• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أشراط الساعه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حوادث طبيعى و دگرگونى‌هاى كيهانى در عصر ظهور و آستانۀ قیامت است. اَشْراطُ السّاعه‌ (نشانه‌های‌ وقوع‌ قیامت‌)، اصطلاحی‌ در قرآن‌ و حدیث‌ که‌ بر مجموعه‌ حوادثی‌ اطلاق‌ می‌شود که‌ پیش‌ از واقعه عظیم‌ قیامت‌ اتفاق‌ خواهد افتاد.



اشراط جمع «شرط» به معنای نشانه یا ابتدای چیز است و «الساعة» به جزئی از اجزای شبانه روز گفته می‌شود و مقصود از آن در این جا قیامت است؛ بنابراین، مراد از اشراط الساعه، نشانه‌هایی است که پیش از قیامت یا در آستانۀ آن، واقع می‌شود.
معنای‌ اصلی‌ این‌ واژه‌ همان‌ شرط است‌ و شرط عاملی‌ است‌ که‌ وجود امری‌ به‌ تحقق‌ آن‌ بستگی‌ دارد.
دلیل‌ پیوند معنایی‌ شرط با علامت‌ این‌ است‌ که‌ تحقق‌ شرط، علامت‌ تحقق‌ امری‌ است‌ که‌ به‌ وجود آمدنش‌ منوط به‌ آن‌ شرط است‌.
بدین‌ سان‌، اشراط الساعه‌ مجموعه‌ حوادثی‌ است‌ که‌ تحقق‌ آن‌ها نشانه وقوع‌ قیامت‌ است‌.
معنای‌ دیگری‌ که‌ برخی‌ از مفسران‌ از این‌ تعبیر به‌ دست‌ داده‌اند، این‌ است‌ که‌ شاید اشراط به‌ معنای‌ ادله روشن‌ کننده قیامت‌ نیز باشد.
[۵] طبری‌، محمدبن جریر، تفسیر، ج۲۶، ص۳۳.

شاید یکی‌ از علت‌های‌ عمده بیان‌ علامت‌های‌ قیامت‌ برای‌ مسلمانان‌ ، نوعی‌ پاسخ‌ به‌ یک‌ پرسش‌ جدی‌ و مکرر مسلمانان‌ بود.
تفصیل‌ این‌ اجمال‌ این‌ است‌ که‌ آیات‌ قرآن‌ و سخنان‌ پیامبر (ص‌) پیوسته‌ بر پایان‌ یافتن‌ عمر جهان‌ و حتمی‌ الوقوع‌ بودن‌ و گاه‌ قریب‌ الوقوع‌ بودن‌ قیامت‌ و حساب‌ و کتاب‌ اخروی‌ تأکید می‌کردند و طبعاً این‌ سؤال‌ در ذهن‌ مسلمانان‌ پدید می‌آمد که‌ قیامت‌ چه‌ زمانی‌ رخ‌ خواهد داد؟ آیات‌ قرآن‌ و احادیث‌ نشان‌ می‌دهند که‌ آنان‌ بارها از پیامبر (ص‌) این‌ مطلب‌ را می‌پرسیدند.
قرآن‌ کریم‌ صریحاً در پاسخ‌ آنان‌ بیانگر این‌ بود که‌ جز خداوند کسی‌ از زمان‌ وقوع‌ این‌ حادثه‌ اطلاعی‌ ندارد و حتی‌ پیامبر (ص‌) نیز این‌ راز را نمی‌داند.
در برخی‌ از احادیث‌ نیز می‌بینیم‌ که‌ وقتی‌ از پیامبر درباره زمان‌ وقوع‌ قیامت‌ می‌پرسند، ایشان‌ می‌گویند که‌ در این‌باره‌ از دیگران‌ آگاه‌تر نیستند.


واژۀ اشراط در قرآن، فقط یک بار و به صورت اضافه به ضمیر"الساعة" این گونه به کار رفته است:
«فهل ینظرون الا الساعة ان تاتیهم بغتة فقد جاء اشراطها فانی لهم اذا جاءتهم ذکراهم؛ آیا آن‌ها جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان برپا شود؛ (آن گاه ایمان آورند) در حالی که هم اکنون نشانه‌های آن آمده است؛ اما هنگامی که بیاید، تذکر و ایمان آن‌ها سودی نخواهد داشت».
مفسران، برخی از تحولات اجتماعی و همچنین فروپاشی نظام طبیعت و در هم پیچده شدن و تبدیل آسمان و زمین پیش از ظهور قیامت را که در آیات گوناگونی به آن‌ها اشاره شده است، از نشانه‌های قیامت دانسته‌اند.
به‌ هر حال‌، شاید برای‌ اینکه‌ این‌ پرسش‌ مطلقاً بی‌پاسخ‌ نمانده‌ باشد، علامت‌های‌ وقوع‌ قیامت‌، یا به‌ اصطلاح‌ اشراط الساعه‌ را برای‌ آنان‌ بیان‌ کردند.
تعبیر «اشراط الساعه‌» تنها یک‌ بار در قرآن‌ کریم‌ به‌ کار رفته‌ است‌: «فَهَل‌ْ یَنْظُرون‌َ اِلاَّ السّاعَةَ اَن‌ْ تَأْتیَهُم‌ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ اَشْراطُها فَاَنّی‌ لَهُم‌ْ اِذا جاءَتْهُم‌ْ ذِکْریهُم‌ْ: آیا تنها منتظر آنند که‌ به‌ ناگاه‌ قیامت‌ فرا رسد؟ هر آینه‌ نشانه‌های‌ قیامت‌ آشکار شده‌ است‌ و چون‌ قیامت‌ فرا رسد دیگر پند گرفتنشان‌ فایده‌ای‌ ندارد».
سیاق‌ این‌ آیه‌ چنان‌ است‌ که‌ دست‌ کم‌ بخشی‌ از نشانه‌های‌ قیامت‌ در زمان‌ نزول‌ قرآن‌ رخ‌ داده‌ بوده‌ است‌.
شاید مراد این‌ است‌ که‌ وقوع‌ قیامت‌ و برپا شدن‌ حساب‌ و کتاب‌ به‌ مقدماتی‌ نیاز دارد که‌ از جمله این‌ مقدمات‌، آفرینش‌ انسان‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ جدا شدن‌ و متمایز گردیدن‌ انسان‌های‌ صالح‌ از فاسد و پرهیزگار از بدکار، و سرانجام‌، مرگ‌ آنان‌ است‌.
بدین‌ سان‌، به‌ طور قطع‌ می‌توان‌ گفت‌ که‌ پاره‌ای‌ از مقدمات‌ و علامت‌های‌ وقوع‌ قیامت‌ متحقق‌ شده‌ است‌.


قرآن‌ کریم‌ به‌ هنگام‌ بیان‌ اوصاف‌ قیامت‌، آن‌ را در کنار رویدادهایی‌ ذکر می‌کند که‌ با انقراض‌ عالم‌ انسانی‌ و فروپاشی‌ نظام‌ دینوی‌ ملازمت‌ دارد.
این‌ معنا غالباً در سوره‌های‌ مکی‌ مثل‌ نبأ (۷۸)، نازعات‌ (۷۹)، تکویر (۸۱)، انفطار (۸۲)، انشقاق‌ (۸۴)، فجر (۸۹) و قارعه‌ (۱۰۱)، و برخی‌ سوره‌های‌ مدنی‌ چون‌ زلزال‌ (۹۹) سخت‌ مورد تأکید قرار گرفته‌ است‌.
نمونه‌هایی‌ از اشراط الساعه‌ در این‌ سوره‌ها چنین‌ است‌: آسمان‌ می‌شکافد، ستارگان‌ پراکنده‌ می‌شوند و فرومی‌ریزند خورشید و ستارگان‌ بی‌فروغ‌ می‌گردند زمین‌ منبسط و شکسته‌ می‌شود و هر چه‌ در درون‌ دارد، بیرون‌ می‌افکند و تهی‌ می‌گردد زمین‌ با سخت‌ترین‌ لرزه‌ها لرزانده‌ می‌شود و خبرهای‌ خویش‌ را که‌ پروردگار به‌ او وحی‌ کرده‌ است‌، باز می‌گوید دریاها به‌ هم‌ می‌پیوندند و قبرها از هم‌ می‌شکافند کوه‌ها جابه‌جا می‌شوند و چون‌ پشم‌ زده‌ شده‌ (به‌ هوا روند) و مردمان‌ چون‌ پروانگان‌ پراکنده‌ شوند.


موضوع‌ اشراط الساعه‌ در احادیث‌ حکایتی‌ دیگر دارد، چه‌ در این‌ باره‌ با بسیاری‌ از احادیث‌ مواجهیم‌ که‌ در منابع‌ شیعه‌ و اهل‌ سنت‌ به‌ چشم‌ می‌خورد.
این‌ احادیث‌ که‌ بیشتر آن‌ها را سیوطی‌ گرد آورده‌، از علامت‌هایی‌ عجیب‌ و شگفت‌آور خبر می‌دهند که‌ هم‌ در عالم‌ انسان‌ها و هم‌ در عالم‌ طبیعت‌ واقع‌ خواهند شد و غیر از علامت‌هایی‌ است‌ که‌ در قرآن‌ ذکر شده‌ است‌.
مثلاً لشکری‌ پدید می‌آید که‌ پای‌ افزارشان‌ از موی‌ بافته‌ شده‌ است‌ و چهره‌های‌ خشنی‌ دارند و با عرب‌ها می‌جنگند
[۳۴] صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۴، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
آدم‌های‌ خوب‌ و نیک‌ سیرت‌ پیاپی‌ از شهری‌ به‌ شهر دیگر مهاجرت‌ می‌کنند
[۳۵] صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۷، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
مردم‌ از شدت‌ بلا آرزوی‌ مرگ‌ می‌کنند
[۳۶] صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۸- ۳۷۹، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
علم‌ رونقی‌ نخواهد داشت‌ و جهل‌ حاکم‌ می‌شود.
مردم‌ آشکارا زنا می‌کنند و شراب‌ می‌نوشند؛ شمار مردان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ آنچنان‌ کم‌ می‌شود که‌ در برابر هر ۵۰ زن‌ تنها یک‌ مرد وجود خواهد داشت‌
[۳۷] صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۸۱، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
[۳۸] مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۳، ص۲۰۵۶، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
دجّال‌ از سرزمینی‌ در مشرق‌ خارج‌ می‌شود و عده‌ای‌ از او پیروی‌ می‌کنند عیسی‌ بن‌ مریم‌ (ع‌) به‌ عنوان‌ داوری‌ دادخواه‌ فرود می‌آید و امامی‌ عادل‌ می‌گردد؛ یأجوج‌ و مأجوج‌ از بند رها می‌شوند آتشی‌ از شرق‌ برمی‌خیزد که‌ مردم‌ را به‌ سمت‌ مغرب‌ می‌کشاند؛ این‌ آتش‌ با مردم‌ حرف‌ می‌زند و چون‌ می‌خوابند، همزمان‌ با آنان‌ می‌خوابد و هر کس‌ بر آن‌ پشت‌ کند، او را می‌بلعد
[۴۱] صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۶، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
خورشید از مغرب‌ طلوع‌ می‌کند و خسوفی‌ در جزیره العرب‌ رخ‌ می‌دهد
[۴۲] صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۸، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
و حیوانی‌ عجیب‌ و غریب‌ (دابّه‌) ظهور خواهد کرد فتنه‌ها برخیزد و قتل‌ زیاد گردد
[۴۶] احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۱، ص۴۰۵، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
و آدم‌های‌ پست‌ کارهای‌ مهم‌ را بر عهده‌ می‌گیرند.


در روایات -به ویژه روایات اهل سنت -نیز بر تحولات اجتماعی و دگرگونی‌های کیهانی که پیش از قیامت واقع می‌شود "اشراط الساعة" اطلاق شده است.
[۴۹] صنعانی، عبد الرزاق، المصنف، ج۱۱، ص۲۷۴.
[۵۱] ابن ابی شیبه، المصنف، ج۸، ص۲۶۷.

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) دربارۀ نشانه‌های قیامت می‌فرماید:
به ناگزیر ده چیز، پیش از برپایی قیامت، رخ خواهد داد: خروج سفیانی، دجال، پیدا شدن دود، جنبنده، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب آن، فرود آمدن حضرت عیسی، فرورفتن (در زمین) در ناحیۀ مشرق و فرورفتن در منطقۀ جزیرة العرب و آتشی که از انتهای عدن برمی خیزد و مردمان را به سوی صحرای محشر راهنمایی می‌کند. (عشر قبل الساعة لا بد منها السفیانی و الدجال و الدخان و الدابة و خروج القائم و طلوع الشمس من مغربها و نزول عیسی علیه‌السّلام و خسف بالمشرق و خسف بجزیرة العرب و نار تخرج من قعر عدن تسوق الناس الی المحشر)
[۵۶] ابن حبان، الصحیح، ج۱۵، ص۲۵۷.

بر این اساس می‌توانیم"اشراط الساعة" را سلسله‌ای از حوادث اجتماعی و طبیعی بدانیم که از زمان بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) آغاز، و تا فروپاشی کامل نظام طبیعت ادامه می‌یابد و همۀ آن‌ها را می‌توان نشانه‌هایی از نزدیک شدن رستاخیز بزرگ دانست.
البته در برخی روایات، افزون بر موارد یاد شده، از پاره‌ای پدیده‌های اجتماعی نادرست و گناهان آشکار و عمومی نیز به عنوان اشراط الساعة نام برده شده که مشروح‌ترین و جامع‌ترین حدیث در این زمینه حدیثی است که ابن عباس از پیغمبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در داستان حجة البلاغ نقل کرده که بسیاری از مسائل را به ما می‌آموزد و حاوی نکات فراوانی است.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این روایت را به نقل از تفسیر قمی، از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) اینگونه نقل کرده است:
قمی در تفسیر خود از پدرش از سلیمان بن مسلم خشاب از عبدالله بن جریح مکی از عطاء بن ابی ریاح از عبدالله بن عباس نقل کرده که گفت: با رسول خدا به زیارت حج رفتیم، همان حجی که بعد از آن رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) از دنیا رفت، رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) در کعبه را گرفت و سپس روی نازنین خود را به طرف ما کرد و فرمود: می‌خواهید شما را خبر دهم از علامات قیامت؟
و در آن روز سلمان (رضی الله عنه) از هرکس دیگر به آن جناب نزدیک تر بود، لذا او در پاسخ رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) گفت: بله یا رسول الله، حضرت فرمود: یکی از نشانه‌های قیامت این است که نماز ضایع می‌شود - یعنی از میان مسلمین می‌رود. و از شهوات پیروی می‌شود و مردم به سوی هواها میل می‌کنند، ثروت، مقامی عظیم پیدا می‌کند و مردم آن را تعظیم می‌کنند، دین به دنیا فروخته می‌شود، در آن زمان است که دل افراد با ایمان درونشان، برای منکرات بسیاری که می‌بینند و نمی‌توانند آن را تغییر دهند آب می‌شود آن چنان که نمک در آب حل می‌گردد.
سلمان با تعجب گفت: یا رسول الله! به راستی چنین روزی خواهد رسید؟
فرمود: آری، به آن خدایی که جانم به دست او است، ‌ای سلمان در آن هنگام سرپرستی و ولایت مسلمانان را امرای جور به دست می‌گیرند امرایی که وزرایی فاسق و سرشناسانی ستمگر و امنایی خائن دارند.
سلمان پرسید: به راستی چنین وضعی پیش خواهد آمد یا رسول الله؟ فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است‌ای سلمان. در این موقع منکر، معروف، و معروف، منکر می‌شود، خائن امین قلمداد می‌گردد و امین خیانت می‌کند، دروغگو تصدیق می‌شود و راستگو تکذیب می‌گردد.
سلمان با حالت تعجب پرسید: یا رسول الله به راستی چنین چیزی خواهد شد؟ فرمود:
آری به آن خدایی که جانم به دست او است‌ای سلمان در آن روزگار زنان به امارت می‌رسند و کنیزان طرف مشورت قرار می‌گیرند و کودکان بر فراز منبر می‌روند و دروغ نوعی زرنگی و زکات خسارت، و سلمان باز پرسید: یا رسول الله آیا چنین چیزی خواهد شد؟ فرمود:
آری به آن خدایی که جانم به دست او است‌ای سلمان! در این موقع زن با شوهرش در تجارت شرکت کند و باران در فصلش نیامده بلکه در گرمای تابستان می‌بارد و افراد کریم سخت خشمگین می‌گردند، مرد فقیر تحقیر می‌شود، در این هنگام بازارها به هم نزدیک می‌شوند وقتی یکی می‌گوید: "من چیزی نفروختم"و آن دیگری می‌گوید: "من سودی نبرده‌ام" طوری می‌گویند که هرشنونده می‌فهمد دارد به خدا بدوبیراه می‌گوید.
سلمان پرسید: آیا حتما چنین وضعی خواهد شد یا رسول الله؟ فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است، ‌ای سلمان در این هنگام اقوامی بر آنان مسلط می‌شوند که اگر لب بجنبانند کشته می‌شوند و اگر چیزی نگویند دشمنان همه چیزشان را مباح و برای خود حلال می‌کنند تا با بیت المالشان کیسه‌های خود را پر کنند و به ناموسشان تجاوز نموده، خونشان را بریزند و دل هاشان را پر از وحشت و رعب کنند و در آن روز مؤمنین را جز در حال ترس و وحشت و رعب و رهبت نمی‌بینی.
سلمان گفت: یا رسول الله آیا چنین روزگاری بر مؤمنین خواهد گذشت؟ فرمود:
آری به آن خدایی که جانم به دست او است‌ای سلمان در این هنگام چیزی از مشرق می‌آورند و چیزی از مغرب تا امت اسلام را سرپرستی کنند، در آن روز وای به حال ناتوانان امت من، از شر شرقی و غربی‌ها و وای به حال آن شرقیان و غربیان از عذاب خدا، آری نه کوچکی را رحم می‌کنند و نه پاس حرمت بزرگی را دارند و نه از هیچ مقصری عفو می‌کنند، اخبارشان همه فحش و ناسزا است، جثه آنان جثه و بدن آدمیان است ولی دلهاشان دل‌های شیاطین.
سلمان عرضه داشت: یا رسول الله آیا چنین روزی خواهد رسید؟ فرمود:
آری به آن خدایی که جانم به دست او است‌ای سلمان، در این هنگام مردان به مردان اکتفاء می‌کنند و زنان به زنان و همان طوری که پدر و اهل خانواده نسبت به دختر غیرت به خرج می‌دهند نسبت به پسر نیز غیرت به خرج می‌دهند، مردان به زنان شبیه می‌شوند و زنان به مردان و زنان بر مرکب‌ها سوار می‌شوند که از طرف امت من لعنت خدا بر آنان باد.
سلمان از در تعجب پرسید: یا رسول الله آیا چنین وضعی پیش می‌آید؟ فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است‌ای سلمان، در این هنگام مساجد طلاکاری و زینت می‌شود آن چنان که کلیساها و معبد یهودیان زینت می‌شود، قرآن‌ها به زیورآلات آرایش و مغازه‌ها بلند و صف‌ها طولانی می‌شود اما با دل‌هایی که نسبت به هم خشمگین است و زبان‌هایی که هریک برای خود منطقی دارد.
سلمان پرسید: یا رسول الله آیا این وضع پیش می‌آید؟ فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است، در آن روز مردان و پسران امت من با طلا خود را می‌آرایند و حریر و دیبا می‌پوشند و پوست پلنگ کالای خریدوفروش می‌گردد.
سلمان پرسید: یا رسول الله آیا این نیز واقع خواهد شد؟ فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است، ‌ای سلمان در آن روز ربا همه جا را می‌گیرد و یک عمل آشکار می‌شود و معاملات با غیبت و رشوه انجام می‌شود و دین خوار و دنیا بلند مرتبه می‌شود.
منظور خودنمایی و ریا حج می‌روند، در این هنگام است که اقوامی قرآن را برای غیر خدا می‌آموزند و آن را نوعی مزمار و آلت موسیقی اتخاذ می‌کنند، اقوامی دیگر به تعلم فقه اسلامی می‌پردازند اما برای غیر خدا در آن روزگار زنازادگان زیاد می‌شوند با قرآن آوازه خوانی می‌کنند و بر سر دنیا سر و دست می‌شکنند.
سلمان عرضه داشت: یا رسول الله آیا چنین وضعی خواهد شد؟ فرمود:
آری به خدایی سوگند که جانم به دست او است‌ای سلمان این وقتی است که حرمت‌ها و قرق‌ها شکسته شود و مردم از روی آگاهی و عمد در پی ارتکاب گناه باشند و اشرار بر اخیار مسلط شوند، دروغ فاش و بی پرده و لجاجت‌ها ظاهر گردد و فقرا فقر خود را علنی کنند، مردم در لباس به یکدیگر مباهات کنند و باران در غیر فصل ببارد و مردم شطرنج و نرد و موسیقی را کاری پسندیده بشمارند و در مقابل امر به معروف و نهی از منکر را عملی نکوهیده بدانند تا آن جا که یک فرد باایمان ذلیل‌ترین و منفورترین فرد امت شود و قاریان عابدان را ملامت کنند و عابدان قاریان را این مردمند که در ملکوت آسمان‌ها رجس و نجس نامیده می‌شوند.
سلمان از در تعجب پرسید: یا رسول الله آیا چنین وضعی پیش می‌آید؟ فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است‌ای سلمان در این هنگام است که توانگر هیچ دلواپسی جز فقیر شدن ندارد، حتی یک گدا در طول یک هفته یعنی بین دو جمعه درخواست می‌کند و کسی نیست که چیزی در دست او بگذارد.
سلمان باز پرسید: یا رسول الله آیا چنین روزگاری خواهد رسید؟ فرمود:
آری به آن خدایی که جانم در دست او است‌ای سلمان در این زمان رویبضۀ تکلم می‌کنند، پرسید: یا رسول الله پدر و مادرم فدای تو، رویبضه چیست؟ فرمود: چیزی و کسی به سخن درمی آید و در امور عامه سخن می‌گوید که هرگز سخن نمی‌گفت، در این هنگام است که مردم، دیگر زیاد زنده نمی‌مانند ناگهان زمین نعره‌ای می‌کشد و هر قومی چنین می‌پندارد که زمین تنها در ناحیه او نعره کشید بعد تا هر زمانی که خدا بخواهد هم چنان می‌مانند و سپس واژگونه می‌شوند و زمین هرچه در دل دارد بیرون می ریزد-و خود آن جناب فرمود:
یعنی طلا و نقره را-آن گاه با دست خود به ستون‌هایی که در آن جا بود اشاره نموده و فرمود مثل این، ولی در آن روز دیگر نه طلایی فائده دارد و نه نقره‌ای، این است معنای آیه: فقد جاء اشراطها؛ علامت هایش بیامد.



برخی‌ از احادیث‌ مربوط به‌ اشراط الساعه‌ نشان‌ از آن‌ دارد که‌ مسلمانان‌ قیامت‌ را بسیار قریب‌ الوقوع‌ و نزدیک‌ می‌انگاشتند.
در احادیث‌ منسوب‌ به‌ پیامبر (ص‌) نیز چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ (اگر عمر دنیا را یک‌ شبانه‌ روز فرض‌ کنیم‌) تا پایان‌ دنیا چیزی‌ به‌ اندازه فاصله نماز عصر تا غروب‌ خورشید باقی‌ مانده‌ است‌.
یا در حدیث‌ معروف‌ دیگر چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ پیامبر (ص‌) با اشاره‌ به‌ دو انگشت‌ خویش‌ (انگشتان‌ سبابه‌ و وسط) فرمودند که‌ همانند این‌ دو انگشت‌، من‌ و قیامت‌ با هم‌ مبعوث‌ شدیم‌.
قریب‌ الوقوع‌ بودن‌ قیامت‌ چندان‌ برای‌ مسلمانان‌ غیرقابل‌ تردید بود که‌ برخی‌ تاریخ‌ دقیق‌ این‌ رخداد را نیز حدس‌ زده‌اند؛ مثلاً ابن‌ مسعود پیش‌بینی‌ کرده‌ بود که‌ در ۳۵ ق‌ یکی‌ از علامت‌های‌ بزرگ‌ قیامت‌ پدید خواهد آمد و بر آن‌ بود که‌ در ۷۰ ق‌ قیامت‌ رخ‌ خواهد داد.
[۶۰] صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۵، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.

طبری‌ بر طبق‌ روایاتی‌ درباره عمر دنیا و زمانی‌ که‌ تا قیامت‌ مانده‌، چنین‌ نتیجه‌ گرفته‌ است‌ که‌ آنچه‌ از عمر دنیا تا زمان‌ پیامبر (ص‌) طی‌ شده‌، ۵۰۰، ۶سال‌ بوده‌، و از زمان‌ پیامبر (ص‌) تا روز قیامت‌ تنها ۵۰۰ سال‌ باقی‌ است‌.


موضوع‌ اشراط الساعه‌ در ادیان‌ دیگر نیز مطرح‌ شده‌ است‌.
مثلاً در انجیل‌ مرقس‌ و متی‌ بحث‌هایی‌ از این‌ دست‌ آمده‌ است‌.
یاران‌ عیسی‌ (ع‌) از او درباره روز و ساعت‌ پایان‌ جهان‌ می‌پرسند و عیسی‌ (ع‌) در پاسخ‌ می‌گوید که‌ از این‌ امر نه‌ او و نه‌ فرشتگان‌ اطلاعی‌ ندارند و تنها خداوند از آن‌ آگاه‌ است‌.
طبق‌ آنچه‌ در دو انجیل‌ یاد شده‌ آمده‌، علامت‌ها و رویدادهایی‌ پیش‌ از پایان‌ جهان‌ رخ‌ خواهد نمود که‌ در عین‌ حال‌ به‌ آینده‌ای‌ دور متعلق‌ نیست‌.
این‌ رویدادها اجمالاً بدین‌ قرارند: خورشید تاریک‌ می‌گردد؛ ماه‌ نور خود را باز می‌گیرد؛ ستارگان‌ از آسمان‌ فرو می‌ریزند؛ قوای‌ افلاک‌ متزلزل‌ می‌شود؛ دریاها شوریدن‌ آغاز می‌کنند؛ جنگ‌هایی‌ میان‌ امتها و مملکت‌ها رخ‌ می‌دهد؛ قحطی‌ها و اغتشاش‌ها در می‌گیرد؛ برادر برادر را و پدر فرزند را هلاک‌ خواهد کرد و فرزندان‌ بر والدین‌ خود خواهند شورید و دجال‌ ظهور خواهد کرد
[۶۲] کتاب‌ مقدس‌،باب‌ ۱۳.
[۶۳] کتاب‌ مقدس‌،۲۱:۲۰،۲۳.



آخر الزمان؛ خروج سفیانی؛ خروج دجال؛ خروج دابة الارض؛ طلوع خورشید از مغرب؛ نزول عیسی (علیه السلام) .


(۱) قرآن‌ کریم‌.
(۲) کتاب‌ مقدس‌.
(۳) محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
(۴) احمد بن‌ حنبل‌، مسند، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
(۵) عبدالله‌ دارمی‌، سنن‌، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
(۶) حسین‌ راغب‌ اصفهانی‌، المفردات‌، استانبول‌، ۱۹۸۶م‌.
(۷) سیوطی‌، الدرالمنثور، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
(۸) عبدالرزاق‌ صنعانی‌، المصنف‌، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
(۹) محمدحسین‌ طباطبایی‌، المیزان‌، بیروت‌، ۱۳۹۳ق‌/ ۱۹۷۳م‌.
(۱۰) طبری‌، تاریخ‌.
(۱۱) طبری‌، تفسیر.
(۱۲) فخرالدین‌ رازی‌، التفسیر الکبیر، بیروت‌، داراحیاء التراث‌.
(۱۳) مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.


۱. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۶، ص۲۳۵.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۴۹۹.    
۳. راغب‌ اصفهانی‌، حسین‌، المفردات‌، ج۱، ص۴۵۰، استانبول‌، ۱۹۸۶م‌.    
۴. طباطبایی‌، محمدحسین‌، المیزان‌، ج۱۸، ص۲۳۶، بیروت‌، ۱۳۹۳ق‌/ ۱۹۷۳م‌.    
۵. طبری‌، محمدبن جریر، تفسیر، ج۲۶، ص۳۳.
۶. رازی‌، فخرالدین‌، التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۵۱، بیروت‌، داراحیاء التراث‌.    
۷. نازعات‌/سوره۷۹، آیه۴۲.    
۸. نازعات‌/سوره۷۹، آیه۴۳.    
۹. اعراف‌/سوره۷، آیه۱۸۷.    
۱۰. محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۲، ص۱۳۴۲-۱۳۴۳، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.    
۱۱. محمد/سوره۴۷، آیه۱۸.    
۱۲. محمد/سوره۴۷، آیه۱۸.    
۱۳. طباطبایی‌، محمدحسین‌، المیزان‌، ج۱۸، ص۲۳۷، بیروت‌، ۱۳۹۳ق‌/ ۱۹۷۳م‌.    
۱۴. انشقاق/سوره۸۴، آیه۱.    
۱۵. انفطار/سوره۸۲، آیه۲.    
۱۶. انفطار/سوره۸۲، آیه۱.    
۱۷. تکویر/سوره۸۱، آیه۱.    
۱۸. تکویر/سوره۸۱، آیه۲.    
۱۹. انشقاق‌/سوره۸۴، آیه۳.    
۲۰. انشقاق‌/سوره۸۴، آیه۵.    
۲۱. انشقاق‌/سوره۸۴، آیه۴.    
۲۲. فجر/سوره۸۹، آیه۲۱.    
۲۳. زلزال‌/سوره۹۹، آیه۱.    
۲۴. زلزال‌/سوره۹۹، آیه۲.    
۲۵. زلزال‌/سوره۹۹، آیه۴.    
۲۶. زلزال‌/سوره۹۹، آیه۵.    
۲۷. انفطار/سوره۸۲، آیه۳.    
۲۸. انفطار/سوره۸۲، آیه۵.    
۲۹. انفطار/سوره۸۲، آیه۴.    
۳۰. تکویر/سوره۸۱، آیه۳.    
۳۱. قارعه‌/سوره۱۰۱، آیه۵.    
۳۲. قارعه‌/سوره۱۰۱، آیه۴.    
۳۳. سیوطی‌، جلال الدین، الدرالمنثور، ج۷، ص۴۶۷ به‌ بعد، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.    
۳۴. صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۴، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۳۵. صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۷، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۳۶. صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۸- ۳۷۹، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۳۷. صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۸۱، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۳۸. مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۳، ص۲۰۵۶، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۳۹. محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۲، ص۱۳۵۳-۱۳۵۴، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.    
۴۰. محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۲، ص۱۳۶۳، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.    
۴۱. صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۶، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۴۲. صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۸، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۴۳. محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۲، ص۱۳۴۷، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.    
۴۴. محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۲، ص۱۳۵۲، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.    
۴۵. محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۲، ص۱۳۴۳-۱۳۴۴، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.    
۴۶. احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۱، ص۴۰۵، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۴۷. محمد ابن‌ ماجه‌، سنن‌، ج۲، ص۱۳۴۲-۱۳۴۳، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.    
۴۸. دارمی‌، عبدالله‌، سنن‌، ج۱، ص۱۲۳، استانبول‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.    
۴۹. صنعانی، عبد الرزاق، المصنف، ج۱۱، ص۲۷۴.
۵۰. علی بن جعد، مسند، ص۲۴۸.    
۵۱. ابن ابی شیبه، المصنف، ج۸، ص۲۶۷.
۵۲. ابن ابی عاصم، کتاب الاوائل، ص۱۱۴.    
۵۳. نسائی، احمدبن شعیب، السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۱.    
۵۴. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۹، ص۲۹۶.    
۵۵. کتاب الغیبة، شیخ طوسی، محمدبن حسن، ص۴۳۶، ح۴۲۶.    
۵۶. ابن حبان، الصحیح، ج۱۵، ص۲۵۷.
۵۷. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص۶۴۹-۵۵۲.    
۵۸. طبری‌، محمدبن جریر، تاریخ‌، ج۱، ص۱۱-۱۲.    
۵۹. طبری‌، محمدبن جریر، تاریخ‌، ج۱، ص۱۱-۱۲.    
۶۰. صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، ج۱۱، ص۳۷۵، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۶۱. طبری‌، محمدبن جریر، تاریخ‌، ج۱، ص۱۷.    
۶۲. کتاب‌ مقدس‌،باب‌ ۱۳.
۶۳. کتاب‌ مقدس‌،۲۱:۲۰،۲۳.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اشراط الساعة»، ج۹، ص۳۵۳۴.    



جعبه ابزار