پدر مختار او را، پس از تولد، نزد حضرت علی برد. آن حضرت دست محبت بر سر نوزاد کشید و فرمود: "کَیِّس"؛ یعنی زیرک و از همان زمان او کیسان نام گرفت.
برخی هم گفتهاند محمد بن حنفیه هنگامی که مختار را برای خونخواهی امام حسین به عراق فرستاد و هوشیاری و فراست لازم را در او دید، او را کیسان نامید.
[۹]محمدبن محمد مفید، الفصولالمختاره، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۴۱۴ق/ ۱۹۹۳، ص۲۹۶.
بنابراین میتوان گفت که کیسان، غلام حضرت علی (علیه السلام)، شخص مورد نظر ما نیست.
قول دوم نیز از نظر تاریخی به اثبات نرسیده است، لذا، قول سوم درست به نظر میرسد.
با این حال، درباره شخصیت کیسان اطلاعات بسیار کمی در منابع وجود دارد.
به او دستور داد هزار کارگر فراهم آورد تا با کلنگ خانههای اشراف و کسانی را که به جنگامام حسین (علیه السلام) رفته بودند، خراب کند.
کیسان که آنان را خوب میشناخت، در کوفه به جستجو پرداخت و به هر کدام از آنان که دست مییافت او را میکشت، خانههایشان را ویران میکرد و اموال آنان را به یکی از ایرانیانی که در خدمت مختار بودند میبخشید.
[۲۵]احمدبن داود دینوری، الأخبارالطوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، ص۲۹۲.
چنان شد که مردم کوفه به نام او مثل میزدند و هرگاه کسی دچار فقر میشد، میگفتند ابوعمره به خانه او آمده است.
[۲۶] محمدبن عمر کَشّی، اختیار معرفه الرجال المعروف برجال الکشیّ (برگزیدۀ محمدبن حسن طوسی)، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸، ص۱۲۸.
کیسان در گفتار و رفتار و کشتار مخالفان، حتی از مختار نیز بسیار تندروتر بود.
[۲۷] حسنبن موسی نوبختی، فرقالشیعه، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ش، ص۲۳.
مختار سپس کیسان را برای کشتن شمربن ذیالجوشن- که از قاتلانامام حسین بود- مأمور کرد.
چون شمر از کوفه گریخت، کیسان با گروهی به تعقیب وی رفت و در روستا -میان شوش و صَیْمره- بر او دست یافت و خود کیسان، یا یکی از یارانش، شمر را کشت و جسد او را جلوی سگها انداختند.