• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن عباس تا سال چهل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عبدالله فرزند عباس بن عبدالمطلب، از تیرۀ بنی‌هاشم، از قبیلۀ قریش بود. مادرش نیز لبابۀ کبری، دختر حارث بن حزن بود. عبدالله سه سال پیش از هجرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه دیده به جهان گشود و سیزده ساله بود که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رحلت نمودند. برخی نیز برآنند که وی سه سال پیش از هجرت، در شعب ابی‌طالب به دنیا آمده است. در روایتی نقل شده که عبدالله بن عباس ابراز داشته؛ در سالی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از دنیا رفتند، او پانزده سال داشته است.



عبدالله شش پسر به نام‌های؛ عباس، محمد، فضل، عبدالرحمن، عبیدالله، علی و دو دختر به نام‌های؛ لبابه و اسماء داشت. سلیط نام فرزند دیگر وی از کنیزی بود که عبدالله گر چه ابتدا او را از خود نفی کرد؛ ولی عاقبت به خود بازگرداند. نسل عبدالله از فرزند کوچکش علی ادامه پیدا کرد.
[۱۱] مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۰۱، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ه. ق، چاپ دوم.
کنیه وی به سبب نام فرزند بزرگش ابوالعباس بود.


عبدالله انگشتر به دست راست می‌کرد و می‌گفت که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این گونه انگشتر به دست می‌کرده‌اند. او هنگامی‌که به حمام می‌رفت، روپوشی بر تن می‌کرد و می‌گفت: از خداوند شرم دارم که مرا برهنه در حمام ببیند. عبدالله روپوشی داشت که تا ساق او می‌رسید و بر روی آن عبایی می‌انداخت و با آن خود را می‌پوشانید و مقابل کعبه نماز می‌خواند. او عمامه‌یی به رنگ مشکی به سر می‌کرد و یک وجب یا کمتر از آن را پشت سر می‌انداخت. ردائی نیز داشت که آن را به قیمت هزار درهم خریداری کرده بود و لباسی از جنس خز می‌پوشید. عبدالله دارای موهایی بلند و محاسنی انبوه بود و محاسن خود را خضاب می‌کرد. او فردی بلند قد، بزرگوار و کریم بود.
عبدالله بن عباس در اواخر عمر بینایی خود را از دست داد. (بلاذری نوشته است که عبدالله بن عباس در سن شصت سالگی یا حدود آن نابینا شده است.)
[۲۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۲۷، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.
او در این‌باره می‌گفت: برای از دست دادن هیچ چیز از این دنیا غمگین نیستم، جز این‌که کاش چشمانم سالم بود تا خود با پای پیاده به خانه خدا می‌رفتم.


روایت، «عبدالله بن عباس با تقواترین فرد نسبت به محارم الهی بوده است»، گویای تقوای فردی اوست. در روایتی دیگر آمده است: هنگامی‌که هفتاد نفر از اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مساله‌ای با هم اختلاف ‌کردند، برای حل اختلاف به نظر عبدالله بن عباس رجوع نمودند.
[۳۲] ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۸۰، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة ۱۴۱۰ه. ق، چاپ اول.

در گونۀ عبدالله بن عباس خط سیاهی وجود داشت که بر اثر گریۀ زیاد به وجود آمده بود. عبدالله می‌گفت: دوبار جبرئیل را مشاهده کرده است. در انساب‌الاشراف نیز روایتی به این مضمون نقل شده است که هیچ جمعه‌ای بر ابن‌عباس نگذشت، جز آن‌که در آن روزه بود. مسروق (نام کامل او مسروق بن اجدع می‌باشد. او از تابعین و اهل کوفه بود.)
[۴۲] ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۶، ص۱۳۸، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
می‌گفت: هنگامی‌که عبدالله بن عباس را دیدم، با خود گفتم او زیباترینِ مردم است، هنگامی‌که سخن گفت با خود گفتم فصیح‌ترین مردم است و هنگامی‌که نقل حدیث کرد، او را عالم‌ترین مردم دانستم.


در مورد علم و دانش عبدالله بن عباس، روایات بسیاری نقل شده است که این روایات یا از جانب خود اوست و یا از جانب دیگران نقل شده است. او فردی سخنور و دانشمند بود.
[۴۶] ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۸۰، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
برخی نیز وی را داناترینِ مردم می‌دانستند.
[۴۸] هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۸۱، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
عبدالله بن عباس می‌گفت؛ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دو بار او را دعا فرمودند و از خداوند خواستند به او حکمت عطا فرماید. در روایت دیگری آمده است؛ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عبدالله را فراخواندند و دست بر پیشانی او کشیدند و فرمودند: خداوندا، به او حکمت و تاویل قرآن بیاموز. («اللَّهمّ علّمه الحکمة و تاویل القرآن، و فی بعض الروایات: اللَّهمّ فقّهه فی الدین و علمه التاویل») پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در دعایی دیگر از خداوند خواستند علم و فقه عبدالله را زیاد گرداند.
عبدالله به خاطر کثرت علم به بَحر (دریا) مشهور بود. او تا آخر عمر فتوا می‌داد.
[۵۸] هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷۹، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
او به شعر و انساب و ایام‌العرب نیز آگاه بود و مردم برای پرسش در این امور به وی مراجعه می‌نمودند و پاسخ سؤالاتشان را دریافت می‌کردند. عبدالله به تفسیر قرآن نیز تسلط داشت و عبدالله بن مسعود که خود از مفسران برجسته بود، عبدالله بن عباس را مفسر شایسته‌ای برای قرآن می‌دانست. عبدالله بن عباس می‌گفت: دربارۀ سورۀ بقره و نساء از من سؤال کنید، براستی که من در حالی که کودک بودم قرآن تلاوت می‌کردم. او به قدری به شعر و لغت مسلط بود که وقتی در مورد لغتی در قرآن از او سؤال می‌کردند، با بیان شعری معنای آن لغت را بازگو می‌کرد.
با این حال بر کسی پوشیده نیست که عبدالله بن عباس شاگرد مکتب اهل‌بیت (علیه‌السّلام) بود و مردم او را به همراهی و ملازمت امام علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و شاگردی آن امام همام می‌شناختند. این مساله به حدی جدی بود که وقتی از عبدالله ‌پرسیدند: فاصلۀ میان علم تو و علم پسر عمویت (امام علی (علیه‌السّلام)) چه‌اندازه است؟ ‌گفت: مانند نسبت قطره به دریا!


عبدالله بن عباس در نزد خلفاء دارای مقامی‌ ارجمند بود، بگونه‌ای که عمر و عثمان او را همراه با اهل بدر به حضور می‌پذیرفتند
[۶۸] ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷۹، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
و عمر بن خطاب در مسائل مهم و معضلات حکومتی، از‌ اندیشه و رای او بهره می‌برده است. وی در سال ۳۵ه. ق از طرف عثمان مسؤول برگزاری امور حج بود.
[۷۲] ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۷، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
عبدالله در سال ۳۶ه. ق نیز از طرف امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) مسؤول برگزاری و رسیدگی به امور حج بود
[۷۴] هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۲۰۴، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول، ص۱۷۴.
و بنابر روایتی که فقط بلاذری آن را ذکر کرده است، در زمان حکومت خود بر عراق، توانست شورش مردم اصطخر را آرام کند و این شهر را فتح نماید.
[۷۵] بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۳۷۸، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.



پس از آن‌که امام علی (علیه‌السّلام) به حکومت رسیدند، عبدالله بن عباس را به عنوان حاکم شام انتخاب کردند و از او خواستند تا به سوی شام برود و حکومت آن منطقه را به دست گیرد. امّا عبدالله از قبول درخواست امام خودداری کرد و به امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) گفت: از آنجایی که معاویه فردی از بنی‌امیه بوده و پسر عمۀ عثمان است و از طرف او حکومت شام را در دست دارد، من نسبت به جان خود از ناحیۀ او ایمن نیستم. ترس آن را دارم که اگر مرا به قتل هم نرساند، حبسم کرده، بر من سخت گیرد. هنگامی‌که امام علت این کارِ معاویه را از عبدالله پرسیدند، او گفت: این کار بخاطر قرابت میان من و شماست و معاویه هر چه نسبت به شما انجام دهد به خاطر نزدیکی و قرابت، همان را نسبت به من هم انجام خواهد داد.


عبدالله بن عباس در جنگ جمل حضوری فعال داشت و از یاران و سفیران امام علی (علیه‌السّلام) به شمار می‌رفت. او در این جنگ از طرف امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) ماموریت یافت تا به نزد طلحه و زبیر برود و از علت خروج آن دو علیه امام سؤال کند و بپرسد که هدف آنان چیست و چه می‌خواهند. (طبری فقط به رفتن عبدالله به اردوگاه طلحه و زبیر اشاره کرده است)
پس از پایان جنگ جمل نیز امام علی (علیه‌السّلام)، عبدالله را نزد عایشه فرستادند و سخنانی میان آن دو ردّ و بدل شد که بیانگر اعتقادِ عبدالله بن عباس به حقانیت و برتری امام علی (علیه‌السّلام) است. امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) پس از پایان جنگ، عبدالله بن عباس را نزد عایشه فرستادند تا به عایشه بگوید بیش از این در بصره نماند و از این شهر خارج شده و به مدینه بازگردد. عبدالله به سوی عایشه رفت و از او اجازۀ ورود خواست و هنگامی‌که عایشه اجازه نداد، بدون اجازه وارد اتاق او شد. وقتی که عایشه به خاطر ورودِ بدون اجازه، عبدالله را سرزنش کرد و کار او را مخالف سنت خواند، عبدالله گفت: تو را به سنت چه کار؟ سنت را ما به تو آموخته‌ایم. خانۀ تو آنجایی است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تو را در آن جا گذاشت و قرآن فرمود که در آن باقی بمانی. «وَ قَرْنَ فی‌ بُیُوتِکُن»
عبدالله در ادامه سخنانش به عایشه گفت که او و پدرش هرچه دارند از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و بنی‌هاشم دارند. عبدالله گفت؛ ابوبکر را به خاطر آنان (بنی‌هاشم) صدیق نامیدند و عایشه نیز به خاطر وجود بنی‌هاشم ام‌المؤمنین می‌باشد والّا او دختر ام‌ رومان («ام رومان» نام مادر عایشه است.) است! عبدالله گفت: ما از گوشت و خون رسول خداییم و میراث و علم او در میان ماست. عایشه گفت: علی (علیه‌السّلام) این حرف تو را قبول ندارد. عبدالله گفت: من با او در این‌باره جدال و منازعه نخواهم کرد، چرا که او از من محق‌تر و اولی است. همانا او برادر، پسر عمو و داماد رسول خداست. علی (علیه‌السّلام) پدر دو سبط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، شهر علم او و پاک کنندۀ غم از چهرۀ رسول خداست. به خدا سوگند نه تو و نه پدرت توان شکرگزاری حقی که ما بر گردن‌تان داریم را ندارید.
[۸۲] یعقوبی، احمد بن ابی‌ یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸۳، بیروت، دار صادر، بی تا.



با پایان یافتن جنگ جمل و هنگامی‌که امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) قصد بازگشت به کوفه را داشتند، عبدالله بن عباس را به عنوان حاکم بصره انتخاب نمودند. امام علی (علیه‌السّلام) هنگامی‌که عبدالله را به حکومت بصره منصوب کردند به او فرمودند: «تو را سفارش می‌کنم به تقوای الهی و رعایت عدالت در حق کسانی که خداوند تو را سرپرست آنان قرار داده است. با روی باز، علم و فرمانت مردم را راحتی و آسایش بخش. از گناه بپرهیز؛ همانا گناه قلب و حق را می‌میراند. بدان آنچه تو را به خداوند نزدیک می‌کند از جهنم دور می‌سازد و آن‌چه تو را به آتش نزدیک می‌سازد از خداوند دور می‌کند. بسیار به یاد خدا باش و در زمرۀ غافلان مباش.»
عبدالله تا زمان شهادت امام علی (علیه‌السّلام) حاکمیت بصره را در دست داشت. در دوران حکومتش بر بصره، جنگ صفین به وقوع پیوست و او در این جنگ حضور پیدا کرد. عبدالله در صفین در جناح چپ لشکر امام می‌جنگید و در روز پنجم جنگ با ولید بن عقبه جنگید.
پس از شعله‌ور شدن آتش جنگ و بلند شدن فریاد حَکمیت در سپاه امام علی (علیه‌السّلام)، قرار بر آن شد تا دو نفر به نمایندگی از دو سپاه به عنوان حَکَم انتخاب شوند. در ابتدا، امام علی (علیه‌السّلام) عبدالله بن عباس را به عنوان نمایندۀ خود انتخاب نمودند، اما این انتخاب مورد قبول کسانی که فریاد حکمیت سردادند، واقع نشد و امام ناگزیر شدند ابوموسی اشعری را به جای عبدالله برگزینند.
هنگام انتخاب ابوموسی اشعری به عنوان حَکَم، عبدالله به امام گفت: ابوموسی را به عنوان حَکَم انتخاب نکن. اگر هم او را انتخاب کردی مرا ملازم او قرار بده، به راستی که او گره‌ای را باز نمی‌گذارد مگر آن‌که من او را می‌بندم و گره‌ای را نمی‌بندد؛ مگر آن‌که آن را باز می‌کنم.در روایت دیگری آمده است که عبدالله از امام خواست تا او را به عنوان حکم انتخاب نمایند. هم‌چنین عبدالله از جمله کسانی بود که به عنوان شاهد، پیمان حکمیت را امضاء کردند.


یکی از حساس‌ترین فرازهای زندگانی عبدالله بن عباس، ماجرای جدا شدن او از امام علی (علیه‌السّلام) است. بنابر نقل برخی از منابع تاریخی، در سال ۴۰ه. ق بر اثر اختلافی که میان عبدالله و امام علی (علیه‌السّلام) به وجود آمد، عبدالله از امام جدا شد و اموال بصره را که در اختیار داشت با خود به مکه برد.
علت جدایی عبدالله بن عباس از امام و رفتن به مکه، این بود که روزی زیاد بن ابیه به عبدالله بن عباس شکایت کرد که ابوالاسود او را هجو کرده است. عبدالله نیز ناراحت شد و به ابوالاسود که مسؤول بیت‌المال بصره بود، گفت: تو اگر از حیوانات بودی، شترِ نر می‌شدی و اگر چوپان بودی هیچ‌گاه نمی‌توانستی حیوانات را به چراگاه ببری و به آبشخورشان برسانی! این سخنِ عبدالله موجب ناراحتی ابوالاسود شد و ابوالاسود طی نامه‌ای به محضر امام علی (علیه‌السّلام)، به امام نوشت؛ عبدالله بن عباس بدون آگاهی امام از اموال حکومتی استفاده کرده و این مسئله را به اطلاع امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نرسانده است. امام پس از آگاهی از این مسئله، نامه‌ای به عبدالله نوشتند و او را از محتوای نامۀ ابوالاسود آگاه نمودند. عبدالله در پاسخ نامۀ امام مرقوم نمود که اخبار رسیده صحیح نیست و او از اموال بیت‌المال به خوبی محافظت می‌نماید.
اما؛ پاسخِ عبدالله بن عباس امام را قانع نکرد و ایشان از عبدالله خواستند تا توضیح بیشتری در مورد اموالی که از زکات جمع کرده است بدهد. عبدالله از فرمان امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) ناراحت شد و نوشت که عدم اعتماد امام باعث ناراحتی او شده است و به خاطر تاثیر افکار باطل اطرافیان بر امام، او بصره را ترک خواهد کرد. عبدالله سپس بصره را به همراه اقوام خود ترک کرد و اموالی را که در بیت‌المال بود با خود برد.

۹.۱ - بررسی ماجرا

در مورد این رویداد مهم، میان مورخان و تحلیلگران اختلاف نظر جدّی به وجود آمده است. برخی از مورخان و تحلیلگران، جدایی عبدالله از امام علی (علیه‌السّلام) و بردن اموال را صحیح می‌دانند و قائلند که عبدالله بن عباس چنین عملی را انجام داده و از امام جدا شده است. این عدّه برآنند که محتوای نامۀ ۴۱ نهج‌البلاغه و گزارش‌های تاریخی، مؤید این مطلب هستند که عبدالله از امام جدا شده و امام او را ضمن نامه ۴۱ توبیخ نموده‌اند.
گروهی دیگر قائل به جدایی عبدالله از امام هستند؛ اما می‌گویند؛ عبدالله پشیمان شده و اموال را به بیت‌المال بازگردانده است. دلیل این گروه علاوه بر روایات تاریخی، نامۀ ۲۲ نهج‌البلاغه است. در تاریخ یعقوبی آمده است؛ پس از آن‌که عبدالله بن عباس اموالی را که از بیت‌المال بصره برداشته بود بازگرداند، امام علی (علیه‌السّلام) نامۀ ۲۲ را به او نوشتند. (بر طبق سخن این منابع، امام علی (علیه‌السّلام) ضمن نامۀ ۴۱ عبدالله بن عباس را به شدت سرزنش و توبیخ نمودند که الفاظ به کار رفته در این نامه به خوبی گویایِ این مطلب است. در نامۀ ۲۲ نیز امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) پس از آنکه عبدالله بن عباس از عملکرد خویش نادم شد و اموال را بازگرداند، از وی خواستند با توجه بیشتر به آخرت، گذشته را جبران نماید.)
در مقابل، برخی از مورخان و تحلیلگران، وقوع چنین امری را از اساس قبول ندارند و حاضر به پذیرش این مطلب که عبدالله از امام علی (علیه‌السّلام) جدا شده و اموال بیت‌المال را با خود برده نیستند. این عدّه، حضور عبدالله بن عباس در منصب حکومت بصره تا زمان شهادت امام علی (علیه‌السّلام) را دلیلی بر عدم صحت این واقعه می‌دانند. عده‌ای دیگر نیز بردن اموال بصره توسط عبدالله بن عباس را به مقدار کم و پس از شهادت امام علی (علیه‌السّلام) دانسته‌اند.
در این میان، هر چند قضاوت قطعی در مورد وقوع یا عدم وقوع چنین امری مشکل به نظر می‌رسد؛ اما با توجه به محرز نبودن صدور قطعی نامۀ ۴۱ برای عبدالله بن عباس (لازم به ذکر است؛ به طور یقین ثابت نیست که نامۀ ۴۱نهج‌البلاغه خطاب به چه کسی نوشته شده است.) [۱۱۰]    ، و هم‌چنین وجود روایات مخالفِ رفتن عبدالله بن عباس به مکه، می‌توان چنین برداشت کرد که عبدالله بن عباس از امام علی (علیه‌السّلام) جدا نشده است. این نظر، زمانی تقویت می‌شود که ما نگاهی کوتاه به ابعاد شخصیتی و فکری عبدالله بن عباس داشته باشیم. علم و شخصیت معنوی و اجتماعی عبدالله بن عباس و دفاع‌های گستردۀ او از حقوق اهل‌بیت (علیه‌السّلام) (روایات بسیار دیگری نیز در مورد فضائل امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) از طریق عبدالله بن عباس وارد شده است.)
[۱۲۲] مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج‌۲، ص۴۲۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ه. ق، چاپ دوم.
[۱۲۳] مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۵۱-۵۲، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ه. ق، چاپ دوم.
و هم‌چنین حضور گستردۀ عبدالله بن عباس با امام علی (علیه‌السّلام) و شاگردی در محضر ایشان، مانع از این خواهد شد که ما چنین مخالفت و عصیانی را از ناحیۀ عبدالله بن عباس نسبت به امام علی (علیه‌السّلام) بپذیریم. علاوه بر این که برخی معتقدند امویان به منظور تخریب شخصیت عبدالله بن عباس و کاستن از نفوذ اجتماعی او چنین مطلبی را جعل کرده‌اند.
[۱۲۵] عاملی، جعفر مرتضی، ابن عباس و اموال‌البصره.
[۱۲۶] ذاکری، علی ‌اکبر، سیمای کارگزاران علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۴۵۰-۵۵۰، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵ه. ش.
[۱۲۷] جعفری، وهاب، ترسیمی‌ از شخصیت بزرگ اسلامی‌ عبدالله بن عباس.



۱. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۳، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار‌الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۲. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۸۶، بیروت، دار‌الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۳. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۸۶، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۴.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۲۰۴، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۵. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۳، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۲۷، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۷. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۳، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۸. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۴، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۹. مؤلف مجهول‌، اخبار الدولة العباسیة، ص۱۱۷، تحقیق عبدالعزیز الدوری و عبد الجبار المطلبی، بیروت، دارالطلیعة، ۱۳۹۱ه. ق.    
۱۰. مؤلف مجهول‌، اخبار الدولة العباسیة، ص۱۱۸، تحقیق عبدالعزیز الدوری و عبد الجبار المطلبی، بیروت، دارالطلیعة، ۱۳۹۱ه. ق.    
۱۱. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۰۱، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ه. ق، چاپ دوم.
۱۲. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۱۹، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۳ه. ق، چاپ اول.    
۱۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۲۷، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۱۴. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۳، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۱۵. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۸۶، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۱۶. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۸۸، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۱۷. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۹۰، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۱۸. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۹۲، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۱۹.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۹۳، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۲۰. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۴۶، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۲۱. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۹۵، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۲۲. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۹۸، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۲۳.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۲۰۲، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۲۴. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۹۰، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۲۵. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۲۰۳، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۲۶. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۹۰، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۲۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۲۷، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.
۲۸. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۸، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۲۹.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۳۲، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۳۰. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۴۵، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۳۱. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۵۴، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۳۲. ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۸۰، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة ۱۴۱۰ه. ق، چاپ اول.
۳۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۳۰، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۳۴. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۸۸، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۳۵. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۶۵، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۳۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۳۸، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۳۷. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۸۸، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۳۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۲۸، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۳۹. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۵، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۴۰. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۸۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۴۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۳۶، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۴۲. ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۶، ص۱۳۸، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
۴۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۳۰، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۴۴. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۵، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۴۵. مؤلف مجهول‌، اخبار الدولة العباسیة، ص۳۴-۳۵، تحقیق عبدالعزیز الدوری و عبد الجبار المطلبی، بیروت، دارالطلیعة، ۱۳۹۱ه. ق.    
۴۶. ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۸۰، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
۴۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۳۴، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۴۸. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۸۱، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
۴۹.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۲۱.    
۵۰. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۵، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۵۱.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۲۱.    
۵۲. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۲۸، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۵۳. مؤلف مجهول‌، اخبار الدولة العباسیة، ص۲۷، تحقیق عبدالعزیز الدوری و عبد الجبار المطلبی، بیروت، دارالطلیعة، ۱۳۹۱ه. ق.    
۵۴. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۵، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۵۵.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۴۹.    
۵۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۳۳، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۵۷. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۶، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۵۸. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷۹، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
۵۹.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۲.    
۶۰. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۹، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۶۱. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۸۸، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۶۲. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۴۸.    
۶۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۳۰، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۶۴. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۵، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۶۵. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۵۷، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۶۶. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۶۱، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۶۷. ابن‌ابی‌الحدید، عز‌الدین ابو‌حامد، شرح ‌نهج‌البلاغة، ج۱، ص۱۹، مصحح محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قم، کتابخانه ‌عمومی‌آیة الله ‌مرعشی ‌نجفی‌، ۱۳۳۷ه‌. ش، چاپ اول.    
۶۸. ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۷۹، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
۶۹. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۳۲، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۷۰. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۵، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۷۱. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج‌۳، ص۱۸۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه. ق.    
۷۲. ‌هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۷، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.
۷۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۲۷، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۷۴. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۲۰۴، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول، ص۱۷۴.
۷۵. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۳۷۸، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
۷۶. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۷۴، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۷۷. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۷۵، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۷۸. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۹۳۹، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل۱۴۱۲ه. ق چاپ اول.    
۷۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۵۰۶، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم.    
۸۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.    
۸۱. ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۲، ص۴۸۲-۴۸۳، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۴ه‌. ق، چاپ اول.    
۸۲. یعقوبی، احمد بن ابی‌ یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸۳، بیروت، دار صادر، بی تا.
۸۳. مؤلف مجهول‌، اخبار الدولة العباسیة، ص۱۲۵- ۱۲۶-۱۲۷، تحقیق عبدالعزیز الدوری و عبد الجبار المطلبی، بیروت، دارالطلیعة، ۱۳۹۱ه. ق.    
۸۴.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۷۵، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۸۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۲۷، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۸۶. دینوری‌، احمد بن داود، الاخبار الطوال‌، ص۱۵۲، تحقیق عبد المنعم عامر، مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ه‌. ش.    
۸۷. دینوری، ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۰۵، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۰ه. ‌ق، چاپ اول.    
۸۸.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۷۶، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۸۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۱۴۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم.    
۹۰. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۱۲۹، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ه. ق.    
۹۱. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین‌، ص۲۰۵، تحقیق عبدالسلام محمد‌هارون، قاهره، المؤسسة العربیة الحدیثة، ۱۳۸۲ه. ش، چاپ دوم، افست قم، منشورات مکتبة المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ه. ق.    
۹۲. عصفری، خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۹۴.    
۹۳. دینوری‌، احمد بن داود، الاخبار الطوال‌، ص۱۷۱، تحقیق عبد المنعم عامر، مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ه‌. ش.    
۹۴. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین‌، ص۲۲۱، تحقیق عبدالسلام محمد‌هارون، قاهره، المؤسسة العربیة الحدیثة، ۱۳۸۲ه. ش، چاپ دوم، افست قم، منشورات مکتبة المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ه. ق.    
۹۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۳۰۵، تحقیق محمد باقر المحمودی، بیروت، مؤسسة الاعلمی‌للمطبوعات، ۱۳۹۴ه. ق، چاپ اول.    
۹۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۱۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم.    
۹۷. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۷۷-۱۷۸، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۹۸. هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۷۸-۱۷۹، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۹۹. مؤلف مجهول‌، اخبار الدولة العباسیة، ص۳۷، تحقیق عبدالعزیز الدوری و عبد الجبار المطلبی، بیروت، دارالطلیعة، ۱۳۹۱ه. ق.    
۱۰۰. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین‌، ص۵۱۱، تحقیق عبدالسلام محمد‌هارون، قاهره، المؤسسة العربیة الحدیثة، ۱۳۸۲ه. ش، چاپ دوم، افست قم، منشورات مکتبة المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ه. ق.    
۱۰۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۲، ص۱۶۹-۱۷۰، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۱۰۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج‌۵، ص۱۴۱، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم.    
۱۰۳. ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج‌۴، ص۲۴۱-۲۴۲، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۴ه‌. ق، چاپ اول.    
۱۰۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۱۴۱-۱۴۲، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم.    
۱۰۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۴، ص۲۷، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۱۰۶. ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۴، ص۲۴۱ -۲۴۱، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۴ه‌. ق، چاپ اول.    
۱۰۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۲، ص۱۶۹-۱۷۶، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۱۰۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۲، ص۱۶۹-۱۷۰، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۱۰۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج‌۵، ص۱۴۱، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم.    
۱۱۰. ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج‌۴، ص۲۴۱-۲۴۲، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۴ه‌. ق، چاپ اول.    
۱۱۱. ابن‌ابی‌الحدید، عز‌الدین ابو‌حامد، شرح ‌نهج‌البلاغة، ج۱۶، ص۱۶۹-۱۷۰، مصحح محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قم، کتابخانه ‌عمومی‌آیة الله ‌مرعشی ‌نجفی‌، ۱۳۳۷ه‌. ش، چاپ اول.    
۱۱۲. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین‌، ص۱۰۷، تحقیق عبدالسلام محمد‌هارون، قاهره، المؤسسة العربیة الحدیثة، ۱۳۸۲ه. ش، چاپ دوم، افست قم، منشورات مکتبة المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ه. ق.    
۱۱۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۲، ص۱۱۶-۱۱۷، تحقیق عبد العزیز الدوری، بیروت، جمعیة المستشرقین الالمانیة، ۱۳۹۸ه. ق.    
۱۱۴. یعقوبی، احمد بن ابی‌ یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۵، بیروت، دار صادر، بی تا.    
۱۱۵.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۷۶، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۱۱۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۱۴۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم.    
۱۱۷. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۱۲۹، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ه. ق.    
۱۱۸.هاشمی‌بصری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ص۱۷۶، الطبقة الخامسة۱، تحقیق محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ه‌ق، چاپ اول.    
۱۱۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج‌۵، ص۱۴۳، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ه. ق، چاپ دوم.    
۱۲۰. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، ج‌۵، ص۱۶۴، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۲ه. ق، چاپ اول.    
۱۲۱. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج‌۴، ص۱۲۹، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ه. ق.    
۱۲۲. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج‌۲، ص۴۲۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ه. ق، چاپ دوم.
۱۲۳. مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۵۱-۵۲، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ه. ق، چاپ دوم.
۱۲۴. ابن‌ابی‌الحدید، عز‌الدین ابو‌حامد، شرح ‌نهج‌البلاغة، ج۱۶، ص۱۷۱، مصحح محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قم، کتابخانه ‌عمومی‌آیة الله ‌مرعشی ‌نجفی‌، ۱۳۳۷ه‌. ش، چاپ اول.    
۱۲۵. عاملی، جعفر مرتضی، ابن عباس و اموال‌البصره.
۱۲۶. ذاکری، علی ‌اکبر، سیمای کارگزاران علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۴۵۰-۵۵۰، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵ه. ش.
۱۲۷. جعفری، وهاب، ترسیمی‌ از شخصیت بزرگ اسلامی‌ عبدالله بن عباس.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «عبدالله بن عباس تا سال۴۰ه.ق» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۳/۱۱.    



جعبه ابزار