• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استیذان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اذن خواستن را استیذان گویند و در باب‌های بسیاری مانند طهارت، صلات، حج، مزار، جهاد، تجارت، دین، حجر، نکاح، اطعمه و اشربه به مناسبت از آن سخن رفته است.




به اذن دهنده، «آذن» و «مستأذن» و به اذن گیرنده «مستأذن» گفته می‌شود.



استیذان یا واجب است، مانند اذن خواستن برای تصرف در ملک دیگری و یا مستحب، مانند استیذان برای ورود به مشاهد مشرّفه.



اذن دهنده یا مالک است، یا به منزلۀ مالک، مانند وکیل، یا صاحب حق، مانند زوج و زوجه و یا صاحب ولایت، مانند پدر، جدّ پدری، حاکم شرع و امام علیه السّلام.



در چند مورد استیذان واجب است که به آنها اشاره می‌شود.

۴.۱ - ورود به خانۀ دیگری


ورود به خانه شخصی دیگری به نصّ قرآن کریمبدون اذن، جایز نیست.
همچنین است ورود فرزندان بالغ بر پدر و مادر به تصریح آیۀ شریفه و برادر بر خواهر و پدر بر دختر.

۴.۱.۱ - مورد استثناء


لیکن فرزندان ممیّز غیر بالغ و نیز بردگان بنابر تصریح آیۀ ۵۸ سورۀ نورتنها در سه وقت پیش از نماز صبح، هنگام استراحت و خواب بعد از ظهر و پس از نماز عشا، باید اذن بگیرند.
در این که امر به استیذان در آیۀ یاد شده متوجه فرزندان است یا پدران ایشان که آنان را به منظور تمرین و تربیت در سه وقت یاد شده امر به استیذان نمایند، اختلاف است.
[۶] کنز العرفان ج۲، ص۲۲۴.


۴.۲ - تصرف در ملک دیگری


تصرف در ملک دیگری به خوردن، نوشیدن، فروختن، اجاره دادن و مانند آن‌ها بدون اذن مالک، جایز نیست، از این رو، استیذان برای تصرف، واجب است.
[۹] زبدة البیان، ص۵۴۲.


۴.۳ - تصرف در حق دیگری


تصرف در حق دیگری جز با اذن صاحب حق جایز نیست. بنابراین کسی که حق انتفاع از حجره‌ای در مدرسه به او داده شده است، انتفاع از آن حجره بدون اذن وی جایز نیست.
دیگر موارد حقوق مانند حق اختصاص و حق تحجیر نیز چنین است.

۴.۴ - تصرف در قلمرو ولایت دیگری


تصرف در حیطۀ ولایت اولیا، مانند امام علیه السّلام، حاکم، والی، پدر، وصیّ و جز آن‌ها بدون اذن ایشان جایز نیست.
بنابراین غیر ولیّ میّت اگر بخواهد عهده دار تجهیز میّت؛ از غسل و کفن و نماز گردد، باید از ولیّ مرده اذن بگیرد.
[۱۲] العروة الوثقی ج۱، ص۳۷۶.

یا اگر کسی بخواهد با دشمن به نحو عام قرارداد صلح یا ذمّه امضا کند، باید از امام علیه السّلام یا نایب او استیذان کند.



در چند مورد استیذان ساقط می‌شود که به آنها اشاره می‌شود.

۵.۱ - موارد تزاحم


در موارد تزاحم بین حرمت تصرف در مال غیر با واجب مهم‌تر مانند وجوب نجات جان انسان محترم که متوقّف بر تصرف در مال‌ دیگری است، وجوب مقدّم بر حرمت است.
نتیجۀ آن سقوط استیذان از مالک در صورت عدم امکان استیذان است.

۵.۲ - خروج از اهلیّت


اگر اذن‌دهنده بر اثر دیوانگی، بی‌هوشی یا ارتداد از اهلیّت اذن دادن خارج شود، استیذان ساقط می‌گردد، مانند سقوط وجوب استیذان دختر بالغ از پدر یا جدّ در صورت جنون یا ارتداد آنان.

۵.۳ - مورد ضرر یا حرج


اگر وجوب استیذان مستلزم ضرر یا عسر و حرج گردد، ساقط می‌شود، مانند مورد جلوگیری ولیّ از ازدواج دختر بکر با کفو و همتای خود.

۵.۴ - موارد تقاص


در موارد تقاص، مانند مورد امتناع بدهکار از پرداخت بدهی خود، استیذان واجب نیست.

۵.۵ - موارد صدور اذن عمومی


در صورت صدور اذن عمومی از ناحیۀ شارع، استیذان از مالک یا صاحب حق واجب نیست مانند خوردن از خانه کسانی که در آیۀ ۶۱ سورۀ نور از آنان نام برده شده است.


 
۱. نور/سوره۲۴، آیه۲۸.    
۲. نور/سوره۲۴، آیه۵۹.    
۳. نور/سوره۲۴، آیه۵۸.    
۴. جواهر الکلام ج۲۶، ص۲۲-۲۴.    
۵. جواهر الکلام ج۲۶، ص۲۴.    
۶. کنز العرفان ج۲، ص۲۲۴.
۷. زبدة البیان، ص۶۹۴.    
۸. جواهر الکلام ج۳۶، ص۴۰۵.    
۹. زبدة البیان، ص۵۴۲.
۱۰. مصباح الفقاهة ج۱، ص۱۴۳.    
۱۱. منهاج الصالحین (خویی) ج۲، ص۳.    
۱۲. العروة الوثقی ج۱، ص۳۷۶.
۱۳. جواهر الکلام ج۲۱، ص۳۱۲.    
۱۴. ریاض المسائل ج۷، ص۴۹۷.    
۱۵. جواهر الکلام ج۵، ص۱۱۴.    
۱۶. مستمسک العروة ج۱۴، ص۴۸۰-۴۸۱.    
۱۷. جواهر الکلام ج۲۹، ص۱۸۳-۱۸۴.    
۱۸. جواهر الکلام ج۴۰، ص۳۹۴.    
۱۹. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۲۰. جواهر الکلام ج۳۶، ص۴۰۶.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۹۷-۴۹۸.    




جعبه ابزار