تواتر قرائات•
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تواتر قرائات، قول به منتهی شدن همه
قرائتهای مشهور به
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به نقل
متواتر است.
دانشمندان اسلامی درباره
قرائتهای هفتگانه مشهور
آرا و نظریات مختلفی ابراز کردهاند؛ عدهای از دانشمندان
اهل سنت میگویند همه قرائتهای هفتگانه به طور متواتر به شخص
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میرسد و پیامبر
اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
قرآن را با این قرائتهای هفتگانه میخوانده است.
بعضی از
علما این
عقیده را معروف و
مشهور دانستهاند. از سبکی نقل شده است که وی همه
قرائتهای ده گانه را متواتر میداند.
بعضی دیگر پنداشتهاند هر کس این قرائتهای هفتگانه را متواتر نداند
کفر ورزیده و عقیده او مخالف اسلام است. این نظریه به مفتی
اندلس، ابوسعید فرج بن لب نسبت داده شده است.
ولی عقیده معروف میان
شیعه این است که این قرائتها متواتر نبوده، به طور یقینی به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم منتهی نمیشوند؛ بلکه بعضی از این قرائتها یک نوع
اجتهاد خود قاریان بوده است و پارهای دیگر به صورت
خبر واحد به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میرسد، نه به طور تواتر. همین نظریه را عدهای از محققان و دانشمندان
اهل سنت نیز پذیرفتهاند.
ادله زیادی این
نظریه را تایید میکنند که اینک برخی از آنها را ذکر میکنیم:
بررسی
شرح حال راویان قرائات سبب
قطع و
یقین به این میشود که این قرائتها برای ما به صورت خبر واحد نقل شدهاند، نه متواتر. علاوه بر این،
وثاقت برخی
راویان این قرائتها ثابت نیست.
دقت و
تدبر در این که این قاریان چگونه و از کجا این قرائتها را فراگرفتهاند ثابت میکند این قرائتها برای خود قاریان نیز به صورت خبر واحد نقل شده است، نه متواتر.
اگر - فرض کنیم-
روایت راویان قرائتها در هر طبقه به حد تواتر رسیده و از افرادی بودهاند که هرگز بر
دروغ اجتماع نمیکنند، باز هم
سند روایت که به قاریان میرسد، تواتر آن قطع میشود و به صورت خبر واحد درمی آید.
هر یک از قاریان و پیروان آنان، بر صحت قرائت خویش دلایلی میآورند و با آنها به قرائتهای دیگر اعتراض میکنند. خود این عمل نشان میدهد این قرائتها مستند به
اجتهاد و نظریه
خاص خود قاریان است.
عدهای از دانشمندان بزرگ بخشی از قرائتهای معمول را
انکار میکنند؛ چنان که
ابن جریر طبری قرائت ابن عامر را انکار میکند، و بعضی از علما هم
قرائت حمزه را مورد
طعن و ایراد قرار داده، و بعضی دیگر
قرائت ابوعمرو و پارهای
قرائت ابن کثیر را مردود شناختهاند. این انکار خود دلیل روشنی بر عدم تواتر قرائتها است؛ زیرا با متواتر بودن قرائات جایی برای
نفی و انکار باقی نمیماند.
قائلان به تواتر قرائتهای هفتگانه برای
اثبات نظریه خویش ادلهای به قرار ذیل آوردهاند:
متواتر بودن قرائتها اجماعی است و دانشمندان در هر
عصر و
زمان به متواتر بودن قرائتها عقیده داشتهاند.
پاسخ: از آن چه در بخش قبلی (ادله عدم تواتر قرائات) آوردیم بی اساس بودن این ادعا کاملا آشکار میشود. همچنین
مفهوم اجماع در صورتی
صحیح و محقق خواهد بود که پیروان نظریه دیگر با نظریه مورد اجماع مخالف نباشند؛ ولی این مخالفت درباره قرائتهای هفتگانه وجود دارد؛ زیرا پیروان هریک از این قرائتها پیروان قرائت دیگر را
تخطئه کرده، با آن مخالفت میورزند.
اهمیت خاصی که
اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و
مسلمانان قرن اول و دوم برای قرآن قائل بودند، مستلزم تواتر همه قرائتها است.
پاسخ: اهتمام مسلمانان به
قرآن مجید تواتر خود قرآن را ثابت میکند، نه تواتر چگونگی قرائت آن؛ به ویژه جایی که قرائت قرآن در میان برخی از قاریان، مبتنی بر
اجتهاد یا شنیدن از دیگران است، هرچند از یک نفر باشد.
متواترنبودن قرائتهای هفتگانه مستلزم متواتر نبودن خود قرآن است و چون متواتر نبودن قرآن
باطل است، متواترنبودن قرائتهای هفتگانه نیز
باطل خواهد بود؛ زیرا متن قرآن توسط همان قاریان معروف و حافظان به ما رسیده است، و اگر قرائت آنان متواتر باشد، قرآن نیز متواتر خواهد بود، و اگر تردیدی در قرائت آنان باشد، خود قرآن نیز مورد تردید خواهد بود.
پاسخ: اولا میان متواتر بودن خود قرآن و قرائت آن هیچ ملازمهای نیست؛ زیرا وجود اختلاف در قرائت یک کلمه منافاتی با وجود اتفاق بر اصل آن
کلمه ندارد.
ثانیا، آن چه درباره قرآن توسط قاریان به ما رسیده ویژگی
قرائت آنها است؛ اما خود قرآن با تواتری به ما رسیده که در میان همه
مسلمانان وجود داشته است.
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تواتر قرائات».