بلال بن رباح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بلال بن رباح صحابی خاص،
مؤذن پیامبر - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - و همراه او در
عمرة القضاء و
حجة الوداع بود.
کنیه بلال را ابوعبدالله،
ابوعبدالرحمن،
ابوعبدالکریم و ابوعمرو
برشمردهاند و نسبتهای
حبشی ،
قرشی و تیمی
به وی دادهاند. او را لاغر اندام، قد بلند، با موی پرپشت و صورتی کم
مو وصف کردهاند.
پدر و مادرش هر دو برده بودند.
مادرش حمامه، ملقب به سکینه
و
کنیز کی از خانوادههای قبیله
بنی جمح از
قریش بود.
از این رو، او را
ابن حمامه نیز گفتهاند.
حمامه از پیشگامان
اسلام بود و به جرم پیروی از پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -
شکنجه شد.
بلال بر پایه سخن مشهور
اهل سنت ، هم سن
ابی بکر و زاده سال سوم
عام الفیلبود. به باور برخی، هفت تا ۱۲ سال کوچک تر از پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -
بود. بر پایه گزارشی، در سراه
از مناطق
یمن و بر پایه گزارشی دیگر، در
مکه زاده شد.
از کودکی و نوجوانی او گزارشی در دست نیست. فقط روایتی ضعیف که از سفر پیامبر در نوجوانی به
شام و دیدار با
بحیرای راهب حکایت دارد، از همسفری وی با
رسول خدا - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - خبر میدهد.
محققان در سند و مفاد این گزارش سخت تردید کردهاند
؛ زیرا
ابوموسی اشعری که آن را به عنوان شاهد روایت میکند، سالها پس از وقوع این رخداد زاده شده است. نیز ابوبکر که موظف به بازگرداندن
پیامبر به
مکه شده، کوچکتر از پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - و در سنین کودکی بوده است. همچنین بلال در این هنگام هنوز تولد نیافته و یا طفل خردسالی بوده که توانایی همراهی پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - را نداشته است. نیز پیوند تنگاتنگ
ابوبکر با
بلال در این روایت، ضعف خبر را تقویت میکند.
بلال را برده یکی از این افراد شمردهاند:
عبدالله بن جدعان تیمی ،
بنی سباق بن عبدالدار ،
ایتام ابی جهل ،
زنی از
بنی جمح ،
و
امیة بن خلف بن وهب جمحی.
این اختلاف میتواند به سبب تعدد مالکان وی در دورههای گوناگون باشد.
بر پایه شواهد، هنگام ظهور
اسلام ، وی برده
امیة بن خلف ود
و پیش از گرویدن به پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - برای
عبدالله بن جدعان چوپانی میکرد.
بلال از نخستین گروندگان به
اسلام و اظهارکنندگان آن بود.
او با
آب دهان انداختن به بتهای
کعبه و بیزاری جستن از آنها، خشم
مشرکان را برانگیخت.
به همین سبب،
امیة بن خلف او را بر ریگهای سوزان
مکه شکنجه کرد و تخته سنگی بزرگ بر سینه اش گذاشت تا به خدای یکتا
کفر ورزد.
دیگر مشرکان نیز او را با بازوان بسته و طنابی از لیف
خرما بر گردن، بازیچه دست کودکان میکردند
؛ اما بلال به جای کفرورزی و بازگشت از
یکتاپرستی ، فریاد «احد؛ احد» سر میداد.
عمرو بن عاص پایداری وی را تایید کرده
و
عمار یاسر استقامتش را ستوده است.
بر پایه دیدگاه مشهور
اهل سنت ، او آزاد شده ابی بکر بن ابی قحافه است. البته خود پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - قصد داشت او را بخرد و رها کند.
بر پایه گزارشی،
عباس عموی پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - بلال را از
امیه خرید.
ابوجعفر اسکافی و
ابن شهرآشوب بلال را آزاد شده
رسول خدا - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - دانستهاند.
بلال همنشین پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - در
مسجدالحرام بود و قریشیان رسول خدا- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - را به سبب همنشینی با او و دیگر محرومان جامعه ریشخند میکردند. به همین سبب،
خداوند درباره بلال و یارانش آیه ۵۲ انعام
را نازل کرد: (و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداة و العشی یریدون وجهه ما علیک من حسابهم من شیء و ما من حسابک علیهم من شیء فتطردهم فتکون من الظالمین)؛ «و آنان را که صبح و شام خدا را میخوانند و قصدشان فقط خدا است، از خود مران! چیزی از حساب آنها بر تو و چیزی از حساب تو بر آنها نیست. پس اگر آنها را از خود برانی، از ستمکاران خواهی بود».
بر پایه گزارش مفسران، آیات گوناگون در شان بلال و یارانش نازل شده است که عبارتند از:
بقره آیه ۲۱۲،
نساء ۶۹،
انعام ۵۲،
انفال ۷۴،
نحل ۴۱،
سوره نحل: ۱۰۶-۱۱۰
،
اسراء ، ۱۹، ۲۱، ۲۸.،
کهف ۲۸،
مؤمنون ۱۱۰،
فرقان ۲۰،
شوری ۱۸،
احقاف ۱۱ ،
حجرات ۱۱
،
مطففین ۲۹.
بلال از نخستین مهاجران به
مدینه است.
او در
مدینه در خانه
سعد بن خیثمه سکنا گزید.
اخبار و سخنان مربوط به بلال
حکایت دارد که
رسول خدا در
عقد اخوت مکی، پیوند برادری او را با
ابی حارث عبیدة بن حارث بن مطلب قرشی منعقد کرد
و در
عقد اخوت مدنی، پیوند برادری وی را با
ابی رویحه عبدالله بن عبدالرحمن خثعمی برقرار نمود.
نیز گزارشهایی از عقد اخوت بلال با
ابی عبیده جراح و
ابی ذر در دست است. بلال در همه غزوههای رسول خدا- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - حضور چشمگیر داشت.
او در نبرد
بدر ، رویاروی مشرکان جنگید. سپاهیان
مسلمان را به هجوم بر
امیه و پسرش برانگیخت. نیز باعث
قتل آن
پدر و
پسر شد
و به روایتی
امیة بن خلف را کشت.
او در این
جنگ ،
زید بن ملیص را نیز به قتل رساند.
وی در نبرد
خیبر ،
صفیه دختر
حی بن اخطب را به عنوان
اسیر به خدمت پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - برد و با عبور دادن وی از میان کشتگان
یهودی ، بر اندوه او افزود که انتقاد پیامبر را در پی داشت.
او در
غزوه وادی القری که به
سال هفتم ق. و پس از فتح خیبر رخ داد، پاسبان و محافظ پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - بود.
در
فتح مکه همراه پیامبر وارد
کعبه شد.
به دستور رسول خدا- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - بر بام کعبه رفت و
اذان سرداد.
وی تنها کسی بود که
نماز گزاردن پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - را در خانه کعبه دید و گزارش کرد.
بلال خزانه دار
بیت المال رسول خدا- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -
بود و به دستور
پیامبر - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - مردم را برای تقسیم غنیمتها فرا میخواند.
او مسؤول هزینهها و خریدهای پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - بود
و هنگام نمازهای
عید و طلب
باران ، عصای ویژه وی،
عنزه ، را حمل میکرد.
او سوارکار
قصواء ،
ناقه پیروز پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - در مسابقات شترسواری بود.
پیامبر او را فردی خوب،
پیشگام حبشیان در پذیرش
اسلام و از رفقا و
نجبا و وزرای خویش،
مورد اشتیاق
بهشت ،
اهل
بهشت ،
و از سروران بهشت
می دانست و از رستگاری اش خبر میداد.
نیز او را سرور مؤذنان
و
پرچم دار و رهبر آنها در روز
قیامت ،
نخستین
شفیع مؤمنان
حبشه و از اولین کسانی دانست که پس از پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - و شهیدان، جامه بهشتی میپوشند.
ایشان- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -
ابی ذر و ابی بکر
را به سبب رنجاندن بلال سرزنش کرد و به همسر بلال هشدار داد تا او را نرنجاند.
منابع، به اختلاف، ازدواج بلال را با زنی از طایفه
بنی زهره ،
دختر
ابی بکیر ،
جمانه دختر
زحاف اشجعی ،
فاطمه دختر
عتبة بن ربیعه ،
هاله خواهر
عبدالرحمن بن عوف و
هند خولانیه اهل داریای
دمشق گزارش دادهاند.
پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - خود از دختر
بنی ابی بکیر برای بلال خواستگاری کرد
و برای تامین هزینههای عروسی به وی یاری رساند.
ازدواج بلال با
هند خولانیه در دوران اقامتش در
شام و پس از
رحلت پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - انجام پذیرفت.
به نظر مشهور، نسلی از بلال باقی نماند.
برخی برایش از پسری به نام «عمر» یاد کردهاند که از راویان او بوده است.
سمعانی از مردمی یاد میکند که پسوند بلالی را در نامهای خود دارند و منتسب به بلال بن رباح،
ﻣﺆذن رسول خدا ، هستند و مشهورترین آنها
ابوصالح بن یوسف بن صالح بلالی ،
قاضی خوارزم ، است.
منابع تاریخی نیز ذیل رویدادهای سال ۵۱۹ق.
مرگ یکی از نوادگان بلال را در
سمرقند گزارش میدهند.
ابن جوزی و
ابن اثیر نام او را هلال و ابن کثیر نامش را بلال یاد کردهاند و وی را فرزند
عبدالرحمن بن شریح بن عمر بن
احمد بن محمد بن ابراهیم بن سلیمان بن بلال بن رباح دانستهاند.
او یکی از قاریان
قرآن و در زمره ناموران سمرقند بود.
بلال نخستین
ﻣﺆذن اسلام است.
او به دستور پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - اذان را از
علی بن ابی طالب - علیهالسّلام - فراگرفت
و پیوسته در حضر و سفر برای
رسول خدا - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -
اذان گفت.
بعدها
ابنام مکتوم و
ابومحذوره در این فضیلت با او سهیم شدند.
برخی بر این باورند که بلال تنها
مؤذن پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - بود.
برخی گزارش کردهاند که بلال و ابنام مکتوم به نوبت اذان میگفتند.
مردم با آوای اذان بلال از حلول
ماه مبارک
رمضان آگاه میشدند.
ابنام مکتوم پیش از اذان صبح برای اعلان وقت
سحر ؛ و بلال برای
نماز صبح اذان میگفتند.
بر همین اساس، پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - سفارش نمود که خوردن و آشامیدن با اذان ابنام مکتوم و
امساک با اذان بلال صورت پذیرد.
در برخی نقلهای
اهل سنت ، عکس این گزارش آمده
و علت آن، ضعف بینایی بلال شمرده شده است.
این سخن نادرست است
؛ زیرا به تصریح
عائشه ، ابنام مکتوم اختلال بینایی داشت و شبانگاه اذان میگفت. اما بلال تا هنگامی که
فجر را نمیدید، اذان نمیگفت.
امام صادق - علیهالسّلام - نیز تصریح میکند که ابنام مکتوم نابینا بود.
بلال بسیار وقت شناس و دقیق بود و خود میگفت که از آگاهترین مردم به وقت اذان است.
ابومحذوره نیز پس از
فتح مکه مسلمان شد
و تنها در
مسجدالحرام اذان میگفت و هیچگاه به
مدینه نیامد.
بلال هرگز اذان را به تاخیر نمیانداخت.
به گفتن اذان پایبند بود و هر
سحرگاه بر بام یکی از بلندترین خانههای نزدیک
مسجد ، خانهای از
بنی نجار ، اذان میگفت.
بر پایه برخی روایات، به دستور پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - از فراز دیوار
مسجد و بر پایه گزارشی، از فراز سکویی بلند بیرون از
مسجد نبوی اذان سرمی داد.
این سکو پس از گسترش مسجد نبوی در محدوده مسجد جای گرفت.
سپس در محل آن، به یاد بلال، ماذنهای زیبا از سنگ مرمر سفید به ارتفاع دو متر ساختند که اکنون در اوقات پنج گانه بر آن اذان میگویند.
او صوتی رسا و زیبا داشت.
پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - اذانش را دوست میداشت و آن را موجب روح بخشی و خشنودی خود میدانست.
دائم الوضو بود
و هنگام گفتن اذان رو به قبله میایستاد
و
انگشت در گوش خود مینهاد.
جمله «حی علی خیر العمل» را در
اذان میگفت
؛ زیرا پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - به او چنین آموخته بود.
از روزی که او اذان گفتن عمومی را رها کرد، این جمله نیز از اذان کنار نهاده شد
و
عمر بن خطاب به طور رسمی آن را از اذان حذف کرد.
می گویند بلال حرف «شین» را «سین» تلفظ میکرد
و به تصریح پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - «سین» او نزد خداوند و رسولش همان شین است.
اما این خبر مردود و بی اساس است
؛ زیرا بلال صوتی زیبا و بیانی فصیح داشت.
برخی سند آن گزارش را ضعیف میدانند.
بلال در
عمرة القضاء (
عمرة القصاص ) به
سال هفتم ق. همراه پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - بود.
در این سفر، پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - سه روز در
مکه ماند و به یارانش دستور داد مناسک
عمره را نیرومند و چالاک برگزار کنند.
او به دستور رسول خدا- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - هنگام
ظهر بر فراز بام
کعبه ایستاد و اذان گفت.
سخن مشهور، اذان او بر بام
کعبه را در روز
فتح مکه میداند.
برخی محققان میان این دو سخن جمع کردهاند و بر آنند که بلال برفراز کعبه در هر دو هنگام اذان گفت.
اذان او بر فراز بام
کعبه ، خشم فراوان کافران مکه را برانگیخت،
به گونهای که برخی از آنها
شکر گزاردند که پدرانشان زنده نیستند تا نظاره گر این رویداد باشند.
او در
حجة الوداع همگام
رسول خدا - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - بود و در روز
ترویه با سایبانی که در دست داشت، برای پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - سایه فراهم میکرد.
او در صحرای
عرفات مردم را به سکوت دعوت کرد تا پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - خطبه بخواند.
سپس در پایان خطبه نخست پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم -
اذان گفت و پس از پایان خطبه دوم پشت سر وی به
نماز ظهر و
عصر ایستاد.
او در
رمی جمره عقبه در حالی که
پیامبر - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - بر
ناقه سوار بود و
اسامه زمام مرکب را در دست داشت، برای وی سایبان نگاه داشت.
او پیام رسان پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - نیز بود. بر همین اساس، پس از نزول
آیه تبلیغ ، به دستور پیامبر میان مردم رفت و همه آنها را به سوی
غدیر فرا خواند.
بلال پس از
رحلت پیامبر - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - و پیش از خاکسپاری وی، با آوای
اذان خویش مردم را در سوگ وی گریاند
و پس از خاکسپاری بر قبرش
آب پاشید.
از آن پس تصمیم گرفت اذان عمومی نگوید.
به گزارش برخی، این تصمیم را به سبب نارضایتی از خلیفه و دیگر مسلمانان در نادیده گرفتن حق
علی بن ابی طالب - علیهالسّلام - گرفت.
از این رو، جز در چند مورد، اذان عمومی نگفت.
نخست به خواست فاطمه -سلام الله علیها -
و بار دیگر به درخواست
حسن و
حسین - علیهالسّلام - اذان گفت؛ آن گاه که که برای زیارت قبر پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - از
شام به
مدینه آمده بود.
دیگر بار هنگامی اذان گفت که خلیفه دوم به
سال هفدهم ق. در
جابیه ، از سرزمینهای دمشق، به درخواست مسلمانان، از او تقاضا کرد تا
اذان گوید.
بلال پس از رحلت پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - برای
جهاد به
شام رفت. بر پایه سخنی، در روزگار
ابی بکر بن ابی قحافه و به سخن دیگر، در روزگار
عمر بن خطاب به
شام رفت
و در برخی فتوحات حضور یافت.
ابن ابی شیبه کوفی او را خزانه دار
ابی بکر دانسته است.
این سخن درخور درنگ است؛ زیرا بر پایه برخی نقلها، بلال با
ابی بکر بیعت نکرد و رفتن او از
مدینه به شام، اقدامی اعتراض آمیز در برابر خلیفه و کسانی بود که
علی بن ابی طالب - علیهالسّلام - را خانه نشین کرده بودند.
عمر بن خطاب از بلال با تعبیر «سیدنا» یاد میکرد
و
عبدالله بن عمر او را بهترین «بلال»ها میدانست.
آن گاه که عمر دیوان
شام تدوین کرد، به درخواست بلال، نام وی را با
ابورویحه خثعمی در یک دفتر جای داد.
با این حال، او از عمر ناخشنود بود. در اختلافی که میان او و عمر درباره وقت
نماز پیش آمد، عمر خود را آگاه تر از وی خواند؛ اما بلال نپذیرفت.
وی در فتح
بیت المقدس ، از عملکرد فرماندهان
مسلمان و رفتار تبعیض آمیز آنها به
عمر شکایت کرد
و به ستاندن
شراب و
خوک با عنوان
خراج اهل ذمه اعتراض نمود.
او با توجه به سیره نبوی در موضوع توزیع زمینهای فتح شده، در برابر عمر ایستاد و
تهدید به نبرد نمود.
عمر نیز او و یارانش را بر منبر
نفرین کرد.
بلال در حالی که شعر شادمانی بر لب داشت و مشتاق پیوستن به پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - و یارانش بود، جان سپرد.
تاریخ وفات او را
سال هفدهم،
هجدهم،
نوزدهم،
بیستم،
بیست و یکم
یا بیست و پنجم ق.
یاد کردهاند. او در شام جان داد؛ اما مدفنش را در باب صغیر دمشق،
داریا در
حلب ،
باب کیسان ، و یا
عمواس دانستهاند.
بر پایه سخن مشهور، در دمشق جان داد و در باب صغیر مدفون شد.
اما به باور
ابن کثیر ،
قبر موجود در باب صغیر، قبر
بلال بن ابی درداء ، حکمران و قاضی شهر دمشق، است و مدفن بلال بن رباح در داریا جای دارد.
;برخی نیز بر این باورند که بلال در داریا درگذشته است.
قبر موجود در حلب نیز متعلق به
خالد بن رباح ، برادر بلال، میباشد.
بلال برادری نسبی به نام خالد داشت که گویی محضر پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - را درک کرد، ولی حدیثی روایت ننمود.
خالد کارگزار
عمر بن خطاب در
اردن بود.
او همچنین خواهری به نام غفره داشت.
طبق یافته حدیث شناسان، ۴۴
حدیث از بلال گزارش شده است که برخی از آنها در
صحیحین یافت میشوند.
روایتهای گزارش شده از بلال در کتابی به نام
مسند بلال به چاپ رسیده است.
برخی کسانی که از وی روایت کردهاند، عبارتند از:
ابوبکر بن ابی قحافه ،
اسامة بن زید ،
براء بن عازب ،
عبدالله بن عمر ،
عمر بن خطاب ،
کعب بن عجره ،
ابن مسعود ،
ابوسعید خدری و
جابر بن عبدالله .
احادیث او بیشتر در موضوع
نماز و مقدمات آن،
ربا و
شب قدر است. او در روایتی از پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - درباره
ازدواج علی - علیهالسّلام - و
فاطمه -سلام الله علیها -، از
شفاعتگری آن دو برای محبان
اهل بیت : گزارش میدهد.
نیز در روایتی بلند، فضیلت
اذان و
وصف بهشت را از زبان
پیامبر - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - گزارش کرده است.
برای
تکریم بلال، بعدها مسلمانان مساجدی با نام او ساختند که یکی از آنها در
شهر مکه و بر فراز
کوه ابوقبیس قرار داشت. این
مسجد که به مناسبت اذان گفتن او بر فراز این کوه ساخته شده بود، نزدیک به ۱۰۰ متر مربع وسعت داشت و در طرحهای جدید گسترش و بنای کاخ برای مهمانان دولت
سعودی ، ویران شد و اکنون اثری از آن برجای نیست.
مسجدی دیگر نیز در غرب
مدینه ، در محل قلعه
بنی زریق و منطقه
خالدیه وجود داشت که مسجد بلال بن رباح نامیده میشد.
رسول خدا - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - به
سال هفتم ق. در این مکان
نماز عید خواند. این مسجد در گسترش ساختمانهای حکومتی سعودی ویران شد و به ایستگاه اتومبیلهای شهرداری تبدیل شد. اکنون در جنوب شرقی
مسجد نبوی ، مسجدی منتسب به بلال وجود دارد که ارتباطی با
مسجد پیشین ندارد و نوبنیاد است.
مکانی دیگر به نام دار رباح منسوب به پدر بلال حبشی در
مدینه بود که به سال ۸۴۰ق. به
مدرسه باسطیه بدل شد و در دوره معاصر در گسترش پیرامون
باب السلام از
مسجد نبوی ویران گشت.
مکان منتسب به اذان گویی بلال بر فراز کوهی در منطقه
جعرانه در شمال
مکه ، تا اواخر سده پنجم ق. نمازگاه حاجیان و مسافران و مورد اقبال و تکریم عمومی بود.
بلال دوستدار اهل بیت: بود.
به همین سبب، نزد شیعیان و دانشوران
شیعه جایگاهی برجسته دارد و منابع شیعی او را ممدوح دانستهاند.
او در برگزاری
جشن ازدواج حضرت علی - علیهالسّلام - و فاطمه- سلام الله علیها - نقشی اثرگذار داشت و به خواست پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - عطر و مواد خوشبوی لازم برای
جهیزیه حضرت فاطمه - سلام الله علیها -
و
طعام جشن ازدواج را فراهم کرد.
او
علی بن ابی طالب - علیهالسّلام - را بسیار ارج میگذاشت، به گونهای که از سوی برخی مخالفان سرزنش میشد.
وی به خانه
امام علی - علیهالسّلام - رفت و آمد داشت
و به پاس یاری رساندن به فاطمه -سلام الله علیها - از دعای خیر پیامبر- صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - برخوردار شد.
به سبب همین ارادت بود که در پی
شهادت فاطمه -سلام الله علیها - فریاد اندوه برآورد.
امام علی- علیهالسّلام - بلال را پیشگام حبشیان
و
امام سجاد - علیهالسّلام - او را از بهترین
اصحاب پیامبر - صلیاللهعلیهوآلهوسلّم - شمرد.
امام صادق - علیهالسّلام - او را عبد صالح
و نخستین وارد شونده به
بهشت خواند و برایش طلب رحمت کرد.
آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش؛ احسن التقاسیم: المقدسی البشاری (م. ۳۸۰ق.) ، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۴۱۱ق؛ اخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق.) ، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق؛ الاختصاص: المفید (م. ۴۱۳ق.) ، به کوشش غفاری و زرندی، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق؛ الاربعین: سلیمان بن الماحوزی (م. ۱۱۲۱ق.) ، به کوشش رجایی، قم، امیر، ۱۴۱۷ق؛ اسباب النزول: الواحدی (م. ۴۶۸ق.) ، به کوشش کمال بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق؛ الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.) ، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ اسد الغابه: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق.) ، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف؛ اقبال الاعمال: ابن طاووس (م. ۶۶۴ق.) ، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش؛ الامالی: الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۰ق؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ الانساب: عبدالکریم السمعانی (م. ۵۶۲ق.) ، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق؛ الاوائل: الطبرانی (م. ۳۶۰ق.) ، به کوشش محمد شکور، بیروت، دار الفرقان، ۱۴۰۳ق؛ الایضاح: الفضل بن شاذان (م. ۲۶۰ق.) ، به کوشش حسینی الارموی، دانشگاه تهران، ۱۳۶۳ش؛ بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ البحر المحیط: ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۲ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، بیروت، مکتبة المعارف؛ بغیة الطلب فی تاریخ حلب: عمر بن احمد ابن العدیم (م. ۶۶۰ق.) ، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر؛ بلال حبشی: محمد محمدی اشتهاردی، تهران، پیام آزادی، ۱۳۷۳ش؛ بهجة النفوس: عبدالله المرجانی (م. ۶۹۹ق.) ، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۲۰۰۲م؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق.) ، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق؛ تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق؛ تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. ۵۷۱ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ تاریخ مکة المشرفه: محمد ابن الضیاء (م. ۸۵۴ق.) ، به کوشش علاء و ایمن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق؛ تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ التحفة اللطیفه: شمس الدین السخاوی (م. ۹۰۲ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. ۶۷۱ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق؛ تفسیر مقاتل بن سلیمان: مقاتل بن سلیمان (م. ۱۵۰ق.) ، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، ۱۴۲۳ق؛ التفسیر المنسوب الی الامام العسکریعلیه السلام: به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ق؛ تنبیه الخواطر (مجموعه ورام): ابن ابی الفراس (م. ۶۰۵ق.) ، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۸ش؛ تنویر الحوالک: السیوطی (م. ۹۱۱ق.) ، به کوشش محمد الخالدی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸؛ تهذیب الاحکام: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش؛ تهذیب التهذیب: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق؛ تهذیب الکمال: المزی (م. ۷۴۲ق.) ، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، ۱۴۱۵ق؛ ثواب الاعمال: الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، قم، الرضی، ۱۳۶۸ش؛ جامع البیان: الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق؛ حلیة الاولیاء: ابونعیم الاصفهانی (م. ۴۳۰ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۵ق؛ الخرائج والجرائح: الراوندی (م. ۵۷۳ق.) ، قم، مؤسسة الامام المهدی؛ الخصال: الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛ دائرة المعارف قرآن کریم: مرکز فرهنگ و معارف قرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش؛ الدر المنثور: السیوطی (م. ۹۱۱ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق؛ الدرجات الرفیعه: السید علی خان (م. ۱۱۲۰ق.) ، به کوشش بحر العلوم، قم، بصیرتی، ۱۳۹۷ق؛ دلائل الامامه: الطبری الشیعی (م. قرن۴ق.) ، قم، بعثت، ۱۴۱۳ق؛ دلائل النبوه: البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، به کوشش عبد المعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛ رجال الطوسی: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق؛ رجال کشی (اختیار معرفة الرجال): الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش میرداماد و رجایی، قم، آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۴ق؛ الروضة الریا فیمن دفن بداریا: عبدالرحمن العمادی (م. ۱۰۵۱ق.) ، به کوشش الاشعث، دمشق، دار المامون، ۱۴۰۸ق؛ سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م. ۴۸۱ق.) ، تهران، زوار، ۱۳۸۱ش؛ سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م. ۲۷۵ق.) ، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق؛ سنن ابی داود: السجستانی (م. ۲۷۵ق.) ، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق؛ سنن الترمذی: الترمذی (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق؛ سنن الدارمی: الدارمی (م. ۲۵۵ق.) ، احیاء السنة النبویه؛ السنن الکبری: البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، بیروت، دار الفکر؛ سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. ۷۴۸ق.) ، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق؛ السیرة الحلبیه: الحلبی (م. ۱۰۴۴ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق؛ السیرة النبویه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۶ق؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.) ، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق؛ شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهارعلیهم السلام: النعمان المغربی (م. ۳۶۳ق.) ، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ق؛ الشرح الکبیر: ابوالبرکات (م. ۱۲۰۱ق.) ، مصر، دار احیاء الکتب العربیه؛ شرح نهج البلاغه: ابن ابی الحدید (م. ۶۵۶ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق؛ شواهد التنزیل: الحاکم الحسکانی (م. ۵۰۶ق.) ، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ق؛ صحیح ابن حبان: علی بن بلبان الفارسی (م. ۷۳۹ق.) ، به کوشش الارنؤوط، الرساله، ۱۴۱۴ق؛ صحیح البخاری: البخاری (م. ۲۵۶ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق؛ صحیح مسلم: مسلم (م. ۲۶۱ق.) ، بیروت، دار الفکر؛ الصحیح من سیرة النبیصلی الله علیه وآله: جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، ۱۴۱۴ق؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر؛ الطبقات: خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ق.) ، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق؛ العبر فی خبر من غبر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.) ، به کوشش محمد السعید، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ عجائب الآثار: عبدالرحمن الجبرتی (م. ۱۲۲۷ق.) ، بیروت، دار الجیل؛ علل الدارقطنی: الدارقطنی (م. ۳۸۵ق.) ، به کوشش محفوظ الرحمن، الریاض، دار طیبه، ۱۴۰۵ق؛ عیون الاثر: ابن سید الناس (م. ۷۳۴ق.) ، بیروت، مؤسسة عزالدین، ۱۴۰۶ق؛ الغدیر: الامینی (م. ۱۳۹۰ق.) ، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش؛ فتوح الشام: الواقدی (م. ۲۰۷ق.) ، بیروت، دار الجیل؛ فضائل الصحابه: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.) ، به کوشش محمد عباس، بیروت، الرساله، ۱۴۰۳ق؛ الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛ الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ الکامل فی ضعفاء الرجال: عبدالله بن عدی (م. ۳۶۵ق.) ، به کوشش غزاوی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛ الکشاف: الزمخشری (م. ۵۳۸ق.) ، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق؛ کشف الاسرار: میبدی (م. ۵۲۰ق.) ، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ش؛ کنز العمال: المتقی الهندی (م. ۹۷۵ق.) ، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق؛ مائة منقبه: محمد ابن شاذان (م. ۴۱۲ق.) ، قم، مدرسة الامام المهدی، ۱۴۰۷ق؛ المبسوط: السرخسی (م. ۴۸۳ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛ مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛ مجمع الزوائد: الهیثمی (م. ۸۰۷ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق؛ المجموع شرح المهذب: النووی (م. ۶۷۶ق.) ، دار الفکر؛ المحاسن: ابن خالد البرقی (م. ۲۷۴ق.) ، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۲۶ش؛ المحبر: ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛ المحلی بالآثار: ابن حزم الاندلسی (م. ۴۵۶ق.) ، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دار الفکر؛ مستدرک الوسائل: النوری (م. ۱۳۲۰ق.) ، بیروت، آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۸ق؛ مستند العروة الوثقی: تقریر بحث الخوئی (م. ۱۴۱۳ق.) ، مرتضی بروجردی، قم، مدرسة دار العلم؛ مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.) ، بیروت، دار صادر؛ مسند الشافعی: الشافعی (م. ۲۰۴ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه؛ مشاهیر علماء الامصار: ابن حبان (م. ۳۵۴ق.) ، به کوشش مرزوق علی، دار الوفاء، ۱۴۱۱ق؛ المصنف: ابن ابی شیبه (م. ۲۳۵ق.) ، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛ المصنف: عبدالرزاق الصنعانی (م. ۲۱۱ق.) ، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی؛ معالم مکة و المدینة بین الماضی و الحاضر: یوسف رغدا العاملی، بیروت، دار المرتضی، ۱۴۱۸ق؛ معرفة الصحابه: ابونعیم الاصفهانی (م. ۴۳۰ق.) ، به کوشش محمد حسن و مسعد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق؛ من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق؛ مناقب آل ابی طالب: ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق.) ، قم، علامه، ۱۳۷۹ق؛ المنتظم: ابن جوزی (م. ۵۹۷ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق؛ المواعظ و الاعتبار: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ نقد الرجال: السید مصطفی التفرشی (قرن۱۱ق.) ، قم، آل البیت، ۱۴۱۸ق؛ وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.) ، قم، آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۲ق؛ وفاء الوفاء: السمهودی (م. ۹۱۱ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م؛ وفیات الاعیان: ابن خلکان (م. ۶۸۱ق.) ، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بلال بن رباح».