• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شبهات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شبهات جمع شبهه در لغت به معنای شک و تردید و در اصطلاح به معنای تردید بین امور حلال و حرام و حق و باطل است. شبهات از جمله مباحثی است که در قرآن و روایات به آن پرداخته شده است و دارای مسائلی مثل اقسام شبهات، آثار پیروی از شبهات و راه‌های مبارزه با شبهه‌گرایی است که ذیلا به آنها خواهیم پرداخت.



شبهات در لغت و اصطلاح از قرار زیر است.

۱.۱ - در لغت

شبهات، جمع شبهه، (اسم مصدر از اشتباه
[۱] حسینی دشتی، سیدمصطفی، معارف و معاریف، ج۶، ص۴۴۷.
)، به معنی شک و تردید
[۲] دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، ج۲۸، ص۲۳۰.
، پوشیدگی کار و همانند بودن دو چیز است به گونه‌ای که تشخیص را مشکل یا غیر ممکن کند.

۱.۲ - در اصطلاح

معنای شبهات در اصطلاح، تردید بین امور حلال و حرام، خطا و ثواب و حق و باطل است.
[۵] انیس، ابراهیم و دیگران، المعجم‌الوسیط، ج۲-۱، ص۴۷۰.

غزالی می‌گوید: مراد ما از شبهه، جز این نیست که کار آن بر ما مشتبه شود.
[۶] غزالی، محمد، احیاء العلوم، مترجم: مؤیدالدین محمد خوارزمی، ج۲، ص۲۱۴.

ابن‌عربی معتقد است: شبهه یعنی چیزی که شبیه محرماتی است که مطابق نص صریح کتاب، سنت و اجماع تحریم شده است.


در آموزه‌های دینی، به مقوله‌ شبهه و پرهیز از آن، اهمیت فراوانی داده شده است. واژه‌های تقوی، ورع، احتیاط و مانند آن، جایگاه و وسعتِ تأثیرگذاری آن‌را به خوبی بیان می‌کند.
علمای اخلاق و عرفان چنین گفته‌اند: تقوی مراتبی دارد که بالاترین مرتبه‌ آن، پرهیز از شبهات و مکروهات است.
[۸] طبرسی، نورالله، پرواپیشگان در کلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، ص۱۹۳، تحقیق و تدوین: حسین غفاری ساروی.
یعنی در این مرحله، انسان نه تنها از محرمات قطعی و گناهان واضح اجتناب می‌کند، بلکه خود را از امور مشتبه نیز دور نگه می‌دارد که مبادا به گناه آلوده شود. به همین دلیل امیرمؤمنان (علیه‌السلام) می‌فرمایند: هیچ ورعی از نظر رفعت، مانند توقف در امور مشتبه نیست.


مسلمین در پرهیزکردن از حرام درجات مختلفی دارند:
درجه‌ اول: پرهیز عدالت‌پیشگان است. در این مرحله، از هر چیزی که فتوای فقها آن‌را حرام می‌داند باید پرهیز کرد.
درجه‌ دوم: پرهیز صالحان و نیک‌ مردان است که اجتناب از موارد شبهه است. یعنی پرهیز از چیزهائی که احتمال حرمت دارد، هر چند که از نظر مراجع عظام، حرام نباشد.
[۱۲] کراجکی، محمد، کنزالفوائد، ج۱، ص۳۵۱، قم، انتشارات دارالذخائر، ۱۴۱۰ق، اول.

درجه‌ سوم: پرهیز تقواپیشگان است و آن اجتناب از مواردی است که بیم آن می‌رود که انجام آن به حرام یا شبهه، منجر شود.
درجه‌ چهارم: ورع صدیقان است و آن روی‌گردانی از غیر خدا و توجه کامل به او است.


قرآن کریم ما را به پرهیز از شبهات توصیه می‌کند و می‌فرماید: «وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولً؛ از آنچه نمی‌دانی پیروی نکن، چرا که گوش،چشم و دل‌ها، همه مسئول‌اند.»


احادیث معصومین (علیهم‌السلام)، با تعبیرات مختلفی و با تأکید فراوان به این موضوع پرداخته و ما را به پرهیز از شبهات توصیه می‌کند.
پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمایند: آنچه من آن را حلال می‌دانم، تا روز قیامت حلال، و آنچه حرام می‌دانم تا قیامت حرام است. آگاه باشید، خدای سبحان، حلال و حرام را در قرآن بیان نموده، و من نیز در سنت و سیره‌ام، برای شما تبیین نمودم. و بین حلال و حرام، شبهه‌ها است که از ناحیه‌ شیطان و از ابداعات او بعد از من است.
امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: از شبهه‌ها حذر کنید، زیرا که شبهه به قصد فتنه و گمراه‌سازی ساخته شده است.
امام محمدباقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: درنگ کردن هنگام پیش آمدن شبهه، بهتر از فرو رفتن در گرداب هلاکت است.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: پارساترین مردم کسی است که به گاه شبهه بازایستد.


شبهات بر دو قسم هستند:۱- فکری ۲- مالی.

۶.۱ - شبهات فکری

امت اسلامی، ارزش‌ها و ضد ارزش‌هایی دارد و کسانی که ارزش‌های متفاوتی دارند سعی می‌کنند با بدعت‌های شبهه‌آلود و سخنان و تحلیل‌های گیج‌کننده، مردم را گمراه نموده و ارزش‌های آنها را تغییر دهند.
[۱۸] مصباح یزدی، محمدتقی، در پرتو آذرخش، ص۱۲۱-۱۱۸.

حق و باطل در حیات بشری، همواره و در همه‌ موقعیت‌ها، با آن وضوح و صراحت نمودار نمی‌شوند که برای هیچکس جای تردید و شک و شبهه‌ای نمانده باشد و عواملی دخالت دارند که زمینه‌ اشتباه را فراهم می‌کنند که شبهات طبیعی نام دارند. از جمله:

۶.۱.۱ - عوامل شبهات فکری

۱- دخالت نیت‌ها و هدفگیری‌ها.
۲- نارسائی الفاظ در بیان مقاصد واقعی.
۳- چند علتی بودن حالاتی که در اعمال و آثار انسان وجود دارد.
شبهه دیگر، القای شبهه و مشتبه ساختن عمدی حقایق است.
[۱۹] جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج۹، ص۲۰۰.
نفوذ و تأثیر چنین شبهاتی در مردم موجباتی دارد:
۱- ضعف معرفت و شناخت مردم نسبت به حقایق دین.
۲- دنیاپرستی و حرام‌خواری، که باعث می‌شود، انسان برخلاف شناخت خود عمل کند.
۳- بی‌اعتمادی نسبت به پویندگان راه حق بر اثر خلاف‌کاری‌های عده‌ای و مشاهده برخی بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها.
۴- عدم وجود مرجعی مطمئن برای رفع شبهه.

۶.۲ - شبهات مالی

پارسایی و اجتناب از حرام، سبب نجات و حرام‌خواری، بزرگترین مانع وصول به سعادت است. معصومین (علیهم‌السلام)، حلال و حرام را اموری روشن و آشکار می‌دانند، که با اندک‌ دقت و با کمترین تلاش و پرس‌وجو، می‌توان به آن آگاهی یافت، اما مسئله‌ای که در این میان وجود دارد و چگونگی آن روشن نیست، شبهات است که اگر از آن پرهیز نشود، اعمال نیک ما را نابود نموده و زمینه‌ گمراهی ما را فراهم می‌کند، و ما ناخواسته و ندانسته عامل فتنه‌گران و مفسدان خواهیم شد.
روز عاشورا، سید الشهدا، در علت آن‌ همه گمراهی و خباثت یزیدیان فرمودند: شکم‌های شما از حرام پر شده است و لذا دیگر پذیرای هدایت نیستید.
این پیام حسین بن علی (علیه‌السلام) به همه‌ مردم دنیا است که حرام‌خواری حتی می‌تواند آدمی را در مقابل فرزند پیغمبر و سید جوانان بهشت قرار دهد و لذا پیغمبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حق داشت در مورد امت اسلامی از این جهت نگران باشد و اعلان خطر کند که: بعد از من بیش از هر چیز بر امتم از این کسب‌های حرام، شهوتِ پنهانی و ربا بیمناکم.


پیروی از علم و آگاهی، یکی از مهمترین اصول زندگی اجتماعی است. به همین دلیل، بسیاری از آیات قرآن و روایات اسلامی به این موضوع اختصاص یافته، و روشن می‌شود که بدون تحقیق و علم و یقین، نباید به چیزی معتقد شد، نه عمل کرد و نه داوری نمود، پیروی از حدس و گمان، و حرکت در فضای شبهه‌ها، خطرات بزرگی برای فرد و جامعه، در پی خواهد داشت، از جمله:
۱- بروز فتنه‌های اجتماعی.
۲- انحطاط اخلاقی.
۳- تضعیف اعتقادات دینی.
[۲۹] ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن‌ هبةالله‌، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۴۰.

۴- پایمال شدن حقوق افراد.
۵- به خطر افتادن آبروی افراد.
۶- دلسرد کردن خدمت‌گذاران جامعه.
۷- پر رونق شدن بازار شایعات.
۸- از میان رفتن روحیه تحقیق.
۹- از بین رفتن روابط اجتماعی و ایجاد بدبینی.


تنها سؤالی که در اینجا مطرح است، این است که ما چگونه می‌توانیم خود و جامعه را از این عادت شوم و عواقب دردناک آن، رهایی بخشیم. پاسخ این سؤال نیاز به بحث طولانی دارد که در این مختصر نمی‌گنجد، ولی به عنوان یک دستورالعمل فشرده باید به نکات زیر توجه کرد:
۱- باید عواقب دردناک این عمل را از طرق مختلف، پی‌درپی به مردم گوشزد کرد و از آنها خواست که در آثار شوم پیروی از غیر علم تفکر کنند.
۲- باید بدانند که خداوند متعال، در همه حال مراقب آنها است. او سمیع و بصیر است و حتی از افکار ما آگاه است. هر سخنی می‌گوییم و هر گامی بر می‌داریم در نامه‌ عمل ما ثبت می‌شود.
۳- باید سطح رشد فکری را بالا برد، چرا که پیروی از غیر علم، کار افراد ناآگاه است.


راه درمان شبهات، تقوا است. تقوای الهی سرچشمه‌ تمام خوشبختی‌ها است و خیر و سعادت دنیا و آخرت را برای انسان به ارمغان می‌آورد.

۹.۱ - ثمرات تقوی از منظر قران

قرآن کریم برای تقوی ثمرات فراوانی را بیان نموده که ما به ذکر چند مورد از آن اکتفا می‌کنیم:
پرهیز از گناه: خداوند می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُون؛ هنگامی که پرهیزگاران گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، (به یاد خدا و کیفر او) می‌افتند، ناگهان بینا می‌گردند.»
سعادت جاویدان: خداوند می‌فرماید: «پرهیزگاران، گرامی‌ترین افراد نزد پروردگارند؛ »
تشخیص حق و باطل: خداوند می‌فرماید: «یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر از (مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید برای شما وسیله‌ای برای جدایی حق از باطل قرار می‌دهد.»
هدایت و پذیرش حق: خداوند می‌فرماید: «ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ؛ آن کتاب با عظمت که در آن هیچ تردیدی نیست، راهنمای پرهیزگاران است.»
آری، انسان با تقوی قدرت جذب داشته و حرف حق را می‌پذیرد.

۹.۱.۱ - آثار دیگر تقوی

آثار دیگر تقوی عبارتند از:
آسان‌شدن امور زندگی: «...وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا»
نزول برکات: « وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْض...»
بهترین توشه‌ قیامت: « وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی...»
روزی بی‌حساب: «...وَالَّذِینَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ »
محبوب خدا شدن: «...فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»
نجات از جهنم: «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیّا»
وراثت بهشت: «تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن کَانَ تَقِیًّا»


۱. حسینی دشتی، سیدمصطفی، معارف و معاریف، ج۶، ص۴۴۷.
۲. دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، ج۲۸، ص۲۳۰.
۳. سجادی، سیدجعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۲، ص۱۰۳۶.    
۴. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب‌ القرآن، ص۴۴۳.    
۵. انیس، ابراهیم و دیگران، المعجم‌الوسیط، ج۲-۱، ص۴۷۰.
۶. غزالی، محمد، احیاء العلوم، مترجم: مؤیدالدین محمد خوارزمی، ج۲، ص۲۱۴.
۷. ابن‌عربی، محی‌الدین، فتوحات مکیه، ج۱، ص۳۴۴.    
۸. طبرسی، نورالله، پرواپیشگان در کلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، ص۱۹۳، تحقیق و تدوین: حسین غفاری ساروی.
۹. مجلسی، محمدباقر، عین الحیات، تحقیق:سید مهدی رجایی، ج۱، ص۲۹۶.    
۱۰. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳، ص۳۳۴.    
۱۱. نراقی، محمد مهدی، جامع‌ السعادات (علم اخلاق اسلامی)، ج۲، ص۱۸۶.    
۱۲. کراجکی، محمد، کنزالفوائد، ج۱، ص۳۵۱، قم، انتشارات دارالذخائر، ۱۴۱۰ق، اول.
۱۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۶.    
۱۴. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۴، ح۴۷.    
۱۵. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۴۰۴.    
۱۶. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۴۰۴.    
۱۷. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۴۰۵.    
۱۸. مصباح یزدی، محمدتقی، در پرتو آذرخش، ص۱۲۱-۱۱۸.
۱۹. جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج۹، ص۲۰۰.
۲۰. ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن‌ هبةالله‌، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۴۰.    
۲۱. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج۱، ص۲۱۶، ح۱۰۳.    
۲۲. مهد تحقیقات باقرالعلوم (علیه‌السلام)، منظمة الاعلام الاسلامی، موسوعة کلمات الامام الحسین (علیه‌السلام)، ص۴۲۲.    
۲۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۵، ص۱۲۴، ح۱.    
۲۴. یونس/سوره۱۰، آیه۳۶.    
۲۵. نجم/سوره۵۳، آیه۲۳.    
۲۶. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۶.    
۲۷. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۷.    
۲۸. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۳۸.    
۲۹. ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن‌ هبةالله‌، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۴۰.
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۲۰.    
۳۱. غافر/سوره۴۰، آیه۱۹.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۲۱.    
۳۳. اعراف/سوره۷، آیه۲۰۱.    
۳۴. مریم/سوره۱۹، آیه۶۳.    
۳۵. طور/سوره۵۲، آیه۱۷.    
۳۶. نور/سوره۲۴، آیه۵۲.    
۳۷. انفال/سوره۸، آیه۲۹.    
۳۸. بقره/سوره۲، آیه۲.    
۳۹. طلاق/سوره۶۵، آیه۴.    
۴۰. اعراف/سوره۷، آیه۹۶.    
۴۱. بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.    
۴۲. بقره/سوره۲، آیه۲۱۲.    
۴۳. آل عمران/سوره۳، آیه۷۶.    
۴۴. مریم/سوره۱۹، آیه۷۲.    
۴۵. مریم/سوره۱۹، آیه۶۳.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «پرهیز از شبهات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۳/۲۲.    



جعبه ابزار