قاعده میسور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ميسور، اسم مفعول از ریشه (ی– س- ر) و به معناي چيزي است كه انجامش مقدور ميباشد.
در اصطلاح فقهي به اين معناست كه وقتي،
شارع به چيزي كه مركب از
اجزاء و
شرایط و موانعي است امر فرمود و انجام برخي از
اجزاء و
شرایط آن
واجب يا ترك برخي از موانع آن مقدور
مکلف نبود،
وجوب مابقي
اجزاء و
شرایط، باقي است
به شرطي كه مابقي
اجزاء و
شرایط عرفاً،
میسور همان
واجب باشد
و آن عمل، داراي مراتبي باشد كه بر برخي از آن مراتب، عنوان
میسور صدق كند و بر برخي مراتب، عنوان
میسور و ممكن
مگر در مواردي كه
شارع اجزاء و
شرایطعنوان پیوند را به مثابه امر واحد غير قابل تفكيكي اعتبار نموده باشد.
این قاعده علاوه بر
واجبات در
مستحبات هم معتبر ميباشد؛ چون قيود در
مستحبات از باب تعدد مطلوب هستند كه هر قيدي علت جداگانهاي دارد، نه از قبیل
تقیید كه
اجزاء و قيود به صورت مجموعي مصلحت دارند.
البته، این قاعده در
مستحبات و
واجباتي جريان دارد كه
مصلحت نفسی داشته باشند و خودشان
واجب باشد نه اينكه مقدمهاي براي انجام
واجب ديگري باشند. چون در
واجبات مقدمی، (مثل
وضوء)
اتیان برخي از
اجزاء، تأثيري در
اتیان ذیالمقدمه ندارد و نميتواند
مقدمه قرار بگيرد.
عقلا در اموري كه توان انجام برخي از
اجزاء و قسمتهايش را ندارند، به بهانه عدم توان بر برخي قسمتها، كل امر را ترك نميكنند. ايراد اين دليل اين است كه اين بنا و
سیره عقلاء، در عمومات افرادي كه شخص قدرت بر انجام برخي از افراد يك
حکم عام را ندارند، جاري ميشوند نه در مركبات محل بحث ما كه عدم قدرت، در انجام برخي
اجزاء و
شرایط است.
دلایل نقلی متعددی بر اثبات این قاعده اقامه شده است که می توان به موارد ذیل اشاره نمود.
«اذا امرتكم بشيءٍ فأتوامنه ما استطعتم»
اين
روایت هم شامل امور مركبي است كه
اجزاء و شرايطي دارند و هم شامل عامهای افرادي(مثل
حج)؛ چون اين موارد، مصداق «شيء» هستند كه امر به آنها باقي است ولو با وجود عدم قدرت بر برخي از
اجزاء (در
نماز)، يا عدم قدرت بر برخي از افراد (رفتن به
حج در دو سال)
.
«لايُترك الميسور بالمسعور»
اطلاق اين
روایت هر دو قسم عمومات افرادي و امور مركب را در بر ميگيرد.
«مالا يُدرَك كلُّه، لاُيترك كلُّه»
اشكالي كه بر هر سه
روایت وارد شده اين است كه
ضعف سند ی دارند. ولي اين ضعف، با توجه به شهرت اين
روایات در
کتب اصحاب، و كثرت عمل آنها به اين
روایات، قطعا جبران ميشود.
مقتضاي اصل
استصحاب وجوبي كه براي مركب ثابت بود اين است كه با معذور شدن
اتیان برخي از
اجزاء و
شرایط،
وجوب انجام باقي
اجزاء و
شرایط مقدور باقی است، به اين بيان كه پس از تعذر
اتیان مركب از
اجزاء و
شرایط، در بقاي
وجوب متعلق به اجزاي مقدور تردید ميكنيم و
وجوب قبلي را براي
اجزاء و
شرایط مقدور،
استصحاب ميكنيم. البته اين اصل در صورتي دليليت دارد كه اطلاقات ادله اوليه
واجبات به عنوان مدرك قاعده قبول نشود وگرنه براساس
حکومت امارات بر
اصول عملیه، این
اصل عملی نميتواند دليل اين قاعده باشد.
اين قاعده يكي از قواعدي است كه از
شرع گرفته شده است و در فروع بسياري از
فقه جريان دارد. البته در اكثر موارد تطبيق اين قاعده، دليل خاصي بر مردم
اتیان باقي
اجزاء و
شرایط داريم كه علاوه بر اين قاعده، مدرك
وجوب اتیان باقي عمل است.
سایت پژوهه