• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خانه در شامات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حفاری‌های باستان شناسیِ تل‌الرماد، از نواحی دمشق، سکونت در هزاره هفتم پیش از میلاد را در این منطقه نشان می‌دهد.
[۱] عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۸.
در قرن یازدهم پیش از میلاد، خانه‌های سوری به طور نامنظم در کنار معبد یا قصر، درون حصار قرار داشتند.
[۲] پائولو کونئو، تاریخ شهرسازی جهان اسلام، ج۱، ص۱۲۰.
از عهد برنز و آهن در حفاری‌های باستان شناسی سوریه، خانه‌هایی با دیوارهایی با قالب‌های خشتی و گاه دوطبقه کشف شده است.
[۳] Ross Burns, Monuments of Syria:an historical guide, London ۱۹۹۹، ج۱، ص۱۸.




تأثیر معماری هخامنشی در بناهای سوریه مشهود است، از جمله ساخت بناهایی سه ضلعی با سقف گنبدی که یک ضلع آن باز و مشرف به حیاط بود و به نام ایوان در سراسر ناحیه رواج یافت.
[۴] تری دوئرتی، سوریه، ج۱، ص۲۸.
آثار به‌دست آمده از شهر حمص حاکی از وجود خانه‌های بیزانسی است که اغلب دارای سردابه یا محل دفن مسیحیان و ذخیره آب مصرفی بودند. امویان در ابتدای ورود به شام، خانه‌های متروک اما قابل استفاده بیزانسی‌ها را به تملک خود درآوردند یا بر ویرانه‌های آن‌ها خانه‌های جدید ساختند. بعضی از آن‌ها نیز در خیمه‌های خارج شهرها مستقر شدند.
[۵] پائولو کونئو، تاریخ شهرسازی جهان اسلام، ج۱، ص۱۲۱.
[۶] سلیم عادل عبدالحق، «بحث موجز فی تاریخ مدینة حمص و آثارها»، ج۱، ص۱۸ـ۱۹.
بلاذری
[۷] بلاذری، ، فتوح البلدان، ج۱، ص۱۸۲ـ ۱۸۳.
از ساخت صد منزل در ابتدای دوره اسلامی در شهر سلمیه، نزدیک حمص، یاد کرده است. این شیوه امویان در تملک و ساخت منازل در دوره‌های بعدی در سوریه مورد توجه قرار گرفت و تا حدی تداوم یافت.
[۸] عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۱۳۸.
مقدسی
[۹] مقدسی، البدء والتاريخ، ج۱، ص۱۵۱.



محل خانه‌های بعضی پیامبران را در این منطقه دانسته، او همچنین از خانه‌های تنگ شهر قنسرین و پنجره‌های آهنی خانه بزرگان حلب یاد کرده است. ابن جبیر ضمن معرفی محل زندگی هابیل و قابیل در این منطقه، از فشرده و بهم پیوسته بودن خانه‌های حماه سخن گفته و مصالح بیش‌تر بناهای دمشق را گل و نی دانسته است که طبقه طبقه روی هم قرار داشتند و آتش به سرعت آن‌ها را فرا می‌گرفت.


در دوره ممالیک در دمشق و حلب، خانه‌های نظامیان، اشراف و عامه مردم در سه قسمت شهر ساخته می‌شد.
[۱۳] پائولو کونئو، تاریخ شهرسازی جهان اسلام، ج۱، ص۲۴۲.
در این دوره، خانه‌های فقیرانه و گاه محلات اقلیت نشین دور از مرکز شهر ساخته می‌شدند.
[۱۴] آندره رمون، مقدمه‌ای بر شهرهای بزرگ عربی ـ اسلامی در قرنهای ۱۰ تا ۱۲ هجری، ج۱، ص۸۳.
در دوره عثمانیان خانه‌ها در سوریه تحت تأثیر سبک خانه‌سازی ترک‌ها ساخته می‌شد.
[۱۵] Ross Burns, Monuments of Syria:an historical guide, London ۱۹۹۹، ج۱، ص۲۵.
با این حال، در همین دوره ده‌ها هزار خانه در حلب و دمشق ساخته شد که سبک آن ادامه شیوه امویان و عباسیان بود.
[۱۶] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۳۳.
[۱۷] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۳۹.
قدمت خانه‌های بازمانده سوری به عهد عثمانی برمی‌گردد و خانه‌های قدیم‌تر به ندرت وجود دارد. از خانه‌های پیش از دوره عثمانی باید از مدرسه ظاهریه، واقع در مرکز دمشق، نام برد که قبلا خانه پدر سلطان صلاح الدین ایوبی بود.
[۱۸] عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۱۳۸.

بناهای سوریه تأثیر اقوام فاتح را به‌خوبی نشان می‌دهند، مانند ستون‌های رومی، طاق‌های قوسی ایرانی برای تزیین درها و پنجره‌ها و دیوارهای ضخیم در دوره جنگ‌های صلیبی.
[۱۹] تری دوئرتی، سوریه، ج۱، ص۹۷.
ضمناً به سبب تسلط هم زمان برخی سلسله‌های اسلامی در مصر و سوریه، در ساختار خانه‌های هر دو کشور یکسانی ساخت‌مایه و نقوش تزیینی وجود دارد.
[۲۰] منیرسلیمان، «وحدة‌الفن بین مصر و سوریة»، ج۱، ص۱۷۷.
[۲۱] منیرسلیمان، «وحدة‌الفن بین مصر و سوریة»، ج۱، ص۱۸۰.
[۲۲] منیرسلیمان، «وحدة‌الفن بین مصر و سوریة»، ج۱، ص۱۸۴.



در بیش‌تر شهرها و برخی روستاهای سوریه مانند عزراء، سنگ اصلی‌ترین مادّه ساختمانی و در نواحی مختلف دارای انواع متفاوت بود، مثلا در حلب سنگ آهک و در دمشق سنگ‌های بازالت و آهک کاربرد بیشتری داشتند.
[۲۳] معماری سنّتی سوریه، ص ۱۹.
در دمشق، بناهای سنگی کم بود و سنگ بیش‌تر در خانه‌های مجلل به کار می‌رفت و کاربرد آن در خانه‌های مردم عادی، بیشتر برای پی‌ریزی و استحکام بنا بود.
[۲۴] عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۳.

گِل علاوه بر بدنه دیوارها و اندود، به عنوان ملاط و در خشت‌های قالبی با اندازه ۲۰×۴۰×۱۰ سانتیمتر در خانه سازی کاربرد داشت
[۲۵] معماری سنّتی سوریه، ص۲۰.
اکثر خانه‌های دمشق گلی بودند.
[۲۶] عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۳.

چوب درختان بومی، از جمله صنوبر و سرو، به سبب استحکام در کف بناها
[۲۷] معماری سنّتی سوریه، ص ۲۳ـ۲۴.
و برای ساخت قاب‌های چوبی، در، پنجره، اثاثیه و لوازم منزل به کار می‌رفت.
[۲۸] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۵۷.
[۲۹] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۶۵.



پوشش نهایی دیوار در خانه‌های سوریه، معمولا از ملاط یک رنگ بوده و اندودهای تزیین‌دار و چن رنگ صرفاً در برخی روستاها کاربرد داشته‌اند. براساس مصالح و نوع ساختمان، اندودها متفاوت بوده است:
۱) اندود آهکی برای پوشش دیوارهای سنگی که زیبا کننده نما و محافظ دیوار بوده و در سه لایه اجرا می‌شده است: لایه بِسْمار شامل خاک نرم، آهک آبداده و ماسه با آب؛ لایه بیتانه شامل آهک، ماسه سخت، خاک نرم و شاهدانه با آب؛ لایه دَهره شامل آهک، ماسه نرم، خاک نرم و آب.
۲) اندود گلی برای سطوح بیرونی ساختمان‌های گلی، که بیش‌تر در دمشق و حومه حلب کاربرد داشته بوده این اندود گاه سخت بوده که برای چسبندگی بیش‌تر با کاه مخلوط می‌شده و گاه نرم که روی اندود سخت را می‌پوشانده است.
۳) اندود دوغاب آهک، که روی دیوارهای سنگی و گلی معمولا به صورت مایع و یک لایه استفاده می‌شده است.
[۳۰] معماری سنّتی سوریه، ص ۲۴.

به سبب آب و هوای گرم سوریه در تابستان، در سقف بعضی از خانه‌های روستایی، سایه‌بانی از شاخ و برگ درخت انگور برای خنک نگهداشتن خانه قرار می‌گیرد.
[۳۱] ۸۹، تری دوئرتی، ج۱، ص۱۳، سوریه.
در حلب که دما در تابستان‌ها از ْ۴۰ تجاوز می‌کند و در زمستان‌ها گاه به ْ۱۵- می‌رسد، برای محافظت از سرما و گرمای شدید، خانه‌ها به صورت چند طبقه ساخته می‌شوند.
[۳۲] سلمان قطایه، «الرسوم التزیینیة فی‌الدور الحلبیة»، ج۱، ص۸۶.



خانه‌های سوری معمولا حداکثر سه طبقه‌اند، شامل زیرزمین (قَبُو)، طبقه همکف (سَلامْلِک، واژه ترکی) و طبقه اول (حَرَمْلِک، واژه ترکی). طبقه زیرزمین برای تعادل حرارت در طول سال، ذخیره غذا و صرف غذاست و ورودی آن در گوشه حیاط قرار دارد و از طریق روزنه‌ای کوچکی از حیاط نور و هوا دریافت می‌کند.
[۳۳] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۳۹ـ۲۴۲.
به دلیل شرایط خاص آب و هوایی، زیرزمین در خانه‌های حلب فراوان ساخته می‌شود.
[۳۴] آندره رمون، مقدمه‌ای بر شهرهای بزرگ عربی ـ اسلامی در قرنهای ۱۰ تا ۱۲ هجری، ج۱، ص۹۱.

درِ ورودی که کوچک ساخته می‌شود، به حیاط راه دارد.
[۳۵] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۲.
ورودی خانه‌های عربی با درهای چوبی از خانه‌های ترکی‌ساز متمایز می‌شود. روی این درها با میخ‌های آهنی صفحات سربی نصب می‌کردند.
[۳۶] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۱۵.
درون حیاط حوضی با فواره، انواع درختان مرکّبات، بوته‌های گل و چاه آب تعبیه می‌شد که گاه برای نگهداری گوشت و غذاهای فاسد شدنی به کار می‌رفت. در این خانه‌ها دیوارهای مشرف به حیاط دارای تزیینات سنگی و پنجره بود.
[۳۷] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۲.
[۳۸] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۴.
برای تأمین آب حوض گاه قنات‌هایی در کنار خانه‌ها احداث می‌شد.
[۳۹] ابن‌شداد، الاعلاق‌الخطیرة فی ذکر امراءالشام و الجزیرة، ج۲، قسم ۲، ص۱۹.
[۴۰] ابن‌شداد، الاعلاق‌الخطیرة فی ذکر امراءالشام و الجزیرة، ج۲، قسم ۲، ص۲۲ـ۲۳.
قطر حوض گاه به سه تا شش متر می‌رسید، اما حوض‌های فواره‌دار که با سنگ رخام ساخته می‌شدند، معمولا کمتر از یک متر قطر داشتند.
[۴۱] عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۷.
کف حیاط معمولا با قطعات سنگی بزرگ و قسمت مقابل ایوان با سنگ‌های رخامِ رنگی به اشکال هندسی مفروش می‌شد.
[۴۲] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۶۷.


۶.۱ - حیاط

حیاط از مهم‌ترین وجوه تمایز خانه‌های عربی از ترکی در سوریه بوده است.
[۴۳] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۱۴.
معمولا در یک ضلع حیاط و در مقابلِ ورودی، ایوان قرار داشت. ارتفاع ایوان و تالار کنار آن، برای خنک‌تر نگهداشتن هوا، از سایر اتاق‌ها بیش‌تر بود. ایوانها برای نشستن در ظهر زمستان و غروب تابستان و استراحت کاربرد داشت و حدود هشت ماه در سال مورد استفاده قرار می‌گرفت. در هر جانب ایوان، اتاقی برای سکونت در زمستان ساخته می‌شد. گاهی در دیوارهای ایوان، یک یا دو طاقچه محرابی‌ شکل با نیم گنبدهایی برای نگهداری قرآن و دیگر وسایل ساخته می‌شد.
[۴۴] هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۴.
[۴۵] عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۷.
[۴۶] محمداسعد طلس، الآثارالاسلامیة و التاریخیة فی حلب، ج۱، ص۲۹۰.
گاهی سکوهایی در اطراف ایوان برای نشستن مهمانان تعبیه می‌شد.
[۴۷] Ross Burns, Monuments of Syria:an historical guide, London ۱۹۹۹، ج۱، ص۴۱.
در اطراف حیاط اتاق‌های زیادی بود. مهم‌ترین اتاق که به ویژه در خانه‌های مجلل ساخته می‌شد، تالار اصلی (قاعه) بود که در انتهای ایوان برای تشریفات مخصوص و مهمانی‌ها و جشن‌ها بنا می‌گردید. در برخی خانه‌ها، مانند خانه‌های وکیل، باصیل و غزالی در حلب، سقف تالار اصلی گنبد داشت و بهترین اسباب و اثاث خانه در آن‌جا قرار می‌گرفت. تالارهای خانه فخری و دارالامیر در حلب نیز از بزرگ‌ترین تالارهای سوریه محسوب می‌شوند. درون تالار و اتاق‌ها فرش گسترده می‌شد و فواره‌ها و حوض‌های کوچکی از سنگ یا برنز، حتی درون اتاق خواب، هم تعبیه می‌گردید.
[۴۸] ابن‌شحنه، تاریخ حلب، ج۱، ص۲۳۷.
[۴۹] هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۵ـ۲۲۶.
[۵۰] محمداسعد طلس، الآثارالاسلامیة و التاریخیة فی حلب، ج۱، ص۲۹۰.


۶.۲ - طبقه همکف و اول

طبقه همکف، طبقه زندگی و پذیرایی بود و بیش‌تر ایام سال از آن استفاده می‌شد. حمام و آشپزخانه نیز در این طبقه قرار داشت.
[۵۱] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۶.
گاه درون تالار و اتاق‌ها اندام کوچک آبیِ دیگری به نام سلسبیل (مَصَبّ) تعبیه می‌شد که مزیّن به لوح مرمرین با قطعات رخامی بود و آن را به صورت ایستاده روی دیواری گذاشتند و آب زلال از درون آن جریان می‌یافت تا هوای اتاق را خنک کند.
[۵۲] عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۷.

طبقه اول اغلب برای زندگی شخصی در نظر گرفته می‌شد و ورود به آن‌جا از طریق حیاط امکان‌پذیر بود.
[۵۳] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۶.
در زمستان‌های بسیار سرد سوریه، از بعضی اتاق‌های این طبقه به عنوان سالن آفتاب استفاده می‌کردند.
[۵۴] Guy T Petherbridge, "Vernacular architecture: the house and society", in Architecture of the Islamic world, ed George Michell, London: Thames and Hudson, ۱۹۸۴، ج۱، ص۲۰۴.
گاه در کنار یا زیر خانه‌ها مدفن خانوادگی ایجاد می‌شد که درِ آن بیرون از خانه بود. این سنّتی بسیار ریشه‌دار در سوریه است.
[۵۵] هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۴.



دیوارها چند نوع‌اند:
نوع اول: دیوارهای تکه سنگی از سنگ بادبَر اولیه است که هنوز در حلب، دمشق و حمص دیده می‌شود. سنگ‌های این دیوارها بزرگ و به شکل مکعب مستطیل‌اند و با ملاط گل به هم متصل می‌شوند. این دیوارها به صورت دولایه روی پی سنگی به عمق یک متر ایجاد می‌گردند و میان دو لایه با قلوه سنگ و خاک پر می‌شود. پهنای این دیوارها حدود هفتاد یا هشتاد سانتیمتر است. دیوارهایی با سنگ‌های رنگی در اتاق‌های اصلی و حیاط اندرونیِ خانه‌های قدیمی دمشق زیبایی منحصر به فردی داشته‌اند. سنگ‌های رنگی شامل بازالت سیاه (قوی و بادوام)، سنگ آهک سفید، زرد یا قرمز (کم دوام‌تر) و سنگ مازی (متعلق به ناحیه مازه، صورتی رنگ و محکم) است. ضخامت این دیوارها پنجاه تا نود سانتیمتر است و ارتفاع آن‌ها گاهی به سی متر می‌رسد. این دیوارها اندود ندارند و از ملاط آهک برای چسباندن آن‌ها استفاده می‌شود.
نوع دوم: دیوارهای، سنگیِ ناصاف است. این سنگ‌ها با ضخامت شصت تا هفتاد سانتیمتر و با ملاط گل در خانه‌های روستاییِ لاذقیه، در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف، به‌کار می‌روند. پی این دیوارها پنجاه سانتیمتر عمق و صد سانتیمتر عرض دارد.
نوع سوم: دیوارهای خشکه چینی است که در جنوب سوریه به دلیل وفور سنگ آتشفشانی بازالت کاربرد دارد و ویرانه‌های آن‌ها امروزه در استان‌های درعا (اَذرعات) و سُوَیداء باقی است.
نوع چهارم: دیوارهای خشتی است که هنوز در برخی خانه‌های قدیمی دمشق و روستاهای حلب و دمشق وجود دارد. دیوارهای خشتی مستقیمآ و بدون پی، از کف زمین ساخته می‌شود اما اگر زمین سست باشد، پی سنگی لازم است. سطح خارجی این دیوارها با لایه‌ای از آهک یا گل پوشانده و صاف می‌شود.
نوع پنجم: دیوار با خاک کوبیده‌شده است که به صورت قالبِ کلوخ خاک که در محل ساخت دیوار، قالبگیری شده ساخته می‌شود و با لایه گل یا آهک پوشانده و صاف می‌گردد.
نوع ششم: دیوارهای چوبی است که ساخت آن‌ها قبلا در شهرها مرسوم بوده و اکنون بیش‌تر در روستاها استفاده می‌شود. دیوار چوبی معمولا برای طبقات بالایی و شامل چند ستون عمودی است که با تیرک‌های چوبیِ مورّبِ عرضی به هم متصل می‌شوند و فاصله میان آن‌ها با خشت و گل پر می‌شود.
[۵۶] معماری سنّتی سوریه، ص ۱۹ـ۲۰.

طاقها و قوسها معمولا در اندازه کوچک در ایوانها ساخته می‌شوند و شکل آن‌ها باتوجه به سبک معماری و تاریخ بنا متفاوت است.
[۵۷] معماری سنّتی سوریه، ص ۲۱ـ۲۲.
معمولا بالای درها و پنجره‌ها نیز طاق‌های سنگی ساخته می‌شود.
[۵۸] هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۵.
گنبدهای گلی معمولا برای پوشاندن خانه‌های گلی در حومه شهرهای شمالی سوریه با قالب‌های خشتی به ابعاد ۱۰×۲۰×۴۰ سانتیمتر ساخته می‌شوند و گاه سقفِ خانه‌های بزرگ سوریه گنبدهای سنگی دارند.
[۵۹] معماری سنّتی سوریه، ص ۲۳.



انواع سقف‌های تخت عبارت‌اند از:
۱) سقف‌های سنگی تخت، که به سبب وجود سنگ بازالت در جنوب سوریه، رایج است. این سنگ‌ها در کنار کوه‌ها و محل استخراج، بریده می‌شده و به صورت چهارگوش با ابعاد ۷۰×۳۵×۳۷ سانتیمتر برای ایجاد سقف به‌کار می‌رفته است.
۲) سقفهای چوبی، که برای طبقات مختلف در شهر و روستا با جنبه سازه‌ای و تزیینی به کار می‌رود. سقف چوبی غالبآ برای خانه‌های یک‌طبقه بوده و از چوب درختان بومی سوریه یا سایر کشورها تهیه می‌شده است. سقف چوبی از نیمه دوم قرن دهم به بعد بیش‌تر معمول گردید
[۶۰] محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، ج۱، ص۲۰۴.
[۶۱] محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، ج۱، ص۲۰۷.

۳) سقف شالی با پوشش گلی که در نواحی دمشق و لاذقیه معمول بود و برای ساخت آن، از شاخه‌های درختان، نی، نیشکر، کاه و تخته‌های چوب صنوبر و بلوط و غیره استفاده می‌شد و سپس لایه‌ای گل به عنوان پوشش نهایی، روی آن را فرا می‌گرفت.
[۶۲] معماری سنّتی سوریه، ص ۲۴.



اجزای نما و آرایه‌ها: کیشکها پنجره‌های چوبی برآمده شبیه بالکن‌های چوبی بسته‌اند که بر روی پایه‌های سنگی قرار می‌گیرند. امروزه تیرک‌های فولادی جانشین پایه‌های سنگی شده است. تزیین کیشک‌ها ساده بوده و توجه خاصی به گوشه‌ها، برآمدگی‌ها و پنجره‌ها در آن شده است. سقف چوبی شیب‌دار کیشکها با صفحه‌های فلزی محافظت می‌شد. امروزه کیشک‌ها به‌علت نگهداری نامناسب و اوضاع جوی آسیب فراوان دیده‌اند.
[۶۳] معماری سنّتی سوریه، ص ۲۲.

پنجره‌ها دو نوع‌اند:
۱) خارجی، که ساده و کوچک است و برای جلوگیری از دیده شدن از بیرون، در قسمت‌های بلندتر خانه و برای روشنایی سقف چوبی و اتاق تعبیه می‌گردد و قسمتی از آن باز و بسته می‌شود.
۲) داخلی رو به حیاط مرکزی، که تزیینی‌تر و مستطیل‌شکل و دارای قواره‌های شیشه‌ای است و میان دو اتاق یا اتاق و حیاط قرار می‌گیرد.
[۶۴] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۵۸.



در خانه‌های سوری تزیین دیوارها از داخل با کتیبه‌هایی با خطوط کوفی و نسخ، نقوش گیاهی و حیوانی و نقش‌های هندسی بسیار معمول است.
[۶۵] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۶۵.
تزیینات و نقوش غیرسوری نیز در خانه‌ها به چشم می‌خورد، مثلا در خانه اَجِقباش
[۶۶] محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، بخش هنر و معماری.
در عهد عثمانی، حجاری گل و گیاه و تأثیر پذیری از نقوش اروپایی رواج یافت. همچنین در این دوره به کارگیری سنگ‌های سیاه و سفید و زرد که در دوره مملوکی معمول بود، رواج داشت.
[۶۷] محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، ج۱، ص۲۳۷.
[۶۸] محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، ج۱، ص۲۴۲.
داخل و خارج بنا با سنگ‌های گوناگون آراسته می‌شد و نقش انواع میوه‌ها مانند انگور و انجیر و سایر میوه‌های محلی رواج یافت.
[۶۹] سلمان قطایه، «الرسوم التزیینیة فی‌الدور الحلبیة»، ج۱، ص۸۶ـ۸۷.

بیشتر اثاث و اسباب خانه‌های عربی (از جمله سوری) ثابت بود و همین ثابت بودن در معماری داخلی خانه‌ها تأثیر داشت.
[۷۰] یحیی وزیری، موسوعة عناصرالعمارة الاسلامیة، ج۱، ص۵۳.
کمدها را برای نگهداری عتیقه‌های شیشه‌ای و مسی، اشیای تزیینی چوبی و وسایل روزمره و البسه، با میخ‌های آهنی به دیوارها متصل می‌کردند.
[۷۱] محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۶۳.



۱) چادر، مسکن کوچ نشینانی است که عموماً در صحرا، دشت و نواحی شرقی سوریه ، نزدیک سواحل رود فرات و مرز ترکیه نقل مکان می‌کنند. چادرها گاه بزرگ‌اند و دو قسمت جدا از هم برای زنان و مردان و بخش کوچک دیگری دارند که با پشم یا پرده یا کیسه‌های آذوقه یا نی ظریف از دیگر قسمت‌ها جدا می‌شوند. چادرهای اصلی چهارگوش و پشمی‌اند و از بیرون با طناب کشیده شده و با میخ چوبی در زمین ثابت شده‌اند.
۲) خانه ابتدایی (روستایی) که شامل دو واحد هم تراز است که با دری به هم مرتبط‌اند. یک واحد اتاق خواب، و دیگری آشپزخانه و انبار مواد غذایی است. جلوی این خانه‌های روستایی، فضایی مَصْطَبه (سکو) مانند برای گذران اوقات فراغت و در قسمت عقب آن، اصطبل حیوانات است. نمونه‌های این خانه‌ها که یک‌طبقه و وابسته به مزرعه‌اند، در کوهستان‌های شهر لاذقیه یافت می‌شوند.
۳) خانه رواق‌دار که ترکیب چند اتاق در یک ردیف است که از طریق رواقِ سرتا سریِ جلویِ ساختمان به هم متصل می‌شوند و در روستاهای مناطق جنوبی سوریه به سمت شمال وجود دارند.
۴) خانه با یک ایوان (لِوان)، با سه قسمت (دو قسمت مسکونی و ایوانی در وسط آنها)، که در خانه‌های روستایی نواحی شمالی دمشق یافت می‌شوند.
۵) خانه روستایی با حیاط مرکزی که حیاط مرکزی این خانه‌ها محل نگهداری حیوانات خانگی و باغچه سبزیجات فصلی است. این خانه‌ها از واحدهای پوشیده‌شده با گنبدهایی حول حیاط مرکزی تشکیل شده و شامل اتاق‌های مردان و زنان، آشپزخانه، تنور و اصطبل‌اند. امروزه گاهی به جای گنبد، سقف را مسطح می‌سازند. حیاط این‌گونه خانه‌ها معمولا برای سکونت افراد خانواده و نگهداری احشام، با دیواری به دو قسمت مجزا تقسیم می‌شود. این خانه‌ها که معمولا برای زندگی بیش از یک خانواده‌اند، در نزدیکی لاذقیه یافت می‌شوند.
۶) خانه شهری حیاط‌دار، با بازشوهای نسبتآ کوچک در نمای خارجی و بازشوهای بزرگ به سمت حیاط که در همه شهرهای سوریه ساخته می‌شود. در این خانه‌ها، همه اتاق‌ها به سمت حیاط گشوده می‌شوند و حیاط گاهی دارای حوض و فواره و باغ است. ارتفاع این خانه‌ها حداکثر ده متر برای دو طبقه است.
۷) خانه‌های لبنانی که در سراسر کشورهای مشرق مدیترانه، از جمله سوریه وجود دارند و ساخت آن‌ها نتیجه تجدد عثمانی‌ها و توسعه طبقه متوسط در منطقه است. این خانه‌ها با به کارگیری مواد صنعتی و براساس آیین‌نامه‌های جدید شهری ساخته شده‌اند. داشتن تالار مرکزی و چند اتاق اطراف آن ویژگی این خانه‌هاست. نمای اتاق‌ها شامل سه پنجره قوسی شکل به بیرون و اغلب بالکنی است که به سمت باغ یا خیابان باز می‌شود.
[۷۲] معماری سنّتی سوریه، ص ۱۳ـ۱۴.

۸) منازل جمعی، در جهان عرب، از جمله در سوریه، سکونتگاه‌های جمعی و مخصوص فقرا وجود داشت که حَوش نامیده می‌شد. براساس یک سند وقفی از قرن دهم، حوش یک حیاط بزرگ مرکزی و چند کلبه در اطراف آن بوده است. هر کلبه دو تا سه اتاق داشته که ورودی آن‌ها به حیاط باز می‌شده است. چند چاه آب و دستشویی نیز برای استفاده عموم در حیاط ساخته می‌شده است. در دمشق و حلب حوش‌های زیادی وجود داشته است.
[۷۳] آندره رمون، مقدمه‌ای بر شهرهای بزرگ عربی ـ اسلامی در قرنهای ۱۰ تا ۱۲ هجری، ج۱، ص۱۰۲.



در معماری سوریه تغییرات زیادی در بهره‌گیری از مصالح، فنّاوریِ ساخت و نقشه خانه‌ها ایجاد شده است. خانه‌های سنّتی حلب بر اثر گسترش افقی شهرها، افزایش جمعیت در مرکز شهر و نیاز به خانه‌های بیشتر، چند طبقه شده‌اند. از طرفی، کاهش تعداد صنعتگران ماهر، کمبود مصالح ساختمانی سنّتی و بهره‌گیری از مصالح جانشین، اجرا را سریع‌تر کرده است. در بعضی روستاها، نیاز به احداث طبقه دوم به سبب افزایش جمعیت، منجر به برداشتن گنبدهای گلی و احداث سقف‌های صاف بتنی شده است که با وجود پایداری زیاد، در مقایسه با گنبدهای گلی، عایق ضعیفی در مقابل حرارت و صدا محسوب می‌شوند.
[۷۴] معماری سنّتی سوریه، ص ۱۴ـ۱۵.
امروزه دولت بدویهای چادرنشین را به سکونت در روستاها و یکجانشینی تشویق می‌کند
[۷۵] تری دوئرتی، سوریه، ج۱، ص۸۹.
و کوچک شدن خانواده و اشتغال زنان و آپارتمان نشینی به عنوان راه حلی برای صاحب‌خانه شدن، موجب توجه کمتر به خانه‌های حیاط‌دار شده است. تقسیم اتاقهای بزرگ با دیوارهای جداکننده برای سکونت افراد بیشتر، چند بخشی کردن اتاق با طاق گنبدی و استفاده از دیوارهای بلوکی به‌جای کیشک‌ها از دیگر تغییرات خانه‌های جدید است. ورودیهای خانه‌ها و اتاقها نیز به سبب طرح اتاقها و نیاز به ورود نور بیش‌تر تغییر کرده‌اند.
[۷۶] معماری سنّتی سوریه، ص۱۵.
[۷۷] معماری سنّتی سوریه، ص۲۵.
تلفیق سنّت و تجدد از طرفی منجر به ایجاد خانه‌های جدید و از طرف دیگر، موجب تغییر کاربری بسیاری از خانه‌های مجلل و زیبای گذشته شده‌است. چنان‌که بعضی از خانه‌های بازمانده دوران عثمانی به هتل، موزه، مدرسه و غیره بدل شده‌اند
[۷۸] هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۳.
برای نمونه، خانه ناظم‌پاشا به قصر جمهوری و خانه زوارپاشا در ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱ به مدرسه طب تبدیل شده است.
[۷۹] عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۱۶۵.



(۱) ابن‌جبير، رحلة ابن‌جبير، بيروت ۱۹۸۶؛
(۲) ابن‌شحنه، تاريخ حلب (فصل من كتاب «نزهة‌النواظر»)، علق عليه ابواليمن بترونى، چاپ كيكواوتا، توكيو ۱۹۹۰؛
(۳) ابن‌شداد، الاعلاق‌الخطيرة فى ذكر امراءالشام و الجزيرة، ج ۲، قسم ۲، چاپ سامى دهان، دمشق ۱۳۸۲/۱۹۶۲؛
(۴) بلاذرى، فتوح البلدان، (بيروت)؛
(۵) عفيف بهنسى، الشام: لمحات آثارية و فنية، بغداد ۱۴۰۰/۱۹۸۰؛
(۶) ترى دوئرتى، سوريه، ترجمه مهسا خليلى، تهران ۱۳۸۵ش؛
(۷) محمود فيصل رفاعى، حلب بين‌التاريخ و الهندسة، حلب ۱۴۱۷/۱۹۹۶؛
(۸) آندره رمون، مقدمه‌اى بر شهرهاى بزرگ عربى ـ اسلامى در قرنهاى ۱۰ تا ۱۲ هجرى، ترجمه حسين سلطان‌زاده، تهران ۱۳۷۰ش؛
(۹) محمود زين‌العابدين، جولة تاريخية فى عمارة البيت‌العربى و البيت‌التركى، رياض ۱۴۱۹/۱۹۹۸؛
(۱۰) سلمان قطايه، «الرسوم التزيينية فى‌الدور الحلبية»، المورد، ج ۱۷، ش ۱ (۱۴۰۸)؛
(۱۱) محمداسعد طلس، الآثارالاسلامية و التاريخية فى حلب، دمشق ۱۳۷۵/ ۱۹۵۶؛
(۱۲) سليم عادل عبدالحق، «بحث موجز فى تاريخ مدينة حمص و آثارها»، مجلة‌الحوليات الاثرية السورية، ج ۱۰، ش ۱ و ۲ (۱۹۶۰)؛
(۱۳) پائولو كونئو، تاريخ شهرسازى جهان اسلام، ترجمه سعيد تيزقلم زنوزى، تهران ۱۳۸۴ش؛
(۱۴) مقدسى، البدء والتاريخ؛
(۱۵) منيرسليمان، «وحدة‌الفن بين مصر و سورية»، مجلة‌الحوليات الاثرية السورية، ج ۷، ش ۱و۲ (۱۹۵۷)؛
(۱۶) يحيى وزيرى، موسوعة عناصرالعمارة الاسلامية، قاهره ۱۹۹۹ـ۲۰۰۰؛
(۱۷) هانس ويتمرـ فرّى، «البيت‌البورجوازى العربى السورى فى القرنين السابع عشرو الثامن عشر»، تلخيص و تعريب عدنان بنى، مجلة الحوليات الاثرية السورية، ج ۸ و ۹، ش ۱ و ۲ (۱۹۵۸ـ۱۹۵۹)؛
(۱۸) Ross Burns, Monuments of Syria:an historical guide, London ۱۹۹۹.
(۱۹) Guy T. Petherbridge, "Vernacular architecture: the house and society", in Architecture of the Islamic world, ed. George Michell, London: Thames and Hudson, ۱۹۸۴.
(۲۰) Traditional Syrian architecture, produced by Corpus Levant, English translation: Stephan Caso, France: Ecole d'Avignon for the Corpus Levant Team, ۲۰۰۴.


۱. عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۸.
۲. پائولو کونئو، تاریخ شهرسازی جهان اسلام، ج۱، ص۱۲۰.
۳. Ross Burns, Monuments of Syria:an historical guide, London ۱۹۹۹، ج۱، ص۱۸.
۴. تری دوئرتی، سوریه، ج۱، ص۲۸.
۵. پائولو کونئو، تاریخ شهرسازی جهان اسلام، ج۱، ص۱۲۱.
۶. سلیم عادل عبدالحق، «بحث موجز فی تاریخ مدینة حمص و آثارها»، ج۱، ص۱۸ـ۱۹.
۷. بلاذری، ، فتوح البلدان، ج۱، ص۱۸۲ـ ۱۸۳.
۸. عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۱۳۸.
۹. مقدسی، البدء والتاريخ، ج۱، ص۱۵۱.
۱۰. ابن‌جبیر، رحلة ابن‌جبیر، ج۱، ص۲۰۶.    
۱۱. ابن‌جبیر، رحلة ابن‌جبیر، ج۱، ص۲۲۲.    
۱۲. ابن‌جبیر، رحلة ابن‌جبیر، ج۱، ص۲۳۰.    
۱۳. پائولو کونئو، تاریخ شهرسازی جهان اسلام، ج۱، ص۲۴۲.
۱۴. آندره رمون، مقدمه‌ای بر شهرهای بزرگ عربی ـ اسلامی در قرنهای ۱۰ تا ۱۲ هجری، ج۱، ص۸۳.
۱۵. Ross Burns, Monuments of Syria:an historical guide, London ۱۹۹۹، ج۱، ص۲۵.
۱۶. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۳۳.
۱۷. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۳۹.
۱۸. عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۱۳۸.
۱۹. تری دوئرتی، سوریه، ج۱، ص۹۷.
۲۰. منیرسلیمان، «وحدة‌الفن بین مصر و سوریة»، ج۱، ص۱۷۷.
۲۱. منیرسلیمان، «وحدة‌الفن بین مصر و سوریة»، ج۱، ص۱۸۰.
۲۲. منیرسلیمان، «وحدة‌الفن بین مصر و سوریة»، ج۱، ص۱۸۴.
۲۳. معماری سنّتی سوریه، ص ۱۹.
۲۴. عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۳.
۲۵. معماری سنّتی سوریه، ص۲۰.
۲۶. عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۳.
۲۷. معماری سنّتی سوریه، ص ۲۳ـ۲۴.
۲۸. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۵۷.
۲۹. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۶۵.
۳۰. معماری سنّتی سوریه، ص ۲۴.
۳۱. ۸۹، تری دوئرتی، ج۱، ص۱۳، سوریه.
۳۲. سلمان قطایه، «الرسوم التزیینیة فی‌الدور الحلبیة»، ج۱، ص۸۶.
۳۳. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۳۹ـ۲۴۲.
۳۴. آندره رمون، مقدمه‌ای بر شهرهای بزرگ عربی ـ اسلامی در قرنهای ۱۰ تا ۱۲ هجری، ج۱، ص۹۱.
۳۵. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۲.
۳۶. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۱۵.
۳۷. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۲.
۳۸. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۴.
۳۹. ابن‌شداد، الاعلاق‌الخطیرة فی ذکر امراءالشام و الجزیرة، ج۲، قسم ۲، ص۱۹.
۴۰. ابن‌شداد، الاعلاق‌الخطیرة فی ذکر امراءالشام و الجزیرة، ج۲، قسم ۲، ص۲۲ـ۲۳.
۴۱. عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۷.
۴۲. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۶۷.
۴۳. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۱۴.
۴۴. هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۴.
۴۵. عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۷.
۴۶. محمداسعد طلس، الآثارالاسلامیة و التاریخیة فی حلب، ج۱، ص۲۹۰.
۴۷. Ross Burns, Monuments of Syria:an historical guide, London ۱۹۹۹، ج۱، ص۴۱.
۴۸. ابن‌شحنه، تاریخ حلب، ج۱، ص۲۳۷.
۴۹. هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۵ـ۲۲۶.
۵۰. محمداسعد طلس، الآثارالاسلامیة و التاریخیة فی حلب، ج۱، ص۲۹۰.
۵۱. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۶.
۵۲. عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۵۷.
۵۳. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۴۶.
۵۴. Guy T Petherbridge, "Vernacular architecture: the house and society", in Architecture of the Islamic world, ed George Michell, London: Thames and Hudson, ۱۹۸۴، ج۱، ص۲۰۴.
۵۵. هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۴.
۵۶. معماری سنّتی سوریه، ص ۱۹ـ۲۰.
۵۷. معماری سنّتی سوریه، ص ۲۱ـ۲۲.
۵۸. هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۵.
۵۹. معماری سنّتی سوریه، ص ۲۳.
۶۰. محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، ج۱، ص۲۰۴.
۶۱. محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، ج۱، ص۲۰۷.
۶۲. معماری سنّتی سوریه، ص ۲۴.
۶۳. معماری سنّتی سوریه، ص ۲۲.
۶۴. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۵۸.
۶۵. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۶۵.
۶۶. محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، بخش هنر و معماری.
۶۷. محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، ج۱، ص۲۳۷.
۶۸. محمود فیصل رفاعی، حلب بین‌التاریخ و الهندسة، ج۱، ص۲۴۲.
۶۹. سلمان قطایه، «الرسوم التزیینیة فی‌الدور الحلبیة»، ج۱، ص۸۶ـ۸۷.
۷۰. یحیی وزیری، موسوعة عناصرالعمارة الاسلامیة، ج۱، ص۵۳.
۷۱. محمود زین‌العابدین، جولة تاریخیة فی عمارة البیت‌العربی و البیت‌الترکی، ج۱، ص۲۶۳.
۷۲. معماری سنّتی سوریه، ص ۱۳ـ۱۴.
۷۳. آندره رمون، مقدمه‌ای بر شهرهای بزرگ عربی ـ اسلامی در قرنهای ۱۰ تا ۱۲ هجری، ج۱، ص۱۰۲.
۷۴. معماری سنّتی سوریه، ص ۱۴ـ۱۵.
۷۵. تری دوئرتی، سوریه، ج۱، ص۸۹.
۷۶. معماری سنّتی سوریه، ص۱۵.
۷۷. معماری سنّتی سوریه، ص۲۵.
۷۸. هانس ویتمرـ فرّی، «البیت‌البورجوازی العربی السوری فی القرنین السابع عشرو الثامن عشر»، ج۱، ص۲۲۳.
۷۹. عفیف بهنسی، الشام: لمحات آثاریة و فنیة، ج۱، ص۱۶۵.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خانه در کشورهای مسلمان (۵) شامات»، شماره۶۸۷۸    



جعبه ابزار