• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جهاد نفس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جهادِ نفس، اصطلاحی‌ در اخلاق‌ اسلامی ‌به‌ معنای‌ تهذیب‌ نفس‌ و هر نوع‌ مبارزه‌ و مخالفت‌ با خواستهای‌ مذموم‌ نفسانی‌ است.




در قرآن‌ کریم‌، هر یک‌ از کلمات‌ جهاد و نفس‌، به‌ طور جداگانه‌ و در برخی‌ موارد در کنار یکدیگر آمده‌اند. در عین‌ حال‌، در بیش‌تر موارد، لفظ‌ جهاد در قرآن‌، حتی‌ در مواردی‌ که‌ در کنار نفس‌ آمده‌، به‌ معنای‌ جنگ‌ با کافران‌ و مشرکان‌ است‌.
از مواردی‌ که‌ این‌ واژه‌ به‌ معنایی‌ اعم‌ از جهاد با کفار و مشتمل‌ بر جهاد نفس‌ گرفته‌ شده‌، آیه‌ ۷۸ سوره‌ حج‌ است‌.
[۶] حسین‌ بن محمد راغب‌ اصفهانی‌، المفردات‌ فی‌ غریب‌القرآن‌، ذیل‌ «جهد»، چاپ‌ محمد سید کیلانی‌، بیروت‌.
[۷] طوسی‌، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل‌ آیه‌ .
در آیه‌ ۲۱۸ سوره‌ بقره‌ هم‌ مفهوم‌ جهاد نفس‌ از مصادیق‌ جهاد در راه‌ خدا دانسته‌ شده‌ است‌.
[۸] ذیل‌ آیه‌، طوسی‌، التبیان فی تفسیر القرآن.
برخی‌ مفسران‌، جهاد در آیه‌ ۶۹ سوره‌ عنکبوت‌ را هم‌ به‌ معنایی‌ عام‌ و شامل‌ جهاد نفس‌ گرفته‌اند.
[۹] محمد بن احمد قرطبی‌، الجامع‌ لاحکام‌القرآن‌، ذیل‌ آیه‌‌، بیروت‌ ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
[۱۰] ذیل‌ آیه‌، طباطبائی، تفسیر المیزان‌.




بیشترین‌ کاربرد اصطلاح‌ جهاد نفس‌ در احادیث‌، خاصه‌ احادیث‌ شیعه‌، دیده‌ می‌شود. مشهورترین‌ بیان‌ در این‌باره‌، که‌ از پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌ نقل‌ شده‌ است‌، در متون‌ اصلی‌ حدیث‌ اهل ‌سنت‌ وجود ندارد، اما کلینی
[۱۱] کلینی‌، اصول کافی، ج۱، ص‌ ۱۲.
آن‌ را از امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌ روایت‌ کرده‌ است‌؛ به‌ این‌ مضمون‌ که‌ پیامبر اکرم‌ گروهی‌ را به‌ جهاد (سَریه‌) فرستاد و چون‌ آنان‌ بازگشتند، به‌ ایشان‌ فرمود: آفرین‌ بر گروهی‌ که‌ جهاد کوچک‌تر را پشت‌ سرگذاشته‌اند و اینک‌ جهاد بزرگ‌تر برعهده‌ آنان‌ مانده‌ است‌، سپس‌ توضیح‌ دادند که‌ مراد از جهاد بزرگ‌‌تر همان‌جهاد با نفس‌ است‌.
ابن ‌بابویه
[۱۲] ابن‌بابویه‌، الامالی‌، قم‌ ۱۴۱۷.
در ادامه‌ حدیث‌ این‌ تتمه‌ را نیز نقل‌ کرده‌ است‌: «ثُمَّ قالَ: اَفْضَلُ الْجِهادِ مَنْ جاهَدَ نَفْسَهُ الَّتی‌ بَین‌ جَنْبَیهِ» (برترین‌ جهاد این‌ است‌ که‌ شخص‌ با نفس‌ خود جهاد کند).



مراد از جهاد، به‌ کار گرفتن‌ کل‌ نیرو و توان‌ در قلمرو قول‌ و فعل‌ است‌
[۱۳] محمد بن محمد زبیدی‌، تاج‌العروس‌ من‌ جواهر القاموس‌، ذیل‌ «جهد»، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۴.




منظور از نفس‌، که‌ مشترک‌ لفظی‌ است‌، یا اوصاف‌ سقیم‌ و اخلاق‌ و اعمال‌ مذموم‌ است‌
[۱۴] عبدالکریم‌ بن هوازن‌ قشیری‌، الرساله‌القشیریه، ج۱، ص‌ ۱۶۵، چاپ‌ عبدالحلیم‌ محمود و محمود بن شریف، قاهره‌، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۷۴ ش‌.
[۱۵] مجلسی‌، بحار الانوار، ج‌ ۶۷، ص‌ ۳۶.
یا مترادف‌ با قلب‌ و روح‌ است‌ که‌، برحسب‌ احوال‌ مختلف‌، با صفاتِ مطمئنه‌ و لوّامه‌ و امّاره‌ وصف‌ می‌شود.
[۱۶] مجلسی‌، بحار الانوار، ج‌ ۶۷، ص‌ ۳۵ـ۳۷.




در این‌ حدیث‌، جهاد با نفس‌ در مرتبه‌ای‌ بالا‌تر از جهاد با کفار قرار گرفته‌ است‌، شاید به‌ این‌ دلیل‌ که‌ جهاد با نفس‌، دشوار‌تر و خطیر‌تر از جهاد با کفار و مشرکان‌ است‌، زیرا شکست‌ در جهاد با دشمنان‌، از نظر قرآن پیروزی‌ است‌، اما مغلوب‌ شدن‌ در برابر نفس‌، مغلوب‌ شدن‌ در برابر شیطان‌ است‌. از سوی‌ دیگر، جهاد با دشمن‌، خود از آثار پیروزی‌ در جهاد نفس‌ است‌.



بر اهمیت‌ جهاد نفس‌، البته‌ با تعبیرات‌ دیگر، در آیات‌ قرآن‌ و در احادیث‌، با همین‌ تعبیر و تعبیرات‌ مشابه‌، تأکید شده‌ است‌. در حدیثی‌، وجوب‌ آن‌ به ‌مثابه‌ وجوب‌ جهاد با دشمن‌
[۲۱] ابن‌شعبه‌، تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، ج۱، ص‌ ۳۹۹، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
و در حدیثی‌ دیگر، جهاد نفس‌ وظیفه‌ دائم‌ مؤمن‌ دانسته‌ شده‌ است‌.
[۲۲] ابن‌شعبه‌، تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، ج۱، ص‌ ۲۸۴ـ ۲۸۵، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.




در باره‌ دشواری جهاد نفس‌ گفته‌اند که‌ مردم‌ به‌ طور عادی‌ یک‌بار می‌میرند ولی‌ کسی‌ که‌ در مسیر جهادنفس‌ و مبارزه‌ با شیطان‌ و هواهای‌ نفسانی‌ خود قرار می‌گیرد، روزی‌ هفتاد بار می‌میرد.
[۲۳] مجلسی‌، بحار الانوار، ج‌ ۷۴، ص‌ ۲۴.
بر اساس‌ حدیثی‌ در این‌ باب‌، انسان‌ وقتی‌ می‌تواند مالک‌ نفس‌ خود شود که‌ پیوسته‌ با آن‌ مبارزه‌ کند.
[۲۴] محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۴۰، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
همچنین‌ جهاد با نفس‌ ثمره‌ شناخت‌ آن‌ دانسته‌ شده‌ است‌.
[۲۵] محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۴، ص‌ ۵۸۶، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
در پاره‌ای‌ دیگر از احادیث‌ جهاد نفس‌ به‌ منزله‌ بهای‌ بهشت‌ است‌.
[۲۶] محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۳، ص‌ ۳۶۴، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
[۲۷] محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۳، ص۳۶۶، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.




به‌ این‌ ترتیب‌، می‌توان‌ جهاد نفس‌ را ــ که‌ مضمون‌ آن‌ در قرآن‌ و احادیث‌ و کتب‌ اخلاقی‌، با استفاده‌ از این‌ تعبیر یا تعبیرات‌ دیگر، بار‌ها به‌ کار رفته‌ است‌ ــ شالوده‌ اخلاق‌ اسلامی ‌تلقی‌ کرد که‌ همه‌ دستورهای‌ اخلاقی‌ موجود در کتاب‌ و سنّت‌، در چارچوب‌ آن‌ تفسیر و توجیه‌ شدنی‌ است‌.



غزالی
[۲۸] محمد بن محمد غزالی‌، احیاء علوم ‌الدین‌، ج۱، ص‌ ۶۳، بیروت‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
بر آن‌ است‌ که‌ حُسن‌ خلق‌، که‌ کمالِ مطلوبِ عقل‌ و شرع‌ است‌، به‌ اعتدالقوه‌ عقل‌ و حکمت‌ کامل‌ و نیز به‌ اعتدالِ قوه‌ غضب‌ و شهوت‌، و مطیع‌ عقل‌ و شرع‌ کردن‌ آن‌ دو بازمی‌گردد و از دو راه‌ حاصل‌ می‌شود: یا فطری‌ است‌ یا اکتسابی‌.
فطری‌ بودن‌ آن‌ نصیب‌ افراد ‌اندکی‌ چون‌ انبیا می‌شود، اما صورت‌ دوم‌ ویژه‌ سایر آدمیان‌ است‌ و از راه‌ مجاهده‌ و ریاضت‌ و واداشتن‌ نفس‌ بر اعمالی‌ که‌ خُلق‌ مطلوب‌ را اقتضا می‌کنند به‌ دست‌ می‌آید.
غزالی‌ در جایی‌ دیگر
[۲۹] محمد بن محمد غزالی‌، احیاء علوم ‌الدین‌، ج۱، ص‌ ۶۵، بیروت‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
راه‌ سومی‌ را به‌ این‌ دو می‌افزاید که‌ الگو قراردادن‌ افراد نیک‌ کردار و مصاحبت‌ با آنهاست‌ (در اینجا وی به‌ «الگوبرداری‌ »، که‌ ابزار مهم‌ تربیتی است‌، اشاره‌ می‌کند).



غزالی‌
[۳۰] محمد بن محمد غزالی‌، احیاء علوم ‌الدین‌، ج‌ ۳، ص‌ ۶۶، بیروت‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
معالجه‌ رذایل‌ نفسانی‌ و کسب‌ فضائل‌ و اخلاق‌ حسنه‌ را به‌ مداوایبدن ِ بیمار و بهبود امراض‌ آن‌ تشبیه‌ می‌کند. وی‌ اساسی‌ترین‌ راه‌ اصلاحنفس‌ را مخالفت‌ با تمایلات‌ نفسانی‌ می‌داند، یعنی‌ سپردن‌ راهی‌ مخالف‌ با آنچه‌ نفس‌ می‌پسندد.
چنان‌ که‌ در آیه‌ ۴۰ و ۴۱ سوره‌ نازعات‌ نیز بدان‌ تصریح‌ شده‌ است‌. غزالی‌
[۳۳] محمد بن محمد غزالی‌، احیاء علوم ‌الدین‌، ج۱، ص‌ ۶۷، بیروت‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
اصل‌ مهم‌ برای‌ به‌ ثمر رسیدن‌ مجاهده‌ با نفس‌ را وفای‌ به‌ عهد و عزم‌ دانسته‌ و این‌ مطلب‌ را چنین‌ تحلیل‌ کرده‌ که‌ وقتی‌ شخص‌ عزم‌ به‌ ترکِ خواستی‌ می‌گیرد، وسایل‌ انجام‌ آن‌ برایش‌ فراهم‌ می‌شود، که‌ این‌ خود امتحان‌ الهی‌ است‌.
در این‌ صورت‌ شخص‌ باید صبر کند و کار خود را ادامه‌ دهد و در صورت‌ ترک‌ آن‌، برای‌ خود جریمه‌ای‌ تعیین‌ کند، زیرا اگر نفس‌ را نترساند نفس‌ بر او غلبه‌ می‌کند و تمام‌ مجاهدات‌ و ریاضتهایش‌ تباه‌ می‌شود؛ البته‌ مراد از مجاهده‌ با خواستهای‌ نفس‌، مبارزه‌ با تمام‌ خواستهای‌ آن‌ نیست‌، زیرا نه‌ همه‌ چیز‌هایی که‌ نفس‌ می‌خواهد مذموم‌ است‌ و نه‌ همه‌ چیز‌هایی که‌ نمی‌خواهد ممدوح‌ است‌. معیار این‌ است‌ که‌ نفس‌ چیز‌هایی را که‌ مطلوب‌ خداست‌ در نظر بگیرد، خواه‌ موافق‌ طبع‌ باشد خواه‌ مخالف‌ آن‌.
[۳۴] مجلسی‌، بحار الانوار، ج‌ ۶۷، ص‌ ۸۴.




جهاد نفس‌ مراتب‌ و درجاتی‌ دارد. قشیری
[۳۵] عبدالکریم‌ بن هوازن‌ قشیری‌، لطائف‌ الاشارات‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۰۶، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی‌، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
به‌ پنج‌ مرحله‌ جهاد نفس‌ اشاره‌ کرده‌ که‌ عبارت‌اند از: ترک‌ همه‌ محرّمات‌، ترک‌ چیزهای‌ شبهه‌ ناک‌، ترک‌ مباحات‌، ترک‌ کل‌ عُلقه‌ها و سرانجام‌ این‌ که‌ در همه‌ اوقات‌ هر چه‌ را که‌ باعث‌ انصراف‌ شخص‌ از خدا می‌شود ترک‌ کند.



محمد بن حسن‌ حرّ عاملی‌، فقیه‌ و محدّث‌ نامور امامی‌ (متوفی‌ ۱۱۰۴) مجموعه‌ احادیث‌ مرتبط‌ با جهاد نفس‌ را در مبحث‌ «کتاب‌الجهاد» وسائل‌الشیعه‌ گرد آورده‌ است‌.
کتاب‌هایی هم‌ در همین‌ باب‌ و احیاناً تحت‌ همین‌ عنوان‌ نوشته‌ شده‌ است‌.
[۳۶] آقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۲۹۵.




(۱) قرآن‌.
(۲) آقابزرگ‌ طهرانی‌.
(۳) محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
(۴) ابن‌بابویه‌، الامالی‌، قم‌ ۱۴۱۷.
(۵) ابن‌شعبه‌، تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
(۶) حسین‌ بن محمد راغب‌ اصفهانی‌، المفردات‌ فی‌ غریب‌القرآن‌، چاپ‌ محمد سید کیلانی‌، بیروت‌.
(۷) محمد بن محمد زبیدی‌، تاج‌العروس‌ من‌ جواهر القاموس‌، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۸) طباطبائی، تفسیر المیزان‌.
(۹) طوسی‌، التبیان فی تفسیر القرآن.
(۱۰) محمد بن محمد غزالی‌، احیاء علوم ‌الدین‌، بیروت‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
(۱۱) محمد بن احمد قرطبی‌، الجامع‌ لاحکام‌القرآن‌، بیروت‌ ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
(۱۲) عبدالکریم‌ بن هوازن‌ قشیری‌، الرساله‌القشیریه، چاپ‌ عبدالحلیم‌ محمود و محمود بن شریف، قاهره‌، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۷۴ ش‌.
(۱۳) عبدالکریم‌ بن هوازن‌ قشیری‌، لطائف‌ الاشارات‌، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی‌، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
(۱۴) کلینی‌، اصول کافی.
(۱۵) مجلسی‌، بحار الانوار.


 
۱. سوره انفال‌:آیه ۷۲    .
۲. سوره عنکبوت‌:آیه ۶    .
۳. سوره توبه‌:آیه ۲۰    .
۴. سوره توبه‌:آیه ۸۸    .
۵. سوره نساء:آیه ۹۵    .
۶. حسین‌ بن محمد راغب‌ اصفهانی‌، المفردات‌ فی‌ غریب‌القرآن‌، ذیل‌ «جهد»، چاپ‌ محمد سید کیلانی‌، بیروت‌.
۷. طوسی‌، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل‌ آیه‌ .
۸. ذیل‌ آیه‌، طوسی‌، التبیان فی تفسیر القرآن.
۹. محمد بن احمد قرطبی‌، الجامع‌ لاحکام‌القرآن‌، ذیل‌ آیه‌‌، بیروت‌ ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
۱۰. ذیل‌ آیه‌، طباطبائی، تفسیر المیزان‌.
۱۱. کلینی‌، اصول کافی، ج۱، ص‌ ۱۲.
۱۲. ابن‌بابویه‌، الامالی‌، قم‌ ۱۴۱۷.
۱۳. محمد بن محمد زبیدی‌، تاج‌العروس‌ من‌ جواهر القاموس‌، ذیل‌ «جهد»، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۱۴. عبدالکریم‌ بن هوازن‌ قشیری‌، الرساله‌القشیریه، ج۱، ص‌ ۱۶۵، چاپ‌ عبدالحلیم‌ محمود و محمود بن شریف، قاهره‌، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۷۴ ش‌.
۱۵. مجلسی‌، بحار الانوار، ج‌ ۶۷، ص‌ ۳۶.
۱۶. مجلسی‌، بحار الانوار، ج‌ ۶۷، ص‌ ۳۵ـ۳۷.
۱۷. سوره توبه‌:آیه ۵۲    .
۱۸. سوره ابراهیم‌:آیه ۲۱    .
۱۹. سوره جاثیه‌:آیه ۲۳    .
۲۰. سوره آل‌عمران‌:آیه ۱۴    .
۲۱. ابن‌شعبه‌، تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، ج۱، ص‌ ۳۹۹، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۲۲. ابن‌شعبه‌، تحف‌العقول‌ عن‌ آل‌الرسول‌، ج۱، ص‌ ۲۸۴ـ ۲۸۵، چاپ‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۲۳. مجلسی‌، بحار الانوار، ج‌ ۷۴، ص‌ ۲۴.
۲۴. محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۴۰، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
۲۵. محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۴، ص‌ ۵۸۶، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
۲۶. محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۳، ص‌ ۳۶۴، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
۲۷. محمد بن حسین‌ آقاجمال‌ خوانساری‌، شرح‌ محقق‌ بارع‌ جمال‌الدین‌ محمد خوانساری‌ بر غررالحکم‌ و دررالکلم‌، ج‌ ۳، ص۳۶۶، چاپ‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
۲۸. محمد بن محمد غزالی‌، احیاء علوم ‌الدین‌، ج۱، ص‌ ۶۳، بیروت‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
۲۹. محمد بن محمد غزالی‌، احیاء علوم ‌الدین‌، ج۱، ص‌ ۶۵، بیروت‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
۳۰. محمد بن محمد غزالی‌، احیاء علوم ‌الدین‌، ج‌ ۳، ص‌ ۶۶، بیروت‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
۳۱. سوره نازعات:آیه ۴۰    .
۳۲. سوره نازعات:آیه ۴۱    .
۳۳. محمد بن محمد غزالی‌، احیاء علوم ‌الدین‌، ج۱، ص‌ ۶۷، بیروت‌ ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
۳۴. مجلسی‌، بحار الانوار، ج‌ ۶۷، ص‌ ۸۴.
۳۵. عبدالکریم‌ بن هوازن‌ قشیری‌، لطائف‌ الاشارات‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۰۶، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی‌، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۳۶. آقابزرگ‌ طهرانی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۲۹۵.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جهاد نفس»، شماره۵۲۵۵.    



جعبه ابزار