• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم لعن (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



لعن یعنی طلب دوری از رحمت ذات حق تعالی برای افراد لعن شده، که همان عقوبت و عذاب الهی است، چنان که از آیات قرآن کریم بر می‌آید.



لعن بر اذیت‌کنندگان خدا جایز است.
«ان الذین یؤذون الله ورسوله لعنهم الله فی الدنیا والاخرة واعد لهم عذابـا مهینـا؛ آنها که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکننده‌ای آماده کرده است.»

۱.۱ - عدم راهیابی نقص در خدا

همه می‌دانیم که خدای تعالی منزه است از اینکه کسی او را بیازارد، و یا هر چیزی که بویی از نقص و خواری داشته باشد به ساحت او راه یابد، پس اگر در آیه مورد بحث می‌بینیم که خدا را در اذیت شدن با رسولش شریک کرده می‌فهمیم که خواسته است از رسول خود احترام کرده باشد، و نیز اشاره کند به اینکه هر کس قصد سویی نسبت به رسول کند، در حقیقت نسبت به خدا هم کرده، چون رسول بدان جهت که رسول است، هدفی جز خدا ندارد، پس هر کس او را قصد کند، چه به خیر و چه به سوء، خدا را قصد کرده است.


لعنت فرستادن بر اذیت‌کنندگان پیامبر جایز است.
«ان الذین یؤذون الله ورسوله لعنهم الله فی الدنیا والاخرة واعد لهم عذابـا مهینـا؛ آنها که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکننده‌ای آماده کرده است.»


لعن بر اصحاب سبت جایز است.
«من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه ویقولون سمعنا وعصینا واسمع غیر مسمع ورعنا لیـا بالسنتهم وطعنـا فی الدین ولو انهم قالوا سمعنا واطعنا واسمع وانظرنا لکان خیرا لهم واقوم ولـکن لعنهم الله بکفرهم فلا یؤمنون الا قلیلا؛ بعضی از یهود، سخنان را از جای خود، تحریف می‌کنند و (به جای اینکه بگویند: شنیدیم و اطاعت کردیم)، می‌گویند: شنیدیم و مخالفت کردیم! و (نیز می‌گویند:) بشنو! که هرگز نشنوی! و (از روی تمسخر می‌گویند:) راعنا (ما را تحمیق کن!) تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آیین خدا، طعنه زنند. ولی اگر آنها (به جای این همه لجاجت) می‌گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقایق را درک کنیم)، برای آنان بهتر، و با واقعیت سازگارتر بود. ولی خداوند، آنها را بخاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته است از این رو جز عده کمی ایمان نمی‌آورند.»
«یـایها الذین اوتوا الکتـب ءامنوا بما نزلنا مصدقـا لما معکم من قبل ان نطمس وجوهـا فنردها علی ادبارها او نلعنهم کما لعنا اصحـب السبت وکان امر الله مفعولا؛ ‌ای کسانی که کتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم- و هماهنگ با نشانه‌هایی است که با شماست- ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورتهایی را محو کنیم، سپس به پشت سر بازگردانیم، یا آنها را از رحمت خود دور سازیم، همان گونه که (اصحاب سبت) (گروهی از تبهکاران بنی اسرائیل) را دور ساختیم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنی است.»


لعن بر ایمان آورندگان به جبت و طاغوت جایز است.
«الم تر الی الذین اوتوا نصیبـا من الکتـب یؤمنون بالجبت والطـغوت ویقولون للذین کفروا هـؤلاء اهدی من الذین ءامنوا سبیلا• اولـئک الذین لعنهم الله ومن یلعن الله فلن تجد له نصیرا؛ آیا ندیدی کسانی را که بهره‌ای از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به (جبت) و (طاغوت) (بت و بت پرستان) ایمان می‌آورند، و درباره کافران می‌گویند: آنها، از کسانی که ایمان آورده‌اند، هدایت یافته ترند؟! • آنها کسانی هستند که خداوند، ایشان را از رحمت خود، دور ساخته است و هر کس را خدا از رحمتش دور سازد، یاوری برای او نخواهی یافت.»
(مقصود از «جبت و طاغوت» دو بت قریش است که «کعب بن اشرف» (یهودی) برای آن دو سجده کرد.)


لعن بر بنی‌امیه جایز است.
«واذ قلنا لک ان ربک احاط بالناس وما جعلنا الرءیا التی ارینـک الا فتنة للناس والشجرة الملعونة فی القرءان..؛ (به یاد آور) زمانی را که به تو گفتیم: پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد (و از وضعشان کاملا آگاه است.) و ما آن رؤیایی را که به تو نشان دادیم، فقط برای آزمایش مردم بود همچنین شجره ملعونه (درخت نفرین شده) را که در قرآن ذکر کرده‌ایم. ما آنها را بیم داده (و انذار) می‌کنیم اما جز طغیان عظیم، چیزی بر آنها نمی‌افزاید!»
(بنا بر قولی، مقصود از «الشجرة الملعونة» بنی‌امیه است.)


لعنت کردن بیماردلان جایز است.
«لـئن لم ینته المنـفقون والذین فی قلوبهم مرض... • ملعونین اینما ثقفوا اخذوا وقتلوا تقتیلا؛ اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بی‌اساس در مدینه پخش می‌کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضد آنان می‌شورانیم، سپس جز مدت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند! • و از همه جا طرد می‌شوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید.»


لعنت کردن پیمان‌شکنان جایز است.
«فبما نقضهم میثـقهم لعنـهم..؛ ولی بخاطر پیمان‌شکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان (خدا) را از موردش تحریف می‌کنند و بخشی از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند و هر زمان، از خیانتی (تازه) از آنها آگاه می‌شوی، مگر عده کمی از آنان ولی از آنها درگذر و صرف نظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.»
«والذین ینقضون عهد الله من بعد میثـقه ویقطعون ما امر الله به ان یوصل ویفسدون فی الارض اولـئک لهم اللعنة..؛ آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می‌شکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع می‌کنند، و در روی زمین فساد می‌نمایند، لعنت برای آنهاست و بدی (و مجازات) سرای آخرت


لعن و نفرین بر کاذبان، هنگام مباهله جایز است.
«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکـذبین؛ هر گاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»


لعنت کردن شایعه‌پراکنان، در جامعه اسلامی جایز است.
«لـئن لم ینته المنـفقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینة لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا• ملعونین اینما ثقفوا اخذوا وقتلوا تقتیلا؛ اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بی اساس در مدینه پخش می‌کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضد آنان می‌شورانیم، سپس جز مدت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند! • و از همه جا طرد می‌شوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید.»

۹.۱ - ملعونین

"ملعونین اینما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا" کلمه "ثقفوا" مجهول ماضی از ماده "ثقف" است، که به معنای ادراک، و ظفر یافتن به چیزی است، و جمله مورد بحث حالیه است، که حال منافقین و آن دو طایفه دیگر را بیان می‌کند، و حاصل مجموع این حال و آن صاحب حال، این می‌شود که اگر سه طایفه مذکور دست از فساد برندارند، تو را علیه آنان می‌شورانیم، در حالی که این سه طایفه هر جا که یافت شوند ملعون باشند، و خونشان برای همه مسلمانان هدر باشد.


لعن کردن شیطان جایز است.
«ان یدعون من دونه الا انـثـا وان یدعون الا شیطـنـا مریدا• لعنه الله..؛ آنچه غیر از خدا می‌خوانند، فقط بتهایی است (بی روح)، که هیچ اثری ندارد و (یا) شیطان سرکش و ویرانگر است. • خدا او را از رحمت خویش دور ساخته و او گفته است: از بندگان تو، سهم معینی خواهم گرفت.»
«قال یـابلیس ما لک الا تکون مع السـجدین• وان علیک اللعنة الی یوم الدین؛ (خداوند) فرمود: ‌ای ابلیس! چرا با سجده‌کنندگان نیستی؟ • .... • و لعنت (و دوری از رحمت حق) تا روز قیامت بر تو خواهد بود.»
«قال یـابلیس ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی استکبرت‌ام کنت من العالین• وان علیک لعنتی الی یوم الدین؛ گفت: ‌ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبر کردی یا از برترین‌ها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود! ) • .... • و مسلما لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود.»


لعن بر ظالمان جایز است.
«... والله لا یهدی القوم الظــلمین• اولـئک جزاؤهم ان علیهم لعنة الله والملـئکة والناس اجمعین؛ چگونه خداوند جمعیتی را هدایت می‌کند که بعد از ایمان و گواهی به حقانیت رسول و آمدن نشانه‌های روشن برای آنها، کافر شدند؟! و خدا، جمعیت ستمکاران را هدایت نخواهد کرد! • کیفر آنها، این است که لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگی بر آنهاست.»
«ونادی اصحـب الجنة اصحـب النار ان قد وجدنا ما وعدنا ربنا حقـا فهل وجدتم ما وعد ربکم حقـا قالوا نعم فاذن مؤذن بینهم ان لعنة الله علی الظــلمین..؛ و بهشتیان دوزخیان را صدا می‌زنند که: آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق یافتیم آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟! در این هنگام، ندا دهنده‌ای در میان آنها ندا می‌دهد که: لعنت خدا بر ستمگران باد.»
«...الا لعنة الله علی الظــلمین؛ چه کسی ستمکارتر است از کسانی که بر خدا افترا می‌بندند؟! آنان (روز رستاخیز) بر پروردگارشان عرضه می‌شوند، در حالی که شاهدان (پیامبران و فرشتگان) می‌گویند: اینها همانها هستند که به پروردگارشان دروغ بستند! ‌ای لعنت خدا بر ظالمان باد!»
«یوم لا ینفع الظــلمین معذرتهم ولهم اللعنة..؛ روزی که عذرخواهی ظالمان سودی به حالشان نمی‌بخشد و لعنت خدا برای آنها، و خانه (و جایگاه) بد نیز برای آنان است.»


لعن بر عصیانگران، در دین داود و عیسی (علیهما السلام) جایز است.
«لعن الذین کفروا من بنی اسرءیل علی لسان داوود وعیسی ابن مریم ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون؛ کافران بنی اسرائیل، بر زبان داوود و عیسی بن مریم (علیه السلام)، لعن (و نفرین) شدند! این بخاطر آن بود که گناه کردند، و تجاوز می‌نمودند.»

۱۲.۱ - جواز لعن عصیانگر

در این آیات برای اینکه از تقلیدهای کورکورانه اهل کتاب از پیشینیانشان جلوگیری کند اشاره به سرنوشت شوم آنها کرده و می‌گوید: "کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی بن مریم، لعن شدند و این دو پیامبر بزرگ از خدا خواستند که آنها را از رحمت خویش دور سازد. جمله آخر آیه نیز این مطلب را تاکید می‌کند و می‌گوید: "این اعلام تنفر و بیزاری بخاطر آن بود که آنها گناهکار و متجاوز بودند" (ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون) به علاوه آنها به هیچ وجه مسئولیت اجتماعی برای خود قائل نبودند، و یکدیگر را از کار خلاف نهی نمی‌کردند، و حتی جمعی از نیکان آنها با سکوت و سازشکاری، افراد گناهکار را عملا تشویق می‌کردند.


لعن فرعون و فرعونیان جایز است.
«الی فرعون وملاه فاتبعوا امر فرعون وما امر فرعون برشید• یقدم قومه یوم القیـمة فاوردهم النار وبئس الورد المورود• واتبعوا فی هـذه لعنة..؛ بسوی فرعون و اطرافیانش اما آنها از فرمان فرعون پیروی کردند در حالی که فرمان فرعون، مایه رشد و نجات نبود! • روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود و (به جای چشمه ‌های زلال بهشت) آنها را وارد آتش می‌کند! و چه بد آبشخوری است (آتش)، که بر آن وارد می‌شوند! • آنان در این جهان و روز قیامت، لعنتی بدنبال دارند و چه بد عطایی است (لعن و دوری از رحمت خدا)، که نصیب آنان می‌شود.»
«وقال فرعون یـایها الملا ما علمت لکم من الـه غیری... • واتبعنـهم فی هـذه الدنیا لعنة ویوم القیـمة هم من المقبوحین؛ فرعون گفت: ‌ای جمعیت اشراف! من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم. (اما برای تحقیق بیشتر،) ‌ای هامان، برایم آتشی بر گل بیفروز (و آجرهای محکم بساز)، و برای من برج بلندی ترتیب ده تا از خدای موسی خبر گیرم هر چند من گمان می‌کنم او از دروغگویان است! • ..... • و در این دنیا نیز لعنتی بدنبال آنان قرار دادیم و روز قیامت از زشت رویانند.»


لعن بر قاتل مؤمن جایز است.
«ومن یقتل مؤمنـا متعمدا فجزاؤه جهنم خــلدا فیها وغضب الله علیه ولعنه..؛ و هر کس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است در حالی که جاودانه در آن می‌ماند و خداوند بر او غضب می‌کند و او را از رحمتش دور می‌سازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است.»


لعن کردن قاطع رحم جایز است.
«والذین ینقضون عهد الله من بعد میثـقه ویقطعون ما امر الله به ان یوصل... اولـئک لهم اللعنة..؛ آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می‌شکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع می‌کنند، و در روی زمین فساد می‌نمایند، لعنت برای آنهاست و بدی (و مجازات) سرای آخرت.»
«فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض وتقطعوا ارحامکم• اولـئک الذین لعنهم الله..؛ اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار می‌رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟! • آنها کسانی هستند که خداوند از رحمت خویش دورشان ساخته، گوشهایشان را کر و چشمهایشان را کور کرده است!»


لعن کردن قذف‌کنندگان (نسبت دهندگان عمل فحشا به زنان مؤمن) جایز است.
«ان الذین یرمون المحصنـت الغـفلـت المؤمنـت لعنوا فی الدنیا والاخرة..؛ کسانی که زنان پاکدامن و بی‌خبر (از هر گونه آلودگی) و مؤمن را متهم می‌سازند، در دنیا و آخرت از رحمت الهی بدورند و عذاب بزرگی برای آنهاست.»

۱۶.۱ - افراد مورد لعن

اما "لعن" دوری از رحمت خدا است که در مورد کافر و مرتکبین گناهان کبیره صادق است، لذا در همین آیاتی که درباره حد قذف گذشت (در احکام مربوط به لعان) دو بار کلمه لعن در مورد دروغگویان به کار رفته است.


لعن بر کافران جایز است.
«وقالوا قلوبنا غلف بل لعنهم الله بکفرهم فقلیلا ما یؤمنون• ... فلما جاءهم ما عرفوا کفروا به فلعنة الله علی الکـفرین؛ و (آنها از روی استهزا) گفتند: دلهای ما در غلاف است! (و ما از گفته تو چیزی نمی‌فهمیم. آری، همین طور است!) خداوند آنها را به خاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته، (به همین دلیل، چیزی درک نمی‌کنند) و کمتر ایمان می‌آورند. • و هنگامی که از طرف خداوند، کتابی برای آنها آمد که موافق نشانه‌هایی بود که با خود داشتند، و پیش از این، به خود نوید پیروزی بر کافران می‌دادند (که با کمک آن، بر دشمنان پیروز گردند.) با این همه، هنگامی که این کتاب، و پیامبری را که از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او کافر شدند لعنت خدا بر کافران باد!»
«الذین کفروا وماتوا وهم کفار اولـئک علیهم لعنة الله والملـئکة والناس اجمعین• خــلدین فیها لایخفف عنهم العذاب ولا هم ینظرون؛ کسانی که کافر شدند، و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود! • همیشه در آن (لعن و دوری از رحمت پروردگار) باقی می‌مانند نه در عذاب آنان تخفیف داده می‌شود، و نه مهلتی خواهند داشت.»
«من الذین هادوا... و لکن لعنهم الله بکفرهم... • یـایها الذین اوتوا الکتـب ءامنوا بما نزلنا مصدقـا لما معکم من قبل ان نطمس وجوهـا فنردها علی ادبارها او نلعنهم کما لعنا اصحـب السبت وکان امر الله مفعولا؛ بعضی از یهود، سخنان را از جای خود، تحریف می‌کنند و (به جای اینکه بگویند: شنیدیم و اطاعت کردیم)، می‌گویند: شنیدیم و مخالفت کردیم! و (نیز می‌گویند:) بشنو! که هرگز نشنوی! و (از روی تمسخر می‌گویند:) راعنا (ما را تحمیق کن!) تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آیین خدا، طعنه زنند. ولی اگر آنها (به جای این همه لجاجت) می‌گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقایق را درک کنیم)»، برای آنان بهتر، و با واقعیت سازگارتر بود. ولی خداوند، آنها را بخاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته است از این رو جز عده کمی ایمان نمی‌آورند. • ‌ای کسانی که کتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم- و هماهنگ با نشانه‌هایی است که با شماست- ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورتهایی را محو کنیم، سپس به پشت سر بازگردانیم، یا آنها را از رحمت خود دور سازیم، همان گونه که (اصحاب سبت) (گروهی از تبهکاران بنی اسرائیل) را دور ساختیم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنی است.»
«وعد الله... والکفار نار جهنم خــلدین فیها هی حسبهم ولعنهم الله..؛ خداوند به مردان و زنان منافق و کفار، وعده آتش دوزخ داده جاودانه در آن خواهند ماند- همان برای آنها کافی است! - و خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته و عذاب همیشگی برای آنهاست.»
«واتبعوا فی هـذه الدنیا لعنة ویوم القیـمة الا ان عادا کفروا ربهم..؛ آنان، در این دنیا و روز قیامت، لعنت (و نام ننگینی) بدنبال دارند! بدانید (عاد) نسبت به پروردگارشان کفر ورزیدند! دور باد (عاد) - قوم هود- (از رحمت خدا، و خیر و سعادت).»
«ان الله لعن الکـفرین..؛ خداوند کافران را لعن کرده (و از رحمت خود دور داشته) و برای آنان آتش سوزاننده‌ای آماده نموده است.»
لعن کافران به آخرت جایز است.
«ونادی اصحـب الجنة اصحـب النار ان قد وجدنا ما وعدنا ربنا حقـا فهل وجدتم ما وعد ربکم حقـا قالوا نعم فاذن مؤذن بینهم ان لعنة الله علی الظــلمین• الذین یصدون عن سبیل الله ویبغونها عوجـا وهم بالاخرة کـفرون؛ و بهشتیان دوزخیان را صدا می‌زنند که: آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق یافتیم آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟! در این هنگام، ندا دهنده‌ای در میان آنها ندا می‌دهد که: لعنت خدا بر ستمگران باد! • همانها که (مردم را) از راه خدا بازمی دارند، و (با القای شبهات) می‌خواهند آن را کج و معوج نشان دهند و آنها به آخرت کافرند!»
«ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا اولـئک یعرضون علی ربهم ویقول الاشهـد هـؤلاء الذین کذبوا علی ربهم الا لعنة الله علی الظــلمین• الذین یصدون عن سبیل الله ویبغونها عوجـا وهم بالاخرة هم کـفرون؛ چه کسی ستمکارتر است از کسانی که بر خدا افترا می‌بندند؟! آنان (روز رستاخیز) بر پروردگارشان عرضه می‌شوند، در حالی که شاهدان (پیامبران و فرشتگان) می‌گویند: اینها همانها هستند که به پروردگارشان دروغ بستند! ‌ای لعنت خدا بر ظالمان باد! • همانها که (مردم را) از راه خدا بازمی دارند و راه حق را کج و معوج نشان می‌دهند و به سرای آخرت کافرند.»


لعن بر کتمان کنندگان احکام و معارف الهی جایز است.
«ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینـت والهدی من بعد ما بینـه للناس فی الکتـب اولـئک یلعنهم الله ویلعنهم اللـعنون؛ کسانی که دلایل روشن، و وسیله هدایتی را که نازل کرده‌ایم، بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت می‌کند و همه لعن‌کنندگان نیز، آنها را لعن می‌کنند.»


لعن و نفرین بر گمراه‌کنندگان مردم از راه خدا جایز است.
«وقال موسی ربنا انک ءاتیت فرعون وملاه زینة وامولا فی الحیوة الدنیا ربنا لیضلوا عن سبیلک ربنا اطمس علی امولهم واشدد علی قلوبهم فلایؤمنوا حتی یروا العذاب الالیم؛ موسی گفت: پروردگارا! تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموالی (سرشار) در زندگی دنیا داده‌ای، پروردگارا! در نتیجه (بندگانت را) از راه تو گمراه می‌سازند! پروردگارا! اموالشان را نابود کن! و (بجرم گناهانشان،) دلهایشان را سخت و سنگین ساز، به گونه‌ای که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند!»


لعن و نفرین بر مرتدان جایز است.
«کیف یهدی الله قومـا کفروا بعد‌ایمـنهم وشهدوا ان الرسول حق وجاءهم البینـت والله لا یهدی القوم الظــلمین• اولـئک جزاؤهم ان علیهم لعنة الله والملـئکة والناس اجمعین؛ چگونه خداوند جمعیتی را هدایت می‌کند که بعد از ایمان و گواهی به حقانیت رسول و آمدن نشانه‌های روشن برای آنها، کافر شدند؟! و خدا، جمعیت ستمکاران را هدایت نخواهد کرد! • کیفر آنها، این است که لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگی بر آنهاست.»


لعن بر مشرکان جایز است.
«ویعذب المنـفقین والمنـفقـت والمشرکین والمشرکـت الظانین بالله ظن السوء علیهم دائرة السوء... ولعنهم..؛ و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد می‌برند مجازات کند (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار می‌کشند) تنها بر خودشان نازل می‌شود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده و چه بد سرانجامی است.»


لعنت کردن مفسد فی‌الارض جایز است.
«والذین ینقضون عهد الله من بعد میثـقه ویقطعون ما امر الله به ان یوصل ویفسدون فی الارض اولـئک لهم اللعنة..؛ آنها که عهد الهی را پس از محکم کردن می‌شکنند، و پیوندهایی را که خدا دستور به برقراری آن داده قطع می‌کنند، و در روی زمین فساد می‌نمایند، لعنت برای آنهاست و بدی (و مجازات) سرای آخرت.»
«فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض وتقطعوا ارحامکم• اولـئک الذین لعنهم الله..؛ اگر (از این دستورها) روی گردان شوید، جز این انتظار می‌رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندی کنید؟! • آنها کسانی هستند که خداوند از رحمت خویش دورشان ساخته، گوشهایشان را کر و چشمهایشان را کور کرده است!»


لعن و نفرین بر منافقان جایز است.
«وعد الله المنـفقین والمنـفقـت... نار جهنم خــلدین فیها هی حسبهم ولعنهم الله..؛ خداوند به مردان و زنان منافق و کفار، وعده آتش دوزخ داده جاودانه در آن خواهند ماند- همان برای آنها کافی است! - و خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته و عذاب همیشگی برای آنهاست.»
«لـئن لم ینته المنـفقون... لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا• ملعونین اینما ثقفوا اخذوا وقتلوا تقتیلا؛ اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بی اساس در مدینه پخش می‌کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضد آنان می‌شورانیم، سپس جز مدت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند! • و از همه جا طرد می‌شوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید.»
«ویعذب المنـفقین والمنـفقـت... الظانین بالله ظن السوء علیهم دائرة السوء وغضب الله علیهم ولعنهم..؛ و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد می‌برند مجازات کند (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار می‌کشند) تنها بر خودشان نازل می‌شود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده و چه بد سرانجامی است.»
«واذا رایتهم تعجبک اجسامهم وان یقولوا تسمع لقولهم کانهم خشب مسندة یحسبون کل صیحة علیهم هم العدو فاحذرهم قـتلهم الله انی یؤ فکون؛ هنگامی که آنها را می‌بینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو می‌برد و اگر سخن بگویند، به سخنانشان گوش فرا می‌دهی اما گویی چوبهای خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شده‌اند! هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می‌پندارند آنها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! خداوند آنها را بکشد، چگونه از حق منحرف می‌شوند؟»


لعن بر یهودیان افترازننده به خداوند جایز است.
«وقالت الیهود ید الله مغلولة غلت ایدیهم ولعنوا بما قالوا..؛ و یهود گفتند: دست خدا (با زنجیر) بسته است. دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است هر گونه بخواهد، می‌بخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها می‌افزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و برای فساد در زمین، تلاش می‌کنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.»


لعن بر یهودیان پیمان‌شکن جایز است.
«فبما نقضهم میثـقهم لعنـهم..؛ ولی بخاطر پیمان‌شکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان (خدا) را از موردش تحریف می‌کنند و بخشی از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند و هر زمان، از خیانتی (تازه) از آنها آگاه می‌شوی، مگر عده کمی از آنان ولی از آنها درگذر و صرف نظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.»

۲۵.۱ - مجازات پیمان شکنی

در تعقیب بحثی که درباره پیمان خدا با بنی‌اسرائیل در آیه قبل گذشت، در این آیه اشاره به پیمان‌شکنی آنها و عواقب این پیمان‌شکنی می‌کند و می‌فرماید: چون آنها پیمان خود را نقض کردند ما آنها را طرد کردیم و از رحمت خود دور ساختیم و دلهای آنها را سخت و سنگین نمودیم. در حقیقت آنها به جرم پیمان‌شکنی با این دو مجازات، کیفر دیدند، هم از رحمت خدا دور شدند، و هم افکار و قلوب آنها متحجر و غیر قابل انعطاف شد.


لعن بر یهودیان کفرپیشه و استهزاکننده پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جایز است.
«من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه ویقولون سمعنا وعصینا واسمع غیر مسمع ورعنا لیـا بالسنتهم وطعنـا فی الدین ولو انهم قالوا سمعنا واطعنا واسمع وانظرنا لکان خیرا لهم واقوم ولـکن لعنهم الله بکفرهم فلا یؤمنون الا قلیلا؛ بعضی از یهود، سخنان را از جای خود، تحریف می‌کنند و (به جای اینکه بگویند: شنیدیم و اطاعت کردیم)، می‌گویند: شنیدیم و مخالفت کردیم! و (نیز می‌گویند:) بشنو! که هرگز نشنوی! و (از روی تمسخر می‌گویند:) راعنا (ما را تحمیق کن!) تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آیین خدا، طعنه زنند. ولی اگر آنها (به جای این همه لجاجت) می‌گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقایق را درک کنیم)، برای آنان بهتر، و با واقعیت سازگارتر بود. ولی خداوند، آنها را بخاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته است از این رو جز عده کمی ایمان نمی‌آورند.»


۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۷.    
۲. طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۰۸.    
۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۷.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۴۶.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۴۷.    
۶. نساء/سوره۴، آیه۵۱.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۵۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ذیل آیه.    
۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۰.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ذیل آیه.    
۱۱. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ذیل آیه.    
۱۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۰.    
۱۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۱.    
۱۴. مائده/سوره۵، آیه۱۳.    
۱۵. رعد/سوره۱۳، آیه۲۵.    
۱۶. آل عمران/سوره۳، آیه۶۱.    
۱۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۰.    
۱۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۱.    
۱۹. سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۱۰.    
۲۰. نساء/سوره۴، آیه۱۱۷.    
۲۱. نساء/سوره۴، آیه۱۱۸.    
۲۲. حجر/سوره۱۵، آیه۳۲.    
۲۳. حجر/سوره۱۵، آیه۳۵.    
۲۴. ص/سوره۳۸، آیه۷۵. ۷۸.    
۲۵. آل عمران/سوره۳، آیه۸۶.    
۲۶. آل عمران/سوره۳، آیه۸۷.    
۲۷. اعراف/سوره۷، آیه۴۴.    
۲۸. هود/سوره۱۱، آیه۱۸.    
۲۹. غافر/سوره۴۰، آیه۵۲.    
۳۰. مائده/سوره۵، آیه۷۸.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۴۲.    
۳۲. هود/سوره۱۱، آیه۹۷ - ۹۹.    
۳۳. قصص/سوره۲۸، آیه۳۸.    
۳۴. قصص/سوره۲۸، آیه۴۲.    
۳۵. نساء/سوره۴، آیه۹۳.    
۳۶. رعد/سوره۱۳، آیه۲۵.    
۳۷. محمد/سوره۴۷، آیه۲۲.    
۳۸. محمد/سوره۴۷، آیه۲۳.    
۳۹. نور/سوره۲۴، آیه۲۳.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۱۸.    
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۸۸.    
۴۲. بقره/سوره۲، آیه۸۹.    
۴۳. بقره/سوره۲، آیه۱۶۱.    
۴۴. بقره/سوره۲، آیه۱۶۲.    
۴۵. نساء/سوره۴، آیه۴۶.    
۴۶. نساء/سوره۴، آیه۴۷.    
۴۷. توبه/سوره۹، آیه۶۸.    
۴۸. هود/سوره۱۱، آیه۶۰.    
۴۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۴.    
۵۰. اعراف/سوره۷، آیه۴۴.    
۵۱. اعراف/سوره۷، آیه۴۵.    
۵۲. هود/سوره۱۱، آیه۱۸.    
۵۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۹.    
۵۴. بقره/سوره۲، آیه۱۵۹.    
۵۵. یونس/سوره۱۰، آیه۸۸.    
۵۶. آل عمران/سوره۳، آیه۸۶.    
۵۷. آل عمران/سوره۳، آیه۸۷.    
۵۸. فتح/سوره۴۸، آیه۶.    
۵۹. رعد/سوره۱۳، آیه۲۵.    
۶۰. محمد/سوره۴۷، آیه۲۲.    
۶۱. محمد/سوره۴۷، آیه۲۳.    
۶۲. توبه/سوره۹، آیه۶۸.    
۶۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۰.    
۶۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۱.    
۶۵. فتح/سوره۴۸، آیه۶.    
۶۶. منافقون/سوره۶۳، آیه۴.    
۶۷. مائده/سوره۵، آیه۶۴.    
۶۸. مائده/سوره۵، آیه۱۳.    
۶۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۱۱.    
۷۰. نساء/سوره۴، آیه۴۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم لعن».    



جعبه ابزار