• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

المکاسب (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مؤلف کتاب شریف المکاسب شيخ الفقهاء و المجتهدين، شيخ اعظم مرتضى بن محمد امين تسترى نجفى انصارى ( م ۱۲۸۱ ق) می باشد.






۱.۱ - ولادت


عالم وارسته، شيخ مرتضى انصارى روز عيد غدير خم سال ۱۲۱۴ هجرى قمرى، در شهر دزفول و در خاندان فضل و ادب به دنيا آمد. او بزرگترين فرزند شيخ محمد امين انصارى بود، نسب خاندان انصارى به جابر بن عبد الله انصارى ، صحابى معروف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم مى‌رسد. مادر او زنى متعبد و پارسا بود. او در شب ولادت شيخ در خواب ديد كه امام صادق عليه السلام قرآنى به او هديه كرد و در تعبير خواب او گفتند خداوند فرزند سرشناسى به تو خواهد داد. از مادر شيخ نقل شده كه در ايام خردسالى، همواره بعد از وضو گرفتن به او شير مى‌داد.

۱.۲ - تحصيلات


مراحل ابتدايى تحصيلات ايشان نزد عموى بزرگوار و پدر محترمشان بود. در سال ۱۲۳۲ هجرى قمرى، همراه والد مكرم خود جناب ملا امين انصارى به زيارت ائمه در عراق مشرف شد. يك روز در درس آقا سيد محمد مجاهد فرزند آقا سيد على صاحب رياض، مسأله‌اى عنوان شد. شيخ انصارى هم عقيدۀ خود را بيان كرد. نظر او سخت مورد توجه آن استاد قرار گرفت. استاد، از پدر شيخ درخواست كرد او را در نجف بگذارد تا تحصيلاتش را ادامه دهد و اين درخواست مورد قبول پدر واقع گشت.
شيخ انصارى چهار سال در محضر بزرگانى چون ملا احمد نراقى و شيخ موسى بن شيخ جعفر كاشف الغطاء ادامه تحصيل داد تا اينكه داود پاشا، والى بغداد ، از طرف سلطان روم به محاصرۀ كربلا مأمور شد و در نتيجه، اكثر طلاب و محصلين به كاظمين مهاجرت كردند و شيخ مرتضى انصارى هم به وطن اصلى خود يعنى دزفول برگشت. پس از دو سال، شيخ انصارى تصميم مراجعت به نجف اشرف گرفت. مادرش اين بار طاقت فراق نياورده و راضى به سفر فرزندش نشد. اصرار فرزند ادامه يافت و بالأخره قرار بر اين شد كه استخاره كنند. در استخاره اين آيۀ شريفه آمد كه: و لا تخافي و لا تحزني إنا رادّوه إليك و جاعلوه من المرسلين « نترس و محزون مباش. ما او را به تو باز خواهيم گرداند و او را از پيامبران قرار خواهيم داد.» آن بانوى پرهيزگار در مقابل حكم الهى سر تعظيم فرود آورده و با رفتن فرزند موافقت نمود.
شيخ مرتضى به نجف رفته و در درس شريف العلماء و مرحوم كاشف الغطاء حاضر شد و در اندك مدتى در زمرۀ شاگردان برجستۀ صاحب جواهر قرار گرفت و مورد عنايت خاص آن استاد فرزانه واقع شد. تا آنجا كه از اساتيد بزرگ حوزۀ علميّۀ نجف اشرف و سرآمد آنها محسوب گشته و به« أستاد الكل في الكل» شهرت يافت.

۱.۳ - زيارت امام رضا( ع)

شيخ مرتضى انصارى بر حسب ارادت وافرى كه به حضرت ثامن الأئمه امام رضا عليه السلام داشت در سال ۱۲۴۰ هجرى قمرى، براى زيارت آن حضرت راهى ايران شد. در اين مسافرت به اصرار اهالى متدين كاشان ۴ سال در آنجا اقامت نمود و بدين‌سان مدت مسافرتش ۶ سال به طول انجاميد.

۱.۴ - مرجعيت


روز به روز بر شهرت و عظمت شيخ افزوده مى‌گشت. نبوغ علمى و فكرى او زبانزد خاص و عام شده بود و همه او را مرجع و ملجأ خود مى‌شناختند. شيخ در نجف كرسى استادى داشت تا اينكه در سال ۱۲۶۶ هجرى قمرى، از طرف شيخ محمد حسن صاحب جواهر به مرجعيت عامه رسيد. صاحب جواهر در بستر مرگ دست شيخ را گرفت و گفت: اين مرد بعد از من مرجع شما خواهد بود. اين عمل صاحب جواهر به آن جهت بود كه شيخ بيشتر معرفى گردد.
شيخ با سعيد العلماء مازندرانى در كربلا هم‌درس بود و او را بر خود ترجيح مى‌داد. به اين سبب بعد از فوت صاحب جواهر از فتوا دادن خوددارى نموده، نامه‌اى به اين مضمون به ايشان نوشت: هنگامى كه شما در كربلا بوديد و با هم از محضر شريف العلماء استفاده مى‌نموديم، فهم تو از من بيشتر بود، حال سزاوار است به نجف آمده و اين امر مهم را متكفل شوى.
و سعيد العلماء در جواب نوشت: آرى، لكن شما در اين مدت در آنجا مشغول به تدريس و مباحثه بوديد و من در اينجا گرفتار امور مردم مى‌باشم و شما در اين امر از من سزاوارتر هستى. شيخ پس از رسيدن اين نامه به حرم مطهر حضرت على عليه السلام مشرف شد و از حضرت خواست كه وى را در اين امر مهم يارى فرمايد.
از سال ۱۲۶۶ هجرى قمرى تا هنگام وفات شيخ، يعنى ۱۵ سال تمام، رياست حوزۀ علميّۀ نجف اشرف در دست با كفايت او بود و عامۀ شيعيان جهان از وى تقليد مى‌كردند و مورد احترام پادشاهان و سلاطين نيز بود.

۱.۵ - مقام علمى شيخ


شيخ سرآمد علماى اماميه و اكمل فقهاى شيعه ، و بى‌گمان يكى از نوابغ بزرگ اسلام است. بسيارى از انديشمندان و فقهاى بزرگ او را« خاتم الفقهاء و المجتهدين» لقب داده‌اند. شيخ در عصرى زندگى و زعامت نمود كه در حوزه‌هاى علميّه، علماى بزرگى چونان ستارگان فروزان مى‌درخشيدند، با اين همه او توانست در عالَم علم و دانش به مرتبه‌اى نايل آيد كه ماه مجلس شود و زبانزد خاص و عام گردد. شيخ پيشواى مذهبى ۴۰ ميليون شيعه در آن روز بود و وجوهات فراوانى دريافت مى‌كرد با اين همه، همانند مستمندان زندگى مى‌كرد.

۱.۶ - كرامات شيخ


كرامت‌هاى فراوانى از شيخ ديده شده كه در اينجا تنها به يك مورد اشاره مى‌كنيم:
يكى از شاگردان شيخ مى‌گويد: چون از مقدمات علوم و سطوح فارغ التحصيل گشتم، براى تكميل تحصيلات به نجف اشرف رفتم و به مجلس درس شيخ درآمدم، ولى از مطالب و تقريراتش هيچ نفهميدم. خيلى به اين حالت متأثر شدم تا جايى كه داشتم نا اميد مى‌شدم.
بالاخره به حضرت امير عليه السلام متوسل گشتم. شبى در خواب خدمت آن حضرت رسيدم و آن بزرگوار در گوشم« بسم الله الرحمن الرحيم» را قرائت نمود.
صبح چون در مجلس درس حاضر شدم درس را مى‌فهميدم. كم كم جلو رفتم و پس از چند روز به جايى رسيدم كه در آن مجلس صحبت مى‌كردم. روزى از زير منبر درس با شيخ بسيار صحبت كردم و اشكال گرفتم. آن روز پس از ختم درس، شيخ آهسته در گوش من فرمود: آن كسى كه« بسم الله» را در گوش تو خوانده است تا« و لا الضالين» را در گوش من خوانده. اين بگفت و برفت. من از اين قضيه بسيار تعجب كردم و فهميدم كه شيخ داراى كرامت است زيرا تا آن وقت به كسى اين مطلب را نگفته بودم.

۱.۷ - شاگردان شيخ


در جلسۀ درس شيخ قريب پانصد نفر حاضر مى‌شد. معروف است هر كس در محضر درس شيخ حاضر شد مجتهدى مسلم و عالمى نامدار گرديد و اين هم يكى از امتيازاتى است كه شيخ به علماى پيشين داشته و از جملۀ مزايايى است كه از بين علماى اسلام منحصرا به شيخ اختصاص يافته است.
شاگردان شيخ بين دانشمندان شيعه و حتى دانشمندان همۀ فرقه‌هاى اسلام داراى مقامى بس ارجمند بودند. در فضيلت اينان همين بس كه دربارۀ هر كدام از آنها در مقام تعريف و توصيف مى‌گويند: او از شاگردان شيخ بود. و با دارا بودن اين مقام، بر ساير علماى هم سطح ترجيح و برترى داده مى‌شود.
يكى از شاگردان ايرانى شيخ، سيد جمال الدين اسد آبادى است كه چهار سال از محضر شيخ استفاده برد( بين سالهاى ۱۲۶۶- ۱۲۷۰ هجرى قمرى) و تحصيلات خود را در حضور شيخ به پايان رسانيد. تمام مخارج سيد در اين چهار سال به عهدۀ شيخ بود و شيخ به او لطف و محبت فراوان نشان مى‌داد. سيد جمال، در سال ۱۲۷۰ هجرى قمرى به دستور شيخ به هندوستان رفت. از ديگر شاگردان برجستۀ شيخ مى‌توان به ميرزاى شيرازى، رهبر مذهبى جنبش تنباكو اشاره نمود.

۱.۸ - تأليفات


آثار قلمى فراوانى از شيخ مرتضى انصارى بر جاى مانده كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى‌كنيم:
۱- كتاب مكاسب، كه از متون درسى حوزه‌هاى علميّه است.
۲- كتاب رسائل، اين كتاب نيز از متون درسى حوزه‌هاى علميّه است.
۳- رساله‌اى در طهارت‌
۴- رساله‌اى در تيمم‌
۵- رساله‌اى در برائت‌
۶- رساله‌اى در ترجيح‌
۷- رساله‌اى در خمس‌
۸- رساله‌اى در زكات‌
۹- رساله‌اى در صلوة‌
۱۰- رساله‌اى در تقليد‌
۱۱- رساله‌اى در رضاع‌
۱۲- رساله‌اى در خلل‌
۱۳- رساله‌اى در استحباب‌
۱۴- رساله‌اى در قضا‌
۱۵- رساله‌اى در ارث‌
۱۶- رساله‌اى در تقيه‌
۱۷- اصول فقه و...

۱.۹ - وفات


شيخ انصارى در شب ۱۸ جمادى الثانى سال ۱۲۸۱ هجرى قمرى، در نجف اشرف دار فانى را وداع گفت و پس از ۶۷ سال زندگى پر بار، روح بلندش به عالم ملكوت پرواز نمود. پيكر آن مرجع بى‌مثال و عالم نامدار، با حضور خيل بيشمار علما و شيعيان با عظمت خاصى تشييع شد و در باب قبله صحن مطهر مولاى متقيان حضرت على عليه السلام در نجف اشرف به خاك سپرده شد.



كتاب المكاسب يكى از مهم‌ترين كتب فقهى استدلالى و از بهترين و معروف‌ترين تأليفات شيخ اعظم انصارى ( قده) و حاصل عمر و خلاصۀ افكار اين فقيه الهى مى‌باشد.

۲.۱ - شروح و حواشى

از زمان نگارش اين كتاب به دليل نحوۀ ورود به مباحث فقهى و كيفيت استدلال بى‌نظيرش مدار دروس در دورۀ سطح و محور بحث درس خارج فقه تجارت بوده و به همين دليل شروح و حواشى متعددى بر آن زده شده است كه مهم‌ترين آنها حواشى:
- آخوند خراسانى( م ۱۳۲۹ ق)،
- سيد محمد كاظم يزدى( م ۱۳۳۷ ق)،
- ميرزا على ايروانى( م ۱۳۵۴ ق)،
- آقا رضا همدانى( م ۱۳۲۲ ق)،
- شيخ محمد حسين اصفهانى( م ۱۳۶۱ ق)،
- ميرزا محمد تقى شيرازى( م ۱۳۳۸ ق)،
- آقا ضياء الدين عراقى( م ۱۳۶۱ ق)،
و محقق نائينى( م ۶۳۵۵ ق) است.
اهميت اين حواشى به قدرى است كه محققين در زمينۀ فقه معاملات از مراجعه به كتب اين بزرگان بى‌نياز نيستند. بر كسى كه از تاريخچۀ ادوار مباحث فقهى اطلاع داشته باشد پوشيده نيست كه تأليفات شيخ اعظم از نظر عمق مطالب و دقت بى‌نظير و وسعت تتبع و تحقيق در عين قلمى روان و بيانى سهل، در تاريخ فقه ديده نشده است، بخصوص كتاب المكاسب در بين تأليفات وى سرآمد آنان است. احاطۀ وى به اقوال متقدمين و متأخرين موجب اين شده كه آراء مختلف را در موضوعات و مسائل معين جمع‌آورى نموده و با اجتهاد عميق و اسلوب جديدى كه مطابق با روح شريعت و مقتضيات زمان است كتابى را كه مباحث آن جامع و مانع و دور از انحرافات و لغزش‌هاى فكرى است تأليف نمايد.


از اتمام نگارش كتاب المكاسب اطلاع دقيقى در دسترس نيست اما با قرائن موجود اين كتاب در اواخر عمر شريف ايشان تأليف شده و از آخرين تأليفاتش مى‌باشد.
كتاب موجود در منشورات دار الذخائر در چاپخانۀ خيام در قم و در سال ۱۴۱۱ ق چاپ شده است.


در الذريعة به نسخه‌اى اشاره شده كه در زمان زندگانى مؤلف در سال ۱۲۸۰ ق با اشراف حاج محمد باقر چاپ شده است. يكى از اين نسخه‌هاى چاپ شده كه در اختيار شيخ على كاشف الغطاء است بر اين نسخه تعليقاتى و حواشى از فرزندان شيخ على بنام‌هاى شيخ احمد و شيخ محمد حسين وجود دارد كه تعليقات شيخ احمد پس از جمع‌آورى به نام« نيل المطالب لتحصيل المكاسب» و تعليقات شيخ محمد حسين به نام« النظر الثاقب في كتاب المكاسب» نام‌گذارى شده است.
نسخه‌هايى كه در انتشار كتاب موجود مورد استفاده واقع شده است در مقدمۀ ناشر ذكر نشده است اگر چه در چاپ جديد و تحقيق شده كتاب المكاسب بوسيلۀ گروه تحقيق تراث الشيخ الأعظم آمده است: إننا لم نعثر مع الأسف إلى الآن على مخطوطة المؤلف في المكاسب إلا على قسم الخيارات منه.
[۳] تراث شيخ اعظم، جلد ، ص۱۴، ص۲۹.

در چاپ موجود كتاب در ابتداى دو كتاب تحريم من جهة المصاهرة و كتاب المواريث كه از ملحقات به كتاب مى‌باشد آمده است: هذا ما وجد بخطه الشريف رحمه اللّه
[۴] المكاسب، ج۳، ص۴۰۶.
[۵] المكاسب، ج۳، ص ۴۴۴.



كتاب المكاسب شامل كتاب‌هاى مكاسب محرمه ، بيع و خيارات است كه بعدها ۹ كتاب ديگر به آنها ملحق شده‌اند كه عبارتند از: كتاب تقيه، رسالة في العدالة، رسالة في القضاء عن الميت، رسالة في المواسعة و المضايقة، رسالة في قاعدة من ملك شيئا ملك الإقرار به، رسالة في قاعدة لا ضرر، رسالة في المصاهرة، و در آخر هم كتاب مواريث كه بسيار مختصر مى‌باشد.

۵.۱ - مجلدات کتاب موجود

كتاب موجود در سه مجلد مى‌باشد.
جلد اول شامل مكاسب محرمه تا صفحۀ ۳۰۵ و قسمتى از كتاب بيع ( معاطاة و شروط متعاقدين) است، و در آن اقسام معاملات حرام ذكر شده كه عبارتند از:
هياكل عبادة، آلات قمار و لهو، ظروف طلا و نقره، دراهم، تدليس ماشطه، تزيين الرجل به محرمات، تشبيب، تصوير، تطفيف، حفظ كتب ضاله، رشوه، سب مؤمن، سحر، شعوذه، غناء، غيبت، قمار، قيادة، قيافه، كذب، كهانة، لهو، مدح كسى كه شايستۀ مدح نيست، معونة ظالمين، نجش، نميمة، نوح به باطل، ولايت ، هجاء مؤمن، هجر ، اجرت بر واجبات، بيع مصاحف و جوائز سلطان.
مؤلف در قسمت مكاسب محرمه به طور كلى معاملات را به دو دسته تقسيم نموده است كه عبارتند از:
۱- اكتساب به اعيان نجس‌
۲- اكتساب به چيزهايى كه به دليل قصد، آنها تحريم شده است.
قسم دوم نيز به ۴ گروه تقسيم شده كه عبارتند از:
الف- ما لا يقصد من وجود على نحو الخاص إلا الحرام،
ب- ما يقصد منه المتعاملان، المنفعة المحرمة،
ج- ما يحرم لتحريم ما يقصد منه شأنا بمعنى أن من شأنه أن يقصد منه الحرام،
د- ما يحرم الاكتساب به لكونه عملا محرما في نفسه.
جلد دوم شامل بقيۀ مباحث كتاب البيع تا صفحۀ ۳۰۲ و قسمتى از كتاب خيارات است. در كتاب البيع به طور كلى مباحث معاطاة، شروط متعاقدين و شروط عوضين مطرح شده است.
جلد سوم نيز شامل بقيۀ مباحث كتاب خيارات و ۹ كتاب ملحق به كتاب المكاسب مى‌باشد.
كتاب خيارات نيز شامل مباحث اقسام خيار، مسقطات خيار، اختلاف متبايعين، ماهيت عيب و ذكر بعضى از افراد آن، ارش، شرايط عقد، شروط صحت شرط، احكام خيار نقد و نسيئه، قبض، وجوب قبض و احكام قبض مى‌باشد.




۶.۱ - ساختار منطقى و نظام تعليمى

از مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب، ساختار منطقى و نظام تعليمى به منظور تدريس حوزه‌هاى علميه مى‌باشد. اگر چه بسيارى از مباحث بيع و خيارات و حتى مكاسب محرمه در كتب پيشينيان مورد توجه بوده است اما اين نظم و ترتيب قبلا وجود نداشته است. به عنوان مثال در مبحث عقد فضولى ، مؤلف ابتدا مطلق عقد فضولى و نه صرفا خصوص بيع را، مورد بحث قرار داده و پس از تعريف عقد فضولى، آن را به سه قسم تقسيم مى‌نمايد. سپس به طرح روايات عام و طرح نظريات مخالفين و رد آنها مى‌پردازد. پس از اين مرحله ابتدا در مورد حكم اجازه و سپس مجيز و پس از آن مجاز پرداخته و در انتها به مبحث شرايط آن مى‌پردازد.

۶.۲ - حجم جستجو و وسعت تتبع

از ديگر ويژگى‌هاى كتاب حجم جستجو و وسعت تتبع در انديشه‌هاى فقهى بزرگان و ارزش‌يابى و پژوهش‌ها و تحقيقات در اين نظريه‌هاست، به عنوان نمونه در رسالۀ مواسعه و مضايقه، نزديك به ۵۰ نفر از فقها را نام مى‌برد و در بيع وقف به ۲۲ كتاب فقهى اشاره دارند.
[۶] المكاسب، ج ۳، ص۲۵۷.
[۷] المكاسب، ج ۳، ص۲۲.


۶.۳ - احاطه بر تمام ابواب فقه

از ديگر خصوصيات كتاب احاطۀ وى بر تمام ابواب فقه است كه باعث مى‌شود تا مؤلف وقتى كه از بعضى از مسائل باب بيع بحث مى‌كند از ديگر ابواب معاملات شواهدى را ذكر نموده كه در نتيجه‌گيرى از مباحث فقهى بسيار مؤثر است.

۶.۴ - نپرداختن به بحثهای رجالی

از ديگر ويژگى‌ها اين كه شيخ اعظم به بحث‌هاى رجالى كمتر پرداخته است اگر چه دقت و تتبع وى در علم رجال و شرح حال روات بر كسى پوشيده نيست هم‌چنانكه گاهى در مباحثى مثل سند روايت تحف العقول يا در مباحث رسالۀ رضاع به تحقيق و كنكاش رجالى پرداخته است اما در هر حال مؤلف در اين كتاب به مباحث رجالى كمتر متعرض شده است.

۶.۵ - تأمل محققانه

از ديگر خصوصيات كتاب، تأمل محققانه و موشكافانه در روايات و فقه الحديث آنان است كه نشان از ذهن نقاد و دقيق مؤلف و مطالعه و تحقيقات وسيع وى دارد.

۶.۶ - احترام به فقهاى عظام

از ديگر ويژگى‌هاى كتاب، احترام فوق العادۀ وى به فقهاى عظام است مثلا در عبارات مكاسب اين گونه ديده مى‌شود، المحقق الثاني مع كمال تبحره في الفقه، يا المولى الأعظم وحيد عصره في شرح المفاتيح. البته بايد توجه داشت احترام به بزرگان هرگز با حريت و آزادانديشى منافاتى ندارد. لذا شيخ با وجود خضوع فراوان در برابر اساتيد خود و پايبند بودن به شهرت، مكررا مى‌گويد: المتبع هو الدليل و إن لم يذهب إليه الاّ قليل.

۶.۷ - جدا کردن فقه با فلسفه

از ديگر ويژگى‌هاى كتاب اين كه مؤلف، حوزه‌هاى علوم و معارف را كاملا محفوظ مى‌دارد. فقه را با فلسفه درنمى‌آميزد. از بحث‌هاى فلسفى و دقت‌هاى عقلى در استخراج احكام خوددارى مى‌نمايد.

۶.۸ - دقت در اقوال و حفظ امانت وپرهیز از ساده انگاری

نكتۀ ديگر اين كه شيخ اعظم طبق شيوۀ شناخته شده و پسنديدۀ تحقيقات امروزى در نقل اقوال نهايت دقت و حفظ امانت را به كار مى‌برد. او بسيار تلاش مى‌كند كه هر كلامى را از منبع اصلى آن نقل كند و تنها در مواردى كه منبع اصلى يافت نمى‌شود به حافظه يا منابع دست دوم اعتماد مى‌كند. و در اين موارد نيز مكررا مى‌فرموده است كه منبع اصلى را ندارم كه به آن رجوع كنم. نكتۀ مهم ديگر انصاف در نقل گفتار بزرگان و پرهيز از ساده‌انگارى است.

۶.۹ - نقد آراى بزرگان وگريز از حجاب معاصرت

از ديگر ويژگى‌ها نقد آراى بزرگان، گريز از حجاب معاصرت( شيخ اعظم توجه فراوانى به معاصران خود همچون صاحب جواهر دارد و از آنان به احترام ياد مى‌كند و به نقد نظر آنان مى‌پردازد)، حريت در تتبع و طرح نظرات اهل تسنن و بررسى آنان مى‌باشد.


اما با اين حال كتاب داراى نواقصى نيز هست كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود.
در كتاب موجود به استخراج مآخذ و منابع اقوال و نظريات فقهى و تعيين آنها كم توجهى شده است كه اين موجب سردرگمى خواننده و ايجاد مشكل در بدست آوردن آنان است. مباحث زائد و استطرادى در كتاب مكاسب شيخ اعظم زياد به چشم مى‌خورد كه اگر چه اين مباحث في حد نفسه ارزنده و مفيد است اما براى استفاده از اين كتاب به عنوان يك كتاب درسى ضرورت دارد كه مباحث زائد و استطرادى آن حذف شود. در أعيان الشيعة دربارۀ تأليفات شيخ انصارى اين چنين آمده است: أما مؤلفاته فمحتاجة إلى التهذيب و التنقيح كثيرا.
[۸] أعيان الشيعة، ج ۱۰، ص ۱۷۷.

اگر چه ورود و طرح مباحث مكاسب بسيار عالى و كم نظير است اما با اين حال در طرح بعضى از مباحث كوتاهى شده است. از نقايص كتاب مكاسب اين است كه بحث بيع كلب صيد و ماشيه را مثلا بطور مفصل مورد بررسى واقع شده است اما بحث ربا به صورت مستقل و مفصّل مطرح نشده است. همين‌طور بحث بسيار مهم ولايت فقيه در باب شرايط متعاقدين و در بحث بيع فضولى قرار داده شده است در حالى كه شايد بهتر بود كه در باب قضاء و حدود مورد بررسى وسيع‌ترى واقع شود. و نظريات فقهاى عظام بصورت مبسوط مورد بررسى قرار گيرد.


يكى از اساسى‌ترين و مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب مكاسب كه كمتر به آن پرداخته شده است، نحوه ورود و خروج در مباحث فقهى است كه در اين نوشتار سعى مى‌شود به صورت مختصر مورد بررسى واقع گردد.
شيخ انصارى( قده) در كتاب المكاسب بيش از شروع هر مسأله به تأسيس اصل اوليه و قاعدۀ كلى مى‌پردازد تا در موارد شك و ابهام از آن اصل استفاده كند. اين اصل را گاه از عمومات آيات و روايات و گاه از اصول عمليه استفاده مى‌كند. پس از آن شيخ اعظم- كه در كتاب‌هاى خود بسيار از علامه حلى متأثر است- بيشترين تلاش خود را صرف دقت در طرح مسأله مى‌كند. در آغاز طرح هر مسأله اولين چيزى كه براى او مهم است، توجه به نحوۀ طرح آن مسأله در كلمات فقها و قدماست.
در نقل قول فقها معمولا از قديم‌ترين فقيهانى كه آراء آنان در دست بوده شروع مى‌كند و به ترتيب تاريخ صدور و طرح آن مسأله را نقل مى‌كند. در نتيجه نقل اين اقوال هم از ابتكارات آنان آگاه مى‌شود و هم از وجود اجماع يا شهرت قدماء يا متأخران در مسأله آگاهى مى‌يابد.
به عنوان نمونه در رسالۀ مواسعه و مضايقه نزديك به ۵۰ نفر از فقها را نام مى‌برد. در ابتداى رساله من ملك شيئا ملك الإقرار به مى‌فرمايد: ينبغي أولا ذكر كلمات من ذكرها بعينها.....
[۹] المکاسب، ج۲، ص۳۰۰.

در باب بيع وقف كلمات فقها را از ۲۲ كتاب فقهى به ترتيب زمان تأليف ذكر مى‌كند..
[۱۰] المکاسب، ج۲، ص۳۳۶.

در باب معاطاة مى‌فرمايد: و لننقل أولا كلمات جماعة ممن ظفرنا على كلماتهم ليظهر منه، در باب خيار حيوان در يك سطر از مكاسب نظر بيش از ۲۰ نفر از فقها را نقل مى‌كند.
[۱۱] المکاسب، ج۲، ص۲۴۶.

براى بيان نظريات عامه نيز به كتاب تذكرۀ علامه حلى توجه داشته و از طريق آنان به نظريات آنان اشاره دارد. آنچه كه از همه در نظر شيخ اعظم مهم‌تر بوده است تفسير صحيح عبارات اصحاب و فقها و تحليل و بررسى و بيان نقاط ضعف و نقاط قوت آنها است. پس از نقل اقوال فقها به سراغ ادله مى‌رود و به تقسيم‌بندى آنان مى‌پردازد در اين قسمت مطالعۀ دقيق روايات و توجه كامل به فقه الحديث آن بسيار مورد نياز است و پس از تجزيه و تحليل آنان و بيان احتمالات موجود در آن به جرح و تعديل آنان مى‌پردازد.
تقريب استدلال در روايات و اشكالات وارد بر آنها و پاسخ به آنان از مهم‌ترين كارهاى شيخ اعظم در مكاسب است پس از نقل ادله و روايات وى به تأمل محققانه و موشكافانۀ خود در روايات مى‌پردازد. پس از آنكه شيخ اعظم با تأمل بسيار در روايات و ساير ادله، نظريه‌اى را انتخاب مى‌كند دوباره به كلمات فقها برگشته و نهايت تلاش خود را بكار مى‌گيرد كه كلام آنان را به هر طريق ممكن توجيه كند تا مبادا اشكالى به آنان وارد شود. پس از اتمام هر بحثى به فروع متفرع بر آن مى‌پردازد و گاهى با عنوان( ينبغي التنبيه على أمور) و گاهى با عنوان( فروع) و ساير عناوين، در هر مسأله‌اى بر اساس همۀ مبانى آن را مورد بحث قرار مى‌دهد.


كتاب المكاسب دايرة المعارف نظريات فقهى جديد و مملو از ابتكارات شيخ انصارى( قده) مى‌باشد.
اگر چه در اين نوشتار حتى به صورت مختصر نمى‌توان به آنها اشاره كرد امّا بعضى از مهم‌ترين آنها را يادآور مى‌شويم. وى در باب معاطاة در حالى كه آن را بيع محسوب مى‌نمايد اما آن را بيع غير لازم دانسته و نظريۀ اباحه جميع تصرفات را رد مى‌نمايد. از ديگر مباحث ابتكارى وى طرح و بررسى بيع فضولى و طرح نظريات كشف و نقل حقيقى و حكمى در مفهوم اجازه است كه در كمتر كتاب فقهى اين گونه جمع‌آورى شده است. وى در باب عدالت ، بسيار واقع بينانه و بدور از افراط و تفريط عدالت را معنى كرده است و آن را حالت نفسانى كه موجب تقوا و مروت مى‌گردد دانسته است. شيخ اعظم در موارد زيادى سيره متشرعه را حجت نمى‌داند و اين سيره را از كم توجهى مردم لاابالى و بى‌توجه بر احكام خداوند دانسته و در صورتى احتجاج فقها به اين سيره را صحيح مى‌داند كه مردم كاملا مقيد بوده و دقيقا به مقررات اسلامى عمل كنند.


كتاب المكاسب از بدو تأليف مورد توجه فقهاى عظام واقع شده و شروح متعددى بر آن زده شده است در الذريعة جلد ۶ صفحۀ ۲۱۶ تا ۲۲۱ به ۳۰ شرح اشاره نموده است كه به مهم‌ترين آنان اشاره مى‌شود:
۱- حاشيۀ ميرزا حبيب اللّه رشتى( م ۱۳۱۲ ق)،
۲- حاشيۀ ميرزا محمد تقى بن محب على شيرازى( م ۱۳۳۸ ق)( ذ/ ۶/ ۲۱۸، أعيان/ ۹/ ۱۹۲)،
۳- حاشيۀ حاج آقا رضا بن محمد هادى همدانى( م ۱۳۲۲ ق)( ذ/ ۶/ ۲۱۹، أعيان/ ۷/ ۲۳)،
۴- حاشيۀ محمد كاظم بن حسين خراسانى، صاحب كفاية الأصول( م ۱۳۲۹ ق)( ذ/ ۶/ ۲۲۰)،
۵- حاشيۀ سيد محمد كاظم بن عبد العظيم طباطبائى يزدى( م ۱۳۳۷ ق)( ذ/ ۶/ ۲۲۰)،
۶- حاشيۀ آقا ضياء الدين عراقى( م ۱۳۶۱ ق)،
۷- منية الطالب، تقرير درس خارج محقق نائينى( م ۱۳۵۵ ق)، تأليف شيخ موسى خوانسارى نجفى( م ۱۳۶۳ ق)( ذ/ ۴/ ۳۸۶)،
۸- غاية الآمال، تأليف فاضل مامقانى،( شيخ محمد حسن بن عبد اللّه( م ۱۳۲۳ ق)( ذ/ ج ۱۶/ صفحۀ(] ۵ ذ/ ۶/ ۲۱۹)،
۹- حاشيۀ شيخ محمد حسين بن محمد حسن اصفهانى( م ۱۳۶۱ ق)، فقط كتاب خيارات و بيع،
۱۰- حاشيۀ ميرزا على بن عبد الحسين ايروانى( م ۱۳۵۴ ق)( ذ/ ۶/ ۲۲۰)،
۱۱- حاشيۀ سيد محسن بن سيد مهدى حكيم( ذ/ ۶/)،
۱۲- حاشيۀ ميرزا محمد تقى آملى،
۱۳- حاشيۀ شيخ محمد حسين بن على كاشف الغطاء( م ۱۳۷۳ ق)، يا النظر الثاقب في كتاب المكاسب( ذ/ ۲۲/ ۱۵۱)،
۱۴- حاشيۀ شيخ احمد بن على كاشف الغطاء يا نيل المطالب لتحصيل المكاسب( ذ/ ۲۲/ ۱۵۱)،
۱۵- هداية الطالب إلى شرح المكاسب، تأليف شيخ فتاح شهيدى( ذ/ ۲۵/ ۱۷۹)،
۱۶- مجمع المطالب و فوق مراد الطالب في شرح المكاسب، تأليف شيخ محمد بن نجم الدين زنجانى( ذ/ ۲۰/ ۴۴).


۱- كتاب التقية( ذ/ ۴/ ۴۰۵)
۲- كتاب الخمس( ذ/ ۷/ ۲۵۶)
۳- كتاب الزكاة( ذ/ ۱۲/ ۴۴)
۴- رسالة في العدالة( ذ/ ۱۵/ ۲۲۶)
۵- رسالة في قاعدة من ملك( ذ/ ۱۷/ ۱۲)


أعيان الشيعة: و لقد اكتسبت مصنفاته خطا عظيما فرسائله و مكاسبه مضافا إلى انّ عليها مدار التدريس منه من لم يعلّق عليها من مشاهير العلماء بعده.
چند سطر بعد: صنف المكاسب و هو عند بعض تلاميذه أحسن ما صنف، راجع غاية الآمال مامقانى.
[۱۲] أعيان الشيعة، ج۱۰، ص۱۱۸.

الذريعة: المكاسب أى المتاجر و المعاملات، هو من أجزاء الفقه و قد استقل بالتدوين كثيرا، منها ما ألّفه الشيخ الأنصاري المرتضى بن محمد أمين التستري المتوفى ۱۲۸۱، و هو إلى اليوم متداول التدريس.
الذريعة: و هو كتاب جليل لم يكتب مثله في التحقيق و الدقة، و عكف عليه عامّة من تأخر عنه من تلاميذه و تلاميذهم و علّقوا عليه الحواشي و التعليقات كما مرت في محالها.



۱. سورۀ قصص، آيۀ ۷.    
۲. الذريعة، ج ۲۲، ص ۱۵۱.    
۳. تراث شيخ اعظم، جلد ، ص۱۴، ص۲۹.
۴. المكاسب، ج۳، ص۴۰۶.
۵. المكاسب، ج۳، ص ۴۴۴.
۶. المكاسب، ج ۳، ص۲۵۷.
۷. المكاسب، ج ۳، ص۲۲.
۸. أعيان الشيعة، ج ۱۰، ص ۱۷۷.
۹. المکاسب، ج۲، ص۳۰۰.
۱۰. المکاسب، ج۲، ص۳۳۶.
۱۱. المکاسب، ج۲، ص۲۴۶.
۱۲. أعيان الشيعة، ج۱۰، ص۱۱۸.
۱۳. الذريعة، ج۶، ص۲۱۶.    
۱۴. الذريعة، ج۱۹، ص۶۱.    



نرم افزار جامع فقه أهل البيت عليهم السلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی



جعبه ابزار