استخاره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استخاره در لغت به معنی
خواستن بهترین، بهترین خواستن،
طلب خیر کردن و
نیکویی جستن است. اما
در اصطلاح، عبارت است از نوعی
دعا و
توکل و
توسل به
خداوند در انجام امری که
خیر و
شر آن بر انسان پوشیده است.
از این عنوان
در باب
صلات به مناسبت ذکر
نماز استخاره سخن گفته شده است.
استخاره درخواست
توفیق و
راهنمایی از خداوند
در کار مورد نظر به بهترین و نیکوترین چیز.
برخی برای
استخاره چهار معنا ذکر کردهاند:
۱. درخواست
اختیار خیر از خداوند برای
بنده.
۲. درخواست آگاهیبخشی بر آنچه خیر است.
۳. درخواست فراهم آمدن آنچه خیر است.
۴. طلب
عزم بر آنچه خیر است.
برخی دیگر، دو معنای آخر را به دو معنای اول بازگرداندهاند.
برخی نیز همۀ معانی را به معنایی که
در تعریف آمده است، ارجاع دادهاند.
استخاره برای ترک
واجب و انجام
حرام،
صحیح نیست، لیکن برای بقیّۀ کارها حتی ترک امر
مستحب یا انجام
مکروه در صورت
شکّ در بقای
رجحان، مستحب
و ترک آن، مکروه است.
شیخ مفید میگوید: «
استخاره کردن (خیر خواستن از خداوند)
در امور که از آن
نهی شده یا
محرم یا
در اداء
فرایض درست نیست؛ بلکه
استخاره درامور
مباح یا برای ترک
امر مستحبی به جهت تعارضاش با امر
مستحب دیگر وارد است.»
طبق حدیثی که
در منابع
اهل سنت از طریق
جابر بن عبدالله و
در منابع شیعی توسط حضرت
امام جعفر صادق علیه السلام از
رسول اکرم صلوات الله علیه نقل شده است، حضرت
پیامبر صلوات الله علیه به
اصحاب خود
استخاره میآموخته، همان طور که
قرآن مجید را
تعلیم میداده است.
استخارهای که پیامبر اکرم صلوات الله علیه تعلیم میدادهاند به صورت
نماز و
دعا بوده است. غیر از
نمازاستخاره، چند نوع
استخارۀ دیگر معمول است که به اختصار به هر یک اشاره میشود.
نمازی
مستحب و دو
رکعت، همانند
نماز صبح که پس از پایان نماز، باید صد یا صد و یک بار این دعا را خواند: «استخرُ اللهَ برحمته». سپس باید آنچه که به دل
الهام شده، از انجام دادن یا ترک فعل مورد نظر، عمل کرد. دعاهای مخصوصی نیز
در اغلب منابع برای نماز
استخاره ذکر شده است. از جمله نگاه کنید به «باب صلاة الاستخارة»
در کتاب
وسائل الشیعة و دعای سی و سوم از
صحیفه سجادیه.
سید محسن امین چنین آورده است که پس از
نیت،
قرآن مجید را میگشایند وبه اولین
آیهای که
در اولین
سطر صفحه دست راست میآید مینگرند. اگر مضمون آیه حاکی از
رحمت یا
امر به خیر یا نظایر آن بود، باید کار مورد نظر را انجام داد واگر آیه حاکی از
غضب یا
نهی از شری یا امر به
عقوبتی و نظایر آن بود خوب نیست.
شیخ طوسی از حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام این
استخاره را چنین نقل میکند که باید شش قطعۀ کوچک
کاغذ برداشت و
در سه تای آنها نوشت: «بسمالله الرحمن الرحیم خیرة من الله العزیز الحکیم لفلان بن فلان افعل» (انجام بده) ودر سه تای دیگر همین دعا ولی پایان آن «لاتقعل» (انجام نده) آورد. سپس آنها را
در زیر
سجاده قرار داده دو رکعت نماز
استخاره یا
حاجت خوانده پس از اتمام
نماز به
سجده رفته و صد بار گفت: «استخرُ اللهَ برحمته خیره فی عافیة» سپس نشست و گفت: «اللهم خر لی فی جمیعِ اموری فی یسرٍ منک و عافیة».
سپس باید یکی یکی کاغذها را برداشت و باز کرد و خواند. اگرسه «افعل» (انجام بده) آمد، «
خوب» است و اگر سه تا پشت سر هم «لاتفعل» (انجام مده) آمد «
بد» است ونباید آن را انجام داد.
از حضرت
صاحب الامر (عج) نقل کردهاند که لااقل سه بار
سوره فاتحه وده بار
سوره قدر را
قرائت کرد وسپس این
دعا را خواند: «اللهم انی استخیرک لعلمک بعاقبة الامور...»
سپس باید
حاجت خود را نیت کرد ومقداری از دانههای
تسبیح (یا تعدادی
سنگریزه)را گرفت واز بقیه جدا کرد و دو تا دو تا شمرد.
در پایان، اگر
فرد، باقی ماند خوب است و اگر
زوج، باقی ماند خوب نیست.
اینکه انسانی دعا به خیر کند و از خداوند طلب خیر بنماید و این را تکرار کند و بعد آنجه به قلبش الهام گشته را عمل نماید.
استخاره به دعا و مشورت به این صورت که اول از خداوند طلب خیر کند و بعد با مردم مشورت کند که انشاالله خداوند مطلب صحیح را بر زبان مردم جاری میسازد.
برخی گفتهاند انواع ذکر شده
در باب
استخاره برای نمونه است. بنابراین،
استخاره به هر کیفیّت
مباح،
جایز است؛ هر چند بهتر است به انواع یاد شده
اکتفا شود،
لیکن برخی
در آن تأمّل کردهاند.
در آداب
استخاره رو به
قبله بودن و
انگشتر عقیق یا نقش
محمد صلوات الله علیه و
علی علیه السلام
در دست داشتن و سخن نگفتن
شرط است.
نیز
غسل یا
وضو داشتن هنگام
استخاره، انجام
استخاره در زمان و
مکان مقدس مانند
روز جمعه و
مسجد و
مشاهد مشرفه، به ویژه نزد قبر
امام حسین علیه السّلام، رو به قبله بودن، سخن نگفتن
در بین
استخاره و شرط کردن
عافیت در آنچه که خداوند برای او
اختیار میکند و رعایت سایر آنچه که
در استجابت دعا مؤثّر است، از
آداب استخاره شمرده شده است.
همچنین هرگاه
استخاره خوب نیاید
استخاره کننده نباید ان را با
کراهت بپذیرد، بلکه باید به
درگاه خداوند شکر و بر او
توکل نماید.
عنوان
نیابت در استخاره در کلمات بسیاری از فقها نیامده است.
برخی نیز که متعرّض مسأله شدهاند، با اعتراف به نبودن
روایت صریح بر
جواز آن، به اطلاقات ادلّۀ
وکالت برای جواز آن استناد کردهاند؛
هر چند برخی دیگر بر آن اشکال گرفتهاند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۲۹-۴۳۰.
سایت پژوهه