• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکومت جهانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حکومت جهانی از مهم‌ترین اهداف قیام جهانی حضرت مهدی (علیه‌السلام) است.



یکی از ویژگی‌های دولت مهدوی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، جهانی بودن آن است.
حکومت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، شرق و غرب عالم را فرا می‌گیرد و آبادی‌ای در زمین نمی‌ماند، مگر این که گلبانگ محمدی از آن بر می‌خیزد و سراسر گیتی از عدل و داد آکنده می‌شود. در آن دوران به دست آن حضرت، آرمان والای تشکیل جامعۀ بزرگ بشری و خانوادۀ انسانی تحقق می‌پذیرد و آرزوی دیرینۀ همۀ پیامبران، امامان، مصلحان و انسان دوستان برآورده می‌شود.
امام رضا (علیه‌السّلام) از پدرانش از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) نقل کرده است:
خداوند سبحانه و تعالی در شب معراج در بخشی از بیانی طولانی فرمود: «... و به درستی زمین را به وسیلۀ واپسین آنان (ائمۀ معصومین) علیهم‌السلام از دشمنانم پاک خواهم ساخت و تمام گسترۀ زمین را در فرمانروایی او قرار خواهم داد....» (... و لاطهرن الارض بآخرهم من اعدائی و لاملکنه (و لامکننه) مشارق الارض و مغاربها...)
[۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۲، ح ۹۱.

در دوران رهبری امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، با ایجاد مدیریت و حاکمیت یگانه برای همۀ اجتماعات، نژادها و منطقه‌ها، یکی از عوامل اصلی تضاد و جنگ و ستم از بین می‌رود.
[۴] حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۱۶۲.

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) فرمود: پیشوایان پس از من دوازده نفرند؛ نخستین آنان تو هستی‌ ای علی و واپسین آنان قائم است؛ همو که خداوند سبحانه و تعالی بر دستانش مشارق و مغارب زمین را فتح خواهد کرد. (الائمة من بعدی اثنا عشر اولهم انت یا علی و آخرهم القائم الذی یفتح الله تعالی ذکره علی یدیه مشارق الارض و مغاربها)
امام صادق (علیه‌السّلام) نیز در این‌باره فرمود: سپس خدای عزّوجلّ او را ظاهر سازد و مشرق‌ها و مغرب‌های زمین را به دست او بگشاید و.... (ثم یظهره الله عزّوجلّ فیفتح الله علی یده مشارق الارض و مغاربها)
این امید به آمدن مصلح جهانی، ریشه در افکار و عقاید تمام اقوام و ملل دارد و کم و بیش به گونه‌های متفاوت همه جا وجود دارد، اما در تفکر شیعی به طور روشن و شفاف مطرح است. در این تفکر، امام منتظر و منجی نهایی، زنده است و روزی به فرمان خداوند سبحانه و تعالی ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.
بر اساس دیدگاه «تشکیل حکومت جهانی»، با ظهور امام غایب (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، اسلام، یگانه دین حق و کامل و دارای شریعت جامع، مقبول همگان خواهد شد. در آن زمان ستمگران و جباران از مسند قدرت به زیر کشیده می‌شوند. پس از آن حکومت جهانی اسلام با زعامت و رهبری امام معصوم و عادل برپا شده و عدالت بر بنیاد دیانت و اخلاق در مقیاسی جهانی اجرا می‌گردد.

۱.۱ - آیات جهانی بودن اسلام

در برخی آیات قرآن، به این حاکمیت اشاره شده است و آیات مربوط به جهانی بودن اسلام نیز مؤید این معنا است. جهانی بودن دین اسلام و عدم اختصاص آن به قوم یا منطقۀ خاصی، از ضروریات این آیین الهی است و حتی کسانی که ایمان به آن ندارند، می‌دانند که دعوت اسلام، همگانی بوده و به منطقۀ جغرافیایی خاصی محدود نبوده است. از جمله آیه‌هایی که به حکومت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) تفسیر شده، آیه ارسال است. در این آیه می‌خوانیم: «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون؛ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد، تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند؛ هرچند مشرکان خوش نداشته باشند.»
آیه یادشده، با همین الفاظ در سوره «صف»، آمده و با تفاوت مختصری در «سوره فتح»، تکرار شده است و از رویدادی مهم خبر می‌دهد. این اهمیت، موجب تکرار آن شده است و از جهانی شدن اسلام و فراگیری این آیین بر روی زمین خبر می‌دهد.
شکی نیست در حال حاضر، این موضوع تحقق نیافته است؛ ولی این وعدۀ حتمی خدا به تدریج در حال تحقق است. طبق روایات، تکامل این برنامه، هنگامی خواهد بود که حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) ظهور کند و برنامۀ جهانی شدن اسلام را تحقق بخشد. شیخ صدوق، از امام صادق (علیه‌السلام)، در تفسیر این آیه نقل می‌کند: به خدا سوگند! هنوز تاویل این آیه نازل نشده و نخواهد شد، تا آن که قائم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) خروج کند. وقتی او ظهور کرد، دیگر هیچ کافر به خدا و منکر امامی نمی‌ماند؛ مگر این که از خروج آن حضرت ناراحت می‌شود. حتی اگر کافری در دل سنگی پنهان شود، آن سنگ می‌گوید: ‌ای مؤمن! در دل من کافری پنهان شده است، مرا بشکن و او را بیرون بیاور و به قتل برسان.
در تفسیر قمی آمده است: این آیه دربارۀ قائم آل محمد (علیه‌السلام) نازل شده و این که درباره آن حضرت نازل شده، بدین معنا است که خروج او تاویل این آیه است. از روایت صدوق هم این برداشت استفاده می‌شد.
افزون بر این، شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) به سران کشورها مانند قیصر روم و پادشاه ایران و فرمانروایان مصر و حبشه و شامات و نیز به رؤسای قبایل گوناگون عرب و... نامه نوشت همگان را به پذیرفتن این دین مقدس دعوت کرد و از پیامدهای وخیم کفر و روی گردانی از اسلام، بر حذر داشت.
اگر دین اسلام جهانی نبود، چنین دعوت عمومی انجام نمی‌گرفت و دیگر اقوام و امت‌ها هم برای عدم پذیرش، عذری می‌داشتند.


مبانی و مقدماتی که ناگزیر به آرمان حکومت واحد جهانی شیعی می‌انجامد، از این قرار است:

۲.۱ - اعتقاد به برتری اسلام

اعتقاد به برتری اسلام و جهانی بودن آن به اجماع تمام مسلمانان، اسلام دینی است که در واپسین حلقه از سلسلۀ طولانی نبوت ظاهر شده و از هرجهت کامل‌ترین و جامع‌ترین دین‌ها است و تا روز قیامت نیز بشریت را از هرجهت کفایت می‌کند. دین اسلام، روزی تمام انسان‌ها را پیرو و مطیع خود خواهد کرد و بدین ترتیب جهان در تسخیر آموزه‌های بلند و آسمانی اسلام در خواهد آمد. از آیاتی چون:
«ان الدین عند الله الاسلام؛ در حقیقت، دین نزد خداوند سبحانه و تعالی همان اسلام است.»
«و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه؛ و هرکه جز اسلام، دینی (دیگر) جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود.»
«الیوم اکملت لکم دینکم؛ امروز دین شما را برایتان کامل گردانیدم.»
«ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین؛
محمد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.»
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون؛ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.»
«هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله؛ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند.»
به دست می‌آید که مسلمانان، به حقانیت، جامعیت، خاتمیت، جهان شمولی و سرانجام جهان گستری و پیروزی و غلبۀ نهایی آن دست خواهند یافت.

۲.۲ - اعتقاد به مهدویت

چیرگی اسلام بر تمام ادیان و مکاتب و استیلا بر جباران و فرمانروایان غیر الهی و تاسیس حکومت جهانی، لازمه اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی دادگستر است.
از نگاه شیعیان، تاریخ اسلام پس از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) با حذف امام علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) و فرزندان معصوم او (علیهم‌السلام)، در حوزۀ سیاست و حکومت به انحراف گرایید و پیامدهای منفی متعددی نیز در پی داشت که یکی از آن‌ها محرومیت جامعه از رهبری معنوی و آسمانی است؛ چرا که امام علی (علیه‌السّلام) و پس از او بقیۀ امامان دوازدهگانه، پیشوایان دینی- سیاسی بر حق و دارای حق خلافت و امامت انحصاری‌اند. دیگران-هر کس باشد-غاصب حق معصومند و لذا جائر و باطل می‌باشند. این انحراف تاکنون ادامه پیدا کرده است.
از آن جا که شیعیان دوازده امامی در عصر امامان، هرگز به قدرت و تاسیس دولت دست نیافتند، منتظرند که واپسین بازمانده از امامان معصوم (علیهم‌السّلام) که از سال ۳۲۹ ق غیبت کبرا برای او آغاز شده است، ظهور کند و تاریخ اسلام و در نهایت تاریخ انسان را به مسیر طبیعی و الهی‌اش بازگرداند. در آن عصر، اسلام، عزیز، مسلط و همگانی می‌شود و مسلمانان، قدرتمند و بر جهان چیره می‌گردند. طبق این تفسیر، تشکیل حکومت واحد جهانی اجتناب ناپذیر خواهد بود.


در منابع روایی اسلامی (به ویژه شیعی)، از ویژگی‌ها، اختیارات و عملکردهایی یاد شده است که آن‌ها جز با تشکیل حکومت واحد جهانی محقق نخواهند شد؛ از جمله گفته شده است: حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) ستم و جور را برای همیشه برمی اندازد و عدالت و دین حق را در سطح جهان برای همیشه مستقر می‌کند. در برخی روایات، از اختیارات قدرت و امکانات مطلق و جهانی امام غایب یاد شده است که نتیجه آن، چیرگی بر جهان و تشکیل حکومت مقتدر جهانی است. امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: قائم ما، با درانداختن بیم و هراس در دل ستمگران یاری می‌شود، با پشتیبانی و حمایت از سوی خداوند سبحانه و تعالی تایید می‌گردد. زمین برایش خاضع و تسلیم می‌شود، گنج‌ها برایش آشکار و نمایان می‌شود. حکومت او شرق و غرب عالم را فرامی گیرد. خداوند سبحانه و تعالی به وسیلۀ او دینش را بر همۀ دین‌ها چیرگی می‌بخشد؛ هرچند مشرکان را ناخوشایند باشد. (در عصر ظهور) در زمین خرابی و ویرانی‌ای نمی‌ماند، مگر آن که آباد می‌شود. عیسی‌بن‌مریم (علیه‌السّلام) فرود آید و پشت سر او نماز گزارد.
بر این اساس، حکومت جهانی واحد از دیرباز به عنوان یکی از باورهای مسلم شیعی و یکی از نیازهای بشر مطرح بوده است. اکنون نیز شیعیان امامی در انتظار روزی به سر می‌برند که چنین حکومتی، با ظهور منجی غایب تشکیل شود و تاریخ بشر در مسیر حق قرار گیرد و بشریت از برکات واقعی و همه جانبه آن بهره‌مند شوند.
با این که آرمان‌هایی چون عدل جهانی و حکومت جهانی سابقه‌ای دیرینه دارد؛ اما در قرن اخیر به دلیل‌های خاص سیاسی، فرهنگی و اجتماعی-به ویژه گسترش ارتباطات -آرمان جهانی شدن تشدید و تقویت شده و عملی‌تر به نظر می‌رسد. در جنبش‌های اسلامی معاصر نیز بار دیگر آرمان دیرین جهانی و چیره شدن اسلام با قدرت تمام مطرح شده و مفاهیمی چون دین جهانی، عدل جهانی، حکومت جهانی یا بین الملل اسلامی و...گسترش یافته است.
آرمان‌های یاد شده در میان شیعیان در سطح گسترده تر مطرح و تقویت شده و اکنون در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران، از آن آرمان‌ها-از جمله حکومت واحد جهانی- تبلیغ می‌شود.


برخی از ویژگی‌های حکومت جهانی حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) عبارتند از:

۴.۱ - ویژگی‌ اول

این حکومت دارای رهبری است که مشروعیت خود را از پروردگار متعال گرفته و از هرگونه خطا و عصیان به دور است. افزون بر این، کسانی که او را در اجرای حکومت جهانی یاری خواهند کرد، انسان‌هایی هستند برگزیده و دارای صفات اخلاقی ویژه که این خود بر عظمت این حکومت می‌افزاید.

۴.۲ - ویژگی‌ دوم

در حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه‌السّلام) قانون‌گذار خداوند سبحانه و تعالی است، ازاین رو تمام نیازهای مادی و معنوی انسان‌ها مورد توجه واقع شده و از هرگونه خطا دور خواهد بود.

۴.۳ - ویژگی‌ سوم

محور تمام قوانین در حکومت جهانی حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) امور دینی و اخلاقی است؛ در حالی که تمام نیازهای مادی و معنوی بشر در تمام قوانین مورد توجه واقع شده است.

۴.۴ - ویژگی‌ چهارم

دانش، در دولت مهدوی در کل جامعه بشری گسترش می‌یابد و هرگز در انحصار عده‌ای خاص نخواهد بود؛ ازاین رو همگان از دانشی بس ارجمند برخوردار خواهند بود. البته از این دانش نیز در راه رشد و تعالی جامعۀ بشری استفاده خواهد شد، نه در راه ستم و تعدی به دیگران.

۴.۵ - ویژگی‌ پنجم

حکومت جهانی حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بر عالی‌ترین اندیشه‌های عاقلانه مبتنی است؛ چرا که در آن دولت مبارک است که عقول بشری به کامل‌ترین وجه امکان رشد خواهد کرد.

۴.۶ - ویژگی‌ ششم

حکومت جهانی مهدی (علیه‌السّلام) مبتنی بر بهره‌مندی عاقلانه، عالمانه و عابدانه از همۀ منابع موجود و ظرفیت‌های ممکن در کره زمین است و این بدان معنا است که مردم در عین بهره‌مندی از تمام مواهب الهی هرگز گرد اتراف و اسراف نمی‌گردند. افزون بر آن، با وجود فراوانی نعمت، حالت استغنایی در روح انسان‌ها بوجود می‌آید که باعث می‌شود با وجود در اختیار داشتن موهبت‌های فراوان هرگز دست به طغیان و عصیان نزنند.
در جامعۀ مهدوی، به سبب وجود تمام شرایط ممکن، راه رشد و تعالی به سوی پروردگار بر همگان باز خواهد بود و در عین اختیار داشتن، همگان بر دینی توحیدی و باوری الهی خواهند بود.


از دستاوردهای مهم برپایی حکومت جهانی مهدی علیه السلام عبارتند از:

۵.۱ - امنیت

امنیت مصدر جعلی از ریشه «ا م ن»، و با مشتقاتی مانند: ایمان، ایمنی و استیمان، به کار برده می‌شود.
امنیت در لغت فارسی به ایمن شدن، در امان بودن و بی‌بیمی،
[۲۱] معین، محمد، فرهنگ فارسی، ص۱۲۲.
اطمینان خاطر یافتن و برطرف شدن ترس و بیم،
[۲۲] بندریگی، محمد، فرهنگ بندر ریگی، ص۳۲۳.
معنا شده است. و در زبان عربی به معانی پرشماری آمده است.
برخی امن و امنیت را در اصل به معنای آرامش نفس و از بین رفتن ترس دانسته،برخی با ذکر مثال"امن زید الاسد امنا"معنای امنیت را آرامش و زوال ترس یاد نموده است. آنگاه این واژه را هم از نظر وزن و هم از نظر معنا همانند"سلم"دانسته است. و برخی دیگر امن را به ضد ترس و خوف معنا کرده، و مامن را موضع بدون ترس دانسته است.
آنچه از مجموع دیدگاه اهل لغت به دست می‌آید، این که امنیت به معنای آرامش، نترسیدن، وحشت نداشتن و اضطراب نداشتن است. با توجه به معانی لغوی، می‌توان گفت «امن» شامل دو جهت ایجابی و سلبی می‌شود. ایجاب در آن جا که سخن از اطمینان، آرامش فکری و روحی است، و سلب در آن جا که نبود ترس، دلهره و نگرانی مقصود است.
امنیت از امور اساسی است که در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان به گونه‌ای قابل توجه، مورد نیاز است. و آموزه‌های قرآن-بدان جهت که پاسخ گوی نیازهای واقعی انسان هاست- بدین مهم نیز توجه شایسته‌ای نموده است.
پیوند تنگاتنگ و محکم این واژه با کلمه‌های اسلام، ایمان و مؤمن گویای اهمیت فوق العاده امنیت است.
روایت‌های بسیاری از پیامبر و امامان (علیهم‌السّلام) وارد شده که خود و اهل بیت (علیهم‌السّلام) را مایه امان ساکنان زمین به شمار آورده‌اند. بدین ترتیب، حضور امام عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)-چه به صورت پنهان و چه به صورت آشکار و در زمان قیام- مایۀ بارش فیض و نعمت‌های الهی به سوی مردم است. طبیعی است در دورۀ حکومت مهدوی، این جریان به کمال خود خواهد رسید و همۀ موانع موجود بر سر اتصال فیض میان خداوند سبحانه و تعالی و مردم از طریق امام، برطرف خواهد شد.

۵.۲ - آبادانی جهان

از مهم‌ترین ویژگی‌های جهان در آستانۀ ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، پر شدن زمین از ظلم و بیداد است.
مهم‌ترین پیامد این ستمگری‌ها، خرابه‌هایی است که برای انسان‌های فرودست و ستم کشیده به جای خواهد ماند؛ اگرچه اندک شماری انسان ستمگر، از دنیایی به ظاهر آباد برخوردار خواهند بود.
حضرت مهدی (علیه‌السّلام) با برپایی نظامی جهانی بر پایه‌های عدل و قسط، همۀ ویرانه‌های جهان را آباد خواهد ساخت. و دست ستم ستمگران را از زندگی مستضعفان برای همیشه کوتاه خواهد کرد. امام باقر (علیه السلام)، در این‌باره فرمود: روی زمین، خرابه‌ای باقی نمی‌ماند، جز این که آباد می‌شود. (... فلا یبقی فی الارض خراب الا عمر)
[۲۹] ابن منادی، احمدبن جعفر، الملاحم و الفتن، ص۹۹.

و خداوند سبحانه و تعالی در قرآن وعده فرموده است چنانچه مردمان ایمان بیاورند و پروا پیشه کنند، درهای برکت‌های آسمان و زمین بر ایشان گشوده خواهد شد و جامعۀ عصر ظهور، بی‌گمان توحیدی‌ترین جامعه در تاریخ انسان هاست و این وعدۀ خداوند تحقق خواهد یافت.
روشن است که این آبادانی نه فقط در جنبه‌های مادی که در جنبه‌های معنوی زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها، در پرتو آن حکومت عدل جهانی رخ خواهد نمود.
این آبادانی در کنار دیگر ویژگی‌ها، زندگی را در آن دوران به گونه‌ای فراهم خواهد کرد که مردمان آرزومند زنده شدن درگذشتگان خویش می‌شوند.
[۳۱] طبری، عماد الدین، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص۲۵۰.



گویی بنابراین بوده است که مدت دقیق حکومت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)-مانند برخی موضوعات دیگر مربوط به آن حضرت-به روشنی بیان نشود. روایاتی که از معصومان (علیهم السلام)-اعم از روایات شیعه و اهل سنت-در دست است، دیدگاه‌های متفاوتی را در این‌باره، نقل کرده‌اند. اگرچه با یک بررسی عمیق می‌توان نظرهای پرشماری ارائه کرد. (البته برخی از این دیدگاه‌ها، مستند روایی محکمی ندارد.) اما به طور عمده روایات به چهار دیدگاه کلی قابل تقسیم است:

۶.۱ - روایات دسته اول

روایاتی که مدت حکومت حضرت را هفت سال و حدود هفت سال، ذکر کرده‌اند. این دیدگاه، به ویژه در روایات اهل سنت
[۳۲] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۲۸.
بسیار به چشم می‌خورد و در برخی از منابع روایی شیعی نیز با سند راویان اهل سنت مورد اشاره قرار گرفته است.
علامۀ مجلسی در بحار الانوار از ابو‌سعید‌ خدری نقل کرده که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) فرمود:
مهدی-با پیشانی بلند و بینی کشیده-از من است. زمین را از قسط و عدل سرشار می‌سازد آن گونه که از بیداد و ستم آکنده شده باشد. هفت سال حکومت می‌کند. (المهدی منی اجلی الجبهة اقنی الانف یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما یملک سبع سنین)
آن گاه پس از اشاره به حسن بودن روایت می‌نویسد: «این روایت را حافظ ابو داود سجستانی در صحیح خود و غیر او از راویان بزرگ حدیث همچون طبرانی و دیگران نقل کرده‌اند.
جالب توجه این که تمام روایاتی که مدت حکومت حضرت را هفت سال ذکر کرده‌اند به روایت ابو‌سعید خدری برمی گردد.
البته در برخی روایات بین هفت و هشت و نه سال تردید شده است.
[۳۴] ابن ابی شیبة، المصنف، ج۱۵، ح ۱۹۴۸۴.

این نامعین بودن به دو گونه است:
۱. به دلایلی در کلام معصوم (علیه‌السّلام) به صورت نامعین ذکر شده است.
۲. در کلام معصوم (علیه‌السّلام) معین شده و تردید از راوی است.
برخی از این که مدت حکومت در روایات یاد شده هفت سال ذکر شده به شگفت آمده، دنبال توجیه آن برآمده‌اند. به ویژه که در برخی روایات نیز سخنی بس تعجب برانگیز دیده‌اند. و آن این که شیخ طوسی روایتی نقل کرده از فضل از عبدالله بن القاسم الحضرمی از عبدالکریم‌بن‌عمرو‌الخثعمی که گفت: به امام صادق (علیه‌السّلام) عرض کردم: «چه مدت قائم (علیه‌السّلام) حکومت خواهد کرد؟» فرمود: «هفت سال. که به سال‌های شما هفتاد سال می‌شود.» (کم یملک القائم قال سبع سنین یکون سبعین سنة من سنیکم هذه)
البته سخنان فراوانی در توجیه این روایت-که اساس روایاتی از این قبیل است-به میان آوردند که برخی شگفت‌آورتر از خود روایت است.
افزون بر آن که در سند روایت عبدالله بن القاسم الحضرمی
[۴۰] علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص۲۴۱.
و عبد الکریم بن عمرو الخثعمی،به شدت تضعیف شده‌اند؛ هیچ عقلی چنین تحولی را نمی‌پذیرد. چرا که نظام امروزین آفرینش، نظام احسن است و لزومی ندارد به گونه‌ای که می‌گویند تغییر داده شود.

۶.۲ - روایات دسته دوم

روایاتی که مدت حکومت حضرت را نوزده سال گفته‌اند. امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: حکومت قائم، نوزده سال و چند ماه خواهد بود.

۶.۳ - روایات دسته سوم

روایاتی که مدت حکومت حضرت را چهل سال دانسته‌اند.
[۴۵] طبری، محمد بن جرير، دلایل الامامة، ص۲۵۸.


۶.۴ - روایات دسته چهارم

روایاتی که مدت حکومت حضرت را سیصد و نه سال ذکر کرده‌اند.
[۴۶] طبری، محمد بن جرير، دلایل الامامة، ص۲۴۱.

برخی این تفاوت را اشاره به مراحل و دوران‌های حکومت آن حضرت می‌دانند؛ولی به هرحال، داوری نهایی دربارۀ مدت حکومت آن حضرت-به دلیل نبود اخبار و منابع کافی-امکان پذیر نیست. اما با این حال می‌توان چنین نتیجه گرفت: قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این همه آوازه‌ها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست؛ بلکه قطعا برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و کوشش را داشته باشد.
البته این مدت-هر قدر باشد- در مقایسه با کل تاریخ، بسیار ناچیز است. این جا پرسش جدیدی رخ می‌نماید که آیا مدتی چنین کوتاه در مقایسه با کل تاریخ، دردها و رنج‌های انسان‌ها را در طول تاریخ جبران می‌کند؟ در پاسخ می‌توان گفت: فلسفۀ امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) همانند فلسفۀ بعثت انبیا و رسولان الهی است. منظور از برانگیخته شدن رسولان الهی، ابلاغ دستورهای خداوند سبحانه و تعالی و نصب مشعل فروزان هدایت بر سر راه کاروان بشریت است. طولانی یا کوتاه بودن مدت ابلاغ رسالت، به اصل آن آسیب نمی‌رساند. دوران پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌و‌سلم) بیست و سه سال بود؛ ولی واپسین پیام الهی را ابلاغ کرد و این مشعل هدایت را برافروخت. از سوی دیگر، می‌توان به مدت نبوت حضرت نوح (علیه‌السّلام) اشاره کرد که بر خلاف مدت طولانی آن، به دلیل عدم تحقق شرایط مساعد، نتیجه قابل توجهی به بار نیاورد.

۶.۵ - دوران امامت

دوران امامت و حکومت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) نیز چنین است. مقصود اصلی ابلاغ رسالت الهی و تحقق بخشیدن به حکومت جهانی خداوند سبحانه و تعالی و حاکمیت مستضعفان است؛ هر چند در مقایسه با کل تاریخ، سالیانی محدود باشد. افزون بر آن، شیعه با اعتقاد به رجعت، بهترین پاسخ را به محدود بودن مدت حکومت مهدی (علیه‌السّلام) داده است.
[۴۹] سلیمیان، خدامراد، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ (تحلیل و بررسی مسئله رجعت).



۱. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج۱، ص۲۳۸.    
۲. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۷.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۳۲، ح ۹۱.
۴. حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص۱۶۲.
۵. شیخ صدوق، الامالی، ص۱۷۳.    
۶. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین، ص۱۰۲.    
۷. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۸۲.    
۸. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۴۵.    
۹. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۱۰. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۶۷۰.    
۱۱. مصباح، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۲۸۰.    
۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹.    
۱۳. آل عمران/سوره۳، آیه۸۵.    
۱۴. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۱۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۰.    
۱۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۵.    
۱۷. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۱۸. فتح/سوره۴۸، آیه۲۸.    
۱۹. صف/سوره۶۱، آیه۹.    
۲۰. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۳۱، ح ۱۶.    
۲۱. معین، محمد، فرهنگ فارسی، ص۱۲۲.
۲۲. بندریگی، محمد، فرهنگ بندر ریگی، ص۳۲۳.
۲۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۵.    
۲۴. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۲۴.    
۲۵. خلیل بن احمد، العین، ج۸، ص۳۸۸.    
۲۶. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۵.    
۲۷. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۰، ص۱۰۴.    
۲۸. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۵۳۴.    
۲۹. ابن منادی، احمدبن جعفر، الملاحم و الفتن، ص۹۹.
۳۰. اعراف/سوره۷، آیه۹۶.    
۳۱. طبری، عماد الدین، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص۲۵۰.
۳۲. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۲۸.
۳۳. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۹۰.    
۳۴. ابن ابی شیبة، المصنف، ج۱۵، ح ۱۹۴۸۴.
۳۵. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۷۴.    
۳۶. نجاشی، رجال، ص۲۲۶.    
۳۷. علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص۳۷۰.    
۳۸. خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۳۰۴.    
۳۹. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۴۱.    
۴۰. علامه حلی، ایضاح الاشتباه، ص۲۴۱.
۴۱. ابن غضایری، رجال، ج۴، ص۷۸.    
۴۲. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۳۹.    
۴۳. سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۷۱.    
۴۴. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۳۳۱.    
۴۵. طبری، محمد بن جرير، دلایل الامامة، ص۲۵۸.
۴۶. طبری، محمد بن جرير، دلایل الامامة، ص۲۴۱.
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، ص۲۸۱.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، ص۲۸۱.    
۴۹. سلیمیان، خدامراد، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ (تحلیل و بررسی مسئله رجعت).



فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ص۱۷۲-۱۸۴، برگرفته از «حکومت جهانی»    



جعبه ابزار