خودداری (امساک) از مفطرات در روز به قصد تقرب به خدا را روزه گویند. روزه از جهت حکم تکلیفی دارای اقسامی میباشد. عنوان صوم در فقه بابی مستقل است که در آن به تفصیل از احکامروزه سخن رفته است.
مانند روزه سه روز در هر ماه- که بنابر قول مشهور، پنج شنبه اوّل و آخر و چهارشنبه اوّل دهه دوم ماه است؛ روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه (ایّام البیض) بنابر قول مشهور؛ روزمیلادرسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله (هفده یا دوازدهم ربیع الاوّل)؛ روزعید غدیر (هیجدهم ذیحجه)؛ روزمبعث (۲۷ رجب)؛ روز دحو الارض (۲۵ ذیقعده)؛ روز عرفه برای کسی که روزه گرفتن موجب ضعف وی در دعا نمیشود؛ هر پنج شنبه و جمعه یا جمعه تنها؛ اوّل ذیحجه، بلکه اوّل تا نهم آن؛ روزنوروز؛ روزه همه ماه رجب و شعبان؛ روزههای اوّل، سوم و هفتم محرّم، بیست و نهم ذیقعده؛ چهارم تا نهم شوّال و نیمه جمادی الاولی.
روزههای حرام عبارتند از: روزهعید فطر و قربان؛ روزهایّام تشریق برای کسی که در منی حضور دارد؛ روزهیوم الشک (روز مردد بین آخر شعبان و اوّل رمضان) به نیّت ماه رمضان؛ روزه سکوت؛ روزه وصال؛ روزهوفا به نذر معصیت جهت شکر؛ روزه مستحبزوجه در صورت منافات داشتن با حق زوج یا عدم اذنزوج و یا نهی او، بنابر اختلاف اقوال؛ روزه مستحب فرزند، در صورتی که موجب آزار پدر و مادر گردد؛ روزهبیمار و هر کسی که روزه برایش زیان دارد؛ روزه واجب در حال سفر؛ روزه مستحب برده در صورت تنافی با حق مولا و روزه دهر.
مراد از کراهت در عمل عبادی کم بودن ثواب آن یا مزاحم بودن با عملی افضل و ارجح از آن میباشد، مانند روزهروز عاشورا؛ روز عرفه برای کسی که بیم ضعف از دعا دارد؛ روزه مستحب مهمان بدون اذن میزبان، بنابر قول برخی. بعضی آن را بدون اذن یا با نهی میزبان، صحیح ندانستهاند؛ روزه فرزند بدون اذن پدر به قول برخی. بعضی در صورت عدم اذن یا نهی، آن را صحیح ندانستهاند؛ روزه مستحب برای کسی که به طعامی دعوت شده و روزهاستحبابی در سفر به قول جمعی، جز روزه سه روز در مدینه جهت برآمدن حاجت.