• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پروانه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پروانه از تیره حشره‌‌های پرنده و تمثیلی برای سرگردانی مردم در رستاخیز است.




برابر عربی پروانه «فراشه» است. این واژه تنها یک بار به صورت جمع برای تشبیه حال مردم در روز رستاخیز به کار رفته و تعبیر‌‌«جَرادٌ مُنتَشِر» به معنای ملخهای پراکنده نیز بیانگر همین تشبیه است شاید از همین‌‌رو گاه واژه «فَراش» و «جراد» هم معنا تلقی شده است.
[۴] مجمع‌‌البیان، ج۹، ص۸۰۸.




جایگاه نمادین پروانه مانند بسیاری از حیوانات دیگر در ادبیات ملل متفاوت است؛ بعضی گونه‌‌های آن که در اطراف آتش می‌‌گردند و می‌‌سوزند
[۵] لغت نامه، «پروانه»ج ۴، ص۵۵۳۲.
در ادبیات فارسی، نماد کامل عشق و فداکاری شمرده می‌‌شوند؛ ولی در فرهنگ عرب این عمل از نادانی و درک اندک این حشره و نماد بی‌‌ خردی و بی‌‌هدفی تلقی می‌‌شود.
[۶] لسان‌‌العرب،«فرش» ج۱۰، ص۲۲۷.
[۷] فتح‌‌القدیر، ج۵، ص‌‌۴۸۶.
بازتاب این دیدگاه در امثال و حکم عربی و نیز روایات، فراوان ‌‌به چشم می‌‌خورد.
[۸] الحیوان، ج۳، ص۳۰۴ـ۳۰۵.
[۹] حیاة‌‌الحیوان، ج۲، ص۳۶.
[۱۰] فیض‌‌القدیر، ج۲، ص۴۹۹.
ضعف و خواری
[۱۱] الکشاف، ج۴، ص۷۸۹.
، سرگردانی و بی‌‌ نظمی هنگام پرواز
[۱۲] مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۰۸.
تصادم بر اثر این سرگردانی و
[۱۳] تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۱۲۰.
... از دیگر ویژگیهای این حشره در ادبیات عرب است.
مردم در روز رستاخیز به سان پروانه‌‌های پراکنده و سرگردان درخواهند آمد: «یومَ یکونُ النّاسُ کالفَراشِ المَبثوث». در تفسیر واژه «فَراش» اختلاف است؛ برخی مقصود از آن را پروانه‌‌های گرد چراغ دانسته‌‌اند.
[۱۵] لسان العرب، ج۱۰، ص۲۲۷.
[۱۶] اقرب الموارد، «فرش» ج۴، ص۱۴۵.
[۱۷] حیاة الحیوان، ج۲، ص۳۶.
گروهی نیز معانی دیگری را چون پشه
[۱۸] کشف الحقایق، مج ۲، ج۳، ص۳۳۵.
[۱۹] احیاء علوم الدین، ج۱۴، ص۸۱ـ۸۲.
یا پشه‌‌های ریز و کوچک
[۲۰] لسان العرب، ج۱۰، ص۲۲۷.
ملخهای کوچک
[۲۲] مجمع‌‌البیان، ج۱۰، ص۸۰۸.
[۲۳] الوجوه والنظائر، ج۲، ص۱۰۴.
[۲۴] الفرقان، ج۳۰، ص۴۲۴.
یا ازدحام ملخها
[۲۵] جامع‌‌البیان، مج ۱۵، ج۳۰، ص۳۵۹.
[۲۶] التبیان، ج۱۰، ص۳۹۹.
[۲۷] التبیان، ج۱۰، ص۳۹۹.
[۲۸] دائرة المعارف قرآن کریم، جلد۶، ص۴۸۶.
برای آن بیان کرده‌‌اند.



شاید بتوان منظور از فراش را هر حشره‌‌ای که گرد آتش می‌‌گردد و گاه در آن می‌‌افتد ـ اعم از پشه، پروانه، ملخ و... ـ دانست.
[۲۹] تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۱۲.
برخی تفسیر «فَراش» را به پروانه، نادرست و آن را هم معنای فِراش (فرش و گستردنی) دانسته‌‌اند که این تعبیر به شدت خفت و خواری مردم در رستاخیز اشاره دارد.
[۳۰] التحقیق، «فرش» ج۹، ص۵۷.

با توجه به معانی گوناگون «فَراش» وجوه مختلفی را برای این تشبیه ذکر کرده‌‌اند؛ برخی وجه تشبیه را فراوانی، پراکندگی و ضعف و خواری مردم در آن روز دانسته‌‌اند.
[۳۱] الکشاف، ج۴، ص۷۸۹.
برخی نیز با بررسی علت اقدام پروانه در به آتش افکندن خویش، سعی کرده‌‌اند وجه شبهی میان این حشره و انسانهای گنهکار در همین جهان تصویر کنند. این عمل پروانه به سبب نادانی و ضعف بینایی است که با مشاهده پرتو درخشان نور، خود را برای رهایی از ظلمت به کانون آن می‌‌افکند. انسان گنهکار نیز با دیدن ظاهر نیکو و لذتبخش گناه و شهوات، خود را در آن کانون آتشین انداخته، به عذابی دراز مدت گرفتار ساخته، عملی بارها احمقانه‌‌تر از پروانه مرتکب می‌‌شود.
[۳۲] احیاء علوم الدین، ج۱۴، ص۸۱ـ۸۲.
پیامبر در حدیثی با این نگاه به تشبیه گنهکاران به پروانه پرداخته است: شما خود را همانند پروانه پیاپی به آتش می‌‌افکنید، در حالی که من شما را برمی‌‌ گیرم.
[۳۳] صحیح مسلم، ج۸، ص۲۰.




گروه دیگری از مفسران با توجه به تفسیر «فراش» به ملخ و با استناد به آیه ۷ سوره که مردم را هنگام خروج از قبر به ملخهای پراکنده تشبیه کرده: «یخرُجونَ مِنَ الاَجداثِ کاَنَّهُم جَرادٌ مُنتَشِر»وجه شبه را در هر دو آیه حرکت دسته دسته مردم و پراکندگی و سرگردانیشان در جهات مختلف بر اثر فزع رستاخیز دانسته‌‌اند.البته گروهی این دو آیه را وصف مردم در دو زمان مختلف دانسته‌‌اند: یکی هنگام خروج از قبر که مانند پروانه سرگردان و بی‌‌هدف به این سو و آن سو می‌‌روند و دیگر هنگامی که منادی آنان را فرا‌‌می‌‌ خواند که توده مردم همچون ملخهای پراکنده به سوی صدا می ‌‌روند
[۳۸] تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۸۵.
[۳۹] تفسیر قرطبی،ج۲۰، ص۱۱۲.
[۴۰] تفسیر ثعالبی ج‌‌۹، ص ۱۶۳.
یا اینکه یکی هنگام خروج از قبر که به جهت کثرت، تجمع، اختلاط و تصادم مانند خیل ملخ پراکنده‌‌اند و دیگر هنگام توقف برای حسابرسی است که مانند دسته‌‌ای پروانه سرگردان و پراکنده سرگشته خود را به هر سو که گمان کنند رهایی می ‌‌یابند می‌‌افکنند.
[۴۱] امثال القرآن، ص ۱۴۴.
در روایتی از پیامبر «فراش مبثوث» وصف مردم هنگام عبور از صراط دانسته شده
[۴۳] دائرة المعارف قرآن کریم ج۶، ص۴۸۷.
هرچند تفسیر «مبثوث» به «هیجان بعد از آرامش و خفا» مؤید ارتباط وصف «فراش مبثوث» با آغاز خروج مردم از گورهاست، در هر صورت این تعبیر به چنان هول و هراسی اشاره دارد که امام سجاد(علیه السلام) از آن روز با وصف مذکور به خدا پناه برده است: «أسئلک الأمان الأمان یا کریم یوم یکون الناس کالفراش المبثوث». این حالت عمومی سرگردانی، اضطراب و وحشت روز رستاخیز در آیات دیگری نیزبیان شده است. عبارت «... یومَئِذ یصَّدَّعون» نیز ناظر به مفهوم پراکندگی در آیه«کالفَراشِ المَبثوث»دانسته شده است.
[۵۰] روح المعانی، مج ۱۱، ج۲۱،ص ۶۱.
با اینکه واژه «ناس» در آیه، شامل عموم مردم از نیکان و بدان بوده و می‌‌تواند بیانگر رهسپاری هر‌‌کدام به سوی جایگاه مخصوص خود باشد گروهی این وضعیت را خاص بدکاران و کافران دانسته که سراسیمه و وحشت ‌زده، گروه گروه می‌‌دوند و می‌‌افتند و خواری می ‌‌کشند و می ‌‌سوزند؛ امّا نیکان در آن زمان در سایه رحمت پروردگارند
[۵۲] تفسیر نوین، ص ۳۱۱.
و وحشتی آنان را فرا نمی‌‌گیرد. جایگاه تمثیلی پروانه نزد عرب به عنوان نماد حماقت، ضعف و بی‌‌ هدفی، تأییدی بر اختصاص آیه به بدکاران به شمار می ‌‌رود.
[۵۳] الفرقان، ج۳۰، ص۴۲۴.
بعضی آیات دیگر نیز این دیدگاه را تقویت می‌‌کند. در کنار برداشت تمثیلی از تعبیر«فراش مبثوث»برخی سعی کرده‌‌اند آن را دلیلی بر عدم فنای موجودات تلقی کنند.



با توجه به اطلاق «طیر» بر حشرات پرنده در زبان عربی
[۵۷] مفردات، «طیر»، ص۵۲۸.
آن دسته از آیاتِ در بردارنده این واژه‌‌ به پروانه نیز می‌‌توانند اشاره داشته باشند هرچند بیشتر این آیات با قرائن، چنین شمولی را از دست می‌‌دهند. طبق آیه ۳۸ سوره انعام همه آفریده‌‌ها اعم از جنبندگان، پرندگان و... امتهایی مانند انسان‌‌اند که برانگیخته خواهند شد. مفسران نظرهای گوناگونی در معنای حشر غیر آدمی ارائه کرده‌‌اند.
[۶۵] جامع البیان، مج۵، ج۷، ص۲۴۶ـ۲۴۸.
[۶۶] مجمع البیان، ج۴، ص‌‌۴۶۱.
[۶۷] تفسیر المنار، ج۷، ص۳۹۶.



 
۱. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۴.    
۲. قمر/سوره۵۴، آیه۷.    
۳. التبیان ج۱۰، ص۳۹۹.    
۴. مجمع‌‌البیان، ج۹، ص۸۰۸.
۵. لغت نامه، «پروانه»ج ۴، ص۵۵۳۲.
۶. لسان‌‌العرب،«فرش» ج۱۰، ص۲۲۷.
۷. فتح‌‌القدیر، ج۵، ص‌‌۴۸۶.
۸. الحیوان، ج۳، ص۳۰۴ـ۳۰۵.
۹. حیاة‌‌الحیوان، ج۲، ص۳۶.
۱۰. فیض‌‌القدیر، ج۲، ص۴۹۹.
۱۱. الکشاف، ج۴، ص۷۸۹.
۱۲. مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۰۸.
۱۳. تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۱۲۰.
۱۴. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۴.    
۱۵. لسان العرب، ج۱۰، ص۲۲۷.
۱۶. اقرب الموارد، «فرش» ج۴، ص۱۴۵.
۱۷. حیاة الحیوان، ج۲، ص۳۶.
۱۸. کشف الحقایق، مج ۲، ج۳، ص۳۳۵.
۱۹. احیاء علوم الدین، ج۱۴، ص۸۱ـ۸۲.
۲۰. لسان العرب، ج۱۰، ص۲۲۷.
۲۱. مجمع البحرین، «فرش» ج۳، ص۳۸۴.    
۲۲. مجمع‌‌البیان، ج۱۰، ص۸۰۸.
۲۳. الوجوه والنظائر، ج۲، ص۱۰۴.
۲۴. الفرقان، ج۳۰، ص۴۲۴.
۲۵. جامع‌‌البیان، مج ۱۵، ج۳۰، ص۳۵۹.
۲۶. التبیان، ج۱۰، ص۳۹۹.
۲۷. التبیان، ج۱۰، ص۳۹۹.
۲۸. دائرة المعارف قرآن کریم، جلد۶، ص۴۸۶.
۲۹. تفسیر قرطبی، ج۲۰، ص۱۱۲.
۳۰. التحقیق، «فرش» ج۹، ص۵۷.
۳۱. الکشاف، ج۴، ص۷۸۹.
۳۲. احیاء علوم الدین، ج۱۴، ص۸۱ـ۸۲.
۳۳. صحیح مسلم، ج۸، ص۲۰.
۳۴. قمر/سوره۵۴، آیه۷.    
۳۵. مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۴۲۸.    
۳۶. بحارالانوار، ج۷، ص۹۸.    
۳۷. المیزان، ج ۲۰، ص ۳۴۹.    
۳۸. تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۸۵.
۳۹. تفسیر قرطبی،ج۲۰، ص۱۱۲.
۴۰. تفسیر ثعالبی ج‌‌۹، ص ۱۶۳.
۴۱. امثال القرآن، ص ۱۴۴.
۴۲. الامالی، ص ۲۴۲.    
۴۳. دائرة المعارف قرآن کریم ج۶، ص۴۸۷.
۴۴. مفردات «بث»، ص ۳۷.    
۴۵. بحارالانوار، ج۹۷، ص۴۲۴.    
۴۶. حج/سوره۲۲، آیه۲.    
۴۷. غافر/سوره۴۰، آیه۱۸.    
۴۸. نمل/سوره۲۷، آیه۸۷.    
۴۹. روم/سوره۳۰، آیه۴۳.    
۵۰. روح المعانی، مج ۱۱، ج۲۱،ص ۶۱.
۵۱. المیزان، ج۲۰، ص۳۴۹.    
۵۲. تفسیر نوین، ص ۳۱۱.
۵۳. الفرقان، ج۳۰، ص۴۲۴.
۵۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۳.    
۵۵. طه/سوره۲۰، آیه۱۰۲.    
۵۶. بحار الانوار، ج۶، ص۳۳۵۳۳۶.    
۵۷. مفردات، «طیر»، ص۵۲۸.
۵۸. بقره/سوره۲، آیه۲۶۰.    
۵۹. آل عمران/سوره۳، آیه۴۹.    
۶۰. مائده/سوره۵، آیه۱۱.    
۶۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۶.    
۶۲. حج/سوره۲۲، آیه۳۱.    
۶۳. نمل/سوره۲۷، آیه۲۰.    
۶۴. انعام/سوره۶، آیه۳۸.    
۶۵. جامع البیان، مج۵، ج۷، ص۲۴۶ـ۲۴۸.
۶۶. مجمع البیان، ج۴، ص‌‌۴۶۱.
۶۷. تفسیر المنار، ج۷، ص۳۹۶.




دانشنامه موضوعی قرآن.    






جعبه ابزار