خصوصیات امام حق (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
براساس آموزههای
قرآن ،
امام دارای ویژگیهایی است که مهمترین آنها
عصمت است.
خدای سبحان در پاسخ
ابراهیم (علیهالسلام) که از خدا خواست تا
امامت را در
ذرّیه او قرار دهد فرمود:
عهد من به ظالمان نمیرسد: «لا یَنالُ عَهدِی الظّلِمین»
مفسران با
استناد به این
آیه عصمت را برای امام لازم میدانند و لزوم عصمت را اینگونه تبیین میکنند که امام مقتدا و رهبری است که اقتدای به او واجب است و اگر امام
معصیت کند بر آدمیان نیز از باب لزوم
اطاعت از امام، معصیت
واجب خواهد بود و این امر
محال است، زیرا معصیت ممنوع است و جمع فعل و
ترک غیر ممکن است، ازاینرو عصمت در امامان لازم است تا این محذور پیش نیاید.
ناگفته نماند که آیه بر عصمت امام در طول
حیات و تمام عمر دلالت میکند بنابراین کسی که در قسمتی از عمر خود گرفتار
فسق یا
شرک باشد شایستگی مقام امامت را نخواهد داشت.
نیز
خداوند در آیه ۱۱۹
سوره توبه از مؤمنان میخواهد،
تقوای الهی را پیشه ساخته و بهطور مطلق
با صادقان باشند: «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اتَّقُوا اللّهَ و کونوا مَعَ الصّدِقین»
بیتردید لازمه همراهی مطلق با آنان، عصمت آنهاست.
همچنین در آیه ۵۹
سوره نساء ،
اطاعت از
اولواالامر در ردیف اطاعت پیامبر و اطاعت پیامبر در ردیف اطاعت خدای سبحان قرار گرفته است و چون اطاعت خدا به صورت مطلق واجب است بنابراین، اطاعت پیامبر و اولواالامر نیز بهطور مطلق واجب است و لازمه وجوب اطاعتِ مطلق، عصمت است.
دلالت آیه بر عصمت چنان واضح و روشن است که برخی از
اهل سنت نیز نتوانستهاند آن را
انکار کنند، گرچه مصداق اولواالامر در نظر آنان،
اهل حلّ و
عقد از امتاند که مجموع آنان به
شرط اجتماع خطا نمیکنند؛
ولی چون اهل حل و عقد کسانیاند که ممکن است مرتکب خطا بشوند از عصمت بهرهای ندارند و نمیتواند مراد آیه اهل حل و عقد باشد.
ویژگی دیگر امام
علم اوست. امامان حق که مسئولیت خطیر
هدایت مردم به
سعادت و
کمال و مدیریت جوامع انسانی را بر عهده دارند، باید از دانش گسترده برخوردار باشند، تا بتوانند این مسئولیت را به انجام رسانند، افزون بر این لازم است علم آنان از خطا و
شک مصون باشد، تا مردم بتوانند به آنان
اعتماد کنند و هدایت ایشان را پذیرفته و تحت حاکمیت آنان به اهداف مادی و معنوی خود برسند، ازاینرو خداوند
طالوت را با برتری در دانش و نیروی جسمانی برای حاکمیت بر
بنیاسرائیل برگزید: «اِنَّ اللّهَ اصطَفهُ عَلَیکُم وزادَهُ بَسطَةً فِیالعِلمِ والجِسمِ»
و نیز اولواالامر را مرجع علمی مسلمانان در تشخیص
حق و
باطل و
صدق و
کذب معرفی کرد و به آنان فرمان داد تا در هنگام دریافت گزارشها به اولواالامر به عنوان صاحبان آگاهی و
قدرت تشخیص مراجعه کنند تا با
استنباط حق و صدق، آنان را آگاه سازند: «واِذَا جاءَهُم اَمرٌ مِنَ الاَمنِ اَوِ الخَوفِ اَذاعوا بِهِ ولَو رَدّوهُ اِلَی الرَّسولِ واِلی اُولِی الاَمرِ مِنهُم لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَستَنبِطونَهُ مِنهُم»
مقصود از اولواالامر در این آیه همان کسانی هستند که در آیه ۵۹
سوره نساء به آنان اشاره شده و حکم ایشان در عصمت و وجوبِ اطاعت مانند رسول خداست.
و مصادیق آن براساس روایات،
امامان معصوم (علیهمالسلام)اند.
با توجه به اینکه آیه، اولواالامر را آگاه به
ریشه مسائل معرفی کرده بهگونهای که اگر دیگران به آنان مراجعه کنند راهنماییشان میکنند، استفاده میشود که علم آنان آمیخته به
جهل و شک و خطا نیست و این در مورد غیر معصومان صدق نمیکند، افزون بر این از ذیل آیه فهمیده میشود که وجود اولواالامر نوعی
فضل و
رحمت الهی است که اطاعتشان مردم را از پیروی
شیطان باز میدارد: «ولَولا فَضلُ اللّهِ عَلَیکُم ورَحمَتُهٌ لاَتَّبَعتُمُ الشَّیطنَ اِلاّ قَلیلا»
و تنها پیروی از معصومان میتواند
انسان را از گمراهی و پیروی شیطان بهطور قطع باز دارد، زیرا غیر معصوم ممکن است خود گرفتار
لغزش و خطا شود.
از دیگر آیاتی که علم امام از آن استفاده میشود آیه ۴۳
سوره نحل و ۷
سوره انبیاء است که براساس آن باید انسانها اموری را که نمیدانند از
اهل ذکر بپرسند. گرچه مضمون آیه عام و
ارشاد به اصلی عقلایی یعنی وجوب رجوع جاهل به
اهل خبره است؛
ولی کاملترین مصداق «اهل ذکر» امامان معصوم (علیهمالسلام) هستند،
چنانکه در روایات فراوانی نیز آمده است که مقصود از اهل ذکر ائمهاند.
در آیات دیگری نیز با تعبیراتی نظیر راسخان در علم: «والرّسِخونَ فِیالعِلمِ...»،
کسی که علم
کتاب نزد اوست: «ومَن عِندَهُ عِلمُ الکِتب»
و کسانی که به آنان علم داده شده: «بَل هُوَ ءایتٌ بَیِّنتٌ فی صُدورِ الَّذینَ اوتوا العِلم»
به عالمانی اشاره شده که مصادیق کامل آنها امامان معصوم (علیهمالسلام) هستند.
شایان ذکر است که بر پایه روایات فراوانی از امامان معصوم (علیهمالسلام) آنان به
غیب و همه علومی که در
اختیار فرشتگان ، پیامبران و رسولان قرار گرفته عالماند
و علم آنان دارای
منابع فراوانی است؛ مانند تحدیث و الهام، وراثت از
پیامبر اکرم و امام پیش از خود،
جفر و جامعه،
مصحف فاطمه (علیهاالسلام) و
صحیفه امیرمؤمنان ،
امام علی (علیهالسلام).
الاحتجاج؛ الاحکام السلطانیة والولایات الدینیة فی فضائل آلمحمد (علیهمالسلام)؛ اصول مدیریت؛ الفین فی امامة أمیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام)؛ امامشناسی؛ انیس الموحدین؛ بصائر الدرجات الکبری؛ بیان السعادة فی مقامات العباده؛ پیام قرآن؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ التعریفات؛ التفسیر الکاشف؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب؛ تفسیر المنار؛ تفسیر نمونه؛ تفسیر نورالثقلین؛ تلخیص المحصل؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الحاشیة علی الهیات (الحاشیة علی شرح التجرید)؛ حق الیقین؛ دلائل الصدق؛ الرسائل العشر؛ روض الجنان و روح الجنان؛ شرح المقاصد؛ شرح المواقف الایجی؛ شیعه در اسلام؛ الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب؛ فرهنگ فارسی؛ قواعد المرام فی علمالکلام؛ الکافی؛ کتاب البیع؛ کتاب سلیم بن قیس؛ کمال الدین و تمام النعمه؛ لسانالعرب؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ مجموعه آثار، استاد مطهری؛ مفردات الفاظ القرآن؛ مقدمه ابن خلدون؛ المنجد فی اللغه؛ منشور جاوید (تفسیر موضوعی)؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النکت الاعتقادیه؛ ولایت فقیه (حکومت اسلامی).
دائرةالمعارف قرآن کریم، مقاله امامت.