• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حقوق کودک

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فرزندان، شكوفه‏های زندگی و عامل تحكيم اساس خانواده هستند كه در اسلام آداب و رسوم و قوانین و دستورهای ارزشمندی به آنان اختصاص يافته است. از آن‏جا كه بيان همه آن‏ها کتاب‏های مستقلی را می‏طلبد، در اين درس، اندكی از حقوق انبوه کودک را يادآوری می‏كنيم.




نخستين حق كودك، «حقّ حيات» است كه با استقرار و انعقاد نطفه در رحم مادر، شروع می‏شود و پدر و مادر موظّفند چنين حقی را به رسميت بشناسند و از موجوديت كودك بالقوه خويش صيانت كنند.
مهم‏ترين وظايف پدر و مادر، در اين راستا عبارت است از؛



مادر بايد در دوران بارداری از امنيت و تغذيه سالم برخوردار باشد، تا سلامت و رشد جنين را تأمين كند؛ تأثير امنيت جسمی و روحی مادر بر جنين، امری محسوس و غير قابل ترديد است و نيازی به بحث نيز ندارد. درباره تغذيه مادر نيز سخن فراوان است.
دستور كلّی، تغذيه كافی و استفاده از غذاها و ميوه‏های مقوّی و خوشبو وانواع ويتامين‏های مورد نياز است و راز اين كه بانوان باردار، ميل شديد به برخی از غذاها پيدا می‏كنند (ويار) نيز همين است كه جنين آن‏ها چنين غذايی را نياز دارد و نياز او به مادر منتقل می‏شود. روایات متعدّدی از سوی پيشوايان معصوم (ع)، مسأله تغذيه مادر را مطرح كرده كه به دو روايت از پیامبر (ص) بسنده می‏كنيم؛
۱- «اطْعِمُوا حَبالاكُمُ السَّفَرْجَلَ فَانَّهُ يُحْسِنُ اخْلاقَ اوْلادِكُمْ»
به زنان باردارتان «به» بخورانيد كه اخلاق فرزندانتان را نيكو می‏كند.
۲- «اطْعِمُوا حَبالاكُمُ اللُّبانَ فَانَّ الصَّبِیَّ اذا غُذِّیَ فی‏ بَطْنِ امِّهِ بِاللُّبانِ اشْتَدَّ قَلْبُهُ وَ زيدَ عَقْلُهُ...»
به زنان حامله، کندر بخورانيد كه كودك، وقتی در شكم مادر، كندر تغذيه كند، دلش محكم و خِرَدش افزون می‏گردد.



زايمان و نوزاد در اسلام، آداب خاصّی دارند كه برخی واجب و برخی مستحب است؛ ما در اين‏جا به بيان آداب مهم بسنده می‏كنيم.



هنگام زايمان، تنها زنان بايد در كارها دخالت كنند و مردان، حقّ دخالت در كارهايی كه مستلزم نگاه حرام است ندارند، مگر آن كه زنی حاضر نباشد و چاره‏ای جز دخالت مردان نباشد. البتّه دخالت همسر مانعی ندارد، گرچه زنان بتوانند كار وی را انجام دهند.



مستحب است نوزاد را پس از تولّد- در صورتی كه برايش ضرر نداشته باشد- غسل ولادت دهند.



در روايات اسلامی، تأكيد شده كه نخستين غذای مادر رطب (خرمای تازه) باشد. رسول اكرم صلّی اللّه عليه و آله فرموده است:
«لِيَكُنْ اوَّلُ ما تَأْكُلُهُ النَّفْساءُ الرُّطَبَ»
نخستين غذای زائو، بايد رطب باشد.
حضرت صادق عليه‏السّلام نيز سفارش كرده كه:
«حَنِّكُوا اوْلادَكُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَيْنِ (ع) فَانَّهُ امانٌ»
كام فرزندانتان را با تربت سیّدالشهدا (ع) برگيريد كه امنيت آنان را تضمين‏می‏كند.



بهتر است نخستين صدايی كه به گوش نوزاد می‏رسد آوای توحيد باشد و مستحب است در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفته شود.



از حقوق لازمی كه فرزند بر پدر دارد، انتخاب نام نيكوست و بهترين نام‏ها، نام‏هايی است كه معنای بندگی خدا را داشته باشد مثل «عبداللّه، عبدالرّحيم و عبدالرّحمان» و مانند آن، سپس نام‏های پیامبران و امامان عليهم‏السّلام اولويت دارد كه بهترين آن‏ها «محمّد» است و اگر كسی دارای چهار فرزند پسر شود، مکروه است كه نام يكی از آن‏ها را محمّد نگذارد.



مستحب است روز هفتم، سر نوزاد را بتراشند و به وزن آن طلا يا نقره به مستمندان، صدقه دهند.
ختنه كردن پسر نيز واجب است و مستحب است آن را نيز در روز هفتم تولد انجام دهند گرچه می‏توان آن را به تأخير انداخت و اگر تا هنگام بلوغ پسری را ختنه نكنند، بر خود او واجب می‏شود اقدام كند و ختنه، شرط صحّت طواف خانه خدا در حج و عمره است.



مستحب است پس از ولادت نوزاد، ولیمه دهند، چنان‏كه مستحب است برای ختنه كردن نيز وليمه دهند و اگر تا روز هفتم پسر را ختنه كنند، می‏توان يك وليمه به نیت هردو سنت داده شود.
يكی از مستحبّات مؤكّد، «عقیقه» است، يعنی كشتن شتر يا گاو و گوسفند و صدقه دادن آن به نيّت نوزاد.
مستحب است برای پسر، حیوان نر و برای دختر، حيوان ماده، عقيقه كنند و مستحب است عقيقه در روز هفتم ولادت انجام پذيرد و هرقدر تأخير بيفتد، استحباب آن ساقط نمی‏شود و از هنگام بلوغ تا آخر عمر بر خود شخص مستحب است عقيقه خود را بدهد و پس از مرگ او نيز بر بازماندگانش مستحب است از سوی او عقيقه تولّدش را بدهند.
عقيقه بايد حتماً حيوان باشد و صدقه قيمت آن كافی نيست و مستحب است ران حيوان را به ماما اختصاص دهند و در پخش آن به‏شكل خام يا پخته مخيّرند، چنان‏كه می‏توانند آن را بپزند و دست‏كم، ده نفر مؤمن را به خوردن آن دعوت كنند و هرچه مؤمنان بيشتر باشند بهتر است و آنان پس از صرف غذا برای كودك دعا كنند.



مستحب است كودك از شیر مادرش تغذيه كند؛ زيرا شير مادر، بابركت ‏تر از شير ديگران است. مگر آن كه برخی جهات، مانند شرافت و طهارت شير ديگران يا خباثت مادر، شير ديگری را در اولويت قرار دهد.
دوران كامل شيرخوارگی، دو سال تمام (۲۴ ماه قمری) است و تا ۲۱ ماه نيز می‏توان آن را كاهش داد، ولی در صورت امكان و بدون ضرورت، نبايد بيش از آن كاهش دهند.
اگر پدر و جد كودك، توان تأمين شير او را داشته باشند، بر مادر واجب نيست كودك را به‏طور رايگان شير بدهد، بلكه می‏تواند در ازای شير، اجرت مطالبه كند، ولی اگر كودك يا پدر و جد او تمكّن مالی نداشته باشند، بر مادر واجب است توسّط خود يا زن ديگری، شير كودك را تأمين كند و مخارج او را بپردازد.
اگر مادر، داوطلبانه حاضر شود مجّانی يا با اجرت كمتری كودك خود را شير دهد بر ديگران ترجيح دارد، ولی اگر ديگران با اجرت كمتری حاضر شوند كودك را شير دهند، پدر طفل، حق دارد او را به آنان واگذارد.
در روايات متعدّدی از معصومین عليهم‏السّلام، آداب و رسوم و نكات مهمّی پيرامون شيرخوارگی اطفال بيان شده كه در اين‏جا به دو روایت از امام صادق عليه‏السّلام تبرّك می‏جوييم؛
۱- «الرَّضاعُ واحِدٌ وَ عِشْرُونَ شَهْراً فَما نَقَصَ فَهُوَ جَوْرٌ عَلَی الصَّبِیِّ»
دوران شيرخوارگی (دست‏كم‏) ۲۱ ماه است و هرچه از آن كاسته شود، بر كودك، ستم شده است.
۲- امام به بانويی به‏نام امّ‏اسحاق- كه در حال شير دادن طفل خود بود- فرمود:
«يا امَ‏اسْحاقَ لا تُرْضِعيهِ مِنْ ثَدْیٍ واحِدٍ وَ ارْضِعيهِ مِنْ كِلَيْهِما يَكُونَ احَدُهُما طَعاماً وَ الاخَرُ شَراباً»
ای امّ‏اسحاق! كودكت را از يك پستان شير مده، بلكه او را از دو پستان شير بنوشان تا يكی غذا و ديگری نوشابه‏اش باشد.



نگهداری و تربیت كودك تا به سن بلوغ و رشد عقلی نرسيده، بر عهده پدر، مادر، جد يا ديگر نزديكان اوست كه از نظر فقهی به آن «حقّ حضانت» اطلاق می‏شود كه به‏ترتيب؛ به مادر، سپس پدر و بعد به ديگر نزديكان تعلّق می‏گيرد؛



مادر- به‏شرط آن كه آزاد، مسلمان و خردمند باشد- سزاوارترين كس به نگهداری و پرورش كودك و ديگر مصالح او در دو سال شیرخوارگی است؛ بنابراين، كودك خواه پسر باشد يا دختر، خواه شير مادر بخورد يا از راه ديگری تغذيه شود بايد در دامان مادر پرورش يابد و پدر نمی‏تواند او را از مادر جدا كند، گرچه كودك را از شير هم باز گرفته باشند.
حضانت دختر تا هفت‏سالگی از آن مادر است و اگر مادر از شوهرش جدا شود تا هنگامی كه ازدواج مجدّد نكند، حقّ حضانت برايش محفوظ است و اگر مادر با فرد ديگری ازدواج كند، حقّ حضانت او- چه درباره پسر و چه درباره دختر- از بين می‏رود.
تبصره: اگر مادر از شوهر دومش جدا شود، بعيد نيست كه حقّ حضانت او تجديد شود و احتياط آن است كه با پدر كودك صلح و سازش نمايد.



حقّ حضانت پسر پس از دوسالگی و دختر پس از هفت‏سالگی از آن پدر است و اگر مادر پيش از اتمام حقّ حضانتش از پدر جدا شود و ازدواج مجدّد كند، حقّ حضانت به پدر منتقل می‏شود.
با مرگ پدر، حقّ حضانت به مادر منتقل می‏شود- خواه ازدواج كند يا نكندچنان‏كه اگر مادر در دوران حضانت خويش از دنيا برود، حقّ حضانت از آنِ پدر می‏گردد.



با فقدان پدر و مادر، حقّ حضانت از آن خويشان كودك است و نخست به جدّ پدری او می‏رسد و اگر او يا وصیّ او نباشد، ديگر خويشان كودك- طبق اولويت ارثی- حقّ حضانت می‏يابند و در صورت تعدّد و تساوی آن‏ها ميان‏شان قرعه انداخته می‏شود.
يك مسأله: حضانت با بلوغ و رشد(منظور رشد عقلى و فكرى است به گونه‏اى كه فرد بتواند خود را اداره كند.)فرزند به پايان می‏رسد و ديگر هيچ‏كس- حتّی والدين- حقّ حضانت بر او را ندارند، بلكه جوان، اختيار خود را دارد؛ خواه پسر باشد يا دختر.





 
۱. مستدرک الوسائل ج۱۵، ص۱۳۵.    
۲. وسائل الشیعة‌ ج۲۱، ص۴۰۵.    
۳. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۰۹.    
۴. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۰.    
۵. وسائل الشیعة ج۲۱، ص۴۰۳.    
۶. مستدرک الوسائل ج۱۵، ص۱۳۸.    
۷. تحریر الوسیلة‌ ج۲، ص۳۱۰.    
۸. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۰.    
۹. تحریر الوسیلة‌ ج۲، ص۳۱۰.    
۱۰. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۰.    
۱۱. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۰.    
۱۲. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۱.    
۱۳. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۲.    
۱۴. تحریرالوسیلة ج۲، ص۳۱۲.    
۱۵. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۲.    
۱۶. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۲.    
۱۷. وسائل الشیعة ج۲۱، ص۴۵۵.    
۱۸. وسائل الشیعة ج۲۱، ص۴۵۳.    
۱۹. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۲.    
۲۰. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۳.    
۲۱. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۳.    
۲۲. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۳.    
۲۳. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۱۳.    




فقه خانواده، ص۵۹-۶۶.



جعبه ابزار