تبرک جستن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تبرک معنایی جز طلب خیر و
برکت نداشته و از نظر شرع مقدس
اسلام تبرک به آثار صالحین نه نتها ممنوع نمیباشد بلکه شیوه و
سیره صحابه بزرگ
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز بوده و هیچ مشکلی از نظر شرعی بر آن مترتب نیست. و دو
آیه از آیات
قرآن کریم بر آن (تبرک) دلالت دارد.
تبرک از برک میآید که در لغت به معنای زیادی و نما است.
و در
اصطلاح یعنی طلب برکت کردن از خدا، بواسطه چیزی.
حال این شئی میتواند
خاک، یا قسمتی از وسائل مربوط به آن شخص صالح باشد و مساله تبرک در بین مسلمانان چه
شیعه و چه سنی از واضحات و مبرهنات بوده و نیازی به توضیح هم نداشته است.
اما میبینیم که
وهابیت در این وسط حرفهای جدیدی زده است و میگویند تبرک
شرک میباشد و هر کسی که به آثار صالحین متبرک شود مشرک است و با این حرف فعل و عمل مسلمانان را از صدر
اسلام تا کنون زیر سوال میبرند. وهابیت در این نظریه به دو دسته کلی تقسیم شدهاند. عدهای میگویند تبرک مطلقا
حرام میباشد و هرکسی که به یکی از آثار صالحین متبرک شود مشرک و از دایره اسلام و
ایمان خارج است ولی چون نتوانستند از تبعات منفی این نظریه خلاصی پیدا کنند عدهای از این دسته جدا شدهاند و میگویند که، تبرک مطلقا حرام نیست بلکه دو نوع از تبرک داریم یکی تبرک به ذات
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و یک نوع به وسائل شخص او و چیزهای متصل به او مثل مو و
آب دهن و آب
وضو و... و یک نوع تبرک هم به آثار بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، مثل خاک قبر و
ضریح و... و آثار دیگر صالحین که مورد اول جایز و مورد دوم حرام میباشد و چون الان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) زنده نیست نمیتوان از آثار متصله به او تبرک جست، پس هم اکنون مساله تبرک کلا منتفی میباشد و تبرک حتی به قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز صحیح نمیباشد. آنها میگویند «ان ما یفعله من یعتقد فی الاشجار والقبور والاحجار من التبرک بها العکوف عندها والذبح لها هو الشرک ولا یغتر بالعوام.
این که کسی کاری انجام دهد در رابطه با درختان و قبرها و سنگها که بخواهد از آنها تبرک بجوید و ماندن نزد قبرهای صالحین و
قربانی کردن برای صالحین اینها همه شرک میباشد».
آنها برای این حکم و فتوایی که دادهاند به ادلهای متمسک شدهاند و آن عبارت است از:
۱. بخاطر این که تبرک در واقع
اثبات تاثیر کسی غیر از خدا در اشیا میباشد و غیر از
خداوند هیچ کس در اشیا تاثیر گذار نیست.
۲. این که قدمای مسلمین همچنین عملی را انجام نمیدادند و به قبور و
آثار صالحین متبرک نمیشدند و چون تبرک به قبور در
سیره صحابه نبوده است پس این عمل
بدعت بوده و حرام میباشد.
۳. این که منع از عمل بخاطر آن است که ممکن است این عمل منجر به شرک گردد و بخاطر این که از این شرک جلو گیری شود ما کل این عمل را منع میکنیم.
حال به بررسی این نظریات و ادله میپردازیم تا ببینیم که کدام صحیح بوده و کدام قابل نقد میباشد.
در مورد اول باید گفت که وهابیت نتوانستند بین
پرستش و
تعظیم فرق بگذارند و به همین دلیل در این اشتباه بزرگ افتاده و ادعا کردهاند که این کار شرک میباشد و هیچ مسلمانی از تبرک قصد پرستش و یا این که آن شخص را سبب تاثیر در اشیا بداند، نمیکند بلکه آن مومن را بلحاظ اعمال و جایگاهی که نزد خدا دارد واسطه قرار داده است پس دلیل اول به خودی خود
باطل میباشد.
اما دلیل دوم که گفتهاند صحابه عظیم الشان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هیچ کدام دست به تبرک نمیزدند ادله بسیاری بر این مطلب هست که فقط توجه شما را به دو
روایت در این زمینه جلب میکنیم. در کتب شیعه و سنی روایت شده است که: «و روی انها صلی الله علیها اخذت قبضة من تراب قبره صفوضعتها علی عینیها و انشدت: ما ذا علی المشتم تربة احمد ان لا یشم مدی الزمان غوالیا صبت علی مصائب لو انها صبت علی الایام صرن لیالیا؛
روایت شده است که
حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها بر سر قبر
پدر رفته و قبضهای از خاک قبر پدر را بر داشتند و بر روی چشمان خود گذاشتند و این اشعار را سرودند: چه میشود بر آن کسی که خاک قبر احمد را ببوید دیگر تا زنده است مشکهای گران قیمت را نبوید. مصیبتهایی بر من وارد شد که اگر به روزهای روشن وارد میشد به
شب تار تبدیل میشدند. آیا شما معنایی جز تبرک از این روایت برداشت میکنید».
و دیگر این که یک روز
مروان بن حکم وارد مسجد شد و دید مردی صورت بر قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نهاده است. مروان گردن او را گرفت و گفت میدانی چه میکنی او سر برداشت و معلوم شد که
ابو ایوب انصاری است. گفت من نزد
سنگ نیامدهام و نزد پیامبر آمده ام.
و روایات دیگر مثل روایت
بلال حبشی که
ابن اثیر در
اسد الغابه و
ابن عساکر در
تاریخ شام و دیگران نیز نقل کردهاند و علاقمندان میتوانند مراجعه نمایند.
و اما در مورد سوم که گفته بود ممکن است این عمل منجر به شرک گردد و به همین جهت ممنوع میباشد باید گفت به مجرد این
احتمال نمیتوان حکم به
حرمت آن نمود. زیرا ممکن است که اعمال دیگر هم منجر به شرک شود پس باید همه اعمال را حرام دانست. یک
فقیه آگاه هیچ وقت این چنین حکم نمیکند. تازه از تمام این مسائل و روایات نیز بگذریم ما در آیات قرآن در رابطه با تبرک آیه داریم و آن هم نه تبرک شخص پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بلکه شخص دیگر. مثل: «اذهبوا بقمیصی هذا فالقوه علی وجه ابی یات بصیرا و اتونی باهلکم اجمعین؛
پیراهن مرا ببرید و بر دیدگان پدرم بیفکنید تا او دیدگان خود را باز یابد».
یعقوب هم پیراهن
یوسف را بر دیدگان خود میگذارد و دردم بینایی خود را باز مییابد. «فلما ان جاء البشیر القئه علی وجهه فارتد بصیرا؛
اما هنگامی که
بشارت دهنده آمد، آن پیراهن را بر صورت او افکند. ناگهان بینا شد».
این هم یک نوع تبرک که یک طرف آن نیز شخص نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیست. حال واقعا اگر وهابیها این جا را با دقت و تامل بنگرید خواهند گفت که،
حضرت یعقوب در اینجا مشرک شده است چون تبرک به غیر اموال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کرده است یا واقعا مطلب چیز دیگری است. پس در نتیجه به جرات میتوان گفت تبرک معنایی جز طلب خیر و
برکت نداشته و از نظر شرع مقدس اسلام تبرک به آثار صالحین نه نتها ممنوع نمیباشد بلکه شیوه و سیره صحابه بزرگ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز بوده و هیچ مشکلی از نظر شرعی بر آن مترتب نیست. واین دو
آیه بر آن (تبرک) دلالت دارد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تبرک جستن».