• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تمهیدالقواعد (ابن ترکه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تمهید القواعد، کتابی در عرفان نظری به عربی ، اثر صائن الدین علی بن محمد تُرکه اصفهانی، حکیم و عارف قرن هشتم و نهم است.



نام کامل آن کتاب التمهید فی شرح رساله قواعدالتوحید است.
[۱] علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۱۱.
این کتاب شرح قواعدالتوحید ابوحامد صدرالدین محمد ترکه اصفهانی، حکیم و عارف سده هفتم و هشتم و جد شارح، است. تاریخ نگارش این اثر در نسخه چاپ شده آن نیامده، اما در گزارشهایی که از مجموعه رسائل خطی صائن الدین در دست است،
[۲] محمدتقی دانش پژوه، «مجموعه رسائل خجندی»، ج۱، ص۳۱۰ـ۳۱۱.
[۳] علی مدرس موسوی، «احوال و آثار صائن الدین ترکه اصفهانی»، ج۱، ص۱۱۷.
در زیر تمهیدالقواعد عبارت « دوشنبه ۸۳۰ در شیراز » آمده که احتمالاً تاریخ کتابت آن است.


تمهیدالقواعد با حمد خدا و سلام به پیامبر اکرم و آل و اصحاب او شروع می‌شود. این کتاب فاقد هرگونه فصل بندی است و چون همراه با متن کامل قواعدالتوحید به دست ما رسیده، تنها نشانه تشخیص آن از متن این است که در هر موضوعی متن با ذکر کلمه «قال» و سپس شرح آن با ذکر واژه «اقول» آمده است.
صائن الدین نظرگاه عرفانی خود را در باره توحید از نظرگاه عقل گرایانِ طرفدار حجت و برهانِ صرف جدا می‌کند. به اعتقاد وی،
[۴] صائن الدین، ص ۴ـ ۵.
مسئله توحید را بدانگونه که اهل کشف و شهود درک کرده اند، عقل گرایانِ درگیر حجت و برهان درک نکرده اند، مگر کسانی از آنان که هم دارای مرتبه استدلال عقلی باشند هم واجد مرتبه شهود ذوقی .
[۵] صائن الدین، ص ۶ـ۷.



صائن الدین موضوع علم الاهیِ عرفان را وجود مطلق می‌داند. زیرا لفظ وجود به لحاظ حیطه و شمول، عامترین معنا و از جهت امکان درک ، معروفترین تصور و به لحاظ تعقل و حصول، قدیمترین معقول و محصول ذهن است.
[۶] صائن الدین، ص ۱۸ـ۱۹.
وی یادآوری می‌کند که اعتبار وجود به عنوان موضوع مابعدالطبیعه با اعتبار آن به عنوان موضوع عرفان فرق دارد.
[۷] صائن الدین، ص ۱۴ـ۱۷.



مؤلف، بعد از بحث اجمالی در باره مبادی تصوری و تصدیقی عرفان و مسائل آن، به معانی برخی واژه های متداول و مشترک در عرف حکیمان مشائی و عارفان ، مانند واژه وجود، پرداخته است. به اعتقاد وی، وجود نزد فیلسوفان مشائی، امری زائد بر ماهیات است و نسبت ماهیات با وجود مانند نسبت اجسام با مکان است،
[۸] صائن الدین، ص ۲۶ـ۲۷.
اما نزد عارفان، وجود امری زائد بر ماهیات و موجودات نیست، بلکه موجودات، مظاهر و تجلیات متنوع یک حقیقت واحد (وجود مطلق) هستند که به اعتبار اضافاتی که در ذهن پیدا می‌کنند، از یکدیگر متمایز می‌گردند.
[۹] صائن الدین، ص ۳۲.
صائن الدین عقیده خود را با نقل مطلبی از انشاءالدوائر ابن عربی (متوفی ۶۳۸) و اظهار شگفتی از استدلال شیخ اشراق ( سهروردی ، متوفی ۵۸۷) بر اعتباری بودن وجود، تقویت و تثبیت می‌کند.
[۱۰] صائن الدین، ص ۳۲ـ۳۳.
وی بعد از بحثی گذرا در خصوص معنای واژه کَون، معانی وحدت ، فَرق وحدت و کثرت ، حقیقی بودن وحدت و اعتباری بودن کثرت،
[۱۱] صائن الدین، ص ۳۴ـ۴۷.
با نقل اولین مطلب قواعدالتوحید ــ که توحید در مذهب عارفان از مسائل دشوار است و افکار عالمانِ اهلِ جدل (متکلمان) و فاضلانِ اهلِ بحث (حکیمان مشائی) از درک آن ناتوان است ــ شرح خود را آغاز می‌کند.
[۱۲] صائن الدین، ص ۴۸.



اولین بحث مهم تمهیدالقواعد، اشتراک معنوی وجود است. صدرالدین حکم به اشتراک معنوی وجود داده و صائن الدین در سبب این‌که چرا اولین حکم کتاب، حکم به اشتراک معنوی وجود است، گفته است که از این حکم می‌توان به عنوان واسطه برای اقامه برهان بر احکام دیگر، مانند حکم به وجوب و وحدت وجود، استفاده کرد. صائن الدین برای اثبات اشتراک معنوی وجود، مطالب برخی کتابهای فلسفی مؤلف را نقل کرده و برهانی نیز آورده است.
[۱۳] صائن الدین، ص ۵۵.
[۱۴] عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۲۵۱.

مسئله حقیقی بودن وجود بحث بعدی کتاب است، چون با اعتباری بودن وجود، سخن گفتن از وحدت وجود بی معنا می‌گردد؛ ازینرو، شارح به تبعِ مؤلف ــ که در کتابهای دیگر خود، مانند الاعتمادالکبیر و الحکمه المنیعه و الحکمه الرشیدیّه، برای حقیقی بودن وجود برهان آورده و قول شیخ اشراق را در باره اعتباری بودن وجود باطل دانسته ــ حقیقی بودن وجود را به اثبات می‌رساند.
[۱۵] صائن الدین، ص ۵۶ـ۵۷.


۵.۱ - استدلال درباره وجوب ذاتی حقیقت وجود

سپس وجوب حقیقت وجود مطرح می‌شود. صائن الدین، بعد از نقل و بسط استدلال صدرالدین در باره وجوب ذاتی حقیقت وجود، پنج دلیل دیگر برای اثبات آن می‌آورد و به اشکالها پاسخ می‌دهد.
[۱۶] صائن الدین، ص ۶۰ـ۶۳.
وی می‌گوید که آن حقیقت مقید به هیچ قیدی، حتی قید اطلاق ، نیست.
[۱۷] صائن الدین، ص ۶۴ـ۶۵.
[۱۸] عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۲۷۱ـ۲۷۴.
در ادامه، کلی بودن و صدقِ طبیعتِ واجب بر افراد کثیر، رد می‌شود، خواه مانند کلی حقیقی دارای افراد حقیقی باشد، و خواه مانند کلی فرضی افراد اعتباری ذهنی داشته باشد و برهان نقضی مشائیان در این باره نقل و نقد می‌گردد.
[۱۹] علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۷۱ـ۷۴.
بحث به اینجا منتهی می‌شود که چگونه تحقق افراد برای طبیعت واجب ، محال است در حالی که آن طبیعت متشخص و متعین است.
[۲۰] صائن الدین، ص ۷۴.
بنابراین، مسئله چگونگی تعین طبیعت واجب پیش می‌آید که مؤلف و شارح از دیدگاه خود به بیان رمز متعین بودن طبیعت واجب و صورتهای چهارگانه تعین می‌پردازند.
[۲۱] صائن الدین، ص ۸۷ ـ ۹۵.

بعد از ذکر برهان اهل عرفان بر وجوب وجود مطلق و طرح و نقد اشکالهای حکیمان مشائی،
[۲۲] صائن الدین، ص ۹۵ـ۱۰۹.
بحث هویت مطلق وجود واجب و کیفیت نشئت گرفتن اسمای حسنی از آن بیان می‌شود و شارح با استناد به سخنی منسوب به امام صادق علیه‌السلام، که «جمعِ بدون تفرقه، زندقه، و تفرقه بدون جمع، تعطیل و جمع بین این دو توحید است»، به شرح دیدگاه مؤلف می‌پردازد.
[۲۳] صائن الدین، ص ۱۱۵ـ۱۱۶.

علم واجب به ذات خود، علم او به صفات لازمه ذات و به آنچه صفات مستلزم آن است، در فصل بعدی مطرح می‌گردد و آرای مشائیان در باره علم واجب به ذات خود و به غیر نقل و نقد می‌شود.
[۲۴] صائن الدین، ص ۱۳۳ـ۱۳۷.
در ادامه، بحث فیض اقدس و فیض مقدّس پیش می‌آید. بدین شرح که ظهور ذات و صفات و لوازم صفات برای ذات، در تعین اول به فیض اقدس است. در این فیض برای هیچ‌یک از کثرات، ظهور و تمایز مصداقی و عینی وجود ندارد، اما واجب تعالی در تعینی دیگر به گونه ای ظاهرتر تجلی می‌کند و با فیضی دیگر، که فیض مقدّس نامیده می‌شود، ظهوراتی را‌ به‌طور عینی در خارج متجلی می‌کند. با فیض مقدّس ــ که در زبان اهل عرفان، نَفَس رحمانی نیز نامیده می‌شود ــ هستی تحقق می‌پذیرد و اعیان خارجی ظاهر می‌شوند.
[۲۵] صائن الدین، ص ۱۴۱ـ۱۶۶.


۵.۱.۱ - مرتبه انسانیت

در باره عالَم یا مرتبه انسانیت، دیدگاه مؤلف و شارح این است که این مرتبه، جامع جمیع مراتب ظهور و آخرین و کاملترین مرتبه آن است، اما این نظرگاه عاری از اشکال نیست؛ ازینرو، مؤلف و شارح به طرح انتقادات پرداخته و بدانها پاسخ گفته اند.
[۲۶] صائن الدین، ص ۱۶۷ـ۱۷۲.


۵.۱.۲ - ضرورت وجود انسان

سپس مسئله ضرورت وجودِ انسان کامل و جامعیت و کمال او مطرح می‌شود و صائن الدین،
[۲۷] صائن الدین، ص ۱۷۶.
با نقل قولی از رساله انشاءالدوائر ابن عربی ، برهانی بر آن اقامه می‌کند و ایراداتی را که ممکن است بر اساس قواعد نظری و ضوابط جدلی بر مبادی نظری این برهان گرفته شود، ذکر می‌کند و به آن‌ها پاسخ می‌گوید.
[۲۸] صائن الدین، ص ۱۷۲ـ۲۰۲.
علاوه بر ایرادات نظری، اشکالاتی ناظر به مبادی عملی عرفان مطرح می‌شود، از جمله این‌که تحصیل کمالی که در عرفان عملی به آن توصیه می‌شود، محال است، زیرا اهل عرفان، کمال مطلق را کمالی می‌دانند که بر فرض وصول، هرگز نمی‌توان آن را با علم حصولی در معرض تصور و تصدیق قرار داد، بدین معنا که قوه عاقله هرگز نمی‌تواند از کمال مطلق صورتی عقلی انتزاع کند و از این طریق به ادراک آن نایل آید.
[۲۹] صائن الدین، ص ۲۰۶ـ۲۱۲.
صائن الدین در پاسخ می‌گوید که عقل از وصول بی واسطه به برخی حقایق پنهان ناتوان است و آن‌ها را با کمک قوه دیگری که از خودش شریفتر است، در می‌یابد، اما بعد از وصول به واسطه این قوه، آن حقایق نیز مانند مُدرَکات دیگر در دسترس عقل قرار می‌گیرد.
[۳۰] صائن الدین، ص ۲۴۸ـ۲۴۹.


۵.۱.۳ - اشکال

اشکال دیگری که مؤلف و شارح مطرح می‌کنند، این است که اهل عرفان کارهایی را توصیه می‌کنند که سلامت و اعتدال مزاج را از بین می‌برد و موجب خیالات و توهمات می‌شود.
[۳۱] صائن الدین، ص ۲۵۲.
در پاسخ به این اشکال، خطوط کلی برنامه های عملی عرفان بازگو می‌شود تا از این طریق آشکار گردد که بسیاری از روشها و اعمال منسوب به اهل عرفان تهمت است و نیز عقلی و شرعی بودن روشهای راستین روشن شود. نهایتاً، به نظر مؤلف و شارح شرطی که در فلسفه معتبر است، در تصوف هم معتبر است و رفع موانع و اجتناب از آنچه موجب خروج مزاج از اعتدال می‌گردد و در نظر گرفتن آنچه مزاج را معتدل می‌کند، هم در تصوف و هم در فلسفه ضروری است.
[۳۲] صائن الدین، ص ۲۶۰ـ۲۶۲.



آخرین مطلب تمهیدالقواعد، توصیه به تحصیل علوم حقیقی و نظری، از جمله منطق، برای سالک است تا از آن‌ها به عنوان معیار معارف ذوقی استفاده کند و کشفهای راستین را از توهمات تشخیص دهد.
[۳۳] صائن الدین، ص ۲۷۰ـ۲۷۳.
البته این توصیه برای سالکی است که مرشد ندارد. برای سالکی که مرشد داشته باشد، در هر منزل و مقامی به حسب استعداد، علوم ویژه ای هست که سالک به هر اندازه در این علوم پیشرفت کند، معیار آن علوم متناسب با استعدادش در اختیارش قرار می‌گیرد.
[۳۴] صائن الدین، ص ۲۷۴.



صدرالدین ترکه اصفهانی در نگارش قواعدالتوحید از کتابهای فلسفی خود (مانند الاعتمادالکبیر، الحکمه الرشیدیّه، و الحکمه المنیعه) بهره برده و خواننده را به آن کتابها ارجاع داده است.
[۳۵] تمهیدالقواعد، ص ۵۵ ـ۵۶.
[۳۶] تمهیدالقواعد، ص ۱۴۴.
[۳۷] تمهیدالقواعد، ص ۱۶۱.
صائن الدین نیز هر جا از کتابهای فلسفی دیگر استفاده کرده به نام اشخاص یا اثرشان اشاره نموده
[۳۸] تمهیدالقواعد، ص ۱۵- ۶۱.
و البته بیشترین بهره را از انشاءالدوائر و فصوص الحکم ابن عربی برده است.
[۳۹] تمهیدالقواعد، ص ۱۷۶.
[۴۰] تمهیدالقواعد، ص ۱۸۶.

به گفته هانری کوربن ،
[۴۱] هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ج۱، ص۴۶۹.
تمهیدالقواعد برای مطالعه حکمت شیعی بسیار مهم است. سیدجلال الدین آشتیانی آن را بهترین اثر در اثبات وجود مطلق و برخی مسائل مترتب بر آن دانسته است.
[۴۲] علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۱۲.
محسن جهانگیری آن را از کتابهای محکم و معتبر در عرفان نظری شمرده و نام مؤلف آن رادر عداد شارحان و مبلّغان عرفان وحدت وجودی ابن عربی آورده است.
[۴۳] محسن جهانگیری، محیی الدین بن عربی: چهره برجسته عرفان اسلامی، ج۱، ص۴۳۳ـ۴۳۴.



تمهیدالقواعد از آغاز تألیف همواره نزد اصحاب عرفان و حکمت اهمیت خاصی داشته و بر جریانهای حِکْمی و عرفانی بعدی اثر گذاشته است
[۴۴] محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، مفاتیح الغیب، ج۱، ص۴۹۳ـ ۴۹۵.
و سالها کتاب درسی بوده است. برخی از استادانی که آن را تدریس می‌کرده اند، عبارت‌اند از: سیدرضی لاریجانی ، آقامحمدرضا قمشه ای ، آقامیرزا هاشم اشکوری ، آقامیرزا محمود قمی ، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی ، سیدمحمدکاظم عصار تهرانی ، محمدحسین فاضل تونی ، محمدحسین طباطبائی
[۴۵] عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۷.
عبداللّه جوادی آملی نیز آن را تدریس کرده و حاصل تدریس خود را به صورت کتابی به نام تحریر تمهیدالقواعد چاپ کرده است (تهران ۱۳۷۲ ش).


تمهیدالقواعد نخستین بار در ۱۳۱۵، به اهتمام شیخ احمد شیرازی ، در تهران چاپ سنگی شد.
[۴۶] آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص۱۸۱.
[۴۷] مشار، ستون ۲۱۷.
همچنین در ۱۳۵۵ ش، همراه با حواشی آقا محمدرضا قمشه ای و میرزامحمود قمی
[۴۸] محسن کدیور و محمد نوری، مأخذشناسی علوم عقلی: منابع چاپی علوم عقلی از ابتداء تا ۱۳۷۵، ج۱، ص۲۵.
با پیشگفتار سیدحسین نصر و در ۱۳۶۰ ش، با همان حواشی و با مقدمه سیدجلال الدین آشتیانی و به تصحیح همو، در تهران به چاپ رسید. این کتاب، با ویرایش دوم، در ۱۳۸۱ ش در قم تجدید چاپ شد.


(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعه.
(۲) علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۶۰ ش.
(۳) عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، (تهران) ۱۳۷۲ ش.
(۴) محسن جهانگیری، محیی الدین بن عربی: چهره برجسته عرفان اسلامی، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۵) محمدتقی دانش پژوه، «مجموعه رسائل خجندی»، فرهنگ ایران زمین، ج ۱۴ (۱۳۴۵ـ۱۳۴۶ ش).
(۶) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، مفاتیح الغیب، با تعلیقات علی نوری، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۷) محسن کدیور و محمد نوری، مأخذشناسی علوم عقلی: منابع چاپی علوم عقلی از ابتداء تا ۱۳۷۵، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۸) هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبائی، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۹) علی مدرس موسوی، «احوال و آثار صائن الدین ترکه اصفهانی»، در مجموعه سخنرانیها و مقاله‌ها در باره فلسفه و عرفان اسلامی، چاپ مهدی محقق و هرمان لندلت، تهران ۱۳۴۹ ش.
(۱۰) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران ۱۳۴۴ ش.


۱. علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۱۱.
۲. محمدتقی دانش پژوه، «مجموعه رسائل خجندی»، ج۱، ص۳۱۰ـ۳۱۱.
۳. علی مدرس موسوی، «احوال و آثار صائن الدین ترکه اصفهانی»، ج۱، ص۱۱۷.
۴. صائن الدین، ص ۴ـ ۵.
۵. صائن الدین، ص ۶ـ۷.
۶. صائن الدین، ص ۱۸ـ۱۹.
۷. صائن الدین، ص ۱۴ـ۱۷.
۸. صائن الدین، ص ۲۶ـ۲۷.
۹. صائن الدین، ص ۳۲.
۱۰. صائن الدین، ص ۳۲ـ۳۳.
۱۱. صائن الدین، ص ۳۴ـ۴۷.
۱۲. صائن الدین، ص ۴۸.
۱۳. صائن الدین، ص ۵۵.
۱۴. عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۲۵۱.
۱۵. صائن الدین، ص ۵۶ـ۵۷.
۱۶. صائن الدین، ص ۶۰ـ۶۳.
۱۷. صائن الدین، ص ۶۴ـ۶۵.
۱۸. عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۲۷۱ـ۲۷۴.
۱۹. علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۷۱ـ۷۴.
۲۰. صائن الدین، ص ۷۴.
۲۱. صائن الدین، ص ۸۷ ـ ۹۵.
۲۲. صائن الدین، ص ۹۵ـ۱۰۹.
۲۳. صائن الدین، ص ۱۱۵ـ۱۱۶.
۲۴. صائن الدین، ص ۱۳۳ـ۱۳۷.
۲۵. صائن الدین، ص ۱۴۱ـ۱۶۶.
۲۶. صائن الدین، ص ۱۶۷ـ۱۷۲.
۲۷. صائن الدین، ص ۱۷۶.
۲۸. صائن الدین، ص ۱۷۲ـ۲۰۲.
۲۹. صائن الدین، ص ۲۰۶ـ۲۱۲.
۳۰. صائن الدین، ص ۲۴۸ـ۲۴۹.
۳۱. صائن الدین، ص ۲۵۲.
۳۲. صائن الدین، ص ۲۶۰ـ۲۶۲.
۳۳. صائن الدین، ص ۲۷۰ـ۲۷۳.
۳۴. صائن الدین، ص ۲۷۴.
۳۵. تمهیدالقواعد، ص ۵۵ ـ۵۶.
۳۶. تمهیدالقواعد، ص ۱۴۴.
۳۷. تمهیدالقواعد، ص ۱۶۱.
۳۸. تمهیدالقواعد، ص ۱۵- ۶۱.
۳۹. تمهیدالقواعد، ص ۱۷۶.
۴۰. تمهیدالقواعد، ص ۱۸۶.
۴۱. هانری کوربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ج۱، ص۴۶۹.
۴۲. علی بن محمد ترکه اصفهانی، تمهیدالقواعد، ج۱، ص۱۲.
۴۳. محسن جهانگیری، محیی الدین بن عربی: چهره برجسته عرفان اسلامی، ج۱، ص۴۳۳ـ۴۳۴.
۴۴. محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، مفاتیح الغیب، ج۱، ص۴۹۳ـ ۴۹۵.
۴۵. عبداللّه جوادی آملی، تحریر تمهیدالقواعد صائن الدین علی بن محمدالترکه، ج۱، ص۷.
۴۶. آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۷، ص۱۸۱.
۴۷. مشار، ستون ۲۱۷.
۴۸. محسن کدیور و محمد نوری، مأخذشناسی علوم عقلی: منابع چاپی علوم عقلی از ابتداء تا ۱۳۷۵، ج۱، ص۲۵.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تمهیدالقواعد (ابن ترکه)»، شماره۳۸۸۹.    



جعبه ابزار