آیه تطهیر از نگاه اهل سنت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از آیاتی که مصداق عینی و خارجی آن فقط به
اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، قابل تطبیق است، و
عصمت،
امامت و در نتیجه مرجعیت دینی آنها را ثابت میکند،
آیه تطهیر است که
خدا میفرماید: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا؛
خداوند فقط میخواهد
پلیدی و
گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.»
با دقت در
آیه شریفه، این سؤال به
ذهن میآید که منظور از
اهل بیت چه کسانی هستند؟ آیا این آیه، ارتباطی به آیات قبلی (از آیه ۲۸ تا مقداری از صدر آیه ۳۳ «و قرن فی بیوتکن ولاتبرجن تبرج الجاهلیة الاولی واقمن الصلوة و آتین الزکاة واطعن الله ورسوله؛
و در خانههای خود بمانید، و همچون دوران
جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و
نماز را برپا دارید، و
زکات را بپردازید، و
خدا و رسولش را
اطاعت کنید.» خطاب درباره
زنان پیامبر است.) دارد که درباره همسران پیامبر نازل شده است و خطاب این آیه هم، آنها را شامل میشود یا اینکه مقصود از اهل بیت در آیه افراد خاصی غیر از همسران پیامبر هستند.
با توجه به اینکه
اهل سنت در تلاشند تا هر طوری شده، مصداق آیه را به زنان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) توجیه کنند، با بررسی در معروفترین منابع اهل سنت که مورد قبول آنها است، در صدد هستیم به این نکته برسیم که مصداق مشخص اهل بیت در
آیه تطهیر، که دارای
طهارت و
عصمت هستند، چه کسانی میباشند.
قبل از اینکه اقوال و
روایات درباره مصداق اهل بیت را نقل کنیم، ضروری است لغات کلیدی آیه که دلالت بر عصمت و امامت اهل بیت میکند را مورد بررسی قرار بدهیم.
واژه «انما» به معنی «فقط» و دلالت بر حصر حکم بر موضوع میکند.
و کلمه «یرید» اصلش «الرود» بوده است به معنی رفت و آمد با مدارا در طلب چیزی. اگر واژه- ارادة- در خدای تعالی بکار رود مراد حکم و نتیجه و پایان آن است هر گاه گفته شود: اراد الله بکذا یعنی خداوند در آن
حکم کرد که آنطور هست و آنطور نیست.
اراده بر دو نوع است تکوینی (در تکوینی مستقیما اراده به تحقق مراد و ایجاد آن در خارج تعلق میگیرد و هرگز از مراد تخلف بردار نیست ولی
اراده تشریعی مستقیما به ایجاد فعل در خارج تعلق نمیگیرد، بلکه اراده به فعل
بندگان تعلق میگیرد تا با اختیارشان در خارج ایجاد شود و مستلزم وقوع مراد در خارج به طور
جبر نیست.) و تشریعی که هر دو در
قرآن آمده است مانند آیه «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون؛
فرمان او چنین است که هر گاه چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید: (موجود باش!) آن نیز بیدرنگ موجود میشود!.» و آیه «یرید الله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر؛
خداوند راحتی شما را میخواهد، نه زحمت شما را!»
آیه اول
اراده تکوینی و آیه دوم اراده تشریعی خداوند را بیان میکند.
«
رجس» در
لغت شی قذر و پلید را گویند
آلوسی میگوید رجس در اصل، «شی قذر» را گویند {بعد از عدهای نقل میکند} که رجس، شامل
شرک،
گناه،
عذاب،
نجاست و نقایص میشود.
رجس، در
اصطلاح قرآن به پلیدی ظاهری و باطنی و معنوی اطلاق شده است مانند آیه «یا ایها الذین آمنوا انما الخمر والمیسر والانصاب والاز لام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید!
شراب و
قمار و بتها و ازلام (=نوعی بخت آزمایی) پلید و از عمل
شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید.»
در این آیه «رجس» به معنای پلیدی ظاهری و پلیدی معنوی آمده است زیرا شراب پلیدی و آلودگی ظاهری دارد، ولی قمار و ازلام پلیدی ظاهری ندارند، ولی پلیدی معنوی دارند.
راغب اصفهانی درباره «اهل (واژه «آل » مقلوب لفظی- اهل- و تصغیرش- اهیل است. فرق میان (آل) و (اهل) اینست که واژه (آل) مخصوص اعلام و معروفین است، و از این روی به ناشناختهها و زمانها و مکانها اضافه نمیشود مثلا میگویند- آل فلان- و نمیگویند- آل رجل- و نه- آل زمان یا مکان، و نمیگویند- آل الخیاط- بلکه واژه آل به شریفتر و با فضیلتترها اضافه میشود مانند: آل الله- و- آل النبی و آل السلطان، اما واژه- اهل، اضافه شدنش کلی و عمومی است مانند اهل الله- و- اهل الخیاط، چنانکه میگویند اهل آن زمان و اهل آن مکان.)
» میگوید: اهل الرجل- در اصل کسانی هستند که مسکن و خانهای واحد، آنها را در یک جا جمع و فراهم میآورد سپس این معنی توسعه یافته و گفتهاند- اهل بیت- یعنی کسانی که نسب خانوادگی وسیله جمع آنهاست و بعدا اصطلاح- اهل بیت- بطور مطلق به خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اطلاق شده است.
ابن منظور «اهل الرجل» را به معنی عشیره و خاندان معنی میکند.
بنابراین «اهل بیت» مفهوم وسیعی دارد که فرزندان و همسران
انسان را نیز در بر می گیرد، لذا قرآن به روشنی آن را در مورد همسر
ابراهیم به کار برده و آورده است که
فرشتگان خطاب به او گفتند «رحمت الله و برکاته علیکم اهل البیت؛
رحمت خدا و برکاتش بر شما
خانواده است.»
با توجه به این مقدمهای که ذکر شد وقت آن فرا رسیده است که به آن پرسش اساسی که مصداق اهل بیت چه کسانی هستند، پاسخ بدهیم و بعد از آن هم مقداری درباره دلالت آیه بر عصمت و امامت اهل بحث کنیم.
مفسران اهل سنت در تعیین مصداق «اهل بیت» در آیه تطهیر اختلاف دارند که به چند نمونه اشاره میکنیم.
۱) عدهای مثل
عکرمه، (عکرمه؛ کسی است که مردم را به
گمراهی و انحراف میکشاند و
ذهبی او را از
خوارج برشمرده است. وی در دروغگویی به حدی رسیده بود که حتی به استاد خود
ابن عباس دروغ میبست؛ تا این که دروغ او ضرب المثل شد.
ابن سیرین،
یحیی بن معین و مالک او را کذاب توصیف کردهاند.
ابن ذویب او را غیر
ثقه معرفی کرده و مالک، نقل
روایت از او را
حرام کرده و
مسلم بن حجاج از روایات او اعراض نموده است.)
عروه بن زبیر (عروه بن زبیر هم مشهور به بغض و
دشمنی با
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) است. عروة بن زبیر کسی است او کسی بود که بغض شدیدی نسبت به علی (علیهالسّلام) داشت، به حدی که هرگاه نام آن حضرت نزد او برده میشد، او را
سب میکرد.)
مقاتل مصداق «اهل بیت» را همسران پیامبر معرفی کرداند.
۲) برخی دیگر آیه را مخصوص پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، علی،
فاطمه،
حسن و
حسین (علیهمالسّلام) و همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قلمداد کردند.
۳) عدهای مصداق آیه را تنها شامل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میدانند.
۴) و عدهای دیگر زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و تمامی
بنی هاشم که
صدقه بر آنان حرام است را مصداق حقیقی آیه تطهیر، معرفی میکنند.
۵) بزرگانی از اهل سنت نیز آیه را مخصوص پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و علی (علیهالسّلام) و فاطمه (علیهالسّلام) و حسن (علیهالسّلام) و حسین (علیهالسّلام) میدانند.
کسانی که همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و دیگران را مصداق اهل بیت معرفی کردهاند، در پاسخ به آنها باید گفت؛ درست است که این آیه در لابلای آیات مربوط به همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است ولی آیه تطهیر که در لابلای آنها نازل شده لحن جداگانهای دارد و نشان میدهد هدف دیگری را دنبال میکند، چرا که آیات قبل و بعد همه با ضمیرهای «جمع مؤنث» است، ولی آیه مورد بحث با ضمائر «جمع مذکر» آمده است! و با کمی دقت در متن روایتی که بعد از نزول آیه تطهیر نقل شده است، خواهند دید که پیامبر چه به صورت گفتاری و یا رفتاری زنان خود را از مصداق آیه خارج کرد. و اهل بیت را محدود به یک عده خاصی کرد. اکنون دو روایت از همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکنیم تا مشخص شود «اهل بیت» چه کسانند و
شان نزول آیه درباره کیست.
مسلم به سند خود از
عائشه نقل میکند: «خرج النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) غداة وعلیه مرط مرحل من شعر اسود فجاء الحسن بن علی فادخله ثم جاء الحسین فدخل معه ثم جاءت فاطمة فادخلها ثم جاء علی فادخله ثم قال (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا)»
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صبحگاهی از
حجره خارج شد، در حالی که بر روی دوش او پارچهای از
پشم سیاه خیاطی نشده بود. حسن بن علی (علیهالسّلام) بر او وارد شد، او را داخل کسا کرد، آن گاه حسین (علیهالسّلام) وارد، او نیز در آن داخل شد. سپس فاطمه (علیهاالسّلام) وارد شد، او را نیز داخل آن کرد، بعد علی (علیهالسّلام) وارد شد، او را نیز داخل کسا نمود؛ آن گاه این آیه را تلاوت کرد.
«خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد».
ترمذی، دانشمند معروف اهل سنت، از
ابی سلمه، پسر خوانده پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند: هنگامی که آیه تطهیر در خانه ام سلمه بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شد، فاطمه (علیهاالسّلام) و حسن (علیهالسّلام) و حسین (علیهالسّلام) را دعوت نمود و روی آنان کسایی کشید. علی (علیهالسّلام) نیز پشت سرش بود آنگاه کساء را بر روی همه کشید سپس عرض کرد: بار خدایا! اینان اهل بیت من هستند، رجس و پلیدی را از آنان دور کن و پاکشان گردان. ام سلمه عرض کرد: ای رسول خدا! آیا من هم با آنانم؟ حضرت فرمود: تو در جای خود هستی، تو بر خیری.
روایاتی که درباره آیه تطهیر و اختصاص آنها به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و علی و فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهمالسّلام) در منابع معروف اسلامی آمده است به قدری زیاد است که آن را در ردیف
روایات متواتره (حدیث متواتر حدیثی است که: راویان آن در هر طبقه، بحدی برسند که
اطمینان حاصل شود که آنها توطئه و سازشی برای دروغ گفتن نداشتهاند. به همین جهت، میگویند خبر متواتر مفید قطع و
یقین است، در مقابل آن، خبر (واحد) است که مفید
ظن و
گمان میباشد.) قرار میدهد.
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با جمع کردن اهل بیت خود در زیر عباء و با اجازه ندادن به داخل شدن همسرش در زیر کساء، مصداق آیه تطهیر را مشخص و محدود کردند و همسران خود را از مصداق اهل بیت، جدا کردند. با این کار به مردم و
خانواده خود نشان دادند که «اهل بیت» را به افراد دیگر تطبیق ندهند و تنها کسانی که شایسته
رهبری و مرجعیت دینی مردم هستند و سنت آنها برای همه مردم
حجت است و باید با اقتداء به آنها خود را در مسیر راه مستقیم الهی قرار داد، پنج تن آل کساء {پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، علی (علیهالسّلام)، فاطمه (علیهالسّلام)، حسن (علیهالسّلام) و حسین (علیهالسّلام)} میباشند و
اطاعت از آنها که از همه افضل و دارای عصمت هستند و از گناه و خطاء و اشتباه در امان میباشند، بر همه
واجب است و چنین اشخاصی فقط شایسته رهبری جامعه را دارند.
پـس از نزول آیه تطهیر، پـیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در معرفی اهل بیت اهتمام بیشتری داشتند تا
مسلمانان بدانند منظور از اهل بیت چـه کسانی هستند تا کسی به ناحق خود را از اهل بیت به حساب نیاورد.
بسیاری از آنان که شاهد رفتار پـیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در معرفی اهل بیت بودهاند آن را روایت کرده اند
ابوسعید خدری نقل میکند پیامبر به مدت چهل صبح بر در
خانه علی (علیهالسّلام) آمد و در هر بارکه داخل خانه فاطمه (علیهاالسّلام) میشد میفرمود: السلام علیکم اهل البیت ورحمة الله وبرکاته
{انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا} ".
انس بن مالک نیز میگوید: پیامبر به مدت شش ماه بر در خانه فاطمه عبور میکرد وسه مرتبه آیه را تکرار میکرد.
پس از اثبات اینکه این آیه فقط بر اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که به اصحاب کساء (عباء) مشهورند، قابل تطبیق است حال باید روش اثبات عصمت و امامت آنها را با دقت در کاربرد الفاظ و چینش کلماتی که در کنار هم به کار رفته است، به دست آورد.
الف) بیان شد که «انما» دلالت بر حصر حکم بر موضوع میکند یعنی اینکه چیزی در این آیه برای «اهل بیت» ثابت است که دیگران از آن بیبهره هستند.
ب) و اراده خدا بر این تعلق گرفته است که پلیدی را فقط از «اهل بیت» دور کند و دیگران مشمول این حکم نمیشوند، علاوه بر این آن «پلیدی» هم، پلیدی خاصی است که از افراد خاصی برطرف شده و تنها آنها تطهیر شدهاند زیرا
پرهیزکاری و دوری از
گناهان و پلیدی بر همه واجب است و مخصوص افراد خاصی نیست ولی آنچه که این آیه در صدد اثبات آن برای افراد مخصوص است چیزی فراتر از
تقوا و دوری از گناه است بلکه آیه مطلق پلیدی را از این افراد نفی میکند.
ج) در بحث لغت شناسی بیان شد که اراده بر دو قسم است: تکوینی و تشریعی. تکوینی یعنی ایجاد و خلق؛ هرگاه خدا وجود یافتن چیزی را اراده کند، به محض تعلق اراده الهی، آن چـیز وجود پـیدا میکند. این اراده تکوینی است که تخلف ناپذیر بوده است.
اما هرگـاه خداوند انجام یا ترک فعلی را از
بنده بخواهد، بدان
امر یا
نهی میکند، این همان اراده تشریعی است. در این مورد، ممکن است بنده امر و نهی را امتثال کند و اراده خدا را محقق سازد و یا امتثال نکند و برخلاف خواست و رضای خدا عمل نماید.
با دقت در معنای «اراده» به خوبی روشن میشود که اراده در آیه همان اراده تکوینی خدا میباشد نه تشریعی زیرا اراده تشریعی خدا مخصوص افراد خاص نیست بلکه برای عموم مردم است و خدا از همه خواسته است که به اختیار خود از گناه و پلیدی دوری کنند و اراده تکوینی خدا، در این آیه بر این تعلق گرفته است که «اهل بیت علیهالسّلام» از درجه بالای از طهارت به نام «عصمت» برخوردار باشند تا آنها را از معصیت و پلیدی و خطاء و اشتباه حفظ کند. این عنایتی است از طرف خداوند که فقط به «اهل بیت علیهالسّلام» اختصاص داده شده است و دیگران از آن سهمی ندارند.
د) بنابراین با اختصاص و حصر اراده تکوینی خداوند بر زدودن هر پلیدی مثل گناه، خطاء، اشتباه و فراموشی، از اهل بیت (علیهمالسلام)، عصمت، افضلیت، امامت و مرجعیت دینی آنها به اثبات میرسد.
با این توضیحی که بیان شد، مصداق آیه فقط اهل بیتی را شامل میشود که خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنها را معین و معرفی کرده است و فقط این افراد دارای ویژگی منحصر به فرد، عصمت میباشند نه همسران پیامبر که نه تنها فاقد مقام عصمت بودند بلکه در زندگی آنها اشتباهاتی وجود دارد که قابل تطبیق به آیه تطهیر نیست و اینکه آنها هم هیچگاه ادعای عدم ارتکاب گناه و اشتباه و خطاء نکرده و خود را جزء مصداق اهل بیت در آیه شریفه به شمار نیاوردهاند. و از همه مهمتر اینکه خطاب در آیه به صورت مذکر «کم» آمده است که زنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در بر نمیگیرد.
آیه تطهیر؛
آیه تطهیر (علوم قرآنی)؛
مفهوم آیه تطهیر.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اهل بیت در آیه تطهیراز نگاه اهل سنٌت» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۱/۱۹.