• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقوا و رعایت احکام (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از جلوه‌های تقواپیشی رعایت حلال و حرام، احکام تصرفات و خوردنی‌ها، حجاب و احکام شرعی می‌باشد.



رعایت حلال و حرام‌ها و احکام الهی در خوردنی‌ها و تصرفات، از آثار تقواپیشگی می‌باشد:
یسـلونک ماذا احل لهم قل احل لکم الطیبـت وما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم الله فکلوا مما امسکن علیکم واذکروا اسم الله علیه واتقوا الله... • الیوم احل لکم الطیبـت وطعام الذین اوتوا الکتـب حل لکم وطعامکم حل لهم...
از تو سؤال می‌کنند چه چیزهایی برای آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاکیزه است، برای شما حلال گردیده (و نیز صید) حیوانات شکاری و سگ‌های آموخته (و تربیت یافته) که از آنچه خداوند به شما تعلیم داده به آنها یاد داده‌اید، (بر شما حلال است) پس، از آنچه این حیوانات برای شما (صید می‌کنند و) نگاه می‌دارند، بخورید و نام خدا را (به هنگام فرستادن حیوان برای شکار،) بر آن ببرید و از (معصیت) خدا بپرهیزید... امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده و (همچنین) طعام اهل کتاب، برای شما حلال است و طعام شما برای آنها حلال... .
وکلوا مما رزقکم الله حلـلا طیبـا واتقوا الله...
و از نعمتهای حلال و پاکیزه‌ای که خداوند به شما روزی داده است، بخورید! و از (مخالفت) خداوندی ... .
لیس علی الذین ءامنوا وعملوا الصــلحـت جناح فیما طعموا اذا ما اتقوا... ثم اتقوا وءامنوا ثم اتقوا...
بر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، گناهى در آنچه خورده‌اند نيست (و نسبت به نوشيدن شراب، قبل از نزول حكم تحريم، مجازات نمى‌شوند) اگر تقوا پيشه كنند،... .
قل لا یستوی الخبیث والطیب... فاتقوا الله...
بگو: « (هيچ گاه) ناپاك و پاك مساوى نيستند ... از (مخالفت) خدا بپرهيزيد ... .
بنابراینکه مصداق مورد نظر از «خبیث» و «طیب» به قرینه آیات گذشته حلال‌ها و حرام‌های الهی باشد.
فکلوا مما غنمتم حلـلا طیبـا واتقوا الله...
از آنچه به غنيمت گرفته‌ايد، حلال و پاكيزه بخوريد و از خدا بپرهيزيد.

۱.۱ - دیدگاه آیت‌الله مکارم

در اینجا مجددا روی مطلب تاکید کرده، منتها در آیه گذشته نهی از تحریم بود و در این آیه امر به بهره گرفتن مشروع از مواهب الهی کرده می‌فرماید: از آنچه خداوند به شما روزی داده است حلال و پاکیزه بخورید (و کلوا مما رزقکم الله حلالا طیبا). تنها شرط آن این است که رعایت اعتدال و تقوا و پرهیزگاری در بهره‌گیری از این مواهب را فراموش نکنید، لذا می‌گوید: (و اتقوا الله الذی انتم به مؤمنون) یعنی ایمان شما به خدا ایجاب می‌کند که همه دستورات او را محترم بشمرید، هم بهره گرفتن و هم رعایت اعتدال و تقوی. در تفسیر این جمله احتمال دیگری نیز هست، که منظور از امر به تقوا این است که تحریم مباحات و طیبات با درجه عالی و کامل تقوا متناسب نیست، تقوا ایجاب می‌کند که انسان از حد اعتدال در هیچ طرف خارج نشود.

۱.۲ - دیدگاه علامه طباطبایی

و کلوا مما رزقکم الله حلالا طیبا... ظاهر عطف، یعنی عطف شدن جمله و کلوا بر لا تحرموا این است که مفاد آیه دومی به منزله تکرار و تاکید مضمون آیه سابق باشد، کما اینکه همین طور هم هست، به شهادت سیاق صدر آیه، چون صدر آیه مشتمل است بر حلالا طیبا، که محاذی است با جمله: طیبات ما احل الله، در آیه سابقه، و همچنین به شهادت ذیل آن از جهت محاذاتی که بین جمله: و اتقوا الله الذی انتم به مؤمنون، از آن آیه و جمله: یا ایها الذین آمنوا، از آیه سابقه است، و ما سابقا این معنا را بیان نمودیم. و بنابراین، جمله: کلوا مما رزقکم الله... ، از قبیل ورود امر است در مقام توهم حظر که جز بر جواز، دلالت ندارد. یعنی چون جای این بود که کسی خیال کند بهرمندی از نعمت‌های خدا زیاده از حد ضرورت جایز نباشد و این آیه در چنین مقامی می‌فرماید: بخورید از چیزهایی که خدا روزیتان کرده. از این رو کلمه بخورید دلالت بر وجوب ندارد. تنها جواز را می‌رساند، و تخصیص جمله کلوا بعد از تعمیمی که در جمله لا تحرموا است، یا تخصیص بحسب لفظ تنها است، و در معنای عام و به معنای مطلق تصرف در طیبات از نعمت‌ها و داده‌های خدا است، چه به خوردن باشد و چه به سایر وجوه تصرف، و سابقا هم در چند جا گذشت که استعمال اکل در مطلق تصرف، استعمالی است شایع و متداول، یا آنکه تخصیص بحسب لفظ و معنا هر دو است، و ممکن هم هست که اینطور باشد، و مراد از اکل همان خوردن به معنای واقعی خود باشد، و سبب نزول این دو آیه این باشد که بعضی از مؤمنین در روزهای نزول این دو آیه بعضی از خوردنی‌های طیب را بر خود حرام کرده بوده‌اند.


رعایت احکام عده زنان مطلقه و حقوق آنان، نشانه تقواپیشگی می‌باشد:
یـایها النبی اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة واتقوا الله... • والــی یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلـثة اشهر والــی لم یحضن واولـت الاحمال اجلهن ان یضعن حملهن ومن یتق الله یجعل له من امره یسرا• ذلک امر الله انزله الیکم ومن یتق الله... • اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم ولا تضاروهن لتضیقوا علیهن وان کن اولـت حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن فان ارضعن لکم فـاتوهن اجورهن واتمروا بینکم بمعروف وان تعاسرتم فسترضع له اخری• لینفق ذو سعة من سعته ومن قدر علیه رزقه فلینفق مما ءاتـه الله...
ای پیامبر ! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عده، آنها را طلاق گویید (زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عده را نگه دارید و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید.... و از زنانتان، آنان که از عادت ماهانه مایوسند، اگر در وضع آنها (از نظر بارداری) شک کنید، عده آنان سه ماه است، و همچنین آنها که عادت ماهانه ندیده‌اند و عده زنان باردار این است که بار خود را بر زمین بگذارند و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان می‌سازد!•این فرمان خداست که بر شما نازل کرده و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند گناهانش را می‌بخشد و پاداش او را بزرگ می‌دارد! •آنها (زنان مطلقه) را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید و به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنان تنگ کنید (و مجبور به ترک منزل شوند) و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند و اگر برای شما (فرزند را) شیر می‌دهند، پاداش آنها را بپردازید و (درباره فرزندان، کار را) با مشاوره شایسته انجام دهید و اگر به توافق نرسیدید، آن دیگری شیردادن آن بچه را بر عهده می‌گیرد.•آنان که امکانات وسیعی دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها که تنگدستند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمی‌کند خداوند به زودی بعد از سختیها آسانی قرار می‌دهد!


از جمله احکامی که از آیات گذشته استفاده شد لزوم نگهداشتن عده بعد از طلاق است، و از آنجا که در آیه ۲۲۸ سوره بقره حکم زنانی که عادت ماهیانه می‌بینند در مساله عده روشن شده است که باید سه بار پاکی را پشت سر گذاشته عادت ماهانه ببینند هنگامی که برای بار سوم وارد ماهانه شدند عده آنها پایان یافته، ولی در این میان افراد دیگری هستند که به عللی عادت ماهانه نمی‌بینند و یا باردارند، آیات فوق حکم این افراد را روشن ساخته و بحث عده را تکمیل می‌کند. نخست می‌فرماید: زنانی از شما که مایوس از عادت ماهانه شده‌اند، اگر در وضع آنها (از نظر بارداری) شک کنید عده آنان سه ماه است (و اللائی یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلاثة اشهر).
و همچنین زنانی که عادت ماهانه ندیده‌اند آنها نیز باید سه ماه تمام عده نگهدارند (و اللائی لم یحضن) سپس به سومین گروه اشاره کرده می‌افزاید: عده زنان باردار این است که بار خویش را بر زمین بگذارند (و اولات الاحمال اجلهن ان یضعن حملهن). به این ترتیب حکم سه گروه دیگر از زنان در آیه فوق مشخص شده است، دو گروه باید سه ماه عده نگهدارند، و گروه سوم یعنی زنان باردار با وضع حمل عده آنان پایان می‌گیرد، خواه یک ساعت بعد از طلاق وضع حمل کنند یا مثلا هشت ماه.
جمله و اللائی لم یحضن (زنانی که عادت ماهانه ندیده‌اند) ممکن است به این معنی باشد که به سن بلوغ رسیده‌اند اما عادت نمی‌بینند، در این صورت بدون شک باید سه ماه عده نگهدارند، احتمال دیگری که در تفسیر آیه داده‌اند این است که کلیه زنانی که عادت ندیده‌اند خواه به سن بلوغ رسیده باشند یا نه؟.
ولی مشهور در میان فقهای ما این است که هر گاه زن به سن بلوغ نرسیده باشد بعد از طلاق عده ندارد، ولی این مساله نیز مخالفینی دارد که به بعضی از روایات در این زمینه استدلال کرده‌اند، و ظاهر آیه فوق نیز با آنها موافق است.
هر کس تقوای الهی پیشه کند خداوند کار را بر او آسان می‌سازد (و من یتق الله یجعل له من امره یسرا).
هم در این جهان و هم در جهان دیگر مشکلات او را، چه در رابطه مساله جدایی و طلاق و احکام آن، و چه در رابطه با مسائل دیگر به لطفش حل می‌کند.
در آیه بعد باز برای تاکید بیشتر روی احکامی که در زمینه طلاق و عده در آیات قبل آمده می‌افزاید: این فرمان خدا است که آن را بر شما نازل کرده است (ذلک امر الله انزله الیکم). و هر کس تقوای الهی پیشه کند، و از مخالفت فرمان او بپرهیزد، خداوند گناهان او را می‌بخشد، و پاداش او را بزرگ می‌سازد(و من یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له اجرا). نخست درباره چگونگی مسکن زنان مطلقه می‌فرماید: آنها را هر جا خودتان سکونت دارید و امکانات شما ایجاب می‌کند سکونت دهید (اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم). وجد (بر وزن حکم) به معنی توانایی و تمکن است، بعضی از مفسران تفسیرهای دیگری برای آن ذکر کرده‌اند که در نتیجه به همین معنی باز می‌گردد، راغب نیز در مفردات می‌گوید: تعبیر به من وجدکم، مفهومش این است که به مقدار توانایی و به اندازه غنای خود مسکن مناسب برای زنان مطلقه در نظر بگیرید. طبیعی است آنجا که مسکن بر عهده شوهر است بقیه نفقات نیز بر عهده او خواهد بود دنباله آیه که درباره نفقه زنان باردار سخن می‌گوید نیز شاهد این مدعا است. سپس به حکم دیگری پرداخته می‌گوید: به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنها تنگ کنید و مجبور به نقل مکان و ترک نفقه شما شوند) (و لا تضآروهن لتضیقوا علیهن). مبادا کینه توزیها و عداوت و نفرت شما را از راه حق و عدالت منحرف سازد، و آنها را از حقوق مسلم خود در مسکن و نفقه محروم کنید، و آن چنان در فشار قرار گیرند که همه چیز را رها کرده، فرار کنند!.
در سومین حکم در مورد زنان باردار می‌گوید: و اگر باردار باشند مخارج آنها را تا زمانی که وضع حمل کنند بدهید (و ان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن). زیرا ما دام که وضع حمل نکرده‌اند در حال عده هستند، و نفقه و مسکن بر همسر واجب است.
و در چهارمین حکم در مورد حقوق زنان شیرده می‌فرماید: اگر حاضر شدند بعد از جدایی، فرزندان را شیر دهند اجر و پاداش آنها را بپردازید (فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن). اجرتی متناسب با مقدار و زمان شیر دادن بر حسب عرف و عادت.


اجرای دستورات صادر شده درباره حجاب زنان، نشانه تقواپیشگی آنان است:
... واذا سالتموهن متـعـا فسـلوهن من وراء حجاب... • لا جناح علیهن فی ءابائهن ولا ابنائهن ولا اخونهن ولا ابناء اخونهن ولا ابناء اخوتهن ولا نسائهن ولا ما ملکت‌ایمـنهن واتقین الله...
... و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (بعنوان عاریت) از آنان (همسران پیامبر) می‌خواهید از پشت پرده بخواهید... بر آنان (همسران پیامبر) گناهی نیست در مورد پدران و فرزندان و برادران و فرزندان برادران و فرزندان خواهران خود و زنان مسلمان و بردگان خویش (که بدون حجاب و پرده با آنها تماس بگیرند) و تقوای الهی را پیشه کنید ... .


چهارمین حکم را در این آیه در زمینه حجاب چنین بیان می‌دارد: هنگامی که چیزی از متاع و وسائل زندگی از همسران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بخواهید از پشت حجاب (پرده) بخواهید (و اذا سالتموهن متاعا فسئلوهن من وراء حجاب). گفتیم این امر در میان اعراب و بسیاری مردم دیگر معمول بوده و هست که به هنگام نیاز به بعضی از وسائل زندگی موقتا از همسایه به عاریت می‌گیرند، خانه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نیز از این قانون مستثنا نبوده، و گاه و بیگاه می‌آمدند و چیزی از همسران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به عاریت می‌خواستند، روشن است قرار گرفتن همسران پیامبر در معرض دید مردم (هر چند با حجاب اسلامی باشد) کار خوبی نبود لذا دستور داده شده که از پشت پرده یا پشت در بگیرند.
نکته‌ای که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد این است که منظور از حجاب در این آیه پوشش زنان نیست، بلکه حکمی اضافه بر آن است که مخصوص همسران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده و آن اینکه مردم موظف بودند به خاطر شرائط خاص همسران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم هر گاه می‌خواهند چیزی از آنان بگیرند از پشت پرده باشد، و آنها حتی با پوشش اسلامی در برابر مردم در اینگونه موارد ظاهر نشوند، البته این حکم درباره زنان دیگر وارد نشده، و در آنها تنها رعایت پوشش کافی است. شاهد این سخن آنکه کلمه حجاب هر چند در استعمال‌های روزمره به معنی پوشش زن به کار می‌رود، ولی در لغت چنین مفهومی را ندارد، و نه در تعبیرات فقهای ما. حجاب در لغت به معنی چیزی است که در میان دو شی ء حائل می‌شود به همین جهت پرده‌ای که در میان امعاء و قلب و ریه کشیده شده حجاب حاجز نامیده شده.


از آنجا که در آیه گذشته حکم مطلقی درباره حجاب در مورد همسران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آمده بود و اطلاق این حکم این توهم را به وجود می‌آورد که محارم آنها نیز موظف به اجرای آن هستند و تنها از پشت پرده باید با آنها تماس بگیرند، آیه فوق نازل شد و حکم این مساله را شرح داد.
می‌فرماید: بر همسران پیامبر گناهی نیست که با پدران، فرزندان، برادران، فرزندان برادران، فرزندان خواهران خود، و زنان مسلمان، و بردگان خود بدون حجاب تماس داشته باشند (لا جناح علیهن فی آبائهن و لا- ابنائهن و لا اخوانهن و لا ابناء اخوانهن و لا ابناء اخواتهن و لا نسائهن و لا ما ملکت ایمانهن).
و به تعبیر دیگر محارم آنها که منحصر در این شش گروهند مستثنی می‌باشد، و اگر گفته شود افراد دیگری نیز جزء محارم هستند که در این شش گروه نامی از آنها به میان نیامده مانند عموها و دائی‌ها در پاسخ باید گفت:
از آنجا که قرآن فصاحت و بلاغت را در عالیترین شکلش رعایت می‌کند و یکی از اصول فصاحت این است که هیچ کلمه اضافی در سخن نباشد لذا در اینجا از ذکر عموها و دائیها خودداری کرده، چرا که با ذکر فرزندان برادر، و فرزندان خواهر، محرمیت عموها و دائیها روشن می‌شود، زیرا محرمیت همواره دو جانبه است، همانگونه که فرزند برادر نسبت به انسان محرم است، او هم نسبت به فرزند برادرش محرم خواهد بود (و می‌دانیم چنین زنی عمه محسوب می‌شود) و نیز همانگونه که فرزند خواهر بر او محرم است او نیز به فرزند خواهر محرم می‌باشد (و می‌دانیم چنین زنی خاله حساب می‌شود).
هنگامی که عمه و خاله نسبت به پسر برادر و پسر خواهر محرم باشد عمو و دایی نیز نسبت به دختر برادر و دختر خواهر محرم خواهد بود (چرا که میان عمو و عمه، و نیز دایی و خاله هیچ تفاوتی نیست) و این یکی از ریزه کاریهای قرآن است.
چه اینکه حجاب و پرده، و مانند اینها همه وسائلی برای حفظ از گناه بیش نیست، ریشه اصلی همان تقوا است که اگر نباشد حتی این وسائل نیز سودی نخواهد بخشید. ذکر این نکته نیز در اینجا لازم به نظر می‌رسد که نسائهن (زنان آنها) اشاره به زنان هم کیش و مسلمان است، زیرا همانگونه که در تفسیر سوره نور گفتیم برای زنان مسلمان شایسته نیست که در برابر زنان غیر مسلمان بدون پوشش باشند، چرا که آنها ممکن است مطالب را برای شوهرانشان توصیف کنند.


۱. مائده/سوره۵، آیه۴.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۵.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۸۸.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۹۳.    
۵. مائده/سوره۵، آیه۱۰۰.    
۶. انفال/سوره۸، آیه۶۹.    
۷. تفسیر نمونه، مکارم، ج۵، ص۶۲-۶۳.    
۸. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۶، ص۱۶۱-۱۶۲.    
۹. طلاق/سوره۶۵، آیه۱.    
۱۰. طلاق/سوره۶۵، آیه۴ - ۷.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۸.    
۱۲. تفسیر نمونه، مکارم، ج۲۴، ص۲۴۲-۲۴۴.    
۱۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.    
۱۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۵.    
۱۵. تفسير نمونه، مکارم، ج‌۱۷، ص۴۰۱.    
۱۶. تفسیر نمونه، مکارم، ج۱۷، ص۴۱۱-۴۱۳.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «رعايت احكام‌».    



جعبه ابزار