تمبرهای یادگاری، که در عین حال ابزاری تبلیغاتی اند. ۲) چاپ تمبرهای پستی مالیاتی، که تمبرهای خزانه نیز نامیده می‌شوند. چندین کشور عربی، از جمله سوریه، برای تأمین مخارج جنگ با اسرائیل و نیازهای نظامی بعدی از تمبرهای مالیاتی استفاده کردند. دولت عثمانی در جریان جنگ بالکان در ۱۳۲۹ـ۱۳۳۰/ ۱۹۱۱ـ۱۹۱۲ تمبرهای مالیاتی چاپ کرد و جمهوری ترکهای جوان در ۱۳۳۸، مقادیر زیادی از این تمبرها را منتشر کرد که نشان دهندة وضع فاجعه آمیز کشور در این سالها بود. ۳) چاپ تمبرهای «نیمه پستی» با قیمتی بیش‌تر که صَرف اهداف خیرخواهانه می‌شد، از جمله کمک به پناهندگان جنگ دروز ــ که در ۱۳۰۵ ش/ ۱۹۲۶ بین لبنان و سوریه در گرفت ــ قربانیان زلزله‌ها و آتشفشانها و غیره.
افت کیفیت چاپ و کاغذ و آژدار کردن از مشکلات اقتصادی حکایت می‌کند. برای چاپ تمبر حیدرآباد در ۱۳۲۵ ش/ ۱۹۴۶، در بزرگداشت پیروزی جنگ دوم جهانی، از انواع کاغذ استفاده شد. این وضع را می‌توان به کمبود کاغذ در جریان جنگ و بلافاصله پس از آن نسبت داد
[۵] نعیم، ص ۱۹۸ـ ۱۹۹.
در ایران نیز یکی از دلایل محتملِ تغییرندادن ته نقش تمبرهای پهلوی تا ۱۳۶۰ ش کمبود این نوع کاغذ بوده است. لیبی تا ۱۳۳۹ ش /۱۹۶۰ از ته نقشهای مصری استفاده می‌کرد، برخی از این این تمبرها در رم، ناپل، قاهره چاپ می‌شد. علت این وابستگی به فنّاوری خارجی، فقر عظیم این دولت بود تا این‌که در اواسط دهة ۱۳۴۰ ش /۱۹۶۰ تولید و صادرات گستردة نفت آغاز شد.
چاپ مطالب یا قیمتهای جدید روی نوشته های قبلی تمبر، به این دلیل که همیشه محصول وضعی اضطراری است، اهمیت تاریخی بسیاری دارد. اغلب، نیروهای اشغالگر به چاپ مطالب جدید روی تمبرهای چاپ شده مبادرت ورزیده اند. مثلاً، در ۱۳۳۶/ ۱۹۱۸، واحدهای هندی بریتانیا کشور عراق را اشغال کردند و روی تمبرهای ترک، عبارت «بغداد در اشغال انگلیس» را چاپ کردند. در لبنانِ اشغال شده نیز بر روی تمبرهای ترک رایج، حروف E. E. F. به معنای «نیروی اعزامی مصر» چاپ شد. در سوریه روی تمبرهای فرانسوی رایج در آن‌جا چاپ کرده بودند: T. E. O.، یعنی «سرزمینهای اشغال شدة دشمن» و بعد آن را به O. M. F. به معنای «اشغال نظامی فرانسه»، تغییر دادند.
قدرتهای حمایتگر، قیم و استعماری نیز روی تمبرها مطالب جدید چاپ می‌کردند. تاریخ و نوع این مطالب میزان حاکمیت خارجی و میزان وابستگی کشور مورد بحث را نشان می‌دهد. در حالی که مصر از حق چاپ تمبرهای ویژة خود برخوردار بود، دیگر ایالات عثمانی، همچون عراق، استقلال کمتری داشتند. عراق مجبور بود از تمبرهای پستی ترکی استفاده کند و تا زمانی که سلطة عثمانی جای خود را به قیمومت انگلیس داد، این وضع ادامه داشت. الجزایر، که طبق قانون اساسیش بخشی از مستعمرات فرانسه به شمار می‌رفت، تنها پس از ۱۳۲۱ ش/ ۱۹۴۲ حق انتشار تمبرهای خاص خود را یافت. در آن سال روی تمبرهای فرانسوی کلمة ALG ـRIE را چاپ کردند. زبان عربی حتی از روی تمبرهایی که پس از جنگ چاپ شدند، حذف شد تا بر فرهنگ فرانسوی و حفظ منافع فرانسه و حذف فرهنگ عربی تأکید شود. قدرت استعماری ایتالیا نیز در لیبی به همین نحو عمل کرد، در حالی که حکومت تحت الحمایة فرانسه در تونس عبارت فرانسوی RـGENCE DE TUNIS را در ۱۳۲۴/۱۹۰۶ با عبارت دیگری که به فرانسه و عربی بود، عوض کرد. فلسطین نیز که تحت قیمومت انگلیس بود، از ۱۲۹۹ ش /۱۹۲۰ به بعد، بر روی تمبرهایش از نوشته ای به سه زبان عربی و انگلیسی و عبری استفاده کرد. خودمختاری مناطق علوی را، که فرانسه پس از ۱۳۰۳ ش/ ۱۹۲۴ تضمین کرد، از عبارت N ¦ ALAWIYYI ـ ALAOUITES-AL- که روی تمبرهای فرانسوی چاپ می‌شد، می توان فهمید. در دورة استقلالِ اسمیِ شیخ نشینهایی نظیر کویت یا بحرین، تمبرها نشان می‌دادند که این شیخ نشینها عملاً تحت سلطه انگلیس اند. در این شیخ نشینها تمبرهای هندی رایج بودند که هیچ اثری از دولت منتشرکننده بر خود نداشتند، سپس بترتیب در ۱۳۰۲ـ۱۳۰۳ ش/ ۱۹۲۳ـ۱۹۲۴ و ۱۳۱۲ ش/ ۱۹۳۳، واژگان KUWAIT/BAHRAIN را بر آن‌ها چاپ کردند. پس از تجزیة هند (۱۳۲۶ ش/ ۱۹۴۷) همین شیوه در مورد تمبرهای انگلیسی به کار رفت. نخستین تمبرهای پاکستان نشان دهندة تأسیس شتابزدة این کشور است. این تمبرها هندی بودند (با تصویر جورج ششم، پادشاه انگلیس) و انتشارات امنیتی هند در ناسک واژة PAKISTAN را روی آنها چاپ کرده بود. رویدادهای پس از تجزیه، به کمبود شدید تمبر در بسیاری از نقاط پاکستان منجر شد؛ ازینرو، ضروری بود که این کمبود را با چاپ مطالب جدید روی نسخه های ناسک جبران کنند. این اقدام به سبب کمبود شدید تمبرهای پاکستانی، موجودی باقی‌مانده تمبرهای غیرلازم هندی و ضرورت ادامة کار پست صورت گرفت
[۶] مارتین، ج ۷، ص ۲.
الجزایریها، که در الجزایرِ مستقل در وضعی مشابه قرار گرفتند، در همان آغاز کار، روی تمبرهای سابق فرانسه حروف E. A.، به معنای «دولت الجزایر»، را چاپ کردند.
در برخی کشورها، در پی تغییر بنیادی رژیم، نام دولت جدید را روی تمبرهای قدیمی چاپ کرده و روشهایی به کار برده اند. نظیر مخدوش کردن چهرة حکمران سابق با نوارهای مشکی. با این کار هم ذخایر تمبر موجود را مصرف می‌کنند و هم جدایی کامل از گذشته را نشان می‌دهند (مصر، ۱۳۳۲ ش /۱۹۵۳). گاه روی مجموعه های قبلی مطالبی چاپ می‌کردند تا یاد رویداد مهمی را در کشوری زنده بدارند. برای مثال در ماورای اردن در ۱۳۰۷ ش /۱۹۲۸ روی تمبرهای ۱۳۰۶ ش/ ۱۹۲۷ واژة عربی «دُستور» را چاپ کردند تا قانون اساسی را به اطلاع عموم برسانند.


نوسان ارزش تمبرها می‌تواند نشان دهندة مشکلات اقتصادی و تورم باشد. همچنین باید نتایجی را یادآور شویم که می‌توان از نوشته های یک زبانه یا دو زبانة روی تمبرها به دست آورد. استفادة انحصاری از زبان ملی در کشورهای اسلامی یا تأکیدی است بر پیوستگی فرهنگی این کشورها با گذشتة اسلامی یا رشد احساسات ملی گرایانه. مثلاً، بر روی تمبرهای عثمانی تا ۱۲۹۳ منحصراً از زبان ترکی و اعداد عربی استفاده می‌کردند. روی تمبرها نوشته شده بود: «The Ottoman Empire» (امپراتوری عثمانی) و «Postage» (پُست). در ۱۲۹۳، نوشته ای به زبان فرانسه و اعداد به سبک غربی به نقش مجموعه ای از تمبرها اضافه شد تا با عضویت در «اتحادیة جهانی پست»، که بتازگی تأسیس شده بود، همخوانی داشته باشد. با تغییر الفبای کشور در ۱۳۰۷ ش /۱۹۲۸ و پس از دورة انتقالی کوتاهی که از رسم الخط عربی و لاتین، هر دو، برای نوشتن ترکی استفاده می‌شد (۱۳۰۵ـ۱۳۰۷ ش/ ۱۹۲۶ـ ۱۹۲۸)، خط عربی جای خود را به خط لاتین داد. روی تمبرهای حجازی (۱۳۳۴ـ۱۳۴۴ یا ۱۳۰۴ ش/ ۱۹۱۶ـ۱۹۲۵) تنها از خط عربی استفاده می‌شد (تمبرهای یمنی از ۱۳۰۵ تا ۱۳۰۹ ش/ ۱۹۲۶ـ۱۹۳۰). تا چهار سال پس از اتحاد با نجد در ۱۳۰۸ ش/ ۱۹۲۹، خط لاتین جایی در ذکر نام دولت و قیمت تمبر نداشت. در مصر در جریان حکومت اسماعیل پاشا (۱۲۴۶ـ۱۳۱۳/ ۱۸۳۰ـ۱۸۹۵)) احساسات ملی آشکار شد و زبان عربی جای زبان ترکی را به عنوان زبان رسمی دولتی گرفت. نخستین تمبرهای مصر متعلق به ۱۲۸۳/۱۸۶۶، نوشته‌هایی به زبان ترکی داشتند. یک سال بعد، عربی جای ترکی را گرفت. تغییر در زبان هنگامی پدیدار شد که اسماعیل پاشا به دشواری عنوان خدیو مصر را به دست آورد و چند سال بعد (ش ۱۴ به بعد، ۱۲۸۹/۱۸۷۲)، تمبرهای چاپ شده عنوان غرورآفرین خدیونشین را به نمایش گذاردند. پس از زوال نفوذ انگلیس در مصر (۱۳۰۱ ش /۱۹۲۲)، روی تمبرهای موجود مطلبی منحصراً به زبان عربی چاپ شد که استقلال رسمی سلطان نشین مصر را در آن سال اعلام می‌کرد. اقدام ملی گرایانة حذف خط غربی، بجز ارقام قیمت تمبر، خیلی زود غیرعملی شد، زیرا زبان فرانسه از ۱۳۰۴ ش /۱۹۲۵ به بعد مجدداً کاربرد یافت. وجود نوشته های چند زبانه بر تمبرهای پستی می‌تواند نشانة وجود چندین زبان ملی یا امتیاز دادن به اقلیتهای زبانی باشد. مجموعه های تمبر پستی حیدرآباد از ۱۲۸۸/۱۸۷۱ به بعد، قیمت را به چهار زبان چاپ کرده اند (انگلیسی، مراتی، فارسی ـ اردو و تلوگو). جدایی پاکستان شرقی) بعدها بنگلادش)، در تمبرهای پاکستانی به این صورت انعکاس یافته که نوشته های سه زبانة قبلی (انگلیسی، اردو، بنگالی) به نوشته های دو زبانه (انگلیسی و اردو) تقلیل یافته است.


تمبرها را در نگاه اول می‌توان شاهدی بر وجود خدمات پستی دانست، نه شاهدی بر وجود استقلال پستی (نظیر نمونه های مَنامه و بَهاوَلپور). بهاولپور تا ۱۳۲۶ ش /۱۹۴۷ ایالتی امیرنشین در هند بریتانیا بود که بعدها بخشی از پاکستان شد. این امیرنشین از ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ ش /۱۹۴۷ـ۱۹۴۹ تمبرهای خاص خود را منتشر می‌کرد، اما دفاتر پست بهاولپور از تمبرهای پاکستانی استفاده می‌کردند. رواج تمبرهای پست هوایی و ارسال ویژه در یک کشور، معمولاً نشان دهندة وجود این خدمات در آن کشور است.
مطالعة شمایل نگاری تمبر می‌تواند بسیار روشنگر باشد و ازاین‌رو از اهمیتی خاص برخوردار است. عوامل متعددی تمبرها را در خدمت اهداف تبلیغاتی قرار می‌دهند. از روزگار اختراع چاپ افست، تولید تمبر ساده و کم هزینه شده و نشر آن در سطح جهان امکان پذیر گردیده است و درک پیامهای بصری دشوار نیست؛ یعنی، می توان این پیامها را در اختیار اشخاصی قرار داد که با وسایل ارتباطی دیگر نمی‌توانند به آن‌ها دسترسی پیدا کنند. این امر بویژه درباره کشورهای جهان سوم ــ که در آن‌ها درصد بی سوادی بالاست ــ صادق است.


موضوعاتی را که غالباً در تمبرها بدانها می‌پردازند، می توان به این شیوه دسته بندی کرد: نمادهای ملی؛ قهرمانان درگذشتة محلی؛ میراث فرهنگی؛ رویدادها و یادبودهای تاریخی و سیاسی مهم؛ اصلاحات، پیشرفت ملی، دستاوردهای اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی؛ سیاست خارجی (همبستگی منطقه ای، عربی یا اسلامی، پیوندهای بین المللی)؛ و مطالب متنوع (نمایشگاهها، همایشهای بین المللی و مانند آن (برخی از اصلیترین نمادهای بصری دولتهای امروزی، علاوه بر پرچم ملی، عبارت‌اند از: نشانها، شعارها، مهرهای رسمی، مظهر دولت مثل رئیس دولت (سلطان موروثی یا رئیس جمهور منتخب). در بارة چاپ تصویر رؤسای دولتها نکاتی همچون زمان انتشار نخستین تصاویر آنها، مناسبت انتشار و تعداد دفعات چاپ این تصاویر، حالت آن‌ها و نوع لباسشان در تصویر و در نظر گرفتن تفاوتهای احتمالی میان تصاویر سلاطین و رؤسای جمهور، اهمیت دارد.
چندین کشور اسلامی در آغاز از ممنوعیت اسلامیِ چاپ چهره تبعیت کردند. آنها در عوض (نظیر تمبرهای عثمانی تا ۱۳۳۱) از سه مضمون ویژه استفاده کردند: هلالِ ماه که گاه با ستاره ای همراه بود، نشان خانوادگی و طغرا همراه با طرحهای عمومیتر خوش نویسی و اسلیمی. در ۱۳۳۱، سنّت احتراز از طرحهای تصویری در عثمانی با انتشار یک مجموعه تمبر کنار گذاشته شد. پیشینة غنی نگارگری در ایران نیز موجب شد چهرة شاه از ۱۲۹۳ بر روی تمبرها نقش شود. مصر نیز از ۱۳۰۳ ش /۱۹۲۴، از منع مذهبی چاپ تصویر اشیای جاندار چشم پوشی کرد و پس از ۱۳۰۵ ش/ ۱۹۲۶ نمادهای اسلامی جای خود را به ته نقشهای سلطنتی دادند. در ۱۳۰۶ ش/ ۱۹۲۷ و ۱۳۱۰ ش/ ۱۹۳۱، ملک فیصل در عراق از این روش پیروی کرد. افغانستان نیز در ۱۳۱۶ ش/ ۱۹۳۷ به چاپ تصویر شاهان خود پرداخت. دولتهایی نظیر عربستان سعودی (مقدّم بر آن حجاز و نجد)، یمن (ابتدا سلطان نشین و سپس جمهوری) و پاکستان، که وجهة اسلامی ویژه ای داشتند، تا دهة ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۰ از نقش چهرة حکام خود بر تمبرها احتراز کردند. یمن در ۱۳۲۷ ش/ ۱۹۴۸ و عربستان سعودی در ۱۳۳۱ ش/ ۱۹۵۲، تصویری کوچک از چهرة انسان بر روی تمبرها چاپ کردند. برای نخستین بار در ۱۳۴۳ ش/ ۱۹۶۴ تصویر ملک فیصل، پادشاه عربستان سعودی، بر تمبرها ظاهر و سپس بارها تکرار شد. حَمدی، تنها رئیس جمهور یمن شمالی است که تصویرش روی تمبر چاپ شده است (۱۳۵۷ ش/ ۱۹۷۸). در پاکستان، ایوب خان، نخستین رئیس جمهوری بود که تصویرش بر تمبرها چاپ شد و در پی آن چهرة قهرمانان درگذشتة ملی، محمدعلی جناح و محمد اقبال، بر تمبرها چاپ گردید. (۱۳۴۵ـ۱۳۴۶ ش/ ۱۹۶۶ـ۱۹۶۷). جمهوریهایی نظیر ترکیه، سوریه، لبنان، تونس و عراق از همان آغاز چهرة رؤسای جمهور خود را بر تمبرها چاپ کردند. مصر و لیبی پس از انقلاب، روش دیگری را به کار گرفتند. اگرچه قهرمان سازی از عبدالناصر، رئیس جمهور مصر، در رسانه های دیگر مجاز شمرده می‌شد، چهرة وی تنها به سه مناسبت بر تمبرهای مصر چاپ شد. اما پس از مرگش، یاد او را در تمبرهای مصر و نیز تمبرهای چندین کشور عربی دیگر گرامی داشتند. چهرة قذافی برای نخستین بار در تمبر یادبودی در ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۷۵ ظاهر و از آن پس به چهرة اصلی تمبرها بدل شد. در این زمینه الجزایر، استثنایی شایان توجه است؛ تصویر هیچ‌یک از رؤسای جمهور الجزایر در دوران حیاتشان بر روی تمبرها چاپ نشده است (چهرة هواری بومدین برای نخستین بار پس از مرگش در ۱۳۵۸ ش/ ۱۹۷۹ چاپ شد). برخی از سلاطین کشورهای اسلامی (فؤاد اول در مصر، ظاهرشاه در افغانستان، شاه حسین دوم در اردن و شاه حسن دوم در مراکش) به طور گسترده و مستمر تمبرهایی برای بزرگداشت رویدادهای سلطنتی ویژه، به همراه تصویر این رخدادها، منتشر می‌کردند. این رویدادها شامل تولدها و سالروزهای تولد (افراد خاندان سلطنتی، بویژه تولد ولیعهد)، ازدواجها، مرگها، تاجگذاریها و مانند اینها بود. در لیبی چهرة ادریس اول تنها یک بار، درست پس از استقلال، بر تمبرها چاپ شد. در این کشور با تجلیل از اسلاف حاکم، گاه همراه با تجلیل از شاه حاکم، سعی می‌شد پیوستگی سلسله ای خاص نشان داده شود. در ایران، شاهان پهلوی حتی می‌کوشیدند سلطنت خود را، بر خلاف واقع، تداوم پادشاهی در ایران از دورة هخامنشیان جلوه دهند و این نیت در ۱۳۱۴ ش/ ۱۹۳۵، یعنی زمانی که نام پرشیا به ایران تغییر یافت، آشکارتر شد. رهبران موروثی دولتها غالباً تلاش کرده‌اند تا یا در قالب یک تصویر، میان حکومت خود با نمادهای پیشرفت رابطة مستقیمی به وجود آورند یا با تأکید بر نقش سلسلة خود در مبارزه برای استقلال (برای مثال در مراکشِ تحت حکومت محمد پنجم و پسرش حسن دوم و نیز در اردن) مشروعیت خود را تقویت کنند. تفاوتهای میان حکومتهای سلطنتی و جمهوری در این زمینه مبهم به نظر می‌رسد: چهرة سران حکومتهای جمهوری نیز در مناسبتهای مشابه، مانند روز استقلال یا روز ملی و روز انقلاب، به تصویر کشیده می‌شود؛ محبوبیت حبیب بورَقیبه (ابورقیبه)، که تاریخ زندگیش حاکی از مهمترین مراحل نبرد مردم تونس با فرانسه است، با نقش او به عنوان مجاهدی والا گره خورده است. در تمبرها چهرة بورقیبه اغلب همراه با چهره های زنان تصویر می‌شود که اشاره ای است به بهبود موقعیت اجتماعی زنان، در نتیجة تجدیدنظر در «قانون احوال شخصیه» در ۱۳۳۵ ش/ ۱۹۵۶. گاه حتی سالروز تولد رؤسای جمهور (برای مثال صدام حسین از ۱۳۶۳ ش/ ۱۹۸۴) بر تمبرها منعکس می‌شود. اغلب اوقات نقوش این تمبرها یادآور مشارکت آنان در روند نوسازی کشور است. رؤسای جمهور ترکیه خود را پسران آتاتورک می‌خوانند. در تمبری که در ۱۳۱۸ ش/ ۱۹۳۹ منتشر شد، نقش آتاتورک را با نقش جورج واشنگتن در ایالات متحده مقایسه کرده اند.
تصویر سلاطین غالباً با دستار و ردای سنّتی بر تمبرها نقش می‌بندد، مانند تصویر فیصل اول (سلطان عراق از ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۸/ دهة ۱۹۲۰) و برادرش عبداللّه در ماورای اردن و همچنین حکمرانان امارات متحدة عربی و عربستان سعودی. بعدها آنان با پوشیدن لباس نظامی بر پیوند خود با ارتش تأکید، یا با پوشیدن لباسهای غربی حمایت خود را از اصلاحات و غربی شدن اعلام کردند. تصاویر نخستین رؤسای جمهور (مثلاً رئیس جمهور ترکیه و سوریه) را ملبس به کت و کراوات، به سبک غربی، چاپ می‌کردند و بدین طریق نیت آن‌ها را در امروزی کردن کشور و غیرمذهبی کردن آن به نمایش می‌گذاردند. تصویر سیاستمداران نظامی، نظیر آتاتورک یا انور سادات، به تناوب در لباس نظامی یا شخصی چاپ می‌شد. حافظ اسد، به رغم حرفة نظامیش، همیشه با لباس غیرنظامی تصویر می‌شد تا بر مشروعیت خود تأکید کند، در حالی که سادات لباس نظامی را ترجیح می‌داد. تصویر قذافی بر تمبرها با لباسهای گوناگون است و ظاهراً علاوه بر لباس نظامی، جامة سنّتی بیش از همه مورد علاقة اوست. تصویر او گاه سوار بر اسب و در حالی است که گرد او را یا جنگجویان گرفته‌اند یا توده های مسرور از پیروزی یا «کتابهای سبز» که به عنوان سومین نظریة جهانیِ او به همراه پیامی آزادیبخش برای کل جهان تبلیغ می‌شود. تصویر قذافی نیز نظیر تصویر صدام حسین (۱۳۶۷ ش /۱۹۸۸) به عنوان مسلمانی آرمانی در مراسم حج یا در حال عبادت (۱۳۶۴ ش/ ۱۹۸۵) بر تمبرها چاپ شده است. این تأکید پس از روی آوردن آشکار قذافی به سکولاریزه کردن در ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۷۵ و تعبیرات غیرسنّتی او از اسلام (رد سنّت به عنوان منبع فقه اسلامی و مانند آن) لازم به نظر می‌رسیده است.


نمادها و نشانه های ملی مهم و ویژه نیز غالباً بر تمبرها ظاهر می‌شوند، برای مثال درخت سدر در لبنان و ستارة پنج پر در مراکش. ترکیه گاه از گرگ خاکستری (بوز قورت) اساطیری به عنوان تجسم وحدت مردمانش استفاده کرده است. چهره ای تمثیلی، نماد ملت، که معمولاً یک زن است که در تمبرهای فرانسوی از آن بسیار استفاده می‌شود)، یک بار در سوریه به کار رفت، اما بیگانگی این نماد با سنّت اسلامی مانع از ادامة استفاده از آن در این کشور شد.
شخصیتهای بزرگ تاریخی یا قهرمانان محلی از دیگر نمادهای قدرت اند. هر رژیمی قهرمانان درگذشته و مورد احترامی دارد که تصاویر آن‌ها در تمبرها نیز به چشم می‌خورد. میزان توجه به این قهرمانان با عوض شدن رژیم، تغییر می‌کند، هرچند که معمولاً از قهرمانان محلی بیش از اشخاص مشهوری که بر کل جهان عربی ـ اسلامی تأثیر داشته اند، تجلیل می‌شود. سلاطین بر نقش اجداد خود، بویژه بنیانگذار سلسله، تأکید می‌کنند (مثلاً، در مصر سلطنتی غالباً محمدعلی پاشا؛ در لیبی بنیانگذار سَنوسیه، سیدی محمدبن علی سنوسی؛ و در عربستان سعودی ابن سعود)، اما رژیمهای جمهوری به یادبود جمعی از ملی گرایان (برای مثال، ترکیه در گرامیداشت نامق کمال و ضیا گوکالپ؛ مصر در یادبود عمر مَکرَم، عَرابی پاشا و مصطفی کامل؛ عراق در تجلیل از ساطع الحُصری که پدر گرایشهای ایدئولوژیک گوناگون پان عربیسم است؛ و سوریه در تجلیل از کواکبی، نظریه پرداز پان عربیسم اهل سوریه)، اصلاح طلبان (رَفاعه رافع طَهطاوی، سیدجمال الدین اسدآبادی، محمد عَبده، طاهر حَدّاد و دیگران)، مبارزان راه آزادی و رهبران فرهنگی (در زمینة ادبیات، هنر یا عرصه های خلاقانه) تمبر منتشر می‌کنند. در برخی موارد از نبرد مداوم استقلال طلبانة مردم، اسطوره ای به وجود آمده است (برای مثال در تمبرهای لیبی از ۱۳۵۰/ ۱۹۷۱، بویژه از ۱۳۶۹ ش/ ۱۹۸۰). جستجوی تصاویر قهرمانان تاریخی در تمبرهای لبنانی کار دشواری است. انتخاب امرای دروزی و مارونی شاهدی بر سلطة مسیحیت بر این منطقه تا وقوع جنگ داخلی و بی توجهی به میراث اسلامی است.
تقریباً همه کشورها در استفاده از برخی تصاویر بر تمبرها اشتراک نظر دارند، از جمله لباسهای سنّتی، صنایع دستی ملی، جشنها و آلات موسیقی، حیوانات و گیاهان، مناظر زیبا و اشیای عتیقه، کاوشهای باستان شناسانه، یادمانهای تاریخی (مساجد، قلعه‌ها و قصرها) و بناهای جدید (هتلها، بانکها، موزه‌ها و غیره). هدف از چاپ این تصاویر تأکید بر اهمیت میراث ملی است. از این مضامین برای نشان دادن اهداف سیاسی یا جهت گیریهای ایدئولوژیک نیز بهره می‌گیرند. برخی رژیمها به رغم عبارت پردازیهای پس از استعمار، مانند وحدت عربی و وحدت اسلامی، غالباً بر تاریخ پیش از اسلام و پیش از اعراب تأکید ویژه ای دارند که از غرور ملی و وطن پرستی آن‌ها حکایت می‌کند. در مصر، امروزه نیز همچون ۱۲۸۳/ ۱۸۶۶، استفاده از تصاویر یادمانهای دوران فرعونی در تمبرها رایج است، در نخستین تمبرها از ته نقش اهرام استفاده می‌کردند. در همة تمبرهایی که از ۱۲۸۴ تا ۱۳۳۱/۱۸۶۷ـ۱۹۱۳ منتشر شده اند، از طرحهای هِرَم (بخصوص اهرام جیزه) و ابوالهول استفاده شده است. پس از ۱۳۳۱ ش /۱۹۵۲، که توجه به دیگر مضامین افزایش یافت، میراث پیش از اسلام کمتر به تصویر کشیده شد. عراق، بویژه از زمانی که صدام حسین سیاستهای افراطی وحدت عربی خود را تغییر داد و به سیاست «وطنیه» روی آورد، به اجداد بابلی خود توجه بیشتری نشان داد (مجموعه تمبری که در ۱۳۴۲ ش/ ۱۹۶۳) منتشر شده و با یادمانهای اسلامی همراه است؛ نیز قیاس کنید با تمبر منتشر شده در ۱۳۶۷ ش/ ۱۹۸۸ به مناسبت جشن بابل). در این رژیم، فرهنگِ ملهم از بین النهرین ابزار مناسبی برای تغییر ایدئولوژی بنیادی به حساب می‌آمد.
[۷] نتایج به دست آمده از بررسی بارام، ص ۴۲۵ـ۴۵۵.
در تمبرهای اردنی نیز از ۱۳۱۲ ش/ ۱۹۳۳ تصویر شهر نَبَطیِ پترا یا معبد جَرَش چاپ شده است. این الگو در دیگر کشورهای مسلمان عربی (الجزایر، تونس) و غیرعربی (پاکستان، افغانستان و مانند آن) نیز تکرار شده است.
چاپ تصاویر باستانی یا دیگر نمادهای میراث ملی را می‌توان ابزاری تبلیغاتی و نیز شاهدی بر وجود صنعت جهانگردی دانست (لبنان در دهة ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۰ تا ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۷۵؛ مصر از دهة ۱۳۳۹ ش/ ۱۹۵۰ به بعد با وقفه ای کوتاه به دلیل رویدادهای ۱۳۴۶ ش/ ۱۹۶۷). به طور عمده این نمادهای بصری را باید اقدامی رسمی برای ایجاد هویت ملی مشترک و تقویت وفاداری به سرزمین دانست. بنابراین، گذشتة باستانی جزئی از آن تبارشناسی است که به دولت جدید مشروعیت می‌بخشد
[۸] سیوان، ص ۲۳.
امیرنشینهای خلیج فارس در این زمینه هیچ گذشته ای ندارند تا از آن سخن بگویند، و نیز عربستان سعودی با پیشینه ای که با جاهلیت پیوند دارد. لبنان نمونه ای خاص در جهت مخالف است، در این کشور نخبگان مارونی از ایدئولوژی فنیقی حمایت می‌کنند.


تمبرها بخش اعظم دوران توسعة استعماری و نیز به پایان رسیدن آن را به تصویر می‌کشند. قدرتهای استعماری پس از استفاده از تمبرهای خود در سرزمینهای اسلامی تحت سلطه شان (با چاپ مجدد یا بدون آن)، به «سبک نقاشی گونه استعماری» روی آوردند. موضوع تصاویر، آثار تاریخی یا مناظر طبیعی بود. بومیان بندرت و فقط گاهی سوار بر اسب یا شتر در این تصاویر به نمایش در می‌آمدند، در حالی که از نمایندگان استعمار اروپا تجلیل می‌شد (نظیر مارشال لیوتی در تمبرهای مراکشیِ ۱۳۱۴ ش/ ۱۹۳۵ و ۱۳۲۷ ش/ ۱۹۴۸ و ۱۳۳۰ ش/ ۱۹۵۱ و ژنرال گوردن در تمبرهای سودانیِ ۱۳۱۰ ش/ ۱۹۳۱ و ۱۳۱۴ ش/ ۱۹۳۵ و ۱۳۱۶ ش/ ۱۹۳۷). در این تمبرها قدرتهای استعماری به صورت کشورهایی متمدن، و سرزمینهای وابسته به صورت کشورها و جوامعی عقب مانده ترسیم می‌شدند که برای پیشرفت نیازمند قدرتهای استعماری اند. پس از استقلال، تمبرهای پستی بسرعت به ابزاری برای نمایش اقتدار و حاکمیت، ابراز هویت و پیشبرد توسعة اقتصادی و اجتماعی تبدیل شدند. از آن پس در تمبرهای مصور غالباً از سبکی نیمه تجریدی و نشانه های بین المللی استفاده می‌کردند: پرچم ملی که بیانگر استقلال است، زنجیرهای گسسته و طلوع خورشید و شعله های فروزان و مانند آن‌که مظهر استقامت برای کسب آزادی و آینده ای نویدبخش است، کبوتر به نشانة صلح، کرة زمین به نشانة موضوعات جهانی، ترازوهای متعادل که مظهر عدالت اند، مار و عصای اسقلبیوس به معنای طب، و کتاب و مشعل به معنای آموزش.
در بررسی روند شکل گیری برخی روزهای یادبود و تعطیلات ملی، با نمونه‌هایی از عدم استمرار (بویژه در دولتهای انقلابی) و استمرار (عمدتاً در دولتهای محافظه کار) روبرو می‌شویم. اما همة این روزهای یادبود ویژگی مشترکی دارند، یعنی رویدادهای ملی را جشن می‌گیرند، نظیر روز استقلال، روز خروج نیروهای خارجی از کشور (مثلاً عقب نشینی انگلیس از منطقة کانال سوئز، تخلیة پایگاههای نظامی امریکا در لیبی، خروج نیروهای اشغالگر فرانسوی از سوریه)، روز انقلاب (۱۷ اسفند ۱۳۴۱/ ۸ مارس ۱۹۶۳ در سوریه، ۱۰ شهریور ۱۳۴۸/ اول سپتامبر ۱۹۶۹ در لیبی) که بیانگر تغییر حکومت بود یا روز ارتش (روزی که ارتش به ابزار انقلاب تبدیل شد، نظیر عراق). دیگر رویدادها و تغییرات سیاسی عمده در مشروعیت رژیم که می‌توان با تمبر به بزرگداشت آن‌ها پرداخت، از این قبیل اند: اصلاحات قانونی، حقوقی یا برنامه ای، برای مثال پاکستان در ۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳ به مناسبت اعلام قانون اساسی جدید و الجزایر در ۱۳۵۵ ش/ ۱۹۷۶ (قانون اساسی جدید، چارت ناسیونال) و ۱۳۶۵ ش/ ۱۹۸۶ (چارت ناسیونال)؛ سرنگونی رژیمهای اقتدارگرا (سودان، ۱۳۶۵ ش/ ۱۹۸۶؛ تونس، ۱۳۶۷ ش/ ۱۹۸۸)؛ برگزاری نخستین انتخابات منظم پس از یک دورة طولانی حکومت نظامی یا استبدادی (ترکیه، ۱۳۲۹ ش/ ۱۹۵۰؛ پاکستان، ۱۳۴۹ ش/ ۱۹۷۰؛ ایران، ۱۳۵۷ ش)؛ همه پرسی سرنوشت ساز (پاکستان، ۱۳۶۴ ش/ ۱۹۸۵، «حکم قاطع مردم» به نفع ضیاءالحق و سیاست اسلامی کردن او در همه پرسی ۱۳۶۳ ش/ ۱۹۸۴)؛ ملی شدنِ کانال سوئز در مصر (چاپ ۱۳۳۵ ش/ ۱۹۵۶، ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۱ یا ۱۳۴۵ ش/ ۱۹۶۶) یا صنایع نفت (عراق، ۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳)؛ و «انقلاب اصلاحی» یا روز به قدرت رسیدن حکمران فعلی (حافظ اسد در سوریه یا سادات در مصر). چندین رژیم استبدادی به مناسبت تأسیس حزب فراگیر واحد، تمبر منتشر کرده اند. مثلاً در تونس، حزب دستور که به حزب سوسیالیست دستوری (الحزب الاشتراکی الدستوری) تبدیل شد و در یمن جنوبی، جبهة آزادیبخش ملی که سپس به صورت حزب سوسیالیست یمن در آمد؛ در سوریه و عراق، حزب بعث؛ در مصر، اتحادیة سوسیالیست عرب؛ و در الجزایر، جبهة آزادیبخش ملی.
تمبرهای پستی، حماسة نبرد استقلال طلبانة مردمی را تقویت می‌کنند. تمبرهای ترکیه خاطرة نبردهای مشهور مبارزات آزادیبخش (برای مثال نبرد اینونو) را گرامی می‌دارند. لیبی توانست بسیاری از نبردهای کوچک و بزرگ علیه اشغالگران ایتالیایی در دورة ۱۲۹۰ـ۱۳۲۲ ش/ ۱۹۱۱ـ۱۹۴۳، را در تمبرهای منتشر شده از ۱۳۵۹ ش/ ۱۹۸۰ به بعد منعکس کند.


پس از سرنگونی حکومتهای پادشاهی با کودتاهای نظامی، تصویر مردم روی تمبرها به نمایش درآمد (مانند تمبر ۱۳۳۱ ش/ ۱۹۵۲ مصر). برای نخستین بار گروههای اجتماعی، نظیر دهقانان و کارگران صنعتی، روی تمبرها ظاهر شدند و به سربازان، که بر پیشگام بودن آنان تأکید می‌شد، پیوستند (لیبی در ۱۳۴۸ ش/ ۱۹۶۹، ش ۲۸۴ـ۲۸۹ و ۱۳۴۹ ش/ ۱۹۷۰، ش ۲۹۰ـ ۲۹۵ با نوشتة «جَیشُنا دَرْعُنا الو'اقی» یعنی ارتش ما زره محافظ ماست). کمبود تصاویر مربوط به مشاغل دیگر در آن دوره تصادفی نبود. زنان اغلب در لباس امروزی به نمایش در می‌آیند، در حالی که در کشورهای محافظه کار یا زنی به نمایش در نمی‌آید یا در نقش سنّتی خود یا در حرفه های خاص زنانه ظاهر می‌شود. در یمن جنوبی و لیبی، زنان حتی در کسوت کارگر کارخانه (یمن جنوبی، ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۷۵، ۱۳۵۸ـ ۱۳۵۹ ش/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۰؛ در مورد جمهوری خلق یمن، باید کمبود نیروی کار و تشویق زنان کارگر را در نظر گرفت) و در لباس نظامی (یمن جنوبی، ۱۳۵۰ ش/ ۱۹۷۱، ۱۳۵۶ ش /۱۹۷۷؛ لیبی ۱۳۶۳ ش/ ۱۹۸۴) به تصویر در می‌آمدند. ترکیه از خالده ادیب تجلیل می‌کرد (۱۳۴۵ ش/ ۱۹۶۶) و مصر از فمینیستهای ملی پیشگام، نظیر قاسم امین (۱۳۳۷ ش/ ۱۹۵۸) و هُدی شَعراوی (۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳). در ۱۳۱۴ ش/ ۱۹۳۵، یعنی یک سال پس از اعلام حق رأی داشتن زنان، یک دوره تمبر در ترکیه به مناسبت بیستمین همایش بین المللی زنان منتشر شد.
برخی دولتها به رغم اعتراضات محافل مذهبی محافظه کار، به تبلیغ برنامه های تنظیم خانواده بر روی تمبرها می‌پردازند، که نماد آن یک خانوادة سه و اغلب چهار نفره است (پاکستان، ۱۳۴۸ ش/ ۱۹۶۹؛ مصر و تونس، ۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳؛ الجزایر، ۱۳۶۵ ش/ ۱۹۸۶). در زمان جمال عبدالناصر در مصر، ایدئولوژی انقلابی بصراحت روی تمبرها تبلیغ نمی‌شد، حال آن‌که لیبی پس از ۱۳۵۶ ش/ ۱۹۷۷، به تبلیغ مندرجات کتاب سبز می‌پردازد و عبارات مهم آن را به عربی و انگلیسی روی تمبرهای پستی چاپ می‌کند.


از دهة ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، نمادهای توسعه و پیشرفت ملی همسان شده است. این نمادها از الگوی غربی پیشرفت تبعیت می‌کنند: چرخ دنده و دودکش و غیره به نشانة صنایع امروزی و تراکتور یا تأسیسات آبیاری پیشرفته به علامت مکانیزه کردن کشاورزی. برخی از مضامین پرطرفدار روی تمبرها عبارت‌اند از: بهبود شبکه های ارتباطات و حمل ونقل (احداث خیابان، راه آهن، بندر، فرودگاه، پل، نصب تلگراف)؛ شهرنشینی (ساختمانها و شهرهای امروزی)؛ صنعتی شدن (کارخانه های صنعتی، بویژه فولاد و سیمان، پالایشگاههای نفت)؛ تولید برق و آبیاری (سدهای بزرگ، تلمبه های آبیاری). اهمیت مشکل آب در خاورمیانه با تأکید بر طرحهای عظیم آبیاری (نظیر النهر الصِناعی، رودخانة مصنوعی، در لیبی که به عنوان شاهکار رهبر انقلابی به نمایش در آمده است) نشان داده می‌شود و به یکی از مهمترین موضوعهای تمبرها از ۱۳۶۲ ش/ ۱۹۸۳ به بعد بدل شده است. عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس کارخانه های تولید آب شیرین از آب دریا را به تصویر می‌کشند (عربستان سعودی در ۱۳۵۳ ش/ ۱۹۷۴، ۱۳۶۸ ش/ ۱۹۸۹). در چندین کشور عربی تصاویر صنایع نفت («تمبرشناسی نفت») بر تمبرها نقش بسته است و رشد خاورمیانه را به عنوان منطقة تولیدکنندة نفت ترسیم می‌کند. تقریباً کل فرآیند استخراج نفت از زمین و انتقال آن به مصرف کنندگان گوناگون، در مجموعه ای از تمبرهای کشورهای عربی تصویر شده است. برخی از تمبرهایی که صنایع نفت را با جزئیات فراوان به تصویر می‌کشند، در دُبی و کویت منتشر شده اند. دیگر اقلام عمدة صادراتی نیز بر تمبرها ظاهر می‌شوند (پنبه بر تمبرهای مصری و سوری، کنف بر تمبرهای پاکستانی پیش از جدا شدن پاکستان شرقی با عنوان بنگلادش، و قهوه بر تمبرهای یمنی)، طرحهای اقتصادی آینده ای شکوفا را نوید می‌دهند.


تمبرها از توجه به تأمین خدمات آموزشی و درمانی رایگان خبر می‌دهند. ساختمان دانشگاهها و مدارس جدید با افتخار به نمایش گذاشته می‌شوند. گاهی موضوعات و فنّاوریهای جدید (مهار کردن آلودگی محیط زیست یا انرژی خورشیدی) به کمک تمبر آگهی می‌شوند (عراق، ۱۳۶۴ ش/ ۱۹۸۵؛ تونس، ۱۳۶۷ ش/ ۱۹۸۸). تمبرهایی که به روابط خارجی اشاره دارند، به پیوندهای منطقه ای و بین المللی مربوط می‌شوند (مانند پیمان همکاری عمران منطقه ای که میان ترکیه و ایران و پاکستان منعقد شد و تا ۱۳۵۸ ش/ ۱۹۷۹ وجود داشت، یا شورای همکاری خلیج فارس). در قیاس با چاپ تمبرهایی که تنشهای منطقه ای و اختلافات مرزی را مطرح می‌کنند و شواهدی از وجود دعاوی ارضی اند، به تمبرهایی که بیانگر همبستگی منطقه ای باشند، توجه کمتری شده است. مراکش از ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۷۵، که بخشی از صحرای سابق اسپانیا را به خود ملحق ساخت، همه ساله تمبری به مناسبت «مارس سبز» منتشر کرده است؛ نخست برای تأکید بر دعاوی مشروعش در مورد این سرزمین و سپس استفاده از آن به عنوان عامل وحدت بخش ملی. از سوی دیگر الجزایر همبستگی خود را با پولیساریو، جنبش چریکی این سرزمین، به نمایش گذارد (۱۳۵۵ ش /۱۹۷۶). افغانستان چندین تمبر در حمایت از آرمان پشتونستان مستقل منتشر ساخت. نخستین تمبر از این مجموعه (ش ۳۶۷ـ ۳۶۸، ۱۳۳۰ ش/ ۱۹۵۱)، بر خلاف تمبرهای بعدی (۱۳۳۱ ش/ ۱۹۵۲ به بعد)، موجب اختلاف سیاسی با پاکستان شد و ناگزیر آن را جمع آوری کردند. رؤیای حافظ اسد دربارة «سوریة بزرگتر» در یک تمبر (ش ۱۵۱۰، ۱۳۶۰ ش/ ۱۹۸۱) مصور شد. کشمکشهای هندوپاکستان بر سر کشمیر سه بار به تصویر کشیده شده است (۱۳۳۹ ش/ ۱۹۶۰، ۱۳۴۶ ش/ ۱۹۶۷، ۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳). موضوع تمبرهای ایران و عراق از ۱۳۶۰ ش/ ۱۹۸۱ بر جنگ خلیج متمرکز است. تمبرهایی که تا ۱۳۷۱ ش/ ۱۹۹۲ انتشار یافتند، نمونه ای عالی از تبلیغات جنگی اند. هر دو کشور برای بسیج مردم به احیای رویدادهایی از تاریخ اسلام (قادسیه یا کربلا) دست زده اند؛ ازینروست که تمبری ایرانی پرچم قرمز را به نشان خون و فداکاری، بر فراز گنبد مرقد امام حسین در کربلا به نمایش در می‌آورد. روی این تمبر با خط خوش عربی عبارت «کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلا» نقش بسته است (۱۳۶۴ـ۱۳۶۵ ش). عراق تمبرهای متعددی در تبلیغ قادسیة صدام (۱۳۶۰ ش /۱۹۸۱) منتشر ساخته است. تمبرهای یادگاری ویژه ای به مناسبت روزهای یادبود ابتکاری (روز بسیج، بسیج مستضعفان، روز ارتش و غیره) منتشر شده است. کشور مهاجم، از آتش بس موقت به منزلة روز پیروزی عراق تجلیل می‌کند، در حالی که ایران قطعنامة ۵۹۸ سازمان ملل را با یک علامت سؤال به نمایش می‌گذارد و از این راه تردید خود را در مورد میزان دوام این توافقنامه نشان می‌دهد. بازپس گیری سرزمینهای اشغال شده (عراق ۱۳۶۷ ش/ ۱۹۸۸؛ ایران ۱۳۶۴ ش) و سپس بازسازی مناطق ویران شده (۱۳۶۸ ش/ ۱۹۸۹ در هر دو کشور) از مضامینی است که در تمبرها گرامی داشته می‌شوند.
مضمون وحدت عربی از دهة ۱۳۲۰ ش/ ۱۹۴۰ محبوبیت پیدا کرد. به طور کلی رویدادهای مرتبط با جامعة عرب، بزرگ داشته می‌شوند؛ مانند اجلاسهای عربی در مورد موضوعات گوناگون، اردوهای پیشاهنگی جوانان عرب، مسابقات کشورهای عربی، اتحادیة پستی عرب و غیره. جمهوری متحدة عربی در ۱۳۳۷ ش/ ۱۹۵۸ در تمبرهایی بازتاب یافت که در آن‌ها نقشة مصر و سوریه در زیر یک هلال به وحدت می‌رسیدند. عقاب (نمادی انقلابی که پیشتر در تمبرها ظاهر شده بود) و پرچم جدید جمهوری متحدة عربی موضوعاتی بودند که از آن پس در تمبرها تکرار شدند. تمبرهایی به مناسبت بزرگداشت سالروز این وحدت کم دوام، به طور منظم و سالانه منتشر می‌شد. پس از شکست وحدت عربی (۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۱)، تنها چیزی که از آن برجا ماند، نام جمهوری متحدة عربی بود که مصر همچنان آن را به کار می‌بُرد.
تقریباً همة کشورهای عربی و برخی از کشورهای اسلامی، مکرراً تمبرهایی چاپ می‌کنند که در آن‌ها همبستگی با آرمان مردم فلسطین مطرح شده است: تمبرهایی با تصویر قبة الصخره یا مسجدالاقصی در بیت المقدّس، با نوشته ای حاکی از همبستگی، و یادبود قتل عامها (مانند قتل عام دیریاسین در ۱۳۲۷ ش/ ۱۹۴۸ و صَبرا و شَتیلا در ۱۳۶۱ ش/ ۱۹۸۲)؛ تمبرهایی با تصاویری در اشاره به مشکل پناهندگان، انتفاضه و اعلام دولت فلسطین. موضع گیریهای مبارزه جویانه تر روی تمبرهای یمن جنوبی، سوریه، عراق، ایران، لیبی و کویت دیده می‌شود. بیشتر این دولتها تنها امکان آزادسازی فلسطین را در نبرد مسلحانه می‌بینند.


تمبرهایی که به مناسبت آغاز قرن پانزدهم هجری، اجلاسهای اسلامی یا حج منتشر می‌شوند، عموماً علایق مذهبی را بیان می‌کنند. با چاپ تصاویر یادمانها، شخصیتها و رویدادهای قرون میانة اسلامی، به تاریخ اسلام در این دوره اشاره می‌شود. اما جالب توجه است که بسیاری از نمادهای اسلامی معمولاً مساجد محلی اند، بجز کعبه در تمبرهای مربوط به حج و مساجد مشهورِ بیت المقدس. شخصیتهای اسلامی تاریخی غالباً مردان بومی اند. شخصیتهای تاریخ اسلام که به کشور چاپ کنندة تمبرها مربوط نمی‌شوند، معمولاً کسانی هستند که زندگیشان بیانگر مشارکت مسلمانان در تمدن جهانی است، بویژه در زمینه های علم و فنّاوری، نظیر ابن سینا، ابن رشد، فارابی، کِنْدی، رازی. کشورهای محافظه کار نظیر عربستان سعودی، به شکلی کاملاً معنادار، تصاویر چنین اشخاصی را روی تمبرهایشان چاپ نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند به جای آن‌ها از تصاویر افرادی نظیر بنیانگذاران مذاهب چهارگانه یاد کنند. تقریباً همة کشورهای عربی از مبارزان ضدصلیبی یاد کرده اند (در اغلب موارد با بزرگداشت یاد نبرد حِطّین و صلاح الدین ایوبی فاتح). تنها استثنا لبنان مارونی بود که از صلیبیان به عنوان متحدان مارونی تجلیل کرد. نادیده گرفتن کامل گذشتة اسلامی یک کشور، برای نمونه در لبنان، همچنین می‌تواند بیانگر نگرش سکولار حکومت باشد (نظیر مصر پیش از انقلاب). اغلب دولتهای کشورهای مسلمان، به دلیل مخالفت فزایندة بنیادگرایان با این دولتها، در بهره گیری از احساسات اسلامی تردید می‌کنند. استثنای قابل توجه جمهوری اسلامی ایران است که به مناسبت عید مبعث و تولد امام زمان (روز جهانی مستضعفین) تمبرهایی منتشر می‌کند. در تمبرهای لیبی از ۱۳۵۶ ش/ ۱۹۷۷ به بعد، قصد صدورایدئولوژی دولتی متجلی است، اما قبل از آن رژیم مصر تحت رهبری جمال عبدالناصر برای ورود نوگرویدگان به اردوی چپ گرایان ابراز خرسندی کرده بود. تمبرهایی که به انقلابهای عراق و یمن و استقلال الجزایر از فرانسه می پردازند، احساس پیروزی و برادری انقلابی را منتقل می‌کنند. الجزایر همبستگی خود را با ویتنام (۱۳۵۲ ش/ ۱۹۷۳)، زیمبابوه و نامیبیا (۱۳۵۶ ش/ ۱۹۷۷) ابراز داشت. برخی کشورها بر پیوند خود با افریقا و با جنبش عدم تعهد تأکید می‌کنند.


احساسات ضد امریکایی بر تمبرهای لیبی منعکس شده است. مجموعه ای از تمبرهای لیبیایی، ایالات متحده را به دلیل حمله به لیبی در ۱۳۶۵ ش/ ۱۹۸۶، محکوم و هم زمان قذافی را بانی صلح معرفی می‌کند. ترکیه در نقطة مقابل، شرکت خود را در جنگ کره در کنار قدرتهای غربی و پیوند متعاقب خود را با ناتو به تصویر کشیده است. افغانستان از ۱۳۶۹ ش/ ۱۹۸۰ تمبرهای متعددی با تصویر لنین منتشر کرد که نشان دهندة حضور نیروهای اشغالگر شوروی در افغانستان بود. به مناسبت صدمین سال تولد لنین تمبرهایی در برخی کشورهای اسلامی نیز منتشر شد (برای مثال در مصر و سوریه در ۱۳۵۹ ش/ ۱۹۷۰). از دهة ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۰ به بعد، اغلب موضوعات بین المللی رایج در تمبرها منعکس شده و تمبرهایی به تجلیل از یونیسف، سازمان بهداشت جهانی، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد، کارگزاری سازمان ملل متحد برای کمک به آوارگان فلسطینی در خاورمیانه، یونسکو و نیز سازمان ملل متحد منتشر شده اند. برخی دیگر از مضامین جهانی عبارت‌اند از: روز بین المللی ریشه کن ساختن تبعیض نژادی، روز مادر، روز کودک و مانند آن. تمبرها با ترسیم یک مؤذن سیاه پوست، در اشاره به نخستین مؤذن تاریخ اسلام، بلال بن رَباح، ضدیت با نژادپرستی را دستاوردی اسلامی تفسیر می‌کنند. تأکید بر این موضوعات جهانی دلایل اقتصادی نیز دارد، زیرا گردآورندگان تمبر در سراسر جهان به این موضوعات علاقه دارند.
گاه تمبرهایی که به موضوعات ورزشی و فعالیتهای سنّتی می‌پردازند، بازتاب غرور و میراث ملی اند، مانند تمبرهای لیبیایی که به ورزشهای باستانی یا ملی می‌پردازند. افغانستان چندین تمبر با مضمون بازیهای سنّتی با اسب، ترکیه تمبرهایی از ورزش کشتی، پاکستان تمبرهایی از ورزش هاکی، و دولتهای عرب خلیج فارس تمبرهایی از شکار با باز چاپ کرده اند.


اطلاعات و نکاتی که در این مقاله درباره تمبرها ارائه شده یا برمبنای فهارس زیر بوده است :
(۱) Michel-Katalog (Asien ۱۹۹۱/۹۲, غbersee, V/۱-۲, Munich ۱۹۹۱;.
(۲) Afrika ۱۹۸۹, غbersee, III/۱-۲, Munich ۱۹۸۹;.
Europa-Katalog West ۱۹۹۲/۹۳ , pt ۲, Munich ۱۹۹۲) ,
یا بر پایة مشاهدة خود تمبرها شماره (یا مجموعة شماره ها) یا سالهای انتشار داخل پرانتز با شمارة کشور مربوط در فهرست میشل مطابقت دارد سایر آثار مرجع معتبر عبارت‌اند از این فهارس :
(۳) Catalogue de timbres-postes , Paris: Yvert et Tellier;.
Publications
(۴) ;.
(این فهرست به صورت سالانه تجدید نظر نشده و بسط نیافته است)
(۵) Minkus new world wide postage stamp catalog ;.
(۶) New York, issued annually;.
(۷) Scott's standard postage stamps catalogue , New York, issued annually;.
Stanley Gibbons' priced postage stamp catalogue, London, issued annually
فهارس تخصصی :
(۸) ع کیلانی، الدلیل العربی للطوابع العربیة المصریة، قاهره ۱۹۶۷.
(۹) M H Bale, The stamps of the Palestine Mandate , rev and enlarged ed, Ilfracombe, England ۱۹۷۸;.
Scott's Zeheri catalogue for Postage stamps of Egypt, U A R, and the Sudan, ed Mehanny Eid, ۸th ed, Cairo ۱۹۸۷
اطلاعات اساسی درباره اصطلاحات تمبرشناسی و تمبرهای پستی کشورهای اسلامی را در واژه نامه‌ها یا دستینه های تمبرشناسی می‌توان یافت، برای مثال :
(۱۰) C Brدhl, Geschichte der Philatelie , Hildesheim ۱۹۸۵-۱۹۸۶;.
(۱۱) W Grallert and W Gruschke, Lexikon der Philatelie , Berlin ۱۹۷۶;.
(۱۲) U Hجger, Grobes Lexikon der Philatelie, Gدtersloh ۱۹۷۳;.
(۱۳) J A Mackay, The dictionary of stamps in color , New York ۱۹۷۳;.
(۱۴) G Schenk, Sie war dabei Die Geschichte der Briefmarke , Gدtersloh ۱۹۵۹.
مقالات و تک نگاشتهای ویژه درباره تمبرهای منتشر شده در کشورهای اسلامی :
(۱۵) T Azzabi, De la poste arabe au timbre poste tunisien, Tunis ۱۹۸۶;.
(۱۶) R Badry and J Niehoff, Die ideologische Botschaft von Briefmarken-dargestellt am Beispiel Libyens und des Iran , Tدbingen ۱۹۸۸;.
(۱۷) A Baram, "Mesopotamian identity in Ba ـ thi Iraq", Middle East studies, XIX (۱۹۸۳) ;.
B Bryan, "The private posts of Morocco, Philatelic
(۱۸) literature review, X/۲ (۱۹۶۱) , ۱۲ ff;.
(۱۹) P Chelkowski, "Khomeini's Iran as seen through banknotes", in The Iranian revolution and the Muslim world, ed D Menashri, Boulder, Col ۱۹۹۰, ۸۵-۱۰۱;.
(۲۰) idem, "Stamps of blood", The American philatelist (June ۱۹۸۷) , ۵۵۶-۵۶۶;.
(۲۱) R K Clough, British post offices andagencies in Morocco ۱۸۵۷-۱۹۰۷ and local posts ۱۸۹۱-۱۹۱۴, Lancashire ۱۹۸۴;.
(۲۲) N Donaldson, The postal agencies in Eastern Arabia and the Gulf, Batley, West Yorks ۱۹۷۵;.
(۲۳) P R Feltus, Gatalogue of Egyptian revenue stamps with Sudanese revenues and Egyptian cinderellas, Southfield, Mich ۱۹۸۲;.
(۲۴) J Firebrace, British Empire campaigns and occupations in the Near East, ۱۹۱۵-۱۹۲۴: a postal history, London ۱۹۹۱;.
(۲۵) H W Hazard, "Islamic philately as an ancillary discipline", in The world of Islam Studies in honour of Philip K Hitti , ed J Kritzeck and R B Winder, New York ۱۹۸۰, repr of ۱۹۵۹, ۱۹۹-۲۳۲;.
(۲۶) W Hoexter and S Lachmann, The stamps of Palestine , Haifa ۱۹۵۹;.
(۲۷) D keep, History through stamps A survey of modern world history, London ۱۹۷۴ (see, above all, ۷۲ ff) ;.
(۲۸) D R Martin, Pakistan overprints on Indian stamps, ۱۹۴۸-۴۹, London ۱۹۵۹, rev ed ۱۹۷۴, repr Lahore;.
(۲۹) M A Nayeem, Hyderabad Philatelic history, New Delhi ۱۹۸۰;.
(۳۰) R S Newman, "Orientalism for kids: postage stamps and، creating' South Asia", Journal of developing societies , V (۱۹۸۹) , ۷۰-۸۲;.
(۳۱) R Obojski, "Mosques, minarets and stamps", Aramco world Magazine, XXXII/۲ (۱۹۸۱) , ۸-۱۱;.
(۳۲) Palestine: stamps) ۱۸۶۵-۱۹۸۱) , Beirut ۱۹۸۱;.
(۳۳) A Passer, The stamps of Turkey, London ۱۹۳۸;.
(۳۴) F W Pollack, The stamps of Palestine mandate, Tel Aviv ۱۹۶۱;.
(۳۵) Postal cancellations of the Ottoman Empire, vol۱-۳, ed J H.
(۳۶) Coles and H E Walker, London ۱۹۸۴-۱۹۹۰;.
(۳۷) D M Reid, "Egyptian history through stamps", The Muslim world, LXII (۱۹۷۲) , ۲۰۹-۲۲۹;.
(۳۸) idem, "The postage stamp: a window on Saddam Hussein's Iraq", MEJ , XLVII (۱۹۹۳) , ۷۷-۸۹;.
(۳۹) idem, "The symbof postage stamps: a source for the historian", Journal of contemporary history, XIX (۱۹۸۴) , ۲۲۳-۲۴۹ (fundamental) ;.
(۴۰) R Schuessler, "Petrophilately", Aramco world magazine, XXXIX/۱ (۱۹۸۸) , ۳۸-۴۱;.
(۴۱) E Sivan, "The Arabs nation - state in search of a usable past", Middle East review , IX/۳ (۱۹۸۷) , ۲۱-۳۰ (fundamental).


۱. اجوبة الإستفتاءات، ج۲، ص۱۹۴.    
۲. استفتائات قوه قضائیه، ص۲۱۷.
۳. سیوان، ص ۲۱.
۴. هازارد، ص ۲۰۰.
۵. نعیم، ص ۱۹۸ـ ۱۹۹.
۶. مارتین، ج ۷، ص ۲.
۷. نتایج به دست آمده از بررسی بارام، ص ۴۲۵ـ۴۵۵.
۸. سیوان، ص ۲۳.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۳۸۵۸.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت، ج۲، ص۶۲۹.    



جعبه ابزار