• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خیانت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خیانت مقابل امانت است. از عنوان یاد شده در باب هایی نظیر جهاد، تجارت، مضاربه، مساقات، ودیعه، لقطه، شهادات، حدود و تعزیرات سخن گفته ‏اند.




خیانت در مقابل امانت، از رذائل اخلاقی است. به کسی که در امانت تصرف ناحق می‏کند و رعایت امانتداری نمی‏کند، خائن گویند؛ خواه موضوع امانت مال متعلّق به دیگری باشد، مانند ودیعه و مالی که به عنوان مضاربه یا عاریه یا اجاره و مانند آنها در اختیار کسی قرار گیرد، و یا امری معنوی باشد، مانند پیمانی که با دیگری بسته می‏شود، مثل قرارداد امان و آتش بس. بنابر این، می‏توان گفت خیانت عبارت است از نقض عهد و تضییع امانت. برخی لغویان خیانت را به ارتکاب عمل خائن به صورت مخفی معنا کرده‏ اند. بنابر این تعریف، به تصرف در اموال دیگری به صورت آشکار خیانت اطلاق نمی‏شود.



خیانت، حرامو موجب ثبوت تعزیر است.
آیا برداشتن مال گمشده بر کسی که می‏داند اگر آن را بردارد خیانت خواهد کرد، حرام است یا کراهت شدید دارد؟ مسئله اختلافی است.برخی بین صورت علم به خیانت و خوف آن تفصیل داده و در فرض دوم قائل به کراهت شده ‏اند.در مقابل، برخی دیگر در هر صورت قائل به حرمت شده ‏اند.



خیانت موجب از بین رفتن عدالت و در نتیجه زوال اهلیت خیانتگر نسبت به اموری است که در آنها عدالت شرط است، مانند شهادت. از این رو، شهادت خیانتکار پذیرفته نیست.
خیانت در امانت موجب ضمان است.
[۱۰] الكافى فى الفقه ص۲۳۲.
[۱۱] هداية العباد (گلپايگانى) ج۲، ص۲۴۷.
در اینکه قصد خیانت نیز ضمان آور است- هرچند به مرحله عمل نرسد- یا نه، اختلاف است.
[۱۲] تذكرة الفقهاء ج۱۶، ص۱۵۷.

هرگاه حاکم اسلامی، با کفار پیمان آتش بس ببندد، وفا به آن تا زمانی که از سوی کفّار نقض نشده، واجب است؛ لیکن در صورت بیم خیانت از طرف کفّار، به استناد قراین و شواهد، حاکم اسلامی پیمان را نادیده می‏گیرد و مراتب را به کفّار اعلام می‏کند. البته صرف اتهام برای نقض پیمان کفایت نمی‏کند.
هرگاه در مضاربه یا مساقات و مانند آن، مالک مدّعی خیانت عامل، و عامل منکر آن باشد، قول عامل در صورت قسم خوردن بر عدم خیانت، پذیرفته می‏شود، مگر آنکه مالک بر ادعای خود، بینه اقامه کند.
[۱۵] جواهر الكلام ج۲، ص۸۲-۸۳.



 
۱. المفردات (راغب) ص۱۶۳.    
۲. مجمع البحرین ج۶، ص۲۴۴.    
۳. تذکرة الفقهاء ج۱۲، ص۱۴۷.    
۴. المقنعة ص۸۰۴.    
۵. تحریر الأحکام ج۴، ص۴۶۵.    
۶. تذکرة الفقها(ق) ج۲، ص۲۵۱.    
۷. الدروس الشرعیة ج۳، ص۹۳.    
۸. جواهر الکلام ج۳۸، ص۳۰۸.    
۹. النهایة ص۳۲۵.    
۱۰. الكافى فى الفقه ص۲۳۲.
۱۱. هداية العباد (گلپايگانى) ج۲، ص۲۴۷.
۱۲. تذكرة الفقهاء ج۱۶، ص۱۵۷.
۱۳. الحدائق الناضرة ج۲۱، ص۴۴۰-۴۴۱.    
۱۴. جواهر الکلام ج۲۱، ص۲۹۴.    
۱۵. جواهر الكلام ج۲، ص۸۲-۸۳.
۱۶. العروة الوثقی ج۵، ص۲۳۸.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۵۵۹-۵۶۰.    






جعبه ابزار