روزه در اسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«
روزه» در
فرهنگ اسلام از جایگاه والایی برخوردار است و آثار و برکات فراوانی با خود به ارمغان میآورد و از معدود عباداتی است که نصیب امّت اسلامی گشته است. «روزه آن است که
انسان برای انجام فرمان خداوند عالم از
اذان صبح تا
مغرب از چیزهایی که روزه را باطل میکند... خودداری نماید.
در روایات اسلامی برای روزه گرفتن آداب و آثاری بیان شده است.
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از روزه با عنوان «ضیافة الله» یعنی مهمانی الهی یاد میکند و درباره
ماه رمضان میفرماید: «هو شهر دعیتم فیه الی ضیافة الله؛
رمضان، ماهی است که در آن، به میهمانی خدا خوانده شدهاید.»
حضرت
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) پیرامون «ضیافت الله» میفرماید: «شماها در ماه مبارک رمضان، مهمان خدا هستید، مهماندار خداست، و مخلوق، مهمان اوست... ما باید حساب کنیم ببینیم که این ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت... این ضیافت، همهاش ترک است، ترک شهوات از قبیل خوردنیها و نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضا میکند. خداوند
دعوت کرده ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این مهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست. ترک هواها، ترک خوردنیها، ترک منیها، منیتها... من به شما آقایان و به هر کس که این کلمات میرسد و خصوصاً طبقه جوان عرض میکنم که آیا در این مهمانخانه رفتید؟ استفاده کردید؟ از شهوات، خصوصاً شهوات معنوی، چشم پوشیدید؟...»
خداوند با فراخوانی
مؤمنان به مهمانسرای خویش، در واقع او را از زندگی مادّی، که سفره مشترک
انسان و
حیوان،
مؤمن و
کافر، و نیکوکار و بدکار است جدا کرده و در جوار خویش جای داده است. در این جشن پرشکوه، میزبان، خداوند بزرگ؛ قاصد، رسول بزرگوار اسلام؛ نامه دعوت،
قرآن مجید؛ میهمان، بندگان مؤمن؛ پذیرایی کنند،
فرشتگان الهی و موعد، ماه مبارک رمضان است.
خداوند برای هر چه باشکوه برگزار کردن این «سور» «تحفه» های زیر را به مهمانان خویش تقدیم میکند:
آنها را
کرامت ویژه میبخشد؛ نَفَس کشیدن آنها را «
تسبیح» محسوب میکند؛ خواب آنها را
عبادت میداند؛ اعمالشان را میپذیرد؛ دعایشان را مستجاب میکند؛ درهای بهشت را به رویشان باز میکند؛ درهای دوزخ را بهکلی میبندد؛
شیاطین را به زنجیر میکشد و به هر آیهای که تلاوت کنند،
ثواب یک
ختم قرآن میدهد.
روزه هم مانند سایر احکام متین اسلام، از
حکمت و مصلحت خاصی سرچشمه میگیرد. روایات متعدّدی با تعبیرهای گوناگون، گوشهای از حکمت نهفته آن را بیان میکند، در زیر به چهار مورد آن اشاره میکنیم:
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرموده است: «فرض الله الصیام تثبیتاً للاخلاص؛
خداوند، روزه را برای تثبیت
اخلاص (در دل مردم) واجب کرده است.»
«صائم» با خودداری از
خواستههای نفسانی، فرمان خدا را به اجرا میگذارد و با
عالم ملکوت، پیوند معنوی برقرار میکند و چون کارهای حیوانی را رها کرده، درونش صفا و جلا مییابد. همینطور، همگام با امساک از لذّات جسمانی، از لذّتهای حرام روحانی نیز پرهیز میکند و امتناع میورزد.
دوّمین حکمتی که در روزه نهفته است، تعدیل و تنظیم بدن صائم است؛ به این بیان که دستگاههای مختلف بدن در طول یک سال فعالیت شبانهروزی، ممکن است دچار عارضه و فرسودگی یا خستگی مفرط گردند که اگر به آنها رسیدگی نشود. آسیب کلی ببیند. از این رو، خداوند حکیم برای حفظ سلامتی و ترمیم و تعدیل قوای جسمانی مؤمن، روزه را
واجب کرده است. شاهد این گفتار، سخن حکیمانه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که فرمود: «صوموا تصحوا؛
روزه بگیرید تا سالم بمانید.»
سوّمین حکمت مهمّ روزهداری، ممارست و تمرین «
پرهیزکاری» است.
مسلمان با تمرین یک ماهه خود در ماه مبارک رمضان، از ارضای تمایلات نفسانی خودداری میکند تا به نفس خویش بقبولاند که توانایی ایستادگی در برابر کارهای ناروا را دارد، به عنوان نمونه روزهدار، با نخوردن غذای حلال خود، تمرین میکند که به اموال دیگران دستدرازی نکند. با نرفتن نزد
همسر خویش، درک میکند که به ناموس دیگران نباید چشم طمع دوخت. با بستن زبان از
دروغ بر خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یاد میگیرد که هر کلامی را بر زبانش جاری نکند.
مسئله تمرین
تقوا و افزایش درجه آن را
قرآن در آیه «روزه» بهصراحت بیان کرده، پس از بیان وجوب روزه فرموده است: «لعلکم تتقون؛
شاید شما تقواپیشه کنید.»
احساس نیاز و نداری و چشیدن طعم گرسنگی و تشنگی و محرومیت، حکمت دیگر روزه است. به این معنا که ثروتمندان مسلمان در طول سال، از
نعمت و رفاه برخوردارند و هر زمان، هر چه اراده کنند، در اختیارشان قرار میگیرد، دیگر چگونه به یاد محرومان باشند؟ و از کجا بفهمند که «گرسنگی» چه دردی است؟ آنان باید یک ماه با گرسنگی و تشنگی دمساز شوند تا طعم تلخ آن را بچشند و دل رفاهزده آنان قدری به حال محرومان بسوزد.
از امام حسین (علیهالسّلام) پرسیدند: چرا خدا روزه را واجب کرده است؟ فرمود: «لیجد الغنی مس الجوع فیعود بالفضل علی المسکین؛
تا توانمند گرسنگی را لمس کند و مازاد بر نیاز را بر
مستمند باز گرداند.»
آخرین حکمتی که در اینجا به آن میپردازیم به خاطر آوردن آخرت است.
حضرت رضا (علیهالسّلام) طی گفتار متینی این پرسش را طرح میکند که چرا فرمان روزهداری بر بندگان صادر شده است، آنگاه در پاسخ میفرماید: «لکی یعرفوا الم الجوع و العطش فیستدلوا علی فقر الاخرة؛
تا درد گرسنگی و تشنگی را بفهمد و بر بیچارگی سرای دیگر رهنمون گردند.»
از این رو، پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در یکی از خطبههایی که در آستانه ماه مبارک رمضان ایراد کرد، فرمود: «... و اذکروا بجوعکم و عطشکم فیه جوع یوم القیمة و عطشه...؛
با گرسنگی و تشنگیتان در این ماه گرسنگی و تشنگی
روز قیامت را به یاد آورید.»
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) روزه را دارای سه مرتبه دانسته، و میفرماید: «صوم القلب خیر من صیام اللسان و صیام اللسان خیر من صیام البطن؛
روزه دل بهتر از روزه زبان و روزه زبان برتر از روزه شکم است.»
ملا مهدی نراقی این مراتب را نامگذاری کرده و در توضیح هر یک مینویسد:
۱. روزه عام که نگهداشتن شکم و
شهوت است و فایده آن، رفع تکلیف و آزادی از
دوزخ است.
۲. روزه خاص که بایستی علاوه بر مرتبه اوّل، چشم، گوش، زبان، دست، پا و دیگر جوارح را نیز از آلوده شدن به
گناه حفظ کرد و ثوابهای وعده داده شده از سوی خدا (بیشتر) به چنین روزهای تعلق میگیرد.
۳. روزه خاص الخاص که در این مرحله، علاوه بر رعایت دو مرحله پیش، دل نیز از افکار دنیوی، اخلاق زشت و همّت پست، روزه میگیرد و از غیر خدا بکّلی گسسته میگردد.
آیا تاکنون دیدهاید کسی در مجلس عزا و سوگواری، اشعار شاد و فرحزا بخواند و شاد و خندان باشد؟ یا دیدهاید شخصی با شال عزا در مجلس جشن و سرور شرکت کند و گریه کند؟
اگر پاسختان منفی است، دلیلتان چیست؟ شاید شما هم به این مطلب اذعان داشته باشید که شرکت در هر مجلسی تشریفات خاص خود را میطلبد.
حال، با توجه به اینکه «صائم» در مدّت روزهداری، در حریم قدس الهی و ضیافت الله داخل میشود و از سوی پروردگار پذیرایی میشود. شایسته است آداب ویژه چنین محفلی را مراعات کند، تا بیشتر مورد لطف «صاحبخانه» قرار گیرد.
هر گناهی، خشم و
غصب الهی را برمیانگیزد؛ امّا در ماه مبارک رمضان، آلوده شدن به
گناه، زشتی بیشتری دارد، بدین خاطر میهمان خدا نباید گرد آن بگردد.
روزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پیرامون ماه مبارک رمضان سخن میگفت، امیر مؤمنان (علیهالسّلام) پرسید: ای رسول خدا! برترین عمل در این ماه چیست؟
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پاسخ داد: پرهیز از هر چه خدا حرام کرده است.
با این وصف، بسیاری از روزهداران اگر دست از گناه نشویند، جز تشنگی و گرسنگی، طرفی نمیبندند.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میفرماید: «ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؛
روزهداری که
زبان،
گوش،
چشم و اعضا و جوارحش را (از گناه) حفظ نکند، با روزه خود چه میکند؟» یعنی این روزه چه سودی برای او دارد؟
دوّمین وظیفه میهمان خدا این است که بقیه دستورات الهی را نادیده نگیرد، که این خود، بزرگترین بیادبی در محضر ربوبی است و چنین میهمانی نزد ملکوتیان انگشتنما میشود. به نظر شما آیا روزه داشتن و نماز نخواندن، روزه گرفتن و خمس ندادن، روزهداری و
مردمآزاری و... باهم سازگاری دارد؟
از دیگر آداب ماه خدا،
نیایش و پرستش داوطلبانه است. فراوانی نمازها و دعاهای ماه رمضان، گویای اهمیت آن است. روزهدار با تشریفات ویژه به «ضیافت الله» دعوت شده و چه نیکوست که با هدیه گرانبهایی به محضر خدای سبحان شرفیاب گردد و زیباترین هدیه به پیشگاه الهی، ساییدن پیشانی به خاک و بالا بردن دست نیاز است.
ماه رمضان، بهار
قرآن است، قرآن و رمضان؛ پیوندی دیرینه دارند زیرا یکی از شبهای مبارک رمضان، یعنی
شب قدر ظرفیت
نزول قرآن را دارا بوده و سزاوار است که روزهدار، این پیوند را نگسلد و با ترتیل آیههای روحبخش قرآن، فضای ملکوتی ماه خدا را عطرآگین سازد که به گفته آورنده قرآن: «من تلا فیه آیة من القرآن کان له مثل اجر من ختم القرآن فی غیره من الشهور؛
کسی که یک آیه از قرآن را در ماه رمضان تلاوت کند، بهاندازه اجر یک ختم قرآن در دیگر ماهها نصیبش میشود.»
آنچه گفته شد، مهمترین آداب میهمانی خدا بود، به برخی دیگر فقط اشاره میکنیم.
صدقه به فقرا و مستمندان، احترام به بزرگترها، مهربانی نسبت به کوچکترها،
صله رحم، ترحّم به یتیمان،
توبه و
استغفار، افطاری دادن،
خوشخلقی،
مدارا نسبت به زیردستان،
صلوات بر
محمد و
آل محمد و....»
ارزندهترین اثر هر عبادتی، همان
اطاعت از دستور خداوند بزرگ است و آثار دیگر به دنبال آن نصیب شخص عابد میگردد. اما انسان روزهدار علاوه بر تمام آثار گرانبهایی که از این رهگذار بهدست میآورد، مشمول لطف ویژه الهی میگردد. خداوند درباره آن چنین فرموده است: «الصوم لی و انا اجزی به؛
(کلمه اجزی را اُجْزی هم خواندهاند که معنایش میشود: من خود پاداش آنم.) روزه برای من است و من به آن
پاداش میدهم (یا من خود پاداش آن هستم). »
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «روزه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۵/۱۵.