• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جمع قرآن در قرآن اصلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جمع قرآن به گردآوری و نگارش آیات و سوره‌های قرآن اطلاق می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ - معانی جمع قرآن
۲ - پیشینه
۳ - کتاب‌های مستقل در تاریخ جمع قرآن
۴ - پایان‌نامه‌های تألیف شده در تاریخ جمع قرآن
۵ - ترتیب آیاتِ سُور
       ۵.۱ - ادله
              ۵.۱.۱ - بررسی ادله مذکور
۶ - ترتیب سور
       ۶.۱ - توقیفی بودن
              ۶.۱.۱ - ادله نقلی و تاریخی
                     ۶.۱.۱.۱ - دلیل اول
                     ۶.۱.۱.۲ - دلیل دوم
                     ۶.۱.۱.۳ - سوم
                     ۶.۱.۱.۴ - چهارم
                     ۶.۱.۱.۵ - پنجم
                     ۶.۱.۱.۶ - دلیل ششم
                     ۶.۱.۱.۷ - دلیل هفتم
                     ۶.۱.۱.۸ - هشتم
                     ۶.۱.۱.۹ - دلیل نهم
                     ۶.۱.۱.۱۰ - دهم
                     ۶.۱.۱.۱۱ - یازدهم
                     ۶.۱.۱.۱۲ - دلیل دوازدهم
              ۶.۱.۲ - دلیل عقلی و کلامی
       ۶.۲ - اجتهادی بودن ترتیب همه سوره‌های قرآن
       ۶.۳ - ادله دیدگاه اجتهادی بودن
              ۶.۳.۱ - روایات دال بر نگهداری قرآن در حافظه افراد
              ۶.۳.۲ - نکات تامل برانگیز در روایات مذکور
                     ۶.۳.۲.۱ - نکته اول
                     ۶.۳.۲.۲ - نکته دوم
                     ۶.۳.۲.۳ - نکته سوم
                     ۶.۳.۲.۴ - نکته چهارم
              ۶.۳.۳ - دلیل دیگر مخالفان جمع قرآن در زمان رسول خدا
              ۶.۳.۴ - عدم امکان جمع قرآن در زمان پیامبر
              ۶.۳.۵ - اولین شخص جمع آوری کننده قرآن
              ۶.۳.۶ - اختلاف مصاحف صحابه
              ۶.۳.۷ - عدم نص از رسول خدا در ترتیب سور
              ۶.۳.۸ - بررسی ادله مذکور
       ۶.۴ - اجتهادی بودن ترتیب برخی از سوره‌های قرآن
۷ - جمع بین اقوال
۸ - توحید مصاحف و جمع قرآن در زمان عثمان
       ۸.۱ - اساس قرار دادن مصحف ابوبکر
       ۸.۲ - ادوار جمع قرآن
۹ - خاورشناسان و جمع قرآن
       ۹.۱ - بررسی چند شبهه
۱۰ - فهرست منابع
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبع


جمع در لغت یعنی گردآوردن قطعات پراکنده و افزودن چیزی بر چیزی و جمع قرآن در اصطلاح علوم قرآنی دارای دو معنا است: ۱. حفظ کردن، به خاطر سپردن و از بر کردن. برخی جمع در آیه شریفه «اِنَّ عَلَینا جَمعَهُ وقُرءانَه» را به این معنا دانسته
[۴] جامع البیان، ج۲۹، ص۱۱۸.
و بر اساس این معنا حفّاظ قرآن را «جمّاع القرآن» نامیده‌اند.
[۶] مباحث فی علوم القرآن، ص۶۵.
(حفظ قرآن) ۲. نگارش قرآن که به چند صورت بوده است: ا. نگارش قرآن به صورت پراکنده و بدون رعایت نظم و ترتیب بین آیات و سوره‌های آن؛ ب. نگارش قرآن با رعایت نظم و ترتیب بین آیاتِ سوره‌ها؛ ج. نگارش قرآن بامراعات ترتیب بین آیات و سوره‌های آن.
[۷] مباحث فی علوم القرآن، ص۶۵.
[۸] مناهل العرفان، ج۱، ص۱۷۳.
مقصود از جمع در این مقاله نگارش قرآن بر یکی از سه وجه اخیر است.


سابقه جمع قرآن را باید در روایات فراوان و متناقضی جست و جو کرد که در این خصوص وارد شده‌اند. شاید ابن سعد (م. ۲۳۰ ق.) را بتوان از نخستین کسانی دانست که روایات جمع قرآن را در بابی با عنوان «ذکر من جمع القرآن علی عهد رسول اللّه» آورده است. سپس بخاری (م. ۲۵۶ ق.) در کتاب صحیح افزون بر اینکه در باب‌های مختلف به مناسبت، روایات آن را یادآوری کرده،
[۱۰] صحیح البخاری، ج۴، ص۲۲۹.
[۱۱] صحیح البخاری، ج۵، ص۲۱۰ - ۲۱۱.
[۱۲] صحیح البخاری، ج۶، ص۱۰۳.
[۱۳] صحیح البخاری، ج۶، ص۲۵۶.
شماری از این روایات را در بابی با عنوان «جمع القرآن» گرد آورده است.
[۱۴] صحیح البخاری، ج۶، ص۹۸ - ۹۹.
طبری (م. ۳۱۰ ق.) در مقدمه تفسیرش بعد از نقل روایات، جمع قرآن را کار عثمان می‌داند.
[۱۵] جامع البیان، ج۱، ص۲۱ - ۲۲.
باقلانی (م. ۴۰۳ ق.) از نخستین کسانی است که مباحث جمع قرآن را در کتاب الانتصار للقرآن مطرح کرده و به طور مبسوط به نقد و بررسی ادله موافقان و مخالفان توقیفی بودن جمع قرآن پرداخته است و بارها بر جمع قرآن در زمان ابوبکر و اجتهادی بودن ترتیب سوره‌ها تاکید می‌کند.
[۱۹] الانتصار، ج۱، ص۱۱۴ - ۱۱۵.
ابن عطیه (م. ۵۴۶ ق.) نیز در المحررالوجیز بر این باور است که قرآن در زمان ابوبکر در حالی که سوره‌های آن مرتب نشده بود گردآوری شد و در زمان عثمان با معیار قرار دادن صحیفه‌هایی که ابوبکر جمع آوری کرده بود آن را با چینش کنونی جمع کردند؛ ولی وی در نهایت با شاهد گرفتن روایات، ترتیب بخشی از سوره‌ها را مربوط به زمان پیامبر می‌داند. طبرسی (م. ۵۴۸ ق.) به تبع سید مرتضی ترتیب سوره‌ها را از پیامبر می‌داند. قرطبی (م. ۶۷۱ ق.) نیز دیدگاه‌های مختلف را به تفصیل گزارش کرده است؛ همچنین نیشابوری (م. ۷۲۸ ق.) ابوبکر را نخستین جامع قرآن و کار عثمان را جمع مردم بر یک مصحف و قرائت دانسته است؛ اما با وجود این، مدعی است ترتیب سوره‌ها توقیفی و به امر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده است.
[۲۳] غرائب القرآن، ج۱، ص۲۷ - ۲۸.
آلوسی
[۲۴] روح المعانی، ج۱، ص۴۰ - ۴۸.
(م. ۱۲۷۰ ق.)؛ ابن عاشور (م. ۱۳۹۳ق.)؛ دروزه، آیت اللّه خوئی و برخی دیگر از مفسران نیز در مقدمه تفسیرشان به تفصیل به مباحث جمع قرآن پرداخته‌اند.
[۲۷] آلاء الرحمن، ج۱، ص۱۷ - ۱۹.
[۲۸] البیان، ج۱، ص۲۴۰ - ۲۵۹.
به گفته محمود ابوریّه کتاب اخیر (البیان) به تنهایی در بیان جمع قرآن کافی است و مؤلف آن ضمن بررسی همه جوانب مسئله به تفصیل به جزییات آن پرداخته و مطالعه آن بر هر مسلمانی لازم است
[۳۰] اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۴۸ - ۲۴۹.
؛ همچنین کتاب‌هایی که با عنوان المصاحف تدوین شده‌اند به مباحث مربوط به جمع قرآن پرداخته‌اند؛ مانند المصاحف سجستانی (م. ۳۱۶ ق.) و المقنع فی رسم مصاحف الامصار.
[۳۱] الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۶.



جمعی از معاصران نیز کتاب‌هایی مستقل در این باره نگاشته‌اند؛ مانند: ۱. تاریخ جمع قرآن کریم از سید محمدرضا جلالی نائینی ؛ ۲. جمع القرآن دراسة تحلیلیة لمرویاته از اکرم عبد خلیفه دیلمی؛ ۳. تدوین القرآن از علی کورانی؛ ۴. کاوشی در تاریخ جمع قرآن اثر سید محمد علی ایازی؛ ۵. متی جُمع القرآن از سید محمد شیرازی؛ ۶. الکلمات الحسان فی الحروف السبعة و جمع القرآن نگاشته محمد المطیعی...؛ ۷. کتابة القرآن فی العهد المکی از عبدالرحمن عمر اسبینداری؛ ۸. فصول فی تاریخ القرآن اثر محمود محمدالخیطور. فصل اول این کتاب به مباحث جمع قرآن پرداخته است.
۹. الوحی من التنزیل الی التدوین از حمادی المسعودی؛ ۱۰. تدوین القرآن المجید از محمد عزه دروزه؛ ۱۱. پژوهشی در مصحف امام علی علیه‌السّلام اثر جعفر نکونام.


پایان نامه‌های متعددی نیز در این موضوع تدوین شده‌اند؛ مانند: ۱. پژوهشی پیرامون جمع و تدوین قرآن کریم در عصر رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از محمود عرب شیرازپور
[۳۲] چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۷۴.
؛ ۲. پژوهشی در جمع و تدوین قرآن اثر محمدرضا ماهرویی
[۳۳] چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۷۸.
؛ ۳. جمع و تدوین قرآن نگاشته سید داود مصطفوی
[۳۴] چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۱۳۱.
؛ ۴. جمع و تدوین قرآن از احمد فغانی
[۳۵] چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۱۳۱ - ۱۳۲.
؛ ۵. جمع و تدوین قرآن کریم اثر نادر مجتبی ثمرین
[۳۶] چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۱۳۲.
[۳۷] چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، حدیثی، ص۷۹.
؛ ۶. بررسی دیدگاه مستشرقین و علمای فریقین در زمینه جمع و تدوین قرآن نگاشته سید مسعود موسوی
[۳۸] چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۵۱.
؛ ۷. نقد و بررسی آراء مختلف در جمع و تدوین قرآن از جهانگیر امیری.
[۳۹] چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۲۰۵.

کتاب‌های علوم قرآن مانند البرهان فی علوم القرآن زرکشی، المرشد الوجیز ابوشامه، الاتقان سیوطی، مناهل العرفان زرقانی، مباحث فی علوم القرآن صبحی صالح، التمهید فی علوم القرآن استاد معرفت، علوم القرآن حکیم، بحوث فی علوم القرآن میرمحمدی و نیز کتاب‌های تاریخ قرآن به تفصیل این بحث را مطرح کرده‌اند؛ مانند تاریخ قرآن زنجانی، رامیار، معرفت، محمد حسین صغیر، حجتی و جز این‌ها.


آرای گوناگونی درباره جمع قرآن بیان شده است. بسیاری از قرآن پژوهان معتقدند تنظیم سوره‌ها و شروع و ختم آن‌ها به دستور و اعلام رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده است و جمعی بر آن ادعای اجماع کرده‌اند
[۴۰] فتح الباری، ج۹، ص۳۷.
[۴۱] الاتقان، ج۱، ص۱۶۱.
[۴۲] روح المعانی، ج۱، ص۴۷.
[۴۳] مباحث فی علوم القرآن، ص۷۱.
و در آن تردیدی نیست
[۴۶] روح المعانی، ج۱، ص۴۷.
و روایات و ادله پرشماری
[۵۰] مباحث فی علوم القرآن، ص۷۰ - ۷۱
[۵۱] بحوث فی تاریخ القرآن، ص۱۰۰ - ۱۰۴.
بر آن دلالت دارند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

۵.۱ - ادله

۱. روایاتی که با ذکرِ نام سوره‌های قرآن، برای قرائت آن‌ها ثواب و خواصی را ذکر می‌کنند.
[۵۳] التمهید، ج۱، ص۲۷۵.
[۵۴] بحوث فی تاریخ القرآن، ص۱۰۱ - ۱۰۲.
شایان ذکر است هرچند بخشی از این روایات ضعیف یا مجعول‌اند، روایات معتبر نیز در این زمینه کم نیستند.
۲. روایاتی که دلالت دارند پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برخی از سوره‌های قرآن را با ترتیب کنونی در نماز و غیر آن تلاوت می‌کردند.
[۵۵] سنن النسائی، ج۲، ص۱۷۷.
[۵۶] الاتقان، ج۱، ص۱۶۲.
[۵۷] مباحث فی علوم القرآن، ص۷۱.

۳. روایاتی که دلالت دارند رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آیاتی را به عنوان اولین یا آخرین آیات برخی سوره‌ها ذکر می‌کنند،
[۵۸] مسند احمد، ج۵، ص۱۹۶.
[۵۹] السنن الکبری، ج۱، ص۲۲۳.
[۶۰] السنن الکبری، ج۳، ص۲۰.
[۶۱] الاتقان، ج۱، ص۱۶۲
[۶۲] بحوث فی تاریخ القرآن، ص۱۰۳.
مگر اینکه ادعا شود ممکن است آیات وسط برخلاف چینش کنونی بوده است که بسیار بعید است و کسی چنین ادعایی نکرده است.
۴. روایاتی که می‌گویند: آیه‌ای فرود می‌آمد و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌فرمود: جبرئیل دستور داده است که این آیه را در فلان سوره قرار دهم
[۶۳] البرهان، ج۱، ص۲۴۱.
؛ مانند:
ا. روایت شده که آیه «واتَّقوا یَومـًا تُرجَعونَ فیهِ اِلَی اللّهِ» آخرین آیه‌ای بود که در اواخر عمر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نازل شد و آن حضرت فرمود: جبریل فرمان داده است آن را بعد از آیه ۲۸۰ بقره قرار دهید. به این روایت نقدهایی وارد شده است: اولاً این روایت در نقل یاد شده مرسل است و در برخی نقل‌ها موقوف و منقول از ابن عباس و برخی دیگر از صحابه است
[۶۹] تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۵۵۸.
و چه بسا اجتهاد خود آن‌ها باشد. ثانیا با روایات دیگری که آیات دیگر را آخرین آیه نازل شده دانسته‌اند، تعارض دارد و اختلاف درباره آخرین آیه نازل شده به قدری است که باقلانی احتمال داده است این روایات اجتهادات راویان باشند.
[۷۰] البرهان، ج۱، ص۲۱۰.
برخی نیز درصدد جمع بین این روایات برآمده‌اند.
[۷۱] الاتقان، ج۱، ص۸۰ - ۸۱.
ثالثا این آیه با واو عطف شروع شده
[۷۲] اعراب القرآن، دعاس، ج۱، ص۱۱۸.
[۷۳] اعراب القرآن، درویش، ج۱، ص۴۳۲.
و حاکی از پیوستگی آن به آیات پیشین است و نزول جداگانه آن خلاف ظاهر و سیاق آیه است.
[۷۴] پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۲۰۳.

رابعا ادعا شده هیچ دلیلی وجود ندارد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بخواهد آیات قرآن را برخلاف ترتیب نزول جایگذاری کند؛ به ویژه آنکه قرآن امام علی علیه‌السّلام که با اشاره پیامبر جمع آوری شده چینش آیاتش به ترتیب نزول بوده است
[۷۵] فتح الباری، ج۹، ص۲۴.
و هیچ آیه‌ای برخلاف نزول جایگذاری نشده بود و اساساً هیچ حاجتی به این نبوده است که آیات با اشاره پیامبر مرتب شود.
[۷۸] پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۱۶۳ - ۱۶۹.
گفتنی است این اشکالات با یک انگیزه مطرح نشده‌اند؛ برخی را کسانی مطرح کرده‌اند که توقیفیت چینش آیات در سوره‌ها را باور ندارند؛ مانند اشکال اول و دوم؛ ولی برخی، اشکالات فوق را برای اثبات چینش آیات سوره‌ها برحسب ترتیب نزول مطرح کرده‌اند.
ب. از طریق اهل سنت نقل شده است که پس از نزول آیه «اِنَّ اللّهَ یَامُرُ بِالعَدلِ والاِحسـنِ...» پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: جبرئیل فرمان داد تا آن را در این سوره قرار دهم. شهربن حوشب روایت مذکور را از عثمان بن ابی العاص گزارش کرده است. همو در نقلی دیگر بدون ذکر جمله «جبرئیل فرمان داد تا آن را در این سوره قرار دهم» روایت مذکور را از عثمان بن مظعون نقل کرده است. ابن کثیر هر دو روایت را تایید می‌کند
[۸۰] مسند احمد، ج۴، ص۲۱۸.
[۸۱] تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۵۱۲ - ۵۱۳.
؛ ولی برخی با توجه به مکی بودن سوره نحل و اسلام آوردن عثمان بن ابی العاص در سال نهم هجرت در نقل اول تردید کرده‌اند.
[۸۲] پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۲۰۴.

۵. بر پایه روایتی هرگاه آیه و سوره‌ای بر پیامبر نازل می‌شد دستور می‌دادند آن را بنویسند و درباره هریک از آیات پراکنده می‌فرمودند آن را در فلان سوره قرار دهید.
[۸۳] مسند احمد، ج۱، ص۵۷.
[۸۴] مسند احمد، ج۱، ص۶۹.
[۸۵] سنن الترمذی، ج۴، ص۳۳۷.
[۸۶] البرهان، ج۱، ص۲۳۲.
روایت یاد شده را یزید فارسی مجهول الحال
[۸۸] التاریخ الکبیر، ج۸، ص۳۶۷ - ۳۶۸.
از ابن عباس گزارش کرده است و از نظر برخی محققان اهل سنت ضعیف شمرده شده است.
[۸۹] ضعیف سنن الترمذی، ص۳۸۱.


۵.۱.۱ - بررسی ادله مذکور

گفتنی است با وجود ادله یاد شده و اتفاق نظر پیش گفته، علامه طباطبایی در توقیفی بودن ترتیب همه آیات در سوره‌ها، تردید کرده و معتقد است روایات یاد شده توقیفی بودن ترتیب بخشی از آیات را ثابت می‌کنند نه همه آن‌ها را.
به هر روی مجموع ادله گذشته به ویژه دلیل‌های یکم تا سوم و اتفاق نظر کم نظیر قرآن پژوهان، همسانی ترتیب کنونی آیاتِ سوره‌ها را با آنچه در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده است نتیجه می‌دهد، افزون بر اینکه ترتیب کنونی آیاتِ سوره‌های قرآن در قریب به اتفاق آیات مطابق با ترتیب نزول است و چنان که در روایات فریقین آمده است نزول هر سوره با «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آغاز و آیات آن سوره یکی پس از دیگری نازل می‌شد، تا اینکه با نزول بسم اللّه بعد پایان سوره معلوم می‌شد
[۹۴] المجموع، ج۳، ص۳۳۷.
[۹۵] فتح الباری، ج۹، ص۳۹.
و چنانچه روایات پیشین مبنی بر جایگزینی آیات بر خلاف ترتیب نزول، درست باشد موارد معدودی از این قاعده تخطی شده است.
[۹۶] الاتقان، ج۱، ص۱۶۱ - ۱۶۴.



در اینکه ترتیب کنونی سوره‌ها توقیفی است و به فرمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم انجام شده است یا این کار بعد از آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و توسط صحابه انجام گرفته اختلاف جدی است. نتیجه اختلاف یاد شده اختلاف دیگری است و آن اینکه نوعا مدعیان توقیفی بودن ترتیب سور، گردآوری قرآن را مربوط به زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌دانند، هرچند در نوشت ابزارهای مختلف بوده و بعد از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم میان دو جلد قرار گرفته است؛ اما کسانی که ترتیب سوره‌ها را اجتهادی می‌دانند جمع قرآن به معنای مرتب کردن سوره‌های آن در چینش کنونی را مربوط به بعد از آن حضرت می‌دانند. دیدگاه‌های مختلف در این مسئله بدین شرح‌اند:

۶.۱ - توقیفی بودن

جمع زیادی از جمله ابن اشته اصفهانی
[۹۷] الاتقان، ج۱، ص۱۶۷.
(م. ۲۳۶ ق.)؛ حارث بن اسد محاسبی
[۹۸] الاتقان، ج۱، ص۱۶۷.
(م. ۲۴۳ ق.)؛ بلخی (م. ۳۱۹ ق.)؛ ابن انباری
[۱۰۰] فتح الباری، ج۹، ص۳۸.
[۱۰۱] الاتقان، ج۱، ص۱۶۵.
(م. ۳۲۸ق.)؛ سید مرتضی
[۱۰۲] مجمع البیان، ج۱، ص۴۲.
(م. ۴۳۶ ق.)؛ حاکم جشمی
[۱۰۳] کاوشی در جمع قرآن، ص۱۶.
(م. ۴۹۴ ق.)؛ کرمانی
[۱۰۴] الاتقان، ج۱، ص۱۶۵.
(م. ۵۰۰ ق.)؛ طبرسی
[۱۰۵] مجمع البیان، ج۱، ص۴۲ - ۴۴.
(م. ۵۴۸ ق.)؛ ابن شهر آشوب
[۱۰۶] متشابه القرآن، ج۲، ص۷۷.
(م. قرن۶ ق.)؛ ابن حصار
[۱۰۷] الاتقان، ج۱، ص۱۶۴.
(م. ۶۱۱ ق.)؛ نیشابوری
[۱۰۸] غرائب القرآن، ج۱، ص۲۸.
(م. ۷۲۸ ق.)؛ ابوشامه مقدسی (م. ۶۶۵ ق.) و جمع زیادی از معاصران
[۱۱۰] کاوشی در جمع قرآن، ص۱۶ - ۱۷.
از جمله آیه اللّه خوئی،
[۱۱۱] البیان، ص۲۴۰ - ۲۵۲.
علامه عسکری،
[۱۱۲] القرآن و روایات المدرستین، ج۱، ص۲۱۳ - ۲۱۴.
وهبه زحیلی، صبحی صالح،
[۱۱۴] مباحث فی علوم القرآن، ص۷۱.
دروزه، جعفر مرتضی عاملی و غیر ایشان
[۱۱۶] حقائق هامه، ص۶۳ - ۶۴.
[۱۱۷] الصحیح من سیرة النبی، ج۶، ص۳۳۹.
معتقدند جمع قرآن با ترتیب کنونی در زمان رسول خدا و با اشراف آن حضرت انجام گرفته است،
[۱۱۸] روح المعانی، ج۱، ص۴۶ - ۴۷.
[۱۱۹] متی جمع القرآن، ص۱۶.
حتی برخی بر آن ادعای اجماع کرده
[۱۲۰] متی جمع القرآن، ص۱۷.
و مدعی‌اند روایات صحیح فراوانی دلالت دارند که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و صحابه، قرآن را به ترتیب کنونی تلاوت می‌کردند.
[۱۲۱] جمع القرآن، ص۲۸.
قاضی ابوبکر (م. ۴۰۳ ق.) این نظر را ترجیح داده
[۱۲۲] فتح الباری، ج۹، ص۳۸.
و قرطبی آن را درست تر دانسته است.
به هر روی مدعیان جمع و تالیف قرآن در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با ترتیب کنونی به ادله نقلی و کلامی و عقلی استناد کرده‌اند که به بررسی آن‌ها در دو گروه می‌پردازیم:

۶.۱.۱ - ادله نقلی و تاریخی



۶.۱.۱.۱ - دلیل اول

قرآن در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم تدریس و حفظ و بر رسول خدا عرضه می‌شد و جمعی مانند ابن مسعود و ابیّ بن کعب و دیگران آن را چندین بار بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم خوانده‌اند.
[۱۲۵] متشابه القرآن، ج۲، ص۷۷.

گفتنی است که هیچ یک از موارد یاد شده، جمع قرآن به ترتیب کنونی را نتیجه نمی‌دهد، زیرا احتمال دارد تدریس، حفظ و عرضه قرآن با چینشی متفاوت با چینش کنونی بوده است.
[۱۲۶] تاریخ قرآن، ص۸۴ - ۸۵.


۶.۱.۱.۲ - دلیل دوم

بر پایه روایاتی فراوان اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ قرآن را ختم می‌کردند یا اینکه آن حضرت آنان را به ختم قرآن تشویق می‌کرد، بنابراین قرآن در زمان آن حضرت آغاز و پایانی داشته است.
[۱۲۷] مقدمتان فی علوم القرآن، ص۲۷.
[۱۲۸] دراسات قرآنیه، ص۷۷ - ۷۹.
این دلیل نیز مدعا را ثابت نمی‌کند، زیرا ختم قرآن، با ترتیب خاصی ملازمه ندارد.

۶.۱.۱.۳ - سوم

برخی ادعا کرده‌اند روایاتِ صحیح و پرشماری وجود دارد که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و صحابه قرآن را به ترتیب کنونی (از فاتحه تا ناس) می‌خواندند
[۱۲۹] جمع القرآن، ص۲۸.
؛ ولی این روایات را ذکر نکرده‌اند.

۶.۱.۱.۴ - چهارم

بنا به روایتی که بر طبق قواعد حدیثی اهل سنت صحیح شمرده شده
[۱۳۰] جمع القرآن، ص۸۶ - ۸۹.
از زید بن ثابت نقل شده است که نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بودیم و قرآن را از برگه‌ها جمع می‌کردیم.
[۱۳۱] مسند احمد، ج۵، ص۱۸۵.
[۱۳۲] سنن الترمذی، ج۵، ص۳۹۰.
[۱۳۳] البیان، ص۲۵۴.
معنای تالیف قرآن که در این روایت آمده مرتب کردن آیات و سوره‌های آن با نظارت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است نه نگارش محض.
[۱۳۴] دراسات قرآنیه، ص۷۶.
[۱۳۵] مباحث فی علوم القرآن، ص۷۰.
[۱۳۶] تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۱.

گفتنی است اموی بودن عبدالرحمن بن شماسه راوی حدیث یاد شده، ستایش از شام در ذیل این حدیث و اختلاف در نقل‌های آن چنان که در یک نقل «نُؤلّف القرآن»
[۱۳۷] الدر المنثور، ج۳، ص۱۱۲.
و در نقل دیگر «نکتب الوحی»
[۱۳۸] المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۵۸.
[۱۳۹] تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۲۸.
آمده است، از ضعف‌های حدیث مذکور و نشانه مجعول بودن آن شمرده شده‌اند.
[۱۴۰] پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۱۹۳ - ۱۹۸.


۶.۱.۱.۵ - پنجم

از عبداللَّه بن عمرو (عمر)
[۱۴۱] فتح الباری، ج۹، ص۴۷.
نیز نقل شده که در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم قرآن را جمع کرده بود
[۱۴۲] مسند احمد، ج۲، ص۱۶۳.
[۱۴۳] صحیح ابن حبان، ج۳، ص۳۳.
[۱۴۴] السنن الکبری، ج۵، ص۲۴.
؛ ولی جمع قرآن در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله؛ لزوما به معنای یکسان بودن ترتیب آن با ترتیب قرآن کنونی نیست.

۶.۱.۱.۶ - دلیل ششم

جمعی که از آن‌ها به «کاتبان وحی » یاد شده است
[۱۴۵] البدایة والنهایه، ج۵، ص۳۶۱.
[۱۴۶] تاریخ القرآن، زنجانی، ص۹۱ - ۹۶.
[۱۴۷] تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۰۲.
به فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ قرآن را بر روی نوشت ابزارهای مختلف می‌نوشتند و یک نسخه از آن نیز نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده
[۱۴۸] مسند احمد، ج۵، ص۱۸۵.
[۱۴۹] المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۴۲.
[۱۵۰] تاریخ القرآن، زنجانی، ص۹۷ - ۹۹.
و روایت شده است آن حضرت هنگام وفات به علی علیه‌السّلام فرمودند: قرآن در کنار بستر من در جزوه‌ها، حریرها و کاغذهاست. آن‌ها را جمع کن و نگذار ضایع شود، چنان که یهود تورات را ضایع کردند. علی علیه‌السّلام به وصیت آن حضرت عمل کرد. گفته شده: روایات یاد شده، ظهور دارند که کاتبان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به امر آن حضرت قرآن را به ترتیب کنونی جمع آوری کرده بودند
[۱۵۳] متی جمع القرآن، ص۱۶ - ۱۷.
؛ ولی ادعای چنین ظهوری مشکل است وجمع قرآن در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بر همسان بودن آن با ترتیب مصحف کنونی دلالتی ندارد.

۶.۱.۱.۷ - دلیل هفتم

در روایات نام عده‌ای (۴ یا ۶ نفر یا بیشتر)
[۱۵۴] حقائق هامه، ص۹۰ - ۱۰۰.
از صحابه آمده که قرآن را در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم جمع کرده‌اند.
[۱۵۶] صحیح البخاری، ج۶، ص۱۰۳.
[۱۵۷] مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۴۱ - ۴۲.
ادعا شده این کار زیر نظر آن حضرت بوده است
[۱۵۸] لباب التاویل، ج۱، ص۹.
[۱۵۹] حقائق هامه، ص۹۰ - ۱۰۰.
و حمل جمع در این روایات بر حفظ،
[۱۶۰] التمهید، ج۱، ص۲۸۵.
بعید به نظر می‌رسد، زیرا دلیلی بر آن نیست،
[۱۶۱] البیان، ص۲۵۱.
[۱۶۲] دراسات قرآنیه، ص۷۵ - ۷۶.
[۱۶۳] دراسات قرآنیه، ص۸۲.
بلکه دلیل برخلاف آن است؛ به ویژه که می‌دانیم حافظان قرآن در عصر رسالت به مراتب بیش از این تعداد بوده‌اند.
[۱۶۴] دراسات قرآنیه، ص۷۵.
[۱۶۵] مباحث فی علوم القرآن، ص۶۵ - ۶۸.
برخی روایات که از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نقل شده و تلاوت قرآن را از روی مصحف تشویق می‌کند
[۱۶۷] حقائق هامه، ص۸۲ - ۸۶.
تاییدی بر این مطلب است
[۱۶۸] دراسات قرآنیه، ص۸۴.
؛ ولی بر فرض مراد از «جمّاع القرآن» نگارندگان آن باشد، نگارش و نیز تشویق به تلاوت قرآن از روی مصحف در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم هیچ دلالتی بر یکسان بودن ترتیب سور آن با ترتیب کنونی ندارد.

۶.۱.۱.۸ - هشتم

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرموده است: «لاصلوة الاّ بفاتحة الکتاب»
[۱۶۹] سنن الترمذی، ج۱، ص۱۵۶.
و چون سوره حمد نخستین سوره نازل شده نیست، پس فاتحة الکتاب بودن آن به علت ترتیب کنونی قرآن در زمان آن حضرت است
[۱۷۰] مقدمتان فی علوم القرآن، ص۴۱ - ۴۲.
[۱۷۱] دراسات قرآنیه، ص۸۲.
[۱۷۲] نمونه، ج۱، ص۸ - ۹.
؛ ولی این دلیل نیز تمام نیست، چون اولاً برخی سوره حمد را نخستین سوره در ترتیب نزول دانسته‌اند و شاید عنوان فاتحه الکتاب بدین سبب باشد. ثانیا این روایت حداکثر توقیفی بودن سوره حمد در آغاز قرآن را ثابت می‌کند، لذا باقلانی با اینکه در جاهای مختلف الانتصار بر اجتهادی بودن ترتیب سوره‌ها اصرار دارد،
[۱۷۴] الانتصار، ج۱، ص۲۷۹.
احتمال توقیفی بودن آغاز و پایان قرآن را تقویت می‌کند، زیرا در آغاز و پایان همه مصاحف فاتحه الکتاب والناس بوده است.

۶.۱.۱.۹ - دلیل نهم

آیات تحدی و آیاتی که در آن‌ها از قرآن با عنوان «کتاب» یاد شده است و نیز حدیث متواتر ثقلین که در آن کتاب خدا در کنار عترت آمده است دلالت دارند که جمع و تالیف قرآن در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده و بعید است مراد از کتاب مجموعه‌ای نامرتب باشد
[۱۷۷] مقدمتان فی علوم القرآن، ص۲۷.
[۱۷۸] البیان، ص۲۵۲.
[۱۷۹] نمونه، ج۱، ص۱۱.
[۱۸۰] متی جمع القرآن، ص۱۸.
؛ هرچند با دلیل یاد شده و برخی دیگر از ادله پیش گفته نمی‌توان جمع قرآن در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را با ترتیب کنونی ثابت کرد؛ ولی اصل تدوین قرآن در زمان آن حضرت ثابت می‌شود، مگر اینکه گفته شود آیات تحدی و اطلاق کتاب بر قرآن در دوران مکی نیز با وجود جمع نشدن قرآن در یک مجموعه بوده است. افزون بر اینکه تحدی به خود آیات و سوره‌ها بوده است نه ترتیب موجود بین آن‌ها.
[۱۸۱] التمهید، ج۱، ص۲۸۵ - ۲۸۶.


۶.۱.۱.۱۰ - دهم

روایتی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم که قرآن را با ترتیب کنونی به ۴ قسمت (سبع طُوَل، مئین، مثانی و مُفصّلات) قسمت کرده است
[۱۸۳] مسند احمد، ج۴، ص۱۰۷.
[۱۸۴] البرهان، ص۲۴۴.
و از نظم قرآن در مجموعه‌ای منسجم با ترتیب کنونی حکایت می‌کند؛ ولی اضطراب متن روایت در نقل‌های مختلف، اجمال و قابلیت انطباق آن بامصحف عثمانی و مصحف ابن مسعود
[۱۸۵] التمهید، ج۱، ص۳۱۲ - ۳۱۴.
[۱۸۶] التمهید، ج۱، ص۳۲۶ - ۳۳۱.
و اُبیّ بن کعب
[۱۸۷] التمهید، ج۱، ص۳۲۳ - ۳۲۴.
[۱۸۸] التمهید، ج۱، ص۳۲۶ - ۳۳۱.
از اشکالاتی‌اند که بر روایت مذکور، وارد شده‌اند.
[۱۸۹] پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۱۷۶ - ۱۷۸.


۶.۱.۱.۱۱ - یازدهم

بنا به نقلی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ۷ سوره طولانی قرآن
[۱۹۰] المصنف، ابن ابی شیبه، ج۱، ص۴۰۴.
[۱۹۱] المصنف، عبدالرزاق، ج۲، ص۱۴۷ - ۱۴۸.
را در یک رکعت خواند. این نقل، ۷ سوره را با ترتیب کنونی یاد می‌کند. مشابه این روایت در سوره‌های مفصل نیز آمده است
[۱۹۲] المصنف، ابن ابی شیبه، ج۱، ص۴۰۴.
که موارد یاد شده بر شناخته شدن ترتیب کنونی در آن زمان دلالت دارند؛ نیز روایتی که دلالت دارد قرآن در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به ۷ جزء تقسیم شده بود
[۱۹۳] مسند احمد، ج۴، ص۳۴۳.
[۱۹۴] البرهان، ج۱، ص۲۴۷.
[۱۹۵] البرهان، ج۱، ص۲۵۰.
و ابن حجر بعد از نقل آن، آن را دلیل توقیفی بودن ترتیب سوره‌ها می‌داند.
[۱۹۷] فتح الباری، ج۹، ص۳۶ - ۳۷.
به نظر می‌رسد نقل‌های یاد شده، بر فرض صحت، توقیفی بودن همه سوره‌های قرآن را به گونه موجبه کلیه ثابت نمی‌کنند، چنان که زرقانی ذیل حدیث تقسیم قرآن به ۷ جزء به این مطلب تصریح کرده است، افزون بر اینکه خواندن رسول خدا ۷ سوره طولانی (بیش از ۱۰ جزء) را در یک رکعت بعید به نظر می‌رسد.

۶.۱.۱.۱۲ - دلیل دوازدهم

روایت ابیّ بن کعب که با ذکر سوره‌ها با ترتیب کنونی فضیلت قرائت آن‌ها را بیان می‌کند از دیگر ادله مدعیان توقیفی بودن ترتیب سوره هاست
[۱۹۹] مقدمتان فی علوم القرآن، ص۷۲ - ۷۳.
؛ ولی مجعول بودن یا دست کم ضعف سندِ روایت یاد شده و نیز احتمال نقل به معنا و چینش ذکر ثواب سوره‌ها بر اساس چینش کنونی قرآن، از اشکالاتی‌اند که بر آن وارد شده‌اند.
[۲۰۰] پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۱۸۳ - ۱۸۴.


۶.۱.۲ - دلیل عقلی و کلامی

قرآن قانون اساسی اسلام و معجزه ابدی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است، از این رو و با توجه به اهتمام فراوان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و مسلمانان به قرآن و وجود نوشت ابزار کافی برای نوشتن قرآن، عقلاً نمی‌توان پذیرفت که آن حضرت قرآن را جمع نکرده، از دنیا برود و آن را در معرض ضایع شدن قرار دهد.
[۲۰۲] البیان، ص۲۵۲.
[۲۰۳] حقائق هامه، ص۸۱ - ۸۲.
[۲۰۴] الاجتهاد والتقلید، ص۳ - ۴.
ادامه داشتن نزول قرآن در زمان حیات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نیز نمی‌تواند دلیل بر ترک این مهم باشد،
[۲۰۵] التمهید، ج۱، ص۲۸۶.
همان گونه که این امر در چینش آیات در زمان آن حضرت خللی ایجاد نمی‌کرد؛ افزون بر اینکه ائمه اهل بیت علیهم‌السّلام مصحف عثمانی را تایید و ترتیب کنونی قرآن را پذیرفته‌اند.
[۲۰۷] الکافی، ج۲، ص۶۱۹.
[۲۰۹] التبیان، ج۹، ص۴۹۵.
[۲۱۰] تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۴۱.
اگر این تدوین و ترتیب در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و زیر نظر آن حضرت انجام نگرفته بود، امامان علیهم‌السّلام آن را بازگو می‌کردند.
[۲۱۱] تاریخ قرآن، حجتی، ص۸۹ - ۹۰.

به هر روی اظهار نظر قطعی در این مسئله، دشوار است، از این رو زرکشی گاهی به توقیفی بودن
[۲۱۲] البرهان، ج۱، ص۲۳۷.
[۲۱۳] البرهان، ج۱، ص۲۵۹ - ۲۶۱.
و گاهی برخلاف آن
[۲۱۴] البرهان، ج۱، صص ۲۶۰.
نظر می‌دهد؛ ولی بدون تردید تایید ائمه اهل بیت علیهم‌السّلام از مصحف عثمانی و دلیل عقلی یاد شده گواه توقیفی بودن چینش سوره هایند و دلالت دارند که همه آیات و سوره‌های قرآن در زمان رسول خدا با دقت تمام نگارش شده‌اند
[۲۱۵] تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۰۱ - ۲۱۸.
[۲۱۶] البرهان، ج۱، ص۲۲۰.
و ادله و قراین نقلی زیادی که به بخشی از آن‌ها اشاره شد تاییدی بر این دیدگاه‌اند.
[۲۱۷] حقائق هامه، ص۶۴ - ۱۰۴.


۶.۲ - اجتهادی بودن ترتیب همه سوره‌های قرآن

جمعی به اجتهادی بودن ترتیب کنونی قرآن معتقدند؛ مالک (م. ۱۷۹ ق.)؛ طبری (م. ۳۱۰ ق.) ،
[۲۱۸] ترجمه تفسیر طبری، ص۷ - ۸.
[۲۱۹] البرهان، ج۱، ص۲۵۷ - ۲۵۸.
[۲۲۰] تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۹.
ابن فارس
[۲۲۱] البرهان، ج۱، ص۲۵۸ - ۲۵۹.
(م. ۳۹۵ ق.)؛ مکی بن ابی طالب
[۲۲۴] کاوشی در تاریخ جمع قرآن، ص۱۵.
(م. ۴۳۷ ق.)؛ عزالدین بن عبدالسلام
[۲۲۵] فوائد فی مشکل القرآن، ص۶۷.
[۲۲۶] کاوشی در تاریخ جمع قرآن، ص۱۵.
(م. ۶۶۰ ق.)؛ خطّابی (م. ۳۸۸ ق.)
[۲۲۷] تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۹.
و از بزرگان شیعه محدث نوری
[۲۲۸] فصل الخطاب، ص۴.
(م. ۱۳۲۰ ق.)؛ علامه طباطبایی ، استاد معرفت
[۲۳۰] التمهید، ج۱، ص۲۷۳.
و جمعی دیگر، بر این باورند. در میان قدما قاضی ابوبکر ضمن تاکید بر توقیفی بودن ترتیب آیات بارها بر اجتهادی بودن ترتیب سوره‌ها تاکید می‌کند.
[۲۳۲] الانتصار، ص۶۰.
این قول به جمهور نسبت داده شده است،
[۲۳۴] الاتقان، ج۱، ص۱۶۴ - ۱۶۵.
هرچند در این نسبت تردید است و به نظر بیشتر ناشی از ذکر روایات جمع قرآن پس از پیامبر و سکوت در برابر آن هاست نه تصریح به این دیدگاه.

۶.۳ - ادله دیدگاه اجتهادی بودن

مهم‌ترین ادله این گروه عبارت‌اند از:

۶.۳.۱ - روایات دال بر نگهداری قرآن در حافظه افراد

روایات جمع قرآن پس از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم توسط زید؛ این روایات دلالت دارند که در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم قرآن در حافظه افراد نگهداری می‌شد. در دوران ابوبکر در جنگ یمامه شمار فراوانی از حافظان قرآن شهید شدند. خلیفه با هشدارِ عمر از ترس ضایع شدن قرآن به فکر جمع قرآن افتاد و زید بن ثابت با عده‌ای (سعید بن عاص، عبدالرحمن بن حارث بن هشام و عبداللّه بن زبیر) به دستور ابوبکر این کار را انجام دادند و بدین ترتیب نسخه‌ای از قرآن را نگاشتند. این نسخه ابتدا نزد ابوبکر و پس از وی نزد عمر و سپس نزد دخترش حفصه نگهداری می‌شد.
[۲۳۵] صحیح البخاری، ج۶، ص۹۸ - ۹۹.
[۲۳۶] فضائل القرآن، ص۷۴ - ۷۵.
[۲۳۷] کنزالعمال، ج۲، ص۵۷۱.
بنا به گزارش یعقوبی این کار را گروهی متشکل از ۲۵ نفر از قریش و ۵۰ نفر از انصار به سرپرستی زید عهده دار شدند و ابوبکر به آن‌ها دستور داد قرآن را بنویسند و بر سعید بن عاص که مردی فصیح بود عرضه کنند.
[۲۳۸] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۵.
گفته شده: این گروه هر روز در مسجد گرد هم می‌آمدند و کسانی که آیه یا سوره‌ای از قرآن در اختیار داشتند نزد آن‌ها می‌آورند و با ارائه دو شاهد بر هر آیه یا سوره، از آن‌ها دریافت می‌شد.
[۲۳۹] الاتقان، ج۱، ص۱۵۷.
[۲۴۰] التمهید، ج۱، ص۲۹۹.
تنها دو آیه پایانی سوره برائت را از خزیمة بن ثابت به دلیل آنکه پیامبر شهادت او را دو شهادت به حساب آورده بود بدون ارائه شاهدی دیگر پذیرفتند؛
[۲۴۱] صحیح البخاری، ج۵، ص۲۱۱.
[۲۴۲] فتح الباری، ج۹، ص۱۳.
[۲۴۳] عمدة القاری، ج۱۸، ص۲۸۲.


۶.۳.۲ - نکات تامل برانگیز در روایات مذکور

ولی وجود برخی نکات تامل برانگیز در این روایات سبب تردید محققان در آن‌ها شده است؛ از جمله:

۶.۳.۲.۱ - نکته اول

با وجود پرشمار بودن روایات جمع قرآن بعد از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم،
[۲۴۴] کنز العمال، ج۲، ص۵۷۱ - ۵۹۰.
وجود تناقض بین این روایات و اضطراب متن سبب تردید در درستی آن‌ها می‌شود.
[۲۴۵] البیان، ص۲۴۷ - ۲۵۲.
[۲۴۶] تاریخ القرآن، نولدکه، ص۲۵۲ - ۲۵۶.
برخی نخستین جمع قرآن را مربوط به زمان ابوبکر و بعضی مربوط به زمان عمر و برخی به زمان عثمان می‌دانند. از برخی از این روایات برداشت می‌شود که بعضی از آیات قرآن تا زمان عثمان فقط در سینه افراد نگهداری شده و تدوین نشده بوده است؛ همچنین تناقضات دیگری نیز در این روایات دیده می‌شوند.
[۲۴۷] الایضاح، ص۲۲۲ - ۲۲۳.
[۲۴۸] البیان، ص۲۴۵ - ۳۵۲.

گفتنی است هرچند برخی محققان درصدد پاسخ از بعضی از این اشکالات برآمده‌اند
[۲۴۹] التمهید، ج۱، ص۲۸۵.
؛ ولی تامل در مجموعه این روایات تردیدهایی باقی می‌گذارد. برخی از این روایات که زید یا فرزندش خارجه آن‌ها را نقل کرده‌اند سعی دارند با بزرگنمایی کار و بازگویی دشواری آن، برای زید فضیلت سازی کنند؛ به گونه‌ای که حتی در برخی از آن‌ها همراهی و کمک دیگران نادیده گرفته شده است یا اوراق اصلی و منبع اساسی زید را دست کم و ناچیز جلوه می‌دهد تا بزرگی کار خود را نمایان سازد، غافل از آنکه نوشته‌های قرآن که در حضور شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم تدوین شده بود در اختیار زید و دیگر همکارانش بود و چنین نبود که زید آن را از میان شاخه‌های خرما و استخوان پاره‌ها و سینه‌های افراد گرد آورده باشد،
[۲۵۰] المقنع، ص۳.
[۲۵۱] الاتقان، ج۱، ص۱۵۶.
زیرا هرچند از شاخه‌های خرما، استخوان‌ها، تکه‌های چوب و سنگ‌های نازک به عنوان نوشت ابزارهای قرآن در برخی روایات یاد شده است، در آن روزها نوشت ابزار نرم مانند کاغذ و چرم در مکه و مدینه فراوان بوده است و بسیاری از نامه‌های رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ بر روی چرم‌های آماده نوشته می‌شد و چنان که برخی محققان شیعه
[۲۵۲] تاریخ قرآن، رامیار، ص۳۰۸.
[۲۵۳] حقائق هامه، ص۱۲۷.
و سنی
[۲۵۴] جمع القرآن، ص۳۴ - ۳۵.
[۲۵۵] دفاع از قرآن، ص۱۷۸.
بیان کرده‌اند نوعا از آن‌ها استفاده می‌شده است. دقت در روایتی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در آن به امیرمؤمنان علیه‌السّلام وصیت می‌کند تا قرآن را که در پشت بستر آن حضرت است جمع کند، این مطلب را به خوبی تایید می‌کند. اگر قرار بود همه قرآن در نوشت ابزارهای سخت نوشته شده باشد طبیعتا می‌بایست حجم زیادی را اشغال کند، در حالی که طبق روایت یاد شده همه آن در یک پارچه وجود داشته است.
مشکل دیگر تردیدی است که برپایه برخی از این روایات، از ابوبکر یا زید برای انجام این کار به سبب بدعت بودن آن دیده می‌شود، با اینکه قبلاً در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم قرآن بارها مقابله و حفظ و نوشته شده بود و تمامی آیات و دست کم بسیاری از سوره‌ها مشخص شده بود، بنابراین، نوشتن و جمع قرآن کار تازه‌ای نبود تا بدعت باشد، زیرا قبلاً نسخه‌هایی از قرآن تهیه شده بود و نسخه اصلی آن نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نگهداری می‌شد و به گفته زرقانی، جمع قرآن کاری نو و بدعتی در اسلام نبود، بلکه تشریع آن براساس قواعدی بود که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با نوشتن قرآن و برگزیدن نویسندگان وحی پایه گذاشت
[۲۶۱] مناهل العرفان، ج۱، ص۲۵۴.
؛ همچنین هراس از نابودی قرآن آن گونه که عمر گفته نمی‌تواند انگیزه اصلی جمع قرآن باشد؛ به ویژه که می‌دانیم نسخه‌ای که ابوبکر آن را تهیه کرد هرگز در اختیار عموم قرار داده نشد.
[۲۶۲] دراسات قرآنیه، ص۸۷.
افزون بر اینکه بر فرض، جمع قرآن را در آن زمان کاری نو و بی سابقه بدانیم ضرورت آن بسیار روشن بود و آن گونه که این روایات حکایت می‌کنند پیچیده نبود. احتمالاً کسب فضیلتِ در اختیار داشتن نسخه‌ای از قرآن همانند دیگر صحابه برجسته و در اختیار داشتن قرآن، انگیزه دستگاه حاکم در این کار بوده است.
[۲۶۳] تاریخ قرآن، رامیار، ص۳۰۸-۳۰۹.
[۲۶۴] تاریخ قرآن، رامیار، ص۳۲۹ - ۳۳۲.


۶.۳.۲.۲ - نکته دوم

سعیدبن عاص که مطابق نقل یعقوبی، ابوبکر دستور داد قرآن را بر او عرضه کنند
[۲۶۵] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۵.
در آن زمان حدود ۱۰ سال داشته است. البته وی براساس روایات، در ماجرای توحید مصاحف توسط عثمان حضور داشته است
[۲۶۸] فتح الباری، ج۹، ص۱۶.
که احتمالاً ذکر او در اینجا به سبب خلط این دو جریان باشد.

۶.۳.۲.۳ - نکته سوم

این روایات با اجماع مسلمانان مبنی بر اثبات قرآن با تواتر مخالفت دارند، زیرا در آن‌ها آمده است که با شهادت دو نفر و حتی در برخی موارد با شهادت یک نفر قرآن ثبت می‌شد. توجه به این اشکال سبب شده است که برخی به توجیه ثبت قرآن با شهادت دو شاهد بپردازند و دو شاهد را به حفظ و کتابت
[۲۶۹] تاریخ قرآن، معرفت، ص۸۹.
یا شهادت به اینکه نوشتن در حضور پیامبر انجام شده است
[۲۷۰] جمال القراء، ج۱، ص۲۶۱.
یا شهادت بر اثبات یکی از وجوه قرائت
[۲۷۱] فتح الباری، ج۹، ص۱۲.
[۲۷۲] تحفة الاحوذی، ج۸، ص۴۰۸.
یا شهادت به اینکه نوشته‌ها مطابق با آخرین عرضه بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده است
[۲۷۳] الاتقان، ج۱، ص۱۵۷ - ۱۵۸.
تفسیر کنند، از این رو نویسنده مقدمة المبانی بعد از توجیه این روایات می‌نویسد: مگر ممکن است آیه‌ای را با شهادت یک یا دو نفر نوشته باشند؟
[۲۷۴] مقدمتان فی علوم القرآن، ص۳۸.
معرفت در پاسخ به اشکال یاد شده تواتر را در اینجا تواتر مصطلح ندانسته، بلکه مقصود از تواتر را یقین به نص قرآن دانسته که به باور ایشان با شهادت گروهی و تایید گروه دیگر به دست می‌آید؛ به ویژه که این گروه صحابه برجسته رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم باشند.
[۲۷۵] التمهید، ج۱، ص۲۸۶.
این سخن برخلاف آن چیزی است که از روایات جمعِ قرآن برداشت می‌شود، زیرا این روایات در شهادت دو عادل صراحت دارند نه چیزی بیش از آن.
[۲۷۶] کنزالعمال، ج۲، ص۵۷۴ - ۵۷۹.


۶.۳.۲.۴ - نکته چهارم

در دلیلی که در این روایات برای جمع قرآن بیان شده است (کشته شدن بسیاری از حافظان قرآن در جنگ یمامه) مناقشه شده است، زیرا در فهرست شهدای این جنگ نام افراد معدودی ذکر شده است که احتمال حافظ بودن اغلب قرآن را داشته‌اند،
[۲۷۷] البدایة والنهایه، ج۵، ص۳۶۹ - ۳۷۶.
هرچند این ادعا که شهدای این جنگ غالبا تازه مسلمانان بوده‌اند
[۲۷۸] تاریخ القرآن، نولدکه، ص۲۵۳.
[۲۷۹] درآمدی بر تاریخ قرآن، ص۷۲.
نیز پذیرفتنی نیست.
[۲۸۰] البدایة والنهایه، ج۵، ص۳۶۹ - ۳۷۶.


۶.۳.۳ - دلیل دیگر مخالفان جمع قرآن در زمان رسول خدا

دلیل دیگر مخالفان جمع قرآن در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم روایت زید بن ثابت است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از دنیا رفت، در حالی که قرآن گردآوری نشده بود؛ ولی اولاً این روایت با روایات دیدگاه نخست تعارض دارد؛ از جمله روایتی از خود زید که می‌گوید: ما در زمان رسول خدا قرآن را گردآوری می‌کردیم.
[۲۸۱] مسند احمد، ج۵، ص۱۸۵.
[۲۸۲] المستدرک، ج۲، ص۲۲۹.
ثانیا راوی آن زید است که احتمالا درصدد بزرگنمایی کار خودش بوده است. ثالثا در مدعا صراحت ندارد، زیرا احتمال دارد مراد این باشد که در زمان آن حضرت قرآن میان دو جلد
[۲۸۳] مقدمتان فی علوم القرآن، ص۳۲.
یا در یک مصحف گردآوری نشده بود
[۲۸۴] الاتقان، ج۱، ص۱۵۵.
یا نتوانستند قرآن منظم یا مدونی از نظر سوره‌ها فراهم آورند، هرچند رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آن‌ها را به نظم و ترتیب خاصی درباره آیات و سور آگاه ساخت.
[۲۸۶] تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۷ - ۲۲۸.


۶.۳.۴ - عدم امکان جمع قرآن در زمان پیامبر

گفته شده است که در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم چون قرآن در حال نزول بود، جمع و تالیف قطعی آن امکان نداشت؛ ولی به نظر می‌رسد با توجه به روایات تقسیمات قرآن و برخی روایاتی که پیش تر به آن‌ها اشاره شد ترتیب کلی آیات و سوره‌ها به ویژه در سال‌های آخر عمر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم که بیشتر قرآن نازل شده بود مشخص بود و نظم قرآن شکل گرفته بود و چنان که در برخی روایات آمده است پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با نزول سوره جدید دستور می‌داد آن را کنار فلان سوره قرار دهند. به گفته ابن انباری جبرئیل ، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را از جایگاه سوره‌ها و آیات باخبر می‌کرد.
[۲۸۸] البرهان، ج۱، ص۲۶۰.
گفتنی است مخالفان جمع قرآن در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مشابه این پدیده یعنی قرار دادن برخی آیات در سوره‌ها را با استناد به روایات در تنظیم سوره‌ها پذیرفته‌اند،
[۲۸۹] دراسات قرآنیه، ص۸۰.
با اینکه براساس برخی روایات گاه آیه‌ای بعد از چندین سال به سوره‌ای ملحق می‌شد،
[۲۹۰] التمهید، ج۱، ص۳۷۹.
هرچند به نظر این امر کمتر رخ داده است.

۶.۳.۵ - اولین شخص جمع آوری کننده قرآن

طبق روایات شیعه و بسیاری از اهل سنت
[۲۹۴] المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۱۹۷.
[۲۹۵] المصاحف، ج۱، ص۱۶۹ - ۱۷۰.
[۲۹۶] سیر اعلام النبلاء، ج۱۴، ص۲۲.
جمع قرآن نخستین بار بعد از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم توسط امیرمؤمنان علیه‌السّلام بر اساس ترتیب نزول انجام شده است، بنابراین، ترتیب قرآن توقیفی نیست و جمع قرآن در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم انجام نشده است
[۲۹۹] علوم القرآن، ص۱۱۴ - ۱۱۵.
؛ ولی همان گونه که روایات مصحف امام علی علیه‌السّلام دلالت دارند مصحف آن حضرت تنها قرآن نبوده است و افزون بر متن قرآن، مشتمل برتفسیر، تاویل، توضیح احکام، ناسخ و منسوخ ، سبب نزول و ذکر نام اشخاصی نیز بوده که آیات درباره آنان نازل شده است.
[۳۰۰] التمهید، ج۱، ص۲۸۸ - ۲۹۵.
[۳۰۱] حقائق هامه، ص۱۵۳ - ۱۷۲.
[۳۰۲] روح المعانی، ج۱، ص۴۱.


۶.۳.۶ - اختلاف مصاحف صحابه

از دیگر ادله توقیفی نبودن ترتیب سوره‌ها اختلاف مصاحف صحابه در این جهت است، زیرا اگر نظم سوره‌ها به دستور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود قطعا صحابه با آن مخالفت نمی‌کردند؛ ولی اولاً دلیل این مدعا برخی اخبار غیر معتبر است که نمی‌توان در این امر مهم به آن‌ها اعتماد کرد. ثانیا در مقابل، اخباری بیانگر عدم اختلاف بین آن‌ها هستند. ثالثا عده‌ای معتقدند اختلاف یاد شده مربوط به قبل از آخرین باری است که جبرئیل قرآن را بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم عرضه کرد وگرنه در آخرین بار، جبرئیل قرآن را بر آن حضرت با ترتیب کنونی عرضه کرد و برخی اخبار این مطلب را تایید می‌کنند. به باور ابن شهر آشوب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در هر سال قرآن را یک بار و در سال رحلت آن را دو بار به ترتیب کنونی بر جبرئیل خواند.
[۳۰۵] متشابه القرآن، ج۲، ص۷۷.
مشابه این معنا را بخاری نیز نقل کرده است
[۳۰۶] صحیح البخاری، ج۶، ص۱۰۲ - ۱۰۳.
؛ افزون بر اینکه احدی، نه قائلان به توقیفی بودن ترتیب سور و نه غیر ایشان هرگز مراعات این ترتیب در کتابت قرآن را لازم نمی‌دانند، لذا ضرورتی بر مراعات آن توسط نگارندگان مصاحف نبوده است.

۶.۳.۷ - عدم نص از رسول خدا در ترتیب سور

اگر در ترتیب سوره‌ها نصی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌بود قطعا می‌بایست به ما رسیده باشد و مانند ترتیب آیات در آن اختلاف نبود؛ ولی پاسخ این مطلب روشن است، زیرا تنظیم قرآن توسط رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به تدریج انجام شده است و ادله عقلی و قراین و شواهد نقلی متعددی که پیش تر به آن‌ها اشاره شد گواه بر آن‌اند.

۵.۱.۱ - بررسی ادله مذکور

شایان ذکر است اینکه خلفا بعد از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در خصوص قرآن کاری انجام داده‌اند مثلاً ابوبکر برای خود صُحُف یا مصاحفی تدوین کرد و عثمان برای رفع اختلاف، مصاحف را یکی کرد، جای تردید نیست؛ ولی بعدها احتمالاً برخی برای فضیلت سازی کوشیدند با بزرگنمایی، کارهای انجام گرفته در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را نادیده گرفته، هرکسی شخصیت محبوب خود را «نخستین جامع قرآن» معرفی کند، از این رو برخی ابوبکر، برخی دیگر عمر و برخی عثمان را نخستین جامع قرآن معرفی می‌کنند.
به هر روی بر فرض صحت روایات جمع قرآن در زمان ابوبکر او نیز مانند دیگر صحابه پس از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم کوشید تا قرآنی شخصی در ضمن صحیفه‌هایی پراکنده
[۳۰۹] مقدمتان فی علوم القرآن، ص۱۸.
[۳۱۰] التحریر والتنویر، ج۱، ص۵۱.
[۳۱۱] دراسات قرآنیه، ص۸۶.
یا در مجموعه‌ای میان دو جلد
[۳۱۳] المصاحف، ج۱، ص۱۵۳ - ۱۵۵.
برای خود فراهم کند، از این رو آن را در اختیار مسلمانان قرار نداد و پس از او نیز به عمر که در این کار او را همراهی کرد منتقل شد و بعد از عمر نزد دخترش حفصه بود و عثمان در توحید مصاحف از آن استفاده کرد و پس از مرگ حفصه توسط مروان از بین برده شد.
[۳۱۴] المصاحف، ج۱، ص۱۶۶ - ۱۶۹.
[۳۱۵] دراسات قرآنیه، ص۸۶.
شاید بتوان روایتی را مؤیدی بر این مدعا دانست که می‌گوید: ابوبکر خود شخصا مصحفی نگاشت و از زید بن ثابت خواست در آن نظر کند و زید نپذیرفت تا اینکه ابوبکر، عمر را واسطه کرد و زید این کار را کرد.
[۳۱۶] جمال القراء، ج۱، ص۲۶۴.
گفتنی است که بنا به روایتی نخستین بار عمر به جمع قرآن پرداخت.
[۳۱۷] المصاحف، ج۱، ص۱۷۰ - ۱۷۱.
[۳۱۸] کنزالعمال، ج۲، ص۵۷۸.
طبری معتقد است این نسبت از آن روست که هرچند کار جمع قرآن در نوشت ابزارهای مختلف در زمان ابوبکر به پایان رسید؛ ولی عمر بعد از ابوبکر آن را در یک مصحف قرار داد.
[۳۱۹] جامع البیان، ج۱، ص۲۱.
ابن حجر و به تبع او سیوطی با اشکال بر این روایت به سبب منقطع بودن بر این باورند که این روایت بدین معنا است که عمر برای اولین بار به ابوبکر اشاره کرد تا قرآن را جمع آوری کند،
[۳۲۰] فتح الباری، ج۹، ص۱۰.
[۳۲۱] الاتقان، ج۱، ص۱۵۵.
در هر حال به احتمال زیاد هدف اصلی این گونه روایات ثبت فضیلت «نخستین جامع قرآن» برای افرادی خاص است.

۶.۴ - اجتهادی بودن ترتیب برخی از سوره‌های قرآن

جمعی از قرآن پژوهان به توقیفی بودن ترتیب بسیاری از سوره‌های قرآن معتقدند؛ اما در عین حال ترتیب برخی از سوره‌ها مانند سوره توبه را اجتهادی و مربوط به دوران پس از پیامبر می‌دانند. بیهقی (م. ۴۵۸ ق.)؛ ابن عطیه (م. ۵۴۲ ق.)؛ ابن حجر
[۳۲۳] فتح الباری، ج۹، ص۳۹.
(م. ۸۵۲ ق.)؛ سیوطی
[۳۲۴] الاتقان، ج۱، ص۱۶۷.
(م. ۹۱۱ ق.) و از معاصران ابن عاشور، زرقانی، رامیار
[۳۲۷] تاریخ قرآن، رامیار، ص۲۹۵.
و دکتر حجتی
[۳۲۸] تاریخ قرآن، حجتی، ص۹۰ - ۹۳.
از این گروه‌اند. دلیل این گروه برخی روایاتی است که تصریح می‌کند ترتیب بعضی سوره‌ها اجتهادی است؛ از جمله برپایه روایتی ابن عباس از عثمان می‌پرسد: چرا سوره انفال را که از مثانی است با سوره توبه که از مئین است کنار هم آورده و بین آن دو با «بِسمِ اللّه الرَحمنِ الرَحیمِ» فاصله نینداخته و در سبع طُوال قرار دادید؟ عثمان پاسخ می‌دهد: زیرا درباره سوره توبه که از آخرین سوره‌های نازل شده بر پیامبر بود چیزی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به ما نرسیده بود و داستان هر دو سوره شبیه هم بود، از این رو آن دو را کنار هم نهادم. ابن عطیه معتقد است با توجه به اخبار، ترتیب سوره هایِ سبع طُوال، حوامیم و مفصلات توقیفی است؛ ولی ترتیب برخی دیگر اجتهادی است؛ ولی ابوجعفربن زبیر معتقد است روایات بر بیش از آنچه ابن عطیه گفته است دلالت دارد.
[۳۳۰] البرهان، ج۱، ص۲۵۸.
سیوطی با استناد به روایت ابن عباس نظر بیهقی را که به توقیفی بودن همه سوره‌ها جز برائت و انفال معتقد است آرامبخش دل می‌داند.
[۳۳۱] الاتقان، ج۱، ص۱۶۷.
به نظر در این امر مهم نمی‌توان بر خبر واحد ضعیفی اعتماد کرد که حتی براساس قواعد رجالی اهل سنت از طریق راوی مجهول الحالی (یزید الفارسی) نقل شده که او را کاتب عبیداللّه بن زیاد دانسته‌اند.
[۳۳۲] التاریخ الکبیر، ج۸، ص۳۶۷ - ۳۶۸.
باقلانی در مضمون این روایت تردید می‌کند و احتمال می‌دهد در نقل آن کم یا زیادی رخ داده باشد. جای شگفتی است که ادعا می‌شود پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ترتیب بخش بزرگی از قرآن را معین کرد؛ ولی ترتیب بخش اندک یا دو سوره توبه و انفال را به اجتهاد صحابه واگذاشت؛ به ویژه که نزول سوره انفال در اوائل هجرت و در جنگ بدر بوده
[۳۳۶] التحریر والتنویر، ج۹، ص۶.
و آن حضرت با توجه به روایات به رحلت خویش آگاه بوده‌اند.
[۳۳۷] صحیح البخاری، ج۶، ص۱۰۱ - ۱۰۲.



ابوجعفر بن زبیر (م. ۷۰۸ ق.) بعد از پذیرش قول به تفصیل در پاسخ به این اشکال که پس چرا مشهور با وجود این همه ادله، به اجتهادی بودن نظر داده‌اند می‌گوید: اجتهادی بودن بدین معنا نیست که چینش یکایک سوره‌ها اجتهادی باشد و در صحت این نظر کافی است که چینش برخی از سوره‌ها اجتهادی باشد. وی در ادامه، این اختلاف را لفظی می‌داند و بر این باور است که بین سوره‌های قرآن ارتباط وجود دارد، چون بر فرض قائل به اجتهادی بودن ترتیب سوره‌ها باشیم باز منشا اجتهاد صحابه ، اشارات پیامبر بوده است، از این رو مالک با وجود آنکه به اجتهادی بودن معتقد است، تالیف قرآن را بر اساس قراین و اشاراتی می‌داند که صحابه از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم شنیده بودند. سپس ارتباط موجود میان سوره‌های انفال و برائت، طلاق و تحریم، تکویر و انفطار، الضحی و الم نشرح، فیل و قریش و معوذتین و بسیاری دیگر از سوره‌ها را تاییدی بر مدعایش می‌شمارد.
[۳۳۸] البرهان فی تناسب سور القرآن، ص۷۳ - ۷۸.
زرکشی نیز با وجود اظهار نظرهای مختلف در جایی با الهام از ابن زبیر اختلاف در این بحث را لفظی می‌داند، چرا که به باور وی بر فرضِ صحت اجتهادی بودن ترتیب سور، قطعا این کار با اشارات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بوده است.
[۳۳۹] البرهان، ج۱، ص۲۵۷.



در خلافت عثمان (سال ۲۵ ق.)
[۳۴۱] مباحث فی علوم القرآن، ص۸۳.
[۳۴۲] تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۳۵.
از مناطق مختلف خبر می‌رسید که نو مسلمانان غیر عرب قرآن را با قرائت‌های مختلف می‌خوانند
[۳۴۳] المصاحف، ج۱، ص۱۷۵ - ۱۷۶.
[۳۴۴] المصاحف، ج۱، ص۱۸۰.
[۳۴۵] فتح الباری، ج۹، ص۱۴.
[۳۴۷] تاریخ قرآن، معرفت، ص۹۶ - ۹۹.
؛ از جمله حذیفه بن یمان (از اصحاب سرّ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و یاران امیرمؤمنان علیه‌السّلام
[۳۴۸] اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۱۵۹.
و سعیدبن عاص که از جنگ ارمنستان بازمی گشتند خود دیدند که مردم هر شهری قرآن را با قرائتی می‌خوانند و قرائت خود را از دیگر قرائت‌ها برتر می‌دانند، از این رو از عثمان خواستند برای جلوگیری از اختلاف چاره‌ای بیندیشد.
[۳۴۹] المقنع، ص۶.
[۳۵۰] الاتقان، ج۱، ص۱۵۹.
منشا این قرائت‌ها مصحف‌هایی بودند که برخی صحابه جمع آوری کرده بودند و با توجه به نفوذ گردآورندگان در میان مسلمانان جایگاهی ویژه پیدا کرده بودند، از این رو عثمان پس از مشورت با صحابه برجسته، چاره کار را در این دید که مصحف واحدی تهیه و نسخه برداری کند و در اختیار مسلمانان قرار دهد. وی فرمان داد قرآنی را که به دستور ابوبکر نوشته شده بود از حفصه دختر عمر به امانت گرفتند. ابتدا گروهی مرکّب از ۴ نفر از صحابه (زید بن ثابت، عبداللّه بن زبیر، سعیدبن عاص و عبدالرحمن بن حارث بن هشام) را مامور کرد تا نسخه‌های قرآن را بنویسند. عثمان دستور داد که هرگاه این گروه اختلافی پیدا کردند، مورد اختلاف را به زبان قریش بنویسند.
[۳۵۲] سنن الترمذی، ج۴، ص۳۴۷ - ۳۴۸.
[۳۵۳] صحیح البخاری، ج۶، ص۹۹.
[۳۵۴] غرائب القرآن، ج۱، ص۲۷.
[۳۵۵] تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۱۷ - ۴۱۹.
سپس با توجه به نسخه‌های متعددی که نیاز بود نوشته و به اطراف فرستاده شود، دستیاران بیشتری لازم بود، به همین جهت برخی منابع تعداد آنان را ۱۲ نفر ذکر کرده‌اند.
[۳۵۷] فتح الباری، ج۹، ص۱۶.
[۳۵۸] تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۱۹.


۸.۱ - اساس قرار دادن مصحف ابوبکر

برخی گزارش‌ها نشان می‌دهند که این انجمن، مصحف ابوبکر را اساس کار خود قرار داد؛ امّا از بررسی مصحف اُبیّ و مقابله آن‌ها با نوشته‌های موجود زمان رسول خدا نیز غافل نماند و همین روش، راز موفقیت عثمان در توحید مصاحف بود.
[۳۵۹] تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۱۷ - ۴۲۳.
برخی با استناد به قراین و شواهدی نه چندان استوار، ادعا کرده‌اند که گروه توحید مصاحف، مصحف امام علی علیه‌السّلام را اساس کار خود قرار دادند و آن حضرت نسخه‌ای از قرآن در اختیار داشته است که به امر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برخلاف ترتیب نزول تدوین شده بوده است و این نسخه غیر از مصحف علی علیه‌السّلام است که گفته شده به ترتیب نزول تنظیم شده بوده است. برخی این گفته سید بن طاوس را که عثمان قرآن را طبق نظر امیرمؤمنان علیه‌السّلام جمع کرد، مؤیّد این مطلب گرفته‌اند،
[۳۶۳] کاوشی در جمع قرآن، ص۸۹.
هرچند پذیرش این ادعا مشکل است، به هر حال روند توحید مصاحف مورد تایید آن حضرت بوده است، در نتیجه ۴ نسخه از قرآن نوشته و به کوفه ، بصره و شام
[۳۶۴] المقنع، ص۹.
فرستاده شد و عثمان نسخه‌ای را که «امّ» یا «امام» نامیدند در مدینه نگه داشت.
[۳۶۵] حواشی الشروانی، ج۱، ص۱۵۲.
[۳۶۶] مباحث فی علوم القرآن، ص۸۴.
بنا به برخی روایات سه نسخه از آن را نیز به مکه، یمن و بحرین فرستادند
[۳۶۹] مباحث فی علوم القرآن، ص۸۴.
و به گفته یعقوبی، دو نسخه از آن را به الجزایر و مصر فرستادند.
[۳۷۱] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۰.
احتمالاً این روایات مربوط به دوره‌های مختلف باشند. عثمان دستور داد نسخه‌های دیگر قرآن را که نزد مردم بود از بین بردند.
[۳۷۲] الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۵.
این کار (توحید مصاحف) مورد تایید امیرمؤمنان علیه‌السّلام
[۳۷۳] السنن الکبری، ج۲، ص۴۲.
[۳۷۵] روح المعانی، ج۱، ص۴۳.
و صحابه بوده است.
[۳۷۶] غرائب القرآن، ج۱، ص۲۷.
البته ابن مسعود احتمالاً از این رو که جوانی کم سن و سال و بی تجربه چون زید متولی این کار شده است ناراحت بود،
[۳۷۷] غرائب القرآن، ج۱، ص۲۷.
[۳۷۸] المصاحف، ج۱، ص۲۱ - ۲۳.
بنابراین عثمان تنها مردم را بر یک مصحف و یک قرائت جمع کرد تا از اختلاف جلوگیری شود.
[۳۷۹] المقنع، ص۷.
[۳۸۱] روح المعانی، ج۱، ص۴۲ - ۴۳.
[۳۸۲] تاریخ قرآن، معرفت، ص۱۰۱ - ۱۰۸.


۸.۲ - ادوار جمع قرآن

برخی با جمع بین روایاتِ جمع قرآن در دوره‌های مختلف، جمع قرآن را در سه دوره دانسته‌اند:
۱. جمع در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله؛ در این دوره قرآن در مدت ۲۳ سال به صورت پراکنده نازل می‌شد و پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آن را با آرامی بر مسلمانان می‌خواند و آن‌ها آن را به ذهن می‌سپردند. افزون بر این رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برای نوشتن وحی قرآن شتاب می‌کرد و به محض اینکه آیه‌ای نازل می‌شد به کاتبان وحی فرمان می‌داد آیه را در جایگاهش قرار دهند و کتابت قرآن خیلی زود در همان دوران مکه آغاز شد.
[۳۸۳] مسند احمد، ج۱، ص۵۷.
[۳۸۴] مسند احمد، ج۱، ص۶۹.
[۳۸۵] امتاع الاسماع، ج۴، ص۲۳۸ - ۲۴۱.
[۳۸۶] الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۲ - ۳۵۳.
به گزارش بخاری از براء، هنگامی که آیه «لاَیَستَوِی القـعِدونَ مِنَ المُؤمِنینَ» نازل شد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم زید را فراخواند و به او فرمود تا لوح یا کتف و دوات بیاورد و آن را بنویسد.
[۳۸۸] صحیح البخاری، ج۵، ص۱۸۳.

پس کاتبان وحی، آنچه را بر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نازل شده بود در نوشت ابزارهای مختلف نوشتند و زمانی که وحی کامل شد و رحلت آن حضرت فرا رسید همه قرآن در پیش روی آن حضرت و با اشراف و نظارت کامل حضرت در صحیفه‌های متعدد نگاشته شده بود؛ ولی در یک مصحف گردآوری نشده بود و معنای سخن زید که پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از دنیا رفت و قرآن در یک چیز جمع نشده بود، همین است. این صحیفه‌ها نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در خانه اش ماند تا اینکه بعد از رحلتش به ابوبکر انتقال یافت.
[۳۸۹] امتاع الاسماع، ج۴، ص۲۳۸ - ۲۳۹.
[۳۹۰] الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۴.
[۳۹۱] معجم علوم القرآن، ص۱۱۲ - ۱۱۳.

۲. جمع آوری قرآن کریم در زمان ابوبکر؛ وی صحیفه‌های قرآن پیش گفته را در یک مصحف جمع کرد و این نخستین مصحف رسمی بود که دستگاه خلافت آن را تدوین کرد وگرنه پیش از این مصاحفی توسط برخی از صحابه مانند امیرمؤمنان علیه‌السّلام و ابن مسعود تدوین شده بود
[۳۹۲] الاستذکار، ج۲، ص۴۸۵.
[۳۹۳] الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۳ - ۳۵۴.
و این مصحف تا زمان مرگ وی نزد او ماند و سپس به عمر و بعد به حفصه رسید.
[۳۹۴] المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۴۷.
[۳۹۵] کنزالعمال، ج۲، ص۵۷۳.
[۳۹۶] الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۶.

۳. جمع قرآن در زمان عثمان؛ در این زمان در پی اختلافاتی که در مصاحف و به تبع آن در قرائت‌های مختلف پیش آمده بود و خطری که از این ناحیه احساس می‌شد عثمان پس از مشورت با صحابه چاره کار را در این دید که مصحف واحدی را تهیه و نسخه برداری کند و در اختیار همه مسلمانان قرار دهد و این کار انجام شد.
[۳۹۷] صحیح البخاری، ج۶، ص۹۹.
[۳۹۸] البدایة والنهایه، ج۷، ص۲۴۲ - ۲۴۳.
[۳۹۹] معجم علوم القرآن، ص۱۱۲ - ۱۱۸.



جمع قرآن از مهم‌ترین مباحثی است که خاورشناسان به آن توجه کرده‌اند؛ نخستین بار، تئودور نولدکه مستشرق آلمانی در فصل دوم کتابش تاریخ قرآن به مباحث جمع قرآن پرداخت.
[۴۰۰] تاریخ قرآن، نولدکه، ص۲۳۷ - ۴۳۳.
سپس رژی بلاشر نیز در بخشی از مقدمه ترجمه اش از قرآن، مباحث جمع قرآن را بررسی کرد. این روند ادامه داشت تا اینکه در تحقیقات اخیر جان برتون اختصاصا موضوع جمع قرآن را مورد توجه قرار داد و کتابی با عنوان جمع و تدوین قرآن تالیف کرد. بسیاری از مستشرقان معتقدند ترتیب سوره‌های قرآن در عصر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به شکل کنونی نبوده و تلاش کرده‌اند توقیفی بودن ترتیب آیات سوره‌ها را که از مهم‌ترین اندیشه‌های مسلمانان درباره قرآن است، با هدف اثبات یکسان نبودن قرآن کنونی با قرآن عصر پیامبر صلی الله علیه و آله؛ انکار کنند و این بدان جهت است که قرآن در میان کتاب‌های آسمانی جایگاهی ویژه دارد و تنها کتاب آسمانی است که آیات آن را پیامبری الهی از وحی دریافت کرده است و تاکنون کاملاً مصون مانده است؛ اما پیروان دیگر کتاب‌های آسمانی بر تحریف و حتی بعضا به آسمانی نبودن کتاب‌های خود معترف‌اند، از این رو برای گرفتن این امتیاز از قرآن با اهداف تبشیری به طرح شبهاتی مبنی بر تحریف قرآن پرداخته و در این خصوص در گردآوری شواهد و قراین تاریخی کوشیده‌اند.
[۴۰۱] دراسات قرآنیه، ص۱۶.
[۴۰۲] مستشرقان و قرآن، ص۲۶۰.
در اینجا به بررسی برخی شبهات مطرح شده توسط آن‌ها می‌پردازیم.
[۴۰۳] شبهات حول القرآن و تفنیدها، ص۶۳ - ۶۹.


۹.۱ - بررسی چند شبهه

۱. برخی مستشرقان با استناد به برخی روایات ضعیف، مصحف ابن مسعود را فاقد سوره‌های مُعَوَّذَتَیْن (از سوره‌های قرآن کنونی) دانسته‌اند؛ ولی این مطلب تنها توسط برخی نقل‌های ضعیف گزارش شده است.
[۴۰۵] مستشرقان و قرآن، ص۲۶۷ - ۲۶۸.
[۴۰۶] اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۵۳.

افزون بر این به باور برخی بر فرض صحت روایت یاد شده، نبودن برخی از سوره‌ها در برخی مصاحف چه بسا به سبب شهرت آن‌ها و عدم نیاز به نوشتن بوده است نه قرآن ندانستن آن‌ها،
[۴۰۷] صحیح مسلم، ج۶، ص۱۰۹.
چنان که آورده‌اند: در مصحف ابن مسعود سوره حمد به سبب شهرتش نوشته نشده بود.
[۴۰۸] تاویل مشکل القرآن، ص۴۷ - ۴۸.

۲. گفته شده است که پس از تکمیل نسخه‌های مصاحف نسخه‌ای را نزد عثمان آوردند و او گفت: چه نیکو و زیبا تهیه کرده‌اید؛ ولی در آن اشتباهی است که عرب با زبانش آن را درست تلفظ می‌کند
[۴۰۹] کنز العمال، ج۲، ص۵۸۷.
[۴۱۰] تاریخ القرآن، نولدکه، ص۴۴۳.
؛ ولی این روایت، ضعیف، منقطع و مضطرب است. آلوسی می‌نویسد: این روایت از عثمان صحیح نیست.
[۴۱۱] روح المعانی، ج۶، ص۲۳.
به باور ابن تیمیه هیئت توحید مصاحف همگی از اهل لغت و ادب و فصاحت بودند و بسیار بعید است مرتکب اشتباه یا غلطی شوند که دیگران به آن پی ببرند و خود از آن غافل باشند. ابن انباری سند حدیث یاد شده را صحیح نمی‌داند و مدعی است محال است عثمان در قرآن غلطی را باقی گذاشته باشد که دیگران در آینده بخواهند آن را درست کنند.
[۴۱۲] التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۷۵.
روایات دیگری نیز از برخی از جمله عایشه نقل شده که بیانگر غلط بودن برخی آیات‌اند که خاورشناسان آن‌ها را دستاویزی برای ادعای تحریف در قرآن کرده‌اند که همگی این روایات از نظر سندی مخدوش‌اند؛ از جمله از عایشه نقل شده است که نویسندگان در تدوین برخی آیات اشتباه کرده‌اند. محققان صراحتا این ادعا و امثال آن را نادرست
[۴۱۴] التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۷۵.
[۴۱۵] تراثنا، ش ۳، ص۴۷ - ۵۱.
و این روایات را جعلی و غیر قابل اعتماد می‌دانند.
[۴۱۶] المنار، ج۶، ص۶۴ - ۶۵.
افزون بر اینکه تواتر قرآن و اعتماد آن بر حفظ و نقل شفاهی در ادوار مختلف افزون بر خط مصحف، از مهم‌ترین ویژگی‌هایی است که خداوند به این امت ارزانی کرده است.
[۴۱۷] النشر فی قرائات العشر، ج۱، ص۱۶۲.



آلاءالرحمن، البلاغی (م. ۱۳۵۲ ق.)؛ تهران، بعثت، ۱۴۲۰ ق؛ الاتقان، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)؛ به کوشش محمد ابوالفضل، قم، فخر دین، ۱۳۸۰ ش؛ الاجتهاد والتقلید، تقریر بحث الخوئی (م. ۱۴۱۳ ق.)؛ علی الغروی، قم، الهادی، ۱۴۱۰ ق؛ اختیار معرفة الرجال (رجال کشّی) (م. ۳۳۰ ق.)؛ الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)؛ به کوشش میرداماد و رجائی، قم، آل البیت علیهم‌السّلام لاحیاءالتراث، ۱۴۰۴ ق؛ الاستذکار، ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ ق.)؛ به کوشش سالم محمد و محمدعلی، دارالکتب العلمیة، ۲۰۰ م؛ الاصابه، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ ق.)؛ به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق؛ اضواء علی السنة المحمدیه، محمود ابوریّة (م. ۱۳۸۵ ق.)؛ دارالکتاب الاسلامی؛ اعراب القرآن، دعاس، حمیدان، قاسم، دمشق، دارالمنیر، ۱۴۲۵ ق؛ اعراب القرآن الکریم و بیانه، الدرویش، بیروت، دارابن کثیر و الیمامة، ۱۴۰۸ ق؛ الانتصار للقرآن، الباقلانی (م. ۴۰۳ ق.)؛ عمان، دارالفتح، ۱۴۲۲ ق؛ الایضاح، الفضل بن شاذان (م. ۲۶۰ ق.)؛ به کوشش الحسینی الارموی، دانشگاه تهران، ۱۳۶۳ ش؛ بحارالانوار، المجلسی (م. ۱۱۱۰ ق.)؛ بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق؛ بحوث فی تاریخ القرآن، سید ابوالفضل میرمحمدی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ ق؛ البدایة والنهایه، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.)؛ به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق؛ البرهان فی تناسب سور القرآن، احمد بن ابراهیم الثقفی (م. ۷۰۸ ق.)؛ به کوشش سعید الفلاح، تونس، الجامعة الزیتونیة، ۱۴۰۸ ق؛ البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م. ۷۹۴ ق.)؛ به کوشش محمد ابوالفضل، قاهرة، احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۶ ق؛ البیان فی تفسیر القرآن، الخوئی (م. ۱۴۱۳ ق.)؛ انوارالهدی، ۱۴۰۱ ق؛ بیان المعانی، سید عبدالقادر ملاحویش، دمشق، مطبعة الترقی، ۱۳۸۴ ق؛ پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، سید محمد باقر حجتی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶ ش؛ پژوهشی در مصحف امام علی علیه السلام؛ جعفر نکونام، رشت، کتاب مبین، ۱۳۸۲ ش؛ تاویل مشکل القرآن، ابن قتیبة (م. ۲۷۶ ق.)؛ به کوشش سید احمد صقر، قاهرة، دارالتراث، ۱۳۹۳ ق؛ تاریخ قرآن، محمد هادی معرفت، تهران، سمت، ۱۳۷۵ ش؛ تاریخ قرآن، محمود رامیار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۴۶ ش؛ تاریخ القرآن، ابوعبداللّه الزنجانی، به کوشش محمد عبدالرحیم، دمشق، دارالحکمة، ۱۴۱۰ ق؛ تاریخ القرآن، تیودور نولدکه، ترجمه و کوشش: جورج تامر، دارالنشر جورج المز، ۲۰۰۰ م؛ التاریخ الکبیر، البخاری (م. ۲۵۶ ق.)؛ بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ ق؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (م. ۵۷۱ ق.)؛ به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق؛ تاریخ الیعقوبی، احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ ق.)؛ بیروت، دارصادر، ۱۴۱۵ ق؛ التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)؛ به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تحفة الاحوذی، المبارک فوری (م. ۱۳۵۳ ق.)؛ بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ ق؛ تدوین القرآن، علی الکورانی، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ ق؛ تذکره الفقهاء، العلامة الحلی (م. ۷۲۶ ق.)؛ قم، آل البیت علیهم‌السّلام لاحیاء التراث، ۱۴۱۴ ق؛ تراثنا (فصلنامه)؛ قم، مؤسسة آل البیت علیهم‌السّلام لاحیاءالتراث؛ ترجمه تفسیر طبری، مترجمان (قرن ۴) به کوشش یغمایی، تهران، توس، ۱۳۵۶ ش؛ تفسیر التحریر والتنویر، ابن عاشور (م. ۱۳۹۳ ق.)؛ مؤسسة التاریخ؛ التفسیر الحدیث، محمد عزّة دروزة (م. ۱۴۰۴ ق.)؛ بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۴۲۱ ق؛ تفسیر الصافی، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)؛ بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ ق؛ تفسیر العیاشی، العیاشی (م. ۳۲۰ ق.)؛ به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه؛ تفسیر غرائب القرآن، نظام الدین النیشابوری (م. ۷۲۸ ق.)؛ به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶ ق؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.)؛ به کوشش شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ ق؛ تفسیر القمی، القمی (م. ۳۰۷ ق.)؛ به کوشش الجزائری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ ق؛ التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)؛ قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق؛ تفسیر المنار، رشید رضا (م. ۱۳۵۴ ق.)؛ قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق؛ التفسیر المنیر، وهبة الزحیلی، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ ق؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی (م. ۱۱۱۲ ق.)؛ به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ ش؛ التمهید فی علوم القرآن، معرفت، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ ق؛ جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)؛ بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۲ ق؛ الجامع لاحکام القرآن، القرطبی (م. ۶۷۱ ق.)؛ بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ ق؛ الجرح والتعدیل، ابن ابی حاتم الرازی (م. ۳۲۷ ق.)؛ دکن، دائره المعارف العثمانیة، بیروت، دارالفکر، ۱۳۷۲ ق؛ جمال القراء، علی بن محمد السخاوی (م. ۶۴۳ ق.)؛ به کوشش الزبیدی، بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۳ ق؛ جمع القرآن، اکرم عبد خلیفة، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۷ ق؛ چکیده پایان نامه‌های قرآنی، طاهر حدیثی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۶ ش؛ چکیده پایان نامه‌های قرآنی، جعفر نکونام، تهران، رایزن، ۱۳۷۸ ش؛ حقائق هامة حول القرآن الکریم، جعفر مرتضی العاملی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۰ ق؛ حواشی الشروانی، الشروانی و العبادی (م. ۱۱۱۸ ق.)؛ بیروت، داراحیاءالتراث العربی؛ دراسات قرآنیه، محمد حسین علی الصغیر، الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۳ ق؛ درآمدی بر تاریخ قرآن، ویلیام مونتگمری، ترجمه: خرمشاهی، مرکز ترجمه قرآن به زبانهای خارجی، ۱۳۸۲ ش؛ الدرالمنثور، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)؛ بیروت، دارالمعرفة، ۱۳۶۵ ق؛ دفاع از قرآن در برابر آرای خاورشناسان، عبدالرحمن بدوی، ترجمه: سیدی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۳ ش؛ روح المعانی، الآلوسی (م. ۱۲۷۰ ق.)؛ به کوشش محمد حسین، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ ق؛ سعدالسعود، ابن طاوس (م. ۶۶۴ ق.)؛ قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳ ش؛ سنن الترمذی، الترمذی (م. ۲۷۹ ق.)؛ به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۲ ق؛ سنن النسائی، النسائی (م. ۳۰۳ ق.)؛ به کوشش عبدالغفار، سید کسروی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۱ ق؛ السنن الکبری، البیهقی (م. ۴۵۸ ق.)؛ بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق؛ شبهات حول القرآن و تفنیدها، غازی عنایة، بیروت، مکتبة الهلال، ۱۹۹۶ م؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید (م. ۶۵۶ ق.)؛ به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ ق؛ صحیح ابن حبان، علی بن بلبان الفارسی (م. ۷۳۹ ق.)؛ به کوشش شعیب الارنؤوط، الرسالة، ۱۴۱۴ ق؛ صحیح البخاری، البخاری (م. ۲۵۶ ق.)؛ بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ ق؛ صحیح مسلم بشرح النووی، النووی (م. ۶۷۶ ق.)؛ بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ ق؛ الصحیح من سیره النبی صلی الله علیه و آله؛ جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دارالسیرة، ۱۴۱۴ ق؛ ضعیف سنن الترمذی، محمد ناصر الالبانی، به کوشش الشاویش، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۱۱ ق؛ الطبقات الکبری، ابن سعد (م. ۲۳۰ ق.)؛ بیروت، دار صادر؛ علوم القرآن، محمد باقر حکیم، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۷ ق؛ عمده القاری، العینی (م. ۸۵۵ ق.)؛ بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ ق.)؛ بیروت، دارالمعرفه؛ فصل الخطاب فی تحریف الکتاب، النوری (م. ۱۳۲۰ ق.)؛ سنگی؛ فضائل القرآن، النسائی (م. ۳۰۳ ق.)؛ به کوشش فاروق حماره، بیروت، دار احیاء العلوم و دارالثقافة، ۱۴۱۳ ق؛ فوائد فی مشکل القرآن، عبدالعزیز بن عبدالسلام (م. ۶۶۰ ق.)؛ به کوشش الندوی، جدة، دارالشروق، ۱۴۰۲ ق؛ القرآن الکریم و روایات المدرستین، العسکری (م. ۱۳۸۶ ش.)؛ بیروت، شرکة التوحید، ۱۴۱۷ ق؛ الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)؛ به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ کاوشی در تاریخ جمع قرآن، سید محمد علی ایازی، قم، کتاب مبین، ۱۳۸۷ ش؛ کنزالعمال، المتقی الهندی (م. ۹۷۵ ق.)؛ به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳ ق؛ لباب التاویل فی معانی التنزیل (تفسیر خازن)؛ علی بن محمد ابراهیم البغدادی (م. ۷۴۱ ق.)؛ بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق؛ لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)؛ قم، ادب الحوزة، ۱۴۰۵ ق؛ مباحث فی علوم القرآن، صبحی الصالح، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۶۸ ق؛ متشابه القرآن و مختلفه، ابن شهر آشوب (م. ۵۸۸ ق.)؛ قم، بیدار، ۱۴۱۰ ق؛ متی جمع القرآن، سید محمد حسینی شیرازی، بیروت، مرکز الرسول، ۱۴۱۹ ق؛ مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)؛ به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق؛ مجمع الزوائد، الهیثمی (م. ۸۰۷ ق.)؛ به کوشش العراقی و ابن حجر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۲ ق؛ المجموع فی شرح المهذب، النووی (م. ۶۷۶ ق.)؛ دارالفکر؛ المحبّر، ابن حبیب (م. ۲۴۵ ق.)؛ به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیده؛ المحرر الوجیز، ابن عطیة الاندلسی (م. ۵۴۶ ق.)؛ به کوشش عبدالسلام، لبنان، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۳ ق؛ المرشد الوجیز، عبدالرحمن بن اسماعیل ابی شامة (م. ۶۶۵ ق.)؛ به کوشش طیار آلتی قولاج، بیروت، دار صادر، ۱۳۹۵ ق؛ مستشرقان و قرآن، محمد حسن زمانی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵ ش؛ مسند احمد، احمدبن حنبل (م. ۲۴۱ ق.)؛ بیروت، دار صادر؛ المصاحف، ابن ابی داود السجستانی (م. ۲۷۵ ق.)؛ به کوشش عبدالسبحان واعظ، دارالبشائر، ۱۴۲۳ ق؛ المصنّف، عبدالرزاق الصنعانی (م. ۲۱۱ ق.)؛ به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی؛ المصنّف، ابن ابی شیبه (م. ۲۳۵ ق.)؛ به کوشش سعید محمد، دارالفکر، ۱۴۰۹ ق؛ معجم علوم القرآن، ابراهیم محمد الجرمی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۲۲ ق؛ المعجم الکبیر، الطبرانی (م. ۳۶۰ ق.)؛ به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ ق؛ معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م. ۳۹۵ ق.)؛ به کوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ ق؛ مقدمتان فی علوم القرآن، آرتور جفری، به کوشش عبدالله اسماعیل، مصر، الخانجی، ۱۳۹۲ ق؛ المقنع، عثمان بن سعید الدانی (م. ۴۴۴ ق.)؛ به کوشش دهمان، دارالفکر، ۱۴۰۳ ق؛ مناهل العرفان، الزرقانی، به کوشش احمد شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶ ق؛ الموسوعة القرآنیه، ابراهیم اَبیاری، با اشراف ابراهیم عبده، مؤسسة سجل العرب، ۱۴۰۵ ق؛ المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)؛ بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق؛ النشر فی القراءات العشر، ابن الجزی (م. ۸۳۳ ق.)؛ به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ ق؛ وسائل الشیعه، الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ ق.)؛ قم، آل البیت علیهم‌السّلام لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.


۱. مقاییس اللغه، ج۱، ص۴۷۹.    
۲. لسان العرب، ج۸، ص۵۳، «جمع».    
۳. قیامت/سوره۷۵، آیه۱۷.    
۴. جامع البیان، ج۲۹، ص۱۱۸.
۵. التبیان، ج۱۰، ص۱۹۶.    
۶. مباحث فی علوم القرآن، ص۶۵.
۷. مباحث فی علوم القرآن، ص۶۵.
۸. مناهل العرفان، ج۱، ص۱۷۳.
۹. الطبقات، ج۲، ص۳۵۵.    
۱۰. صحیح البخاری، ج۴، ص۲۲۹.
۱۱. صحیح البخاری، ج۵، ص۲۱۰ - ۲۱۱.
۱۲. صحیح البخاری، ج۶، ص۱۰۳.
۱۳. صحیح البخاری، ج۶، ص۲۵۶.
۱۴. صحیح البخاری، ج۶، ص۹۸ - ۹۹.
۱۵. جامع البیان، ج۱، ص۲۱ - ۲۲.
۱۶. الانتصار، ج۱، ص۶۰ - ۶۸.    
۱۷. الانتصار، ج۱، ص۱۶۴ - ۳۰۰.    
۱۸. الانتصار، ج۱، ص۶۴ ۶۸.    
۱۹. الانتصار، ج۱، ص۱۱۴ - ۱۱۵.
۲۰. المحرر الوجیز، ج۱، ص۴۹ - ۵۰.    
۲۱. مجمع البیان، ج۱، ص۴۲ - ۴۴.    
۲۲. تفسیر قرطبی، ج۱، ص۴۹ - ۶۵.    
۲۳. غرائب القرآن، ج۱، ص۲۷ - ۲۸.
۲۴. روح المعانی، ج۱، ص۴۰ - ۴۸.
۲۵. التحریر و التنویر، ص۸۵ - ۹۲.    
۲۶. التفسیر الحدیث، ج۱، ص۶۷ - ۱۳۶.    
۲۷. آلاء الرحمن، ج۱، ص۱۷ - ۱۹.
۲۸. البیان، ج۱، ص۲۴۰ - ۲۵۹.
۲۹. بیان المعانی، ج۱، ص۲۸ - ۳۰.    
۳۰. اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۴۸ - ۲۴۹.
۳۱. الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۶.
۳۲. چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۷۴.
۳۳. چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۷۸.
۳۴. چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۱۳۱.
۳۵. چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۱۳۱ - ۱۳۲.
۳۶. چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۱۳۲.
۳۷. چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، حدیثی، ص۷۹.
۳۸. چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۵۱.
۳۹. چکیده پایان نامه‌های علوم قرآنی، نکونام، ص۲۰۵.
۴۰. فتح الباری، ج۹، ص۳۷.
۴۱. الاتقان، ج۱، ص۱۶۱.
۴۲. روح المعانی، ج۱، ص۴۷.
۴۳. مباحث فی علوم القرآن، ص۷۱.
۴۴. المحرر الوجیز، ج۱، ص۵۰.    
۴۵. التحریر والتنویر، ج۱، ص۸۴.    
۴۶. روح المعانی، ج۱، ص۴۷.
۴۷. الانتصار ج۱، ص۶۰.    
۴۸. الانتصار ج۱، ص۱۷۷ - ۱۸۸.    
۴۹. الانتصار ج۱، ص۲۹۲ - ۲۹۹.    
۵۰. مباحث فی علوم القرآن، ص۷۰ - ۷۱
۵۱. بحوث فی تاریخ القرآن، ص۱۰۰ - ۱۰۴.
۵۲. بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۲۳ - ۳۷۳.    
۵۳. التمهید، ج۱، ص۲۷۵.
۵۴. بحوث فی تاریخ القرآن، ص۱۰۱ - ۱۰۲.
۵۵. سنن النسائی، ج۲، ص۱۷۷.
۵۶. الاتقان، ج۱، ص۱۶۲.
۵۷. مباحث فی علوم القرآن، ص۷۱.
۵۸. مسند احمد، ج۵، ص۱۹۶.
۵۹. السنن الکبری، ج۱، ص۲۲۳.
۶۰. السنن الکبری، ج۳، ص۲۰.
۶۱. الاتقان، ج۱، ص۱۶۲
۶۲. بحوث فی تاریخ القرآن، ص۱۰۳.
۶۳. البرهان، ج۱، ص۲۴۱.
۶۴. بقره/سوره۲، آیه۲۸۱.    
۶۵. بقره/سوره۲، آیه۲۸۰.    
۶۶. المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۷۸.    
۶۷. تفسیر قرطبی، ج۳، ص۳۷۵.    
۶۸. مجمع البیان، ج۲، ص۲۱۴.    
۶۹. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۵۵۸.
۷۰. البرهان، ج۱، ص۲۱۰.
۷۱. الاتقان، ج۱، ص۸۰ - ۸۱.
۷۲. اعراب القرآن، دعاس، ج۱، ص۱۱۸.
۷۳. اعراب القرآن، درویش، ج۱، ص۴۳۲.
۷۴. پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۲۰۳.
۷۵. فتح الباری، ج۹، ص۲۴.
۷۶. بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۶۵.    
۷۷. الصافی، ج۱، ص۱.    
۷۸. پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۱۶۳ - ۱۶۹.
۷۹. نحل/سوره۱۶، آیه۹۰.    
۸۰. مسند احمد، ج۴، ص۲۱۸.
۸۱. تفسیر ابن کثیر، ج۴، ص۵۱۲ - ۵۱۳.
۸۲. پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۲۰۴.
۸۳. مسند احمد، ج۱، ص۵۷.
۸۴. مسند احمد، ج۱، ص۶۹.
۸۵. سنن الترمذی، ج۴، ص۳۳۷.
۸۶. البرهان، ج۱، ص۲۳۲.
۸۷. مناهل العرفان، ج۱، ص۳۶۰ - ۳۶۱.    
۸۸. التاریخ الکبیر، ج۸، ص۳۶۷ - ۳۶۸.
۸۹. ضعیف سنن الترمذی، ص۳۸۱.
۹۰. المیزان، ج۱۲، ص۱۲۱.    
۹۱. المیزان، ج۱۲، ص۱۲۸ - ۱۲۹.    
۹۲. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۹.    
۹۳. نورالثقلین، ج۱، ص۶.    
۹۴. المجموع، ج۳، ص۳۳۷.
۹۵. فتح الباری، ج۹، ص۳۹.
۹۶. الاتقان، ج۱، ص۱۶۱ - ۱۶۴.
۹۷. الاتقان، ج۱، ص۱۶۷.
۹۸. الاتقان، ج۱، ص۱۶۷.
۹۹. سعد السعود، ص۱۹۲.    
۱۰۰. فتح الباری، ج۹، ص۳۸.
۱۰۱. الاتقان، ج۱، ص۱۶۵.
۱۰۲. مجمع البیان، ج۱، ص۴۲.
۱۰۳. کاوشی در جمع قرآن، ص۱۶.
۱۰۴. الاتقان، ج۱، ص۱۶۵.
۱۰۵. مجمع البیان، ج۱، ص۴۲ - ۴۴.
۱۰۶. متشابه القرآن، ج۲، ص۷۷.
۱۰۷. الاتقان، ج۱، ص۱۶۴.
۱۰۸. غرائب القرآن، ج۱، ص۲۸.
۱۰۹. المرشد الوجیز، ص۶۷ - ۷۰.    
۱۱۰. کاوشی در جمع قرآن، ص۱۶ - ۱۷.
۱۱۱. البیان، ص۲۴۰ - ۲۵۲.
۱۱۲. القرآن و روایات المدرستین، ج۱، ص۲۱۳ - ۲۱۴.
۱۱۳. المنیر، ج۱، ص۲۳.    
۱۱۴. مباحث فی علوم القرآن، ص۷۱.
۱۱۵. التفسیر الحدیث، ج۶، ص۱۲۷.    
۱۱۶. حقائق هامه، ص۶۳ - ۶۴.
۱۱۷. الصحیح من سیرة النبی، ج۶، ص۳۳۹.
۱۱۸. روح المعانی، ج۱، ص۴۶ - ۴۷.
۱۱۹. متی جمع القرآن، ص۱۶.
۱۲۰. متی جمع القرآن، ص۱۷.
۱۲۱. جمع القرآن، ص۲۸.
۱۲۲. فتح الباری، ج۹، ص۳۸.
۱۲۳. تفسیر قرطبی، ج۱، ص۴۳.    
۱۲۴. مجمع البیان، ج۱، ص۴۳.    
۱۲۵. متشابه القرآن، ج۲، ص۷۷.
۱۲۶. تاریخ قرآن، ص۸۴ - ۸۵.
۱۲۷. مقدمتان فی علوم القرآن، ص۲۷.
۱۲۸. دراسات قرآنیه، ص۷۷ - ۷۹.
۱۲۹. جمع القرآن، ص۲۸.
۱۳۰. جمع القرآن، ص۸۶ - ۸۹.
۱۳۱. مسند احمد، ج۵، ص۱۸۵.
۱۳۲. سنن الترمذی، ج۵، ص۳۹۰.
۱۳۳. البیان، ص۲۵۴.
۱۳۴. دراسات قرآنیه، ص۷۶.
۱۳۵. مباحث فی علوم القرآن، ص۷۰.
۱۳۶. تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۱.
۱۳۷. الدر المنثور، ج۳، ص۱۱۲.
۱۳۸. المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۵۸.
۱۳۹. تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۲۸.
۱۴۰. پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۱۹۳ - ۱۹۸.
۱۴۱. فتح الباری، ج۹، ص۴۷.
۱۴۲. مسند احمد، ج۲، ص۱۶۳.
۱۴۳. صحیح ابن حبان، ج۳، ص۳۳.
۱۴۴. السنن الکبری، ج۵، ص۲۴.
۱۴۵. البدایة والنهایه، ج۵، ص۳۶۱.
۱۴۶. تاریخ القرآن، زنجانی، ص۹۱ - ۹۶.
۱۴۷. تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۰۲.
۱۴۸. مسند احمد، ج۵، ص۱۸۵.
۱۴۹. المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۴۲.
۱۵۰. تاریخ القرآن، زنجانی، ص۹۷ - ۹۹.
۱۵۱. تفسیر قمی، ج۲، ص۴۵۱.    
۱۵۲. نورالثقلین، ج۵، ص۷۲۶.    
۱۵۳. متی جمع القرآن، ص۱۶ - ۱۷.
۱۵۴. حقائق هامه، ص۹۰ - ۱۰۰.
۱۵۵. المحبر، ص۲۸۶.    
۱۵۶. صحیح البخاری، ج۶، ص۱۰۳.
۱۵۷. مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۴۱ - ۴۲.
۱۵۸. لباب التاویل، ج۱، ص۹.
۱۵۹. حقائق هامه، ص۹۰ - ۱۰۰.
۱۶۰. التمهید، ج۱، ص۲۸۵.
۱۶۱. البیان، ص۲۵۱.
۱۶۲. دراسات قرآنیه، ص۷۵ - ۷۶.
۱۶۳. دراسات قرآنیه، ص۸۲.
۱۶۴. دراسات قرآنیه، ص۷۵.
۱۶۵. مباحث فی علوم القرآن، ص۶۵ - ۶۸.
۱۶۶. وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۰۴.    
۱۶۷. حقائق هامه، ص۸۲ - ۸۶.
۱۶۸. دراسات قرآنیه، ص۸۴.
۱۶۹. سنن الترمذی، ج۱، ص۱۵۶.
۱۷۰. مقدمتان فی علوم القرآن، ص۴۱ - ۴۲.
۱۷۱. دراسات قرآنیه، ص۸۲.
۱۷۲. نمونه، ج۱، ص۸ - ۹.
۱۷۳. الانتصار، ج۱، ص۶۰.    
۱۷۴. الانتصار، ج۱، ص۲۷۹.
۱۷۵. الانتصار، ج۱، ص۲۸۸.    
۱۷۶. الانتصار، ج۱، ص۲۸۷.    
۱۷۷. مقدمتان فی علوم القرآن، ص۲۷.
۱۷۸. البیان، ص۲۵۲.
۱۷۹. نمونه، ج۱، ص۱۱.
۱۸۰. متی جمع القرآن، ص۱۸.
۱۸۱. التمهید، ج۱، ص۲۸۵ - ۲۸۶.
۱۸۲. الکافی، ج۲، ص۶۰۱.    
۱۸۳. مسند احمد، ج۴، ص۱۰۷.
۱۸۴. البرهان، ص۲۴۴.
۱۸۵. التمهید، ج۱، ص۳۱۲ - ۳۱۴.
۱۸۶. التمهید، ج۱، ص۳۲۶ - ۳۳۱.
۱۸۷. التمهید، ج۱، ص۳۲۳ - ۳۲۴.
۱۸۸. التمهید، ج۱، ص۳۲۶ - ۳۳۱.
۱۸۹. پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۱۷۶ - ۱۷۸.
۱۹۰. المصنف، ابن ابی شیبه، ج۱، ص۴۰۴.
۱۹۱. المصنف، عبدالرزاق، ج۲، ص۱۴۷ - ۱۴۸.
۱۹۲. المصنف، ابن ابی شیبه، ج۱، ص۴۰۴.
۱۹۳. مسند احمد، ج۴، ص۳۴۳.
۱۹۴. البرهان، ج۱، ص۲۴۷.
۱۹۵. البرهان، ج۱، ص۲۵۰.
۱۹۶. مناهل العرفان، ج۱، ص۳۵۵.    
۱۹۷. فتح الباری، ج۹، ص۳۶ - ۳۷.
۱۹۸. مناهل العرفان، ج۱، ص۳۶۰ - ۳۶۱.    
۱۹۹. مقدمتان فی علوم القرآن، ص۷۲ - ۷۳.
۲۰۰. پژوهشی در مصحف علی علیه السلام، ص۱۸۳ - ۱۸۴.
۲۰۱. سعد السعود، ص۱۹۲.    
۲۰۲. البیان، ص۲۵۲.
۲۰۳. حقائق هامه، ص۸۱ - ۸۲.
۲۰۴. الاجتهاد والتقلید، ص۳ - ۴.
۲۰۵. التمهید، ج۱، ص۲۸۶.
۲۰۶. مناهل العرفان، ج۱، ص۲۴۸ - ۲۴۹.    
۲۰۷. الکافی، ج۲، ص۶۱۹.
۲۰۸. سعد السعود، ص۲۷۸.    
۲۰۹. التبیان، ج۹، ص۴۹۵.
۲۱۰. تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۴۱.
۲۱۱. تاریخ قرآن، حجتی، ص۸۹ - ۹۰.
۲۱۲. البرهان، ج۱، ص۲۳۷.
۲۱۳. البرهان، ج۱، ص۲۵۹ - ۲۶۱.
۲۱۴. البرهان، ج۱، صص ۲۶۰.
۲۱۵. تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۰۱ - ۲۱۸.
۲۱۶. البرهان، ج۱، ص۲۲۰.
۲۱۷. حقائق هامه، ص۶۴ - ۱۰۴.
۲۱۸. ترجمه تفسیر طبری، ص۷ - ۸.
۲۱۹. البرهان، ج۱، ص۲۵۷ - ۲۵۸.
۲۲۰. تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۹.
۲۲۱. البرهان، ج۱، ص۲۵۸ - ۲۵۹.
۲۲۲. المحررالوجیز، ج۱، ص۴۹ - ۵۰.    
۲۲۳. تفسیر قرطبی، ج۱، ص۵۹.    
۲۲۴. کاوشی در تاریخ جمع قرآن، ص۱۵.
۲۲۵. فوائد فی مشکل القرآن، ص۶۷.
۲۲۶. کاوشی در تاریخ جمع قرآن، ص۱۵.
۲۲۷. تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۹.
۲۲۸. فصل الخطاب، ص۴.
۲۲۹. المیزان، ج۱۲، ص۱۲۱.    
۲۳۰. التمهید، ج۱، ص۲۷۳.
۲۳۱. الانتصار، ج۱، ص۲۹۲ - ۲۹۹.    
۲۳۲. الانتصار، ص۶۰.
۲۳۳. الانتصار، ص۲۷۹ - ۲۸۸.    
۲۳۴. الاتقان، ج۱، ص۱۶۴ - ۱۶۵.
۲۳۵. صحیح البخاری، ج۶، ص۹۸ - ۹۹.
۲۳۶. فضائل القرآن، ص۷۴ - ۷۵.
۲۳۷. کنزالعمال، ج۲، ص۵۷۱.
۲۳۸. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۵.
۲۳۹. الاتقان، ج۱، ص۱۵۷.
۲۴۰. التمهید، ج۱، ص۲۹۹.
۲۴۱. صحیح البخاری، ج۵، ص۲۱۱.
۲۴۲. فتح الباری، ج۹، ص۱۳.
۲۴۳. عمدة القاری، ج۱۸، ص۲۸۲.
۲۴۴. کنز العمال، ج۲، ص۵۷۱ - ۵۹۰.
۲۴۵. البیان، ص۲۴۷ - ۲۵۲.
۲۴۶. تاریخ القرآن، نولدکه، ص۲۵۲ - ۲۵۶.
۲۴۷. الایضاح، ص۲۲۲ - ۲۲۳.
۲۴۸. البیان، ص۲۴۵ - ۳۵۲.
۲۴۹. التمهید، ج۱، ص۲۸۵.
۲۵۰. المقنع، ص۳.
۲۵۱. الاتقان، ج۱، ص۱۵۶.
۲۵۲. تاریخ قرآن، رامیار، ص۳۰۸.
۲۵۳. حقائق هامه، ص۱۲۷.
۲۵۴. جمع القرآن، ص۳۴ - ۳۵.
۲۵۵. دفاع از قرآن، ص۱۷۸.
۲۵۶. تفسیر قمی، ج۲، ص۴۵۱.    
۲۵۷. الصافی، ج۱، ص۴۰.    
۲۵۸. تفسیر قمی، ج۲، ص۴۵۱.    
۲۵۹. بحارالانوار، ج۸۹، ص۴۸.    
۲۶۰. مناهل العرفان، ج۱، ص۲۴۶ - ۲۵۰.    
۲۶۱. مناهل العرفان، ج۱، ص۲۵۴.
۲۶۲. دراسات قرآنیه، ص۸۷.
۲۶۳. تاریخ قرآن، رامیار، ص۳۰۸-۳۰۹.
۲۶۴. تاریخ قرآن، رامیار، ص۳۲۹ - ۳۳۲.
۲۶۵. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳۵.
۲۶۶. الطبقات، ج۵، ص۳۱.    
۲۶۷. الاصابه، ج۳، ص۹۰.    
۲۶۸. فتح الباری، ج۹، ص۱۶.
۲۶۹. تاریخ قرآن، معرفت، ص۸۹.
۲۷۰. جمال القراء، ج۱، ص۲۶۱.
۲۷۱. فتح الباری، ج۹، ص۱۲.
۲۷۲. تحفة الاحوذی، ج۸، ص۴۰۸.
۲۷۳. الاتقان، ج۱، ص۱۵۷ - ۱۵۸.
۲۷۴. مقدمتان فی علوم القرآن، ص۳۸.
۲۷۵. التمهید، ج۱، ص۲۸۶.
۲۷۶. کنزالعمال، ج۲، ص۵۷۴ - ۵۷۹.
۲۷۷. البدایة والنهایه، ج۵، ص۳۶۹ - ۳۷۶.
۲۷۸. تاریخ القرآن، نولدکه، ص۲۵۳.
۲۷۹. درآمدی بر تاریخ قرآن، ص۷۲.
۲۸۰. البدایة والنهایه، ج۵، ص۳۶۹ - ۳۷۶.
۲۸۱. مسند احمد، ج۵، ص۱۸۵.
۲۸۲. المستدرک، ج۲، ص۲۲۹.
۲۸۳. مقدمتان فی علوم القرآن، ص۳۲.
۲۸۴. الاتقان، ج۱، ص۱۵۵.
۲۸۵. التفسیر الحدیث، ج۶، ص۱۲۴.    
۲۸۶. تاریخ قرآن، حجتی، ص۲۲۷ - ۲۲۸.
۲۸۷. مناهل العرفان، ج۱، ص۲۴۷.    
۲۸۸. البرهان، ج۱، ص۲۶۰.
۲۸۹. دراسات قرآنیه، ص۸۰.
۲۹۰. التمهید، ج۱، ص۳۷۹.
۲۹۱. الصافی، ج۱، ص۱.    
۲۹۲. بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۴۹.    
۲۹۳. تدوین القرآن، ص۳۴۳ - ۳۴۴.    
۲۹۴. المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۱۹۷.
۲۹۵. المصاحف، ج۱، ص۱۶۹ - ۱۷۰.
۲۹۶. سیر اعلام النبلاء، ج۱۴، ص۲۲.
۲۹۷. شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۷.    
۲۹۸. بحارالانوار، ج۴۱، ص۱۴۹.    
۲۹۹. علوم القرآن، ص۱۱۴ - ۱۱۵.
۳۰۰. التمهید، ج۱، ص۲۸۸ - ۲۹۵.
۳۰۱. حقائق هامه، ص۱۵۳ - ۱۷۲.
۳۰۲. روح المعانی، ج۱، ص۴۱.
۳۰۳. تفسیر قرطبی، ج۱، ص۴۳ - ۴۴.    
۳۰۴. الانتصار، ج۱، ص۲۷۹ - ۲۸۲.    
۳۰۵. متشابه القرآن، ج۲، ص۷۷.
۳۰۶. صحیح البخاری، ج۶، ص۱۰۲ - ۱۰۳.
۳۰۷. الانتصار، ج۱، ص۲۸۰.    
۳۰۸. الانتصار، ج۱، ص۲۸۰ - ۲۸۱.    
۳۰۹. مقدمتان فی علوم القرآن، ص۱۸.
۳۱۰. التحریر والتنویر، ج۱، ص۵۱.
۳۱۱. دراسات قرآنیه، ص۸۶.
۳۱۲. مناهل العرفان، ج۱، ص۲۵۰.    
۳۱۳. المصاحف، ج۱، ص۱۵۳ - ۱۵۵.
۳۱۴. المصاحف، ج۱، ص۱۶۶ - ۱۶۹.
۳۱۵. دراسات قرآنیه، ص۸۶.
۳۱۶. جمال القراء، ج۱، ص۲۶۴.
۳۱۷. المصاحف، ج۱، ص۱۷۰ - ۱۷۱.
۳۱۸. کنزالعمال، ج۲، ص۵۷۸.
۳۱۹. جامع البیان، ج۱، ص۲۱.
۳۲۰. فتح الباری، ج۹، ص۱۰.
۳۲۱. الاتقان، ج۱، ص۱۵۵.
۳۲۲. المحرر الوجیز، ج۱، ص۵۰.    
۳۲۳. فتح الباری، ج۹، ص۳۹.
۳۲۴. الاتقان، ج۱، ص۱۶۷.
۳۲۵. التحریر والتنویر، ج۱، ص۸۶ - ۸۷.    
۳۲۶. مناهل العرفان، ج۱، ص۳۵۶ - ۳۵۷.    
۳۲۷. تاریخ قرآن، رامیار، ص۲۹۵.
۳۲۸. تاریخ قرآن، حجتی، ص۹۰ - ۹۳.
۳۲۹. المحرر الوجیز، ج۱، ص۵۰.    
۳۳۰. البرهان، ج۱، ص۲۵۸.
۳۳۱. الاتقان، ج۱، ص۱۶۷.
۳۳۲. التاریخ الکبیر، ج۸، ص۳۶۷ - ۳۶۸.
۳۳۳. الجرح والتعدیل، ج۹، ص۲۹۳ - ۲۹۴.    
۳۳۴. مناهل العرفان، ج۱، ص۳۶۰ - ۳۶۱.    
۳۳۵. الانتصار، ج۱، ص۲۸۲.    
۳۳۶. التحریر والتنویر، ج۹، ص۶.
۳۳۷. صحیح البخاری، ج۶، ص۱۰۱ - ۱۰۲.
۳۳۸. البرهان فی تناسب سور القرآن، ص۷۳ - ۷۸.
۳۳۹. البرهان، ج۱، ص۲۵۷.
۳۴۰. المرشد الوجیز، ص۵۸.    
۳۴۱. مباحث فی علوم القرآن، ص۸۳.
۳۴۲. تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۳۵.
۳۴۳. المصاحف، ج۱، ص۱۷۵ - ۱۷۶.
۳۴۴. المصاحف، ج۱، ص۱۸۰.
۳۴۵. فتح الباری، ج۹، ص۱۴.
۳۴۶. مناهل العرفان، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۵۶.    
۳۴۷. تاریخ قرآن، معرفت، ص۹۶ - ۹۹.
۳۴۸. اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۱۵۹.
۳۴۹. المقنع، ص۶.
۳۵۰. الاتقان، ج۱، ص۱۵۹.
۳۵۱. المحرر الوجیز، ج۱، ص۴۹.    
۳۵۲. سنن الترمذی، ج۴، ص۳۴۷ - ۳۴۸.
۳۵۳. صحیح البخاری، ج۶، ص۹۹.
۳۵۴. غرائب القرآن، ج۱، ص۲۷.
۳۵۵. تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۱۷ - ۴۱۹.
۳۵۶. الطبقات، ج۳، ص۵۰۲.    
۳۵۷. فتح الباری، ج۹، ص۱۶.
۳۵۸. تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۱۹.
۳۵۹. تاریخ قرآن، رامیار، ص۴۱۷ - ۴۲۳.
۳۶۰. تدوین القرآن، ص۳۳۶ - ۳۳۸.    
۳۶۱. تدوین القرآن، ص۳۵۱ - ۳۵۲.    
۳۶۲. سعد السعود، ص۲۷۸.    
۳۶۳. کاوشی در جمع قرآن، ص۸۹.
۳۶۴. المقنع، ص۹.
۳۶۵. حواشی الشروانی، ج۱، ص۱۵۲.
۳۶۶. مباحث فی علوم القرآن، ص۸۴.
۳۶۷. تدوین القرآن، ص۲۷۳.    
۳۶۸. تدوین القرآن، ص۳۱۵.    
۳۶۹. مباحث فی علوم القرآن، ص۸۴.
۳۷۰. سعد السعود، ص۲۷۸.    
۳۷۱. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۰.
۳۷۲. الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۵.
۳۷۳. السنن الکبری، ج۲، ص۴۲.
۳۷۴. سعد السعود، ص۲۷۸.    
۳۷۵. روح المعانی، ج۱، ص۴۳.
۳۷۶. غرائب القرآن، ج۱، ص۲۷.
۳۷۷. غرائب القرآن، ج۱، ص۲۷.
۳۷۸. المصاحف، ج۱، ص۲۱ - ۲۳.
۳۷۹. المقنع، ص۷.
۳۸۰. المرشد الوجیز، ص۷۱.    
۳۸۱. روح المعانی، ج۱، ص۴۲ - ۴۳.
۳۸۲. تاریخ قرآن، معرفت، ص۱۰۱ - ۱۰۸.
۳۸۳. مسند احمد، ج۱، ص۵۷.
۳۸۴. مسند احمد، ج۱، ص۶۹.
۳۸۵. امتاع الاسماع، ج۴، ص۲۳۸ - ۲۴۱.
۳۸۶. الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۲ - ۳۵۳.
۳۸۷. نساء/سوره۴، آیه۹۵.    
۳۸۸. صحیح البخاری، ج۵، ص۱۸۳.
۳۸۹. امتاع الاسماع، ج۴، ص۲۳۸ - ۲۳۹.
۳۹۰. الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۴.
۳۹۱. معجم علوم القرآن، ص۱۱۲ - ۱۱۳.
۳۹۲. الاستذکار، ج۲، ص۴۸۵.
۳۹۳. الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۳ - ۳۵۴.
۳۹۴. المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۴۷.
۳۹۵. کنزالعمال، ج۲، ص۵۷۳.
۳۹۶. الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۳۵۶.
۳۹۷. صحیح البخاری، ج۶، ص۹۹.
۳۹۸. البدایة والنهایه، ج۷، ص۲۴۲ - ۲۴۳.
۳۹۹. معجم علوم القرآن، ص۱۱۲ - ۱۱۸.
۴۰۰. تاریخ قرآن، نولدکه، ص۲۳۷ - ۴۳۳.
۴۰۱. دراسات قرآنیه، ص۱۶.
۴۰۲. مستشرقان و قرآن، ص۲۶۰.
۴۰۳. شبهات حول القرآن و تفنیدها، ص۶۳ - ۶۹.
۴۰۴. مناهل العرفان، ج۱، ص۳۸۶ - ۳۹۷.    
۴۰۵. مستشرقان و قرآن، ص۲۶۷ - ۲۶۸.
۴۰۶. اضواء علی السنة المحمدیه، ص۲۵۳.
۴۰۷. صحیح مسلم، ج۶، ص۱۰۹.
۴۰۸. تاویل مشکل القرآن، ص۴۷ - ۴۸.
۴۰۹. کنز العمال، ج۲، ص۵۸۷.
۴۱۰. تاریخ القرآن، نولدکه، ص۴۴۳.
۴۱۱. روح المعانی، ج۶، ص۲۳.
۴۱۲. التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۷۵.
۴۱۳. تدوین القرآن، ص۳۴۱ - ۳۴۳.    
۴۱۴. التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۷۵.
۴۱۵. تراثنا، ش ۳، ص۴۷ - ۵۱.
۴۱۶. المنار، ج۶، ص۶۴ - ۶۵.
۴۱۷. النشر فی قرائات العشر، ج۱، ص۱۶۲.



دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد هشتم، برگرفته از مقاله«جمع قرآن درقرآن».    



جعبه ابزار