آمادگی نظامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
توانمندی مادّی و معنوی برای رویارویی نظامی با دشمن را آمادگی نظامی گویند.
قرآن کریم، در آیات ۲۴۶
بقره ؛ ۱۲۱، ۱۷۲ و ۲۰۰
آلعمران ؛ ۷۱، ۹۴، ۱۰۲ و ۱۰۴
نساء ؛ ۱۵، ۱۶ و ۶۰
انفال ؛ ۴۱، ۴۶، ۴۷ و ۱۲۳
توبه ؛ ۸۰
انبیاء و ۱۰
سبأ به صراحت یا اشاره، به موضوع آمادگی نظامی پرداخته و مباحث متنوعی را در میان مفسّران پدید آورده است که مهمترین آنها عبارت است از:
الف. هدف و آثار آمادگی نظامی؛
ب. اهمّیّت آمادگی نظامی؛
پ.ابعاد آمادگی نظامی، شامل تهیّه و ساخت
سلاح و ادوات جنگی، آموزش فنون رزمآوری، آمادهسازی روحی و معنوی رزمندگان، تأمین و گردآوری اطلاعات، برگزاری رزمایشهای نظامی، تخصیص بودجههای نظامی و
مرزبانی .
برجستهترین واژگان شناسای این مدخل در قرآن، عبارت است از:
۱. إعداد:فراهم آوردن تفصیلی و دقیق هر چیز.
این واژه، در آیه ۶۰ انفال
آمده و مؤمنان را به گردآوری همه امکانات نبرد فراخوانده است:«وَأعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة».
۲. حِذْر:پرهیز همراه با
خوف و
اضطراب .
این واژه در آیات ۷۱ و ۱۰۲ نساء آمده و مؤمنان، مأمور برگرفتن «حِذْر» (جنگافزار) شدهاند:«یأیُّهَا الَّذِینَ ءامَنُوا خُذُوا حِذرَکُم»
، «وَلیَأخُذُوا حِذرَهُم وَ أسلِحَتَهُم...».
۳. رَبْط:محکم بستن و پیوند دادن چیزی برای ثابت ماندن بر حالت نخستین.
مشتقّات این واژه، در آیه ۶۰ انفال
و ۲۰۰ آل عمران
به مفهوم مرزبانی آمده است:«یأیُّها الَّذینَ ءامَنوُا اصبِروا وَ صابِروُا وَ رابِطوُا و اتّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُون».
مفسّران، در دلالت واژههای
حذر و اعداد و نیز واژه رباط در آیه ۶۰ انفال
بر آمادگی نظامی اتّفاق نظر دارند؛ امّا درباره دلالت واژه رباط بر آمادگی نظامی در آیه ۲۰۰ آلعمران
و گونه سخن گفتهاند که یکی از آنها دربرگیرنده همین مفهوم است.
جوامع انسانی براساس نیازهای مشترک پدید آمدهاند و تضاد منافع، بروز
جنگ میان آنان را ناگزیر ساخته است؛ از این رو، آمادگی نظامی از ضروریّات حیات اجتماعی به شمار رفته، پذیرفتهترین هدفِ آن، حفاظت از منافع مادّی و معنویِ فردی و اجتماعی است. این معنا مورد پذیرش
قرآن است:«تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکم = تا دشمنان خدا و خودتان را بترسانید».
از آنجا که «رُهب» یا «رَهبَة»
ترس همراه با دوری از خطر است،
این ترس، نقش بازدارنده داشته، از تجاوز دشمنان به مرزهای مادّی و معنویِ مسلمانان جلوگیری میکند و روشن است که متجاوز را جز با نمایاندن سرانجام تجاوز، نمیتوان هشدار داد. برخی گفتهاند:کاربرد حرف «لام» درعبارت «وَأعِدُّوا لَهُم» به جای «علی» بیانگر آن است که آمادگی نظامی مسلمانان برای
دفاع است و رویارو نشدن دشمنان با مسلمانان یقیناً به نفع خودشان خواهدبود؛
همچنین عبارت «وءاخَرینَ مِنْ دُونِهِم» در آیه یاد شده، بر ضرورت آمادگی برای رویارو شدن با دشمنان ناشناخته تأکید دارد که موجب پیشگیری از غافلگیری نیروهای مسلمان شده،
طمع ایشان بریده خواهد شد.
برخی مفسّران، دشمنان ناشناس را منافقانی که دشمنیشان را پنهان ساختهاند، دانسته و گروهی دیگر، آنها را دشمنانی خارجی که خصومتشان را آشکار نکردهاند، میدانند؛
ولی آیه میتواند همه آنها را در بربگیرد؛ بنابراین، هدف از آمادگی مستمر نظامی، جلوگیری از تجاوز دشمنان شناخته شده و ناشناس به
حریم مادّی و معنوی
اسلام و
مسلمانان است. موارد ذیل را نیز از آثار آمادگی نظامی برشمردهاند:رفع موانع برای ایمان آوردن انسانهای مستعد،
جلوگیری از همدستی برخی از جوامع با دشمنان اسلام،
زمینهسازی برای پیمانهای نظامی
اهلکتاب با مسلمانان، ایجاد ضمانت اجرایی آن و پرداخت
جزیه به
حکومت اسلامی .
شماری از آیات با تعابیر گوناگون به نقش برجسته این موضوع پرداختهاند:
قرآن در آیه ۶۰
انفال به آمادگی نظامی:«وَأعِدُّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة» و در آیه ۴۱
توبه به بیرون رفتن از
وطن که از مصادیق آمادگی است، فرمان داده است:«انفِروُا خِفافاً وَ ثِقالاً وَجهِدوُا بأمولِکُم و أنفُسِکُم فِی سَبیلِ اللّهِ ذلِکُم خیرٌ لَکُم إن کُنتُم تَعلَمُون». گروهی از فقیهان و مفسّران، آمادگی نظامی را
واجب عینی و گروهی دیگر،
واجب کفایی دانستهاند؛
از این رو، آمادگی نظامی از نظر وجوب و اهمّیّت در حکم
جهاد است.
عزیمت رسول خدا در آستانه
جنگ اُحد برای استقرار مجاهدان در پایگاهای جنگی:«وَ إذ غَدوتَ مِن أَهلِکَ تُبَوِّئُ المُؤمِنینَ مَقعِدَ لِلقِتالِ وَاللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»
نشانه
اهتمام خاص
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)به آمادگی نظامی است که برخی، آن را از این آیه برداشت کردهاند.
پاسخ مثبت پیامبری از
بنیاسرائیل به درخواست مردم و تعیین فرمانده که از ضروریّات آمادگی نظامی است:«أَلَمتَرَ إلَی المَلاَ مِن بَنیإسرءیلَ مِن بَعدِ مُوسی إذ قالوا لِنَبیّ لَهُمُ ابعَث لَنا مَلِکاً نُقتِلْ فی سَبیلِاللّهِ... • و قالَ لَهُم نَبِیُّهُم إنَّ اللَّه قَد بَعَث لَکُم طالُوتَ مَلِکاً»
نمونهای از اهتمام سایر
پیامبران است. از دیگر نمونههای آن،
زره سازی حضرت داوود است که در آیات ۸۰
انبیاء ؛۱۰ و ۱۱
سبأ به این موضوع و کاربرد دفاعی زره پرداخته است.
از دید مفسّران، نکوهش خداوند از
منافقان که ساز و برگ جنگی را پیش از نبرد فراهم نیاوردهاند:«وَلو أرادُوا الخُرُوجَ لأَعَدّوا لَهُ عُدَّةً وَلکِن کَرِهَ اللَّهُ انبِعاثَهُم فَثَبَّطَهُم وَ قیلَ اقعُدوا مَع القعِدین»
از نشانههای
نفاق و باعث سلب
توفیق جهاد از آنان است.
قرآن در آیه ۱۷۲
آلعمران به ستایش از مجروحانی پرداخته که پس از زخمی شدن در نبرد اُحد، با رساندن خود به جبهه جنگ، آمادگیشان را اعلام کردهاند
:«اَلَّذینَ استَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِن بَعدِ ما أصابَهُمُ القَرحُ لِلَّذینَ أحسَنُوا مِنهُم وَاتَّقَوا أجرٌ عَظِیمٌ».
نماز ، بر سایر عبادتها برتری دارد؛ امّا نمیتواند مانع از آمادگی نظامی شده، مسلمانان را از رویارویی با دشمن باز دارد؛ از این رو خداوند دستور داده است که مجاهدان، جنگ افزارهای خود را در حال نماز برگیرند:«وَإِذا کُنتَ فِیهِم فَأقَمتَ لَهُمُ الصَّلوةَ فَلتَقُم طائِفَةٌ مِنهُم مَعَکَ وَلیَأخُذُوا أسلِحَتَهُم فَإِذا سَجَدُوا فَلیَکُونُوا مِن وَرائِکُم وَلتَأتِ طائِفَةٌ أُخری لَمیُصَلُّوا فَلیُصَلُّوا مَعَکَ وَلیَأخُذُوا حِذرَهُم وَأَسلِحَتَهُم وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَو تَغفُلُونَ عَنْ أسلِحَتِکُم وَأَمتِعَتِکُم فَیَمِیلُونَ عَلَیکُم مَیلَةً وحِدَةً».
در این آیه،
نمازِ خوف تشریع شده است. در نماز خوف، رزمندگان دو گروه میشوند و با حفظ آمادگی نظامی به نوبت نماز میگزارند. مفسّران و فقیهان در چگونگی این نماز اختلاف دارند؛ امّا همگی بر لزوم حفظ آمادگی نظامی در نماز خوف متّفقند.
برخی مفسّران در تفسیر آیه ۶۰ انفال آمادگی نظامی را به ادوات جنگی رایج در صدر اسلام منحصر دانستهاند. آنان به ظاهر روایاتی از رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله)تمسّک جستهاند که فرموده:مقصود از قوّه در آیه مزبور، همان
شمشیر یا
تیراندازی یا
سپر است؛
امّا مفسّران متأخر، با توجّه به ادلّهای، بر این باورند که حکم این آیه، کلّی و عمومی است و به تناسب مقتضیات زمان و مکان، همه سلاحهای روز را شامل میشود.
عبارتِ «مَااستَطَعتُم = هرچه در توان دارید» و نکره آمدن کلمه «قوّة»، در عمومیّت آیه صراحت دارند و جاودانگی
احکام قرآن ، مقتضی چنین برداشتی است. برخی از
روایات نیز به عمومیّت هرگونه سلاحی تصریح میکنند؛
بنابراین، روایات پیش گفته، فقط به ادوات جنگی زمان نزول آیات نظر داشته، در هر عصری، سلاحهای پیشرفته زمینی، هوایی و دریایی متناسب با زمان، از مصادیق «قوّة» به شمار میرود.
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)نیز به گردآوری و ساخت سلاحهای پیشرفته روزگار خود اهتمام ویژهای داشت؛ چنانکه برای تأمین نیاز تسلیحاتی سپاه اسلام در ایام
جنگ حنین ، زرههایی را از صفوان بن امیّه
قرض گرفت
و در
غزوه خیبر ، با بهرهگیری از اطلاعات یک یهودیِ اسیر، به انبار
سلاح دشمن دست یافت و مسلمانان برای نخستین بار، «
منجنیق » (بزرگترین سلاح جنگی آن روزگار برای پرتاب
سنگ ) و «
دبابه » (اتاقکی چوبی، پوشیده از
چرم که در آن پنهان شده و برای رخنه در
دیوار قلعه به آن نزدیک میشدند) را به کار گرفتند.
پیامبر، «عروة بن مسعود» و «غیلان بن سلمه» را به جُرَش (واقع در یمن) فرستاد تا ساخت منجنیق و «عراده» (وسیلهای کوچکتر از منجنیق) را بیاموزند؛
بنابراین، با توجّه به دستور عامّ آیه و
سیره پیامبر، مسلمانان نه تنها باید پیشرفتهترین سلاحهای هر عصر را به دست آورند، بلکه خود باید آنها را بسازند تا از وابستگی به بیگانگان رهایی یابند؛
چنانکه قرآن در این باره به حضرت داوود فرمان میدهد که زرههای فراخ بسازد و حلقهها را اندازهگیری کند:«أَنِ اعمَل سبِغت وَقَدِّر فِی السَّردِ...»
و چون نیروهای فراهم آمده باید دشمنان را بترساند، ضرورت دارد که جنبه هراسانگیزی سلاحها نیز رعایت شود.
گروهی از مفسّران، «حِذر» را در آیه۷۱ نساء سلاح و ادوات جنگی دانستهاند؛ زیرا انسان در پرهیز همراه با هراس، برای
دفاع از خویش سلاح برمیگیرد؛
امّا بسیاری دیگر از مفسّرانِ متأخر،
حِذر را عامتر از سلاح دانسته وآن را به هر چیزی که انسان در پرهیز از خطر به کار میبندد، تفسیر کردهاند
که دراینصورت، افزون بر تهیه سلاح، شامل آگاهی از نقاط ضعف و قوّت دشمن یا امور دفاعی دیگر نیز میشود.
برخی، با استفاده از عمومِ حکم آیه ۶۰ انفال و روایات و سیره پیامبر، مباحث مهمّی را به آموزش جهادگران اختصاص دادهاند. روایاتی از حضرترسول(صلیاللهعلیهوآله)در تفسیر این آیه آمده که «قوّه» را به
تیراندازی تفسیر کرده و به مسلمانان دستور داده است تا به فرزندانشان فنون رزمآوری، چون تیراندازی و
اسبسواری را بیاموزند؛ چنانکه خود حضرت نیز اهتمام خاصّی به آموزشهای نظامی داشته، ضمن شرکت در مسابقههای تیراندازی، میفرمود:ای فرزندان
اسماعیل ! تیراندازی کنید که پدرتان هم تیرانداز بوده است.
از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)درباره تداوم آموزشهای نظامی نیز چنین روایت شده است:هرکس تیراندازی بیاموزد، سپس آن را رها و فراموش کند، از امر من سرپیچی یا نعمتی را ناسپاسی کرده است.
از مهمترین نشانههای اهتمام رسولخدا به آمادهسازی نیروهای رزمی، آن است که او خود مسابقههای اسبسواری و تیراندازی برگزار میکرد و برد و باخت مالی را در آن روا میشمرد. این حکم، همواره نزد فقیهان (در باب سبق و رمایه) مسلّم شمرده شده است.
مفسّران، از آیه ۷۱ نساء چگونگی حرکت نیروها را برداشت کردهاند؛ به این صورت که نیروها به تناسب شرایط محیطی و موقعیّت دشمن، به شکل دستههای پراکنده یا به صورت گروهی به سوی دشمن رهسپار شوند.
خداوند، در آیات ۱۵ و ۱۶ انفال
شیوه عقبنشینی تاکتیکی را به مسلمانان میآموزد؛ بدینسان که آنان فقط برای غافلگیری دشمن، با حرکت به اطراف میدان نبرد یا یاری بخشهای دیگر سپاه، اجازه عقبنشینی دارند. اداره ۶۵
غزوه و
سریّه به وسیله پیغمبر در حکومت ده ساله،
برخی را بر آن داشته تا بگویند:حضرت، کوشش خویش را در تمام سال، مصروف تمرین سپاه برای نبرد میکرد.
نمونه روشن بهرهگیری مسلمانان از روشهای نظامی، حفر
خندق در
نبرد احزاب است که برای جلوگیری از ورود دشمن به
مدینه ، با پیشنهاد
سلمان فارسی و دستور پیامبر برای نخستین بار، انجام و دشمن با شکست رو به رو شد.
استتار (استفاده از موانع طبیعی و غیر طبیعی برای پنهان ماندن از دید دشمن) یکی دیگر از تاکتیکهای جنگی است که مواردی از سیره
و نیز شأن نزول سوره عادیات به آن اشاره دارد.
رسولخدا این شیوه را به امام
علی فرمانده گروه اعزامی آموخت که روزها پنهان، وشبانگاهان با بهرهگیری از
تاریکی شب به دشمن نزدیک شوند؛ در نتیجه،
پیروزی چشمگیری نصیب مسلمانان شد.
موارد دیگری که از آیات ۶۰ انفال و ۷۱نساء و روایاتِ آموزش فنون رزمآوری و نظامی برداشت شده، عبارت است از:تأسیس آموزشکدهها و پادگانهای نظامی برای تربیت نیروی رزمنده قوی و کارآزموده،
تأسیس آموزشگاههای ساخت سلاحهای جنگی پیشرفته و صنایع وابسته،
آموزش علوم مرتبط با دانشهای نظامی مانند:ریاضیات، جغرافیا، شیمی، الکترونیک و...،
آموزشِ به کارگیری سلاحها و ادوات پیشرفته نظامی.
از برخی آیات، لزوم آموزشهای همگانی نظامی نیز استفاده میشود.
از آیات برمیآید که توانمندی روحی و معنوی رزمندگان
اسلام ، از ابعاد مهمّ آمادگی نظامی است. مفسّران، در ذیل آیات ۶۰ انفال؛ ۲۰۰ آلعمران و ۴۶ توبه به این موضوع پرداختهاند.
عمومیّت آیه ۶۰ انفال که به فراهم آوردن همه توانمندیها فرمان داده است، آمادگی روحی و معنوی نیروهای رزمنده را نیز دربرمیگیرد. در تفسیر آن آیه، روایتی آمده که یکی از مصادیق «قوّه» را مشکینفام کردن
محاسن رزمندگان دانسته
و این تغییر چهره، در تقویت روحیّه نیروهای خودی و تضعیف روحیّه دشمن کارساز بوده است. از آیه ۴۴ تا ۴۶
توبه برمیآید که عدم آمادگی روحی و معنوی منافقان در اثر عدم
تقوا و
ایمان ، آنها را از شرکت در
جهاد بازداشته است؛
از این رو، در بهرهگیری از رزمندگان، باید به
اخلاص ، تقوا و کارآیی آنها توجّه داشت؛
چنانکه در
نبرد بدر ، شمار اندک مسلمانان، بر شمار بسیار کافران غلبه یافت و به تصریح قرآن، شرکت نیروهای ناکار آمد و سستبنیاد، نه تنها سودی برای مسلمانان نخواهد داشت، بلکه سرچشمه فساد و فتنه در سپاه حق نیز خواهد بود:«لَو خَرَجوا فِیکُم مازَادوکُم إِلاَّ خَبالا ولاَوضَعوا خِللَکم یَبغونَکم الفِتنَةَ و فیکُم سَمّعون لَهم و اللّهُ عَلیمٌ بِالظّلمینَ».
از مهمترین نکاتی که مفسّران، از آیه ۲۰۰ آلعمران استفاده کردهاند، موضوع پایداری و مقاومت رزمندگان اسلام در برابر سختیها و گرفتاریها است.
در آمادهسازی نیروها، باید به این درس مهمّ قرآنی توجّه داشت که جنگ، همزاد و همراه دشواریها بوده، مؤمنان در سختیها و ناملایمات، نصرت الهی را در خواهند یافت. مفسّران، با استفاده از فعل «صابِروا» که از باب «مفاعله» و برای افعال طرفینی است، گفتهاند:رزمندگان، دست کم باید به اندازه پایداری دشمنان، در جنگ شکیبا بوده، پایداری کنند
و این خود، نیازمند آمادگی روحی قبلی است؛ چنانکه خداوند، در آیه ۱۰۴
نساء با یادآوری همانندی رنج و
اندوه کافران و مسلمانان در نبرد، و امیدواری مسلمانان به خداوند (به صورت عامل برتری آنان) به افزایش توان روحی رزمندگان پرداخته است:«ولاتَهِنوا فی ابتِغاءِالقَومِ إن تَکونوا تَألَمون فَإِنّهُم یَألَمون کَماتَألَمون و تَرجونَ مِناللّهِ ما لایَرجون و کانَ اللّهُ عَلیماً حَکیماً».
از آیاتی که ضرورت ایجاد تشکیلات اطّلاعاتی از آن برداشت میشود، آیه ۹۴ نساء
است:«یأیّها الَّذین ءامَنوا إذا ضَرَبتُم فی سَبِیل اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا...». اگرچه
شأن نزول آیه، دقّت در تشخیص مؤمن از کافر در
سفر جهاد است، برخی با توجّه به اطلاق امر «فتبیّنوا» آن را متعلّق به همه امور وابسته به جنگ میدانند.
آیه دیگر، ۷۱نساء
است که مؤمنان را به برگرفتن «حذر» مأمور ساخته و از لوازم مصونیّت از آسیب دشمن، شناخت موقعیّت جغرافیایی استقرار دشمن و نیروی جنگی او و همچنین آگاهی از نقاط اختلاف و اتّفاق دشمنان متعدّد است.
از
سیره رسول(صلیاللهعلیهوآله)استفاده میشود که، به یکی از شیوههای ذیل به گردآوری اطّلاعات و خنثاسازی فعّالیّتهای
جاسوسی دشمن اقدام میکرد:الف. اعزام جاسوس به درون اردوگاههای دشمن برای آگاهی از موقعیّت جغرافیایی، شمار نیروهای دشمن و توان رزمی آنها، چنانکه در
غزوه خندق ، برای آگاهی از واپسین تحوّلات اردوی نظامی دشمن، «حذیفة بن یمان» را به سوی آنان گسیل داشت و او نیز با زیرکی ویژهای، در جمع بزرگان قریش و در نشست سرّی خیمه فرماندهی آنان حضور یافته، اطلاعات ارزشمندی را به حضرت رساند.
ب. خبریابی از نیروهای محلّی در نقاط گوناگون، چنانکه خبر توطئه منافقان در خانه سویلم یهودی را جاسوسان به حضرت اطلاع دادند و پیامبر دستور آتش زدن خانه او را صادر کرد.
پ.تشکیل گروههای توانمند ضدّ اطلاعات، بهطور مثال پیش از فتح
مکّه ، یکی از جاسوسان قریش، نامهای را حاوی اطلاعاتی از نیروهای اسلام برای دشمن میبُرد که به دستور پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)و به دست
علی (علیهالسلام)، دستگیر و عوامل توطئه شناساییشدند.
یکی از ضرورترین ابعاد آمادگی نظامی که در آمادگی روحی و رزمی نیروها مؤثّر است و قدرت مسلمانان را به دشمن نشان میدهد، رزمایشهای نظامی و نمایش قدرت است. نیروهای نظامی نه تنها باید در کاربرد همه
سلاحها و فنون رزمی مهارت داشته باشند، بلکه باید این توان را به نمایش گذاشته، با ایجاد رعب و هراس در دل دشمن، فکر تجاوز را از ذهن او بیرون آورند. این نکتهای است که برخی مفسّران، از آیه ۱۲۳ توبه
که به خشونت در برابر کافران دستور داده،استفاده کردهاند:«یأیّهَا الّذینَ ءامَنُوا قتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُم مِنالکُفّار وَ لیَجِدُوا فیکم غِلظَةً وَاعلَمُوا أنَّ اللّه مَعَ المُتَّقینَ». به نظر برخی، عبارت «وَلیَجِدوا فِیکم غِلظَةً» به ضرورتِ نمایش قدرت و روحیّه جنگاوری سپاهیان اسلام و رزمایش اشاره دارد
و شاید بتوان رزمایش نظامی را از آنچه
قرآن درباره
سان دیدن
سلیمان از
اسبهای جنگی بیان کرده، استفاده کرد:«إذ عُرض علیه بالعشیِّ الصّفنتُ الجِیادُ».
در سیره رسولخدا نیز این مورد از جایگاهی ویژه برخوردار بوده است. پس از
صلح حدیبیه که مسلمانان فرصت یافتند
کعبه را
زیارت کنند، پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)به مسلمانانی که در اطراف کعبه
طواف میکردند، فرمود:با سرعت و شدّت گرداگرد کعبه بگردند تا بدین وسیله، آمادگی روحی و رزمی خود را به کافران نشان دهند.
پیامبر در ماجرای فتح مکّه، نیز دستور داد که مسلمانان، شبانگاه در
بیابان آتش بیفروزند تا مردم مکّه با عظمت ارتش اسلام آشنا شوند
و فرمان داد تا
ابوسفیان ، بزرگ مکّه را در گوشهای نگه دارند و ارتش نیرومند اسلام در برابر او
رژه برود.
همین نمایش قدرت، موجب شد که در دل کفار هراس افتاده، فکر هرگونه مقاومتی از ذهن آنان رخت بربندد؛ در نتیجه، مرکز
کفر و
شرک ، صبحگاهان، بدون خونریزی به تصرّف سپاه اسلام درآمد.
به یقین، همه ابعاد آمادگی نظامی، نیازمند پشتیبانی مالی است. آیه۶۰ انفال
پس از دستور آمادهباش نظامی به
انفاق در راه خدا پرداخته است:«...وَ ما تُنفِقُوا مِن شَیء فیِ سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إلیکم وَ أنتمُ لاتُظلَمون». در بسیاری از آیات قرآن، سخن از انفاق آمده؛ امّا به طور مسلّم یکی از موارد اساسی انفاق، اختصاص بودجههای نظامی است؛ به ویژه که در آیه پیشین، پس از امر «آمادهباش نظامی» دستور انفاق داده شده است. از جمله«وأَنتُم لاتُظلَمونَ» نیز برداشت کردهاند که با تجهیز نیروهای مسلّح، در دل دشمنان رعب ایجاد شده، در نتیجه، توانایی ستم به مسلمانان را نخواهند داشت.
برخی از مفسّران، با توجّه به تقدیم «اموال» بر «أنفس» در آیه ۴۱ توبه
(...وجهِدوا بِأمولِکم و أنفُسِکم...) آن را نشان از برتری این نوع
جهاد دانسته
و در اهمّیّت آن گفتهاند:بدون جهاد مالی، اصل جهاد صورت نمیپذیرد.
با توجّه به همین آیات، برخی از عالمان مذاهب اسلامی (مالکیها) به جواز
وقف اسبان و ادوات جنگی تصریح کردهاند.
تأمین بودجه نظامی، از وظایف حکومت اسلامی است؛ امّا هنگام نیاز، بر دوش یکایک مسلمانان نیز نهاده شده است. برخی، این مطلب را از آیه «جهِدوا بِأمولِکم و أنفُسِکم» برداشت کردهاند.
از برجستهترین نشانههای آمادگی نظامی، هوشیاری در حراست از مرزها است. بیشتر مفسّران، در تفسیر جمله «وَرابِطوا» در آیه ۲۰۰ آلعمران و عبارت «مِن رِباطِ الخَیلِ» در آیه ۶۰ انفال، مرابطه را همان مرزبانی دانسته و به مباحث گستردهای ازجمله اهمّیّت
مرزبانی و فضیلت آن پرداختهاند. به پایداری در راه خدا «رباط»، وبه پاسداران مرزهای اسلامی، از آن رو که همواره در مرزها برای حفاظت از سرزمین اسلامی آماده بودند، «مرابط» گفته میشود.
گروهی درباره جایگاه مرزبانی معتقدند که هدف نهایی از آمادگی نظامی، جز با «مرزبانی» کامل نخواهد شد
و مرزبانی را از نشانههای
تقوا شمردهاند.
روایات پیشوایان
معصوم (علیهم السلام)نیز بر این مسأله تأکید دارد؛ چنانکه رسولخدا
ثواب یک شبانه روز مرزبانی در راه خدا را از
عبادت هزار سال افزونتر دانسته است.
مرزبانی، از «
باقیات الصالحات » شمرده شده که ثواب آن پس از
مرگ نیز به مرزبان خواهد رسید.
مفسّران، در توضیح این روایات گفتهاند:اگر مرزهای سرزمین اسلامی حفاظت نشود، هیچ کار نیکی در جامعه صورت نمیپذیرد.
مهمترین فایده مرزبانی، رسیدن سریع اخبار و اطلاعات از تحرّکات دشمن به مرکز حکومت اسلامی است و عبارت «وَ مِن رِباط الخَیْل = اسبان جنگی آماده نگه داشته شده در مرزها» بیانگر نقش این
حیوان در انتقال سریع اطلاعات است.
احکامالقرآن، ابنالعربی؛ ادب الحرب والسلم فی سورة الأنفال؛ الامالی، طوسی؛ البرهان فی تفسیرالقرآن؛ بیانالمعانی؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریخ الیعقوبی؛ التحقیق فی کلماتالقرآن الکریم؛ تفسیر راهنما؛ تفسیرالقمی؛ التفسیرالکبیر؛ تفسیر المراغی؛ تفسیرالمنار؛ التفسیرالمنیر؛ تفسیر نمونه؛ جامعالبیان عن تأویل آیالقرآن؛ الجامع لأحکام القرآن، قرطبی؛ الجواهر فی تفسیرالقرآن؛ جواهرالکلام؛ الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ رسالة الاسلامی؛ روحالمعانی فی تفسیرالقرآن العظیم؛ السیرة النبویّه، ابنکثیر؛ السیرة النبویّه، ابنهشام؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ فروغ ابدیّت؛ فقه القرآن، یزدی؛ فی ظلال القرآن؛ الکشّاف؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ المحررالوجیز؛ المغازی؛ مفاهیم القرآن فیمعالم الحکومه؛ مفردات الفاظ القرآن؛ من لایحضره الفقیه.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله آمادگی نظامی. ref