امسلمه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اُم سَلَمه،
کنیه هند
دختر ابو امیة بن مغیرة،
همسر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) می باشد.
ابو امیه یکی از
بخشندگان عرب بود، از این رو، او را «زاد الراکب» می نامیدند.
مادرش عاتکه دختر عامر ابن ربیعه کنانی بود.
از
تاریخ ولادت ام سلمه اطلاعی در
دست نیست و
سال مرگ او نیز محل اختلاف است، چنانکه آن را از ۵۹ تا ۶۲ق گفته اند،
ولی به نظر میرسد که تاریخ اخیر درست تر است، زیرا وی پس از
شهادت امام حسین (علیهالسلام) نیز
زنده بوده است.
درباره
سن او، از
پسرش عمر نقل شده که وی هنگام مرگ ۸۴ سال داشته است.
مقبره ام سلمه در
بقیع در کنار بزرگان
صدر اسلام است.
ام سلمه پیش از
ازدواج با
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ، همسر
برادر رضاعی آن حضرت، ابوسلمة بن عبدالاسد مخزومی بود
و همراه او به حبشه
هجرت کرد
و کنیه اش را نیز از سلمه
پسر خود از همین
شوهر گرفته است. همه روایات مربوط به سفیران قریش در حبشه و
مناظرات ایشان با
جعفربن ابی طالب در حضور
نجاشی از طریق ام سلمه نقل شده است
ابوسلمه نخستین
زن مهاجر از
قریش بود که به سبب مخالفت
خانواده شوهرش با مهاجرت ابوسلمه، به تنهایی به
مدینه هجرت کرد و چون از شوهر و
فرزند جدا مانده بود،
حدود یک
سال در «ابطح» می نشست و میگریست.
پس از درگذشت ابوسلمه در ۴ق بر اثر
جراحتی که در
جنگ احد برداشته بود، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با ام سلمه ازدواج کرد. گفته اند، پس
روایتی از انقضای عده، ابوبکر و سپس عمر از او
خواستگاری کردند، و ام سلمه نپذیرفت. آنگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خواستگار فرستاد و وی
قبول کرد و به پیامبر خود از او خواستگاری نمود.
ام سلمه از
جمال بهره کافی داشت، چنانکه
محسود عایشه و مایه
اندوه او شد.
ام سلمه در
غزوات متعددی چون مُرَیسیع،
خیبر ،
حدیبیه ،
خندق ،
فتح مکه و
حنین ،
رسول خدا را همراهی کرد.
بعدها هر ماه به
میدان جنگ احد میرفت و بر شهیدان
سلام میفرستاد.
وی
احادیث فراوانی از
حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل کرده است و در
کتب اهل سنت آوردهاند که «مسند» او بر ۳۷۸ حدیث مشتمل است،
اما هنوز چنین فهرستی از احادیث منقول از ام سلمه در منابع
شیعه تهیه و منتشر نشده است. از احادیث او که در کتب فریقین آمده است، می توان به شأن نزول
آیه تطهیر حدیث کساء و نیز روایت نبوی درباره
وقایع کربلا و
شهادت امام حسین (علیهالسلام) اشاره کرد. گفتهاند که
تربیت امام حسین (علیهالسلام) - در
دوران کودکی - به او محول شده بود.
ام سلمه همچنین از ابوسلمة بن عبدالاسد و
حضرت فاطمه (علیهاالسلام) حدیث
روایت کرده است و گروهی از او استماع حدیث کردهاند که نام آنان در منابع مختلف آمده است.
فهرستی کامل از راویان ام سلمه در معاجم رجالی شیعه دیده نشده است.
بنابر روایات، ام سلمه پس از
رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، یکی از
مدافعان اهل بیت (علیهالسلام) به شمار میرفت، چنانکه از حضرت فاطمه (علیهاالسلام) در برابر
انکار ابوبکر نسبت به
میراث پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)،
دفاع کرد و در آن
سال خود از «عطاء» محروم ماند.
همچنین پس از قتل عثمان نیز
طلحه و زبیر به
مکه رفتند و عایشه را به
جنگ با
علی (علیهالسلام) تشویق کردند و عایشه هم ام سلمه را برانگیخت، اما وی عایشه را از این
کار بر حذر داشت.
سپس که از عایشه مأیوس شد، امام علی (علیهالسلام) را از قصد
اصحاب جمل آگاهانید و پسرش عمر بن ابی سلمه را به خدمت آن حضرت گسیل داشت. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بعداً این پسر را والی
بحرین ، سپس
والی فارس و به قولی والی حلوان و ماه و ماسبذان کرد.
با آنکه گفتهاند که او
جابربن عبدالله انصاری و برادرزاده اش را از
بیم جانشان توصیه به
بیعت با
معاویه کرد،
ولی چون به دستور معاویه، علی (علیهالسلام) بر روی
منبر لعن شد، ام سلمه
نامه ای به معاویه نوشت و سخت
سرزنشش کرد.
در دوران
یزید پس از
شهادت حضرت حسین (علیهالسلام) ام سلمه به
عزاداری پرداخت
و به هنگام بازگشت
امام زین العابدین (علیهالسلام) ،
کتاب های علم امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و ذخایر
نبوت و خصایص
امامت را که نزد او به ودیعت نهاده شده بود، به آن حضرت سپرد و از اینجا میتوان به
توثیق او - که نیاز به ذکر دلیل ندارد - استظهار کرد.
(۱) ابن ابی طاهر طیفور احمد، بلاغات النساء، بیروت، دارالنهضة الحدیثه.
(۲) ابن اثیر علی، اسد الغابة، تهران، المطبعة الاسلامیه.
(۳) ابن بابویه محمد، معانی الاخبار، به کوشش محمد مهدی حسن خرسان، قم، منشورات مکتبة المفید.
(۴) ابن جوزی عبدالرحمان، صفة الصفوة، به کوشش محمود فاخوری و محمد رواس قلعه جی، بیروت، ۱۴۰۶ق.
(۵) ابن حبیب محمد، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق /۱۹۴۲م.
(۶) ابن حجر عسقلانی احمد، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۷ق.
(۷) ابن حمزه عبدالله، الثاقب فی المناقب، به کوشش نبیل رضا علوان، قم، ۱۴۱۲ق.
(۸) ابن رستم طبری محمد، دلائل الامامة، نجف، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
(۹) ابن سعد محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
(۱۰) ابن عبدالبر، یوسف، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق /۱۹۶۰م.
(۱۱) ابن عبدربه احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۲م.
(۱۲) ابن عساکر عبدالرحمان، کتاب الاربعین فی مناقب امهات المؤمنین، به کوشش محمد مطیع حافظ و غزوه بدیز، بیروت، دارالفکر.
(۱۳) ابن قتیبه عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
(۱۴) ابن هشام عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
(۱۵) احمد بن حنبل، مسند، بیروت، دارصادر.
(۱۶) الاختصاص، منسوب به شیخ مفید، به کوشش محمد مهدی حسن خرسان، قم، مکتبه بصیرتی.
(۱۷) اسحاق بن محمد همدانی، ترجمه و انشای سیرة النبی (سیرت رسول الله)، به کوشش اصغر مهدوی، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۱۸) الامامة و السیاسة، منسوب به ابن قتیبه، قاهره، ۱۳۵۶ق /۱۹۳۷م.
(۱۹) بخاری محمد، التاریخ الصغیر، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۴۰۶ق /۱۹۸۶م.
(۲۰) بلاذری احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
(۲۱) ثقفی ابراهیم، الغارات، به کوشش عبدالزهرا حسینی، بیروت، ۱۴۰۷ق /۱۹۸۷م.
(۲۲) حاکم نیشابوری محمد، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، ۱۳۹۸ق /۱۹۷۸م.
(۲۳) حرعاملی محمد، وسائل الشیعة، به کوشش محمد رازی، بیروت، ۱۳۸۹ق.
(۲۴) حکیمی محمدرضا، اعیان النساء، بیروت، ۱۴۰۳ق /۱۹۸۳م.
(۲۵) خصیبی حسین، الهدایة الکبری، بیروت، مؤسسة البلاغ.
(۲۶) خطیب بغدادی احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۲۷) ذهبی محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق.
(۲۸) زبیری مصعب، نسب قریش، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۵۳م.
(۲۹) طبرانی سلیمان، المعجم الکبیر، به کوشش حمدی عبدالمجید سلفی، بغداد، الدارالعربیة للطباعه.
(۳۰) طبری، تاریخ.
(۳۱) قرآن کریم.
(۳۲) کتاب سلیم بن قیس، به کوشش علوی حسنی نجفی، بیروت، ۱۴۰۰ق /۱۹۸۰م.
(۳۳) مسعودی علی، اثبات الوصیة، قم، ۱۴۰۴ق.
(۳۴) واقدی محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
(۳۵) یعقوبی احمد، تاریخ، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، ۱۳۵۶ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «امسلمه»ج۱۰، ص۳۹۴۴.