• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تغنی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خواندن قرآن با صدای زیبا و آهنگین را تَغَنّی به قرآن گویند.



تغنّی از ریشه «غ - ن - ی» به معنای خواندن با صدای کشیده ، زیبا ، نازک
[۱] ابن‌اثیر مبارک بن محمد الجزری (م.‌۶۰۶ق.)، النهایه، به کوشش محمود محمد و طاهر احمد، ج‌۳، ص‌۳۹۱، «غناء»، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
و آواز طرب‌انگیز می‌باشد.
[۲] الفیروزآبادی (م.‌۸۱۷‌ق.)، القاموس المحیط، به کوشش مرعشلی، ج‌۲، ص‌۱۷۲۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۷‌ق.

این اصطلاح که غالباً به صورت «تغنی به قرآن» در متون مختلف دیده می‌شود، ریشه در دو روایت دارد که در آن‌ها پیامبر اکرم (ص) در تلاوت قرآن، به تغنی توصیه کرده است.
[۴] عبدالله دارمی، السنن، ج۲، ص۵۶۳، به کوشش فواز احمد زمرلی و خالد سبع، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۵] محمد ابن ماجـه، السنن، ج۱، ص۴۲۴، به کـوشش محمدفؤادعبدالباقی، قاهره، ۱۹۵۲-۱۹۵۳م.
[۶] محمد حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث، ج۱، ص۵۷۰، حلب، مکتبة المطبوعات الاسلامیه.

این روایات اندکی پس از پیامبر (ص) باعث بروز جریان تلاوت آهنگین و اندکی بعد، تلاوت هنری قرآن کریم شده که تا به امروز محل تردید و یا تأیید دانشمندان اسلامی بوده است.
تغنی از ریشۀ غِناء به معنای چیزی را به آواز خواندن یا آهنگین خواندن چیزی است.
[۸] لسان العرب، ابن منظور (م.‌۷۱۱‌ق.)، ذیل غنی، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸‌ق.

اما برخی نیز آن را از ریشۀ غَناء انگاشته، و «به‌وسیلۀ چیزی بی‌نیاز شدن» معنا کرده‌اند.
[۹] محمود زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۱۷، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

به نظر می‌رسد دلیل گرایش اینان به چنین معنایی بیش از آن‌که جنبۀ لغت‌شناسانه داشته باشد، ریشه‌هایی اجتماعی و فرهنگی داشته است.
تغنی به قرآن و تلاوت قرآن با صدای نیکو مرجّع است.
[۱۰] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۱۸-۱۹،قاهره، ۱۹۷۰م.

برخی آن را به قرائت با صدای بلند و نیکو همراه با خشوع ، رقّت و اندوه تعریف کرده‌اند.
[۱۱] احمد الطویل، فن الترتیل، مدینه، ج۱، ص۱۵۷، مجمع الملک فهد، ۱۴۲۰‌ق.



احادیثی که از آن‌ها توصیه به آهنگین خواندن قرآن استنباط می‌شود، به این دو روایت محدود نشده است، بلکه در تلاوت آهنگین قرآن، احادیث و گزارش‌های تاریخی دیگری نیز با مضامین مشابه مورد استناد قرار گرفته است.
در این احادیث و روایات، در مقام تلاوت قرآن، سخن از تحسین صوت، تزیین صوت، تحبیر و ترنیم (آهنگین خواندن) رفته
[۱۲] محمد بخاری، الصحیح، ج۶، ص۲۴۰، بیروت، ۱۴۰۱ق.
[۱۳] محمد کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۸۷، به کوشش محمدجواد فقیه، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۲م.
و این ترادف و قرابت معنی در تعبیرها، اندیشۀ تلاوت آهنگین قرآن را قوت بخشیده است.
به نظر می‌رسد روایاتی که در آن‌ها به تغنی توصیه شده، با جان‌مایه‌ای که از واژۀ غنا دارد، در این فرایند سهم مهم‌تری ایفا کرده است و زمینه را برای پرداخت‌های هنری‌تر و غنایی قرائت قرآن فراهم نموده است.
این اصطلاح برگرفته از روایات
[۱۴] المتقی الهندی (م.‌۹۷۵‌ق.)، کنزالعمال، ج۱، ص۶۰۴ ـ ۶۰۹، به کوشش صفوه السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳‌ق.
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است؛ از جمله روایت مشهور «لیس منّا من لم یتغنّ بالقرآن
[۱۷] البخاری (م.‌۲۵۶‌ق.)، صحیح البخاری، ج۸، ص۲۰۹، به کوشش بن‌باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۸‌ق.
[۱۸] احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج۱، ص۱۷۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
کسی که به قرآن تغنی نکند از ما نیست».
علما از دیرباز در تفسیر این روایت و مراد از تغنّی در آن آرای مختلفی بیان کرده‌اند:
[۲۰] احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۹-۶۰،قاهره، ۱۳۴۸ق.

بسیاری تغنّی در روایت یاد شده را از ریشه « غِناء » و به معنای خواندن قرآن با صدای زیبا همراه الحان و انغام ولی سازگار با قداست قرآن تفسیر کرده‌اند.
[۲۳] ادریس عبدالحمید کلاک، الجنة الوطنیة،نظرات فی علم التجوید، ص‌۴۸ ـ ۵۱، ۱۴۰۱‌ق.

این نظر از ابن عباس ، ابن‌ مسعود و برخی دیگر از صحابه و تابعان گزارش شده است
[۲۴] لبیب السعید، الجمع الصوتی الاوّل، ص‌۳۳۶، قاهرة دارالکاتب العربی.
[۲۵] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۳۵-۳۷،قاهره، ۱۹۷۰م.
و شافعی ، ابوحنیفه ، طبری ، ابن العربی
[۲۶] محمد علی السایس، تفسیر آیات الاحکام، ج‌۳، ص‌۱۸۰، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
، ابن ابی ملیکه ، نووی
[۲۷] النووی (م.‌۶۷۶‌ق.)، المجموع فی شرح المهذب، ج‌۲۰، ص‌۲۳۱، دارالفکر.
، ابن‌ قدامه و جمع دیگری از عالمان اهل سنت آن را بر گزیده‌اند.
[۲۸] عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۶، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۲۹] عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱۲، ص‌۴۷، بیروت، دارالکتب العلمیه.

هم‌چنین گروهی از دانشمندان امامیه از جمله طبرسی سبزواری
[۳۱] محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.
، آخوند خراسانی ، شریعت اصفهانی
[۳۲] عبدالحی بن فاضل گروسی، تجوید استدلالی، ص‌۳۵۷، «رساله تغنّی در قرآن»، به کوشش کوشا، ایران، نشر شفا .
، فاضل گروسی
[۳۳] عبدالحی بن فاضل گروسی، تجوید استدلالی، ص‌۳۵۷، «رساله تغنّی در قرآن»، به کوشش کوشا، ایران، نشر شفا .
فیض کاشانی
[۳۴] الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)، الوافی، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(علیه السلام)، ج ۱۷، ص‌۲۱۸، ۱۴۱۲‌ق.
، نراقی ، ماجد بحرانی
[۳۷] معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۱۹۷ ـ ۲۲۱، «رساله ایقاظ النائمین»، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق.
و گروهی از معاصران
[۳۸] الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)، الوافی، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(علیه السلام)،ج‌۱۷، ص‌۲۱۸ - ۲۱۹، ۱۴۱۲‌ق.
[۳۹] مرتضی مطهری (م.‌۱۳۵۸ ش)، مجموعه آثار، ج‌۴، ص‌۵۵۴ ـ ۵۵۶، «نبوت»، تهران، صدرا، ۱۳۷۷‌ش.
[۴۰] معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۱۸۶، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق .
تغنی را به معنای یاد شده دانسته و با استناد به این روایت، تلاوت آهنگین قرآن را جایز دانسته و به استحباب آن فتوا داده‌اند.
[۴۲] محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.

ایشان افزون بر سیاق روایت، برخی روایات مشابه را مانند «ما أذن الله لشیء ما أذن لنبی حسن الصوت یتغنّی بالقرآن یجهر به
[۴۳] مسلم (م.‌۲۶۱‌ق.)، صحیح مسلم با شرح سنوسی، ج‌۲، ص‌۱۹۲، به کوشش محمد سالم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵‌ق
[۴۴] عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج۱، ص۸۰۶، بیروت، دارالکتب العلمیه
[۴۵] السجستانی (م.‌۲۷۵‌ق.)، سنن ابی داود، به کوشش محمد عبدالعزیز، ج‌۱، ص‌۳۳۱، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶‌ق.
خداوند به چیزی اذن نداده است؛ آن‌گونه که به صدای بلند پیامبر خوش صدایش که قرآن را با تغنی می‌خواند اذن داده است»، دلیل یا مؤیّد دیدگاه خود دانسته‌اند.
[۴۶] السیوطی (م.‌۹۱۱‌ق.)، ، الدیباج علی مسلم، ج‌۲، ص‌۳۹۲، به کوشش ابواسحاق الحوینی، عربستان، دارابن عفان، ۱۴۱۶‌ق.


۲.۱ - موافقان دیدگاه

موافقان این دیدگاه از شیعه و سنی
[۵۱] محمد علی السایس، تفسیر آیات الاحکام، ج‌۳، ص‌۱۸۰، به کوشش زکریا عمیرات،بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق .
[۵۲] عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۵، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۵۳] وهبة الزحیلی، التفسیر المنیر، ج‌۲۹، ص‌۱۹۷ ـ ۱۹۸، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱‌ق.
به روایات دیگری استناد کرده‌اند که در ۴ گروه به آن اشاره می‌شود:
الف. روایاتی تلاوت قرآن را با صدای نیکو ستایش و به آن سفارش می‌کنند
[۵۴] المتقی الهندی (م.‌۹۷۵‌ق.)، کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۶۰۴، به کوشش صفوه السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳‌ق.
؛ برای نمونه رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «لکلّ شیء حلیة و حلیة القرآن الصوت الحسن
[۵۶] السیوطی (م.‌۹۱۱‌ق.)، الجامع الصغیر، ج‌۲، ص‌۴۱۴، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱‌ق.
برای هر چیزی زیوری است و زیور قرآن صدای نیکوست»؛ یا فرمودند: «فانّ صوت الحسن یزید القرآن حسناً
[۵۹] عبدالله دارمی، السنن، ج۲، ص۴۷۴، به کوشش فواز احمد زمرلی و خالد سبع، بیروت، ۱۹۸۷م.
[۶۰] محمد حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث، حلب، ج‌۱، ص‌۵۷۵، مکتبة المطبوعات الاسلامیه.
صدای نیکو بر زیبایی قرآن می‌افزاید».
امام صادق (علیه‌السلام) نیز ترتیل در آیه شریفه «و رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلا» را به تلاوت آرام و با صدای نیکو تفسیر کرده است: «هو أن تتمکث فیه و تحسن به صوتک».
ب. روایاتی به خواندن قرآن همراه ترجیع (گرداندن آواز در گلو) سفارش می‌کنند؛ مثلاً بنا به نقلی امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: قرآن را با آواز بخوانید، زیرا خداوند دوست دارد که قرآن با صدای خوش و همراه آواز خوانده شود.
ج. روایاتی به خواندن قرآن با لحن عربی سفارش می‌کنند؛ مثلاً رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «اقرؤا القرآن بألحان العرب وأصواتها
[۶۶] علی بن محمد السخاوی (م.‌۶۴۳‌ق.)، جمال القراء و کمال الاقراء، ج۱، ص۹۸، به کوشش الزبیدی، بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۳‌ق.
قرآن را با آواز و نوای عربی بخوانید».
د. روایاتی که قرائت آهنگین و با صدای نیکوی قرآن را از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)
[۶۸] احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج‌۴، ص‌۲۸۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
[۶۹] احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج‌۴، ص‌۲۸۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
[۷۰] احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج‌۱، ص‌۱۷۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
[۷۱] احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج‌۱، ص‌ ۱۷۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
[۷۲] احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
[۷۳] مسلم (م.‌۲۶۱‌ق.)، صحیح مسلم با شرح سنوسی، ج‌۲، ص‌۱۹۳، ج‌۱، ص‌ ۱۷۹، به کوشش محمد سالم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵‌ق.
[۷۴] محمد صالح مازندرانی (م.‌۱۰۸۱‌ق.)، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۵۰ .
و اهل بیت (علیهم‌السلام)
[۷۷] الفیض الکاشانی (م.‌۱۰۹۱‌ق.)، المحجة البیضاء، ج۲، ص۲۳۲، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی.
نقل یا گوش دادن آن حضرت را به تلاوت آهنگین اصحابش گزارش می‌کنند.
[۷۸] مسلم (م.‌۲۶۱‌ق.)، صحیح مسلم با شرح سنوسی، ج‌۲، ص‌۱۹۳، به کوشش محمد سالم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵‌ق.
[۷۹] عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۶، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۸۰] البیهقی (م.‌۴۵۸‌ق.)، السنن الکبری، ج‌۱، ص‌۲۳۰، بیروت، دارالفکر.
[۸۱] محمد علی السایس، تفسیر آیات الاحکام، ج‌۳، ص‌۱۸۰، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق .
[۸۲] وهبة الزحیلی، التفسیر المنیر، ج‌۲۹، ص‌۱۹۷ - ۱۹۸، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱‌ق .
[۸۳] عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۵، بیروت، دارالکتب العلمیه.



در برخی نقل‌های این روایت آمده است: «همانا قرآنْ حزین نازل شده است، پس هنگام خواندن آن گریه کنید؛ یا خود را به حالت گریان در آورید و به قرآن تغنّی کنید که هرکس به قرآن تغنّی نکند از ما نیست».
[۸۴] ابن‌ماجه (م.‌۲۷۵‌ق.)، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد، ج‌۱، ص‌۴۲۴بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵‌ق.
[۸۷] المتقی الهندی (م.‌۹۷۵‌ق.)، کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۶۰۸، به کوشش صفوه السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳‌ق.



براساس گزارش‌های تاریخی، آواز و موسیقی در صدر اسلام ساده، بی‌پیرایه و خالی از تکلف بوده است
[۸۸] ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۵، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.
و آوازه‌خوانان تنها براساس ذوق و سلیقۀ خود آواز می‌خواندند.
[۸۹] شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۴۱، قاهره، ۱۹۷۶م.

شاید به همین سبب بوده که آوازه‌خوانی سخت رواج داشته است و در گوشه‌گوشۀ زندگی بدوی عرب حجاز ، سوای آوازه‌خوانان، مردم عادی نیز با آوازه‌خوانی بیگانه نبوده‌اند و درخور طبع خود آهنگی ساخته، و آن را زمزمه می‌کرده‌اند.
[۹۰] ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۵، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.

درست در همین فضا ست که پیامبر (ص) در گذار از فرهنگ جاهلی به فرهنگ اسلامی با تکیه به این مؤلفۀ فرهنگی، می‌کوشد تا عادت به ترنم و آوازخوانی عرب را به سمت تلاوت قرآن سوق دهد و از این‌روست که همگان را به آهنگین خواندن قرآن توصیه می‌کند.
[۹۱] محمود زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۱۷، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.

در همین فضای فرهنگی است که کم و بیش عرب حجازی نومسلمانان، آوازه‌خوانی خود را بیهوده تلقی کرده، گرایش به آوازه‌خوانی را با تلاوت قرآن درهم می‌آمیزد.
[۹۲] ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۵، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.

از این‌رو توصیه‌های پیامبر (ص) به تغنی به قرآن، در آن دوره بیش از آن‌که بر تغنی تکیه کند، از وجود روح تغنی در زندگی عرب حجازی بهره برده، بر تلاوت قرآن توسط نومسلمانان اثر می‌گذارد و آن‌ها را به تلاوت قرآن تشویق می‌کند.
در دورۀ فتوح، موسیقی و آوازخوانی در شبه‌جزیره وارد فضایی جدید می‌شود.
[۹۳] شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۳۹، قاهره، ۱۹۷۶م.
[۹۴] شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۱۷۸، قاهره، ۱۹۷۶م.
[۹۵] جرج فارمر، تاریخ الموسیقی العربیة، ج۱، ص۳۶، ترجمۀ جرجیس فتح‌الله، بیروت، ۱۹۷۲م.

چنان‌که ابن خلدون گزارش می‌دهد، گرایش عرب به آواز از یک‌سو و گسترش موسیقی در سرزمین‌های تصرف شده از سوی دیگر، زمینۀ تحول در آوازه‌خوانی را فراهم کرد و آهنگ‌سازی هنری و حرفه‌ای از سوی نومسلمانان، موالیان و اسیران ایران و شامات پا در حجاز گذارد
[۹۶] جرج فارمر، تاریخ الموسیقی العربیة، ج۱، ص۳۶، ترجمۀ جرجیس فتح‌الله، بیروت، ۱۹۷۲م.
و اعراب حجاز در رویارویی با این پدیده، عمیقاً تحت تأثیر آن قرار گرفتند.
[۹۷] ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۲، ص۲۰۸، بیروت، ۱۹۵۴م.
[۹۸] شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۳۲، قاهره، ۱۹۷۶م.



در فضایی که موسیقی از مهم‌ترین پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی به‌شمار می‌رفته،
[۹۹] شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۴۶، قاهره، ۱۹۷۶م.
[۱۰۰] شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۱۸۳، قاهره، ۱۹۷۶م.
روشن است که خواندن قرآن نیز از این تحولات موسیقایی بی‌تأثیر نماند.
گزارش الاغانی مبنی بر آموزش قرآن و آوازه‌خوانی توسط یک نفر و در یک زمان و مکان می‌تواند گوشه‌ای از این تأثیر و تأثر را آشکار کند.
[۱۰۱] ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۰، ص۲۰۰، بیروت، ۱۹۵۴م.

از این دوره است که در میان برخی مسلمانان ، چنین گرایشی پیدا می‌شود که قرآن را نیز به آواز بخوانند و از گسترش این پدیده در تلاوت قرآن کم و بیش استفاده نمایند.
شاید به همین سبب باشد که روایات پیامبر (ص) مبنی بر تغنی به قرآن، ناگهان موقعیتی دوباره می‌یابد و زمینه را برای درآمیختن آواز و قرائت قرآن تا حدودی فراهم می‌نماید.
در همین بستر در کنار اصطلاحاتی چون تغنی به قرآن و امثال آن، در سدۀ ۲ق به اصطلاح جدیدِ «القرائة علی‌الغناء» برمی‌خوریم.
[۱۰۲] عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۲، ص۴۸۱، به کوشش حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
[۱۰۳] محمد فاکهی، اخبار مکة، ج۳ ص۲۵، به کوشش عبدالملک بن عبدالله، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.



با تنوع و گسترش آهنگ و موسیقی در شبه‌جزیره و شکل یافتن مبانی موسیقی تحت عنوان الحان، این اصطلاح نیز جای خود را به القرائة بالالحان
[۱۰۴] عبدالرحمان ابن قاسم، المدونة الکبری، ج۹، ص۴۲۱، قاهره، ۱۳۲۳ق.
[۱۰۵] عبدالله بن احمد، مسائل‌الامام احمدبن حنبل، ج۳، ص۱۳۲۴، به کوشش علی سلیمان مهنا، قاهره، ۱۹۸۶م.
[۱۰۷] محمد فاکهی، اخبار مکة، ج۳، ص۲۱، به کوشش عبدالملک بن عبدالله، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.
می‌دهد و مراد از آن خواندن قرآن کم‌وبیش براساس قواعد و آهنگ‌های موسیقی آن دوره بوده است.
[۱۰۸] عبدالله ابن ابی شیبه، المصنف، ج۷، ص۱۵۵، به کوشش سعیدمحمد لحام، بیروت، ۱۴۰۹ق.

شاید بتوان گفت در این دوره برخی از قاریان، از آهنگ‌های موسیقی و حداء در خواندن قرآن بهره برده‌اند و زمینه را برای خواندن قرآن به سمت ساخت آهنگ‌های موسیقی در قرن ۲ و ۳ق فراهم کرده‌اند.
[۱۰۹] عبدالله ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۳۲، به کوشش محمداسماعیل عبدالله صاوی، قاهره، ۱۳۵۳ق/۱۹۳۴م.

ویژگی این روند، حرکت از خواندن قرآن به سمت ساخت آهنگ و نغمه برای آیات قرآن و آهنگین خواندن قرآن بوده است.
[۱۱۰] مصطفی صادق رافعی، اعجازالقرآن، ج۱، ص۶۱، قاهره، ۱۳۹۳ق.
[۱۱۱] محمد فاکهی، اخبار مکة، ج۳، ص۲۴، به کوشش عبدالملک بن عبدالله، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.

گزارش‌هایی تاریخی مبنی بر آشنایی قاریان قرآن با اصول موسیقی و آواز
[۱۱۲] ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۹، ص۱۵۶، بیروت، ۱۹۵۴م.
[۱۱۳] محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، حوادث ۵۴۱،۵۵۰ق، ص۲۵۴، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
[۱۱۴] خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۳۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
[۱۱۵] خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۱، ص۴۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
[۱۱۶] خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۱، ص۳۹۲، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
و نواختن پاره‌ای از آلات موسیقی توسط برخی از قاریان قرآن،
[۱۱۷] محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، حوادث ۵۲۱،۵۴۰ق، ص۱۹۵، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
حاکی از رواج این جریان تا سده‌های میانی هجری نیز بوده است.


ازجمله کسانی که با آگاهی از اصول و قوانین موسیقایی مبادرت به آهنگین خواندن قرآن کرده‌اند، می‌توان به هیثم (بن خالد خواتیمی)، ابان (بن تغلب)، ( حمران ) ابن اعین و محمدبن سعد ترمـذی
[۱۱۸] عبدالله ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۳۲، به کوشش محمداسماعیل عبدالله صاوی، قاهره، ۱۳۵۳ق/۱۹۳۴م.
تا قرن ۳ق، ربیع بن سلیمان (د ۲۶۹ق) در سدۀ ۳ق،
[۱۱۹] محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، حوادث ۲۶۱،۲۸۰ق، ص۹۶، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
ابوبکر ضریر واعظ ، ابوعبدالله تنوخی و نُمَئ بن علی بن نمئ بن قطام
[۱۲۲] عبدالله ابن فرضی، تاریخ العلماء و الرواة بالاندلس، ج۱، ص۱۹۸، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۳ق.
در قرن ۴ق، محمد بن احمد بن یوسف،
[۱۲۳] احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۷۸، قاهره، ۱۳۴۹ق.
نورالدین بلخی ، در سدۀ ۵ق، محمد بن احمد بن مکی ابن غریب،
[۱۲۵] حوادث ۵۴۱،۵۵۰ق، ص۲۵۴، محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
علی بن معضاد ، ابوعبدالله بسطامی ، ابن حویزی ،
[۱۲۸] احمد ابن دمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
ابونصر بغدادی ادمی ،
[۱۲۹] محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، حوادث ۵۲۱،۵۴۰ق، ص۱۹۵، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
بلبل،
[۱۳۰] خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۱، ص۴۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
معمم بغدادی
[۱۳۱] خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۳۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
در قرن ۶ق، یوسف بن ابی‌الغنایم،
[۱۳۲] محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۷، ص۲۳۷، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق.
محمد بن علی بن احمد،
[۱۳۳] احمد ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر، ج۱، ص۱۴۰، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۹م.
احمد بن محمد بن محمد
[۱۳۴] احمد ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر، ج۱، ص۲۸۰، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۹م.
در قرن ۸ ق، و یوسف بن مبارک
[۱۳۵] احمد ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر، ج۴، ص۱۸۸، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۹م.
در قرن ۹ق اشاره کرد.


اما برخی از صحابه و تابعان، این‌گونه برداشت‌ها از روایات پیامبر (ص) را برنمی‌تافتند و به مخالفت با آن می‌پرداختند و از آن‌جا که برداشت موسیقایی از احادیث تغنی را در آن فضای فرهنگی ناروا می‌شمردند، همواره از نقل روایات پیامبر (ص) خودداری می‌کردند.
[۱۳۶] اسماعیل ابن کثیر، فضائل القـرآن، ج۱، ص۵۴، دار بدر، ۱۴۰۱ق.

در مقابل، موافقان آهنگین خواندن قرآن، افزون بر ادلۀ نقلی،
[۱۳۷] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ج۱، ص۲۸، قاهره، ۱۹۷۰م.
ادلۀ زیباشناختی همچون فزونی تأثیر قرآن، افزایش تمایل به استماع ، دل‌نشین‌تر شدن قرآن خوانی و درگیری بیش‌تر و عمیق‌تر با متن را مطرح ساخته‌اند
[۱۳۸] محمد ابن قیم جوزیه، زادالمعاد، ج۱، ص۴۸۵، به کوشش شعیب ارنـؤوط و عبدالقادر ارنؤوط، بیروت/ کویت، ۱۴۰۷ق.

از آن‌جا که عمده‌ترین ادلۀ موافقان این پدیده، ادلۀ نقلی بوده است، مخالفان نیز کوشیده‌اند تا پاسخ‌های نقلی درخوری بیابند،
[۱۳۹] محمد قرطبی، التذکار، ج۱، ص۱۶۰، به کوشش فواز احمد زمرلی، بیروت، ۱۴۰۸ق.
اما شهرت و فزونی روایات تغنی به قرآن در فضای فرهنگی سده‌های نخست هجری و جایگاه مهم موسیقی در آن دوره‌ها این مخالفان را با دشواری روبه‌رو می‌ساخت.

۸.۱ - توجیه روایات تغنی

به همین سبب، اینان سخت کوشیده‌اند تا برای احادیث نبوی توجیهاتی درخور بیابند
[۱۴۰] ابوعبید قاسم بن سلام، غریب‌الحدیث، ج۲، ص۱۶۹، بیروت، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
[۱۴۱] مبارک ابن اثیر، النهایة، ج۲، ص۳۲۵، به کوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قم، ۱۳۶۴ش.
[۱۴۲] مبارک ابن اثیر، النهایة، ج۳، ص۳۹۱، به کوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قم، ۱۳۶۴ش.
تا آن‌جا که اساساً تعبیر تغنی به قرآن را مجاز دانسته،
[۱۴۴] علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۳۱، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.
[۱۴۵] محمود زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۱۷، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
آن را تأکیدی بر قرآنخوانی و انس با خواندن قرآن قلمداد کرده،
[۱۴۶] مبارک ابن اثیر، النهایة، ج۲، ص۳۲۵، به کوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قم، ۱۳۶۴ش.
و کوشیده‌اند تا نشان دهند که این دسته از روایات دلالت بر مفهوم آهنگین خواندن قرآن ندارند.
[۱۴۷] علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۳۲، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.

همچنین جدا از استدلال‌های نقلی، منافات داشتن آهنگین خواندن قرآن با خشیت ، خشوع و درک عظمت قرآن از دیگر ادلۀ مخالفان تغنی در عدم پذیرش آن است.
[۱۴۸] اسماعیل ابن کثیر، فضائل القـرآن، ج۱، ص۵۵، دار بدر، ۱۴۰۱ق.
[۱۴۹] احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۹، ص۷۵، قاهره، ۱۳۴۸ق.
[۱۵۰] ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۴، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.



در نگاهی کلی محور مخالفت‌ها و موافقت‌ها، اختلاف در مصادیق آهنگین خواندن قرآن بوده است که از دوگونۀ اساسی بیرون نیست: یکی براساس آهنگ طبیعی خودساخته و ساده، و دیگری آهنگی اکتسابی و براساس اصول و قواعد موسیقایی.
[۱۵۱] محمد ابن قیم جوزیه، زادالمعاد، ج۱، ص۴۸۹، به کوشش شعیب ارنـؤوط و عبدالقادر ارنؤوط، بیروت/ کویت، ۱۴۰۷ق.
[۱۵۲] ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.

بیشتر دانشمندان اسلامی بر نوع نخست آهنگین خواندن قرآن تأکید ورزیده‌اند و توصیه‌های پیامبر اکرم (ص) را بر این‌گونه از خواندن قرآن دانسته، و برای آن شواهدی تاریخی نیز اقامه کرده‌اند و نوع دوم آن را ناروا شمرده، و از مصادیق هشدارهای پیامبر بر دوری از در غلتیدن در وادی آوازه‌خوانی به قرآن دانسته‌اند.
[۱۵۳] اسماعیل ابن کثیر، فضائل القـرآن، ج۱، ص۵۵-۵۶، دار بدر، ۱۴۰۱ق.
[۱۵۴] محمد ابن قیم جوزیه، زادالمعاد، ج۱، ص۴۹۲، به کوشش شعیب ارنـؤوط و عبدالقادر ارنؤوط، بیروت/ کویت، ۱۴۰۷ق.

اما گروهی همواره مصادیق گونۀ دوم آهنگین خواندن قرآن را نیز در زمرۀ تغنی به قرآن دانسته‌اند
[۱۵۵] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ج۱، ص۲۸، قاهره، ۱۹۷۰م.
اگرچه از سوی آنان سبکی خاص پیشنهاد نمی‌شده است، اما با تکیه بر این دیدگاه، سبک‌های گوناگونی چون ترعید، ترقیص، تطریب و تحزین شکل گرفت.
گرایش فراوان و نامتعادل این سبک‌ها به آهنگ‌های رایج در موسیقی از یک‌سو، و تأسیس دانش تجوید از سوی دیگر باعث شد که این سبک‌ها چندان دوام نیابد، با این حال گرایش به آهنگین خواندن حرفه‌ای قرآن در دوره‌های متأخرتر موجب شده است که قرائت قرآن کم‌وبیش اصول و مبانی‌موسیقایی مخصوص به‌خود را بیابد.
[۱۵۷] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ج۱، ص۵۶، قاهره، ۱۹۷۰م.

از این‌روست که در دوره‌های پسین با تکیه بر قواعد تجوید، سبک‌هایی چون تحقیق، تحدیر و تدویر رایج شده‌اند.


امروزه تغنی به قرآن به دو سبک کلی مجود و مرتل تقسیم می‌شود.
در بسیاری از کشورهای اسلامی آموزش فنون موسیقی برای قرائت قرآن نیک شمرده می‌شود و برای قرائت قرآن نیز دستگاه‌هایی چون بیات، سگاه، چهارگاه، صبا، حجاز و نهاوند شناخته شده است
[۱۵۹] ابراهیم میرزامهدی تهرانی، مبانی موسیقی قرائت قرآن، ج۱، ص۵۳، تهران، ۱۳۷۴ش.
و در کنار مواد آموزشی سنتی چون تجوید ، یکی از زمینه‌های مهم آموزش، چگونگی قرائت آهنگین قرآن براساس اصول و مبانی موسیقی قرائت قرآن است.
آنچه در شناخت این پدیده اهمیت دارد، این است که تا چند دهۀ گذشته این‌گونه قرآنخوانی چندان رواج نداشته، و اگرچه گاهی مورد توجه و حمایت برخی علمای اسلامی نیز بوده،
[۱۶۰] عبدالله ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۳۲، به کوشش محمداسماعیل عبدالله صاوی، قاهره، ۱۳۵۳ق/۱۹۳۴م.
[۱۶۱] محمد رعینی، مواهب الجلیل، ج۲، ص۹۱، بیروت، ۱۴۱۶ق.
[۱۶۲] محمد رعینی، مواهب الجلیل، ج۲، ص۳۶۳، بیروت، ۱۴۱۶ق.
[۱۶۳] خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۳۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
اما جایگاهی درخور نیز نیافته است.
[۱۶۴] محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۴۴۲، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق.
[۱۶۵] محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۲۵، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق.

با این حال، گزارشی کوتاه از کتاب اطرب الآثار فی تذکرة عرفاءالادوار در شرح حال قاریان قرآن با لحن و موسیقی، درخور توجه است.
[۱۶۶] بغدادی، ایضاح، ج۱، ص۹۵.

مسئلۀ تغنی قرآن و استفاده از الحان موسیقایی در قرائت قرآن به عنوان ذیلی بر مسئلۀ غنا و موسیقی در فقه اسلامی مطرح شد و از آغاز دیدگاه مخالفان و موافقان را برانگیخت.


به نظر می‌رسد ابهام مسئلۀ موسیقی و غنا، بر تغنی به قرآن نیز سایه افکنده، و بررسی فقهی مسئله را با پیچیدگی مواجه ساخته است.
براساس روایات نبوی، فقه اسلامی خواندن قرآن با صدای نیکو را مستحب تلقی کرده است.
اختلاف‌نظر فقها همچون محدثان در این مسئله نهفته است که آیا می‌توان برای خوش‌خوانی قرآن از الحان و مقامات موسیقایی بهره جست یا نه؟ گویا شافعی بر روا بودن این مسئله فتوا داده است،
[۱۶۷] محمد شافعی، الام، ج۶، ص۲۱۰، بیروت، ۱۳۹۳ق.
اما مالک (ابن قاسم، ج۹، ص۴۲۱) و احمدبن حنبل
[۱۶۸] عبدالله بن احمد، مسائل‌الامام احمدبن حنبل، ج۳، ص۱۳۲۴، به کوشش علی سلیمان مهنا، قاهره، ۱۹۸۶م.
صریحاً از منظر کراهت به مسئله نگریسته‌اند.
برخی از فقها نیز در بررسی مسئله به تفصیل گراییده‌اند و آن این‌که اگر در آهنگین خواندن قرآن حتی در معنای نوینش، حروف به نیکی ادا شود، و جانب تلفظ روشن آیات قرآن مراعات شود، می‌توان آن را در زمرۀ مصادیق صوت حسن به‌شمار آورد و در غیر این‌صورت آهنگین خواندن قرآن ناروا تلقی می‌شود.
[۱۷۰] النووی (م.‌۶۷۶‌ق.)،المجموع فی شرح المهذب، ج۲۰، ص۲۳۱، دارالفکر

گروهی هم تغنّی به قرآن را به سبب شباهتش با کار فاسقان حرام و بدعت شمرده و جلوگیری از آن را از امور حسبیه و وظیفه حاکم اسلامی دانسته و گوش دادن به این گونه قرائت را نیز حرام شمرده‌اند؛
[۱۷۱] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۴،قاهره، ۱۹۷۰م.
[۱۷۲] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۹،قاهره، ۱۹۷۰م.

برخی تلاوت قرآن با الحان و نغمه‌های طبیعی را پسندیده و تلاوت آن را با الحان تصنّعی مکروه دانسته‌اند
[۱۷۳] البیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۵۳،قاهره، ۱۹۷۰م.
، زیرا موسیقی طبیعی خاص قرآن اثرش از هر موسیقی دیگر در برانگیختن احساسات عمیق و متعالی انسان بیشتر است
[۱۷۴] مرتضی مطهری (م.‌۱۳۵۸‌ش.)،آشنائی با قرآن، ج۱، ص۳۹،قم، صدرا، ۱۳۷۰‌ش.
و لهجه قرآن شیرین و شیواست و انسان را از درک آن مبهوت و زبان را از وصف آن ناتوان می‌سازد.
[۱۷۵] قرآن در اسلام، ص‌۱۳۶.

قاری قرآن اگر آن را نیک تلاوت کند، آن را آوایی هماهنگ و نغمه‌ای فراگیر می‌یابد که تمام وجودش را فرا گرفته است
[۱۷۶] محمد عبدالله درّاز (م.‌۱۳۷۹‌ق.)، النبأ العظیم، ص‌۱۰۱ - ۱۰۲، دارالعلم، ۱۳۹۰‌ق.
و قرائت قرآن با صدای زیبا و آهنگ دلنشین سبب می‌شود تا قرآن در اعماق جان آدمی نفوذ و انسان را از کلام الهی متأثر کند و در فضای ملکوتی آن به پرواز در آورد.
[۱۷۷] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۳۹-۴۰،قاهره، ۱۹۷۰م.
[۱۷۸] رشید رضا (م.‌۱۳۵۴‌ق.)، تفسیر المنار، ج‌۹، ص‌۵۵۴، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳‌ق.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: قرآن را با الحان و آهنگ‌های دلنشین عرب بخوانید.
استفاده از مقامات و نغمات در قرائت قرآن اگر بی‌تکلف و متناسب با معانی آیات باشد، تأثیر آن را چند برابر می‌کند؛ ولی اگر در این جهت افراط شود به‌ گونه‌ای که الفاظ و عبارات تغییر کنند، حرام و گناه کبیره شمرده می‌شود و قاری آن را فاسق و مدعی حلیت آن را کافر خوانده‌اند.
[۱۸۰] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۵۳،قاهره، ۱۹۷۰م.

ابن قیّم ، قرائت قرآن را بر اساس مقامات و الحان اگر طبیعی باشد و به تجوید و ترتیل آن خدشه نزند، سیره و روش سلف صالح دانسته و مراعات آن را مایه تأثیر تلاوت بر شنونده شمرده است؛ ولی به کارگیری مقامات ـ مجموع اصوات پی در پی یک دستگاه را با فواصل اصوات، مقام گویند.


سید ماجد حسینی می‌گوید: بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد شیوع استعمال غنا در آوازهای لهوی مناسب با مجالس لهو و لعب سبب شده است واژه غنا در این معنا حقیقت عرفی گردد و مراد از غنا در روایاتی که در مذمت و حرمت آن وارد شده‌اند همین معنای عرفی است؛ اما مقصود از غنا در روایاتی که تغنی به قرآن را توصیه می‌کنند، معنای لغوی آن است.
[۱۸۱] معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۲۰۵، «رسالة ایقاظ النائمین»، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق.
[۱۸۲] معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۲۰۸، «رسالة ایقاظ النائمین»، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق.

به هر روی، قرائت قرآن با الحان عربی، غیر از الحان اهل فسق و کبائر و غیر از ترجیع لهوی است و قاریان قرآن در کشورهای عربی، قرآن را با صدای زیبا و آهنگ‌های عربی می‌خوانند و سبک و شیوه آنان آهنگ فاسقان و ترجیع غنای لهوی نیست.
[۱۸۳] امام خمینی(قدس سره)، المکاسب المحرمه، ج‌۱، ص‌۲۲۶، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.

افزون بر دو معنای یاد شده معانی دیگری برای تغنی در روایت یاد شده («اقرؤا القرآن بألحان العرب وأصواتها
[۱۸۵] علی بن محمد السخاوی (م.‌۶۴۳‌ق.)، جمال القراء و کمال الاقراء، ج۱، ص۹۸، به کوشش الزبیدی، بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۳‌ق.
قرآن را با آواز و نوای عربی بخوانید».)بیان شده است:
ابن انباری تغنی را به معنای لذت بردن دانسته است؛ یعنی هر کس از تلاوت قرآن لذت نبرد، آن چنان‌که صاحبان لهو و لعب از غنا لذت می‌برند، از ما نیست.
[۱۸۸] احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۸،قاهره، ۱۳۴۸ق.

سید مرتضی این معنا را بعیدترین معانی این روایت دانسته است.
ابن حبان بُستی و برخی دیگر تغنّی را به حزن و اندوه تفسیر کرده و می‌گویند: مقصود روایت این است هرکه با خواندن قرآن محزون نشود، از ما نیست.
احتمالا این دیدگاه متأثّر از روایاتی باشد که تلاوت حزین قرآن را توصیه کرده‌اند. قُطرب نیز ترتیل را در آیه «و رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلا» به حزین خواندن قرآن تفسیر کرده است.
برخی تغنی را به معنای بلند خواندن دانسته‌اند؛ یعنی هرکس قرآن را بلند نخواند، از ما نیست.
[۱۹۲] عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۶، بیروت، دارالکتب العلمیه.

سید مرتضی تغنّی را از ریشه غنی الرجل بالمکان یعنی اقامتش در آن مکان طولانی و ملازم با آن شد دانسته و در این خصوص به برخی اشعار عربی و آیات «کَاَن لَم تَغنَ بِالاَمس» و «کَاَن لَم یَغنَوا فیهَا» استناد کرده است؛ یعنی هرکس بر قرآن اقامت نکند و ملازم با قرآن و احکام و معارف آن نگردد، از ما نیست.
ابن اعرابی می‌گوید: عرب‌ها در بیشتر حالات زندگی‌شان با آواز رکبانی تغنی می‌کردند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دوست می‌داشتند مسلمانان به جای آواز رکبانی قرآن را زمزمه کنند، از این‌رو فرمودند: هرکس قرائت قرآن با صدای خوش را جای‌گزین آواز رکبانی نکند و از آن لذت نبرد، از ما نیست.
[۱۹۶] احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۷،قاهره، ۱۳۴۸ق.
[۱۹۷] العظیم آبادی (م.‌۱۳۲۹‌ق.)، عون المعبود، ج‌۴، ص‌۲۴۰، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
[۱۹۸] ابن‌اثیر مبارک بن محمد الجزری (م.‌۶۰۶ق.)، النهایه، به کوشش محمود محمد و طاهر احمد، ج‌۳، ص‌۳۹۱، «غنا»، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.

چنان‌که مشاهده می‌شود معانی یاد‌ شده تأویلاتی‌اند که بعضاً بر خلاف ظاهر روایت و پذیرفتن آن مشکل است.


ماوردی با استناد به روایتی از رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رواج این‌گونه تلاوت را از اشراط الساعه (نشانه‌های ظهور قیامت) و نشانه نزول بلا شمرده است
[۱۹۹] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۵،قاهره، ۱۹۷۰م.
و ابن خلدون اصول صنعت موسیقی را اساساً از هر جهت جدای از قرآن دانسته، می‌گوید: قرآن جایگاه التذاذ با صوت نیکو نیست.
از این رو جمعی تغنی در روایت یاد شده را از ریشه «غنی» و به بی‌نیازی جستن به قرآن تفسیر کرده‌اند.
و روایت «من قرأ القرآن فهو غنی لا فقر بعده» از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امام صادق (علیه‌السلام)
[۲۰۴] عبدالله بن عدی (م.‌۳۶۵‌ق.)، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۷، به کوشش سهیل زکار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۵‌ق.
و نیز روایاتی دیگر را شاهد آن گرفته‌اند.
هر چند در این‌که مراد از استغناء ، بی‌نیازی جستن از امور مادی و دنیوی
[۲۰۸] احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۷،قاهره، ۱۳۴۸ق.
[۲۰۹] ابن حجر العسقلانی (م.‌۸۵۲‌ق.)، فضائل القرآن، به کوشش سیدالجمیلی، ص‌۱۴۳ ـ ۱۴۴، بیروت، مکتبه الهلال، ۱۹۸۶ م.
[۲۱۰] ابن کثیر (م.‌۷۷۴‌ق.)، فضائل القرآن، ص‌۵۶، بیروت، دارالاندلس.
، علوم یا معارف بشر، احادیث و کتاب‌ها، علم به اخبار امت‌های پیشین یا هرچه غیر قرآن باشد
[۲۱۲] عبدالرحمن بن محمد دوسری، الجواب المفید فی الفرق بین التغنی و التجوید، ص‌۳۵، دار اشبیلیا، ۱۴۲۰‌ق.
، دیدگاه‌های مختلفی ارائه و در این باره به ادله و شواهد ذیل نیز استناد شده است:
الف. اصولاً تغنی در روایت یاد شده نمی‌تواند به معنای تلاوت آهنگین باشد، زیرا بسیار بعید است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کسانی را که قرآن را با ترجیع و صدای نیکو نخوانند از خود نداند، چون این‌گونه قرائت برای بسیاری شدنی نیست.
ب. بر اساس روایات فراوان غنا مطلقاً (چه در کلام حق ، چه در کلام باطل) حرام است.
اگر غنا در کلام باطل عقاب الهی می‌آورد، عقوبت تغنّی به قرآن چند برابر است.
ج. اخباری که تغنّی به قرآن را مذمت می‌کنند
[۲۱۸] سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۱، ص‌۵۰۲، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
[۲۱۹] سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۸، ص‌۶۴، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
[۲۲۰] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۲،قاهره، ۱۹۷۰م.
و بر حرمت آن دلالت دارند؛ مانند خبری که از تلاوت قرآن با الحان فاسقان و ترجیع غنا نهی می‌کند.
[۲۲۲] سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۱، ص‌۵۰۲، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
[۲۲۳] سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۸، ص‌۶۴، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
[۲۲۴] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۲،قاهره، ۱۹۷۰م.


۱۳.۱ - تفاوت غنا با ترجیع

این گروه معتقدند، مجرد ترجیع و تحسین و تحزین صوت ، مستلزم غنا نیست، زیرا مقصود از ترجیع در روایات مورد اشاره چرخاندن صدا در گلوست که اگر به صورت لهوی نباشد، غنا نیست
[۲۲۶] امام خمینی(قدس سره)، المکاسب المحرمه،ج‌۱، ص‌۲۱۷، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
؛ همچنین مطلق لحن اگر لهوی و مناسب با مجالس لهو نباشد غنا نیست و اخباری که به خواندن قرآن با صدای نیکو و حزین سفارش می‌کنند نیز به غنا ربطی ندارند.
[۲۲۹] توحیدی، مصباح الفقاهه، تقریر البحث الخوئی (م.‌۱۴۱۳‌ق.)، ج‌۶، ص‌۳۱۵، قم، انصاریان، ۱۴۱۷‌ق.
[۲۳۱] میرزا ابوالقاسم القمی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، جامع الشتات، ج‌۲، ص‌۳۷۸، به کوشش رضوی، تهران، مؤسسه کیهان، ۱۴۱۳‌ق.

گفتنی است موافقان تغنّی به قرآن تفسیر واژه تغنی به غنا را مناسب‌تر و به واقع نزدیک‌تر دانسته
[۲۳۲] الفیض الکاشانی (م.‌۱۰۹۱‌ق.)، المحجة البیضاء، ج‌۲، ص‌۲۳۲، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی.
، حتی گروهی تفسیر آن را به استغناء در زبان عرب غیر‌ رایج دانسته، معتقدند تغنی در زبان عربی به معنای غناء و صوت است و احدی آن را به استغنا معنی نکرده است.
[۲۳۳] لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۲۴، قاهره، ۱۹۷۰م.
[۲۳۴] النووی (م.‌۶۷۶‌ق.)، المجموع فی شرح المهذب، ج‌۲۰، ص‌۲۳۱، دارالفکر.
[۲۳۵] احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۸،قاهره، ۱۳۴۸ق.

شافعی معنای یاد شده را بعید شمرده است
[۲۳۶] البیهقی (م.‌۴۵۸‌ق.)، السنن الکبری، ج‌۱۰، ص‌۲۳۰، بیروت، دارالفکر.
؛ لیکن داده‌های واژه‌شناسان این نظر را تأیید نمی‌کند و در پاسخ نخستین دلیل مخالفان و ادعای عدم امکان التزام به معنای روایت، اگر تغنی به غنا تفسیر شود، گفته‌اند: مقصود روایت این است که هرکس بر تلاوت آهنگین قرآن توانا باشد و به تصور جایز نبودنش، از آن پرهیز کند، از ما نیست».
در پاسخ دلیل دوم آنان گفته‌اند: اخبار تحسین صوت و تغنی به قرآن، ادله حرمت غنا به نحو مطلق را‌ تخصیص می‌زند.
[۲۴۱] محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.

بعضی مانند فیض کاشانی و آیة‌ الله معرفت معتقدند: ظاهر روایات تحریم غنا نشان می‌دهد که حرمت آن به سبب ارتکاب محرماتی است که نوعاً در مجالس غنا وجود داشته و دارد، و گرنه غنا ذاتاً حرام نیست.
[۲۴۴] الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)، الوافی، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(علیه السلام)،ج‌۱۰، ص‌۳۵، ۱۴۱۲‌ق.
[۲۴۵] معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۱۸۱ به بعد، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق.

در پاسخ دلیل سوم گفته شده است که مراد از روایات حرمت تغنی، تلاوت قرآن به شکل غنای لهوی است.
[۲۴۶] محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.
[۲۴۷] توحیدی، مصباح الفقاهه، تقریر البحث الخوئی (م.‌۱۴۱۳‌ق.)، ج‌۱، ص‌۳۱۵، قم، انصاریان، ۱۴۱۷‌ق.

و روایت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) که فرمود: قرآن را با الحان و اصوات عرب بخوانید و از الحان اهل‌ فسق و گناه کبیره پرهیز کنید؛ به‌ زودی پس از من اقوامی می‌آیند که قرآن را با ترجیع غنا تلاوت می‌کنند این معنا را تأیید می‌کند
[۲۴۹] محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.
، افزون بر این، روایت تغنی از طریق اهل سنت نقل شده است و افزون بر ضعف سند
[۲۵۱] سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۱، ص‌۵۰۲، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
[۲۵۲] سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۸، ص‌۶۴، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
برخی آن را بر تقیّه حمل کرده‌اند
[۲۵۳] سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۱، ص‌۵۰۲، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
[۲۵۴] سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۸، ص‌۶۴، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
ولی وجود آرای مخالف در میان علمای اهل‌ سنت که پیش‌تر به آن اشاره شد، این را بر نمی‌تابد.
[۲۵۵] عبدالعزيز الجيلانى، الاحكام الفقهية الخاصة بالقرآن، ص‌۴۷۲ ـ ۴۸۲، عربستان، دار ابن الجوزى، ۱۴۲۵‌ق.
[۲۵۶] محمد علی السایس، تفسیر آیات الاحکام، ج‌۳، ص‌۱۸۱ ـ ۱۸۳، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق .

به هر روی، اخبار امامیه و اهل سنت همگی بر استحباب تلاوت قرآن با صدای زیبا دلالت دارند
[۲۵۷] عبدالعزيز الجيلانى، الاحكام الفقهية الخاصة بالقرآن، ص۴۷۲، عربستان، دار ابن الجوزى، ۱۴۲۵‌ق.
[۲۵۸] محمد صالح مازندرانی (م.‌۱۰۸۱‌ق.)، شرح اصول کافی، ج‌۱۱، ص‌۴۷.
؛ ولی باید در این جهت به گونه‌ای افراط نشود که به حد الحان و غنا برسد.
[۲۵۹] محمد صالح مازندرانی (م.‌۱۰۸۱‌ق.)، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۴۷ .
[۲۶۰] احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۹، قاهره، ۱۳۴۸ق.



(۱) عبدالله ابن ابی شیبه، المصنف، به کوشش سعیدمحمد لحام، بیروت، ۱۴۰۹ق.
(۲) مبارک ابن اثیر، النهایة، به کوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قم، ۱۳۶۴ش.
(۳) عبدالرحمان ابن جوزی، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ق.
(۴) احمد ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۹م.
(۵) احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، قاهره، ۱۳۴۸ق.
(۶) ابن خلدون، مقدمه، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۷) احمد ابن دمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۸) علی ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، دمشق، ۱۴۱۵ق.
(۹) عبدالحی ابن عماد، شذرات الذهب، به کوشش محمود ارنؤوط، دمشق/بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.
(۱۰) عبدالله ابن فرضی، تاریخ العلماء و الرواة بالاندلس، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۳ق.
(۱۱) عبدالرحمان ابن قاسم، المدونة الکبری، قاهره، ۱۳۲۳ق.
(۱۲) عبدالله ابن قتیبه، المعارف، به کوشش محمداسماعیل عبدالله صاوی، قاهره، ۱۳۵۳ق/۱۹۳۴م.
(۱۳) محمد ابن قیم جوزیه، زادالمعاد، به کوشش شعیب ارنـؤوط و عبدالقادر ارنؤوط، بیروت/ کویت، ۱۴۰۷ق.
(۱۴) اسماعیل ابن کثیر، فضائل القـرآن، دار بدر، ۱۴۰۱ق.
(۱۵) محمد ابن ماجـه، السنن، به کـوشش محمدفؤادعبدالباقی، قاهره، ۱۹۵۲-۱۹۵۳م.
(۱۶) لسان العرب، ابن منظور (م.‌۷۱۱‌ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸‌ق.
(۱۷) ابوعبید قاسم بن سلام، غریب‌الحدیث، بیروت، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۱۸) ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بیروت، ۱۹۵۴م.
(۱۹) محمد بخاری، الصحیح، ج۶، ص۲۴۰، بیروت، ۱۴۰۱ق.
(۲۰) بغدادی، ایضاح.
(۲۱) محمد ترمذی، الامثال من الکتاب والسنة، به کوشش سید جمیلی، بیروت، ۱۹۸۵م.
(۲۲) محمد حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث، حلب، مکتبة المطبوعات الاسلامیه.
(۲۳) احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۲۴) عبدالله دارمی، السنن، به کوشش فواز احمد زمرلی و خالد سبع، بیروت، ۱۹۸۷م.
(۲۵) محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
(۲۶) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق.
(۲۷) مصطفی صادق رافعی، اعجازالقرآن، قاهره، ۱۳۹۳ق.
(۲۸) محمد رعینی، مواهب الجلیل، بیروت، ۱۴۱۶ق.
(۲۹) محمود زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
(۳۰) لبیب سعید، التغنی بالقرآن، قاهره، ۱۹۷۰م.
(۳۱) علی سیدمرتضی، الامالی، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.
(۳۲) سیوطی، الاتقان، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۹۳۷م.
(۳۳) محمد شافعی، الام، بیروت، ۱۳۹۳ق.
(۳۴)عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۳۵) خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
(۳۶) عبدالرزاق صنعانی، المصنف، به کوشش حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۳۷) شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، قاهره، ۱۹۷۶م.
(۳۸) محمد طوسی، المبسوط، تهران، ۱۳۸۷ق.
(۳۹) عبدالله بن احمد، مسائل‌الامام احمدبن حنبل، به کوشش علی سلیمان مهنا، قاهره، ۱۹۸۶م.
(۴۰) جرج فارمر، تاریخ الموسیقی العربیة، ترجمۀ جرجیس فتح‌الله، بیروت، ۱۹۷۲م.
(۴۱) محمد فاکهی، اخبار مکة، به کوشش عبدالملک بن عبدالله، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.
(۴۲) محمد قرطبی، التذکار، به کوشش فواز احمد زمرلی، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۴۳)المکاسب، الانصاری (م.‌۱۲۸۱‌ق.)، تبریز، ۱۳۷۵‌ق.
(۴۴) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۴۵) ابراهیم میرزامهدی تهرانی، مبانی موسیقی قرائت قرآن، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۴۶)امام خمینی(قدس سره)، المکاسب المحرمه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
(۴۷)مرتضی مطهری (م.‌۱۳۵۸‌ش.)،آشنائی با قرآن، قم، صدرا، ۱۳۷۰‌ش.
(۴۸) عبدالعزیز الجیلانی، الاحکام الفقهیة الخاصة بالقرآن، عربستان، دار ابن الجوزی، ۱۴۲۵ق.
(۴۹)سید محمد صادق الروحانی،منهاج الفقاهه، انتشارات یاران، ۱۴۱۸‌ق.
(۵۰)محمد عبدالله درّاز (م.‌۱۳۷۹‌ق.)، النبأ العظیم، دارالعلم، ۱۳۹۰‌ق.
(۵۱) ابن‌خلدون (م.‌۸۰۸‌ق.)،تاریخ ابن خلدون، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۵۲) عبدالحی بن فاضل گروسی، تجوید استدلالی، به کوشش کوشا، ایران، نشر شفا.
(۵۳) امام خمینی(قدس سره)(م.‌۱۳۶۸‌ش.)، تحریر الوسیله، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳‌ش.
(۵۴)الحر العاملی (م.‌۱۱۰۴ق.)، وسائل‌الشیعه، قم، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲‌ق.
(۵۵) محمد علی السایس، تفسیر آیات الاحکام، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
(۵۶) الفیض الکاشانی (م.‌۱۰۹۱‌ق.)، تفسیر الصافی، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲‌ق.
(۵۷) ابن کثیر (م.‌۷۷۴‌ق.)، تفسیر القرآن العظیم، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹‌ق.
(۵۸) رشید رضا (م.‌۱۳۵۴‌ق.)، تفسیر المنار، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳‌ق.
(۵۹) وهبة الزحیلی، التفسیر المنیر، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱‌ق.
(۶۰) العروسی الحویزی (م.‌۱۱۱۲‌ق.)، تفسیر نورالثقلین، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.
(۶۱) معرفت، التمهید فی علوم القرآن، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق.
(۶۲) میرزا ابوالقاسم القمی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، جامع الشتات، به کوشش رضوی، تهران، مؤسسه کیهان، ۱۴۱۳‌ق.
(۶۳) السیوطی (م.‌۹۱۱‌ق.)، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱‌ق.
(۶۴) القرطبی (م.‌۶۷۱‌ق.)، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷‌ق.
(۶۵) علی بن محمد السخاوی (م.‌۶۴۳‌ق.)، جمال القراء و کمال الاقراء، به کوشش الزبیدی، بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۳‌ق.
(۶۶) لبیب السعید، الجمع الصوتی الاوّل، قاهرة دارالکاتب العربی.
(۶۷) عبدالرحمن بن محمد دوسری، الجواب المفید فی الفرق بین التغنی و التجوید، دار اشبیلیا، ۱۴۲۰‌ق.
(۶۸) النجفی (م.‌۱۲۶۶‌ق.)، جواهر الکلام، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۶۹) السیوطی (م.‌۹۱۱‌ق.)، الدیباج علی مسلم، به کوشش ابواسحاق الحوینی، عربستان، دارابن عفان، ۱۴۱۶‌ق.
(۷۰) سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
(۷۱)ادریس عبدالحمید کلاک، نظرات فی علم التجوید، الجنة الوطنیة، ۱۴۰۱‌ق.
(۷۲) ابن‌ماجه (م.‌۲۷۵‌ق.)، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵‌ق.
(۷۳) السجستانی (م.‌۲۷۵‌ق.)، سنن ابی داود، به کوشش محمد عبدالعزیز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶‌ق.
(۷۴) البیهقی (م.‌۴۵۸‌ق.)، السنن الکبری، بیروت، دارالفکر.
(۷۵) محمد صالح مازندرانی (م.‌۱۰۸۱‌ق.)، شرح اصول کافی .
(۷۶) البخاری (م.‌۲۵۶‌ق.)، صحیح البخاری، به کوشش بن‌باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۸‌ق.
(۷۷) مسلم (م.‌۲۶۱‌ق.)، صحیح مسلم با شرح سنوسی، به کوشش محمد سالم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵‌ق.
(۷۸) العظیم آبادی (م.‌۱۳۲۹‌ق.)، عون المعبود، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
(۷۹) الصدوق (م.‌۳۸۱‌ق.)، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، به کوشش و ترجمه مستفید و غفاری، تهران، صدوق، ۱۳۷۲‌ش.
(۸۰)ابن‌اثیر مبارک بن محمد الجزری (م.‌۶۰۶ق.)، النهایه، به کوشش محمود محمد و طاهر احمد، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
(۸۱) ابن کثیر (م.‌۷۷۴‌ق.)، فضائل القرآن، بیروت، دارالاندلس.
(۸۲) ابن حجر العسقلانی (م.‌۸۵۲‌ق.)، فضائل القرآن، به کوشش سیدالجمیلی، بیروت، مکتبه الهلال، ۱۹۸۶ م.
(۸۳) احمد الطویل، فن الترتیل، مدینه، مجمع الملک فهد، ۱۴۲۰‌ق.
(۸۴) الفیروزآبادی (م.‌۸۱۷‌ق.)، القاموس المحیط، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۷‌ق.
(۸۵) خرمشاهی، قرآن پژوهی، تهران، نشر فرهنگی مشرق، ۱۳۷۲‌ش.
(۸۶) الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.
(۸۷) عبدالله بن عدی (م.‌۳۶۵‌ق.)، الکامل فی ضعفاء الرجال، به کوشش سهیل زکار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۵‌ق.
(۸۸) محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.
(۸۹) المتقی الهندی (م.‌۹۷۵‌ق.)، کنزالعمال، به کوشش صفوه السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳‌ق.
(۹۰)عبدالعزيز الجيلانى، الاحكام الفقهية الخاصة بالقرآن، عربستان، دار ابن الجوزى، ۱۴۲۵‌ق.
(۹۱) حسن سلطان پناه، مبانی موسیقیایی الحان، قم، اسوه، ۱۳۸۲‌ش.
(۹۲) الشریف الرضی (م.‌۴۰۶‌ق.)، المجازات النبویه،به کوشش طه محمد، قم، مکتبة بصیرتی.
(۹۳) الطبرسی (م.‌۵۴۸‌ق.)، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶‌ق.
(۹۴) النووی (م.‌۶۷۶‌ق.)، المجموع فی شرح المهذب، دارالفکر.
(۹۵) مرتضی مطهری (م.‌۱۳۵۸ ش)، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۷۷‌ش.
(۹۶) الفیض الکاشانی (م.‌۱۰۹۱‌ق.)، المحجة البیضاء، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی.
(۹۷)الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)، الوافی، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(علیه السلام)، ۱۴۱۲‌ق.
(۹۸) النوری (م.‌۱۳۲۰‌ق.)، مستدرک الوسائل، بیروت، آل البیت(علیهم السلام)لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۸‌ق.
(۹۹) احمد النراقی (م.‌۱۲۴۵‌ق.)، مستند‌الشیعه، قم، آل البیت(علیهم السلام)لاحیاء التراث، ۱۴۱۵‌ق.
(۱۰۰) احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
(۱۰۱) توحیدی، مصباح الفقاهه، تقریر البحث الخوئی (م.‌۱۴۱۳‌ق.)، قم، انصاریان، ۱۴۱۷‌ق.
(۱۰۲) الصدوق (م.‌۳۸۱‌ق.)، معانی الاخبار، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱‌ش.


۱. ابن‌اثیر مبارک بن محمد الجزری (م.‌۶۰۶ق.)، النهایه، به کوشش محمود محمد و طاهر احمد، ج‌۳، ص‌۳۹۱، «غناء»، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
۲. الفیروزآبادی (م.‌۸۱۷‌ق.)، القاموس المحیط، به کوشش مرعشلی، ج‌۲، ص‌۱۷۲۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۷‌ق.
۳. لسان العرب، ابن منظور (م.‌۷۱۱‌ق.)، به کوشش علی شیری، ج‌۱۵، ص‌۱۳۶، «غناء»، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸‌ق.    
۴. عبدالله دارمی، السنن، ج۲، ص۵۶۳، به کوشش فواز احمد زمرلی و خالد سبع، بیروت، ۱۹۸۷م.
۵. محمد ابن ماجـه، السنن، ج۱، ص۴۲۴، به کـوشش محمدفؤادعبدالباقی، قاهره، ۱۹۵۲-۱۹۵۳م.
۶. محمد حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث، ج۱، ص۵۷۰، حلب، مکتبة المطبوعات الاسلامیه.
۷. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۱۹۱-۱۹۲، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۸. لسان العرب، ابن منظور (م.‌۷۱۱‌ق.)، ذیل غنی، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸‌ق.
۹. محمود زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۱۷، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
۱۰. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۱۸-۱۹،قاهره، ۱۹۷۰م.
۱۱. احمد الطویل، فن الترتیل، مدینه، ج۱، ص۱۵۷، مجمع الملک فهد، ۱۴۲۰‌ق.
۱۲. محمد بخاری، الصحیح، ج۶، ص۲۴۰، بیروت، ۱۴۰۱ق.
۱۳. محمد کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۸۷، به کوشش محمدجواد فقیه، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۲م.
۱۴. المتقی الهندی (م.‌۹۷۵‌ق.)، کنزالعمال، ج۱، ص۶۰۴ ـ ۶۰۹، به کوشش صفوه السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳‌ق.
۱۵. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج‌۸۹، ص۱۹۰۱۹۱، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۱۶. النوری (م.‌۱۳۲۰‌ق.)، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۲۷۳-۲۷۴، بیروت، آل البیت(علیهم السلام)لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۸‌ق.    
۱۷. البخاری (م.‌۲۵۶‌ق.)، صحیح البخاری، ج۸، ص۲۰۹، به کوشش بن‌باز، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۸‌ق.
۱۸. احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج۱، ص۱۷۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
۱۹. علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۲۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.    
۲۰. احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۹-۶۰،قاهره، ۱۳۴۸ق.
۲۱. علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۲۸-۲۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.    
۲۲. القرطبی (م.‌۶۷۱‌ق.)، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۱۰-۱۷، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷‌ق.    
۲۳. ادریس عبدالحمید کلاک، الجنة الوطنیة،نظرات فی علم التجوید، ص‌۴۸ ـ ۵۱، ۱۴۰۱‌ق.
۲۴. لبیب السعید، الجمع الصوتی الاوّل، ص‌۳۳۶، قاهرة دارالکاتب العربی.
۲۵. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۳۵-۳۷،قاهره، ۱۹۷۰م.
۲۶. محمد علی السایس، تفسیر آیات الاحکام، ج‌۳، ص‌۱۸۰، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
۲۷. النووی (م.‌۶۷۶‌ق.)، المجموع فی شرح المهذب، ج‌۲۰، ص‌۲۳۱، دارالفکر.
۲۸. عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۶، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۲۹. عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱۲، ص‌۴۷، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۳۰. الطبرسی (م.‌۵۴۸‌ق.)، مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۴۵ ۴۶، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶‌ق.    
۳۱. محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.
۳۲. عبدالحی بن فاضل گروسی، تجوید استدلالی، ص‌۳۵۷، «رساله تغنّی در قرآن»، به کوشش کوشا، ایران، نشر شفا .
۳۳. عبدالحی بن فاضل گروسی، تجوید استدلالی، ص‌۳۵۷، «رساله تغنّی در قرآن»، به کوشش کوشا، ایران، نشر شفا .
۳۴. الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)، الوافی، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(علیه السلام)، ج ۱۷، ص‌۲۱۸، ۱۴۱۲‌ق.
۳۵. الفیض الکاشانی (م.‌۱۰۹۱‌ق.)، تفسیر الصافی، ج‌۱، ص‌۷۱، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲‌ق.    
۳۶. احمد النراقی (م.‌۱۲۴۵‌ق.)، مستند‌الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۷، قم، آل البیت(علیهم السلام)لاحیاء التراث، ۱۴۱۵‌ق.    
۳۷. معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۱۹۷ ـ ۲۲۱، «رساله ایقاظ النائمین»، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق.
۳۸. الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)، الوافی، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(علیه السلام)،ج‌۱۷، ص‌۲۱۸ - ۲۱۹، ۱۴۱۲‌ق.
۳۹. مرتضی مطهری (م.‌۱۳۵۸ ش)، مجموعه آثار، ج‌۴، ص‌۵۵۴ ـ ۵۵۶، «نبوت»، تهران، صدرا، ۱۳۷۷‌ش.
۴۰. معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۱۸۶، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق .
۴۱. الطبرسی (م.‌۵۴۸‌ق.)، مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۴۶، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶‌ق.    
۴۲. محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.
۴۳. مسلم (م.‌۲۶۱‌ق.)، صحیح مسلم با شرح سنوسی، ج‌۲، ص‌۱۹۲، به کوشش محمد سالم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵‌ق
۴۴. عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج۱، ص۸۰۶، بیروت، دارالکتب العلمیه
۴۵. السجستانی (م.‌۲۷۵‌ق.)، سنن ابی داود، به کوشش محمد عبدالعزیز، ج‌۱، ص‌۳۳۱، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶‌ق.
۴۶. السیوطی (م.‌۹۱۱‌ق.)، ، الدیباج علی مسلم، ج‌۲، ص‌۳۹۲، به کوشش ابواسحاق الحوینی، عربستان، دارابن عفان، ۱۴۱۶‌ق.
۴۷. احمد النراقی (م.‌۱۲۴۵‌ق.)، مستند‌الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۷-۱۴۹، قم، آل البیت(علیهم السلام)لاحیاء التراث، ۱۴۱۵‌ق.    
۴۸. احمد النراقی (م.‌۱۲۴۵‌ق.)، مستند‌الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۸، قم، آل البیت(علیهم السلام)لاحیاء التراث، ۱۴۱۵‌ق.    
۴۹. الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، ج‌۲، ص‌۶۱۶، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.    
۵۰. النوری (م.‌۱۳۲۰‌ق.)، مستدرک الوسائل، ج‌۴، ص‌۲۷۳، بیروت، آل البیت(علیهم السلام)لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۸‌ق.    
۵۱. محمد علی السایس، تفسیر آیات الاحکام، ج‌۳، ص‌۱۸۰، به کوشش زکریا عمیرات،بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق .
۵۲. عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۵، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۵۳. وهبة الزحیلی، التفسیر المنیر، ج‌۲۹، ص‌۱۹۷ ـ ۱۹۸، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱‌ق.
۵۴. المتقی الهندی (م.‌۹۷۵‌ق.)، کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۶۰۴، به کوشش صفوه السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳‌ق.
۵۵. الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، ج‌۲، ص‌۶۱۵، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.    
۵۶. السیوطی (م.‌۹۱۱‌ق.)، الجامع الصغیر، ج‌۲، ص‌۴۱۴، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱‌ق.
۵۷. الحر العاملی (م.‌۱۱۰۴ق.)، وسائل‌الشیعه، ج‌۶، ص‌۲۱۱، قم، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲‌ق.    
۵۸. الصدوق (م.‌۳۸۱‌ق.)، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج‌۱، ص‌۷۴ - ۷۵، به کوشش و ترجمه مستفید و غفاری، تهران، صدوق، ۱۳۷۲‌ش.    
۵۹. عبدالله دارمی، السنن، ج۲، ص۴۷۴، به کوشش فواز احمد زمرلی و خالد سبع، بیروت، ۱۹۸۷م.
۶۰. محمد حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث، حلب، ج‌۱، ص‌۵۷۵، مکتبة المطبوعات الاسلامیه.
۶۱. مزمّل/سوره۷۳، آیه۴.    
۶۲. الطبرسی (م.‌۵۴۸‌ق.)، مجمع البیان، ج۱۰، ص۱۶۲، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶‌ق.    
۶۳. الحر العاملی (م.‌۱۱۰۴ق.)، وسائل‌الشیعه، ج۶، ص‌۲۰۸، قم، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲‌ق.    
۶۴. الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، ج‌۲، ص‌۶۱۶، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.    
۶۵. الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، ج‌۲، ص‌۶۱۴، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.    
۶۶. علی بن محمد السخاوی (م.‌۶۴۳‌ق.)، جمال القراء و کمال الاقراء، ج۱، ص۹۸، به کوشش الزبیدی، بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۳‌ق.
۶۷. العروسی الحویزی (م.‌۱۱۱۲‌ق.)، تفسیر نورالثقلین، ج‌۳، ص‌۱۶۹، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.    
۶۸. احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج‌۴، ص‌۲۸۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
۶۹. احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج‌۴، ص‌۲۸۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
۷۰. احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج‌۱، ص‌۱۷۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
۷۱. احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، ج‌۱، ص‌ ۱۷۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
۷۲. احمد بن حنبل (م.‌۲۴۱‌ق.)، مسند احمد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵‌ق.
۷۳. مسلم (م.‌۲۶۱‌ق.)، صحیح مسلم با شرح سنوسی، ج‌۲، ص‌۱۹۳، ج‌۱، ص‌ ۱۷۹، به کوشش محمد سالم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵‌ق.
۷۴. محمد صالح مازندرانی (م.‌۱۰۸۱‌ق.)، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۵۰ .
۷۵. الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، ج‌۲، ص‌۶۱۶، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.    
۷۶. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج‌۸۹، ص‌۱۹۴، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۷۷. الفیض الکاشانی (م.‌۱۰۹۱‌ق.)، المحجة البیضاء، ج۲، ص۲۳۲، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی.
۷۸. مسلم (م.‌۲۶۱‌ق.)، صحیح مسلم با شرح سنوسی، ج‌۲، ص‌۱۹۳، به کوشش محمد سالم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵‌ق.
۷۹. عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۶، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۸۰. البیهقی (م.‌۴۵۸‌ق.)، السنن الکبری، ج‌۱، ص‌۲۳۰، بیروت، دارالفکر.
۸۱. محمد علی السایس، تفسیر آیات الاحکام، ج‌۳، ص‌۱۸۰، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق .
۸۲. وهبة الزحیلی، التفسیر المنیر، ج‌۲۹، ص‌۱۹۷ - ۱۹۸، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱‌ق .
۸۳. عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۵، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۸۴. ابن‌ماجه (م.‌۲۷۵‌ق.)، سنن ابن ماجه، به کوشش محمد فؤاد، ج‌۱، ص‌۴۲۴بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵‌ق.
۸۵. علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۲۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.    
۸۶. الطبرسی (م.‌۵۴۸‌ق.)، مجمع البیان، ج‌۱، ص۴۶، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶‌ق.    
۸۷. المتقی الهندی (م.‌۹۷۵‌ق.)، کنزالعمال، ج‌۱، ص‌۶۰۸، به کوشش صفوه السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳‌ق.
۸۸. ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۵، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.
۸۹. شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۴۱، قاهره، ۱۹۷۶م.
۹۰. ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۵، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.
۹۱. محمود زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۱۷، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
۹۲. ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۵، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.
۹۳. شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۳۹، قاهره، ۱۹۷۶م.
۹۴. شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۱۷۸، قاهره، ۱۹۷۶م.
۹۵. جرج فارمر، تاریخ الموسیقی العربیة، ج۱، ص۳۶، ترجمۀ جرجیس فتح‌الله، بیروت، ۱۹۷۲م.
۹۶. جرج فارمر، تاریخ الموسیقی العربیة، ج۱، ص۳۶، ترجمۀ جرجیس فتح‌الله، بیروت، ۱۹۷۲م.
۹۷. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۲، ص۲۰۸، بیروت، ۱۹۵۴م.
۹۸. شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۳۲، قاهره، ۱۹۷۶م.
۹۹. شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۴۶، قاهره، ۱۹۷۶م.
۱۰۰. شوقی ضیف، الشعر و الغناء فی المدینة و مکة لعصر بنی امیة، ج۱، ص۱۸۳، قاهره، ۱۹۷۶م.
۱۰۱. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۰، ص۲۰۰، بیروت، ۱۹۵۴م.
۱۰۲. عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۲، ص۴۸۱، به کوشش حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
۱۰۳. محمد فاکهی، اخبار مکة، ج۳ ص۲۵، به کوشش عبدالملک بن عبدالله، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.
۱۰۴. عبدالرحمان ابن قاسم، المدونة الکبری، ج۹، ص۴۲۱، قاهره، ۱۳۲۳ق.
۱۰۵. عبدالله بن احمد، مسائل‌الامام احمدبن حنبل، ج۳، ص۱۳۲۴، به کوشش علی سلیمان مهنا، قاهره، ۱۹۸۶م.
۱۰۶. محمد ترمذی، الامثال من الکتاب والسنة، ج۱، ص۷۹، به کوشش سید جمیلی، بیروت، ۱۹۸۵م.    
۱۰۷. محمد فاکهی، اخبار مکة، ج۳، ص۲۱، به کوشش عبدالملک بن عبدالله، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.
۱۰۸. عبدالله ابن ابی شیبه، المصنف، ج۷، ص۱۵۵، به کوشش سعیدمحمد لحام، بیروت، ۱۴۰۹ق.
۱۰۹. عبدالله ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۳۲، به کوشش محمداسماعیل عبدالله صاوی، قاهره، ۱۳۵۳ق/۱۹۳۴م.
۱۱۰. مصطفی صادق رافعی، اعجازالقرآن، ج۱، ص۶۱، قاهره، ۱۳۹۳ق.
۱۱۱. محمد فاکهی، اخبار مکة، ج۳، ص۲۴، به کوشش عبدالملک بن عبدالله، بیروت، ۱۴۱۹ق/۱۹۹۸م.
۱۱۲. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۹، ص۱۵۶، بیروت، ۱۹۵۴م.
۱۱۳. محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، حوادث ۵۴۱،۵۵۰ق، ص۲۵۴، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
۱۱۴. خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۳۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
۱۱۵. خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۱، ص۴۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
۱۱۶. خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۱، ص۳۹۲، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
۱۱۷. محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، حوادث ۵۲۱،۵۴۰ق، ص۱۹۵، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
۱۱۸. عبدالله ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۳۲، به کوشش محمداسماعیل عبدالله صاوی، قاهره، ۱۳۵۳ق/۱۹۳۴م.
۱۱۹. محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، حوادث ۲۶۱،۲۸۰ق، ص۹۶، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
۱۲۰. عبدالرحمان ابن جوزی، المنتظم، ج۱۳، ص۲۵۸، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ق.    
۱۲۱. احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۷، قاهره، ۱۳۴۹ق.    
۱۲۲. عبدالله ابن فرضی، تاریخ العلماء و الرواة بالاندلس، ج۱، ص۱۹۸، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۳ق.
۱۲۳. احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۷۸، قاهره، ۱۳۴۹ق.
۱۲۴. عبدالحی ابن عماد، شذرات الذهب، ج۷، ص۴۵۱، به کوشش محمود ارنؤوط، دمشق/بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.    
۱۲۵. حوادث ۵۴۱،۵۵۰ق، ص۲۵۴، محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
۱۲۶. علی ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۳، ص۲۴۶، به کوشش علی شیری، دمشق، ۱۴۱۵ق.    
۱۲۷. علی ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۲، ص۴۱، به کوشش علی شیری، دمشق، ۱۴۱۵ق.    
۱۲۸. احمد ابن دمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
۱۲۹. محمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، حوادث ۵۲۱،۵۴۰ق، ص۱۹۵، بیروت، ۱۴۱۲-۱۴۱۹ق.
۱۳۰. خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۱، ص۴۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
۱۳۱. خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۳۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
۱۳۲. محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۷، ص۲۳۷، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق.
۱۳۳. احمد ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر، ج۱، ص۱۴۰، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۹م.
۱۳۴. احمد ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر، ج۱، ص۲۸۰، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۹م.
۱۳۵. احمد ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر، ج۴، ص۱۸۸، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۹م.
۱۳۶. اسماعیل ابن کثیر، فضائل القـرآن، ج۱، ص۵۴، دار بدر، ۱۴۰۱ق.
۱۳۷. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ج۱، ص۲۸، قاهره، ۱۹۷۰م.
۱۳۸. محمد ابن قیم جوزیه، زادالمعاد، ج۱، ص۴۸۵، به کوشش شعیب ارنـؤوط و عبدالقادر ارنؤوط، بیروت/ کویت، ۱۴۰۷ق.
۱۳۹. محمد قرطبی، التذکار، ج۱، ص۱۶۰، به کوشش فواز احمد زمرلی، بیروت، ۱۴۰۸ق.
۱۴۰. ابوعبید قاسم بن سلام، غریب‌الحدیث، ج۲، ص۱۶۹، بیروت، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
۱۴۱. مبارک ابن اثیر، النهایة، ج۲، ص۳۲۵، به کوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قم، ۱۳۶۴ش.
۱۴۲. مبارک ابن اثیر، النهایة، ج۳، ص۳۹۱، به کوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قم، ۱۳۶۴ش.
۱۴۳. محمد شریف رضی، المجازات النبویة، ج۱، ص۱۷۵، به کوشش محمود مصطفی، قاهره، ۱۳۵۶ق/۱۹۳۷م.    
۱۴۴. علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۳۱، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.
۱۴۵. محمود زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۱۷، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
۱۴۶. مبارک ابن اثیر، النهایة، ج۲، ص۳۲۵، به کوشش طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قم، ۱۳۶۴ش.
۱۴۷. علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۳۲، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.
۱۴۸. اسماعیل ابن کثیر، فضائل القـرآن، ج۱، ص۵۵، دار بدر، ۱۴۰۱ق.
۱۴۹. احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۹، ص۷۵، قاهره، ۱۳۴۸ق.
۱۵۰. ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۴، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.
۱۵۱. محمد ابن قیم جوزیه، زادالمعاد، ج۱، ص۴۸۹، به کوشش شعیب ارنـؤوط و عبدالقادر ارنؤوط، بیروت/ کویت، ۱۴۰۷ق.
۱۵۲. ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۳۹۳، به کوشش محمد اسکندرانی، بیروت، ۱۴۱۷ق.
۱۵۳. اسماعیل ابن کثیر، فضائل القـرآن، ج۱، ص۵۵-۵۶، دار بدر، ۱۴۰۱ق.
۱۵۴. محمد ابن قیم جوزیه، زادالمعاد، ج۱، ص۴۹۲، به کوشش شعیب ارنـؤوط و عبدالقادر ارنؤوط، بیروت/ کویت، ۱۴۰۷ق.
۱۵۵. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ج۱، ص۲۸، قاهره، ۱۹۷۰م.
۱۵۶. سیوطی، الاتقان، ج۱، ص۳۵۱، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۹۳۷م.    
۱۵۷. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ج۱، ص۵۶، قاهره، ۱۹۷۰م.
۱۵۸. سیوطی، الاتقان، ج۱، ص۳۴۴-۳۴۵، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۹۳۷م.    
۱۵۹. ابراهیم میرزامهدی تهرانی، مبانی موسیقی قرائت قرآن، ج۱، ص۵۳، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۶۰. عبدالله ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۳۲، به کوشش محمداسماعیل عبدالله صاوی، قاهره، ۱۳۵۳ق/۱۹۳۴م.
۱۶۱. محمد رعینی، مواهب الجلیل، ج۲، ص۹۱، بیروت، ۱۴۱۶ق.
۱۶۲. محمد رعینی، مواهب الجلیل، ج۲، ص۳۶۳، بیروت، ۱۴۱۶ق.
۱۶۳. خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۳۰، به کوشش احسان عباس و دیگران، بیروت، ۱۹۸۱-۱۹۸۲م.
۱۶۴. محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۴۴۲، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق.
۱۶۵. محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۲۵، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق.
۱۶۶. بغدادی، ایضاح، ج۱، ص۹۵.
۱۶۷. محمد شافعی، الام، ج۶، ص۲۱۰، بیروت، ۱۳۹۳ق.
۱۶۸. عبدالله بن احمد، مسائل‌الامام احمدبن حنبل، ج۳، ص۱۳۲۴، به کوشش علی سلیمان مهنا، قاهره، ۱۹۸۶م.
۱۶۹. محمد طوسی، المبسوط، ج۸، ص۲۲۶-۲۲۷، تهران، ۱۳۸۷ق.    
۱۷۰. النووی (م.‌۶۷۶‌ق.)،المجموع فی شرح المهذب، ج۲۰، ص۲۳۱، دارالفکر
۱۷۱. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۴،قاهره، ۱۹۷۰م.
۱۷۲. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۹،قاهره، ۱۹۷۰م.
۱۷۳. البیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۵۳،قاهره، ۱۹۷۰م.
۱۷۴. مرتضی مطهری (م.‌۱۳۵۸‌ش.)،آشنائی با قرآن، ج۱، ص۳۹،قم، صدرا، ۱۳۷۰‌ش.
۱۷۵. قرآن در اسلام، ص‌۱۳۶.
۱۷۶. محمد عبدالله درّاز (م.‌۱۳۷۹‌ق.)، النبأ العظیم، ص‌۱۰۱ - ۱۰۲، دارالعلم، ۱۳۹۰‌ق.
۱۷۷. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۳۹-۴۰،قاهره، ۱۹۷۰م.
۱۷۸. رشید رضا (م.‌۱۳۵۴‌ق.)، تفسیر المنار، ج‌۹، ص‌۵۵۴، قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳‌ق.
۱۷۹. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج‌۸۹، ص‌۱۹۰، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۱۸۰. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۵۳،قاهره، ۱۹۷۰م.
۱۸۱. معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۲۰۵، «رسالة ایقاظ النائمین»، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق.
۱۸۲. معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۲۰۸، «رسالة ایقاظ النائمین»، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق.
۱۸۳. امام خمینی(قدس سره)، المکاسب المحرمه، ج‌۱، ص‌۲۲۶، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
۱۸۴. الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، ج‌۲، ص‌۶۱۴، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.    
۱۸۵. علی بن محمد السخاوی (م.‌۶۴۳‌ق.)، جمال القراء و کمال الاقراء، ج۱، ص۹۸، به کوشش الزبیدی، بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۳‌ق.
۱۸۶. العروسی الحویزی (م.‌۱۱۱۲‌ق.)، تفسیر نورالثقلین، ج‌۳، ص‌۱۶۹، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش.    
۱۸۷. علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۲۵-۲۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.    
۱۸۸. احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۸،قاهره، ۱۳۴۸ق.
۱۸۹. امالی، ج ۱، ص‌۲۵ - ۲۶.    
۱۹۰. القرطبی (م.‌۶۷۱‌ق.)، الجامع لاحکام القرآن، ج۱،ص۱۳، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷‌ق.    
۱۹۱. الطبرسی (م.‌۵۴۸‌ق.)، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۱۶۲، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶‌ق.    
۱۹۲. عبدالله بن قدامه (م.‌۶۲۰‌ق.) و عبدالرحمن بن قدامه (م.‌۶۸۲‌ق.)، المغنی والشرح الکبیر، ج‌۱، ص‌۸۰۶، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۱۹۳. یونس/سوره۱۰، آیه۲۴.    
۱۹۴. اعراف/سوره۷، آیه۹۲.    
۱۹۵. علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۲۶-۲۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.    
۱۹۶. احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۷،قاهره، ۱۳۴۸ق.
۱۹۷. العظیم آبادی (م.‌۱۳۲۹‌ق.)، عون المعبود، ج‌۴، ص‌۲۴۰، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
۱۹۸. ابن‌اثیر مبارک بن محمد الجزری (م.‌۶۰۶ق.)، النهایه، به کوشش محمود محمد و طاهر احمد، ج‌۳، ص‌۳۹۱، «غنا»، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش.
۱۹۹. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۵،قاهره، ۱۹۷۰م.
۲۰۰. ابن‌خلدون (م.‌۸۰۸‌ق.)، تاریخ تاریخ ابن خلدون، ج‌۱، ص‌۴۲۶، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۲۰۱. الشریف الرضی (م.‌۴۰۶‌ق.)، المجازات النبویه، ص‌۲۲۳، به کوشش طه محمد، قم، مکتبة بصیرتی.    
۲۰۲. الشریف الرضی (م.‌۴۰۶‌ق.)، المجازات النبویه، ص‌ ۲۳۴، به کوشش طه محمد، قم، مکتبة بصیرتی.    
۲۰۳. الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، ج‌۲، ص‌۶۰۵، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.    
۲۰۴. عبدالله بن عدی (م.‌۳۶۵‌ق.)، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۴، ص۱۷، به کوشش سهیل زکار، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۵‌ق.
۲۰۵. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج‌۸۹، ص‌۱۹۲، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۲۰۶. الصدوق (م.‌۳۸۱‌ق.)، معانی الاخبار، ص‌۲۷۹،به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱‌ش.    
۲۰۷. النجفی (م.‌۱۲۶۶‌ق.)، جواهر الکلام، ج‌۴۱، ص‌۴۹، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.    
۲۰۸. احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۷،قاهره، ۱۳۴۸ق.
۲۰۹. ابن حجر العسقلانی (م.‌۸۵۲‌ق.)، فضائل القرآن، به کوشش سیدالجمیلی، ص‌۱۴۳ ـ ۱۴۴، بیروت، مکتبه الهلال، ۱۹۸۶ م.
۲۱۰. ابن کثیر (م.‌۷۷۴‌ق.)، فضائل القرآن، ص‌۵۶، بیروت، دارالاندلس.
۲۱۱. القرطبی (م.‌۶۷۱‌ق.)، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۱۳، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷‌ق.    
۲۱۲. عبدالرحمن بن محمد دوسری، الجواب المفید فی الفرق بین التغنی و التجوید، ص‌۳۵، دار اشبیلیا، ۱۴۲۰‌ق.
۲۱۳. الصدوق (م.‌۳۸۱‌ق.)، معانی الاخبار، ص۲۷۹، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱‌ش.    
۲۱۴. علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۲۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.    
۲۱۵. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص‌۱۹۲، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۲۱۶. امام خمینی(قدس سره)(م.‌۱۳۶۸‌ش.)،تحریر الوسیله، ج‌۱، ص‌۴۹۷، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳‌ش.    
۲۱۷. الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، ج‌۲، ص‌۶۱۴، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.    
۲۱۸. سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۱، ص‌۵۰۲، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
۲۱۹. سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۸، ص‌۶۴، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
۲۲۰. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۲،قاهره، ۱۹۷۰م.
۲۲۱. الکلینی (م.‌۳۲۹‌ق.)، الکافی، ج‌۲، ص‌۶۱۴، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵‌ش.    
۲۲۲. سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۱، ص‌۵۰۲، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
۲۲۳. سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۸، ص‌۶۴، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
۲۲۴. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۴۲،قاهره، ۱۹۷۰م.
۲۲۵. المکاسب، الانصاری (م.‌۱۲۸۱‌ق.)، ج‌۱، ص‌۳۱۰، تبریز، ۱۳۷۵‌ق.    
۲۲۶. امام خمینی(قدس سره)، المکاسب المحرمه،ج‌۱، ص‌۲۱۷، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
۲۲۷. المکاسب، الانصاری (م.‌۱۲۸۱‌ق.)، ج‌۱، ص‌۳۱۰، تبریز، ۱۳۷۵‌ق.    
۲۲۸. امام خمینی(قدس سره)، المکاسب المحرمه،ج‌۱، ص‌۲۱۷، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.    
۲۲۹. توحیدی، مصباح الفقاهه، تقریر البحث الخوئی (م.‌۱۴۱۳‌ق.)، ج‌۶، ص‌۳۱۵، قم، انصاریان، ۱۴۱۷‌ق.
۲۳۰. سید محمد صادق الروحانی،منهاج الفقاهه، ج۱، ص۴۳۹، انتشارات یاران، ۱۴۱۸‌ق.    
۲۳۱. میرزا ابوالقاسم القمی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، جامع الشتات، ج‌۲، ص‌۳۷۸، به کوشش رضوی، تهران، مؤسسه کیهان، ۱۴۱۳‌ق.
۲۳۲. الفیض الکاشانی (م.‌۱۰۹۱‌ق.)، المحجة البیضاء، ج‌۲، ص‌۲۳۲، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی.
۲۳۳. لبیب سعید، التغنی بالقرآن، ص۲۴، قاهره، ۱۹۷۰م.
۲۳۴. النووی (م.‌۶۷۶‌ق.)، المجموع فی شرح المهذب، ج‌۲۰، ص‌۲۳۱، دارالفکر.
۲۳۵. احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۸،قاهره، ۱۳۴۸ق.
۲۳۶. البیهقی (م.‌۴۵۸‌ق.)، السنن الکبری، ج‌۱۰، ص‌۲۳۰، بیروت، دارالفکر.
۲۳۷. لسان العرب، ابن منظور (م.‌۷۱۱‌ق.)، به کوشش علی شیری، ج‌۱۵، ص‌۱۳۶ - ۱۳۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸‌ق.    
۲۳۸. علی سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۲۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاءالکتب العربیه.    
۲۳۹. القرطبی (م.‌۶۷۱‌ق.)، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۱۴، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷‌ق.    
۲۴۰. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج‌۸۹، ص‌۱۹۲، بیروت، ۱۴۰۳ق.    
۲۴۱. محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.
۲۴۲. المکاسب، الانصاری (م.‌۱۲۸۱‌ق.)، ج‌۱، ص‌۳۰۰، تبریز، ۱۳۷۵‌ق.    
۲۴۳. الفیض الکاشانی (م.‌۱۰۹۱‌ق.)، تفسیر الصافی،ج‌۱، ص‌۷۱ - ۷۲، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲‌ق.    
۲۴۴. الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ق.)، الوافی، اصفهان، مکتبة الامام امیرالمؤمنین(علیه السلام)،ج‌۱۰، ص‌۳۵، ۱۴۱۲‌ق.
۲۴۵. معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج‌۵، ص‌۱۸۱ به بعد، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱‌ق.
۲۴۶. محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.
۲۴۷. توحیدی، مصباح الفقاهه، تقریر البحث الخوئی (م.‌۱۴۱۳‌ق.)، ج‌۱، ص‌۳۱۵، قم، انصاریان، ۱۴۱۷‌ق.
۲۴۸. الحر العاملی (م.‌۱۱۰۴ق.)، وسائل‌الشیعه، ج‌۶، ص‌۲۱۰، قم، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲‌ق.    
۲۴۹. محمد باقر السبزواری (م.‌۱۰۹۰‌ق.)، کفایة الاحکام (کفایة الفقه)، ص‌۸۶، اصفهان، مدرسة صدر مهدوی.
۲۵۰. المکاسب، الانصاری (م.‌۱۲۸۱‌ق.)، ج‌۱، ص‌۳۰۰، تبریز، ۱۳۷۵‌ق.    
۲۵۱. سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۱، ص‌۵۰۲، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
۲۵۲. سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۸، ص‌۶۴، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
۲۵۳. سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۱، ص‌۵۰۲، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
۲۵۴. سید علی الطباطبائی (م.‌۱۲۳۱‌ق.)، ریاض المسائل، ج‌۸، ص‌۶۴، قم، موسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸‌ق.
۲۵۵. عبدالعزيز الجيلانى، الاحكام الفقهية الخاصة بالقرآن، ص‌۴۷۲ ـ ۴۸۲، عربستان، دار ابن الجوزى، ۱۴۲۵‌ق.
۲۵۶. محمد علی السایس، تفسیر آیات الاحکام، ج‌۳، ص‌۱۸۱ ـ ۱۸۳، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق .
۲۵۷. عبدالعزيز الجيلانى، الاحكام الفقهية الخاصة بالقرآن، ص۴۷۲، عربستان، دار ابن الجوزى، ۱۴۲۵‌ق.
۲۵۸. محمد صالح مازندرانی (م.‌۱۰۸۱‌ق.)، شرح اصول کافی، ج‌۱۱، ص‌۴۷.
۲۵۹. محمد صالح مازندرانی (م.‌۱۰۸۱‌ق.)، شرح اصول کافی، ج۱۱، ص۴۷ .
۲۶۰. احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج‌۹، ص‌۵۹، قاهره، ۱۳۴۸ق.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تغنی»، ج۱۵، ص۶۰۰۷.    
دانشنامه موضوعی قرآن.    



جعبه ابزار