• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وجوه عام اعجاز قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گوناگونی آرای قرآن شناسان و قرآن پژوهان در وجه اعجاز قرآن بسیار شگفت انگیز است، تا جایی که عده‌ای به این دیدگاه رسیده‌اند که اعجاز قرآن فراتر از آن است که بتوان چند و چون آن را با زبان آدمی بیان کرد.

فهرست مندرجات

۱ - مقدمه
۲ - اعجاز و هماوردطلبی
       ۲.۱ - اتمام حجت قرآن بر غیر عرب
              ۲.۱.۱ - اعراب غیر بلیغ معاصر پیامبر
              ۲.۱.۲ - عرب‌های پس از عصر نزول
       ۲.۲ - مخاطب تحدی در اندیشه باقلانی
۳ - وجوه اعجاز قرآن
       ۳.۱ - تنوع آرا در وجه اعجاز قرآن
              ۳.۱.۱ - ضرورت بحث از وجوه اعجاز قرآن
              ۳.۱.۲ - ضرورت کاوش از وجوه اعجاز قرآن
              ۳.۱.۳ - امکان دراک وجه اعجاز
              ۳.۱.۴ - درک اعجاز قرآن برای عجم‌ها
              ۳.۱.۵ - درک اعجاز قرآن برای همه
              ۳.۱.۶ - نظریه صرفه
              ۳.۱.۷ - فراگیر بودن وجوه اعجاز به کل آیات
              ۳.۱.۸ - وجه حقیقی اعجاز
              ۳.۱.۹ - تفسیر علمی
              ۳.۱.۱۰ - فصاحت و علم در همه آیات قرآن
              ۳.۱.۱۱ - هزاران معجزه در قرآن
              ۳.۱.۱۲ - اعجاز قرآن در همه اعصار
۴ - موجبات اختلاف در تبیین وجوه اعجاز
       ۴.۱ - عوامل انسانی و شخصی
       ۴.۲ - عوامل علمی و اجتماعی
       ۴.۳ - عوامل قرآنی
۵ - نتیجه
۶ - پانویس
۷ - منبع


خداوند متعال در چند آیه از قرآن، مخالفان وحیانی بودن قرآن را به تحدی فراخوانده است. این دعوت در همان عصر نزول که خداوندگاران شعر و ادب و فصاحت و بلاغت در محیط وحی جشنواره‌های ادبی برگزار می‌کردند و سروده‌های خویش را به پرده کعبه می‌آویختند، به صدای رسا به گوش همگان رسید؛ اما هیچ کس بدان پاسخی درخور نداد و بدین سان معجزه آخرین پیامبر بنیان‌های خویش را استوار ساخت.
با این حال، گوناگونی آرای قرآن شناسان و قرآن پژوهان در وجه اعجاز قرآن بسیار شگفت انگیز است، تا جایی که عده‌ای به این دیدگاه رسیده‌اند که اعجاز قرآن فراتر از آن است که بتوان چند و چون آن را با زبان آدمی بیان کرد.
قرآن کریم، پناهگاهی آسمانی و مامنی آرام بخش و جاودانی است که پناه جویانش را از هر بیم و گزندی در امان می‌دارد. در کلام پیشوایان معصوم ما ـ به خصوص امیرمؤمنان حضرت علی (علیه‌السّلام) به ویژگی‌هایی از این گنج نامه الهی اشاره شده است که نشان می‌دهد چرا از میان میلیون‌ها و میلیاردها صفحه و صحیفه که درگذرزمان، پابه عالم اندیشه انسان نهاده‌اند، تنها این نوشتار بی هیچ رقیبی بر صدر نشسته است و سروری می‌کند؛ بر هر تیرگی و تاریکی می‌تازد و بی دریغ بر همه عالم می‌تابد؛ هیچ کس در تلالؤ آن نمی‌آساید مگر آن که به فهم حقیقتی نایل می‌آید یا از خطا و نقصی رهایی می‌یابد.
[۲] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج۱۰، ذیل کلمه قرآن، نشر دارالحدیث، قم، ۱۳۷۹ ش.

قرآن کریم جلوه گاه خداوند و مظهر اسم حکیم حضرت حق است
[۴] جوادی آملی، عبدالله، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، ص۹، چاپ اول، قم، نشر اسراء ۱۳۷۶ ش.
و رشته محکمی است که آدمیان، خود را به مدد آن تا به عرش برشکند و از چاه طبیعت برهند.
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی که صفایی ندهد آب تراب آلوده.
امام خمینی می‌نویسد:
این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده و برای استفاده ما مهجوران و خلاصی ما زندانیان سجن طبیعت و مغلولان زنجیرهای پیچ در پیچ هوای نفس و آمال به صورت لفظ و کلام درآمده، از بزرگ‌ترین مظاهر رحمت مطلقه الهیه است.
[۶] روح الله موسوی خمینی، قرآن کتاب هدایت (فراهم آمده از آثار حضرت امام)، ص۱۶، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۵ ش.

هیچ جا بهتر از قرآن نیست، هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست، این قرآن است که هدایت می‌کند ما را به مقاصد عالیه‌ای که در باطن ذات ما توجه به او هست و خود نمی‌دانیم.
[۷] روح الله موسوی خمینی، قرآن کتاب هدایت (فراهم آمده از آثار حضرت امام)، ص۲۷، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۵ ش.

گسترش پیام این سروش هدایت در عرصه جهان و مواجهه استوار با مهاجمه کژاندیشان از هر تبار و دیار، مستلزم توجه جدی به مبحث بنیادین و زیرساز اعجاز است. در این میان، مسئله مهمی شایان توجه است که آیا تمامی آیات قرآن حاوی ویژگی اعجاز است یا برخی از آنها؟ آیا هر یک از آیات از جنبه‌ای خاص، حایز صفت اعجاز است یا می‌توان به وجوهی از اعجاز دست یافت که بر تمامی آیات شریفه قرآن نقش بسته باشد و پرتو آن بر تارک تک تک اجزای قرآن بدرخشد؟
پژوهش حاضر، افزون بر پرداختن به پرسش بالا، نگاهی به تنوع حیرت انگیز وجوه اعجاز قرآن در آرای دانشمندان و قرآن پژوهان می‌افکند و می‌کوشد موجبات این اختلاف را مورد کاوش قرار دهد.


خلیل بن احمد (م ۱۷۰ ق) صاحب کهن‌ترین کتاب لغت عرب، العین، «عجز» را به معنای ضعف و ناتوانی دانسته است. لسان العرب نیز بر همین پایه، صورت‌های دیگر ساخته شده از این واژه را توضیح می‌دهد و می‌نویسد: «عجز الرجل و عاجزرفت و به او نرسید.» پس استمرار در ناتوانی در معنای این لغت نهفته است و در همین معناست این آیه شریفه:
«و الذین سعوا فی آیاتنا معاجزین»؛ آنان که عاجزانه در ابطلال آیات ما تلاش می‌کنند. (یا این که در فکر معاجزه هستند و معاجزه به مفهوم کوشش هر یک از دو طرف در عاجز کردن طرف مقابل است.)
اعجاز به معنای عاجز و ناتوان و درمانده ساختن دیگری است و از همین باب است:
«و انا ظننا ان لن نعجز الله فی الارض» و ما دانستیم که هرگز خدا را عاجز نتوانیم کرد.
اما در معنای اصطلاحی اعجاز، دانشمندان علم کلام و قرآن شناسان، فراوان و موشکافانه سخن رانده‌اند. از آن جمله، علامه فاضل مقداد سیوری در شرح خود بر باب حادی عشر آورده است که:
«المعجز هو الامر الخارق للعادة المطابق للدعوی المقرون بالتحدی المتعذر علی الخلق الاتیان بمثله؛
[۱۲] سیوری، مقداد بن عبدالله، الباب الحادی عشر للعلامة الحلی مع شرحیه، ص۳۶، چاپ اول، دانشگاه تهران، با همکاری دانشگاه مک گیل، ۱۳۶۵ ش.
معجزه امری است خارق عادت و مطابق ادعا که همراه با تحدی و همانندطلبی بوده و مردم از انجام آن درمانده گردند.»
شیخ طوسی، همچنین بر اختصاص معجره به شخص آورنده آن تصریح می‌کند تا تردیدی در دل مردم واقع نشود و صدق دعوی آورنده، به روشنی ثابت شود.
[۱۳] طوسی، محمد بن حسن، تمهید الاصول فی علم الکلام، ص۳۱۵، چاپ اول، دانشگاه تهران.

علامه طباطبایی در تعریف اعجاز می‌نویسد:
«الامر الخارق للعادة الدال علی تصرف ماوراء الطبیعه فی عالم الطبیعة و نشاة المادة لا بمعنی الامر المبطل لضرورة العقل؛ معجزه امری است خارق عادت که بر دخالت و تصرف نیروی ماورای طبیعت در عالم طبیعت و جهان مادی دلالت می‌کند، نه آنکه به معنای امری باشد که ضروریات عقلی (مانند قانون علیت ) را ابطلال کند.»
در قرآن کریم، «اعجاز» در معنای اصطلاحی یاد شده به کار نرفته است، بلکه معمولا از واژه‌های آیه و بینه (آیات و بینات) استفاده شده است.
بنابر تعریف راغب اصفهانی، «آیه» به معنای نشانه و علامت آشکار، و «بینه» به معنای دلیل روشن و واضح است، اعم از آن که دلیل عقلی باشد یا حسی .
«لیهلک من هلک عن بینة و یحیی من حی عن بینة» تا هر که هلاک می‌شود از روی دلیل به هلاکت رسد و هر که زنده می‌شود از روی دلیل زندگی یابد.

۲.۱ - اتمام حجت قرآن بر غیر عرب

وجوه اعجاز قرآن به طور کلی به دو قسمت قابل تقسیم‌ می‌شوند:
نخست، وجوهی که برای پی بردن به آن‌ها تسلط و تخصص در زبان عربی ضرورت دارد؛
دوم، وجوهی که تنها به معانی و مفاهیم قرآن ارتباط می‌یابند و آگاهی از آنها برای ناآشنایان با دقایق و ظریف ادبی زبان عربی نیز مقدور و میسور است.
اما به هر حال، مشهور میان قرآن شناسان آن است که مهم‌ترین وجه اعجاز در عصر نزول، فصاحت و بلاغت قرآن بوده و این را عرب به روشنی درمی‌یافت و بدین معرفت معترف بود و از این جهت، حجت بر اعجاز، علاوه بر فصحا و بلغای عرب، بر دو گروه دیگر نیز تام و تمام است:

۲.۱.۱ - اعراب غیر بلیغ معاصر پیامبر

اعرابی که معاصر نزول و معاشر رسول(صلی الله علیه و آله) بودند اما در حد استادان ممتاز و مبرز بلاغت آن عصر که بعضا سروده هایشان بر پرده کعبه آویخته می‌شد (معلقات) نبودند. بلکه داوری در ترجیح سخن‌های بلیغ را به آن‌ها وامی‌نهادند و هر که اندکی در احوال عرب آن روزگار تامل کند این تفاوت چشم گیر مراتب بلاغت را در میان آن‌ها به طور کامل تشخیص می‌دهد. این گروه، پس از خضوع و تسلیم استادان برجسته و داوران فراتر نشسته ادب عرب به غیر بشری بودن قرآن، عذری در عدم ایمان نخواهند داشت، هم چنان که معاصران حضرت موسی(علیه السلام) حتی اگر نابینا بودند و امکان مشاهده عینی معجزات آن پیامبر بزرگ را نداشتند، با وجود گواهی آن همه انسان بینا، عذر بی خبری از ایشان پذیرفته نبود.

۲.۱.۲ - عرب‌های پس از عصر نزول

گروه دوم، کلیه عرب‌های پس از عصر نزول قرآن و نیز همه مردمان غیر عرب در هر زمانی هستند که گرچه ممکن است با ادبیات عرب آشنایی نداشته باشند و با علم تفصیلی، وجوه اعجاز ادبی و بیانی قرآن را در نیابند، ولی به یقین دریافته‌اند آن‌ها که اهل عربیت بوده‌اند و فصاحت تمام داشته‌اند در پیشگاه قرآن زانوی فروتنی زدند و پیشانی خضوع بر خاک ساییدند.
علامه شعرانی در این مورد بیان جالبی دارد، وی می‌نویسد: «خداوند عالم نفرمود یک تن مانند قرآن نمی‌تواند آورد، بلکه فرمود اگر همه جهان به یکدیگر یاری برسانند باز مانند قرآن نیاورند. یک تن عالم است و فصیح نیست و دیگر فصیح است و عالم نیست و یکی تاریخ داند و دیگری از علوم اجتماعی باخبر است و دیگری از حساب آگاه است و یکی از رموز جنگ و یکی تجارب آموخته، اگر همه با هم یار شوند و بخواهند به یاری یکدیگر قرآنی بسازند باز عاجز شوند و فرو مانند و اگر قرآن تالیف یک تن بشر باشد آیا ممکن است تمام مردم جهان از معارضه با او و نوشتن یک فصل مانند فصلی از کتاب او عاجز شوند و همه گونه کوشش نمایند و رنج به خود دهند و راضی به کشته شدن و اسیری شوند و مال خویش را به تاراج دهند و یک آیت (سوره) مانند قرآن نیاورند؟!. .. پس از آن حضرت تا امروز هم که هزار (و چند صد) سال می‌گذرد، این همه دشمنان اسلام نتوانستند یک سوره مانند قرآن بیاورند با آن (همه) حرص و ولع که به اضمحلال این دین حنیف دارند! »
[۱۷] شعرانی، ابوالحسن، رد شبهات اثبات نبوت، ص۳۰-۳۱، کتابخانه صدوق چاپ سوم، تهران، ۱۳۶۳ ش.


۲.۲ - مخاطب تحدی در اندیشه باقلانی

آیا هماوردجویی قرآن در خطاب با عموم انسان‌ها در همه اعصار است یا صرفا با قهرمان‌های فصاحت و بلاغت در عصر بعثت رسول مکرم اسلام؟
دکتر بنت الشاطی در گزارشی که از مفهوم اعجاز و مخاطبان تحدی بنابر نظرگاه‌های باقلانی به دست داده است مدعی وجود تعارض در اندیشه این دانشمند شده است با این بیان که باقلانی در یک جا گفته است:
«این آیت (معجزه قرآن) علمی است که بر همگان لازم است آن را بپذیرند و سر تسلیم در برابرش فرود آورند. این در حالی است که دانستیم مردم در درک این حقیقت و رسیدن به این علم، یا به عبارت دیگر به وجه دلالت آن، با یکدیگر تفاوت دارند، زیرا غیر عرب تنها از طریق آگاهی یافتن از ناتوانی عرب در این مساله به این معرفت می‌رسد که قرآن معجزه است. غیر عرب در معرفت این امر واسطه‌هایی نیاز دارند که افرادی که خود اهل فصاحت‌اند بدان نیازمند نیستند. اما زمانی که همین غیر عرب از ناتوانی اهل فصاحت در این مساله آگاهی می‌یابد، به منزله آنان، مخاطب این آیت و حجت قرار می‌گیرد. به همین نحو، کسانی هم که اهل فصاحت‌اند، ولی در سطحی متوسط قرار دارند، به آن اندازه به درک مسالة اعجاز نایل نمی‌آیند که صاحبان قدرت و توانایی و چیره دستان این صناعت بدان نایل می‌شوند. به همین دلیل نیز، شاید این متوسط‌ها از این نظر در ردیف غیر عرب قرار گیرند که تنها در صورت آگاهی یافتن از ناتوانی خداوندگاران این هنر حجت بر آن‌ها تمام می‌شود. بنابراین، در این مساله، آنان که مرجع و معیارند مجموعه فصیحانند، نه تک تک آن‌ها...
[۱۸] باقلانی، ابوبکر، اعجاز القرآن، ص۳۵- ۴۳، عالم الکتب، بیروت.

اما دیری نمی‌پاید که دانشمند مزبور، این سخن خود را که گفته بود تنها اعراب عصر بعثت مخاطب تحدی هستند، نادیده می‌گیرد و می‌گوید:
«این تحدی، به یک نحو، هم آنان و هم دیگران را مورد خطاب قرار می‌دهد: ما به همان نحو که از ناتوانی مردم نخستین عصر (در آوردن همانند قرآن) آگاهی می‌یابیم، از ناتوانی مردم دیگر عصرها نیز آگاه می‌شویم، زیرا راه رسیدن به چنین آگاهی‌ای در هر دو مرود یکی است، چرا که همه به یک نحو مخاطب تحدی و مبارزه جویی قرار گرفته‌اند و از دیگر سوی، روح به مخالفت و مبارزه برخاستن در همه طبایع به یک نحو موجود است و تکلیف نیز به یک شیوه و بی آن که تفاوتی در کار باشد متوجه همگان است.»
به نظر می‌رسد تصور تعارض در سخنان علامه باقلانی، توهمی بیش نباشد که از تعارض ظاهری دو سخن یاد شده نشات گرفته باشد در حالی که با این توضیح مختصر، اشکال مذکور مرتفع می‌شود که: هر چند خطاب تحدی به همگان است اما در حقیقت این متخصصان و نخبگان فصاحت و بلاغت (یا هر یک از دیگر وجوه اعجاز قرآن) هستند که مخاطب تحدی واقع می‌شود و اگر قرار باشد نمونه‌ای همانند قرآن برساخته شود، هر چند همه بخواهند، اما به طور طبیعی همان متخصصان مدعی و تلاشگر در این کار خواهند بود. بنابراین اگر تا آخر تاریخ هم، همه مخاطب تحدی قرآن باشند، در عمل نگاه همه شکاکان در اعجاز برای مشاهده نتیجه کار به استادان فن به ویژه سرآمدان تاریخ صدراسلام که فحول ادبیت و عربیت بودند دوخته می‌شود؛ گرچه تا ابدالدهر نیز هرگز توان کوچک‌ترین مقابله‌ای را در این جهت نخواهند داشت (هم چنان که طول تاریخ بشریت از صدر اسلام تاکنون نشان داده است) و روز به روز این ناتوانی و شکست ظاهرتر و قطعی تر جلوه می‌کند، پس تعارضی در کار نخواهد بود.


درباره وجوه اعجاز قرآن در طول تاریخ اسلام، فراوان گفته و نوشته‌اند، به گونه‌ای که توصیف، تبیین و بررسی آن‌ها مستلزم چندین پژوهش گسترده و پردامنه است. اینک به صورتی کاملا مجمل و مختصر سیری داریم در مشهورترین وجوهی که نامداران پهنه تفسیر و قرآن پژوهی در آثار خود به یادگار نهاده‌اند و یا از قول آن‌ها در آثار دیگران نقل شده است.

۳.۱ - تنوع آرا در وجه اعجاز قرآن

گوناگونی آرای قرآن پژوهان در امر اعجاز قرآن، بسی شگفت انگیز است. هر چند به تصریح تمامی اندیشمندان مسلمان اصالت معجزه بودن قرآن کریم، حقیقتی است که مورد پذیرش و اتفاق همگان است و هیچ کس در آن تردید روا نمی‌دارد، با این حال، این کتاب آسمانی، چون توسط بشر، در معرض تبیین علمی قرار می‌گیرد، معرکه‌ها برمی انگیزد و هوش و خرد نقادان معانی و الفاظ را به بهت و حیرت وامی دارد.
اینک به ذکر فشرده نظرات پرداخته، از توضیح و تفصیل آن‌ها صرف نظر می‌کنیم:

۳.۱.۱ - ضرورت بحث از وجوه اعجاز قرآن

علامه شعرانی ضمن برشمردن وجوهی از اعجاز، یادآور می‌گردد که خواجه نصیرالدین طوسی همه آن‌ها را محتمل می‌شمرد و سپس اظهار می‌کند که بحث از وجوه اعجاز، بحثی غیر لازم است و دقت در علت اعجاز، وسوسه‌ای غیر ضروری است که نفعی جز انحراف ذهن از راه مستقیم ندارد.
[۲۰] علامه حلی، کشف المراد در شرح تجرید الاعتقاد، ص۵۰۰-۵۰۱، ترجمه و شرح علامه شعرانی، نشر اسلامیه، تهران، ۱۳۹۸ق.
با توجه به توضیحات علامه شعرانی در اثر دیگر خود (راه سعادت) می‌توان گفت: ایشان توجه و وسواس بر کشف وجه اعجاز را برای اذهان ضعیف، مجاز نمی‌شمرد، ولی به طور کلی غیر ضروری بودن این بحث یا نهی از وسواس بی جا در چند و چون این مفهوم، منافاتی با سودمند یا حتی مستحسن بودن این مباحث ندارد، هم چنان که خود نیز در حد معمول و معقول بدان پرداخته است.
[۲۱] شعرانی، ابوالحسن، راه سعادت، کتابخانه صدوق، تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۳ ش.


۳.۱.۲ - ضرورت کاوش از وجوه اعجاز قرآن

در نقطه مقابل نظر پیشین، علامه جرجانی، اطلاع ما را از شکست اعراب در برابر تحدی قرآن، موجب بی نیازی از کاوش در چرایی این واقعیت نمی‌داند و ترجیح جهل را بر علم در این باره مجاز نمی‌شمرد و خود نیز در کاوش از این چگونگی قدم در میدان تحقیق می‌نهد.
[۲۲] عبدالقاهر جرجانی، دلائل اعجاز فی القرآن، ص۴۳-۴۴، ترجمه سید محمد رادمنش، آستان قدس رضوی، چاپ اول، مشهد، ۱۳۶۸ ش.
[۲۳] سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۰۰۵، دار ابن کثیر، بیروت، ۱۴۰۷ ق.


۳.۱.۳ - امکان دراک وجه اعجاز

برخی از قرآن پژوهان و مفسران برآنند که وجه اعجاز قرآن (هر چه باشد) برای بشر قابل درک نیست و «تردید در تعیین وجه اعجاز قرآن دلیل بر نشناختن و در نیافتن وجه اعجاز قرآن است.»
[۲۴] سلطان محمد گنابادی، بیان السعاده فی مقامات العباده، مؤسسه اعلمی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۸ ق، ج۱، ص۶۵.
از دانشمندانی مانند: علامه مجلسی،
[۲۵] کمالی دزفولی، سید علی، قرآن ثقل اکبر، ص۳۶۸، تهران، ۱۳۶۰ ش.
سکاکی
[۲۶] جلال الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۰۱۱.
[۲۸] علوم القرآن عند المفسرین، ج۲، ص۴۹۸، دفتر تبلیغات اسلامی.
[۲۹] نعیم حمصی، فکرة اعجاز القرآن، ص۱۰۶، مؤسسه الرسالة، بیروت، ۱۴۰۰ ق.
و حسن بن محمد قمی
[۳۰] نعیم حمصی، فکرة اعجاز القرآن، ص۶۱.
مشابه این نظر نقل شده است.

۳.۱.۴ - درک اعجاز قرآن برای عجم‌ها

بسیاری از دانشمندان تاکید می‌کنند که اعجمی و حتی عرب غیر فصیح و ناآشنا با بلاغت، نمی‌تواند با علم تفصیلی و به گونه‌ای بدیهی و ضروری، اعجاز قرآن را دریابد و تنها راه فهم اعجاز قرآن برای این گروه، استدلال است.
روشن است که این نظر درباره درک اعجاز بلاغی قرآن درست است، ولی آیا قرآن کریم، تنها از نظر بلاغت معجزه است که راه درک تفصیلی آن بر اعجمی مسدود باشد؟!

۳.۱.۵ - درک اعجاز قرآن برای همه

در مقابل رای سابق، گروهی دیگر از دانشمندان، درک اعجاز قرآن را برای احدی از کسانی که بخواهند به وجهی از وجوه اعجاز دست یابند، غیر ممکن نمی‌دانند؛ یعنی هم چنان که ممکن است باب معارف قرآن بر روی کسی که جز از بلاغت آن آگاهی ندارد ناگشوده بماند، کسانی هم که از بلاغت قرآن سررشته‌ای ندارند ممکن است از وجوه دیگر، روزنه‌ای برای مشاهده عظمت کبریایی و ماورایی این کتاب برای خود بیابند.
[۳۲] عبدالکریم خطیب، الاعجاز فی دراسات السابقین، ص۲۵۶، دارالفکر العربی، بیروت.
[۳۳] علوم القرآن عند المفسرین، ج۲، ص۴۸۸-۴۸۹.


۳.۱.۶ - نظریه صرفه

از دیرباز، کسانی از مذاهب مختلف اسلامی همچون ابواسحاق نظام (م ۴۳۶ ق) و ابن سنان خفاجی (م ۴۶۶ ق) نظریه‌ای را مطرح کرده و گسترش داده‌اند که بر آن است «رمز شکست اعراب در رویارویی با قرآن، نه از ناحیه جنبه‌های درونی قرآن بلکه به سبب نیروی بازدارنده‌ای است که خداوند نسبت به مخالفان و منکران حقانیت قرآن اعمال می‌کند و به این وسیله از همانندآوری آنان مانع می‌شود.»
[۳۴] سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۰۰۹.
[۳۵] نعیم حمصی، فکرة اعجاز القرآن، ص۶۲.
[۳۶] علوم القرآن عندالمفسرین، ج۲، ص۴۳۰.
[۳۸] معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۳۶۴-۳۶۵.
ناگفته نماند که برخی از معتقدان به نظریه صرفه، یا کسانی که احتمال درستی آن را نیز می‌دهند، علاوه بر نظریه صرفه، وجوه دیگر اعجاز را نیز صادق می‌دانند، از این گروه می‌توان راغب اصفهانی
[۳۹] علوم القرآن عندالمفسرین، ج۲، ص۴۳۱.
و خواجه نصیرالدین طوسی
[۴۰] نصیرالدین طوسی، تجرید الاعتقاد، ص۵۰۰.
را نام برد.

۳.۱.۷ - فراگیر بودن وجوه اعجاز به کل آیات

از نظرات تازه‌ای که مطرح شده، می‌توان نظر خالد العک را نام برد. وی می‌نویسد: در قرآن کریم دوازده معنا وجود دارد که اگر در تمام قرآن جز یکی از آن‌ها نبود برای اثبات اعجاز آن کفایت می‌کرد. این معانی عبارت‌اند از: ایجاز لفظ، تشبیه چیزی به چیز دیگر، استعاره، معانی نو، هماهنگی حروف و کلمات، فاصله‌های مقاطع کلام در آیات، تجانس ساختار کلمات، بیان قصص و احوال، اشتمال بر حکمت‌ها و اسرار، مبالغه در امر و نهی، حسن بیان مقاصد و اغراض، تمهید مصالح و اسباب و اخبار از آنچه بوده و خواهد بود.
[۴۱] العک، خالد عبدالرحمن، اصول التفسیر و قواعده، ص۳۰۷-۳۰۸، دارالنفائس، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ق.

وجوه مذکور سیزده وجه است که ممکن است مؤلف دو تا از آن‌ها را با هم به حساب آورده باشد نظیر تشبیه و استعاره. به هر حال با توجه به این که تمامی این وجوه در کل آیات جریان ندارد معلوم می‌شود که از نظر ایشان وجود یکی از وجوه اعجاز در پاره‌ای از آیات برای اثبات اعجاز کل قرآن کفایت می‌کند.

۳.۱.۸ - وجه حقیقی اعجاز

از جملة نظریه‌های قابل توجه در تبیین وجه اعجاز قرآن، رایی است که بدرالدین زرکشی اظهار داشته که وجه حقیقی اعجاز، جمع همه ویژگی‌ها است. او می‌گوید:
«نظر اهل تحقیق آن است که می‌گویند اعجاز قرآن با تمامی وجوه یاد شده واقع شده است نه به تک تک آن‌ها، چرا که قرآن، همه آن‌ها را با هم جمع کرده است پس معنا ندارد که با وجود اشتمال برهمه، تنها به یک وجه نسبت داده شود.»

۳.۱.۹ - تفسیر علمی

اعتقاد به این که در قرآن کریم، علوم اولین و آخرین نهفته است و تلاش برای یافتن راه‌ها و روش‌های استخراج این دانش‌ها، برخلاف تصور معمول، سابقه‌ای طولانی در میان مفسران و قرآن پژوهان دارد.
در توضیح بنیاد این روش گفته شده است که معتقدان به این نوع تفسیر، با توسعه بخشیدن به اصطلاح « علم »، برآنند که قرآن در کنار علوم اعتقادی و عملی دینی، در بردارنده دیگر دانش‌های دنیا با وجود همه شاخه‌ها و گونه‌های متفاوت آن نیز هست.
[۴۳] ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون، ج۲، ص۴۷۴، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

از پیشینیان، شاید شناخته‌ترین کسی که کوشید در این راه به فهمی روش مند دست یابد و با جدیت تمام، دیگران را به این نوع نگرش فراخواند محمد غزالی (م ۵۰۵ ق) باشد که هم در احیاء علوم الدین
[۴۴] غزالی، ابوحامد محمد، احیاء علوم الدین، ج۱، ص۴۳۱، دارالهادی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.
و هم در جواهر القرآن
[۴۵] غزالی، ابوحامد محمد، جواهر القرآن، ترجمه ابوحفص نجم الدین نسفی، بنیاد علوم اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۰ ش.
سخت بر این نظر پای فشرده است.
صاحب کتاب فکرة اعجاز القرآن که به معرفی کوتاه آرای دانشمندان علوم قرآنی از قرن دوم تا قرن چهاردهم پرداخته است، در موارد متعددی نظرات کسانی هم چون طنطاوی صاحب تفسیر الجواهر را بازگو می‌کند که به تصریح با اشاره وجه اعجاز قرآن را در رازگشایی از حقایق علمی جهان برشمرده‌اند.
[۴۶] نعیم حمصی، فکرة اعجاز القرآن، ص۲۲۳-۲۳۲.


۳.۱.۱۰ - فصاحت و علم در همه آیات قرآن

از جمله معتقدان به این نظر علامه شمس الدین محمد آملی صاحب کتاب نفائس الفنون است. وی سبب اعجاز قرآن را دو عامل می‌شمارد که هر دو در تمامی آیات قرآن جاری و نمودار است. این دو عامل عبارت‌اند از:
الف) فصاحت و بلاغت منحصر به فردی که تمام بلیغان عرب را از همانندآوری عاجز ساخت.
ب) اشتمال بر جمیع معارف و حکم و محاسن شیم (اخلاق) و اقاصیص اولین و آخرین و اخبار از مغیبات و کیفیت ادای طاعات و امتناع از منهیات و جمیع آنچه در تکمیل نفوس بشری و وصول به سعات ابدی بدو احتیاج افتد.
[۴۷] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرائس العیون، ج۱، ص۳۵۷-۳۵۸، اسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ ق.


۳.۱.۱۱ - هزاران معجزه در قرآن

ابن سراقه، بنابر آنچه سیوطی در الاتقان از وی نقل می‌کند بر آن است که تمامی وجوهی که عالمان در تبیین وجه اعجاز برشمرده‌اند درست است و با این همه به یک دهم از ده یک کل وجوه اعجاز دست نیافته‌اند.
[۴۸] سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۰۱۳.
[۴۹] حمصی، نعیم، فکرة اعجاز القرآن، ص۸۰.

زرقانی نیز به وجود هزاران وجه اعجاز در قرآن تصریح می‌کند و می‌گوید: بسیار اتفاق می‌افتد که یک معجزه تنها در یک آیه مشاهده می‌شود، همچنان که آیه «مباهله » به تنهایی یک معجزه است.
[۵۰] زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۲، ص۳۵۹-۳۶۰، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۰۹ ق.


۳.۱.۱۲ - اعجاز قرآن در همه اعصار

نظریه دیگر این است که وجوه اعجاز قرآن به موازات پیشرفت اعصار، ظاهر می‌شود. آنچه این نظر را از نظریه پیشین متمایز می‌سازد، توجه به عنصر تعیین کننده زمان در ظهور معجزات قرآن است. بنابراین اعتقاد، وجوه اعجاز قرآن، نه تنها بیش از آن است که قابل استقصا و شمارش باشد بلکه قرآن با مردم هر عصر و زمان با زبان خودشان از اعجاز خود سخن می‌گوید و متناسب سطح درک و ظرفیت فهم و خرد و آگاهی آن‌ها، ابعادی از معجزات خود را آشکار می‌سازد پس می‌توان گفت: قرآن، کتاب همه دوران هاست که همواره به زبان روزگار خود سخن می‌گوید.
[۵۱] مرکز فرهنگ و معارف قرآن، علوم القرآن عند المفسرین، ج۲، ص۵۶۷.



سخن در عوامل ایجاد اختلاف میان دانشمندان قرآن پژوه پیرامون توضیح در چگونگی اعجاز قرآن و زوایا و دریچه‌های آن، پیچیده و گسترده است. آنچه به اجمال می‌توان آورد طرح آن‌ها در ساختار سه عنوان کلی ذیل است:
الف-عوامل انسانی و شخصی؛
ب-عوامل علمی و اجتماعی؛
ج-عوامل قرآنی.

۴.۱ - عوامل انسانی و شخصی

این عوامل به نوبه خود به مؤلفه‌های دیگری بخش پذیرند:
۱. دشواری بیان یک احساس درونی: اساسا درک و بیان یک احساس قدسی و جمال بیکران در قالب الفاظ سخت ثقیل و بر گرده زبان، تحمل ناپذیر است.
۲. تفاوت مراتب درک: گوناگونی دریافت باطنی انسان‌ها از آن حقیقت شکوهمند نیز امکان توضیح واحد را کاهش می‌دهد.
۳. اختلاف در بیان و تعبیر: اختلاف سلیقه و تفاوت در گزینش معیارها و تعریف‌ها نیز از جمله موجبات ناهماهنگی در تحلیل و تبیین وجوه اعجاز است.

۴.۲ - عوامل علمی و اجتماعی

این مقوله نیز خود متشکل از اسباب گوناگونی است:
۱. بررسی‌های علمی و تخصصی: پیشرفت زمان، طرح پرسش‌های جدید و گسترش عرصه اندیشه تخصصی موجب طرح روی کرد تازه و مباحث نوین در زمینه اعجاز قرآن گردید.
۲. رشد و گسترش علوم: رشد دانش‌ها موجب اصلاحات تازه یا ساختار بهتر بخشیدن به مباحث و تنظیم مطلوب تر مباحث بوده است.
۳. کشف وجوه تازه در اعجاز قرآن: علاوه بر عوامل یاد شده، باید از طرح عناوین تازه در وجوه اعجاز سخن گفت که بر پیشینیان پوشیده مانده بود.

۴.۳ - عوامل قرآنی

شاید بتوان گفت مهم‌ترین عوامل ایجاد اختلاف میان اذهان بشری در تبیین وجوه اعجاز در خود قرآن کریم نهفته است:
۱. بیکرانگی دنیای قرآن؛ ۲. تفاوت مراتب ظهور اعجاز در آیات؛ ۳. تفاوت دامنه وجوه اعجاز در شمول بر آیات.


مشاهده شد تمامی شرایط اعجاز در معجزه جاودان اسلام یعنی قرآن کریم موجود است و از همان صدر نزول، مخالفان و شکاکان را به تحدی دعوت کرده است. درخشش اعجاز قرآن به گونه‌ای است که نه تنها استوانه‌های فصاحت و بلاغت و ارکان ادبیات عرب در صدر اسلام و بلکه در طول تاریخ تا به امروز را خاضع کرده است بلکه برای تمامی مشتاقان راستین درک حقانیت قرآن راه و روش‌های اطمینان بخش و یقین آور تدارک دیده است.
بنابراین به رغم تحیر و سرگشتگی دانشمندان در طول اعصار در تبیین چند و چون اعجاز، همگان اعم از مسلمان و غیر مسلمان در پیشگاه عظمت قرآن سر تسلیم فرود آورده‌اند و هیچ کس را توان و یارای ایستادگی در برابر تحدی آن نبوده است.


۱. امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.    
۲. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج۱۰، ذیل کلمه قرآن، نشر دارالحدیث، قم، ۱۳۷۹ ش.
۳. امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷.    
۴. جوادی آملی، عبدالله، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، ص۹، چاپ اول، قم، نشر اسراء ۱۳۷۶ ش.
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۶. روح الله موسوی خمینی، قرآن کتاب هدایت (فراهم آمده از آثار حضرت امام)، ص۱۶، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۵ ش.
۷. روح الله موسوی خمینی، قرآن کتاب هدایت (فراهم آمده از آثار حضرت امام)، ص۲۷، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۵ ش.
۸. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۲، ص۱۱۴۳-۱۱۴۴، نشر اسوه، تهران، ۱۴۱۴ ق.    
۹. ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۵۷-۶۰، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، بیروت، ۱۴۰۸ ق.    
۱۰. حج/سوره۲۲، آیه۵۱.    
۱۱. جن/سوره۷۲، آیه۱۲.    
۱۲. سیوری، مقداد بن عبدالله، الباب الحادی عشر للعلامة الحلی مع شرحیه، ص۳۶، چاپ اول، دانشگاه تهران، با همکاری دانشگاه مک گیل، ۱۳۶۵ ش.
۱۳. طوسی، محمد بن حسن، تمهید الاصول فی علم الکلام، ص۳۱۵، چاپ اول، دانشگاه تهران.
۱۴. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۷۳، مؤسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۱ ق.    
۱۵. اصفهانی، راغب، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۵۷، دارالقلم، بیروت، ۱۴۱۲ ق.    
۱۶. انفال/سوره۸، آیه۴۲.    
۱۷. شعرانی، ابوالحسن، رد شبهات اثبات نبوت، ص۳۰-۳۱، کتابخانه صدوق چاپ سوم، تهران، ۱۳۶۳ ش.
۱۸. باقلانی، ابوبکر، اعجاز القرآن، ص۳۵- ۴۳، عالم الکتب، بیروت.
۱۹. بنت الشاطی، عایشه، اعجاز بیانی، ص۶۶-۶۷، ترجمه حسین صابری، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۶ ش.    
۲۰. علامه حلی، کشف المراد در شرح تجرید الاعتقاد، ص۵۰۰-۵۰۱، ترجمه و شرح علامه شعرانی، نشر اسلامیه، تهران، ۱۳۹۸ق.
۲۱. شعرانی، ابوالحسن، راه سعادت، کتابخانه صدوق، تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۳ ش.
۲۲. عبدالقاهر جرجانی، دلائل اعجاز فی القرآن، ص۴۳-۴۴، ترجمه سید محمد رادمنش، آستان قدس رضوی، چاپ اول، مشهد، ۱۳۶۸ ش.
۲۳. سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۰۰۵، دار ابن کثیر، بیروت، ۱۴۰۷ ق.
۲۴. سلطان محمد گنابادی، بیان السعاده فی مقامات العباده، مؤسسه اعلمی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۸ ق، ج۱، ص۶۵.
۲۵. کمالی دزفولی، سید علی، قرآن ثقل اکبر، ص۳۶۸، تهران، ۱۳۶۰ ش.
۲۶. جلال الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۰۱۱.
۲۷. زرکشی، بدرالدین، البرهان، ج۲، ص۱۰۰.    
۲۸. علوم القرآن عند المفسرین، ج۲، ص۴۹۸، دفتر تبلیغات اسلامی.
۲۹. نعیم حمصی، فکرة اعجاز القرآن، ص۱۰۶، مؤسسه الرسالة، بیروت، ۱۴۰۰ ق.
۳۰. نعیم حمصی، فکرة اعجاز القرآن، ص۶۱.
۳۱. زرکشی، بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۱۲.    
۳۲. عبدالکریم خطیب، الاعجاز فی دراسات السابقین، ص۲۵۶، دارالفکر العربی، بیروت.
۳۳. علوم القرآن عند المفسرین، ج۲، ص۴۸۸-۴۸۹.
۳۴. سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۰۰۹.
۳۵. نعیم حمصی، فکرة اعجاز القرآن، ص۶۲.
۳۶. علوم القرآن عندالمفسرین، ج۲، ص۴۳۰.
۳۷. معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، ج۴، ص۱۳۵-۱۹۰.    
۳۸. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص۳۶۴-۳۶۵.
۳۹. علوم القرآن عندالمفسرین، ج۲، ص۴۳۱.
۴۰. نصیرالدین طوسی، تجرید الاعتقاد، ص۵۰۰.
۴۱. العک، خالد عبدالرحمن، اصول التفسیر و قواعده، ص۳۰۷-۳۰۸، دارالنفائس، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ق.
۴۲. زرکشی، بدرالدین، البرهان، ج۲، ص۱۰۶.    
۴۳. ذهبی، محمد حسین، التفسیر والمفسرون، ج۲، ص۴۷۴، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
۴۴. غزالی، ابوحامد محمد، احیاء علوم الدین، ج۱، ص۴۳۱، دارالهادی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.
۴۵. غزالی، ابوحامد محمد، جواهر القرآن، ترجمه ابوحفص نجم الدین نسفی، بنیاد علوم اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۰ ش.
۴۶. نعیم حمصی، فکرة اعجاز القرآن، ص۲۲۳-۲۳۲.
۴۷. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرائس العیون، ج۱، ص۳۵۷-۳۵۸، اسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ ق.
۴۸. سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۰۱۳.
۴۹. حمصی، نعیم، فکرة اعجاز القرآن، ص۸۰.
۵۰. زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۲، ص۳۵۹-۳۶۰، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۰۹ ق.
۵۱. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، علوم القرآن عند المفسرین، ج۲، ص۵۶۷.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله « وجوه عام اعجاز قرآن»، تاریخ بازیابی دو شنبه ۲۶/۱۱/ ۱۳۹۴    



جعبه ابزار