• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرقه ثعالبه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌ثعالبه، فرقه‌ای از خوارج، پیروان ثعلبة بن عامر
[۲] ابوالمعالی، محمد بن عبیداللّه، بیان الادیان، تهران (۱۳۱۲ ش)، چاپ افست (۱۳۳۵ ش)، ج۱، ص۴۹.
یا ثعلبة بن مشکان می‌باشد.



نام این فرقه را ثعلبیه
[۷] غزالی (نظام)، محمودطاهر، رسالة معرفة المذاهب، در محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، همان منبع، ج۱، ص۷۹.
و گاه به اشتباه تغلبیه
[۸] مشکور، محمدجواد، هفتادوسه ملت، یا، اعتقادات مذاهب: رساله‌ای در فرق اسلام از آثار قرن هشتم هجری، تهران: عطائی، ۱۳۳۷ ش، ص ۴۱.
نیز آورده اند. غالباً ثعالبه را گروهی منشعب از عَجارِده دانسته و گفته‌اند که ثعلبه از یاران عبدالکریم بن عَجْرَد بود. سبب جدایی ثعلبه از ابن عجرد را اختلاف نظر این دو درباره اطفال دانسته اند؛ ابن عجرد معتقد بود که باید از اطفال قبل از به بلوغ رسیدنشان برائت جست اما ثعلبه می‌گفت که ما اطفال را دوست می‌داریم مگر این‌که حق را انکار کنند. وی معتقد بود درباره محبت به کودکان و عداوت با آنان حکم خاصی نداریم و کودکان اگر پس از به بلوغ رسیدن و دعوت به اسلام، حق را نپذیرند، کافر شده اند. و همچنین قائلند به اینکه سوره یوسف جزء قرآن نیست و فقط یک قصه‌ای از قصه هااست. اختلاف نظر این دو نفر در ماجرای خواستگاری از دختربچه‌ای بروز کرد و به جدایی آنان انجامید.


جریان اینگونه بود که مردی از عجارده دختر ثعلبه را خواستگاری کرد. ثعلبه گفت مهر او را معین کن. خواستگار، زنی را پیش مادر دختر فرستاد که از او بپرسد: آیا دختر بالغ است یا نه؟ اگر بالغ شده به شرطی که در پیش عجارده معتبر است باید اسلام را توصیف کند تا هر چه مهر او باشد بدهد. مادر دختر گفت: او زنی مسلمان و در ولایت ماست خواه بالغ یا نابالغ باشد. چون این خبر به عبدالکریم عجرد و ثعلبه ابن مشکان رسید، عبد الکریم گفت: کودکان تا بالغ نشده‌اند باید از آنها بیزاری جست. ثعلبه گفت: ما باید از ایشان خواه خرد باشند و خواه بزرگ سرپرستی کرده و آنان را تا انکار حق نکرده‌اند دوست بداریم. چون سخن بدینجا رسید عجارده از ثعلبه جدا شده و فرقه‌ای جدید به نام ثعالبه بوجود آمد.
در رابطه با تاریخ ولادت ثعلبه در هیچ یک از منابع به تاریخ دقیقی دست پیدا نکردیم اما به طور یقین تاریخ تشکیل فرقه به بعد از ابو حنیفه می‌رسد چون در واقع در برخی از نظرات تابع ابوحنیفه بوده‌اند و خود عبدالکریم عجرد تابع عطیه اسود یمامی است که وی هم حنفی بوده است.



به ثعلبه و پیروانش عقاید دیگری نیز نسبت داده شده است، از جمله این‌که گرفتن زکات از بندگان (بردگان) هنگامی که غنی‌اند و دادن زکات به آن‌ها هنگامی که فقیرند رواست. همچنین گفته شده است که ثعالبه قضا و قدر الاهی را منکر بوده اند
[۱۹] محمودطاهر غزالی (نظام)، رسالة معرفة المذاهب، ج۱، ص۸۰، در محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، همان منبع.
[۲۰] هفتادوسه ملت، یا، اعتقادات مذاهب: رساله‌ای در فرق اسلام از آثار قرن هشتم هجری،ص ۴۱، چاپ محمدجواد مشکور، تهران: عطائی، ۱۳۳۷ ش.
و نیز کودکان را در عذاب پدرانشان شریک می‌دانسته اند.


ثعالبه را به چند فرقه تقسیم کرده اند:


۴.۱ - معبدیه

دوم مَعبدیه که بعد از ثعلبه، شخصی به نام مَعبد بن عبدالرحمان را امام دانستند. معبد و پیروان او در مسئله زکات دادن به بندگان و زکات گرفتن از آن‌ها با دیگر ثعالبه مخالفت کردند و مخالفان خود را تکفیر نمودند و متقابلاً از جانب آنان تکفیر شدند.

۴.۲ - اخنسیه

فرقه سوم اَخنَسیَّه است که پیروان شخصی به نام اخنس بوده اند. وی که در ابتدا با دیگر ثعالبه در موالات با کودکان هم نظر بود، از نظر آن‌ها برگشت و گفت درباره همه کسانی که در وضع تقیه قرار دارند، باید از اظهارنظر احتراز کرد (توقف)؛ اگر ایمان کسی ثابت شد، باید با او به موالات رفتار کرد و اگر به کفر شناخته شد، باید از وی برائت جست. اخنسیه کشتن پنهانی را روا نمی‌دانستند و اگر اهل قبله پس از شروع جنگ با آنها، خواهان صلح می‌شدند، می‌پذیرفتند. از دیگر اقوال منسوب به اخنسیه، جایز دانستن نکاح زنان مسلمان با مشرکان است.

۴.۳ - شیبانیه

فرقه چهارم شیبانیه‌اند که پیروان شیبان بن سَلَمه بوده اند. وی در قیام ابومسلم خراسانی او را یاری کرد و همراه ابومسلم و علی بن کرمانی با نصر بن سَیّار لیثی جنگید اما پس از چندی با ابومسلم مخالفت کرد و به زندان افتاد و سپس به قتل رسید. بیشتر ثعالبه او را به جهت همکاری با ابومسلم تکفیر کردند. این گروه در این امر از نظر زیاد بن عبدالرحمان پیروی کردند که در آن زمان فقیه و رئیس ثعالبه بود و ازاین‌رو تکفیرکنندگانِ شیبان را زیادیه گفته اند. در میان ثعالبه کسانی، از جمله عطیه جرجانی، معتقد بودند که شیبان توبه کرده است اما تکفیرکنندگان او توبه اش را صحیح نمی‌دانستند، چرا که معتقد بودند او کسانی را به ناحق کشته و اموالشان را گرفته است و بدین ترتیب، پذیرفته شدن توبه او منوط به این است که این افراد از حقشان بگذرند. همچنین گفته شده است شیبانیه قائل به جبر بوده و نیز بر این باور بوده‌اند که خدا در نفس خود علمی می‌آفریند که به واسطه آن، به اشیا علم پیدا می‌کند و پیش از این خدا به اشیا علم ندارد و بدین ترتیب، علم خدا را حادث می‌دانسته اند
.

۴.۴ - رشیدیه

فرقه پنجم رَشیدیه/ رُشَیدیه، پیروان رشید طوسی بودند که به عُشْریه نیز معروف اند. وجه تسمیه این گروه به عشریه از این جهت است که در زکات به جای پرداخت یک دهم از محصولی که با آب نهر و رود آبیاری می‌شده ــ چنان‌که نظر زیاد بن عبدالرحمان فقیه ثعالبه نیز بوده است ــ یک بیستم از محصول را پرداخت می‌کرده اند، چرا که زیاد بن عبدالرحمان تَبَرّی از کسانی را که یک بیستم را می‌پرداخته‌اند روا نمی‌دانسته است.

۴.۵ - مکرمیه

فرقه آخر مُکَرَّمیّه اند. نام رهبر این گروه به صورتهای ابی مُکرَم و مُکَرَّم بن عبداللّه عجلی ضبط شده است. آنان تارک واجبات و مرتکب گناه کبیره را کافر می‌دانستند اما نه از جهت این اعمال، بلکه بدین سبب که ارتکاب این اعمال را ناشی از جهل به خداوند می‌دانستند و جهل به خدا را کفر می‌شمردند. چنانکه ملاک ایمان و بی ایمانی را هم به جای اعمال فرد در طول زندگی، حال او هنگام مرگ می‌دانستند.
چندان مشخص نیست که این فرقه‌ها چه تعداد پیرو داشته اندو به صورت جریانی تاریخی مطرح بوده‌اند یا نه؛ ازاین رو، گاه چنین فرقه بندیهایی معلول علاقه نویسندگان ملل و نحل به تقسیم فرقه های اسلامی به هفتاد و سه ملت دانسته شده است.
[۳۷] جعفری، یعقوب، خوارج در تاریخ، تهران ۱۳۷۱ ش، ج۱، ص۱۹۲.
[۳۸] آقانوری، علی، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، هفت آسمان، سال ۵، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲)، ج۱، ص۱۳۸ـ ۱۴۹.


۴.۶ - معلومیه و مجهولیه

ایشان قائل بودند کسانی که به تمام اسماء و صفات خدا شناخت نداشته باشند جاهلند و بعد از شناخت کامل مومن بحساب می‌آیند.


(۱) علی آقانوری، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، هفت آسمان، سال ۵، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲).
(۲) ابن جوزی، تلبیس ابلیس، بیروت ۱۳۶۸.
(۳) محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، کتاب بیان الادیان، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۱۲ ش)، چاپ افست (۱۳۳۵ ش).
(۴) شهفور بن طاهر اسفراینی، التّبصیر فی الدّین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
(۵)ثعلبة اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۶) اتِّبَاع بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت: دارالکتب العلمیه، (بی تا).
(۷) یعقوب جعفری، خوارج در تاریخ، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۸) الثعالبة شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۹) محمودطاهر غزالی (نظام)، رسالة معرفة المذاهب، در محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، همان منبع.
(۱۰) هفتادوسه ملت، یا، اعتقادات مذاهب: رساله‌ای در فرق اسلام از آثار قرن هشتم هجری، چاپ محمدجواد مشکور، تهران: عطائی، ۱۳۳۷ ش.


۱. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۷.    
۲. ابوالمعالی، محمد بن عبیداللّه، بیان الادیان، تهران (۱۳۱۲ ش)، چاپ افست (۱۳۳۵ ش)، ج۱، ص۴۹.
۳. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۱.    
۴. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت:دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۸۰.    
۵. اسفراینی، شهفور بن طاهر، لتّبصیر فی الدّین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ج۱، ص۵۷.    
۶. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۲۰، بیروت ۱۳۶۸.    
۷. غزالی (نظام)، محمودطاهر، رسالة معرفة المذاهب، در محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، همان منبع، ج۱، ص۷۹.
۸. مشکور، محمدجواد، هفتادوسه ملت، یا، اعتقادات مذاهب: رساله‌ای در فرق اسلام از آثار قرن هشتم هجری، تهران: عطائی، ۱۳۳۷ ش، ص ۴۱.
۹. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۷.    
۱۰. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت:دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۸۰.    
۱۱. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۱.    
۱۲. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۷.    
۱۳. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت:دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۱۰۰۱۰۱.    
۱۴. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۱۱۳۲.    
۱۵. مشکور، جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مقدمه کاظم مدیر شانه چی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۹.    
۱۶. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۸.    
۱۷. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۱.    
۱۸. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ج۱، ص۲۰، بیروت ۱۳۶۸.    
۱۹. محمودطاهر غزالی (نظام)، رسالة معرفة المذاهب، ج۱، ص۸۰، در محمد بن عبیداللّه ابوالمعالی، همان منبع.
۲۰. هفتادوسه ملت، یا، اعتقادات مذاهب: رساله‌ای در فرق اسلام از آثار قرن هشتم هجری،ص ۴۱، چاپ محمدجواد مشکور، تهران: عطائی، ۱۳۳۷ ش.
۲۱. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۱۰۰.    
۲۲. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۸.    
۲۳. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت:دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۸۱.    
۲۴. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۲.    
۲۵. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۷- ۹۸.    
۲۶. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت:دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۸۱.    
۲۷. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۲.    
۲۸. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۸-۹۹.    
۲۹. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت:دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۸۱.    
۳۰. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۲- ۱۳۳.    
۳۱. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۹۹-۱۰۰.    
۳۲. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت:دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۸۲.    
۳۳. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۲.    
۳۴. اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامییّن، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰، ج۱، ص۱۰۰.    
۳۵. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت:دارالکتب العلمیه، (بی تا)، ج۱، ص۱۰۳.    
۳۶. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳۳.    
۳۷. جعفری، یعقوب، خوارج در تاریخ، تهران ۱۳۷۱ ش، ج۱، ص۱۹۲.
۳۸. آقانوری، علی، «حدیث افتراق امت: نقل‌ها و پیامدها»، هفت آسمان، سال ۵، ش ۱۸ (تابستان ۱۳۸۲)، ج۱، ص۱۳۸ـ ۱۴۹.
۳۹. شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن ابی بکر احمد، الملل والنحل، تحقیق:محمد سید کیلانی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۴، ج۱، ص۱۳۳.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ثعالبه»، شماره۴۲۳۴.    



جعبه ابزار