این واژه که در اصل از زبانکودکان گرفته شده در بسیاری از زبانها مشترک است و علاوه بر صورت «بابا» بدین صورتها نیز دیده میشود:
با «پ»، مانند papa در انگلیسی و فرانسوی و ایتالیایی.
با «ت»، مانند tata و atta (آتا) در ترکی.
با «د»، مانند dad و daddy در انگلیسی.
در ترکی به هر یک از افرادی که در رأس گروه یا سازمانی قرار دارند، حتی اگر سالمند نباشند، به قصد احترام بابا گفته شده است.
چنانکه به (اُروج رئیس ) بارباروس ، امیر دریادار معروف ترک در شمالآفریقا، بابااروج و به کسانی که در رأس تشکیلات اصناف قرار داشتند اخی بابا (به غلط: آهو بابا) گفته میشد.
از این روست که هنوز هم ملوانان ترک ناخدای خود را بابا خطاب میکنند.
حسن قوچین، از امرای دوره شاهرخ، عنوان امیر بابا داشت.
محمود افندی اهل فِلبِه، از شیوخ و مدرسان مشهور قرن دهم-شانزدهم، چون مورد احترام رستم پاشا بود در استانبول نفوذ زیادی کسب کرده و به بابا افندی اشتهار یافته بود.
این واژه بعدها مستقیماً به عنوان اسم خاص به کار رفته است؛ مانند باباگرای (صحیح آن گِرِی ) از خانان کریمه و بابابیگ از شاعران قرن سیزدهم-نوزدهم آذربایجان که «شاکر» تخلص میکرد.
به گفته جمال قارصی، شیخ کمال الدین خوارزمی (متوفی ۶۷۱) در میان ترکمنها شیخ بابا نامیده میشد؛ و این دلیلی است بر رواج کلمه بابا در میان نواحی ترکنشین مشرقایران.
بنابراین، میتوان گفت که در سرزمینهای ترکنشین شیوع کلمه بابا (و شکل کوتاه شده آن: «باب» که مترادف با کلمه «آتا» (به معنی پدر) است ) تحت تأثیر احمد یسوی و طریقهیسویه، که در میان ترکان رواج فراوان داشت، بوده است.
اگر چه بارتولد ادعا کرده است که کلمه «باب» - که در عربی به معنی «در» است ـ عنوان کسانی بود که در ترکستان به گسترش و انتشار اسلام میپرداختند، هیچ سند و مدرکی دال بر تأیید این ادعا وجود ندارد.
بابامرندی، چنانکه از نامش برمیآید، منسوب به باباهایِ آذربایجان بوده؛ و براق بابا نیز که در پایان همین قرن، در دوره ایلخانیان، کم و بیش نقش سیاسی ایفا میکرده ظاهراً منسوب به این گروه بوده است.
به چهل نفر از حاجبان اداره حرمخانه دربار عثمانی نیز این عنوان داده شد که به متصدی آنها آغاباباسی میگفتند.
در دربار عثمانی، «اجاقِ» آغابابا نیز وجود داشت که مقر آنها زیر درِمیانی (از دروازههای دربار) بود و باربران مورد نیاز دربار را با اخذ ضمانتاستخدام و تربیت میکردند.