ملاک انتخاب همسر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسلام برای
انتخاب همسر مناسب
ملاک و خصوصیاتی گفته است، که در ذیل برخی از این
ملاک ها و اوصاف
همسر شایسته پرداخته می شود.
قرآن درباره
همسران نامناسب که گاه در حدّ
دشمن میتوانند
کانون خانواده را
فاسد کنند، هشدار میدهد: «یـایها الَّذین ءَامَنوا اِنَّ مِن اَزوجِکم و اَولـدِکم عَدُوّاً لَکم فَاحذَروهُم...».
اوصاف
همسر شایسته:
قرآن، درباره لزوم رعایت شایستگی و اهمّیت اوصاف
همسری که
انسان در ابتدا برمیگزیند یا اگر
ازدواج با
همسر نامناسبی صورت گرفته، باید این شایستگی را در او پدید آورد، مباحثی را مطرح کرده هست.
تکیه قرآن در موارد متعدّد بر
صلاحیت و شایستگی
همسر، مفهومی عام است و شامل جنبه
های گوناگون ظاهری (
جسمی) و
معنوی (
دینی و
اخلاقی) میتواند باشد.
آیه ۹۰
سوره انبیاءکه گزارشی از
اجابت دعای زکریا است، میفرماید: «واَصلَحنا لَهُ زَوجَه».
برخی این آیه را به اصلاح ظاهری و جسمی معنا کرده و گفتهاند:
همسر زکریا عقیم بود،
خداوند نازایی او را از بین برد یا پیر و شکسته بود و خداوند او را
جوان کرد و برخی، آیهرا به
اصلاح اخلاقی معنا کرده و گفتهاند: خداوند،
همسر زکریا را
خوش اخلاق قرار داد.
آیه ۳۴
سوره نساءزنان صالح و
درستکار را کسانی میداند که در برابر
نظام خانواده خاضع هستند و نهتنها در حضور
شوهر، بلکه در غیاب او مرتکب
خیانت مالی و ناموسی نمیشوند و
حقوق او را مراعات میکنند
: «فالصّـلِحـتُ قـنِتـتٌ حـفِظـتٌ لِلغیبِ بِما حَفِظَ اللّهُ...».
در
حدیثی از
امام صادق(علیه السلام) آمده است: «تزوّجوا فی الحجز الصالح فاِنّ العِرق دسّاس»؛
با
خانواده شایسته
ازدواج کنید؛ زیرا
خصایص والدین و اجداد، به
نسل بعد سرایتمیکند.
قرآن در آیه ۳۲
سوره نور، صلاحیت و
شایستگی بردگان را هنگام
ازدواج، مورد توجّه اولیای آنان قرار داده است: «...والصّــلِحینَ مِن عِبادِکم واِمائِکم...».
گروهی
صلاحیت در آیه را به آمادگی برای ازدواج
و برخی آن را به
صلاحیت دینی،
تفسیر کردهاند.
زیرا بسیاری از بردگان، در سطح پایینی از
فرهنگ و
اخلاق قرار داشتند؛ بهطوری که هیچگونه مسؤولیتی در زندگی مشترک احساس نمیکردند و
همسر خود را به آسانی رها کرده، او را بلاتکلیف میگذاشتند؛ بدین سبب دستور داده شده، هرکدام
صلاحیت اخلاقی دارند، به ازدواج با او اقدامکنید.
در آیه ۵
سوره تحریمخداوند، ۶ صفت را برای
همسران شایسته برشمرده که الگوی خوبی برای همه
مسلمانان، هنگام
انتخاب همسر است:
۱. «
اسلام»؛
۲. «
ایمان» یعنی
اعتقادی که در اعماق
قلب انسان نفوذ کند؛
۳. «
قنوت»، یعنی
اطاعت در برابر خدا یا شوهر،
همراه با
خضوع؛
۴.«
توبه»، یعنی
استغفار و عدم
اصرار بر گناه؛
۵.«
عبادت خداوند»، عبادتی که روح و جان او را پاک و پاکیزه کند؛
۶. «اهل گناه نبودن».
بسیاری، «سـئِحـت» را به
روزهدار بودن
تفسیر کردهاند.
ولی
راغب گوید: مقصود، روزهای است که نگهدارنده اعضای بدن از
ارتکاب گناه باشد.
برخی نیز آن را اشاره به
زنان مهاجر دانستهاند
: «عَسی رَبُّهُ اِن طَـلَّقَکنَّ اَن یبدِلَهُ اَزوجـًا خَیرًا مِنکنَّ مُسلِمـت مُؤمِنـت قـنِتـت تـئِبـت عـبِدت سـئِحـت...».
در برخی
آیات، صفاتی مشخّص، برای
همسران شایسته ذکر شده است؛ ازجمله در
آیه ۹۰
سوره انبیاءبه سه ویژگی برای
خانواده زکریا اشاره کرده است: در انجام
کار خیر شتاب میکردند و در همه حال،
خدا را میخواندند و همواره در برابر او
خشوع داشتند: «...اِنَّهُم کانوا یسـرِعونَ فِی الخَیرتِ و یدعونَنا رَغَبًا و رَهَبًا و کانوا لَنا خـشِعین».
در برخی
آیات، سرانجام نیک آخرتی، برای
همسر انسان، در گرو صلاحیت آنان قرار داده شده است: «جَنّـتُ عَدن یدخُلونَها ومَن صَلَحَ مِن ءابائِهِم واَزوجِهِم وذُرِّیـتِهِم»
و این فرجام نیک در آیه ۸
سوره غافر، در قالب
دعای فرشتگان حامل
عرش الهی، برای
همسران صالح نقل شده است: «رَبَّنا واَدخِلهُم جَنّـتِ عَدن الَّتی وعَدتَّهُم ومَن صَـلَحَ مِن ءابائِهِم واَزوجِهِم...».
و در
سوره فرقان،
آیات ۶۳ به بعد، پس از بیان ویژگی
های عبادالرّحمن،
دعای آنان را نقل میکند که
پروردگارا!
همسران و فرزندان ما را مایه چشمروشنی ما قرار ده: «والَّذین یقولُونَ رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزوجِنا و ذُرِّیـتِنا قُرَّةَ اَعین»
یکی از دعاهای مشهور مسلمانان هنگام حج این دعا است: «رَبَّنا ءَاتِنا فِیالدُّنیا حَسَنةً و فِیالأخِرةِ حَسنَة»
که در
حدیثی از
پیامبر، اینگونه
تفسیر شده است: کسی که
خدا به او
قلبی شاکر و زبانی مشغول به
ذکر حق و
همسری با
ایمان که او را در
امور دنیا و
آخرت یاری کند، ببخشد، نیکی
دنیا و
آخرت به او داده، و از
عذاب آتش بازداشته شدهاست.
کفویت در
ازدواج:
کفویت بهصورت
شرط صحت یا لزوم
عقد ازدواج،
از نظر بسیاری از
اهلسنّت، برابری و همتایی زن و شوهر، از جهت
نژاد،
اسلام،
حرفه،
حریت،
دیانت و
مال است.
سرخسی میگوید:
چون
سفیان ثوری عرب بوده،
تواضع کرده و
عجم را
کفو خود قرارداده است؛ ولی
ابوحنیفه چون عجم بوده، تواضع کرده و گفته: ما کفو عرب نیستیم، دلیل سفیان ثوری،
حدیث نبوی است: مردم همانند دندانه
های شانه هستند و همه باهم برابرند، و عرب بر عجم برتری ندارد.
برتری
های نژادی و حرفهای را میتوان با توجّه به
آیه «... اِنّا خَلَقنـکم مِن ذَکر و اُنثی... اِنّ اَکرمَکم عِنداللّهِ اَتقـکم»
غیر معتبر دانست؛ زیرا بر اساس این آیه،
ملاک برتری،
تقوا قرار داده شده است.
فقیهان شیعه، کفویت را بهمعنای
برابری در
اسلام،
شرط ازدواج میدانند
که در آیه ۲۲۱
سوره بقرهبا صراحت از
نکاح با
مشرکان، و در آیه ۱۰
سوره ممتحنةاز پایبندی به پیوند ازدواج با
زنان کافر نهی شده، و در آیه ۲۶
سوره نورفرموده است:
زنان خبیث و
ناپاک از آن
مردان خبیث و ناپاکند، و
مردان ناپاک به
زنان ناپاک تعلّق دارند: «اَلخَبیثتُ لِلخَبیثینَ والخَبیثونَ لِلخَبیثتِ...»، و در نقطه مقابل،
زنان پاک به
مردان پاک و
مردان طیب به
زنان طیب و
پاک تعلّق دارند.
در روایات آمده که
مؤمن،
کفو مؤمن است.
اگر از
دیانت و
امانتداری کسی، راضی هستید،
سنّت ازدواج را به تأخیر میندازید.
بیشتر
فقیهان شیعه، کفویت در
مال را شرط ازدواج ندانسته
و به
مسلمان بودن بسنده کردهاند؛ زیرا ادلّه عام، مانند «اَوفوا بِالعُقود»
بر
صحّت ازدواج، دلالت دارد و
خدا،
وعده داده است که با ازدواج
فقر به گشایش، تبدیل میشود: «... اِن یکونوا فُقَراءَ یغنِهِمُ اللّهُ مِن فَضلِه...»
ولی برخی از
امامیه،
کفویت در مال را شرط دانستهاند؛ البتّه نه بهمعنای تساوی در
ثروت، بلکه بهمعنای توان تأمین مخارج و قدرت بر پرداخت نفقهای که در شأن
همسر باشد.
و بر این مطلب به آیه ۲۵
سوره نساءاستدلال کردهاند: «ومَن لَم یستَطِع مِنکم طَولاً اَن ینکحَ المُحصَنـتِ المُؤمِنـتِ فَمِن مامَلَکت اَیمـنُکم...».
ولی این آیه، درصدد بیان
حکم شرعی نیست؛ بلکه صرفاً میگوید: کسی که از نظر مالی بر تحمّل
مهر و
نفقه قدرت ندارد، راه برای ازدواج بر او بسته نشده است؛ زیرا با مخارج سبکتری میتواند با
کنیزان ازدواج کند.
دانشنامه موضوعی قرآن