• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آفتاب‌پرستی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آفتاب پرستی، نیایش، ستایش و عبودیت خورشید است.




واژه پرستش و مشتقات آن به خصوص در حالت ترکیبی، معانی متعددی دارد که همگی آن‌ها از نوعی دلبستگی و تعلق خاطر بین پرستنده و امر مورد پرستش دارد و نیایش، ستایش و عبودیت معنا می‌دهد.
[۱] فرهنگ فارسی معین، معین، ج۱، ص۷۴۰، محمد، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۵.




از دوره‌های پیشین خورشید به عنوان یکی از اجرام آسمانی و نورانی ‌ترین آن‌ها مورد توجه انسان‌ها قرار داشته است. این توجه در برخی از دوره‌ها به گونه پرستش و کرنش خودنمایی کرده است.

۲.۱ - در اقوام بدوی


برخی از ادیان اقوام بدوی و تمدن‌های خاموش که مظاهر طبیعت همچون رودخانه، کوه، طوفان، جنگل و... را برای جلب رضایت آن‌ها و در امان ماندن از زیان‌های احتمالی شان، می‌پرستیدند
[۲] تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۲۱، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
[۳] سلیمانی، عبدالرحیم، آیت عشق،، قم، ۱۳۸۲.
[۴] سلیمانی، عبدالرحیم، آیت عشق،، قم، ۱۳۸۲.
خورشید را نیز در کنار این مظاهر، پرستش می‌کردند.
[۵] فرهنگ ادیان‌جهان، ج۱، ص۳۷۹، هیتلز، جان، آر، ویراسته ع پاشائی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،، قم، ۱۳۷۸.

با این قید که این ادیان هرگز مظاهر طبیعت و خورشید را به معنای آفریدگار یا خدای برتر به شمار نمی‌آوردند، زیرا بیش‌تر آن‌ها به وجود خدای برتر که آفریدگار هستی و به وجود آورنده مظاهر طبیعی بود، باور داشتند. آنان در واقع روحی را که در جسم این مظاهر طبیعت قرار داشت می‌پرستیدند.
[۶] تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۲۰، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
به عنوان مثال «ب یرهورهای شوتاناگپور » در هند معتقد به خدای بزرگ به نام « سینگابنگا » هستند و آفتاب را نشان و علامت او می‌دانند.
[۷] تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۳۵، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
[۸] الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۲۰۹، عبدالکریم، محقق: محمد سید گیلانی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۴.


۲.۲ - در مصر قدیم


در مصر قدیم برای ساعت‌های مختلف روز خدایانی که نماینده خورشید بودند قرار داده شده بود؛ مثلاً خدای بامداد « نپرع » خدای نیمروز « رَع » و خدای شامگاه « اَتوم » بود.
[۹] آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، ج۱، ص۱۷، حسین، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۴.
[۱۰] تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۵۴، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.

و فرعون‌های مصر خدایانی از نسل آفتاب به شمار می‌رفتند و پرستش آنان به این عنوان بود.
[۱۱] آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، ج۱، ص۱۸، حسین، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۴.

بعدها آخناتن فرعون آمنوفیس چهارم، پرستش آتن (قرص خورشید) را آیین رسمی کرد.
[۱۲] فرهنگ ادیان‌جهان، ج۱، ص۱۲، هیتلز، جان، آر، ویراسته ع پاشائی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،، قم، ۱۳۷۸.


۲.۳ - در تمدن بابلی


در تمدن بابلی نیز «شمش» (خدای آفتاب)
[۱۳] تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۱۲، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
یکی از ایزدان تثلیث بابلی بود که در کنار « سین » (خدای ماه) و « ایشتار » (خدای مؤنث) قرار می‌گرفت.
[۱۴] آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، ج۱، ص۱۸، حسین، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۴.


۲.۴ - در یونان و روم


در فرهنگ یونان و روم باستان، آپولو ، خدای آفتاب به شمار می‌آمد
[۱۵] آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، ج۱، ص۱۹، حسین، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۴.
و رومیان خود را از نژاد خورشید می‌دانستند.
[۱۶] دین مهر، کومون، ج۱، ص۱۱۰، فرانتز، مترجم: احمد آجودانی، لس آنجلس، ۱۳۷۵.

در امپراتوری روم به افتخار خورشید معبدی عظیم ساخته شده بود
[۱۷] آیین میترا، وِر مازِرن، ج۱، ص۱۸۸ـ ۱۸۹، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.
[۱۸] وِر مازِرن، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.
و نرون میل داشت رعایایش او را همچون ایزد خورشید نیایش کنند.
[۱۹] آیین میترا، وِر مازِرن، ج۱، ص۱۸۹، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.


۲.۵ - در چین


در فرهنگ چین باستان هم علاوه بر ربّ النوع برتر، سه طبقه دیگر از خدایان یا ارواح وجود داشت و مظاهری همانند خورشید، ماه، باد، ابر و... از جمله این خدایان بودند.
[۲۰] ادیان چین، چنیگ، ج۱، ص۶۴، جولیا، مترجم حمیدرضا ارشدی، انتشارات باز، تهران، ۱۳۸۳.

بعضی از ادیان زنده، آفتاب را یکی از ایزدها و خدایان که تدبیر برخی از امور عالم برعهده آن‌هاست و یا منشأ پیدایش یک قوم یا تمدن هستند و موجب برتری آنان بر دیگران می‌شوند، دانسته و آن را می‌پرستند.

۲.۶ - در ژاپن


در آیین « شین تو » که بیش‌تر مردم ژاپن پیرو آن هستند « آماتراسوا » به عنوان الهه خورشید مبین نور زندگی و نیروهای روشن و درخشنده عالم است و خانواده سلطنتی نیز از جنب وی به وجود آمده است.
[۲۱] جمعی از نویسندگان، مترجم: عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸.
[۲۲] جهان مذهبی ادیان در جوامع امروز، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۵۳۷، مترجم: عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸.


۲.۷ - در هند و اروپا


در میان نژاد هند و اروپایی هم پدیده‌های طبیعی از قبیل خورشید و آسمان از ایزدان به شمار می‌آمدند
[۲۳] فرهنگ ادیان‌جهان، ج۱، ص۶۷۵، هیتلز، جان، آر، ویراسته ع پاشائی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،، قم، ۱۳۷۸.
و دین آن‌ها بر پایه طبیعت پرستی یا به تعبیر دقیق تر طبیعت ستایی استوار بود
[۲۴] آیین مغان (پژوهشی درباره ادیان ایرانی)، رضی، ج۱، ص۱۶۹، هاشم، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۲.
خورشید نیز مورد پرستش آن‌ها قرار می‌گرفت.
[۲۵] تاریخ ادیان جهان، رضایی، ج۱، ص۳۸، عبدالعظیم، انتشارات علمی، تهران، ۱۳۸۰.


۲.۸ - در روم


برخی معتقدند «میترا» الهه‌ای که در روم باستان مورد پرستش بود و منشأ پارسی دارد با خورشید یکسان است
[۲۶] فرهنگ اصطلاحات ادیان جهان، حامدی، ج۱، ص۱۴۸ و ۱۲۹، گلناز، انتشارات مدحت،، تهران، ۱۳۸۴.
و آیین میترائیسم را آیین آفتاب پرستی می‌نامند.
[۲۷] دین مهر، کومون، ج۱، ص۱۳، فرانتز، مترجم: احمد آجودانی، لس آنجلس، ۱۳۷۵.


۲.۹ - در آیین زردشتی


در آیین زردشتی « میترا » حکم ایزدی را دارد
[۲۸] فرهنگ ادیان‌جهان، ج۱، ص۱۰۱، هیتلز، جان، آر، ویراسته ع پاشائی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،، قم، ۱۳۷۸.
که دستیار اهورا مزداست و همان خدای روشنایی است که در هند به خورشید تشبیه شده است
[۲۹] آیین میترا، وِر مازِرن، ج۱، ص۱۷، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.
و شاید به این دلیل برخی آفتاب پرست را زردشتی و گبر معنا کرده‌اند.
[۳۰] فرهنگ فارسی معین، معین، ج۱، ص۶۹، محمد، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۵.
ولی باید توجه داشت که اگر چه در منابع شرقی، هندی و ایرانی، «میترا» همچون خدای بزرگ نموده می‌شود، ولی به هیچ روی در مرکز دین قرار نگرفته و محور اصلی نیست.
[۳۱] آیین میترا، وِر مازِرن، ج۱، ص۱۰، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.

عده‌ای دیگر معتقدند در اوستا میترا
[۳۲] کومون، فرانتز، مترجم: احمد آجودانی، لس آنجلس، ۱۳۷۵.
نه خورشید است نه ماه و از ستارگان هم نیست، بلکه ایزدی غیر از ایزد خورشید است.
[۳۳] دین مهر، کومون، ج۱، ص۴۱، فرانتز، مترجم: احمد آجودانی، لس آنجلس، ۱۳۷۵.
[۳۴] ص ۲۶۶، دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت،، انتشارات سخن،، تهران، ۱۳۸۲.

گروهی گفته‌اند: میترا ایزد طبیعت بود و جلوه‌های گوناگونی داشت گاه خود خورشید بود و گاه روشنی و فروغ آن
[۳۵] آیین مغان (پژوهشی درباره ادیان ایرانی)، رضی، ج۱، ص۱۶۹، هاشم، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۲.
در بیان باورهای آیین صابئین نیز گفته شده که بعضی از آن‌ها آفتاب را خدای خدایان و ربّ الارباب قرار داده‌اند.
[۳۶] تحقیقی در مورد صابئین، الهامی، ج۱، ص۱۱۵، داود، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۳۷۹.


۲.۱۰ - در دوران متأخر


در دوره‌های متأخر یزیدیان یا شیطان پرستان ساکن در شمال عراق از جمله گروه‌هایی هستند که خورشید را قبله گاه خود قرار می‌دهند و به هنگام طلوع رو به خورشید و به احترام آن چهار بار سجده می‌کنند
[۳۷] یزیدیان یا شیطان پرستان، تونجی، ج۱، ص۱۵۲، محمد، مترجم: احسان مقدس، انتشارات عطایی،، تهران، ۱۳۸۰.
و همچنین در آیین « توحید الهیه » یا آیین « اکبریه » که در قرن دهم از سوی جلال الدین محمد اکبر، پادشاه گورکانی هند ساخته شد، قرص خورشید قبله گاه قرار داده شده بود.
[۳۸] فرهنگ فرق اسلامی، مشکور، ج۱، ص۱۲۷، محمدجواد، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۵.
ولی در هر دو مورد یاد شده باید یادآوری کرد که دلیلی بر پرستش خورشید به عنوان خدا وجود ندارد و تنها قبله گاه بودن آفتاب قابل اثبات است.



در قرآن کریم در جریان بیان دو واقعه به مسئله پرستش آفتاب از سوی برخی اقوام اشاره شده است.

۳.۱ - مورد اول


بار اول مربوط به گفت و گوی حضرت ابراهیم با خورشیدپرستان است. آن حضرت «هنگامی که خورشید را دید (که سینه افق را) می شکافت، گفت: این خدای من است این بزرگ تر است، اما هنگامی که غروب کرد، گفت: ای قوم ! من از شریک‌هایی که شما (برای خدا ) می سازید بیزارم، من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان‌ها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم» (انعام:۷۸ـ ۷۹).
از تعبیر «من از شریک‌هایی که شما می‌سازید»، فهمیده می‌شود که نزاع مابین حضرت ابراهیم با آفتاب پرستان در وجود خدا نبوده است، بلکه آنان وجود خدا را قبول داشتند و نزاع فقط درباره ربّ و معبود بوده است.
[۳۹] احسن الحدیث، قرشی، ج۳، ص۲۵۳، علی اکبر، بنیاد بعثت، تهران، ۱۳۶۶.
زیرا آفتاب پرست‌ها خورشید را در تدبیر امور خویش مؤثر می‌دانستند.
[۴۰] الملل والنحل، شهرستانی، ج۲، ص۲۵۷، عبدالکریم، محقق: محمد سید گیلانی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۴.
[۴۱] الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۷۷.


۳.۲ - مورد دوم


بار دوم که در قرآن از آفتاب پرستی یاد می‌شود مربوط به واقعه حضرت سلیمان و ملکه سبا می‌شود و آن، هنگامی است که هدهد خبر می آورد «من زنی را دیدم که بر آنان حکومت می‌کند و همه چیز در اختیار دارد و تخت عظیمی دارد او و قومش را دیدم که برای خداوند سجده نمی‌کنند و به جای آن خورشید را می‌پرستند و شیطان اعمال زشت آنان را در نظرشان زیبا جلوه داده و آن‌ها را به کلّی از راه خدا بازداشته تا هرگز به راه حقّ هدایت نیابند چرا پرستش نکنند خدایی را که آنچه را در آسمان‌ها و زمین پنهان است خارج می‌سازد و آنچه را پنهان می‌دارید یا آشکار می‌کنید، می داند.» (نمل۲۳ تا ۲۵).
علامه طباطبائی می‌نویسد: «این آیه دلیل بر این است که مردم آن شهر وثنی مذهب بوده‌اند و آفتاب را به عنوان ربّ النوع می‌پرستیده‌اند».
[۴۲] المیزان، طباطبائی، ج۱۵، ص۵۰۶، محمدحسین، مترجم: سید محمد باقر موسوی، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۳.




به هر صورت قرآن هیچ تأثیری برای اجرام آسمانی در تدبیر امور عالم و انسان قائل نیست و آن‌ها را مخلوق خداوند می‌داند و درتسخیر انسان قرار داده و می‌فرماید: (وَسَخَّرَ الشمسَ وَالْقَمَر کُلٌّ یَجری لأجل مُسمّی ذلکُمُ اللّهُ ربُّکُمْ لَهُ الْمُلْک وَالّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما یَمْلِکُونَ مِنْ قِطْمیر)؛ «او شب را در روز داخل می‌کند و روز را در شب و خورشید و ماه را مسخّر کرده هر یک تا سرآمد معینی به حرکت خود ادامه می‌دهد. این است خداوند، پروردگار شما حاکمیت از آن اوست و کسانی را که جز او می‌خوانید (و می‌پرستید) حتی به‌اندازه پوست نازک هسته خرما مالک نیستند». (فاطر:۱۳)
و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «و از نشانه‌های او، شب و روز و خورشید و ماه است برای خورشید و ماه سجده نکنید، برای خدایی که آفریننده آن‌هاست سجده کنید اگر می‌خواهید او را بپرستید».



علامه طباطبائی معتقد است: «عموم وثنی مذهبان خورشید و ماه را تعظیم می‌کردند، ولی آن‌ها را نمی‌پرستیدند؛ تنها صابئین بودند که به نقلی این دو را عبادت می‌کردند».
[۴۵] المیزان، طباطبائی، ج۱۷، ص۵۹۶، محمدحسین، مترجم: سید محمد باقر موسوی، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۳.




• آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، حسین، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۴.
• آیین مغان (پژوهشی درباره ادیان ایرانی)، رضی، هاشم، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۲.
• آیین میترا، وِر مازِرن، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.
• احسن الحدیث، قرشی، علی اکبر، بنیاد بعثت، تهران، ۱۳۶۶.
• ادیان ابتدایی و خاموش، سلیمانی، عبدالرحیم، آیت عشق،، قم، ۱۳۸۲.
• ادیان چین، چنیگ، جولیا، مترجم حمیدرضا ارشدی، انتشارات باز، تهران، ۱۳۸۳.
• تاریخ ادیان جهان، رضایی، عبدالعظیم، انتشارات علمی، تهران، ۱۳۸۰.
• تاریخ جامع ادیان، بی ناس، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
• تحقیقی در مورد صابئین، الهامی، داود، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۳۷۹.
• جهان مذهبی ادیان در جوامع امروز، جمعی از نویسندگان، مترجم: عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸.
• دین مهر، کومون، فرانتز، مترجم: احمد آجودانی، لس آنجلس، ۱۳۷۵.
• دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت،، انتشارات سخن،، تهران، ۱۳۸۲.
• فرهنگ ادیان‌جهان، هیتلز، جان، آر، ویراسته ع پاشائی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، ۱۳۷۸.
• فرهنگ اصطلاحات ادیان جهان، حامدی، گلناز، انتشارات مدحت، تهران، ۱۳۸۴.
• فرهنگ فارسی معین، معین، محمد، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۵.
• فرهنگ فرق اسلامی، مشکور، محمدجواد، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۵.
• الملل والنحل، شهرستانی، عبدالکریم، محقق: محمد سید گیلانی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۴.
• المیزان، طباطبائی، محمدحسین، مترجم: سید محمد باقر موسوی، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۳.
• یزیدیان یا شیطان پرستان، تونجی، محمد، مترجم: احسان مقدس، انتشارات عطایی، تهران، ۱۳۸۰.
• الکامل فی التاریخ.


 
۱. فرهنگ فارسی معین، معین، ج۱، ص۷۴۰، محمد، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۵.
۲. تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۲۱، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
۳. سلیمانی، عبدالرحیم، آیت عشق،، قم، ۱۳۸۲.
۴. سلیمانی، عبدالرحیم، آیت عشق،، قم، ۱۳۸۲.
۵. فرهنگ ادیان‌جهان، ج۱، ص۳۷۹، هیتلز، جان، آر، ویراسته ع پاشائی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،، قم، ۱۳۷۸.
۶. تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۲۰، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
۷. تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۳۵، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
۸. الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۲۰۹، عبدالکریم، محقق: محمد سید گیلانی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۴.
۹. آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، ج۱، ص۱۷، حسین، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۴.
۱۰. تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۵۴، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
۱۱. آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، ج۱، ص۱۸، حسین، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۴.
۱۲. فرهنگ ادیان‌جهان، ج۱، ص۱۲، هیتلز، جان، آر، ویراسته ع پاشائی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،، قم، ۱۳۷۸.
۱۳. تاریخ جامع ادیان، بی ناس، ج۱، ص۱۲، جان، مترجم: علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۰.
۱۴. آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، ج۱، ص۱۸، حسین، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۴.
۱۵. آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، ج۱، ص۱۹، حسین، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۴.
۱۶. دین مهر، کومون، ج۱، ص۱۱۰، فرانتز، مترجم: احمد آجودانی، لس آنجلس، ۱۳۷۵.
۱۷. آیین میترا، وِر مازِرن، ج۱، ص۱۸۸ـ ۱۸۹، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.
۱۸. وِر مازِرن، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.
۱۹. آیین میترا، وِر مازِرن، ج۱، ص۱۸۹، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.
۲۰. ادیان چین، چنیگ، ج۱، ص۶۴، جولیا، مترجم حمیدرضا ارشدی، انتشارات باز، تهران، ۱۳۸۳.
۲۱. جمعی از نویسندگان، مترجم: عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸.
۲۲. جهان مذهبی ادیان در جوامع امروز، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۵۳۷، مترجم: عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸.
۲۳. فرهنگ ادیان‌جهان، ج۱، ص۶۷۵، هیتلز، جان، آر، ویراسته ع پاشائی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،، قم، ۱۳۷۸.
۲۴. آیین مغان (پژوهشی درباره ادیان ایرانی)، رضی، ج۱، ص۱۶۹، هاشم، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۲.
۲۵. تاریخ ادیان جهان، رضایی، ج۱، ص۳۸، عبدالعظیم، انتشارات علمی، تهران، ۱۳۸۰.
۲۶. فرهنگ اصطلاحات ادیان جهان، حامدی، ج۱، ص۱۴۸ و ۱۲۹، گلناز، انتشارات مدحت،، تهران، ۱۳۸۴.
۲۷. دین مهر، کومون، ج۱، ص۱۳، فرانتز، مترجم: احمد آجودانی، لس آنجلس، ۱۳۷۵.
۲۸. فرهنگ ادیان‌جهان، ج۱، ص۱۰۱، هیتلز، جان، آر، ویراسته ع پاشائی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،، قم، ۱۳۷۸.
۲۹. آیین میترا، وِر مازِرن، ج۱، ص۱۷، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.
۳۰. فرهنگ فارسی معین، معین، ج۱، ص۶۹، محمد، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۵.
۳۱. آیین میترا، وِر مازِرن، ج۱، ص۱۰، مارتین، مترجم: بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، تهران ۱۳۸۳.
۳۲. کومون، فرانتز، مترجم: احمد آجودانی، لس آنجلس، ۱۳۷۵.
۳۳. دین مهر، کومون، ج۱، ص۴۱، فرانتز، مترجم: احمد آجودانی، لس آنجلس، ۱۳۷۵.
۳۴. ص ۲۶۶، دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت،، انتشارات سخن،، تهران، ۱۳۸۲.
۳۵. آیین مغان (پژوهشی درباره ادیان ایرانی)، رضی، ج۱، ص۱۶۹، هاشم، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۲.
۳۶. تحقیقی در مورد صابئین، الهامی، ج۱، ص۱۱۵، داود، مؤسسه امام صادق۷، قم، ۱۳۷۹.
۳۷. یزیدیان یا شیطان پرستان، تونجی، ج۱، ص۱۵۲، محمد، مترجم: احسان مقدس، انتشارات عطایی،، تهران، ۱۳۸۰.
۳۸. فرهنگ فرق اسلامی، مشکور، ج۱، ص۱۲۷، محمدجواد، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۵.
۳۹. احسن الحدیث، قرشی، ج۳، ص۲۵۳، علی اکبر، بنیاد بعثت، تهران، ۱۳۶۶.
۴۰. الملل والنحل، شهرستانی، ج۲، ص۲۵۷، عبدالکریم، محقق: محمد سید گیلانی، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۴.
۴۱. الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۷۷.
۴۲. المیزان، طباطبائی، ج۱۵، ص۵۰۶، محمدحسین، مترجم: سید محمد باقر موسوی، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۳.
۴۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۳.    
۴۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۳۷.    
۴۵. المیزان، طباطبائی، ج۱۷، ص۵۹۶، محمدحسین، مترجم: سید محمد باقر موسوی، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم، ۱۳۶۳.




دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق(ع)، برگرفته از مقاله «آفتاب‌پرستی»، شماره ۷.    



جعبه ابزار