• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بر (نیکی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برِّ، واژه‌ای قرآنی و حدیثی و دارای معانی مختلفی از جمله نیکی و احسان است.




در اصل، مصدر و اسم مصدر از ریشه‌ی «ب رر» است.



برّ به معانیِ مختلف از جمله کار خیر و صلاح، احسان و نیکی، صدق، پیوند، صله رحم، طاعت، عبادت، حجّ، تقرّب، تقوا، لطف، ترحّم آمده و متضمن مفهوم گستردگی است.
[۱] خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ذیل واژه برر.
[۲] صاحب بن عبّاد، المحیط فی اللغه، ذیل واژه برر.
[۳] محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، ذیل واژه برر.
[۵] احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر ذیل واژه.
[۶] ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه برر.
[۷] محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه ذیل واژه برر.
[۹] زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه برر.

«کار خیر و صلاح »، «احسان و نیکی » و «صدق » از معانی اساسی و مهم این واژه هستند (ابن فارس بر اصلی بودن معنای اخیر اصرار دارد) که معانی دیگر را به آنها بر گردانده‌اند. در برخی مشتقّات بِرّ (مانند بَرّة، بَرْبَرة، اِبرار) مفاهیمی چون قهر و غلبه، کثرت و ظهور، وجود دارد؛ همچنان که بَرّانیّ را (در حدیث معروف: مَنْ اَصْلَحَ جَوّانِیَّهُ اصلح اللّهُ بَرانِیَّهُ) به معنای ظاهر دانسته‌اند.
[۱۱] ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه برر.
[۱۲] ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر ذیل واژه برر.
[۱۳] زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه برر.
[۱۵] صاحب بن عبّاد، المحیط فی اللغه، ذیل واژه برر.




از نظر علمای لغت
[۱۷] زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه برر.
تعریف و تفسیر برّ به «خیر» جامع‌ترین تفسیر است، امّا بِرّ دقیقاً مترادف خیر نیست؛ زیرا بِرّ آن خیری است که با قصد انسان به دیگری برسد ولی در «خیر» وجود قصد برای خَیِّر شرط نیست.
[۱۸] حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۹۵.
کتب لغت به تفاوت برّ با معانیِ دیگر آن از جمله «صله »، «صدقه » و جز اینها اشاره کرده‌اند.
[۲۱] حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۹۵-۹۶.
[۲۲] حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۳۱۲.
[۲۳] حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۴۲۵.




بِرّ و مشتقّات آن بارها در قرآن کریم آمده است.
[۲۴] محمد فواد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم ذیل واژه برّ.


۴.۱ - مفهوم قرآنی برّ


مفهوم قرآنی بِرّ و به تعبیر دقیق‌تر اَبرار در آیه ۱۷۷ سوره بقره بتفصیل بیان شده است. به گفته‌ی علامه طباطبایی اوصاف ابرار در این آیه در بر دارنده‌ی تمامی مراتب سه گانه‌ی اعتقاد، عمل و اخلاق است؛ و علاوه بر این در سوره‌های دیگر قرآن (از جمله: انسانو مطففین) فرجام نیک «ابرار» بیان شده است. همچنین نقل شده است که پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم در پاسخ به سؤالی درباره‌ی مفهوم این واژه، آیه‌ی ۱۷۷ بقره را تلاوت فرمودند.
[۳۱] زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه برر.
بر این اساس، می توان مفهومِ اصلیِ قرآنیِ بِرّ را منطبق بر معنای عام و رایج لغویِ آن یعنی «توسّع در کار خیر» دانست.

۴.۲ - برّ از دیدگاه مفسران


مفسّران در بیشتر آیات راجع به بِرّ، از جمله ذیل آیاتِ بقره؛ مائده؛ مجادله آن را «توسّع در کار خیر» معنی کرده‌اند؛
[۳۹] محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه ذیل ایه۱۷۷بقره.
[۴۰] فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع فی تفسیر القرآن المجید ذیل ایه۱۷۷بقره.
بعلاوه، برخی مفسّران در حالی که در بعضی موارد ـ با توجّه به شأن نزول آیات ـ مراد از بّر را مصادیقی خاصّ از «خیر» یا دیگر معانیِ بّر ذکر کرده‌اند (از جمله در آیه‌ی ۴۴ بقره که معنای برّ را ایمان به پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم، پیروی از تورات، طاعت الهی، احسان، صدقه دادن گفته‌اند و در آیه ۲ مائده که مراد از برّ را عفو و بخشش دانسته‌اند)، حمل این واژه را بر مفهوم عام و اصلی خود ترجیح داده‌اند.
[۴۴] محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل آیات مذکور.


۴.۳ - معانی دیگر بر در قرآن


برای بِرّ معانیِ قرآنیِ دیگری نیز بیان شده است، از جمله: طاعت، صدق و ثواب. راغب اصفهانی ـ که معنای اصلیِ برّ را توسّع در کار خیر می‌داند ـ هر گاه بِرّ به خداوند منسوب شود، آن را به معنای «ثواب » و هر گاه به بنده نسبت داده شود، به معنای «طاعت » شمرده که بنا به آیه‌ی ۱۷۷ بقره شامل اعتقاد و اعمال فریضه و نافله است. مفسّران نیز در برخی آیات مفهوم طاعت را برای بِرّ (که برخی منابع لغت، آن را معنای مجازی بِرّ می‌دانند
[۴۶] محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه، ذیل واژه البر.
[۴۷] زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه البر.
) ذکر کرده‌اند، از جمله در تفسیر آیه ۴۴ بقره؛
[۴۹] محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل آیه۹۲ آل عمران.
و آیه ۹ مجادله همچنین معنای «صدق » را برای بِرّ در آیه ۲۲۴ بقره،
[۵۴] فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع ذیل واژه البر.
معنای ثواب یا بهشت (= برِّ الهی ) را در آیه ۹۲ آل عمران ، معنای صله رحم یا پیوند را در آیه ۸ ممتحنه
[۵۷] زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه البر.
و معنای تقوا (یا اطاعت و تقوا) را در آیه ۹۲ آل عمران قائل شده‌اند.
از جمله معانیِ اصلیِ بِرّ در قرآن «توسّع در احسان و نیکی » نسبت به پدر و مادر، خویشاوندان نزدیک و تمامی مردم است که در لغت، ضِدّ «عُقُوق » (بدرفتاری و تباه ساختن حق ) است. مفسران این معنی را در بعضی موارد، از جمله آیات ۸ ممتحنه، ۲ مائده و ۴۴ بقره
[۶۲] محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل آیه.
ذکر کرده‌اند.

۴.۴ - برّ همراه با تقوا


بِرّ یا مشتقّات آن چندین بار در قرآن همراه با مادّه‌ی «تقوا» آمده و در دو آیه «بِرّ و تقوا» در برابر «اثم و عدوان » قرار گرفته است. برخی مفسّران در این آیات برّ و تقوا را دارای مفهومی یکسان می‌دانند
[۶۵] محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل مائده/آیه ۲.
و از تعابیر بعضی از تفاسیر نیز همین نظر برداشت می‌شود.
[۶۶] محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه ذیل مائده/آیه ۲.
[۶۷] فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع ذیل مائده/آیه ۲.
وصف «ابرار» به متقّین در آیه ۱۷۷ بقره و نیز این نکته را که بِرّ به معنای تقوا هم به کار می‌رود، می‌توان از ادلّه و شواهد این نظر دانست.
در برابر، گروهی دیگر مفهومی متفاوت برای این دو واژه ارائه داده‌اند: برخی معتقدند که بِرّ برخلاف تقوا تنها شامل عمل به واجبات نمی‌شود بلکه مستحبّات را نیز در برمی‌گیرد.
[۶۹] محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل مائده/آیه ۲.
بیشتر مفسّران مفهوم برّ و تقوا را در این آیات مکمّل یکدیگر می‌دانند، بدین ترتیب که مراد از بِرّ اموری مانند عمل صالح، طاعت، توسّع در کار خیر و انجام اوامر الهی دانسته‌اند که بیشتر جنبه‌ی ایجابی دارد و مراد از تقوا را دوری از گناهان و هوای نفس و بر حذر بودن از عذاب الهی شمرده‌اند که بیشتر جنبه‌ی سلبی دارد.
[۷۰] محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل مائده/آیه ۲.
[۷۱] محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل مائده/آیه ۲.

همچنان که علمای لغت نیز تفاوت میان طاعت (که برخی برّ را در این آیات به معنای آن دانسته‌اند ) و تقوا را همین نکته بیان کرده‌اند.
[۷۲] حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۱۳۷.
علامه طباطبایی برّ را در آیه ۹ مجادله به معنای توسّع در کار نیک و آن را در برابر «عدوان » (ظلم و تعدّی به حقوق مردم یا تجاوز از حدود الهی ) و تقوا را متضاد با اثم (ارتکاب گناه و جرم که به گفته‌ی طبرسی دایره ای وسیع‌تر از عدوان دارد ) شمرده است.



در احادیث نیز بِرّ به معانی یاد شده به کار رفته است.

۵.۱ - احسان به والدین و برادران دینی


به گفته‌ی علامه مجلسی برّ در احادیث بیشتر به معنای احسان به والدین، نزدیکان و برادران ایمانی به کار می‌رود (از جمله: «وَ مِنْ صالِحِ الاَْعْمالِ البِّرُ بِالاِخْوانً، ) نیز به روایتی،
[۷۸] محمد بن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح ج۴، ص۵۹۷.
[۷۹] ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۴، ص۱۸۲.
[۸۰] مسلم بن حجاح، شرح صحیح مسلم ج۱۶، ص۳۴۷.
پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم بِرّ را به «حُسن خلق » (که نَووی آن را جامع تمامی معانی بِرّ می‌داند
[۸۱] مسلم بن حجاح، شرح صحیح مسلم ج۱۶، ص۳۴۶.
) معنا کرده‌اند. بِرّ در احادیث از ویژگی‌ها و اخلاق انبیا ، از گنج‌های بهشت ، موجب افزایش طول عمر و ازدیاد روزی و از پایه‌های ایمان دانسته‌ شده است؛ بویژه بر برِّ و نیکی به پدر و مادر، فرزندان و مؤمنان تأکید شده است.

۵.۲ - نیکوکاری


در احادیث، گاه برِّ به معنایی وسیع‌تر از احسان یعنی «مطلق نیکوکاری و کار نیک » به کار رفته به‌ گونه‌ای که به تصریح احادیث ـ علاوه بر برِّ به والدین و مؤمنان ـ شامل صفات پسندیده‌ی دیگری مانند سخاوت، صبر بر آزار، نیکو سخن گفتن و جز اینها می‌شود.

۵.۳ - معانی دیگر


در احادیث برّ به معانی دیگر از جمله طاعت و عبادت و صدق نیز آمده است.
[۹۳] محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس ذیل واژه برّ




قرآن.
محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی، بیروت.
ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره ۱۳۸۳ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵.
ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت.
ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قم ۱۴۰۴.
ابن منظور، لسان العرب، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
محمد بن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح، بیروت.
حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید کیلانی، بیروت.
محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه، مصر ۱۹۷۲ـ ۱۹۷۳.
• محمود بن عمر زمخشری، الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت.
صاحب بن عبّاد، المحیط فی اللغه، چاپ محمد حسن آل یاسین، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع فی تفسیر القرآن المجید، تبریز ۱۳۷۹.
• فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ احمد عارف زین، صیدا ۱۳۳۳ـ۱۳۵۶/ ۱۹۱۴ـ۱۹۳۷.
فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
محمد فواد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴.
حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه، الحاوی لکتاب ابی هلال العسکری و جزءاً من کتاب السید نورالدین الجزائری، قم ۱۴۱۲.
خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم ۱۴۰۹.
محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، بیروت.
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، چاپ عبدالستار احمد فراج و دیگران، کویت ۱۳۸۵/ ۱۹۶۵.
مسلم بن حجاح، شرح صحیح مسلم، للنّوی، چاپ خلیل میس، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.



 
۱. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ذیل واژه برر.
۲. صاحب بن عبّاد، المحیط فی اللغه، ذیل واژه برر.
۳. محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، ذیل واژه برر.
۴. طریحی، مجمع البحرین ج۱، ص۱۸۳.    
۵. احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر ذیل واژه.
۶. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه برر.
۷. محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه ذیل واژه برر.
۸. ابن منظور، لسان العرب ج۴، ص۵۱.    
۹. زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه برر.
۱۰. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن ج۱، ص۴۰.    
۱۱. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه برر.
۱۲. ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر ذیل واژه برر.
۱۳. زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه برر.
۱۴. ابن منظور، لسان العرب ج۴، ص۵۱.    
۱۵. صاحب بن عبّاد، المحیط فی اللغه، ذیل واژه برر.
۱۶. ابن منظور، لسان العرب ج۴، ص۵۲.    
۱۷. زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه برر.
۱۸. حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۹۵.
۱۹. طبرسی، مجمع البیان ج۱، ص۱۹۱.    
۲۰. طبرسی، مجمع البیان ج۲، ۳۴۲.    
۲۱. حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۹۵-۹۶.
۲۲. حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۳۱۲.
۲۳. حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۴۲۵.
۲۴. محمد فواد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم ذیل واژه برّ.
۲۵. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۲۶. طباطبایی، المیزان ج۱، ص۴۲۸.    
۲۷. انسان/سوره۷۶، آیه۵-۱۲.    
۲۸. مطففین/سوره۸۳، آیه۱۸-۲۲.    
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۳۰. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن ج۱، ص۴۰.    
۳۱. زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه برر.
۳۲. بقره/سوره۲، آیه۴۴.    
۳۳. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۳۴. بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.    
۳۵. مائده/سوره۵، آیه۲.    
۳۶. مجادله/سوره۵۸، آیه۹.    
۳۷. طریحی، مجمع البحرین ج۱، ص۱۸۳.    
۳۸. طباطبایی، المیزان ج۱، ص۴۲۸.    
۳۹. محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه ذیل ایه۱۷۷بقره.
۴۰. فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع فی تفسیر القرآن المجید ذیل ایه۱۷۷بقره.
۴۱. طبرسی، مجمع البیان ج۱، ص۱۹۰-۱۹۱.    
۴۲. طبرسی، مجمع البیان ج۹، ص۴۱۵.    
۴۳. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان ج۱، ص۱۹۲.    
۴۴. محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل آیات مذکور.
۴۵. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن ج۱، ص۴۰.    
۴۶. محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه، ذیل واژه البر.
۴۷. زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه البر.
۴۸. طبرسی، مجمع البیان ج۱، ص۱۹۰-۱۹۲.    
۴۹. محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل آیه۹۲ آل عمران.
۵۰. طبرسی، مجمع البیان ج۹، ص۴۱۵.    
۵۱. ابن منظور، لسان العرب ج۴، ص۵۱.    
۵۲. طریحی، مجمع البحرین ج۱، ص۱۸۳.    
۵۳. طبرسی، مجمع البیان ج۲، ص۱۹۱.    
۵۴. فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع ذیل واژه البر.
۵۵. طبرسی، مجمع البیان ج۲، ص۳۴۲.    
۵۶. طبرسی، مجمع البیان ج۹، ص۴۵۰.    
۵۷. زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ذیل واژه البر.
۵۸. طبرسی، مجمع البیان ج۲، ص۳۴۲.    
۵۹. ابن منظور، لسان العرب ج۴، ص۵۴.    
۶۰. راغب اصفهانی، مفردات ج۱، ص۴۰.    
۶۱. علامه طباطبایی، المیزان ج۵، ص۱۹۰.    
۶۲. محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل آیه.
۶۳. مائده/سوره۲، آیه۲.    
۶۴. مجادله/سوره۵۸، آیه۹.    
۶۵. محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل مائده/آیه ۲.
۶۶. محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه ذیل مائده/آیه ۲.
۶۷. فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع ذیل مائده/آیه ۲.
۶۸. طبرسی، مجمع البیان ج۱، ص۴۸۲-۴۸۳.    
۶۹. محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل مائده/آیه ۲.
۷۰. محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن ذیل مائده/آیه ۲.
۷۱. محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی ذیل مائده/آیه ۲.
۷۲. حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویه ص۱۳۷.
۷۳. طبرسی، مجمع البیان ج۳، ص۳۷۱.    
۷۴. مجلسی، بحارالانوار ج۶۸، ص۷۳.    
۷۵. مجلسی، بحارالانوار ج۶۶، ص۱۵۹.    
۷۶. مجلسی، بحارالانوار ج۷۱، ص۳۱۲.    
۷۷. مجلسی، بحارالانوار ج۷۱، ص۳۹۴.    
۷۸. محمد بن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح ج۴، ص۵۹۷.
۷۹. ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل ج۴، ص۱۸۲.
۸۰. مسلم بن حجاح، شرح صحیح مسلم ج۱۶، ص۳۴۷.
۸۱. مسلم بن حجاح، شرح صحیح مسلم ج۱۶، ص۳۴۶.
۸۲. مجلسی، بحارالانوار ج۷۵، ص۲۴۵.    
۸۳. مجلسی، بحارالانوار ج۷۵، ص۲۶۰.    
۸۴. مجلسی، بحارالانوار ج۶۸، ص۹۵.    
۸۵. مجلسی، بحارالانوار ج۹۰، ص۲۹۶.    
۸۶. مجلسی، بحارالانوار ج۷۱، ص۸۱.    
۸۷. مجلسی، بحارالانوار ج۶۶، ص۱۵۹.    
۸۸. مجلسی، بحارالانوار ج۷۱، ص۲۲-۸۶.    
۸۹. مجلسی، بحارالانوار ج۶۸، ص۸۹.    
۹۰. مجلسی، بحارالانوار ج۶۸، ص۳۱۱.    
۹۱. مجلسی، بحارالانوار ج۶۸، ص۳۵۴.    
۹۲. ابن منظور، لسان العرب ج۴، ص۵۱-۵۳.    
۹۳. محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس ذیل واژه برّ




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله بِرّ، ص۸۳۸.    




جعبه ابزار