رکوع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در حال ویرایش
رکوع
خم شدن را میگویند و در
شرع به خم شدن
خاص در
نماز اطلاق میشود. از
احکام عنوان یاد شده به تفصیل در باب
صلات سخن گفتهاند.
رکوع در
لغت به معناى خم شدن و پایین انداختن
سر، و در شرع، در خم شدن خاص به کار رفته است.
آیا رکوع به لحاظ
معنا داراى
حقیقت شرعی است؛ بدین معنا که در
شرع مقدس مفهوم و معنایى جدید- غیر از
معنای لغوی آن- پیدا کرده است، یا داراى حقیقت شرعى نیست، بلکه در شرع نیز در همان معناى لغوى به کار رفته و تنها قیودى در آن لحاظ شده است؟
مسئله اختلافی است.
رکوع از
اجزای واجب نماز؛
اعم از
فریضه و
نافله است که در هر
رکعت یک بار انجام مىگیرد، جز
نماز آیات که در هر رکعت از آن پنج رکوع
واجب است.
رکوع- علاوه بر
وجوب- از
ارکان نماز است؛ بدین معنا که ترک یا زیاد کردن آن حتى از روى
سهو موجب
بطلان نماز مىشود. البته در
ترک سهوی، چنانچه قبل از دخول در
رکن بعدى (
سجود) متذکر شود، واجب است برگردد و آن را به جا آورد. در این صورت نمازش
صحیح است؛ اما اگر پس از دخول در رکن بعدى متذکر گردد، به
قول مشهور نمازش
باطل است؛ خواه در دو رکعت نخست باشد یا دو رکعت پایانى
نمازهای چهار رکعتی.
برخى
قدما میان دو رکعت نخست و دو رکعت آخر تفصیل داده و گفتهاند: اگر در دو رکعت آخر، پس از هر دو سجده متذکر شود، بر مىگردد و رکوع را به جا مىآورد و سجده را دوباره انجام مىدهد و در این صورت نمازش صحیح است.
جریان
حکم یاد شده در رکعت دوم نیز از برخى قدما نقل شده است.
بلکه از برخى دیگر از آنان
تعمیم حکم یاد شده به همه رکعتها نقل شده است.
زیاد کردن رکوع از روى سهو بنابر قول مشهور- که ترک سهوى آن را موجب بطلان نماز مىدانند- حکم ترک سهوى رکوع را دارد، مگر در نماز جماعت که چنانچه
مأموم پیش از
امام سر از رکوع بردارد، بنابر قول مشهور واجب است دوباره به رکوع رود و از امام
متابعت کند.
خم شدن به اندازهاى که دستها به زانوها برسد؛ لیکن این مسئله که خم شدن باید به اندازهاى باشد که گودى
کف دست به
زانو برسد یا رسیدن سر
انگشتان کفایت مىکند، اختلافى است.
البته نهادن دستها بر زانوها در حال رکوع
واجب نیست؛
هرچند برخى،
احتیاط واجب را در
نهادن دانستهاند.
خم شدن باید به گونه
متعارف باشد. از این رو، خم شدن به یکى از دو
پهلو و یا پایین آوردن
باسن و بالا بردن زانوها و مانند آن
صحیح نیست.
برخى براى
زن، خم شدن در حدى که
دست به زانو برسد را واجب ندانسته و گفتهاند: براى زن خم شدن به اندازهاى که دست به
ران (بالاى زانو) برسد کفایت مىکند؛
بلکه آن را براى زن
مستحب دانستهاند؛
لیکن در مقابل، برخى در مقدار واجب از
انحنا تفاوتى بین
مرد و زن قائل نشدهاند؛ اما در مقدار مستحب (خم شدن به گونهاى که گودى دستها بر سر زانوها قرار گرفته و زانوها به عقب کشیده شوند) قائل به تفاوت شده و آن را تنها به مرد
اختصاص دادهاند.
نماز گزار ناتوان از خم شدن به مقدار واجب، تا حدّ ممکن خم مىشود؛
لیکن برخى،
احتیاط را در خم شدن به اندازه ممکن و
اشاره کردن با
سر دانستهاند.
برخى دیگر احتیاط را در
تکرار نماز به هر دو صورت؛ رکوع با خم شدن به مقدار ممکن و اشاره دانستهاند.
کسى که ایستاده نماز مىگزارد چنانچه خم شدن براى رکوع برایش امکانپذیر نباشد، در صورتى که بتواند در حالت
نشسته به رکوع رود، آیا براى او نشسته رکوع کردن واجب است یا ایستاده نماز خواندن و با سر اشاره کردن براى رکوع؟ مسئله
محل اختلاف است.
برخى، احتیاط را در گزاردن نماز به هر دو صورت دانستهاند.
کسى که نشسته رکوع مىکند باید به اندازهاى خم شود که
صورتش برابر زانوهایش قرار گیرد و
افضل، قرار گرفتن صورت محاذى
محل سجده است.
برخى، بلند کردن رانها را نیز در حال رکوع واجب دانستهاند.
بعضى گفتهاند: خم شدن به مقدارى که به نظر
عرف رکوع در حال نشسته بر آن
صادق باشد، کفایت مىکند.
آیا
شرط است انحنا به قصد رکوع باشد یا شرط نیست؟ مسئله اختلافى است. بسیارى قائل به قول نخست اند. بنابر این قول، اگر نماز گزار به قصدى دیگر، همچون
برداشتن چیزى از
زمین خم شود، باید براى رکوع دوباره بایستد و سپس به رکوع رود.
کسى که خم شدن برایش
مطلقا؛ خواه ایستاده یا نشسته
امکان ندارد، به قول مشهور براى رکوع با سر اشاره مىکند و در صورت عدم امکان آن، با دو
چشم- به بستن آن به قصد رکوع و باز کردن به قصد بلند شدن از رکوع- رکوع مىکند.
بى شک
ذکر خداوند متعال در رکوع
واجب است؛ لیکن در اینکه گفتن هر ذکر مشتمل بر
تنزیه و
ستایش خداوند، همچون
تکبیر،
تهلیل و
تسبیح
کفایت مىکند، یا خصوص
تسبیح واجب است، اختلاف مىباشد. بنابر قول دوم، در کفایت مطلق
تسبیح یا وجوب یک بار
تسبیح کبری (
سُبحانَ رَبىَ العَظیمِ وَ بِحَمدِهِ) یا
وجوب سه بار آن و یا
تخییر بین یک بار
تسبیح کبرى و سه بار
تسبیح صغری (
سُبحانَ اللَّه) اختلاف است؛ چنان که در
تسبیح کبرى آیا آوردن «وَ بِحَمدِهِ» واجب است یا گفتن «
سُبحانَ رَبىَ العَظیم» کفایت مىکند؟ اختلاف مىباشد. بنابر قول دوم، افزودن آن
مستحب خواهد بود. در حال
ضرورت نیز گفتن یک بار «
سُبحانَ اللَّه» کفایت مىکند.
واجب است
بدن نماز گزار هنگام اداى
ذکر واجب رکوع آرام و
بی حرکت باشد.
در وجوب
طمأنینه هنگام گفتن
ذکر مستحب، اختلاف است. بر وجوب آن
ادعای اجماع شده است.
البته نسبت به ذکرى که استحبابش مطلق است و اختصاص به
نماز ندارد، طمأنینه در آن واجب نیست.
ترک عمدی طمأنینه هنگام ذکر واجب رکوع موجب
بطلان نماز است. لیکن ترک سهوى آن موجب بطلان نماز نیست؛ ولى چنانچه قبل از سر برداشتن از رکوع متذکر گردد باید ذکر را با طمأنینه تکرار کند.
ظاهر کلام بعض
قدما رکن بودن طمأنینه است؛
لیکن به گفته برخى، مقصود از رکن بودن در کلام بعض قدما در این مورد و دو مورد بعدى، وجوب طمأنینه، در مقابل قول به عدم وجوب آن است، نه آنکه همچون رکوع از
ارکان نماز است که با ترک آن هرچند از روى سهو نماز
باطل شود.
برخى گفتهاند: فقدان طمأنینه در
اصل (
مسمای) رکوع، هرچند از روى سهو، موجب بطلان نماز است؛ لیکن با رعایت طمأنینه در اصل رکوع، ترک آن از روى سهو در حال ذکر موجب بطلان نماز نمىشود.
بنابر این، چنانچه نماز گزار بدون
عذر و از روى
عمد قبل از سربرداشتن از رکوع و ایستادن به سجده رود، نمازش باطل است؛ اما اگر از روى
سهو باشد نماز باطل نمىشود؛ لیکن در صورتى که قبل از رفتن به سجده متذکر شود باید برگردد و بایستد و سپس به
سجده رود.
ظاهر کلام برخى قدما رکن بودن این واجب است.
واجب است نماز گزار پس از بلند شدن از رکوع راست بایستد و پس از آنکه بدنش آرام گرفت به سجده رود. بنابر این، ترک عمدى طمأنینه در حال ایستادن موجب بطلان نماز مىشود.
ظاهر کلام برخى قدما رکن بودن این طمأنینه است.
به قول برخى قدما براى رفتن به رکوع، گفتن
تکبیر واجب است. نظر مشهور
استحباب آن است.
۱. به قول مشهور، تکبیر قبل از رکوع. برخى قدما قائل به وجوب آن شدهاند.
۲. گذاشتن کف دستها بر سر زانوها با
انگشتان باز.
۳. باز کردن و گشودن دستها از دو
پهلو، مانند دو
بال گشوده براى
مرد و ترک آن براى
زن.
۴. نهادن
دست راست بر زانوى راست پیش از نهادن
دست چپ بر زانوى چپ.
۵. کشیدن زانوها به عقب و صاف کردن پشت و موازى قراردادن
گردن با آن.
۶. قرار دادن زانوها به موازات یکدیگر.
۷. فاصله انداختن بین
پاها به اندازه یک
وجب.
۸. به قول مشهور،
نگاهکردن بین دو پا؛ لیکن برخى، بستن چشمها را درحال رکوع
مستحب دانستهاند. برخى نیز قائل به
تخییر بین نگاه کردن و بستن چشمها شدهاند.
۹.
تکرار ذکر رکوع و ختم آن به عدد فرد، همچون سه، پنج و هفت.
۱۰. خواندن
دعاهای وارد شده قبل و بعد از ذکر واجب رکوع.
۱۱. گفتن
ذکر صلوات بر
محمد و
آل محمد قبل یا بعد از ذکر واجب رکوع.
۱۲. گفتن «سَمِعَ اللَّهُ لِمَن حَمِدَهُ» بعد از سر برداشتن از رکوع.
۱۳. بلند کردن دستها بعد از رکوع پس از ایستادن به قول گروهى؛
مشهور آن را مستحب ندانستهاند. برخى تکبیر را نیز با بلندکردن دستها،
مستحب دانستهاند.
۱۴. گذاشتن دستها بر روى رانها (بالاى زانوها) براى زن.
۱. موازى یکدیگر قرار ندادن گردن و پشت با فرو افکندن
سر و کمان کردن
پشت یا صاف کردن پشت و پایین انداختن سر و یا جلو دادن
سینه و به داخل بردن پشت، همچون
زین اسب.
۲. چسباندن دستها به پهلو براى مرد.
۳. کمان کردن زانوها و عقب کشیدن پشت به
تصریح برخى.
۴. نهادن دستها بر یکدیگر و نیز بین زانوها.
ظاهر کلام برخى
حرمت آن است.
۵. خارج کردن دستها از آستین و قراردادن در زیر لباس.
۶. تلاوت قرآن.
به قول مشهور، درک رکوع
امام جماعت یک
رکعت محسوب مىشود.
همچنین به قول مشهور، کسى که در
نماز جمعه به رکوع رکعت دوم نماز رسیده، نماز جمعه را درک کرده و باید رکعت دوم نمازش را خود بخواند.
به قول مشهور، در
نماز آیات به
جماعت،
مأموم نمىتواند پس از رکوعِ نخست؛
اعم از رکعت اول و دوم، به
امام اقتدا کند؛ بلکه باید قبل یا در اثناى اولین رکوع اقتدا نماید.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۱۲۸-۱۳۴.