• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جنگ از دیدگاه فلاسفه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



افلاطون
[۱] افلاطون، جمهوری، ج۱، ص۹۶، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران ۱۳۵۳ ش.
علت اصلی جنگ را سرشت ذاتی انسان، مبنی بر ابراز محبت به آشنایان و ابراز خشم به بیگانگان، دانسته است.



به نظر ابن خلدون
[۲] ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱: مقدمه، ص۲۷۰ـ۲۷۱.
نیز جنگ امری طبیعی و برآمده از سرشت انسان است و ازاین رو در طول تاریخ همواره انسان‌ها با جنگ دست به گریبان بوده اند؛ به نظر او، اساسی ‌ترین انگیزه و علت جنگ، ابراز خشم و انتقام گرفتن است.
همچنین گاهی انسان، که فطرتاً زندگی جمعی و طبیعتی حیوانی دارد، برای تحصیل وسایل مورد نیاز خود به جنگ روی می‌آورد.
برخی فیلسوفان جنگ را یکی از ضروریات زندگی انسان دانسته، اما برخی دیگر جنگ را رفتاری جنون آمیز شمرده‌اند که ارزش انسان را پست تر از چهار پایان می‌کند.
[۳] ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱: مقدمه، ص۵۸.


۱.۱ - مهمترین نظرات فلسفی در «جنگ»

در میان فیلسوفانی که به فلسفه جنگ و صلح پرداخته اند، آرای «امانوئل کانت» و «کارل فون کلازویتس» شایان توجه است.
[۴] فرهنگ تاریخ اندیشه ها، فیلیپ پ. وینر، ج۳، ص۴۴۲، نیویورک: پسران چارلز اسکریبنر سال ۱۹۷۳.
[۵] فرهنگ تاریخ اندیشه ها، فیلیپ پ. وینر، ج۴، ص۵۰۰ ـ۵۰۳، نیویورک: پسران چارلز اسکریبنر سال ۱۹۷۳.
کانت، با نگارش رساله «صلح پایدار»، در راه تحقق صلح در جامعه بین الملل کوشید. در تقابل با کانت، کلازویتس با کتاب مشهور «درباره جنگ» به «نظریه پرداز جنگ» شهرت یافت.
دیدگاه کانت در روابط بین الملل، همسو با رویکرد اروپای قرن هجدهم و این عقیده کهن بود که زندگی انسان تناوبِ بی پایانِ جنگ و صلح است.
[۶] وب گالی، فیلسوفان جنگ و صلح: کانت، ج۱، ص۲۹، کلاؤزِویتس، مارکس، انگلس، تولستوی، ترجمه محسن حکیمی، تهران ۱۳۷۲ ش.


۱.۲ - تقابل دیدگاه کانت و هابز

دیدگاه کانت در باره صلح بین الملل در مقابل دیدگاه «هابز» قرار داشت؛ پیامد منطقی دیدگاه هابزی آن است که تحقق صلح تنها با ایجاد تعادل میان قدرت‌ها و تهدیدها ممکن است،
[۷] صلح پایدار: جستارهایی در باب آرمان جهان وطنی کانت، مقدمه بومن و لوتس ـ باخمان، ج۱، ص۴، کمبریج، ماساچوست: انتشارات MIT، ۱۹۹۷.
ولی به نظر کانت
[۸] امانوئل کانت، صلح پایدار و مقالات دیگر در سیاست، ص ۱۱۰، تاریخ و اخلاق، تد همفری، ایندیاناپولیس ۱۹۸۳.
جنگِ تنبیهی پذیرفتنی نیست.
جنگ ذاتاً موجب آشفتگی و ضد قانون و وسیله ای نا معقول برای تأمین حقوق انسان هاست، حتی هنگامی که اجتناب ناپذیر باشد.
[۹] وب گالی، فیلسوفان جنگ و صلح: کانت، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، کلاؤزِویتس، مارکس، انگلس، تولستوی، ترجمه محسن حکیمی، تهران ۱۳۷۲ ش.


۱.۲.۱ - راه پایان دادن به جنگ‌ها

کانت
[۱۰] امانوئل کانت، صلح پایدار و مقالات دیگر در سیاست، ص ۱۱۵ـ ۱۱۷، تاریخ و اخلاق، تد همفری، ایندیاناپولیس ۱۹۸۳.
ایجاد اتحادیه مللی را که با یکدیگر پیمان عدم تجاوز دائمی امضا کرده باشند، راه دستیابی به نظم قانونی بین المللی و پایان دادن به هرگونه جنگ می‌دانست.
به نظر او
[۱۱] امانوئل کانت، صلح پایدار و مقالات دیگر در سیاست، ص ۱۰۸ـ ۱۰۹، تاریخ و اخلاق، تد همفری، ایندیاناپولیس ۱۹۸۳.
، نظم بین المللی تنها زمانی ممکن است که پاره ای از حکومت‌ها آزادانه از حق به راه انداختن جنگ چشم بپوشند و زیربنای صلح پایدار برپایی حکومت جمهوری در همه کشورهاست
[۱۲] امانوئل کانت، صلح پایدار و مقالات دیگر در سیاست، ص ۱۱۳، تاریخ و اخلاق، تد همفری، ایندیاناپولیس ۱۹۸۳.
.

۱.۳ - جنگ از دیدگاه کلازویتس

بر پایه دیدگاه کلازویتس،
[۱۳] کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۵، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
جنگ رقابتی همراه با خونریزی است که در آن طرف غالب حریف خود را به برآوردن خواست های خود وا می دارد.
پس، جنگ از ابزارهای واقعی سیاسی است که البته در شرایط خاصی تحمیل می‌شود.
[۱۴] کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۲۲، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.

کاربرد سیاست جنگ تنها هنگامی معقول است که ادله و منافع عقلانی کافی وجود داشته باشد؛ ازاین رو، به نظر کلازویتس
[۱۵] کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۱۴، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
دولت نباید زمام امور سیاسی جنگ را به نظامیان بسپارد.
جنگ فعالیتی پیچیده و بی قاعده است که برای دو طرف فرصت های مشترکی پدید می‌آورد؛ ازاین رو، هیچ کس نمی‌تواند پیروزی در جنگ را ضمانت کند و بهترین راهبرد در جنگ، داشتن قدرت و برتری نظامی است.
[۱۶] کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۱۹، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
[۱۷] کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۸۴، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
[۱۸] کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۱۶۰ـ ۱۶۸، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.

از جمله انتقاداتی که بر کلازویتس وارد شده
[۱۹] وب گالی، فیلسوفان جنگ و صلح: کانت، ج۱، ص۷۹، کلاؤزِویتس، مارکس، انگلس، تولستوی، ترجمه محسن حکیمی، تهران ۱۳۷۲ ش.
آن است که وی در مورد نوع مقبول جنگ نظر قاطعی نداده است.


(۱) قرآن.
(۲) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون.
(۳) ابن فراء، الاحکام السلطانیه، چاپ محمد حامد فقی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴) افلاطون، جمهوری، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران ۱۳۵۳ ش.
(۵) علی باقری، کلیات و مبانی استراتژی و جنگ، (تهران) ۱۳۷۰ ش.
(۶) محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری،( چاپ محمد ذهنی افندی )، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۷) کارل بروکلمان، تاریخ الشعوب الاسلامیه، نقله الی العربیه نبیه امین فارس و منیر بعلبکی، بیروت ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹.
(۸) احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
(۹) جوادعلی، المُفَصَّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
(۱۰) حسین حاج حسن، حضاره العرب فی صدر الاسلام، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۱) حسین حاج حسن، حضاره العرب فی عصر الجاهلیه، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۴.
(۱۲) حرّعاملی، وسائل الشیعة.
(۱۳) محمدبن احمد خطیب شربینی، مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، مع تعلیقات جوبلی بن ابراهیم شافعی، بیروت: دارالفکر.
(۱۴) محمد رشیدرضا، تفسیر القرآن الحکیم المشتهر باسم تفسیر المنار، (تقریرات درس) شیخ محمد عبده، ج ۲، مصر۱۳۶۷.
(۱۵) شارل روسو، حقوق مخاصمات مسلحانه، ج ۱، ترجمه علی هنجنی و شیرین نیرنوری، (تهران) ۱۳۶۹ ش.
(۱۶) وهبه مصطفی زحیلی، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، دمشق ۱۴۱۹/۱۹۹۸.
(۱۷) عبدالحسین زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۱۸) نعمت الله صفری فروشانی، «درآمدی بر صلح نامه های مسلمانان با ایرانیان در آغاز فتح ایران»، تاریخ اسلام، سال ۱، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۹).
(۱۹) عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲۰) محمدرضا ضیائی بیگدلی، حقوق جنگ، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۲۱) طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن.
(۲۲) طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن.
(۲۳) طبری، تاریخ الطبری (لیدن).
(۲۴) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
(۲۵) حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکره الفقهاء، قم ۱۴۱۴.
(۲۶) علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، شرح محمد عبده، چاپ عبدالعزیز سیدالاهل، بیروت ۱۳۸۲/ ۱۹۶۳.
(۲۷) ظافر قاسمی، الجهاد و الحقوق الدولیه العامه فی الاسلام، بیروت ۱۹۸۲.
(۲۸) محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۹) کلینی، الکافی.
(۳۰) وب گالی، فیلسوفان جنگ و صلح: کانت، کلاؤزِویتس، مارکس، انگلس، تولستوی، ترجمه محسن حکیمی، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۳۱) ایگناس گولدتسیهر، العقیده و الشریعه فی الاسلام، نقله الی اللغه العربیه و علق علیه محمد یوسف موسی، عبدالعزیز عبدالحق، و علی حسن عبدالقادر، بیروت ۱۹۴۶.
(۳۲) گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه هاشم حسینی، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۳۳) علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه، بغداد ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۳۴) محمود مسائلی و عالیه ارفعی، جنگ و صلح از دیدگاه حقوق و روابط بین الملل، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۳۵) شارل لوئی دو سکوندا مونتسکیو، روح القوانین، ترجمه و نگارش علی اکبر مهتدی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۳۶) آندره میکل، الاسلام و حضارته، ترجمه زینب عبدالعزیز، صیدا (۱۹۸۱).
(۳۷) محمدحسن بن باقر نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۲۱، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
(۳۸) حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
(۳۹) علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۴۰) کریس آو یوکنیک و روژه نورمان، مشروعیت خشونت: تاریخچه انتقادی حقوق جنگ، در مجموعه مقالات حقوق جنگ، گردآوری و ترجمه حسین شریفی طرازکوهی، تهران: دانشگاه امام حسین (ع)، ۱۳۷۵ ش.
(۴۱) توماس واکر آرنولد، موعظه از اسلام: تاریخ انتشار دین اسلام، لندن ۱۹۸۶.
(۴۲) مارسل ابوازار، اومانیسم از اسلام، پاریس ۱۹۷۹.
(۴۳) کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
(۴۴) خوان ریکاردو کول، فضای مقدس و جنگ مقدس: سیاست، فرهنگ و تاریخ شیعه، لندن ۲۰۰۲.
(۴۵) فرهنگ تاریخ اندیشه ها، فیلیپ پ. وینر، نیویورک: پسران چارلز اسکریبنر سال ۱۹۷۳.
(۴۶) دائرةالمعارف جهان اسلام، "Ghazw" توسط ت م جانستون، "Harb, war I: Legal aspect" توسط مجید خدوری.
(۴۷) توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، مونترال ۱۹۶۶.
(۴۸) امانوئل کانت، صلح پایدار و مقالات دیگر در سیاست، تاریخ و اخلاق، تد همفری، ایندیاناپولیس ۱۹۸۳.
(۴۹) مجید خدوری، جنگ و صلح در قانون اسلام، نیویورک ۱۹۷۹.
(۵۰) آن کاترین لمبتون، مالک و دهقانی در ایران: مطالعه از تصرف اراضی و مدیریت درآمد حاصل از زمین، لندن ۱۹۵۳.
(۵۱) ویلفرد مادلونگ، جانشینی محمد (ص) : مطالعه ای از اوایل خلافت، کمبریج ۱۹۹۷.
(۵۲) صلح پایدار: جستارهایی در باب آرمان جهان وطنی کانت، مقدمه بومن و لوتس ـ باخمان، کمبریج، ماساچوست: انتشارات MIT، ۱۹۹۷؛


۱. افلاطون، جمهوری، ج۱، ص۹۶، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران ۱۳۵۳ ش.
۲. ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱: مقدمه، ص۲۷۰ـ۲۷۱.
۳. ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱: مقدمه، ص۵۸.
۴. فرهنگ تاریخ اندیشه ها، فیلیپ پ. وینر، ج۳، ص۴۴۲، نیویورک: پسران چارلز اسکریبنر سال ۱۹۷۳.
۵. فرهنگ تاریخ اندیشه ها، فیلیپ پ. وینر، ج۴، ص۵۰۰ ـ۵۰۳، نیویورک: پسران چارلز اسکریبنر سال ۱۹۷۳.
۶. وب گالی، فیلسوفان جنگ و صلح: کانت، ج۱، ص۲۹، کلاؤزِویتس، مارکس، انگلس، تولستوی، ترجمه محسن حکیمی، تهران ۱۳۷۲ ش.
۷. صلح پایدار: جستارهایی در باب آرمان جهان وطنی کانت، مقدمه بومن و لوتس ـ باخمان، ج۱، ص۴، کمبریج، ماساچوست: انتشارات MIT، ۱۹۹۷.
۸. امانوئل کانت، صلح پایدار و مقالات دیگر در سیاست، ص ۱۱۰، تاریخ و اخلاق، تد همفری، ایندیاناپولیس ۱۹۸۳.
۹. وب گالی، فیلسوفان جنگ و صلح: کانت، ج۱، ص۳۱ـ۳۲، کلاؤزِویتس، مارکس، انگلس، تولستوی، ترجمه محسن حکیمی، تهران ۱۳۷۲ ش.
۱۰. امانوئل کانت، صلح پایدار و مقالات دیگر در سیاست، ص ۱۱۵ـ ۱۱۷، تاریخ و اخلاق، تد همفری، ایندیاناپولیس ۱۹۸۳.
۱۱. امانوئل کانت، صلح پایدار و مقالات دیگر در سیاست، ص ۱۰۸ـ ۱۰۹، تاریخ و اخلاق، تد همفری، ایندیاناپولیس ۱۹۸۳.
۱۲. امانوئل کانت، صلح پایدار و مقالات دیگر در سیاست، ص ۱۱۳، تاریخ و اخلاق، تد همفری، ایندیاناپولیس ۱۹۸۳.
۱۳. کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۵، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
۱۴. کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۲۲، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
۱۵. کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۱۴، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
۱۶. کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۱۹، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
۱۷. کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۸۴، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
۱۸. کارل فون کلازویتس، در باره جنگ، ج۱، ص۱۶۰ـ ۱۶۸، جی.جی. گراهام، ۱۹۹۷.
۱۹. وب گالی، فیلسوفان جنگ و صلح: کانت، ج۱، ص۷۹، کلاؤزِویتس، مارکس، انگلس، تولستوی، ترجمه محسن حکیمی، تهران ۱۳۷۲ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جنگ»، شماره۵۰۹۰.    



جعبه ابزار