• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مهدویت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مهدویت به معنای اعتقاد به امام مهدی (علیه‌السلام) می‌باشد.



مهدویت، عنوان عمومی شامل مهدی (علیه‌السلام) و موضوعات مرتبط با آن حضرت است.


مهدویت از لحاظ لغوی، مصدر جعلی یا ساختگی است که پس از افزودن تای تأنیث به اسمی که یای نسبت به آن اضافه شده است، ساخته می‌شود. اسم اصلی که می‌تواند اسم فاعل، اسم مفعول یا هر اسم دیگری باشد، در معنای مصدر ساختگی، اثرگذار است و معنای مصدری آن را به سوی خود معطوف می‌کند؛ بنابراین مهدویت از لحاظ لغوی، به معنای مهدی بودن است و چون مهدی اسم مفعول است و معنای هدایت‌شده را می‌دهد، مهدویت به معنای ره‌یافته بودن خواهد بود.


امروزه اصطلاح مهدویت - با توجه به کاربردهای آن در سخن‌رانی‌ها، مقاله‌ها، کتاب‌ها، نشریه‌ها و مانند آن - برای اشاره به آموزه‌ها و بحث‌هایی در نظر گرفته می‌شود که به‌گونه‌ای با حضرت مهدی (علیه‌السلام) ارتباط دارد.


همه ادیان بر آن‌اند که سرانجام، مردی ظهور می‌کند که با رسالتی الهی، انسان را از تاریکی ظلم و گمراهی و گناهکاری می‌رهاند و برای زمین و زمینیان، خوش‌بختی و خیر و برکت می‌آورد.


این منجی، در مذهب تشیع، همنام و از نسل پیامبر (صلي‌الله‌عليه‌وآله) و امام دوازدهم است.


قائم، صالح، منتظَر، صاحب‌الامر، صاحب‌الزمان و بقیةاللّه.


«مهدی» از مشهورترین لقب‌های امام زمان است.


حضرت مهدی (علیه‌السلام) هم اکنون زنده و غایب است و هرگاه شرایط ظهور فراهم شود و خداوند اذن دهد، ظاهر می‌گردد.


همه ادیان الهی و حتّی آیین‌های بشری، مانند دین‌های هندویی و بودایی، از وجود منجی به صراحت یا کنایت یاد کرده‌اند.
[۱] نصر، سید حسین، معارف اسلامی در جهان معاصر، ص۲۴۵.
[۲] خسروشاهی، هادی، مصلح جهانی از دیدگاه شیعه و اهل سنت، ص۵۳.
[۳] صافی، لطف الله (گلپایگانی)، امامت و مهدویّت، ج۲، ص۱۲۹.
وجود او در معارف و تعالیم ادیان، نویدی است از اینکه سرانجام، جهان روی به خوشبختی و بهروزی و آسایش می‌نهد.


قرآن نیز از این حقیقت یاد کرده و به وجود منجی اشاره کرده است. در نظر قرآن، دین حق پیامبر (صلي‌الله‌عليه‌وآله) روزی فراگیر می‌شود و سرانجام، نور خدا به درخشش نهایی خویش می‌رسد و باطل از میان می‌رود و بندگان صالح خدا، وارث زمین خواهند شد و این وعده الهی، تخلّف‌ناپذیر است .
خوش‌بینی و امیدواری شیعیان به آینده، ناشی از ایمان به ظهور مهدی (علیه‌السلام) است که بنابر روایتی از پیامبر اسلام (صلي‌الله‌عليه‌وآله)، حتّی اگر یک روز از دنیا بماند، خدا آنقدر طولانی‌اش می‌کند تا مهدی (علیه‌السلام) ظهور یابد
[۱۰] صافی، لطف الله (گلپایگانی)، امامت و مهدویّت، ج۲، ص۱۲۹.



روایات اسلامی از شیعه و سنی درباره حضرت مهدی (علیه‌السلام) آن چنان روشن و پرشمارند که جای شکّ و تردیدی برای مسلمانان باقی نمانده است.
[۱۱] حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص۵۹.
[۱۲] ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۵۳۵.



بنابر باورهای شیعه، امام مهدی (علیه‌السلام) در روزگار غیبت نیز منصب امامت (امامت) را بر عهده دارد و همچون خورشید، که در پس ابر است، جهان را از نور و گرمای خویش بهره‌مند می‌سازد و کائنات را با هدایت باطنی، راه می‌نماید.
[۱۳] صافی، لطف الله (گلپایگانی)، منتخب الاثر، ص۱۰۱.
[۱۴] صافی، لطف الله (گلپایگانی)، منتخب الاثر، ص۲۷۱-۲۷۲.



مسلمانان در وجود مهدی (علیه‌السلام) - منجی آسمانی- اختلافی ندارند. اختلاف آنان در این است که چه کسی، مهدی موعود (علیه‌السلام) است. اهل سنت برآن‌اند که او از نسل پیامبر (صلي‌الله‌عليه‌وآله) است و هنوز به دنیا نیامده است.
[۱۵] تیجانی، سید محمد، همراه با راستگویان، ص۴۱۴.



در این میان برخی کسان نیز ادعای مهدویت کرده‌اند؛ امّا با گذشت زمان یا به علل دیگر، دروغ بودن ادّعای آنان روشن شده است. ادّعاها از زمان محمّد بن حنفیّه آغاز شد که پیروانش پنداشتند او، مهدی، موعود پیامبر (صلي‌الله‌عليه‌وآله) است. برخی نیز مختار بن ابوعبیده ثقفی را مهدی شمردند؛ زیرا او با شعار «یا لثارات الحسین» به جنگ قاتلان حسین بن علی (علیه‌السلام) برخاست و از آنان، انتقام کشید. در روایات آمده است که این شعار، از شعارهای حضرت مهدی (علیه‌السلام) است. پیروان زید بن علی بن الحسین (علیه السلام) (زیدیّه) نیز او را مهدی پنداشتند.
یکی دیگر از مدعیان دروغین باب مهدویّت، علی محمد باب شیرازی در ایران است که گروهی را نیز گمراه ساخت و فرقه بهائی را بنیان نهاد.
[۱۶] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۱۷۱.




برخی آیات قرآنی درباره آینده جهان و اینکه سرانجام، صالحان حکومت زمین را در دست می‌گیرند، به اشاره و تصریح سخن گفته‌اند. مفسّران بر آن‌اند که این آیات نظر به امام مهدی (علیه‌السلام) دارند. پاره‌ای آیات دیگر نیز از ولایت باطنی امام مهدی (علیه‌السلام) سخن گفته‌اند. برخی از آیاتی که درباره حضرت مهدی (علیه‌السلام) آمده‌اند، عبارت‌اند از:

۱۵.۱ - اوّل

«ما در زبور پس از ذکر ( تورات‌) نوشته‌ایم که سرانجام زمین را بندگان شایسته ما به میراث می‌برند.»
از امام باقر (علیه‌السلام) نقل است که این بندگان شایسته، اصحاب مهدی (علیه‌السلام) در آخر الزّمان‌اند.

۱۵.۲ - دوم

«ما می‌خواهیم بر مستضعفان منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین کنیم.»
امامان (علیهم‌السلام)، مراد این آیه را برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه‌السلام) دانسته‌اند

۱۵.۳ - سوم

«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، وعده داد که آنان را خلیفه روی زمین می‌سازد؛ همان سان که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید و آیینی را که برای آنان پسندیده است، پابرجا می‌کند و ترس آنان را به امنیت مبدل می‌سازد.»
امامان معصوم (علیهم‌السلام) فرموده‌اند که این آیه نیز به حضرت مهدی (علیه‌السلام) اشارت دارد.
نقل کرده‌اند که حضرت زین العابدین، این آیه را خواند و فرمود: «به خدا سوگند، اینان شیعه مایند. خداوند وعده خویش را برای آنان به دست مردی از ما تحقّق می‌بخشد و او، مهدی این امّت است.» این مضمون، از امام باقر و امام جعفر صادق (علیه‌السلام) نیز نقل شده است.
[۲۲] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷ ـ ۸ ص۱۵۲.]


۱۵.۴ - چهارم

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هر کس از شما از آیین خویش بازگردد، خداوند در آینده گروهی را می‌آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان فروتن‌اند و در برابر کافران سرسخت و نیرومند. آنان به راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنش‌کنندگان بیم نمی‌برند.»
در روایت است که امام صادق (علیه‌السلام) مراد این آیه شریف را یاران حضرت مهدی (علیه‌السلام) دانسته است.
[۲۴] بحرانی، هاشم بن سلیمان، سیمای حضرت مهدی در قرآن، ص۱۱۸.

در برخی تفاسیر نیز آمده است که این آیه درباره حضرت قائم و اصحاب او نازل شده است که به راه خدا می‌جنگند و از چیزی پروا نمی‌کنند.

۱۵.۵ - پنجم

«بقیة اللّه برای شما مردم بهتر است اگر مؤمن باشید.»
از برخی روایات برمی‌آید که مراد از «بقیّة اللّه» حضرت مهدی (علیه‌السلام) است؛ همانند روایتی که بنابر آن، کسی از امام صادق (علیه‌السلام) می‌پرسد: «چون می‌خواهیم به حضرت قائم سلام گوییم، آیا می‌توانیم او را امیرالمؤمنین خطاب کنیم؟» فرمود:
«نه؛ این لقب را خداوند تنها به علی بن ابی‌طالب داده است.» پرسید: «او را چه خطاب کنیم؟» فرمود: «بگویید: السَّلامُ عَلَیکَ یَا بَقیَّةَ اللّهِ!» آن گاه امام (علیه‌السلام) این آیه را بر زبان آورد: «بقیّة اللهِ خَیرٌ لکم...»
افزون بر این آیاتی دیگر نیز به حضرت مهدی (علیه‌السلام) و رخدادهای آخرالزّمان و حوادث مقارن ظهور و پس از آن، تفسیر شده‌اند و در این تفسیر بر احادیث نبوی (صلي‌الله‌عليه‌وآله) و علوی (علیه‌السلام) و دیگر امامان معصوم (علیهم‌السلام) استناد گشته است.

۱۵.۶ - آیات مهدویت در منابع تفسیری شیعه

می‌توان گفت که در همه منابع تفسیری شیعه ذیل این آیات، از حضرت مهدی نیز یاد شده است.

۱۵.۷ - معرفی کتاب‌های ویژه آیات حضرت مهدی

افزون بر این، کتبی نیز ویژه آیات حضرت مهدی (علیه‌السلام) تألیف شده‌اند؛ از آن جمله است: المحجّة فیما نزل فی القائم الحجّة نوشته سید هاشم بحرانی.
این کتاب با نام سیمای حضرت مهدی در قرآن ترجمه شده است. نیز کتاب المهدی فی القرآن به قلم سید صادق حسینی شیرازی، بدین موضوع پرداخته است.
تفسیرهای معتبر اهل سنت نیز برخی آیات را درباره حضرت مهدی (علیه‌السلام) و ظهور او دانسته‌اند. از آن جمله است: غرائب القرآن، نوشته نظام نیشابوری؛ کشّاف نوشته جاراللّه زمخشری؛ روح المعانی، نوشته شهاب الدین آلوسی بغدادی؛ منار نوشته شیخ محمد عبده مصری.
[۲۸] حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص۱۲۲-۱۲۳.


۱۵.۸ - امام مهدی و شب قدر

قرآن دو بار از شب قدر سخن گفته است: یکی در سوره قدر و دیگری در سوره دخّان. از آیات سوره قدر برمی‌آید که هر سال را شبی است که از هزار ماه بهتر است. در این شب، فرشتگان همراه بزرگ خویش، روح، به زمین می‌آیند و امر و فرمان و تقدیر خداوند را برای سال آینده فرود می‌آورند. از روایاتی که به تفسیر این سوره و سوره دخّان پرداخته‌اند، می‌توان دریافت که فرشتگان در شب قدر، تقدیر یک سال را نزد ولیّ مطلق زمان می‌آورند و بدو عرضه می‌دارند. این رویداد همواره بوده است و خواهد بود. در روزگار پیامبر (صلي‌الله‌عليه‌وآله) فرشتگان بر ایشان نازل می‌شدند و پس از آن پیامبر (صلي‌الله‌عليه‌وآله) نیز در هر روزگاری بر ولیّ و حجّت خدا فرود می‌آیند. او صاحب شب قدر است. وجود شب قدر و فرود فرشتگان را همه مسلمانان پذیرفته‌اند و بدین روی، امامان معصوم (علیهم‌السلام) به شیعیان فرموده‌اند، برای اثبات امامت امامان شیعه (علیهم‌السلام) به این آیات ت مسّک جویید؛ زیرا چون همواره در هر سال، شبی با نام «شب قدر» وجود دارد، ناگزیر می‌باید همواره ولی و حجتی نیز در زمین باشد.
این آیات نشانگر وجود امام زمان (علیه‌السلام) و ولایت باطنی اویند.


۱. نصر، سید حسین، معارف اسلامی در جهان معاصر، ص۲۴۵.
۲. خسروشاهی، هادی، مصلح جهانی از دیدگاه شیعه و اهل سنت، ص۵۳.
۳. صافی، لطف الله (گلپایگانی)، امامت و مهدویّت، ج۲، ص۱۲۹.
۴. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۵. فتح/سوره۴۸، آیه۲۸.    
۶. توبه/سوره۹، آیه۳۲.    
۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۱.    
۸. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۵.    
۹. نور/سوره۲۴، آیه۵۵.    
۱۰. صافی، لطف الله (گلپایگانی)، امامت و مهدویّت، ج۲، ص۱۲۹.
۱۱. حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص۵۹.
۱۲. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۵۳۵.
۱۳. صافی، لطف الله (گلپایگانی)، منتخب الاثر، ص۱۰۱.
۱۴. صافی، لطف الله (گلپایگانی)، منتخب الاثر، ص۲۷۱-۲۷۲.
۱۵. تیجانی، سید محمد، همراه با راستگویان، ص۴۱۴.
۱۶. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۸، ص۱۷۱.
۱۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۵.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۱۲۰.    
۱۹. قصص/سوره۲۸، آیه۵.    
۲۰. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعة، نور الثّقلین، ج۴، ص۱۱۰.    
۲۱. نور/سوره۲۴، آیه۵۶.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷ ـ ۸ ص۱۵۲.]
۲۳. مائده/سوره۵، آیه۵۴.    
۲۴. بحرانی، هاشم بن سلیمان، سیمای حضرت مهدی در قرآن، ص۱۱۸.
۲۵. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۷۰.    
۲۶. هود/سوره۱۱، آیه۸۶.    
۲۷. عروسی حویزی، عبد علی بن جمعة، نور الثّقلین، ج۲، ص۳۹۰.    
۲۸. حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص۱۲۲-۱۲۳.
۲۹. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی ج۱، ص۲۵۱.    




فرهنگ‌نامه مهدویت، سلیمیان، خدامراد، ص۴۳۴، برگرفته از مقاله «مهدویت».    
کتاب فرهنگ شیعه، تألیف شده توسط جمعی از نویسندگان، ص۴۳۴ ۴۳۸.    



جعبه ابزار