• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ضرورت امامت پس از ختم نبوت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سخن در تفاوت بنیادین بین پیامبر و امام از نظر نوع نقش و وظیفه است که علی رغم ختم نبوت حضور امام معصوم را در امت اسلامی‌ ضروری ساخته، بی‌آن که به تداوم و استمرار نقش رسالت در قالب امامت بیانجامد

فهرست مندرجات

۱ - وظایف امام
       ۱.۱ - مرجعیت دینی
              ۱.۱.۱ - تفسیر قرآن
              ۱.۱.۲ - بیان احکام
              ۱.۱.۳ - پاسخگویی دینی
              ۱.۱.۴ - پاسداری از دین
       ۱.۲ - نکته
۲ - پانویس
۳ - منبع


اهمیت نقش و جایگاه امام در تفکر شیعی را گرد سه محور پیشوایی دین، زمامداری سیاسی و ولایت باطنی می‌توان تحلیل و بررسی نمود ما در این نوشته تنها به مرجعیت دینی امامان نظر داریم.

۱.۱ - مرجعیت دینی

مرجعیت دینی ائمه اطهار (علیه‌السّلام) دارای ابعاد گوناگونی است:

۱.۱.۱ - تفسیر قرآن

تفسیر قرآن و پرده برداشتن از اسرار و رموز آن. قرآن نسق و ترکیب واحد و یکنواختی ندارد و آیات آن به محکم و متشابه،عام و خاص، مطلق و مقید، و ناسخ و منسوخ تقسیم می‌شود.
[۶] سبحانی، جعفر،الهیات، ج۲، ص۵۲۹.
[۷] عبدالله جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۲۱۴.
[۸] مصباح یزدی، محمد تقی، راهنما شناسی، ص۴۳۰.
از همین رو است که قرآن کریم یکی از وظایف پیامبر اسلام را تبیین آیات الهی می‌شمرد: «وانزلنا الیک الذکر لتبیّن للناس ما نزّل الیهم». بدیهی است نیاز به توضیح و تبیین آیات قرآن نیازی موقت و محدود به زمان پیامبر نیست، بهترین گواه بر این امر اختلاف نظری است که بین علمای امت در تفسیر بسیاری از آیات - اعم از آیات فقهی و کلامی، مانند چگونگی وضو و جاری کردن حد بر سارق و یا صفات خبریه و عدل و جبر و اختیار و هدایت و ضلالت... - پدید آمد.
[۱۰] سبحانی، جعفر، الهیات، ص۵۲۹ و ۵۳۱ و ۵۳۲.
[۱۱] محمد تقی مصباح یزدی، راهنما شناسی، ص۴۲۷ و ۴۲۸.
حدیث شریف ثقلین- که مورد تایید ووفاق شیعه و سنی است - به روشنی بر تفکیک ناپذیری وحی از مفسّر آن در جهت ایفای نقش هدایتگری خویش دلالت دارد.
[۱۲] جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، ص۲۱۴.


۱.۱.۲ - بیان احکام

بیان حکم موضوعات جدید. اگرچه تشریعاحکام دینی پیش از وفات رسول گرامی‌اسلام پایان پذیرفت، ولی به دلیل هموار نبودن شرایط سیاسی و اجتماعی- که مدت ۱۳ سال از دوره رسالت پیامبر در مکه و در جدال با مشرکان قریش و دعوت به این آیین نوظهور که هنوز قدرت و شوکتی نیافته بود سپری شد و پس از هجرت به مدینه هم بیشتر وقت پیامبر به رتق و فتق امور و جنگ و درگیری با مشرکان و منافقان و اهل کتاب گذشت- عملاً فرصتی برای پیامبر باقی نگذارد تا همه احکام را به مردم بیاموزد. با این حال به اعتقاد شیعه، پیامبر، احکام و معارف دینی را به طور کامل به علی (علیه‌السّلام) آموخت - چندان که در وصف آن می‌فرماید: «انا مدینة العلم و علی بابها» - و از طریق آن حضرت به امامان پس از او انتقال یافت و با گذشت زمان به تدریج در اختیار مردم قرار گرفت.
[۱۳] سبحانی، جعفر، الهیات، ج۲، ص۵۳۵ - ۵۳۶.
ولی اهل سنت چون خود را به قرآن - که آیات الاحکام آن از ۳۰۰ آیه تجاوز نمی‌کند - و سنت پیامبر- که مجموع روایات فقهی‌ای که از آن حضرت نقل شده از ۵۰۰ حدیث فراتر نمی‌رود- محدود کردند، در استنباط حکم مسائل جدید با مشکل مواجه شدند. به همین دلیل برای رفع نقص و کمبود منابع فقهی مورد نیاز، به قیاس روی آوردند، روشی که به فرموده ائمه اطهار (علیه‌السّلام) در نهایت به محو و نابودی شریعت می‌انجامد.(الشریعةُ اذا قسیت مُحقت). و نه تنها شیعه بلکه کسانی از اهل تسنن، و به طور مشخص پیروان مذهب مالک بن انس در فقه، نیز با آن به مخالفت برخاستند.
[۲۰] عبدالله جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۲۲۳ و ۲۲۴.
[۲۱] جعفر سبحانی، الهیات، ج۲، صص ۵۳۵- ۵۳۲.
کوتاه بودن عمر تشریع احکام برای اهل سنت و طولانی بودن آن برای شیعه علاوه بر این که بر ذخایر فقهی شیعه و غنای آن افزوده است، از نظر آشکار نمودن نقش و تاثیر زمان و مکان در اجتهاد (غیر قیاسی) نیز اهمیت به سزا دارد؛ چرا که سیره و روش عملی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و [[|ائمه اطهار (علیه‌السّلام)]] در همه شرایط یا زمان‌ها یکسان نبوده و متاثر از شرایط مختلف زمانی تفاوتهایی با یکدیگر داشته است: امام حسن صلح کرد، اما امام حسین (علیه‌السّلام) جنگید؛امام سجاد (علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام) لباس خز و لطیف به تن می‌کردند، در حالی که پیامبر (علیه‌السّلام) و علی (علیه‌السّلام) لباس ساده و خشن می‌پوشیدند؛و یا حضرت علی (علیه‌السّلام) بر اسب هم زکات بست، کاری که پیش از آن سابقه نداشت.

۱.۱.۳ - پاسخگویی دینی

پاسخگویی به سؤالها و شبهات دینی که با گسترش قلمرو اسلام و تماس و ارتباط نزدیک مسلمانان با پیروان ادیان و مذاهب دیگر بیشتر مجال بروز و ظهور می‌یافت. نمونه‌هایی از این سؤال و اشکالها را می‌توان در صدر اسلام، در گفتگوی هیئتهای مذهبی مسیحی و یهودی با خلفا و حکمرانان وقت مشاهده کرد.
[۲۴] جعفر سبحانی، الهیات، ج۲، ص۵۳۶ و ۵۳۷.


۱.۱.۴ - پاسداری از دین

صیانت دین از تحریف و حفظ جامعه اسلامی‌ از اختلاف و تفرقه. نیاز مسلمانان در این بخش به هدایت رهبران دینی پس از پیامبر اسلام مرتفع نشد. آنچه این نیاز را بیش از پیش دامن می‌زد، اسلام آوردن پیروان ادیان دیگر مانند کعب الاحبار، تمیم الداری، وهب بن منبّه و عبدالله بن سلام و رخنه کردن افکار و عقاید آنها و همچنین احادیث جعلی و ساختگی در درون مجموعه روایات اسلامی‌بود که در پیدایش فرقه‌ها و مذاهب گوناگون بی‌تاثیر نبود. به عنوان شاهد و مؤیّد همین بس که بخاری برای گرد آوردن روایات صحیح سختیهای بسیار متحمل شد و در نهایت از بین ششصد هزار حدیثی که جمع‌آوری کرده بود تنها چهار هزار حدیث را صحیح و قابل اعتماد تشخیص داد که بدون احتساب روایات تکراری این رقم به دو هزار و هفتصد و شصت و یک تقلیل می‌یابد. این در حالی است که بسیاری از روایاتی را که صاحبان صحاح ششگانه معتبر شناخته‌اند، دیگران قابل مناقشه می‌دانند.
[۲۵] جعفر سبحانی، الهیات، ج۲، ص۵۳۷.

از توضیح فوق می‌توان وظیفه و نقش امامان در بعد مرجعیت دینی را در یک نکته چنین خلاصه کرد: صیانت و پاسداشت از حریم دین و ممانعت از راه یافتن بدعت به آن و اختلافهای مذهبی. این وظیفه هم با نقش پیامبران تشریعی متفاوت است، از این جهت که امامان تشریح دین و احکام را بر عهده دارند و نه تشریع آن را، و هم با نقش پیامبران تبلیغی تفاوت دارد، از این جهت که امامان از آن حیث که امامند - و نه مؤمن یا عالمی‌از امت اسلامی- وظیفه تبلیغ دین و امر به معروف و نهی از منکر را بر عهده ندارند.
امام حسین (علیه‌السّلام) هم اگر برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد به این دلیل نبود که امام و پیشوای دینی بود، بلکه آن را وظیفه هر مؤمن آگاه و بصیری می‌دانست، لذا می‌فرمود: «الا ترون انّ الحقّ لا یُعمل به و انّ الباطل لا یُتناهی عنه لرغب المؤمن فی لقاء الله محقّاً»؛ «آیا نمی‌بینید که به حق عمل، و از باطل دوری نمی‌شود؟ سزاوار است که یک فرد با ایمان خواستار دیدار خدا باشد و در آرزوی شهادت.» در همین راستا، در روایات شیعه وارد شده است: «الامام یُؤتی و لایاتی»؛ یعنی، امام وظیفه ندارد به سراغ دیگران برود، بلکه دیگران باید به سراغ او بروند. و یا «الامامُ کالکعبة»؛ مثل امام، مثل کعبه است. کعبه نزد مردم نمی‌رود؛ این مردمند که وظیفه دارند به طواف کعبه بیایند. این وظیفه، وظیفه‌ای است که نه تنها علما در عصر خاتمیت نمی‌توانند در آن جایگزین پیامبران گردند، بلکه چه بسا منشا نیاز خود ایشان باشند که با برداشتها و تفسیرهای ناصواب از دین زمینه بروز بدعتها و اختلافهای مذهبی را پدید می‌آورند.

۱.۲ - نکته

در پایان ذکر یک نکته ضروری است:
بین پیامبر و امام، نسبت عموم و خصوص من وجه برقرار است. از جمله پیامبرانی که مقام امامت داشته‌اند، پیامبران تشریعی‌اند که علاوه بر آوردن شریعت و قانون، مانع از تحریف و بروز اختلافهای مذهبی می‌شده‌اند.


۱. مطهری، مرتضی، خاتمیت، ص۵۰ و ۵۱.    
۲. طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، ص۱۵۰.    
۳. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۵۰.    
۴. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۵۱.    
۵. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۵۵.    
۶. سبحانی، جعفر،الهیات، ج۲، ص۵۲۹.
۷. عبدالله جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۲۱۴.
۸. مصباح یزدی، محمد تقی، راهنما شناسی، ص۴۳۰.
۹. نمل/سوره۲۷، آیه۴۴.    
۱۰. سبحانی، جعفر، الهیات، ص۵۲۹ و ۵۳۱ و ۵۳۲.
۱۱. محمد تقی مصباح یزدی، راهنما شناسی، ص۴۲۷ و ۴۲۸.
۱۲. جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، ص۲۱۴.
۱۳. سبحانی، جعفر، الهیات، ج۲، ص۵۳۵ - ۵۳۶.
۱۴. مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، ص۱۶۹.    
۱۵. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۵۱ و ۵۲ و ۷۷.    
۱۶. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ۵۲.    
۱۷. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۷۷.    
۱۸. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ۷۹- ۷۷.    
۱۹. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۹۴- ۹۲.    
۲۰. عبدالله جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۲۲۳ و ۲۲۴.
۲۱. جعفر سبحانی، الهیات، ج۲، صص ۵۳۵- ۵۳۲.
۲۲. مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، صص ۲۲۰.    
۲۳. مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، صص ۲۲۱.    
۲۴. جعفر سبحانی، الهیات، ج۲، ص۵۳۶ و ۵۳۷.
۲۵. جعفر سبحانی، الهیات، ج۲، ص۵۳۷.
۲۶. مرتضی مطهری، خاتمیت، ص۵۲.    
۲۷. مرتضی مطهری، خاتمیت، ص۵۳    




سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ضرورت امامت پس از ختم نبوت» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۳/۲    



جعبه ابزار