• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقوا از قیامت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند در چندین آیه از قرآن کریم به انسان سفارش کرده است که خود را از عذاب قیامت حفظ کند.



حفظ خویشتن از عذاب قیامت لازم است:
«واتقوا یومـا لا تجزی نفس عن نفس شیــا ولا یقبل منها شفـعة ولا یؤخذ منها عدل ولا هم ینصرون؛ و از آن روز بترسید که کسی مجازات دیگری را نمی‌پذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته می‌شود؛ و نه غرامت از او قبول خواهد شد؛ و نه یاری می‌شوند.»
«واتقوا یومـا لا تجزی نفس عن نفس شیــا ولا یقبل منها عدل ولا تنفعها شفـعة ولا هم ینصرون؛ از روزی بترسید که هیچ کس از دیگری دفاع نمی‌کند؛ و هیچ‌گونه عوضی از او قبول نمی‌شود؛ و شفاعت، او را سود نمی‌دهد؛ و (از هیچ سوئی) یاری نمی‌شوند!»
«واذکروا الله فی ایام معدودت فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه ومن تاخر فلا اثم علیه لمن اتقی واتقوا الله واعلموا انکم الیه تحشرون؛ و خدا را در روزهای معیّنی یاد کنید! (روزهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ ماه ذی حجه). و هر کس شتاب کند، (و ذکر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهی بر او نیست، و هر که تأخیر کند، (و سه روز انجام دهد نیز) گناهی بر او نیست؛ برای کسی که تقوا پیشه کند. و از خدا بپرهیزید! و بدانید شما به سوی او محشور خواهید شد!»
«نساؤکم حرث لکم فاتوا حرثکم انی شئتم وقدموا لانفسکم واتقوا الله واعلموا انکم ملـقوه وبشر المؤمنین؛ زنان شما، محل بذرافشانی شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، می‌توانید با آنها آمیزش کنید. و (سعی نمائید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکی برای خود، از پیش بفرستید! و از خدا بپرهیزید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان ، بشارت ده!»
«واتقوا یومـا ترجعون فیه الی الله ثم توفی کل نفس ما کسبت وهم لایظلمون؛ و از روزی بپرهیزید (و بترسید) که در آن روز، شما را به سوی خدا بازمی‌گردانند؛ سپس به هر کس، آنچه انجام داده، به طور کامل باز پس داده می‌شود، و به آنها ستم نخواهد شد. (چون هر چه می‌بینند، نتایج اعمال خودشان است.)»


در اینجا قرآن خط بطلانی بر خیال‌های باطل یهود می‌کشد، زیرا آنها معتقد بودند که چون نیاکان و اجدادشان پیامبران خدا بودند آنها را شفاعت خواهند کرد، و یا گمان می‌کردند می‌توان برای گناهان فدیه و بدل تهیه نمود، همانگونه که در این جهان متوسل به رشوه می‌شدند. قرآن می‌گوید: از آن روز بترسید که هیچکس بجای دیگری جزا داده نمی‌شود (و اتقوا یوما لا تجزی نفس عن نفس شیئا). و نه شفاعتی (بی اذن پروردگار) پذیرفته می‌شود (و لا یقبل منها شفاعة). و نه غرامت و بدلی قبول خواهد شد (و لا یؤخذ منها عدل). و نه کسی برای یاری انسان به پا می‌خیزد (و لا هم ینصرون).
خلاصه حاکم و قاضی آن صحنه کسی است که جز عمل پاک را قبول نمی‌کند چنان که در آیه ۸۸ و ۸۹ شعراء می‌خوانیم: یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم: روزی که نه مال به درد می‌خورد و نه فرزندان، مگر آنها که دارای روح سالم و پاک و با ایمان هستند. در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که در این دنیا چنین معمول است که برای نجات مجرمان از مجازات از طرق مختلفی وارد می‌شوند: گاه یک نفر جریمه دیگری را پذیرا می‌شود و آن را اداء می‌کند.
اگر این معنی ممکن نشد متوسل به شفاعت می‌گردد و اشخاصی را بر می‌انگیزد که از او شفاعت کنند. باز اگر این هم نشد سعی می‌کنند که با پرداختن غرامت خود را آزاد سازند. و اگر دسترسی به این کار هم نداشت از دوستان و یاران کمک می‌گیرد تا از او دفاع کنند تا گرفتار چنگال مجازات نشود.
اینها طرق مختلف فرار از مجازات در دنیا است، ولی قرآن می‌گوید:
اصول حاکم بر مجازاتها در قیامت به کلی از این امور جدا است، و هیچ یک از این امور در آنجا به کار نمی‌آید، تنها راه نجات پناه بردن به سایه ایمان و تقوا است و استمداد از لطف پروردگار.
بررسی عقاید بت‌پرستان یا منحرفین اهل کتاب نشان می‌دهد که اینگونه افکار خرافی در میان آنها کم نبوده مثلا نویسنده تفسیر المنار نقل می‌کند که در بعضی از مناطق مصر بعضی از مردم خرافی وجه نقدی به غسل دهنده میت می‌دادند و آن را اجرت نقل و انتقال به بهشت می‌نامیدند.
و نیز در حالات یهود می‌خوانیم که آنها برای کفاره گناهانشان قربانی می‌کردند، اگر دسترسی به قربانی بزرگ نداشتند یک جفت کبوتر قربانی می‌کردند!. در حالات اقوام پیشین که احتمالا قبل از تاریخ زندگی می‌کردند می‌خوانیم که آنها زیور آلات و اسلحه مرده را با او دفن می‌کردند تا در زندگی آینده‌اش از آن بهره گیرد! .


و اتقوا الله و اعلموا انکم الیه تحشرون، در این جمله که خاتمه کلام است امر به تقوا می‌کند، و مساله حشر و مبعوث شدن در قیامت را تذکر می‌دهد، چون تقوا هرگز دست نمی‌دهد، و معصیت هرگز اجتناب نمی‌شود، مگر با یادآوری روز جزا، هم چنان که خود خدای تعالی فرمود: ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب.
و در اینکه از میان همه اسماء قیامت کلمه حشر را انتخاب نموده و فرمود: انکم الیه تحشرون، اشاره لطیفی است به حشری که حاجیان دارند، و همه در منا و عرفات یک جا جمع می‌شوند و نیز اشعار دارد به اینکه حاجی باید از این حشر و از این افاضه و کوچ کردن به یاد روزی افتد که همه مردم به سوی خدا محشور می‌شوند و لا یغادر منهم احدا، و خداوند احدی را از قلم نمی‌اندازد.

مراد از اینکه فرمود: قدموا لانفسکم، که یا خطاب به مردان است، و یا به مردان و زنان هر دو، واداشتن انسان‌ها به ازدواج و تناسل است، تا نوع بشر در زمین باقی بماند، و این هم معلوم است که غرض خدای سبحان از بقای نوع بشر در زمین، بقای دین او، و ظهور توحید و پرستش او است، و برای این است که جوامع بشری باشند تا با تقوای عمومی خود او را بپرستند، هم چنان که فرمود: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون.
بنابراین اگر دستوراتی می‌دهد که با حیات آنان و بقایشان مرتبط است، برای این است که به این وسیله آنان را به عبادت پروردگارشان برساند، نه برای اینکه بیشتر به دنیا بگروند، و در شهوات شکم و فرج فرو رفته، در وادی غی و غفلت سرگردان شوند.
پس مراد از جمله (و برای خود مقدم بدارید) هر چند مساله توالد و تقدیم داشتن افرادی جدید الوجود به بشریت و جامعه است، بشریتی که همه روز افراد زیادی از آن دستخوش مرگ و فنا می‌شود، و به مرور زمان عددش نقصان می‌پذیرد، ولیکن این مطلوبیت فی نفسه نیست غرض به خود توالد تعلق نگرفته، بلکه برای این است که با توالد و آمدن افرادی جدید به روی زمین ذکر خدای سبحان در زمین باقی بماند، و افراد صالحی دارای اعمال صالح پدید آیند، تا خیرات و مثوباتشان هم عاید خودشان شود، و هم عاید پدرانی که باعث پدید آمدن آنان شدند، هم چنان که فرمود: و نکتب ما قدموا و آثارهم. بیانی که از نظر خواننده گذشت این احتمال را تایید می‌کند که مراد از تقدیم برای خود از پیش فرستادن اعمال صالح است، برای روز قیامت، هم چنان که در جایی دیگر فرموده: یوم ینظر المرء ما قدمت یداه و نیز فرموده: و ما تقدموا لانفسکم من خیر، تجدوه عند الله هو خیرا و اعظم اجرا. پس جمله: و قدموا لانفسکم و اتقوا الله و اعلموا انکم ملاقوه، از نظر سیاق نظیر آیه: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله، و لتنظر نفس ما قدمت لغد، و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون، می‌باشد.
پس مراد از جمله مورد بحث (و خدا داناتر است) تقدیم عمل صالح و تقدیم اولاد به این امید است که اولاد نیز افرادی صالح برای جامعه باشند، و مراد از جمله: و اتقوا الله...، تقوا به صورت عمل صالح در خصوص نزدیکی با حرث است، و خلاصه می‌خواهد بفرماید در نزدیکی با زنان از حدود خدا تعدی نکنید و پاس حرمت خدا را بدارید، و محارم خدا را هتک مکنید و مراد از جمله: و اعلموا انکم ملاقوه...، تشویق به تقوا و شکافتن معنای آن است، می‌فرماید از روز لقای الله و سوء حساب بترسید، هم چنان که در آیه سوره حشر هم که می‌فرمود: و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون. تقوا به معنای ترس از خداست، و اطلاق کلمه (بدانید) و اراده لازمه آن که همان مراقبت و تحفظ و اتقا باشد، امری است که در کلام شایع است، از آن جمله خدای عزّوجلّ فرموده: و اعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه، که منظور از آن لازمه آن است، که همان تقوا باشد، یعنی بترسید و پروا داشته باشید، از حائل شدن خدا میان شما و دلهایتان، و چون عمل صالح و ترس از روز حساب از لوازم خاصه ایمان بود، لذا در آخر کلام فرمود: و بشر المؤمنین، همانطور که دیدیم در آیه سوره حشر عنوان مؤمنین را در اول آیه آورده فرمود: یا ایها الذین آمنوا.


۱. بقره/سوره۲، آیه۴۸.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۱۲۳.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۲۰۳.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۲۳.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۸۱.    
۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۸۸-۸۹.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۳.    
۸. ص/سوره۳۸، آیه۲۶.    
۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۲، ص۱۲۱-۱۲۲.    
۱۰. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۶.    
۱۱. یس/سوره۳۶، آیه۱۲.    
۱۲. نبا/سوره۷۸، آیه۴۱.    
۱۳. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۱۴. حشر/سوره۵۹، آیه۱۸.    
۱۵. حشر/سوره۵۹، آیه۱۸.    
۱۶. انفال/سوره۸، آیه۲۴.    
۱۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۲، ص۳۲۰-۳۲۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تقوا از قیامت‌».    



جعبه ابزار