• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خاندان بسطامی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خاندان بسطامی، گروهی از محدثان و قاضیان شافعی نیشابور، از اواخر قرن چهارم تا اوایل قرن ششم است، در ذیل برخی از مشاهیر این خاندان ذکر می‌شود.




بسطامی، محمدبن حسین ابوعمرو، فقیه و قاضی القضاة نیشابور است.
خانواده او اصلاً اهل بسطام بوده اند، هر چند درباره اجداد وی چیزی دانسته نیست.
[۱] بولیت، ج۱، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.

ابوعمرو به قصد تحصیل و آموختن فقه شافعی، به شهرهای مختلف از جمله بغداد، اهواز و اصفهان سفر کرد و از مشایخ آن دیار حدیث شنید.
[۲] ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۶ـ۲۳۷، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۳] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۸، قم ۱۳۶۲ش.

در زمان حیات ابوحامد اسفراینی، فقیه شافعی بغداد و صاحب التعلیقة الکبری، ابوعمرو به بغداد رفت و مورد احترام او قرار گرفت.
[۴] احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۴۷، مدینه (بی تا).
[۵] ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.


۱.۱ - استادان


از جمله استادان ابوعمرو، سلیمان بن احمد طبرانی، صاحب دلایل النقد، احمدبن عبدالرحمان بن جارود رقّی، ابی بکر قَطیعی، احمدبن محمودبن خُرَّزاد اهوازی و دیگران بوده اند.
[۶] احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۴۷، مدینه (بی تا).
[۷] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۴۱، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۸] ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.

ابوعمرو پس از پایان تحصیل به نیشابور برگشت و در ۳۷۰، زعامت شافعیان آن شهر را به عهده گرفت.
[۹] بولیت، ج۱، ص۱۱۸.

در نیشابور ابتدا مجالس وعظ و خطابه ترتیب می‌داد و پس از چندی به تدریس و فتوی و مناظره روی آورد.
[۱۰] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۲۰، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۱] ابن قاضی شهبه، طبقات الشّافعیّة، ج۱، ص۱۹۵، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، بیروت: دارالنّدوة الجدیدة، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۲] ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۳، ص۱۸۷، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.

وی در ۳۸۸، قاضی القضاة نیشابور شد.
سبکی
[۱۳] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۴۲، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و ابن عساکر
[۱۴] ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
از قول حسن بن نصر مرندی می‌نویسند که ابوعمرو در علم چون شافعی، در قضاوت چون شریح، در فصاحت چون سحبان بود.

۱.۲ - شاگردان


از شاگردان ابوعمرو می‌توان از حاکم نیشابوری، ابوبکر بیهقی، محمدبن عبید صَرّام، یوسف ابن ایوب همدانی و دیگران نام برد.
[۱۵] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۴۱، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.


۱.۳ - ازدواج


ابوعمرو از نظر علمی همتا و همسان ابوالطیّب صعلوکی، پیشوای بزرگ شافعیان، بود و همین امر باعث شد که صعلوکی وی را به دامادی خود برگزیند و نتیجه این پیوند به وجود آمدن نسلی از علما و محدثان بود که مدت ۱۵۰ سال پیشوایی حدیث و قضای شافعیان را در نیشابور عهده دار بودند.

۱.۴ - درگذشت


ابوعمرو در ۴۰۷ یا ۴۰۸ درگذشت.
[۱۶] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۴۱، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۱۷] ابن قاضی شهبه، طبقات الشّافعیّة، ج۱، ص۱۹۵، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، بیروت: دارالنّدوة الجدیدة، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۸] ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۳، ص۱۸۷، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۹] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۵۸، قم ۱۳۶۲ش.




بسطامی، اسماعیل بن حسین، ابوابراهیم برادر ابوعمرو است.
از زندگی و نحوه تحصیل وی اطلاع دقیقی در دست نیست.
وی در فقه، شعر و ادب، مهارت زیادی داشته
[۲۰] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۶۹، قم ۱۳۶۲ش.
[۲۱] بولیت، ج۱، ص۱۱۸.
و صاحب دو پسر به نامهای ابوعبدالله محمد و ابوالطیّب سهل بوده است که از زندگی آن‌ها نیز اطلاعی در دست نیست.
[۲۲] بولیت، ج۱، ص۱۱۸.




بسطامی، عمربن محمدبن حسین ابوالمعالی مؤیّد، محدّث شافعی و زعیم شافعیان نیشابور است.
وی فرزند ابوعمرو و نوه دختری صعلوکی بود.
در نیشابور متولد شد و تحت تربیت پدر و جدّ خود صعلوکی قرار گرفت و نزد مشایخ بزرگی مثل ابومحمد خفّاف، حاکم نیشابوری، ابن فورک و دیگران علم آموخت.
[۲۳] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۵۸، قم ۱۳۶۲ش.
[۲۴] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۲۴، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

دوران زعامت ابوالمعالی بسیار کوتاه بود و بر اثر تغییراتی که در حکومت سلاجقه روی داد، او نیز معزول گردید.
ابوالمعالی، دختر سیدابوالحسن محمدبن علی همدانی را به همسری برگزید و «بسطامی» های سیّدی از اعقاب وی و ثمره این ازدواج اند.
[۲۵] بولیت، ج۱، ص۱۱۹.

از شاگردان ابوالمعالی می‌توان از نوه اش هبة الله سهل سیّدی، وجیه شمّامی، زاهر شمّامی نام برد.
ابوالمعالی در ۴۶۵ درگذشت.
[۲۶] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۵۸، قم ۱۳۶۲ش.
[۲۷] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۲۴، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.




بسطامی، هبة الله بن محمد (موفّق) محدث و زعیم شافعیان نیشابور است.
وی برادر ابوالمعالی بود و در نیشابور متولّد شد؛ مثل برادرش تحت تربیت پدر و جدّ خود قرار گرفت و به نحو شایسته ای پرورش یافت، به طوری که در اوایل جوانی عهده دار زعامت شافعیان شد و بزرگان شافعی چون ابواسحاق اسفراینی، ابوطاهر زیادی، که موفق از «اتباع» آنها بود، مقام علمی وی را تأیید کردند.
[۲۸] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۳۵۵، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۲۹] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۷۲۵، قم ۱۳۶۲ش.
[۳۰] بولیت، ج۱، ص۱۱۹.

موفّق مدت بیست سال زعامت شافعیان را عهده دار بود.
هنگامی که سلاجقه بر غزنویان پیروز شدند، موفّق زعیم شافعیّه بود.
[۳۱] بولیت، ج۱، ص۱۱۹.

ظاهراً از گفته ابن اثیر
[۳۲] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۳۱، بیروت ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.
چنین بر می آید که موفّق در دستگاه سلجوقیان نیز دارای ارج و حرمت بوده است.
موفّق در ۴۴۰ درگذشت.
[۳۳] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۳۵۵، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۳۴] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۷۲۵، قم ۱۳۶۲ش.




بسطامی، محمدبن هبة الله (ابوسهل) قاضی، فقیه، مدرس و زعیم شافعیان است.
در ۴۲۳ در نیشابور متولد شد و نزد مشایخ عصر خود، مثل عبدالرحمان بن حمدان نَصروی و ابی حسّان مُزکّی و دیگر مشایخ بغداد و خراسان علم آموخت.
[۳۵] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۰۸ـ۲۰۹، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۳۶] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۸۱، قم ۱۳۶۲ش.

هنگامی که ابوسهل در بغداد مشغول [۱]     بود، پدرش موفّق درگذشت.
ابوسهل به نیشابور برگشت؛ در آن زمان هفده ساله بود.
[۳۷] بولیت، ج۱، ص۱۲۱.

بزرگان و علمای شافعی با اصرار از او خواستند که زعامت شافعیّه را بپذیرد، و ابوالقاسم قشیری مقدمات زعامت ابوسهل را فراهم کرد و بعد از معرفی او به عنوان زعیمِ شافعیان، از همه درخواست بیعت شد؛ از س لطان طغرل سلجوقی نیز درخواست اجابت شد و پس از اجابت او، لقب جمال الاسلام به وی داده شد و خاصّ و عامّ زعامت او را قبول کردند، به حدّی که مورد حسادت بزرگان قرار گرفت.
بدین سبب، با وی از درِ دشمنی درآمدند و نزد سلطان چنین وانمود کردند که ابوسهل و یارانش پیرو کلام اشاعره اند.
ابوسهل از تدریس و خطابه منع گردید و شافعیان در مضیقه قرار گرفتند و اشخاصی از بزرگان شافعی مثل ابوالقاسم قشیری و ابوالفضل فراتی دستگیر شدند و افرادی مثل امام الحرمین جوینی و ابوسهل تحت تعقیب قرار گرفتند.
ابوسهل پس از این تعقیب متواری شد و به نواحی باخرز رفت و سپاهی از یاران خود را، که عالم به فنون جنگ بودند، گرد آورد و با سپاهیان به دروازه شهر نیشابور رسید و درخواست آزادی بندیان را نمود.
پس از روبرو شدن با ردّ درخواست خود، شبانه به قصد آزاد کردن بندیان عزم ورود به شهر کرد، والی شهر آماده نبرد شد و در این نبرد ابوسهل دستگیر و پس از مصادره اموال و مدتی زندانی شدن، تبعید گردید.
ابوسهل در ۴۵۶ درگذشت.
[۳۸] طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۳۹] بولیت، ج۱، ص۱۲۱.




بسطامی، سیدبن هبة الله، ابوعمر، زعیم شافعیان نیشابور است.
وی برادر ابوسهل بود، در نیشابور متولد شد و نزد مشایخی همانند کنجروزی، ابی حفص و دیگران علم آموخت.
وی در ۵۰۲ درگذشت
[۴۰] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۳۷۳، قم ۱۳۶۲ش.
[۴۱] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۹۳، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۴۲] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۱۰۲، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
و به نوشته بولیت
[۴۳] بولیت، ج۱، ص۱۲۳.
ظاهراً بسیار جوانتر از برادرش، ابوسهل، بوده است.



بسطامی، موفق هبة الله است.
وی تنها فرزند ابوسهل بود.
در نیشابور زاده شد، و در همان‌جا علم آموخت.
متّفق جوزقی را از ابوالقاسم مغربی، مسند ابی عوانه را از ابوالقاسم قشیری، صحیح بخاری را از حفصی شنید.
از آن‌جا که در جوانی، در ۴۷۹، درگذشت، توفیق روایت حدیث را نداشته است.
[۴۴] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۶۹۸، قم ۱۳۶۲ش.




بسطامی هبة الله بن سهل بن عمر، معروف به سیّدی، پیشوای شافعیان و محدث نیشابور است.
در ۴۴۳ در نیشابور متولد شد.
از آن‌جا که نوه دختری سیدابوالحسن همدانی بود، به سیّدی معروف شد.
وی از بزرگانی مثل عمربن سرور، عبدالغافر فارسی، ابویَعْلی صابونی، ابوبکر بیهقی علم آموخت.
از جمله شاگردان سیّدی، ابن عساکر و سمعانی بوده اند.
وی همچنین به ابوالقاسم بن حَرَسْتانی اجازه نقل حدیث داده است.
از سمعانی نقل شده است که سیّدی فقیه و عالم بود، لیکن به علّت تنگ خُلقی روایت حدیث نمی‌کرد و محدّثان را هم دوست نداشت.
سیّدی در ۵۳۳، درگذشت.
[۴۵] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۳۲۶ـ۳۲۷، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۴۶] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۱۴ـ۱۵، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.




بسطامی عبدالملک بن هبة الله، پیشوای شافعیان نیشابور است.
وی فرزند هبة الله و نوه دختری امام الحرمین جوینی بوده است و در نیشابور زاده شد.
از جزئیّات زندگی و نحوه تحصیل او اطلاعی در دست نیست جز این‌که سبکی
[۴۷] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۱۹۰، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
به نقل از سمعانی می‌نویسد: عبدالملک از زعمای شافعیه بوده و شخصیت علمی داشته و همراه سمعانی نزد جَدّ خود هبة الله سماع حدیث می‌کرده است.
سبکی از سمعانی نقل کرده که وی در ۵۳۲ در بغداد خبر درگذشت عبدالملک را شنیده است.
[۴۸] هبة اللّه است، عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۴۹] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۱۹۰، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.

بنابراین، ظاهراً سال مرگ او ۵۵۶ است که بولیت
[۵۰] بولیت، ج۱، ص۱۲۷.
نوشته است.



بسطامی، حسین بن هبة الله (مؤیّد موفقی) است.
وی برادر عبدالملک و نوه دختری امام جوینی بود.
از زندگی و نحوه تحصیل او اطلاع دقیقی در دست نیست جز این‌که وی را فقیه و پیشوای شافعیان در زمان درگیری سلطان سنجر با غزها دانسته اند.
وی در همین درگیریها، زمانی که یکی از سرداران سلطان سنجر به نام آی ابه در صدد بازپس گیری نیشابور از غزها بود، براثر پرتاب سنگ از منجنیق کشته شد.
سال مرگ او که آخرین فرد معروف خاندان بسطامی بود، ۵۵۶ ثبت شده است.
[۵۱] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۱، ص۲۷۷ـ ۲۷۸، بیروت ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.
[۵۲] بولیت، ج۱، ص۷۸.




از افراد غیرمعروف این خانواده عبدالله بن عمربن محمد، ابوبکر است.
وی فرزند دیگر مؤیّد ابوالمعالی بود که در پیش پدر خود سماع حدیث کرد.
[۵۳] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۴۴۸، قم ۱۳۶۲ش.

ابوبکر دارای دو پسر بود که در بیهق و خسروجرد اقامت داشتند: یکی ابوالحسن که نزد امام الحرمین جوینی دانش آموخت و سمت قاضی بیهق را داشت و در ۵۳۲، درگذشت؛ دیگری ابونصر مؤیّد که در ۵۲۷، درگذشته است.
[۵۴] بولیت، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷.




عایشه، دختر محمدبن حسین و خواهر مؤید و موفق، نیز از افراد غیر مشهور خاندان بسطامی است.
وی از خفاف و دیگران روایت کرده و اسماعیل بن مؤذن، زاهر شمامی، وجیه شمامی و محمدبن حمّویه از او روایت کرده اند.
[۵۵] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۲۵، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۵۶] بولیت، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۳۱.




(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.
(۲) ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۳) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۴) ابن قاضی شهبه، طبقات الشّافعیّة، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، بیروت: دارالنّدوة الجدیدة، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۵) احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، مدینه (بی تا).
(۶) محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۷) عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
(۸) ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، قم ۱۳۶۲ش.
(۹) بولیت.


 
۱. بولیت، ج۱، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.
۲. ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۶ـ۲۳۷، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۳. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۸، قم ۱۳۶۲ش.
۴. احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۴۷، مدینه (بی تا).
۵. ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۶. احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۴۷، مدینه (بی تا).
۷. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۴۱، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۸. ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۹. بولیت، ج۱، ص۱۱۸.
۱۰. محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۲۰، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۱. ابن قاضی شهبه، طبقات الشّافعیّة، ج۱، ص۱۹۵، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، بیروت: دارالنّدوة الجدیدة، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۲. ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۳، ص۱۸۷، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
۱۳. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۴۲، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۱۴. ابن عساکر، تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۲۳۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۱۵. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۴۱، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۱۶. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۴۱، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۱۷. ابن قاضی شهبه، طبقات الشّافعیّة، ج۱، ص۱۹۵، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، بیروت: دارالنّدوة الجدیدة، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۸. ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۳، ص۱۸۷، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
۱۹. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۵۸، قم ۱۳۶۲ش.
۲۰. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۱۶۹، قم ۱۳۶۲ش.
۲۱. بولیت، ج۱، ص۱۱۸.
۲۲. بولیت، ج۱، ص۱۱۸.
۲۳. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۵۸، قم ۱۳۶۲ش.
۲۴. محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۲۴، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۲۵. بولیت، ج۱، ص۱۱۹.
۲۶. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۵۸، قم ۱۳۶۲ش.
۲۷. محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۲۴، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۲۸. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۳۵۵، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۲۹. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۷۲۵، قم ۱۳۶۲ش.
۳۰. بولیت، ج۱، ص۱۱۹.
۳۱. بولیت، ج۱، ص۱۱۹.
۳۲. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۳۱، بیروت ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.
۳۳. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۳۵۵، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۳۴. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۷۲۵، قم ۱۳۶۲ش.
۳۵. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۲۰۸ـ۲۰۹، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۳۶. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۸۱، قم ۱۳۶۲ش.
۳۷. بولیت، ج۱، ص۱۲۱.
۳۸. طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۳۹. بولیت، ج۱، ص۱۲۱.
۴۰. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۳۷۳، قم ۱۳۶۲ش.
۴۱. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۹۳، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۴۲. محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۱۰۲، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۴۳. بولیت، ج۱، ص۱۲۳.
۴۴. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۶۹۸، قم ۱۳۶۲ش.
۴۵. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۳۲۶ـ۳۲۷، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۴۶. محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۱۴ـ۱۵، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۴۷. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۱۹۰، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۴۸. هبة اللّه است، عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۴۹. عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۷، ص۱۹۰، چاپ محمود محمدطناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۵۰. بولیت، ج۱، ص۱۲۷.
۵۱. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۱، ص۲۷۷ـ ۲۷۸، بیروت ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.
۵۲. بولیت، ج۱، ص۷۸.
۵۳. ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب من السیاق، ج۱، ص۴۴۸، قم ۱۳۶۲ش.
۵۴. بولیت، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷.
۵۵. محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۲۵، ج ۱۷، ۱۸، ۲۰، چاپ شعیب ارنؤوط و محمدنعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۵۶. بولیت، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۳۱.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بسطامی»، شماره۱۳۳۴.    



جعبه ابزار