حیات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حیات مقابل
ممات است. از آن به مناسبت در بسیاری از ابواب
فقه نظیر
طهارت،
حج،
وصیت،
نکاح،
استیلاد،
اطعمه و
اشربه،
ارث و
دیات سخن رفته است.
حیات به معنی زیست،
زنده بودن و مقابل
ممات میباشد.
حفظ حیات خود و هر نفس محترمی
واجب و زیان رساندن به آن
حرام است. در
قرآن کریم از
خودکشیو
قتل هر
نفس محترمی،
بلکه در معرض
هلاکت قرار دادن آن،
نهی و
نکوهشو
فلسفه تشریع حکم قصاص، بقای حیات انسانها ذکر شده است.
حیات آدمی از چنان اهمیتی برخوردار است که هرگاه ترک
حرام یا فعل واجبی با آن تزاحم پیدا کند برای حفظ حیات،
ارتکاب حرام و ترک واجب
مشروعیت مییابد، مانند
مشروعیت خوردن یا نوشیدن آنچه در
شرع حرام است در حال
اضطرارو ترک
حج درصورت بیم بر
جان خود یا نفس محترمی دیگر.
از شرایط
مجتهد در
تقلید ابتدایی بنابر
مشهور زنده بودن او است؛ لیکن در
جواز بقا بر تقلید مجتهد پس از
مرگ وی اختلاف است؛ بسیاری آن را
جایز دانستهاند.
نیابت از
مکلف زنده در
واجبات، از قبیل
نماز و
روزه- حتّی در فرض ناتوانی او در به جا آوردن آنها- صحیح نیست،
مگر
حج که در صورت
استقرار آن بر
ذمه و عدم توانایی مکلّف بر انجام دادن آن و یأس از برطرف شدن
عذر تا آخر عمر، فردی دیگر میتواند آن را به نیابت وی انجام دهد. و چنانچه پس از انجام دادن نایب، عذر مکلّف برطرف شود بنابر
مشهور واجب است خود، آن را به جا آورد.
نیابت از فرد زنده در مستحباتی که نیابت پذیرند و مباشرت در آنها شرط نیست، صحیح است.
از نشانههای حیات
نوزاد گریه کردن او پس از
تولد است. نوزادی که زنده متولّد شده است، هرچند بعد از آن بمیرد از
مورث خود
ارث میبرد.
وصیت برای
جنین در شکم
مادر صحیح است؛ لیکن استقرار آن منوط به زنده متولّد شدن او است.
بنابر قول منسوب به مشهور بر کودکی که زنده متولّد شده سپس مرده است خواندن
نماز میت مستحب است.
از شرایط آزاد شدن
امّ وَلَد پس از
مرگ مولا این است که فرزند وی تا زمان مرگ مولا
زنده باشد.
غایبی که معلوم نیست زنده است یا
مرده، نزدیکان او بنابر
مشهور از وی
ارث نمیبرند، مگر آنکه مرگش با
بینه یا
خبر علمآور ثابت گردد، یا متناسب با
سن غایب، غیبتش آنقدر به درازا بکشد که به طور معمول
انسان در این مدّت زنده نمیماند.
تذکیه ماهی به زنده گرفتن آن از
آب است؛
از این رو، خوردن ماهی زنده پس از گرفتن آن از آب بنابر
مشهور جایز است؛ چون تذکیه محقق شده است.
همچنین تذکیه
ملخ به زنده گرفتن آن است.
شرط تحقق
ذبح، زنده بودن
ذبیحه هنگام ذبح است و در موارد مشتبه بودن حیات، چنانچه پس از ذبح حرکتی که گویای حیات باشد- مانند برهم زدن چشمها- از
حیوان سر بزند،
حکم به زنده بودن آن میشود.
هرچند بسیاری هنگام ذبح
استقرار حیات را شرط دانستهاند.
رضاع در صورتی موجب
محرمیت میشود که
کودک به مقداری که موجب محرمیت میگردد از زن زنده
شیر بخورد.
بنابر قول برخی در
ثبوت ولایت جدّ پدری بر
باکره در
عقد ازدواج، زنده بودن
پدر شرط است؛ لیکن معروف میان
فقها عدم اشتراط آن است.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۳۸۸-۳۹۰.