حمام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حمام ،عنوان مکانی است که از آن برای شستشو ونظافت
بدن استفاده میشود،حمام به معنای
گرمابه میباشد.از آن به مناسبت در بابهاى
طهارت،
صلات،
صوم،
اعتکاف،
حج،
اجاره و
شفعه سخن رفته است.
در احادیث
پیامبر اکرم و ائمه علیهمالسلام، و براساس آنها در کتابهای فقهی، به موضوع حمام و استحمام از برخی جهات توجه شده است.
از یکسو بر اهمیت و فضیلت استحمام و حمام تأکید شده و حمام خانه خوبی وصف شده است که هم گرمای آن
آتش دوزخ را به یاد میآورد و هم، آلودگی و شوخ را زایل میسازد.
در روایتى از
امام رضا علیه السّلام آمده است:
استحمام یك
روز در میان موجب
چاقی و هر روز، موجب
لاغری وضعف مىگردد.
همچنین تأکید شده است که استحمام نقش درمانی دارد
و یک روز در میان به حمام رفتن، و نه بیش از آن، نیکوست.
ثبوت
شفعه در حمام- بنابر قول به اعتبار قابل قسمت بودن مورد شفعه- مشروط به بقاى منفعت آن پس از تقسیم است
در عین حال، بنا بر حدیثی که
ابن بابویه آن را از
امام علی علیهالسلام روایت کرده، حمام از آن جهت که پوشیدگیها را نمایان میسازد و شرم از میان میرود، مکانی نامطلوب خوانده شده است، اما
کلینی از
امام صادق علیهالسلام نقل کرده که این جمله، سخن خلیفه دوم بوده که در گفتگوی با امام علی علیهالسلام مطرح کرده بوده است.
به نظر
حرّ عاملی غیر از احتمال
تقیه ، سیاق عبارت این احتمال را تقویت میکند که دلیل نامطلوب دانستن حمام، برهنه شدن مردم در آنجا بوده و در واقع، برهنه بودن در حمامها، پیش از
اسلام رواج داشته است.
به همین دلیل، یکی از نکاتی که در
احادیثِ متعدد بر آن تأکید شده است مسئله
نهی از برهنه به حمام رفتن است، به طوری که این امر با
ایمان به
خدا و
آخرت پیوند زده شده است.
همچنین در برخی احادیث،
زنان از رفتن به حمام نهی شدهاند.
این نهی از آنرو بوده که گاهی برخی افراد برای تفریح و خوشگذرانی به حمام میرفتهاند و به علاوه، حمامها مختلط و رفتن به آنجا موجب مفسده بودهاست.
در احادیث، برخی کارها در حمام مکروه شمرده شده است، از جمله
مسواک کردن
با توجه به شستشوی
تن در
آب آن و احتمال انتقال برخی آلودگیها، گرسنه یا سیر به حمام رفتن، قرق کردنِ حمام برای شخص.
در ابواب
فقه ، از وجوه گوناگون، درباره حمام بحث شده است، از جمله
کراهت نماز در حمام،
جواز ورود
مُحرم به حمام،
کراهت ورود شخص روزه
دار به حمام.
ادرار كردن،
شانه و مسواك زدن در حمام،
حمام كردن در حال گرسنگى و ناشتا و پر بودن شكم، به پهلو و پشت خوابیدن و تكیه دادن در حمام، مالیدن
صورت با
لنگ و پاها با
سفال، شستن
سر با گِل، بویژه گل سرشور (
گل مصری )، نوشیدن و ریختن
آب سرد بر بدن
و در شمول حكم
کراهت نماز نسبت به رختكن حمام اختلاف است.
همچنین در احادیث، برخی اعمال در حمام
مستحب دانسته شده است، از جمله بستن دستار به هنگام خروج از حمام در
زمستان و
تابستان ،
استفاده از
نوره برای زدودن موهای زائد
بدن ،
و خضاب کردن بدن با حنا.
پارهای اعمال هم در حمام مجاز شمرده شده است، از جمله
قرائت تمام
قرآن در حمام برای کسی که اِزار داشته باشد،
نکاح ،
و ورود به حمام بسیار گرم.
دعاهایی نیز برای ورود به حمام ذکر شده است
ابن بابویه، ۱۳۵۸ـ ۱۳۸۶، ج ۱، ص۲۹۲).
درباره
آب حمام در احادیث نکاتی آمده است، از جمله اینکه آب حمام از حیث
احکام به منزله آب جاری است و آن وقتی است که دارای مادّه (مخزن) باشد که در این صورت با ملاقات نجاست
نجس نمیشود، زیرا حکم
آب جاری را دارد.
در اینجا بین
فقها اختلاف وجود دارد که آیا کُر بودن مادّه شرط است یا خیر.
برخی آن را اصلا شرط ندانسته و دستهای کُر بودن هر دو مخزن بالا و پایین را لازم دانستهاند و بنابر قولی، کُر بودن مخزن بالا کافی است.
در احادیث به حکمِ
غُساله (پس آب) حمام نیز توجه شده است.
بنابر پارهای احادیث، اگر آب حمام مادّه داشته باشد ــکه در این صورت به منزله آب جاری و نهر است ــ شستشوی اشخاصِ جُنُب، غیر
مسلمان و کودکان در آن، طهارت بلکه مطهر بودن آن را زایل نمیسازد،
اما براساس پارهای دیگر از احادیث، غُسل مسلمان در آبی که غیرمسلمانان و کودکان در آن شستشو کردهاند جایز نیست.
حرّعاملی
احادیث نوع دوم را، به دلیل وجود احادیث معارض آنها، حمل بر کراهت کرده است.
مجلسی از مجموع آرای فقهای
شیعه در این باب، به این نتیجه رسیده است که هیچ فقیهی فتوا به نجاست غُساله نداده و حتی از ظاهر عبارتِ
ابن بابویه ،
پاک بودن آن برمیآید.
به نظر وی همین حکم به واقعیت نزدیکتر است، چرا که هم با روایاتِ طهارت آب سازگارتر است و هم با
اصل برائت .
یکی دیگر از مسائلی که درباره حمام مطرح شده این است که اگر شخصی که به حمام رفته، هنگام خروج از حمام
اُجرت صاحب حمام را (در صورت نبودن وی) در ظرف خاصی بگذارد و برود، ذمّهاش بری میشود یا خیر؟ برای این پرسش، فرضها و جوابهای متفاوتی مطرح شده است.
حمامى
امین است و
ضامن اثاث و اشیاى
ارباب رجوع نیست، مگر آنكه مالى نزد وى به
امانت گذاشته شود و او در حفظ آن كوتاهى كرده باشد.
استحمام در صورت نیاز از جمله مواردى است كه
معتکف مىتواند جهت آن از
مسجد خارج شود.
علمای
اخلاق آدابی برای حمام ذکر کردهاند، از جمله
قصد قربت کردن، دادن اجرت صاحب حمام قبل از ورود به حمام، با پای راست داخل حمام شدن، گفتن بَسْمله هنگام ورود، صرفهجویی در مصرف آب، حرارت حمام را مایه تذکر حرارت آتش جهنم قرار دادن، و سپاسگزاری از
خدا پس از فراغت از حمام
و بستن
لنگ (پوشاننده از ناف تا زانو)، خواندن دعاهاى وارد شده، ریختن مقدارى
آب گرم بر جلو
سر و نیز بر
پاها و نوشیدن جرعهاى از آن هنگام ورود به حمام،
تحیت گفتن با كیفیت وارد شده، مانند انْقَى اللَّهُ غَسْلَك به كسى كه حمام كرده و گذاردن
عمامه بر
سر و نیز ریختن مقدارى
آب سرد بر پاها هنگام بیرون آمدن ازحمام میباشد.
(۱) ابن بابویه، عللالشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، چاپ افست قم (بیتا).
(۲) ابن بابویه، کتاب مَن لایَحضُرُه الفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.
(۳) ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، (بیتا).
(۴) مرتضی بن محمدامین انصاری، کتابالمکاسب، ج ۳، قم ۱۴۲۴.
(۵) حرّعاملی، وسائل الشیعه.
(۶) عبدالله بن جعفر حِمْیَری، قربالاسناد، قم ۱۴۱۳.
(۷) محمد بن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، چاپ حسن موسویخرسان، تهران ۱۳۶۴ش.
(۸) محمد بن حسن طوسی، کتابالخلاف، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷.
(۹) محمد بن حسن طوسی، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۱۰) محمد بن محمدغزالی، احیاء علومالدین، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۱) کلینی، اصول الکافی.
(۱۲) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۳) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، مرآةالعقول فی شرح اخبار آلالرسول، ج ۲۲، چاپ علی آخوندی، تهران ۱۳۶۸ش.
(۱۴) جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ صادق شیرازی، تهران ۱۴۰۹.
(۱۵) محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱.
(۱۶) محمدمهدی بن ابیذر نراقی، جامع السعادات، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بیتا).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حمام»، شماره۶۵۱۱. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳،ص ۳۷۰